eitaa logo
شعرهای بهجت فروغی مقدم
204 دنبال‌کننده
86 عکس
67 ویدیو
1 فایل
شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
گَر گران می خواهی‌اش، باید که پنهانش کنی! جای این که روی دوش خویش افشانش کنی مثل مرواریدِ پنهان در صدف، زیباتر است هر اناری را میان پرده پنهانش کنی! آفتاب و رعد و برق و باد و باران می برند آب و رنگ میوه ای کز پوست عریانش کنی دست بادی هرزه می افتد سر هر خوشه اش خرمن سبزی که در طوفان پریشانش کنی بی گمان از دست خواهد داد نرخ خویش را عطر گیسویی که با افشاندن ارزانش کنی!
بی تو دنیا خبر از خنده خورشید نداشت زندگی بی‌تو به غیر از شب تردید نداشت تا که در دامنش انسان به تکامل برسد آفرینش به خودش ذره‌ای امید نداشت پیش از آنی که نگاه تو چراغ اندازد خاک بیش از قدمی پیش‌خودش دید نداشت! معدن سنگ جهان بود دل مردم شهر که بغیر از بت و بتخانه موالید نداشت بی بهاران تو ای ماه ربیع‌الاول فصل درفصل خزان بود و جهان عید نداشت بی عبور از وسط نام تو هنگام نماز "حمد" راهی به دل "سوره توحید" نداشت!
هدایت شده از پَری‌وش
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود از میان زغال ها در کوه، عصرها رو سفید بر می‌گشت سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله‌ای فروتن بود پا به پای زغال‌ها می‌سوخت !سرخ می‌شد، دوباره کُک می‌شد کوره‌ای بود شعله‌ور در خود‌، کوره‌ای که همیشه روشن بود بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد دردهایش یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود از دل کوه های پابرجا، از درون مخوف تونل‌ها هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود @A_Hashemii
🌿 انجمن ادبی کلمات 🍁 ثبت‌نام ترم پاییز و زمستان ۱۴۰۳ 🪴 ویژه بانوان شاعر ساکن اصفهان 🌹 با ارسال پیام به نشانی @kalemaaat در پیام‌رسان ایتا https://eitaa.com/kalemaat
ندارد زندگی طعمی بجز شیرینی و شوری نمی یابی برای وصل راهی گاه جز دوری همان طوری که بی‌آنکه بخواهی آمدی،آری برای رفتنت هم بی برو برگرد، مجبوری! گمان کردی که دنیا چیست غیر از قُل‌قُل کتری؟ گمان کردی چه دارد زندگی جز چایِ در قوری؟ همین پیچاندن مو و همین کج کردن ابرو همین پوشیدن پیراهن گل قرمز توری همین ها دلخوشی های همه اقوام ما بوده چه در "پارینه سنگی"و چه در "کَلدانی_آشوری" همیشه نوش‌جان فرمودنش‌همراه با نیش است عسلهایی که دارد کندوان لانه زنبوری!
هی جای عسل جام شرنگ آوردند هی سنگ به پیش پای لنگ آوردند در معدنی از زغال سنگ آنهمه غم آخر نفس تو را به تنگ آوردند!
خزیده است سرم توی لاک تنهایی دلم پر است، پر از تیک تاک تنهایی به نرمی حلزونی خزیده در گوشم صدای سمفونی سوزناک تنهایی قفس قفس من و تو در آپارتمانهامان یگانه نسبتمان : اشتراک تنهایی! بیار سفره دل را دوباره باز کنیم کراهت است برای خوراک تنهایی! نشان خانه من: کوچه‌ای که بن‌بست است دری که زنگ ندارد، پلاک تنهایی مسافر سفری دوردستم و عمری است به روی دوش من افتاده ساک تنهایی!
خبر برگشتن پیراهن خونین به کنعان است خبر در کوچه‌ها گردیدن گرگی‌گریزان است خبر افتادن آتش به جان خرمنی‌خونین خبر گیسوی دختربچه‌ای هرسو پریشان است خبر پیمان خون با مرز،میهن،خاک‌اجدادی خبرهای جدیدی در بلندی‌های جولان است! خبر خشکیدن خون در دهان کودکی شیری خبر لالایی گهواره لای سنگ و سیمان است هزاران تیر و ترکش هرخبر درخویش پیچیده خبر تا می‌نشیند روی‌کاغذ سرب‌سوزان است یقین‌دارم که‌ وقت خواندن‌آیات"والفتح"است خبرهای جدیدی در بلند‌‌ی‌های جولان است!
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
🚩 نصر خدا بر لب نیل آمدی، دست و عصا مبارکت نصر خداست نام تو، نصر خدا مبارکت نصرُ مِن اللَه آمدی، فاتح قلب‌ها شدی فتح ْجدا مبارکت، نصر ْجدا مبارکت هرکه شهید می‌شود، سوی حسین می‌رود سوی حسین رفته‌ای، کرب‌و‌بلا مبارکت خانه‌ی عنکبوت را، سیطره‌ی سکوت را بشکن و باز کردن ِپنجره‌ها مبارکت! نزد خدا نشسته است آنکه قیام می‌کند! نزد خدا نشستن این است؛ خوشا مبارکت @abadiyesher
پانزده متر زیرِ زمین معدنی شدی از طلا که دست هیچ کاشفی به رگه هایی از غیرت تو نمی رسید! موشکی که تو را استخراج کرد نمی‌داند که حالا تو هفت طبقه بالاتر از آسمان به چشمه خورشید رسیده ای! چه روزها و چه شب ها که در اعماق زمین بین بتون ها و سیمان ها در پناهگاهت پنجره ای نداشتی به آسمان، به خورشید، به ستاره ها... غیر از قرآن و نسیمی از مفاتیح الجنان و صفحه هابی از صحیفه ! لبانت کجاست تا از آنها روضه امام کاظم را که در آخرین لحظه ها ی حیات زمزمه می کردی وام بگیرم و به حال خودم که هر روز زیر آسمان نفس کشیده ام و ذره ای از آنچه را که تو در عمق خاک از آسمان دوردست دیده ای ندیده ام، گریه کنم!
وقت است درآید از پس پرده غیب آن دست که صهیونیست را نیست کند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یهودیان نمی توانند به ما زیان وارد کنند مگر آزارهای کوچک خدا❤️