eitaa logo
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
148 دنبال‌کننده
105 عکس
1 ویدیو
0 فایل
در این کانال، خاطراتم را می‌نویسم؛ خاطراتی که به نظرم مفید و کاربردی هستند؛ به امید آن که هم لَذّت و هم بهره ببرید. اسماعیل داستانی بِنیسی کانال‌ سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایم: @benisi. کانال‌های دیگرم: ـ @benisiha ـ @ghatreghatre ارسال پیام: @dooste_ketaab
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 خاطرۀ ۲۷ 🔴 نماز مَحبّت و قدرشناسی! 🔹پریشب، یک‌شنبه، ۱۱ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد: با سلام و نور و برکات الاهی. استاد! امشب شهید گمنامی مهمان شهر ما، دارالمؤمنین شهیدپرور هَفشِجان، شده است. من به یاد شما افتادم و به نیابت از پدر بزرگوارتان و خودتان، دو تا نماز دورکعتی برای شهدای گمنامی که مهمان استان چهارمحال‌وبختیاری شده‌اند و شهیدی که مهمان شهرماک شده است، خواندم. یک نماز دورکعتی هم خواندم و به روح پدر بزرگوارتان هدیّه کردم. روح ایشان به برکت صلوات، شاد باد! 🔸به او پیام دادم: خوشا به حال بنده! واقعاً لطف کردید. خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ مرحوم پدرم و آن شهدا ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ را از شما خشنود کند و به شما پاداش فراوان عنایت فرماید. 🔹اکنون که دارم این خاطره را کامل می‌کنم، این مطالب را هم اضافه کنم: نمی‌دانند‌ «صائب»! بی‌غَمانْ (۱) قدر کلام ما / مگر اهل دلی در عالَم امکان شود پیدا (۲) از شما، خوانندگان عزیز، درخواست می‌کنم که لطفاً برای شادی ارواح همۀ شهدا، به‌ویژه شهدای گمنام، صلوات بفرستید. ۱. بی‌غم‌ها، انسان‌های بی‌درد و بی‌غم. ۲. از: صائب تبریزی که خطاب به خودش سروده است. ، ، ، 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
🦋 خاطرۀ ۳۶ 🔴 زیارت نیابتی 🔹امروز، دوشنبه، ۱۹ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد: بحمدالله نور مطالب و آرامش سخنرانی‌های شما، با دل و جانم عجین شده است. نوشتارها و گفتارهایتان باعث آرامش معنوی است و برای همین، شما حقّ بزرگی به گردن ما دارید. من به نیابت از شما، پدر بزرگوارتان و ذوی‌الحقوق شما، جناب سیّدالکریم، حضرت عبدالعظیم، ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را زیارت کردم. ان‌شاء‌اللّه همیشه سالم و برای امام زمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ مفید و در راه آن حضرت، مؤثّر و جریان‌ساز باشید و خدا زندگی و شهادت با آن حضرت و خیر دنیا و آخرت را روزی‌تان فرماید. 🔸به او پیام دادم: چه دعاهای زیبایی! آمین. ممنون. خدا خیرتان دهد، قدرشناسان و مهربانانی همچون شما را زیاد کند، مرحوم پدرم ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ و ذوی‌الحقوق بنده را از شما خشنود سازد و حاجات شما را با دست شریف حضرت عبدالعظیم ـ علیه السّلام. ـ برآورده‌به‌خیر فرماید. 🔹«عزیز» قدردانی نیست در «مصر» سخن‌سنجی 🔹ندارد ورنه جنسی غیر «یوسُفْ» کاروان ما (۱) ۱. از: صائب تبریزی. ، ، ، 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۵۵ 🔴 ذکر ازدواج! 🔹چهارشنبه، ۱۲ / ۱۰ / ۱۴۰۳، به شخصی نقل کردم که ‌روزی به مغازه‌ای رفتم و در ضمنِ خرید، از جوان فروشنده پرسیدم که آیا ازدواج کرده‌ای؟ گفت: «نه؛ دختری را دوست دارم؛ ولی نصیبم نمی‌شود.» گفتم: بر طبق حدیث شریف، هر گاه او را دیدی، بگو: «اَللّٰهُمَّ اِنّی اَساَلُکَ مِن فَضلِکَ.» (یعنی: خدایا! قطعاً من او را از فضل تو می‌خواهم.) آن جوان به سخنم روی خوشی نشان نداد و بنده تعجّب کردم که پس چرا به دلم افتاد این سخن را به او بگویم. شام همان روز داشتم در خیابانی که آن مغازه در آن بود، راه می‌رفتم که شنیدم شخصی از پشت‌سرم صدا می‌زند: «حاج‌آقا؛ حاج‌آقا!» ایستادم تا این که رَسید و پس از سلام و... پرسید: «آیا مرا می‌شناسید؟» گفتم: نه. گفت: «من همان کسی هستم که صبح به مغازه‌مان آمدید. وقتی که به خانه رفتم، آمدن و ذکردادن شما را به مادرم نقل کردم. مادرم پرسید که آن ذکر، چه بود؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: خاک بر سرت!؛ که حاج‌آقایی با پای خودش آمده و به تو ذکر ازدواج داده؛ امّا تو آن را حفظ و یادداشت نکرده‌ای. حاج‌آقا! لطفاً دوباره آن ذکر را به من یاد دهید.» باز ذکر را به او بیان کردم و به پاسخ پرسش درونم پی بردم. 🔸روزی همین ذکر را به مجموعۀ جوان‌هایی یاد دادم. پس از مدّتی شنیدم که یکی از آنان کَنار خیابانی نشسته و هر گاه دختری از جلو او می‌گذشته، او این ذکر را می‌گفته است تا شاید یکی از آنان نصیبش شود!؛ در حالی که به آنان گفته بودم: این ذکر برای کسی است که دختری را برای ازدواج می‌خواهد؛ امّا نصیبش نمی‌شود؛ پس هر گاه او را می‌بیند، این ذکر را بگوید تا ان‌شاءاللّه موانع ازدواجشان برطرف شود. ، ، ، ، 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
🦋 خاطرۀ ۶۷ 🔴 خواب شهادت 🔹امروز، پنج‌شنبه، ۱۴ / ۱ / ۱۴۰۴، طلبه‌ای به بنده پیام داد: خواب دیدم که شما برای تبلیغ به شهر دیگری رفته‌اید و گویا دشمنان، شما را کشته‌اند؛ برای همین در خواب، داغی سنگین و بغض داشتم و دلم می‌خواست بلندبلند گریه کنم؛ چون حس می‌کردم که راهنمای زندگی‌ام را از دست داده‌ام. ان‌شاءالله تعبیرش عمر طولانی و باعزّت شما باشد. 🔸به او پیام دادم: چه خواب خوبی! هم این که چنین خوابی دیده‌اید و هم این که این‌قدر برایتان ارزش دارم که شهادتم برای شما داغ سنگینی بوده است، برایم ارزشمند و باعث دلخوشی‌ است. لطفاً همیشه دعا کنید که خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ به بنده و عزیزانم، عافیت کامل دائم در دین، دنیا و آخرت عنایت فرماید و مرا شهیدِ در راه خودش و برای خودش گرداند و شهادتم را افزایندۀ دینداری و طلبه‌شدن جوانان فراوانی قرار دهد. ان‌شاءالله پیوسته قدردان نعمت‌ها و مهربانِ به انسان‌ها بمانید. *** 🔹این ابیات دلنشین هم تقدیم دل‌های شما: حافظ: «حافظ»! صبور باش، که در راه عاشقی هر کس که جان نداد، به جانان نمی‌رَسد صائب تبریزی: در این بِساط به جز شربت شهادت نیست مِی‌ای که تلخی مرگ از گلو تَواند شست هلالی جُغَتایی: جان خواهم از خدا، نَه یکی، بلکه صدهزار تا صدهزار بار بمیرم برای یار 🔸لطفاً شما هم برای آرزوهای بنده که در این خاطره نوشتم، دعا کنید. ، ، ، ، ، ، ، ، 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2