🦋 خاطرۀ ۳۶
🔴 زیارت نیابتی
🔹امروز، دوشنبه، ۱۹ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد:
بحمدالله نور مطالب و آرامش سخنرانیهای شما، با دل و جانم عجین شده است.
نوشتارها و گفتارهایتان باعث آرامش معنوی است و برای همین، شما حقّ بزرگی به گردن ما دارید.
من به نیابت از شما، پدر بزرگوارتان و ذویالحقوق شما، جناب سیّدالکریم، حضرت عبدالعظیم، ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را زیارت کردم.
انشاءاللّه همیشه سالم و برای امام زمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ مفید و در راه آن حضرت، مؤثّر و جریانساز باشید و خدا زندگی و شهادت با آن حضرت و خیر دنیا و آخرت را روزیتان فرماید.
🔸به او پیام دادم:
چه دعاهای زیبایی! آمین.
ممنون. خدا خیرتان دهد، قدرشناسان و مهربانانی همچون شما را زیاد کند، مرحوم پدرم ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ و ذویالحقوق بنده را از شما خشنود سازد و حاجات شما را با دست شریف حضرت عبدالعظیم ـ علیه السّلام. ـ برآوردهبهخیر فرماید.
🔹«عزیز» قدردانی نیست در «مصر» سخنسنجی
🔹ندارد ورنه جنسی غیر «یوسُفْ» کاروان ما (۱)
۱. از: صائب تبریزی.
#احسان_معنوی، #قدرشناسی، #هدیه، #هدیه_معنوی
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۶۱
🔴 اهدای ثواب به همۀ مؤمنان تاریخ!
🔹در شام پنجشنبه، ۹ / ۱۲ / ۱۴۰۳، در اتوبوس در کَنار روحانیای به نام حاجآقا «سیّد محمّدجواد موسوی» نشستم و ایشان این سخنان را بیان کرد:
🔸«من ۶۵ سال دارم و از نسل امامزاده موسی مبرقع ـ علیه السّلام. ـ هستم (۱) و ۱۴ نسلم در عِراق و ۱۴ نسلم در ایران، مدفون هستند.
🔸نام دخترم را "مارِیه" گذاشتهام؛ نام یکی از همسران رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ که غریب است.
🔸نام پسر این دخترم، "ذوالفقار" و نام پدر او "سَیف" و نام پدرِ پدرش "علی" است که در مجموع میشود: ذوالفقار؛ سیف علی (۲)!
🔸خانۀ ما، در مرز شهر کاظمین است و با حرم مطهّر کاظمین، نیمساعت پیاده و ۴ دقیقه سواره، فاصله دارد.
🔸هنگامی که صدّام ایرانیها را از عراق بیرون میراند، سادات بُرقِعی (نسل امامزادۀ یادشده) را هم اخراج میکرد؛ برای همین، ما نامخانوادگیمان را تغییر دادیم و "موسوی" گذاشتیم.
🔸من در آنجا مسجد دارم و امامجماعت هستم و با مأمومهایم هر روز ۲ صفحه قرآن میخوانم و در هر روز ماه مبارک رمضان، یک جزء.
🔸در هر اربعین ۳ بار، پیاده یا سواره به کربلا مشرّف میشوم؛ وگرنه، گریه میکنم؛ یک بار، یک هفته پیش از اربعین، بار دیگر ۴ روز پیش از آن و بار سوم، خود روز اربعین!
🔸هر گاه به زیارت معصومی میروم، ثواب تکتک قدمهایم را به همۀ مؤمنانِ درگذشته، زنده و آینده اهدا میکنم.
در مسجدمان هم که قرآن میخوانم، ثواب قِرائتکردن آن را هم به آنان هدیّه میدهم؛ یعنی: به همۀ مؤمنانِ از اوّل تاریخ تا روز قیامت؛ چه انسانهای مؤمن، چه فرشتگان، چه جنهای مؤمن و چه موجودات مؤمن دیگر!
🔸این کار را انجام میدهم تا این که در قیامت، کافران و دشمنان تشیّع، هنگامی که مقامات اهل ایمان را میبینند، خشمگین شوند.»
🔹سپس ایشان به این آیۀ مبارکۀ اشاره کرد: «لايَطَئونَ مَوطِئًا يَغيظُ الكُفَّارَ و لايَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ اِنَّ اللّٰهَ لايُضيعُ اَجرَ المُحسِنینَ؛ در جايى كه كفّار را به خشم میآورَد، گام نمیگذارند و كامى از دشمن برنمیگيرند (ضربهاى به دشمن وارد نمیکنند)، مگر آن كه بِدان سبب، عملی صالح براى آنان نوشته مىشود؛ كه خداوند، پاداش نيكوكاران را تباه نمىكند.» (۳).
***
🔸از ایشان درخواست کردم که در حرم مطهّر کاظمین، برایم توسّل کند. ایشان دست راستش را فروتنانه روی سرش گذاشت و قول داد.
🔹سپس اجازه خواستم که از ایشان عکس بگیرم. اجازه داد و پس از عکسگرفتنم خواست که عکسها را برایش بفرستم و بنده، همان لحظه با پیامرَسان ایتا فرستادم.
🔸خوشا به حال ایشان و همۀ کسانی که مؤمنان را دوست دارند و با دشمنان آنان دشمنی میکنند!
۱. حرم این امامزاده در شهر مقدّس قم، خیابان شهید دلآذر (آذر)، و مشهور به «۴۰ اَختَران» (یعنی: ۴۰ ستاره) است؛ چون در آنجا حدود ۴۰ تن از خاندان ایشان، به خاک سپرده شدهاند.
۲. نام شمشیر حضرت امیرالمؤمنین، امام علی، ـ سلام اللّه تعالی علیه. ـ «ذوالفِقار» بوده است؛ یعنی: دارای مهرهها.
این شمشیر، چون دارای مهرههایی شبیه مهرههای ستون فقرات بوده، به این نام نامیده شده و بر خِلاف تصوّر خیلی از مردم، ۲ تا تیغه نداشته است.
مجموع نامهای این پسر، پدرش و پدرِ پدرش، ترکیب زیبایی میشود: «ذوالفقار؛ سیف علی»؛ یعنی: ذوالفقار؛ شمشیر علی.
۳. توبه (۹)، ۱۲۰.
#احسان_معنوی، #اربعین، #تبری، #تواضع، #تولی، #زیارت_اربعین، #هدیه، #هدیه_معنوی
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2