🦋 خاطرۀ ۱۸
🔴 احسان معنوی
🔹حدود ظهر امروز، جمعه، ۹ / ۹ / ۱۴۰۳، عزیزی به بنده، پیامک داد: «در مسجد مقدّس جمکران، به یادتان هستم و به نیابت از شما، استاد فرزانه، زیارت آل یس خواندم.»
🔸تا امروز کسی به بنده نگفته بود که برایم این زیارت دلربا را خوانده است.
🔹مهربانی خاصّ این بزرگوار، دلم را خشنود و شاد کرد و برایم خاطرهای شیرین شد.
🔸خوب است که ما هم پاداش بعضی از زیارتها و کارهای مستحبّ خود را به عزیزان «زنده» و «درگذشته»ی خود «اهدا» کنیم و از ته دل بگوییم که خدایا! ثواب فُلان کار ما را به فلان شخص بده.
🔹لطفاً شما هم «همیشه»، بهویژه در «مکانهای مقدّس»، به یاد بنده باشید و برای آمرزش، عاقبتبهخیری، عافیت کامل دائم دنیوی و اخروی، و حاجات دیگرم «دعا» و «توسّل» کنید و هر گاه چنین کردید، به بنده هم خبر دهید تا انشاءالله خوشحال شَوَم.
#احسان_معنوی، #توسل، #دعا، #زیارت_آل_یس، #مسجد_مقدس_جمکران
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
🦋 خاطرۀ ۲۷
🔴 نماز مَحبّت و قدرشناسی!
🔹پریشب، یکشنبه، ۱۱ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد:
با سلام و نور و برکات الاهی.
استاد! امشب شهید گمنامی مهمان شهر ما، دارالمؤمنین شهیدپرور هَفشِجان، شده است.
من به یاد شما افتادم و به نیابت از پدر بزرگوارتان و خودتان، دو تا نماز دورکعتی برای شهدای گمنامی که مهمان استان چهارمحالوبختیاری شدهاند و شهیدی که مهمان شهرماک شده است، خواندم.
یک نماز دورکعتی هم خواندم و به روح پدر بزرگوارتان هدیّه کردم.
روح ایشان به برکت صلوات، شاد باد!
🔸به او پیام دادم:
خوشا به حال بنده! واقعاً لطف کردید.
خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ مرحوم پدرم و آن شهدا ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ را از شما خشنود کند و به شما پاداش فراوان عنایت فرماید.
🔹اکنون که دارم این خاطره را کامل میکنم، این مطالب را هم اضافه کنم:
نمیدانند «صائب»! بیغَمانْ (۱) قدر کلام ما / مگر اهل دلی در عالَم امکان شود پیدا (۲)
از شما، خوانندگان عزیز، درخواست میکنم که لطفاً برای شادی ارواح همۀ شهدا، بهویژه شهدای گمنام، صلوات بفرستید.
۱. بیغمها، انسانهای بیدرد و بیغم.
۲. از: صائب تبریزی که خطاب به خودش سروده است.
#احسان_معنوی، #شهدای_گمنام، #قدرشناسی، #هدیه
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
🦋 خاطرۀ ۳۶
🔴 زیارت نیابتی
🔹امروز، دوشنبه، ۱۹ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد:
بحمدالله نور مطالب و آرامش سخنرانیهای شما، با دل و جانم عجین شده است.
نوشتارها و گفتارهایتان باعث آرامش معنوی است و برای همین، شما حقّ بزرگی به گردن ما دارید.
من به نیابت از شما، پدر بزرگوارتان و ذویالحقوق شما، جناب سیّدالکریم، حضرت عبدالعظیم، ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را زیارت کردم.
انشاءاللّه همیشه سالم و برای امام زمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ مفید و در راه آن حضرت، مؤثّر و جریانساز باشید و خدا زندگی و شهادت با آن حضرت و خیر دنیا و آخرت را روزیتان فرماید.
🔸به او پیام دادم:
چه دعاهای زیبایی! آمین.
ممنون. خدا خیرتان دهد، قدرشناسان و مهربانانی همچون شما را زیاد کند، مرحوم پدرم ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ و ذویالحقوق بنده را از شما خشنود سازد و حاجات شما را با دست شریف حضرت عبدالعظیم ـ علیه السّلام. ـ برآوردهبهخیر فرماید.
🔹«عزیز» قدردانی نیست در «مصر» سخنسنجی
🔹ندارد ورنه جنسی غیر «یوسُفْ» کاروان ما (۱)
۱. از: صائب تبریزی.
#احسان_معنوی، #قدرشناسی، #هدیه، #هدیه_معنوی
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
🦋 خاطرۀ ۴۳
🔴 هدیّهکردن بوسه!
🔹صبح شنبه، ۲۴ / ۹ / ۱۴۰۳، با خانوادهام پیاده به حرم مطهّر حضرت امام رضا ـ سلام اللّه تعالی علیه. ـ و زیارت نُخست آن حضرت در این سفر، مشرّف شدم.
🔸اذن دخول خواندیم، اجازۀ ورود خواستیم و به زیارتی دلنشین توفیق یافتیم.
🔹هنگامی که نزدیک ضریح مطهّر رَسیدم، دیدم که برای بوسیدن آن، مسیری معیّن شده که زائران از آنجا به نوبت، کَنار ضریح میروند و آن را میبوسند و برمیگردند.
🔸هر بار که توفیق شد آن ضریح یا ضریحهای سرداب شریف را ببوسم، پاداش یکی از بوسههایم را به کسانی تقدیم کردم که به گردنم حق دارند.
🔹خوب است که شما هم همیشه و در کَنار هر ضریح مطهّری، این کار را انجام دهید و لطفاً هر بار، ثواب یک بوسهتان را هم به بنده اهدا کنید.
#احسان_معنوی، #بوسه، #زیارت، #زیارت_امام_رضا (علیه السّلام)، #هدیه
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۶۱
🔴 اهدای ثواب به همۀ مؤمنان تاریخ!
🔹در شام پنجشنبه، ۹ / ۱۲ / ۱۴۰۳، در اتوبوس در کَنار روحانیای به نام حاجآقا «سیّد محمّدجواد موسوی» نشستم و ایشان این سخنان را بیان کرد:
🔸«من ۶۵ سال دارم و از نسل امامزاده موسی مبرقع ـ علیه السّلام. ـ هستم (۱) و ۱۴ نسلم در عِراق و ۱۴ نسلم در ایران، مدفون هستند.
🔸نام دخترم را "مارِیه" گذاشتهام؛ نام یکی از همسران رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ که غریب است.
🔸نام پسر این دخترم، "ذوالفقار" و نام پدر او "سَیف" و نام پدرِ پدرش "علی" است که در مجموع میشود: ذوالفقار؛ سیف علی (۲)!
🔸خانۀ ما، در مرز شهر کاظمین است و با حرم مطهّر کاظمین، نیمساعت پیاده و ۴ دقیقه سواره، فاصله دارد.
🔸هنگامی که صدّام ایرانیها را از عراق بیرون میراند، سادات بُرقِعی (نسل امامزادۀ یادشده) را هم اخراج میکرد؛ برای همین، ما نامخانوادگیمان را تغییر دادیم و "موسوی" گذاشتیم.
🔸من در آنجا مسجد دارم و امامجماعت هستم و با مأمومهایم هر روز ۲ صفحه قرآن میخوانم و در هر روز ماه مبارک رمضان، یک جزء.
🔸در هر اربعین ۳ بار، پیاده یا سواره به کربلا مشرّف میشوم؛ وگرنه، گریه میکنم؛ یک بار، یک هفته پیش از اربعین، بار دیگر ۴ روز پیش از آن و بار سوم، خود روز اربعین!
🔸هر گاه به زیارت معصومی میروم، ثواب تکتک قدمهایم را به همۀ مؤمنانِ درگذشته، زنده و آینده اهدا میکنم.
در مسجدمان هم که قرآن میخوانم، ثواب قِرائتکردن آن را هم به آنان هدیّه میدهم؛ یعنی: به همۀ مؤمنانِ از اوّل تاریخ تا روز قیامت؛ چه انسانهای مؤمن، چه فرشتگان، چه جنهای مؤمن و چه موجودات مؤمن دیگر!
🔸این کار را انجام میدهم تا این که در قیامت، کافران و دشمنان تشیّع، هنگامی که مقامات اهل ایمان را میبینند، خشمگین شوند.»
🔹سپس ایشان به این آیۀ مبارکۀ اشاره کرد: «لايَطَئونَ مَوطِئًا يَغيظُ الكُفَّارَ و لايَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلًا اِلّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ اِنَّ اللّٰهَ لايُضيعُ اَجرَ المُحسِنینَ؛ در جايى كه كفّار را به خشم میآورَد، گام نمیگذارند و كامى از دشمن برنمیگيرند (ضربهاى به دشمن وارد نمیکنند)، مگر آن كه بِدان سبب، عملی صالح براى آنان نوشته مىشود؛ كه خداوند، پاداش نيكوكاران را تباه نمىكند.» (۳).
***
🔸از ایشان درخواست کردم که در حرم مطهّر کاظمین، برایم توسّل کند. ایشان دست راستش را فروتنانه روی سرش گذاشت و قول داد.
🔹سپس اجازه خواستم که از ایشان عکس بگیرم. اجازه داد و پس از عکسگرفتنم خواست که عکسها را برایش بفرستم و بنده، همان لحظه با پیامرَسان ایتا فرستادم.
🔸خوشا به حال ایشان و همۀ کسانی که مؤمنان را دوست دارند و با دشمنان آنان دشمنی میکنند!
۱. حرم این امامزاده در شهر مقدّس قم، خیابان شهید دلآذر (آذر)، و مشهور به «۴۰ اَختَران» (یعنی: ۴۰ ستاره) است؛ چون در آنجا حدود ۴۰ تن از خاندان ایشان، به خاک سپرده شدهاند.
۲. نام شمشیر حضرت امیرالمؤمنین، امام علی، ـ سلام اللّه تعالی علیه. ـ «ذوالفِقار» بوده است؛ یعنی: دارای مهرهها.
این شمشیر، چون دارای مهرههایی شبیه مهرههای ستون فقرات بوده، به این نام نامیده شده و بر خِلاف تصوّر خیلی از مردم، ۲ تا تیغه نداشته است.
مجموع نامهای این پسر، پدرش و پدرِ پدرش، ترکیب زیبایی میشود: «ذوالفقار؛ سیف علی»؛ یعنی: ذوالفقار؛ شمشیر علی.
۳. توبه (۹)، ۱۲۰.
#احسان_معنوی، #اربعین، #تبری، #تواضع، #تولی، #زیارت_اربعین، #هدیه، #هدیه_معنوی
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2