#یادداشت_۱۱۱
۴ فروردین ۱۴۰۲/ سال سوم
دیانت ما عین اقتصاد ماست و اقتصاد ما عین دیانت ما!
نگاه جزیره ای، غیرمرتبط و غیر شبکه ای به دین، باعث میشود در بهترین حالت تصور کنیم که فقط سیاست ماست که عین دیانتمان است، حال آنکه بنظرم اقتصاد ما هم عین دیانت ماست، تغذیه و نظام سلامت ما هم، معماری و کشاورزی ما هم عین دیانت ماست . اساسا دینداری برآیند همه این عرصه ها با هم است. همه ی این بخشها، اجزای در هم تنیده ی پازل سبک زندگی قرآنی هستند که وقتی در کنار هم قرار گیرند، به هم حیات و معنا می دهند و فهم این موضوع بسیار بسیار مهم است.
#نظام_سرمایه_داری، یکی از مهمترین توصیفات تمدن کفر است. اما کمتر پرسیده میشود که چه چیزی سرمایه دار می سازد؟ زیاد شنیده اید که ثروت مثلا پنج نفر در دنیا به اندازه ی ثروت یک میلیارد نفر است! اما چه ساز و کارهای اقتصادی موجب تشکیل قله های بلند ثروت و دره های عمیق و وسیع فقر میشود؟
نظام جزیره ای اندیشه موجب میشود که از سویی بر فراز منبرهایت از عدل علی بگویی و از دیگر سوی، نظام اقتصادی پسا ظالمانه ی تمدن کفر را تحت عنوان #نظام_عقلایی اقتصادی امضا کنی. نظامی که یک نفر آقاست و سرمایه دار و هزاران هزار نفر برده، بنده، کارگر و از حق واقعی شان محروم.
یکی از مهمترین ریشه های تجمیع ثروت های انبوه در دست عده ای اندک و بی عدالتی ساختاری، مدل تولید #کارخانه ای و متمرکز است که در یادداشتی جداگانه به آن خواهیم پرداخت. فعلا به طرح این پرسش بسنده میکنیم که از نظر قرآن کریم: ثروت نباید در دست عده ای محدود در گردش باشد (آیه۷ سوره حشر) یعنی دقیقا همان چیزی که نظام تولید کارخانه محور اقتصاد غرب بر آن بنا شده. دلیل مخالفت قرآن این است که این مدل تجمیع ثروت، موجب ظلم و بی عدالتی است و هرجا که ظلم بیاید، هدایت رخت برمی بندد(قصص۵۰/احقاف۱۰/صف۷/جمعه۵) و خداوند متعال عدالت را برای #تسکین_قلوب واجب کرده(خطبه فدکیه/ من لایحضره الفقیه ج۳ص۵۶۷).
با این اوصاف، نظام تولیدی سبک زندگی الهی چگونه باید باشد؟ که نه تنها ظلم و بی عدالتی به جامعه پمپاژ نکند و هدایت را ویران، بلکه به سان قطعه ای مهم از پازل سبک زندگی قرآنی، حیات بخش و معنا دهنده به سایر اجزا هم باشد؟ بستر ساز قیام مردم به قسط باشد و نمونه ی اعلای #اقتصادی_مردمی(۲۵ حدید) نه سرمایه دار محور؟
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۴۷
۲۲دی ۱۴٠۲/سال سوم
دو پرسش از سخنان رهبری انقلاب درباره مهم ترین مشکل کشور!
#رهبر_انقلاب: اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطهضعفِ مهم داشته باشیم، در رأس همهی اینها مسئلهی اقتصاد کشور است...شاید بشود گفت مهمترین مشکل اقتصاد ما #تصدّیگری_دولتی است۱/۱/۱۴٠۲
آنجایی که دشمن توانست مانع از حضور مردم در صحنه بشود پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همینجور است...بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است. ۱۹/۱٠/۱۴٠۲
فرمایشات راهبر حکیم انقلاب درباره نقش و جایگاه مردم در حل امور بسیار واضح است. از طرفی معتقدند مهم ترین مسئله کشور، وضعیت بد اقتصاد است و از دیگر سوی، مهم ترین مشکل اقتصاد را تصدی گری دولتی و عدم حضور مردم عنوان می کنند.
باتوجه به این رهنمودها دو پرسش مهم مطرح می شود:
۱. چه نسبتی است میان مدل #تولید_متمرکز کارخانه محور و میزان مشارکت مردم؟
۲. چه نسبتی است میان مدل #توزیع_متمرکز و بازارهای محدود انحصاری و میزان حضور و مشارکت مردم در اقتصاد؟
توضیح بیشتر اینکه وقتی شما تولید یک کشور را(حداقل در عرصه مواد غذایی) به محوریت کارخانه ها به انجام می رسانید، خود به خود مردم را از اقتصاد و مشارکت اقتصادی می رانید، زیرا افرادی که در هر شهر و استان، توانایی افتتاح و مدیریت یک #کارخانه را داشته باشند بسیار کم هستند.
درباره ی نحوه ی توزیع هم، چون بازارها و مراکز فروش کنونی به صورت محدود و در نتیجه گران ساخته می شوند، قاعدتا امکان مشارکت همه مردم در امر توزیع و بهره مندی از برکات فراوان آن وجود ندارد. ناگفته نماند که #مدل_تولید_و_توزیع_متمرکز، مضرات بسیار فراوان دیگری هم دارند و از اصلی ترین بنیادهای بی عدالتی ساختاری اند.
راه حل باز کردن مهم ترین مشکل کشور(تصدی گری دولتی=عدم حضور مردم در اقتصاد)، در بسترسازی برای تولید و توزیع غیرمتمرکز است که عرصه را برای مشارکت حداکثری مردم در اقتصاد فراهم می کند.
شرح چگونگی تولید و توزیع مردمی غیرمتمرکز
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۶۷
۱۷ تیرماه ۱۴٠۳/ سال چهارم
از مگامال تا مگا هیئت!!!!
تا کنون بارها عرض کرده ایم که یکی از مهم ترین تفاوت های تمدن مدرن با تمدن اسلامی، در گزاره بنیادین و محوری: لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ (۲۵حدید) است.
مدل مدیریتی اسلام به این شکل است که واحدهای مدیریتی را کوچک، پراکنده و غیر متمرکز می کند. آنگاه وظایف را به همه می سپارد و ازین رهگذر، #مشارکت_حداکثری ایجاد میکند، مردم را رشد می دهد و ظرفیتها را فعال می کند. مدرنیته در مقابل، واحدهای مدیریتی را کلان و متمرکز می کند و با این روش، قریب به اتفاق مردم را از #مشارکت کنار می نهد و بسترهای رشد را عقیم می کند.
فی المثل برای دفاع از کشور، یک #ارتش منسجم متمرکز ایجاد می کند، انسانها را استخدام میکند و وظیفه دفاع را تنها به آنها می سپارد. اما اسلام، دفاع را بر عهده همگان می گذارد و مردمش را با: جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ #وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ(۱۵حجرات) پرورش می دهد. امری که در اندیشه فقیه تمدنی عصر ما با عنوان #بسیج ظهور و بروز یافت.
باز در نظام تولید مدرن، #کارخانه کلان متمرکز را داریم با نتیجه ای واضح: یک ارباب و مالک با کسب سود حداکثری و صدها کارگرِ بله قربان گو و بی اختیار با سودی حداقلی. همین مدل تولید متمرکز، یکی از اصلی ترین ریشه های نظام سرمایه داری، نابود کننده عدالت و ایجاد کننده فاصله طبقاتی است.
در اسلام اما با تربیت انسانها بر اساس #مشاغل_برتر مانند کشاورزی، باغداری و دامداری، مکروه دانستن اجیر و استخدام دیگران شدن(کافی ج۵ص۹٠) و لزوم #نظارت هر فرد به غذایی که می خورد(عبس۲۴)، یک نظام تولیدی غیرمتمرکز، سبک، ارزان و بسیار باکیفیت طرح ریزی می شود. با نظام تولیدی اسلام، #مشارکت_حداکثری در تولید غذای طیب ایجاد می شود و ضمنا هر کسی آقای خودش است، همانطور که خدا او را آقا و آزاد آفریده(نامه۳۱ نهج البلاغه).
مثال دیگر این نزاع تمدنی در مدل توزیع و بازار است. مدرنیته هرچه بیشتر پیش می رود، بازار هایی متمرکز تر، بزرگتر و در نتیجه گرانتر درست می کند. #مگامال هایی که برای حدود نود درصد مردم، امکان خرید یک غرفه هم در آنها وجود ندارد. چرا که بسیار کم است و در نتیجه گران. به همین راحتی در عرصه توزیع و بازار هم #مشارکت_حداکثری را از دست می دهید.
اما اسلام عزیز و مردمی، درست در نقطه مقابل تمدن طاغوتی انحصاری، بازار پراکنده فراوان #رایگان می سازد و در اختیار همه مردم قرار می دهد(کافی ج۵ص۱۵۵) .
میتوان دهها مثال دیگر هم آورد. مثلا می توان مدل معیوب و پر اشکال و متمرکز #سدسازی را با مدل پیشرفته، پراکنده و سبُک #آب_انبار داری مقایسه کرد و امثله دیگر.
در همین راستا و با توجه به اینکه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام هستیم، باید توجه کنیم که اسلامی ترین مدل برپایی مجالس سوگواری، آنست که نیروهای بیشتری را درگیر خود کند و از ظرفیت انسان های بیشتری استفاده کند. با توجه به مسائل فوق الذکر، باید به دنبال تکثیر هیئتها باشیم نه تکبیر آنها!
هیئت کلان متمرکز، جدای از اشکالات متعددی که دارد، نمی تواند بسترساز خوبی برای «لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ» (۲۵حدید) باشد.
اما هیئتهای کوچک و #روضه_های_خانگی، می تواند یکی از مهم ترین عوامل #مشارکت_حداکثری در مراسم انسان ساز محرم باشد. فی المثل فلان هیئت که بیست سی هزار نفر مستمع دارد و تنها با یک سخنران و یک مداح مدیریت می شود، در صورت تبدیل به روضه های خانگی کوچک بیست سی نفره، بسترساز تربیت حدود هزار و پانصد مداح و همین تعداد سخنران است. به جای پرداخت هزینه های سنگین سیستم صوتی، در بسیاری از موارد، حتی نیازمند یک بلندگوی ساده هم نیست. به جای استخدام یک یا چند تیم خبره آشپزی، مدل روضه خانگی هزاران هزاران نفر را درگیر پخت غذای مجلس سیدالشهدا علیه السلام می کند. بدیهی است که کیفیت غذای مجالس کوچک، بسیار بهتر از غذاهایی است که برای هیئت های بزرگ طبخ و آماده می شود. چه اینکه حجم کار اندک است و سبک. از دیگر سوی هرکسی برای اهالی خانه و همسایه های خودش غذا تهیه می کند که موجب دقت و اهتمام بیشتر است.
باز برخلاف #مگا_هیئت ها، برپایی جلسات خانگی کوچک، قریب به اتفاق کوچه خیابان های شهر را بهره مند از حال و هوای روضه و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام می کند.
البته که می توان به فواید بی بدیل دیگری هم اشاره کرد. امید که با برپایی #روضه_های_خانگی، شاهد #مشارکت_حداکثری و بهره مندی حداکثری از این فرصت گرانقدر شویم.
@besalamen_amenin