دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمیگیرد
ز هر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد
خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمیگیرد
بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده رنگین
که فکری در درون ما از این بهتر نمیگیرد
صراحی میکشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمیگیرد
من این دلق مرقع را بخواهم سوختن روزی
که پیر می فروشانش به جامی بر نمیگیرد
از آن رو هست یاران را صفاها با می لعلش
که غیر از راستی نقشی در آن جوهر نمیگیرد
سر و چشمی چنین دلکش تو گویی چشم از او بردوز
برو کاین وعظ بیمعنی مرا در سر نمیگیرد
نصیحتگوی رندان را که با حکم قضا جنگ است
دلش بس تنگ میبینم مگر ساغر نمیگیرد
میان گریه میخندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمیگیرد
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمیگیرد
سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است
چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمیگیرد
من آن آیینه را روزی به دست آرم سکندروار
اگر میگیرد این آتش زمانی ور نمیگیرد
خدا را رحمی ای منعم که درویش سر کویت
دری دیگر نمیداند رهی دیگر نمیگیرد
بدین شعر تر شیرین ز شاهنشه عجب دارم
که سر تا پای حافظ را چرا در زر نمیگیرد
#حافظ
#غزل
@beytolghazal
دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد
من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد
من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم
که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد
همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم
چه کنم که نخل حرمان به از این ثمر ندارد
ز لبی چنان که بارد شکرش ز شکرستان
همه زهر دارد اما چه کند شکر ندارد
به هوای باغ مرغان همه بالها گشاده
به شکنج دام مرغی چه کند که پر ندارد
بکش و بسوز و بگذر منگر به این که عاشق
بجز این که مهر ورزد گنهی دگر ندارد
می وصل نیست وحشی به خمار هجر خو کن
که شراب ناامیدی غم درد سر ندارد
#وحشی_بافقی
#غزل
@beytolghazal
هرکسی را هست صائب قبلهگاهی در جهان
برگزیدم از دو عالم من جناب عشق را...
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal
خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن
گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن
ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایه دولت همه ارزانی نودولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن
بر کمال نقص و در نقص کمال خویش بین
گر به نقص دیگران دیدی کمال خویشتن
کاسه گو آب حرامت کن به مخموران سبیل
سفره پنهان می کند نان حلال خویشتن
شمع بزم افروز را از خویشتن سوزی چه باک
او جمال جمع جوید در زوال خویشتن
خاطرم از ماجرای عمر بی حاصل گرفت
پیش بینی کو کز او پرسم مآل خویشتن
آسمان گو از هلال ابرو چه می تابی که ما
رخ نتابیم از مه ابر و هلال خویشتن
همچو عمرم بی وفا بگذشت ما هم سالها
عمر گو برچین بساط ماه و سال خویشتن
شاعران مدحت سرای شهریارانند لیک
شهریار ما غزل خوان غزال خویشتن
#شهریار
#غزل
@beytolghazal
قصه ی روز و شب من سخنی مختصرست
روز در خواب خیالاتم و شب بیدارم
#مهدی_اخوان_ثالث
#تک_بیتی
@beytolghazal
14.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گلهای عالم را معطر کرده بویت... 🌹
#سید_حمیدرضا_برقعی
#فاطمیه
#نماهنگ
#آیینه_خوانی
#غزل
@beytolghazal
گمان کنم که خوب دقتِ نظر نداشته!
کسی که نقل کرده قصه را، خبر نداشته!
کسی که بوده یار غار و راستگو به اصطلاح!
به باغ خشک و کوچک فدک، نظر نداشته!
مدینه مثل کوفه، شهر کوچه های خلوت است
میان کوچه های خود که رهگذر نداشته!
سپاه شعله رفته است اگر به جنگِ بیت وحی!
به قصد خیر بوده است و قصد شر نداشته!
علی ز حق خود گذشت با سلام و احترام!
کسی برابرش وگرنه تیغ بر نداشته!
طنابِ دورِ دست او نشانهی محبت است!
چنین محبتی به عمر خود، بشر نداشته!
چگونه سوخت از کتاب سبز کوثر آیه ای؟!
به جز حسین و جز حسن، علی، پسر نداشته!
به این دلیل ماه مرتضی شبانه دفن شد
که آسمانِ شب در آن زمان سحر نداشته!
دروغ منکران فاطمیه کاش راست بود
«قدیم در حجاز ، خانه ها که در نداشته»
#سید_محمد_جواد_میرصفی
#غزل
@beytolghazal