آن شب که تو در کنار مایی روز است
و آن روز که با تو میرود نوروز است
دی رفت و به انتظار فردا منشین
دریاب که حاصل حیات امروز است
#سعدی
#رباعی
@beytolghazal
برای این همه صحرا که دستشان خالی است
بهار، عیدی بی منت خداوند است
#سعید_بیابانکی
#تک_بیتی
@beytolghazal
آمد رمضان سفره ی دل باز کنیم
گُلبانگِ دعا به سویش ابراز کنیم
ایامِ مناجات و ثَنا آمده است
تا عَرش خدا دوباره پرواز کنیم
تبریک به اهل معرفت باید گفت
فَرخُنده شویم و خنده آغاز کنیم
هنگامِ سَحَر، به وقتِ افطار و نماز
گوشِ دل خود مَحرَم این راز کنیم:
جز آب و غذا، کِبر و حَسَد هم ممنوع
غیبت نکنیم و عشق اِحراز کنیم
صد شُکر که مهمان خداییم همه
با حال خوشی روزهی خود باز کنیم
#محسن_زعفرانیه
#غزل
@beytolghazal
این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را
من جز تو در این شهر، خریدار ندارم
#وحید_محمدی
#تک_بیتی
@beytolghazal
بعید نیست سرم را غزل به باد دهد
و آبروی مرا در محل به باد دهد
بعید نیست و بگذار هرچه میخواهد
قبیلهام به دروغ و دَغَل به باد دهد
زبان سرخ و سرِ سبز و چند نقطه...، مرا
دوصد کنایه و ضربالمثل به باد دهد
قفس چه دورهی سختیست، میروم هرچند
مرا جسارت این راهِحل به باد دهد
چه قدر نقشه کشیدم برای زندگیم
بعید نیست که آن را اجل به باد دهد
#نجمه_زارع
#غزل
@beytolghazal
هرچه میخواهمت از یاد بَرَم، ممکن نیست
من تو را دوست نمیدارم...اگر بگذاری
#فاضل_نظری
#تک_بیتی
@beytolghazal
گل بی رخِ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طَرفِ چمن و طوافِ بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
رقصیدن سرو و حالتِ گُل
بی صوتِ هَزار خوش نباشد
با یارِ شکرلبِ گل اندام
بی بوس و کنار خوش نباشد
هر نقش که دستِ عقل بندد
جز نقشِ نگار خوش نباشد
جان نقدِ مُحَقَّر است حافظ
از بهرِ نثار خوش نباشد
#حافظ
#غزل
@beytolghazal
چه بهتر است که بنشینی و سکوت کنی
که از قعود تو صدها قیام زاده شدند
#علی_اکبر_لطیفیان
#تک_بیتی
@beytolghazal
دلی برای سپردن به آن دیار نداشت
برای لحظۀ رفتن دلش قرار نداشت
امیر هیچ بهجز زخم بیشمار نخورد
امیر هیچ بهجز درد بیشمار نداشت
شبانههای علی مثل روز روشن بود
اگر که پنجرهها پردۀ غبار نداشت
نه در خیال خلافت که پیش چشمش این
به قدر وصلۀ یک کفش اعتبار نداشت
و کینهها همه یک تیغ شد فرود آمد
که چیز دیگری از کوفه انتظار نداشت
#محمد_حسین_ملکیان
#غزل
@beytolghazal
عرش محراب شد از فُزت و ربّ الکعبه
کعبه بی تاب شد از فُزت و ربّ الکعبه
#سید_حمیدرضا_برقعی
#تک_بیتی
@beytolghazal
از غزّه گذشتیم و رسیدیم به حیفا
ما را غم صبرا و شتیلاست، حریفا!
نامرد حریفی تو و یکروز می افتی
در پای زن و کودک ما خوار و خفیفا
جز کشتن و خونریزی و آشوب چه کردی
یا ایّها الانسان که جعلناکَ خلیفا
شیطان بزرگ از مکَر الله چه دانی
تو کانَ ضعیفایی و او کانَ لطیفا
یکروز می آید که در آن بیت مقدّس
یاران به نمازند ردیفاَ به ردیفا
در باد تکان می خورد و بیرق مَهدی است
دیناً قیَماً ملّةَ مظلومَ حنیفا
#مهدی_جهاندار
#غزل
@beytolghazal
امید بر آن است که با یاری مهدی
آزاد شود مسجد الاقصای فلسطین
#استاد_کلامی_زنجانی
#تک_بیتی
@beytolghazal
می خرامد غزلی تازه در اندیشه ما
شاید آهوی تو رد می شود از بیشه ما
دانه سرخ اناریم و نگه داشته اند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشه ما
اگر از کشته خود نام و نشان می پرسی
عاشقی شیوه ما بود و جنون پیشه ما
سرنوشت توهم ای عشق! فراموشی بود
حک نمیکرد اگر نام تو را تیشه ما
ما دو سرویم، در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشه ما
#فاضل_نظری
#غزل
@beytolghazal
گل چو خندید محال است دگر غنچه شود
سر چو آشفته شد از عشق، به سامان نشود
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری
به شب سیاه عاشق چه کند پری که شمعی است
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری
بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش
به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری
من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن
که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری
تو اگر به هر نگاهی ببری هزارها دل
نرسد بدان نگارا که دلی نگاهداری
دگران روند تنها به مثل به قاضی اما
تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری
به چمن گلی که خواهد به تو ماند از وجاهت
تو اگر بخواهی ای گل کمش از گیاه داری
به سر تو شهریارا گذرد قیامت و باز
چه قیامتست حالی که تو گاه گاه داری
#شهریار
#غزل
@beytolghazal
تویی دریا! منم ماهی! چنان دارم که میخواهی،
بکن رحمت! بکن شاهی! که از تو ماندهام تنها...🖤
#مولوی
#تک_بیتی
@beytolghazal
بهر هر یاری که جان دادم به پاس دوستی
دشمنیها کرد با من در لباس دوستی
کوه پا بر جا گمان میکردمش دردا که بود
از حبابی سست بنیانتر اساس دوستی
بس که رنج از دوستان باشد دل آزرده را
جای بیم دشمنی دارد هراس دوستی
جان فدا کردیم و یاران قدر ما نشناختند
کور بادا دیدهٔ حق ناشناس دوستی
دشمن خویشی رهی کز دوستداران دوروی
دشمنی بینی و خاموشی به پاس دوستی
#رهی_معیری
#غزل
@beytolghazal
عشق، قابیل است؛ قابیلی که سرگردان هنوز
کشته خود را نمی داند کجا پنهان کند!
#نجمه_زارع
#تک_بیتی
@beytolghazal
امان از داستان عشق و فرجام غمآلودش
نمیدانستم این آتش به چشمم میرود دودش
تو را با دیگری میبینم و با گریه می پرسم
از این دیگرنوازیها خدایا چیست مقصودش؟
چه دنیایی که وقتی در دل من خانه میکردی
نمیگفتی که بیرحمانه خواهی ساخت نابودش...
درختی از درون پوسیدهام، کی روز ویرانی ست؟
چه فرقی میکند، وقتی نباشی، دیر یا زودش؟
جهان را دادم و حسرت خریدم، ای دل غافل!
ضرر در عاشقی کم دیده بودم؟ این هم از سودش...
#سجاد_سامانی
#غزل
@beytolghazal
سیب سرخِ گونهی محبوب گندمگون من
تا فریبم داد فهمیدم که من هم آدمم...
#سعید_بیابانکی
#تک_بیتی
@beytolghazal
مبَر پای قمار عشق ای دل،باز هستت را
ندارم بیش از این تاب تماشای شکستت را
مشو مبهوت گیسویی که سر رفته است از ایوان
که ویران می کند این نقش ایوان،پای بستت را
همیشه گریه راه التیام زخمهایت نیست
کدامین آب خواهد شست داغ پشت دستت را؟
تو خار چشم بودی قلعه ی یک عمر پا برجا
که حالا شهر دارد جشن میگیرد نشستت را
تو دل بستی به معشوقی که خود معشوقها دارد
رها کن ای دل غافل خدای بت پرستت را
#حسین_زحمتکش
#غزل
@beytolghazal
می خواستم من پادشاه کشورت باشم
دروازه را تسلیم شاه دیگری کردی💔
#مهرداد_عرفانی
#تک_بیتی
@beytolghazal
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
كه جای من بسرایند از غریبی تو
شنیدن غزلی كوه را تكان میداد
خدا نخواسته حتماً و گر نه میدانم
كه از شنیدن یک شعر، كوه جان میداد
پس از علی شایع بود كه شبانه هنوز
غریبهای به یتیمان كوفه نان میداد
غریبهای كه اگر دیگران غمش دادند
همیشه شادی خود را به دیگران میداد
غریبهای كه تو بودی و مثل بغض علی
گلوی تو خبر از زخم و استخوان میداد
درون خانۀ خود تا غروب كردی آه
به غربت تو لب آفتاب اذان میداد...
شهابهای جهان میشدند خون جگرت
زمین اگر كه غمت را به آسمان میداد
پر ملائكه تابوت را بغل میكرد
اگر كه بدرقۀ تیرها امان میداد
شبیه آتش ماندی به زیر خاكستر
زبانههای تو را كربلا نشان میداد
#مهدی_مردانی
#غزل
@beytolghazal
آن چشم که گریان نشود روز قیامت
چشمیست که از غصهی تو تر شده باشد🌹
#هادی_جانفدا
#تک_بیتی
@beytolghazal
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد؟
به من که سوختم از داغ مهربانی خویش
فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد؟
سرای خانه بدوشی حصار عافیت است
صبا به طایر بی آشیان چه خواهد کرد؟
ز فیض ابر چه حاصل گیاه سوخته را؟،
شراب با من افسرده جان چه خواهد کرد؟
مکن تلاش که نتوان گرفت دامن عمر
غبار بادیه با کاروان چه خواهد کرد؟
به باغ خلد نیاسود جان علوی ما
به حیرتم که در این خاکدان چه خواهد کرد؟
صفای باده روشن ز جوش سینه اوست
تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد؟
به من که از دو جهان فارغم به دولت عشق
رهی ملامت اهل جهان چه خواهد کرد؟
#رهي_معيری
#تک_بیتی
@beytolghazal