Khamenei.ir13920728_7563_192k.mp3
زمان:
حجم:
5.4M
🎧کلیپ صوتی انسان ۲۵۰ ساله | امام هادی (علیه السلام)
#امام_هادی
#کتابخوانی
#بغض_قلم
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils
📚روز یازدهم کتابخوانی من
🌱 ۲ دی ماه ۱۴۰۴
📒کتاب ماشو در مه
✍ فرهاد حسنزاده
✨نشر سورهی مهر
فرهادحسنزاده را با هستی، زیبا صدایمکن و هویجبستنی، شناختم. تقریبا بیشتر کتابهایش را خواندم. مانده بود ماشو در مه.
دیروز کارها زیاد بود. فرصت شد همین کتاب جمع و جور را بخوانم.
یک داستان بومی که در عقربهای کشتی بمبک هم تکرار شده بود. آنجا هم تقریبا همین مضمون انقلاب، جنوب، نوجوانی را میبینیم.
ماشو پسر نوجوانی است که در جنوب کشور زندگی میکند. برادرش حجت توسط ساواک دستگیر شده و برادر دیگرش معتاد است. ماشو وضع مالی خوبی ندارد، برای شمع روشن کردن به سقاخانه میرود که دوستش کاظم خبر از گنجی زیر لولههای نفت میدهد ولی آنها برای پیدا کردن گنج، سر از حوادث انقلاب در میآورند. اینکه با راه رفتن روی لوله نفت مهمترین اتفاقهای آن سالها را نوجوان درک میکند، جز نکات ظریف داستان بود که فرهادحسنزاده در آن مهارت زیادی دارد.
حرف یه گنجه ماشو، میفهمی؟»
«گنج؟ چه گنجی؟ دیوونه شدی کاظم یا آفتاب زده به کلهات!»
«نه به ارواح خاک بووام. حقیقت داره.»
کاظم هیچ وقت به ارواح خاک پدرش قسم بیخودی نمیخورد. صورتش پر از قطرههای درشت عرق بود. صدایش عوض شده بود و با آب و تاب حرف میزد. معلوم بود که دروغی در کار نیست.
«یه گنج راس راستکی... خیلی خداست.»
«چه جوریه؟ کجاست؟»
یک مرتبه صدای خندهای خفه و بعد نفس یکی را پشت سرمان حس کردیم. من که خیلی ترسیدم. برگشتیم دیدیم سیا است. حرفهایمان را شنیده بود.
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils