نیازمندیم...
به پروانه شدن ، پر وا کردن ،
.
.
به واقعی سوختن، بیشتر از همهٔ این بازی کردن های با لفظ و کلمه...🪔
🗞 #نیازمندیها
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨مهمونِ نورید...نوش کنید!
#کانکت
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنن؛
فک کن عاشقانه نگاه کنن...چههه شود!🥲
#کانکت
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جعبه گشایی لپ تاپ داریم! 😃
تازه رسیده از یه برندۀ خوش شانس دوره چهارمی!😎
تماشا بفرمایید...
#مهروموم
♾ @binahayat_ir
حواسم هست هیچ دلی از من رنجیده نشه؛
آخه شاید اون دل عاشق شما باشه...
#امام_رضایی_ام
♾ @binahayat_ir
موضوعِ انشاء : #سفرنامه مشهد!
احتمالا با شنیدن این عنوان به یاد سفرهای مشهدِ کودکی تان افتادید. سفری که با صدای ریلِ قطار شروع میشد و با رسیدن به ایستگاه طبرسی و دیدن گنبد حرم ، رنگ و رو میگرفت. اما این سفر کمی متفاوت است از آنچه انتظار دارید. لحظه ی دیدن تابلوی سبز رنگِ «مشهد ۱۰ کیلومتر » همان لحظه ای ست که حاضر بودم برایش ، یک روز و نیم که سهل است ، یک هفته در ماشین بنشینم و مسیرِ کویری یزد-طبس را نگاه کنم. ظهر ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ بود که به مشهد رسیدیم. به وطن.
مستقیم رفتیم هتل. مستقیمِ مستقیم هم که نه! قرار بود چشم به گوگل مپ بدوزم و زبانِ گویای آن شوم که مبادا راه را گم کنیم و در خیابان ها بیهوده بچرخیم ، که همان شد که نباید! ورودی جاده کمربندی را رد کردیم و من حواسم نبود...نمیدانم کجا بود! قضیه را لو ندادم و گفتم برویم... بالاخره از آن همه ادعای «بلدم بلدم» و من خیابان های مشهد را می شناسم و اینها باید یک جا استفاده میکردم. خیابان ها را به هم چسباندم و از نواب رساندم به فدائیان و میدان بسیج و...هتل!
بگذریم...هر طور بود رسیدیم. یحتمل منتظرید آماده شویم و برویم حرم اما این طور نیست! اسنپ گرفتم به مقصد کوهسنگی. همان خیابانی که یک قدم زدن ساده در آن هم برای من خاطره ای ست ماندگار. دقیقا حد فاصل کوهسنگی ۱۷ و ۱۹. موسسه آن جاست!
موسسه جوانان آستان قدس رضوی.
#ادامه_دارد....
💌 سفرنامه ای که ماجراش رو طی چند شب قراره بخونید، نوشتۀ دست یه بینهایتی عه!😌
♾ @binahayat_ir
جونم براتون بگه بی نهایت نه تنها خودش خاصه بلکه محلی ام که کتابا و یادگاریاشو میزاری باید خاص باشه😍😁
و جدا باشه از تموم وسیله هات
-
مرامتونو عشقه❤️😁
#از_تو
♾ @binahayat_ir
«بینهایت عاشقی»
✅ اعتکاف ویژه #نوجوانان
▫️ در حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا عليه السلام و 5 استان کشور
🔹 ویژه نوجوانان دختر و پسر پایه هشتم تا دوازدهم
📅 روزهای پایانی ماه مبارک رمضان
ثبت نام: etekaf.javanan.org
مهلت ثبت نام: تا 19 فروردین
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا چشم کار میکنه،سبز...🌿
#رنگ_تماشا
♾ @binahayat_ir
بی نهایت
موضوعِ انشاء : #سفرنامه مشهد! احتمالا با شنیدن این عنوان به یاد سفرهای مشهدِ کودکی تان افتادید. سفر
موضوعِ انشاء : #سفرنامه مشهد!(۲)
تجربه سفر کاری تجربه ای ست که آدم های حداقل بیست و چند ساله تعریف میکنند اما خب...من در ۱۶ سالگی تجربه کرده بودم.
موسسه مثل خانه خود آدم می ماند. از دیدن درختانی که شکوفه زده اند ذوق کردم و از آن همه کفش که پشت در ساختمان چمران ریخته بود آنقدر خوشحال شدم که...نمی دانید چقدر!
ساختمان چمران ۴ اتاق و نصفی دارد. آن نصفی انبار است و اتاق بازی بچه ها. ساختمان چمران برخلاف هر موسسه ، سازمان و مکان اداری یی ، شلوغ بود و پر هیاهو ، پر از نوجوان دهه هشتادی و پر از عشق. وقتی رسیدم آنجا همه در تکاپو بودند برای اردویی که قرار بود فردا برگزار شود. خلاصه کنم تمام آن چند ساعت به بغل کردن رفقای آشنا گذشت و اندکی هم جلسه و صحبت در مورد اردو. آن شب نشد حرم بروم ، رفتم هتل اما فردا صبح زود با مامان رفتیم حرم.. - سلام آقا رضا! مخلصیم مشتی...دمت گرم باز ما رو آوردی اینجا..بعد رفتیم هتل و چمدان را برداشتم. این بار به مقصد طرقبه ، اردوگاه بیلدر و اردویی که داشت شروع میشد. دیروز که موسسه بودم داشتم از اینکه هنوز حرم نرفته ام می نالیدم. یکی گفت : حرم که همین جاست! اگر امام رضا را می خواهی باید همین جاها پیدا کرد... و خب من این حرف را درست درک نکردم تا وقتی که... بماند!
اصل سفرنامه باید از همان وقایع سفر باشد ، اما من میخواهم معکوس بروم. از سفر بگویم و اثری که هر یک از لحظات اردو در زندگیام می گذارند...
#ادامه_دارد....
💌 سفرنامه ای که ماجراش رو طی چند شب قراره بخونید، نوشتۀ دست یه بینهایتی عه!😌
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این آنباکس، یه آنباکس ساده نیست!
از دریافت جایزه شروع شده ،
رفته و رسیده به انجام مأموریت! 😎🤝
سفیر شو و #مهروموم رو با هم تماشا کنید..
راستی! این جایزه ها واسه دوره چهارم بوده! دوره پنج هنوز ادامه داره...
-
مرام تونو عشقه!❤️
♾ @binahayat_ir
May 11
آخه خب، کـدوم دلمشـغـولیِ دیگهای میتونه بـهـتر از تو باشه؟ 💗
#کانکت
♾ @binahayat_ir
گـمـنامی او را نفـهـمیدند، نـامـیها
هرگز نشد آشفـته از بیاحترامیها
در مهربانی شهره بود، آنقدر که حتی،
خـوردنـد از نـان حـلال او، حـرامـیها
حتی سگی را رد نکرد از سفره لطفش؛
لبـخـند مـیزد در جـواب بیمـرامـیها
در بـیـن شـهـری که محبّت را نمیفـهـمید،
تنها حـسـن همسفره میشد با جذامیها...
تولد بخشندهترین بزرگواری که دنیا به خودش دیده، مبارکِ دلهای همهمون!🤍
♾ @binahayat_ir
«دلم براش تنگ میشه... ولی بینهایت که هیچوقت تموم نمیشه!» 🥹
دورهپنجـمیها، پرانـرژی مراحل رو بگـذرونید که این تازه اوّل قـصهست؛ کـلّی دورهی تکـمیلی جذاب چـشمبهراهتـونن! 🤗
#از_تو
♾ @binahayat_ir
بی نهایت
موضوعِ انشاء : #سفرنامه مشهد!(۲) تجربه سفر کاری تجربه ای ست که آدم های حداقل بیست و چند ساله تعریف
.
موضوعِ انشاء : #سفرنامه مشهد!(۳)
ظهر ۲۷ ام رسیدیم خانه. از همان لحظه مریضم تا الان. نه جسمم می کشد اینجا زندگی کنم نه روحم. آشفتگی ذهنم با شلختگی اتاقم هم رابطه مستقیم دارد و می توانید ببینید که در اتاقم نمی شود راه رفت! احتمالا برای شما هم موقعیتی پیش آمده و حرف مرا درک کرده اید که اگر موقعیتی بهتر ، شیرین تر و پر نور تر از شرایط کنونی تان را تجربه کنید بازگشت به شرایط قبلی برای شما عذاب است. زمانی که در مشهدم اغلب وقتم را در موسسه سر میکنم. روزهای طی شده در این مکان در لیست خاطرات من پر رنگ تر و پر نور تر از هر روز دیگری ست.. خلاصه مطلب ، زندگی من در مشهد ، با تمام سختی ها و شب بیداری ها و غذا نخوردن ها و پر کاری ها و همه اینها ، شیرین است و به جانم می نشیند و حس تلف کردن و حیف کردن وقت را ندارم.. اما اینجا از این قصه ها نیست! اینجا [و بدون امام رضا] زندگی کردن سخت است... درست است که باید خود را با شرایط وفق داد و همیشه سعی کرد برای بهتر کردن اوضاع ، اما خداوند در قرآن به هجرت امر کرده و گفته اگر شرایط زندگی کردن در آن جایی که هستید را نداشتید ، هجرت کنید. و من نزدیک ترین راهی که برای هجرت به مشهد می بینم ، کنکور و دانشگاه است. می گویند دعا با زبانی که با آن گناه نکرده ای قبول است. من با زبان شما گناه نکرده ام . پس لطفاً از ته ته دلتان دعا کنید من دانشگاه مشهد قبول شوم. خانواده را بردارم ببرم و خانه ای در مشهد بخریم و همان جا بمانیم. قول میدهم من هم برای شما دعا کنم!
امضاء: یک دلتنگ بیچاره از وطن دور افتاده.
پایان!
♾ @binahayat_ir
بی نهایت
بینهایتیها، سومین پویش اجتماعیشون رو هم دلی ردیف کردن!✌️ از گوشهگوشهی ایران، با مبالغ کوچیک و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای چهارمین بار، گفتیم #ماها_دلی_ردیفش_میکنیم ؛ و همین شد😉
این بار با دستسـازههای خود دهههشـتادیا و ۳۰ میلیون تومنی که از فروش این دست سازه ها جمع شد ، ۴۰ بسته مواد غذایی تهیه و تو روزای روشـنِ تولد کـریماهـلبیت، به نیازمـندان حاشـیه شـهر مشـهد تقدیم شد.
دلـگرمیم به دریای مهـر بینهـایتتون، که هر بار #بینهایت_تبسم روی لـبها میاره🥰
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کـوتاه و خـوندنی، از کـتابی که سخت میشه زمـین گـذاشتـش!
#برگ
♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم خاطرهبازی، هم سفرنامه، هم #مهروموم !
هنرمندانه و پر از حس خوب...☺️🧡
♾ @binahayat_ir
بی نهایت
...من اما نمیخواهم امروز پایان باشد. نمیخواهم یاد عزیز شما را تنها در چند روز از سال بگنجانم... م
امشب، شبیه بچههای کوچکی که چشمشان به راهرفتن و حرفزدن پدرشان است و اشتیاقشان به شبیه او شدن، دوزانو نشستهایم کنار سجادهی شما و با همهی ندانستن و کوچکبودنمان، دلمان مثل شما عاشقبودن را میخواهد...
لبخند پرمحبّت و دست نوازش پدرانهتان لطفاً... حضرت پدر!
#یادگاری_پدر
♾ @binahayat_ir