eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
135 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر فردوس در روی زمین است، همیــــــن است و همیـــن است و همین است «شهید حسن امیری» معروف به عمو حسن جبهه‌ها یکی از پیرمردهای کمیاب سرزمین ماست که با شروع جنگ، عازم جبهه شد و در عملیات کربلای چهار به درجه رفیع شهادت نائل آمد... ايستاده بود يك گوشه و مےگفت: اين ها رو بذاريد اينجا، ڪنسروها رو بذاريد توی قفسہ، سيب و خيارها رو بذاريد اون ڪنار، هندوونه ها رو بذاريد جلو يخچال.... بارها را كہ خالے مےڪرديم، گفتم: عمو اينجا عجب چيزهای خوبے داريد ها، لااقل بيا و يكی دوتا از اين هندوونه‌ها رو بده ما هم بخوريم كف گير رو برداشت و زد پشت دستم، گفت: "بيخود! اين ها مال عزيزهای منه كہ اينجا روزه مےگيرن..." @bicimchi1
جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست در عشق تو بی جسم همی باید زیست از من اثری نماند این عشق ز چیست چون من همه معشوق شدم عاشق کیست پ.ن: در آغوش برادر ۱۴ ساله خود، کریم علوی... @bicimchi1
زیباترین عکسی که از تواضع، احترام، بزرگواری و عظمت یک می توان دید، این است... قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)؛ هنگام ادای احترام و بوسیدن دست مادر خود شهید نوری بهمن ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در به شهادت رسید‌. @bicimchi1
بنمای رخ که قوت دل و جانم آرزوست....! پ.ن: در کربلای شلمچه برای همیشه جاودانه شد سالهاست که نام و نشانی در گمنامی یافته است معلوم نیست پیکر پاکش کجای زمین نور افشانی می کند اما به یقین مهدی فاطمه ومادرش زهرا سلام الله علیها میزبان تنهایی و غربت او خواهند بود ... بیا ای ناصرم ای جوهر پاک بیا ای یار دیرین سینه صد چاک @bicimchi1
شلمچه! در افق های دوئیجی چرا دیگر نمی بینم بسیجی؟! شلمچه دسته غواصها کو؟! کنار عباسها کو؟! کربلای پنج در آسمانی شد‌.... روحش شاد و یادش گرامی باد... ۳۱عاشورا @bicimchi1
‍ به یادبسیجی دلاور و دلسوخته فرزند حضرت زهرا (س) متولد: تهران خیابان ایران، خیابان شهید قادری فرمانده دسته شهادت یاسر لشگر ۲۷ حضرت محمّد رسول اللّٰه(ص) شهادت: ۲۲فروردین ۱۳۶۶، ۸ نحوه شهادت: حضور در خط مقدم عملیات کربلای هشت اصابت گلوله دشمن آگاه باشید کذابین و دروغگویان بی وجود در مورد نحوه شهادت او داستان پردازی و دروغ می گویند او با مسئولیت فرمانده دسته در خط مقدم جبهه و در نبرد با دشمنان با اصابت گلوله به شهادت رسید بخشی از دستنوشته منتشر نشده شهید حدود ۱۰ روز قبل از شهادتش در راه سفر مشهد مقدس: « نمی دانم چه بگویم یا چه بنویسم مسائل و مصائب چنان هجوم آورده که یارای گفتن ندارم مسائل زیاد است این عزیزانِ شهید که دادیم خیلی برای ما عزیز و گرانبها بودند ای کاش می توانستم یک ذره از معرفت آنها را داشتم تا از فراق آنها می سوختم حالا که سیدمرتضی مدنی، احمد میری، امیر وفایی و سیدمحمد شکری رفتند و ما چکار باید بکنیم یا چکار می توانیم بکنیم غم اینکه خدا ما را قبول نکند و جوابمون بکند، مرا سست کرده بعضی وقت ها نمی دانم چکار بکنم دیگر رفیقانم، خواب این عزیزان را می بینند شهیدان آنها را کمک و راهنمایی می کنند ولی من چرا نمی توانم چرا من سعادت راهنمایی شدن را ندارم فقط منتظرم که خداوند نظر لطفی به ما کند و عوضم کند وقتی که به دیدار امام عزیزمان رفتیم از خدا می خواستم که نگاهش به بنده دل سیاه بیفتد و به برکت این نگاه، بنده راحت شوم یا حالا که ان شاءاللّه عازم مشهد مقدس هستیم نیّتم این است که خدا از اینجا به خاطر زیارت آقا می روم و حاجتم (حاجت شخصی) این است که فقط شفا پیدا کنم شفای روحی و اخلاقی به بوسه گاه کسی می روم که معروف به عطوف و رئوف می باشد و سریع الرضا می شود یا امام رضا{ع} امیدم را قطع مفرما ۱۱ فروردین ۶۶ » شهید سیداحمد پلارک در مشهد حاجتش را گرفت و در تاریخ ۶۶/۱/۲۲ ساعت ۵ بعد از ظهر بعد از نبردی عاشورایی در شلمچه به مقام والای شهادت رسید سید احمد تو را به امام رضا{ع} یادمان کن حاشا که میدان را خالی کند @bicimchi1
هفده سال بیشتر تو این دنیا نبود.... سال ۶۳ شناسنامه اش رو دستکاری کرد و رفت جبهه..... دوبار تو جبهه مجروح شد... یکبار اصابت ترکش در اهواز از ناحیه پا.... دومین بار تو کردستان از بالای کوه افتاد و از ناحیه مهره کمر مجروح شد. آخرشم سال ۶۷ تو رفت رو مین و به شهادت رسید. شهادت ۲۱ تیر سال ۱۳۶۷ @bicimchi1
دستی که جاماند ... حالم هر لحظه وخیم تر می شد، تا اینکه یک شب بین خواب و بیداری یکی از ملائک مقرب درگاه الهی به سراغم آمد و پرسید: حسین، آیا آماده رفتن هستی یا قصد زنده ماندن داری؟! من گفتم فعلا میل ماندن دارم تا با آخرین توان به مبارزه در راه دینِ خدا ادامه دهم برای رسیدن به حسین باید اول عباس شد رفیق آماده ای؟ برای آرمان ها و ارزشهامون باید محکم بایستیم مبارزه کنیم شادی روح رفیق و همراه شهیدمون صلوات + وعجل فرجهم @bicimchi1
عکس حجله‌ای سه نفره دی ماه 1365 بود. گردان حمزه در خط مقدم ارتفاعات در مهران، آن روز دوربین را آوردم رفتم دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه ها عکس بیندازم. از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند. هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم: یه عکسی ازتون می گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده اش بگیره. امینی با تعجب پرسید: "بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟" که گفتم: خنده دارتر از این می خوای که هر سه تایی تون متولد 1348 هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت! ده روز بعد ما را به منطقه عملیاتی کربلای پنج در بردند دو سه روز بیشتر نگذشته بود که هر سه جوان 17 ساله که در مهران ازشان عکس گرفته بودم، در شلمچه به شهادت رسیدند. ستار امینی؛ شهادت: دوشنبه 6 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا(س) قطعه‌ 29 ردیف 23 شماره‌ 5 محسن کردستانی شهادت: سه ‌شنبه 7 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا(س) قطعه‌ 27 ردیف 88 شماره‌ ت احمد بوجاریان شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاک‌سپاری: 17 تیر 1375 مزار: بهشت ‌زهرا(س) قطعه‌ 28 ردیف 43 مکرر شماره‌ 20 @bicimchi1
شلمچه بوی چادر خاکی مادر میدهد🥀 می‌رسد بوی چادر خاڪی از ڪنار تمام پیڪرهـا فاطمیه، شلمچه این ایام صحنه‌ی ڪوچه بود معبرها ۱۳۶۵ ۵ @bicimchi1
‍ همیشه وقتی می خواهند تصویری از را به نمایش بگذارند، تصویر زیبای با آن چهره و لبخند ملایم و زیبا بیش از هر چیز تداعی می شود این دو عکس در تاریخ ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۵ و در کربلای در جنوب کانال پرورش ماهی در لحظه به شهادت رسیدنش گرفته شده است در بخشی از وصیت نامه شهید میخوانیم: "اے ڪسانی که این نوشته را یا بهتر بگویم این سوز دلم و این درد دل نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این یا این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را میخوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده‌ها هم می‌توانند به خواسٺ او به بالاترین درجات دسٺ یابند؛ البته در این امر شکی نیست؛ ولی بار دیگر به عینه دیده‌اید که یڪ بنده گنه ڪار خدا به آرزویش رسیده است" لشگر ۲۷ محمد رسول الله قطعه۲۹ گلزار شهدا تهران کلامت یادگار فصل جنگ است... @bicimchi1
عشق می‌خواهی، اینجاست... بندگی الله می‌خواهی اینجاست... سکوی عروج به عرش اعلی اینجاست اینجا است و زمینش تکه ای از آری و شب های شلمچه، شب های قدر شلمچه... شلمچه نگین درخشان مناطق عملیاتی جنوب عملیات کربلای ۵ و دی ماه معنی حماسه هایی که رزمندگان خلق کردند... از مظلومیت در عین اقتدار تا فتح ظفرمندانه ✍ بازمانده @bicimchi1
🌹۱۹ دی سالگرد عملیات کربلای ۵ فرمانده معظم کل قوا امام خامنه ای: « شب‌های عملیات کربلای ۵ شب‌های قدر اين انقلاب است و انس با آن باعث وارسته شدن می باشد، هر کس آن عملیات را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد؛ لذا باید این حادثه بزرگ را زنده نگه داریم.» عمليات‌ کربلای پنج در ساعت یک و سی دقيقه‌ بامداد ۱۹ دي‌ ماه ‌۱۳۶۵ با رمز «يا زهرا(سلام‌ الله‌ عليها») آغاز شد. رزمندگان بافاصله ۱۴ شب از عظیم ترین و پیچیده ترین موانع جنگهای دنیا باید عبور کنند. آری در عظمت عملیات کربلای پنج همین بس که حضرت آقا فرمودند: هر کس آن عملیات را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد . محل تجمع فرشتگان و ملائک هست؛ شلمچه محل عروج انسانهای کامل به عند ربهم یرزقون است . شلمچه و ما ادراک شلمچه؟! گرامی می‌داریم یاد و خاطره شهدا و رزمندگان دریادل عملیات کربلای پنج را. ✍ بازمانده https://eitaa.com/joinchat/2192376065C861569abc7 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @bicimchi1
ثلث سوم دیماه هر سال که شروع میشود آغاز شب‌ های قدر کربلای پنج است. یاد آن شب‌ها به خیر ؛ یاد همه کسانی که شلمچه را به آسمان بُردند و با همان بهانه هزار عالم را سپری کردند به‌‌ خیر... یادِ کانال زوجی، کانال پرورش ماهی، نهر دوعیجی، نهرجاسم، سه راه مرگ، بوارین، میدان امام رضا (ع)... یاد آن هوای معطر که انگار تمام زمین و آسمان را یاس گرفته است... یاد آن آدم هایی که دیگر نیستند ولی هیچ چیز جز سادگی و دلدادگی نداشتند، یاد آن‌ها که دیگر نایابند به خیر.... @bicimchi1
السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا زوجة امیرالمؤمنین السلام علیک یا حضرت مادر وقتی نام مقدس شما را بر زبان می آورم یاد اروند و جسم مطهر غواصان بر روی خورشیدی ها می افتم که با نام مقدس تو، برای یاری فرزند شما سالار شهیدان بر آب زدند و جسم معطرشان را تطهیر کرد وقتی نام مقدس شما را بر زبان می آورم یاد و و نونی شکل ها می افتم که حسین سر بر سجده با ترکش خمپاره سر از تن جدا شد ترکش خمپاره، گلوی مقصود را پاره پاره کرد محمد به هنگام نجوا با خدایش در کانال پرورش ماهی به دیدار مادر شتافت آری هر جا می‌گویند واااااای مادرم؛ من یاد گلگون کفنان پرپر شده میدان نبرد می افتم که اسم مقدس حضرت مادر را در میدان نبرد بردند و سر بر زانوی مقدسش به دیدار حق شتافته و عند ربهم یرزقون شدند. مادر! دست ما را هم بگیر که از کاروان جا مانده ایم.... تولدت مبارک مادر شهیدان بازمانده https://eitaa.com/joinchat/2192376065C861569abc7 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @bicimchi1
🌴سن زیادی نداشت، کم حرف و باحیا، اما گاهی مطالبی می گفت که حیرت زده می شدم. قبل از عملیات کربلای پنج، در موقعیت اوجاقلو با هم نشسته بودیم و صحبت می‌کردیم، البته بیشتر گوش می‌داد تا حرف بزند. از صحبت می‌کردیم که فرمود: داداش حقیقتا دشمنتان ما از احمق ها هستند 🤔 تعجب کردم که ما داشتیم از شهادت صحبت می‌کردیم و یهو مقصود از حماقت دشمن گفت!! بعد که ادامه داد باز بر حیرتم افزون شد که این جوان ۱۸ ساله چقدر عارف است... ادامه داد: اینها هر تعدادی از ما را به شهادت برسانند علیه خود اقدام می‌کنند، می‌دانی داداش تمامی شهدا با حضرت بقیة الله العظم(عج) خواهند آمد، پس به لشکر حضرت مهدی نیرو اضافه می‌کنند . آری مقصود در عملیات کربلای پنج منطقه , نوک به یاران حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف پیوست . ✍بازمانده https://eitaa.com/joinchat/2192376065C861569abc7 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا با خاک انس نگیری، راهی به مراتب قرب نداری...! + شهید آوینی🌿 @bisimchi10
سکانس اول: من و حاج احمد کاظمی داریم روی خاک‌ها‌ قدم می‌زنیم عکاس عکس می‌گیرد و من یقین دارم او همچنان که راه می‌رود طنین صدای مهدی باکری از پشت بیسیم مدام توی گوشش می‌پیچد پاشو بیا احمد اگر بیایی دیگر برای همیشه پیش هم هستیم اگر بدانی اینجا چه جای خوبی شده احمد پاشو بیا سکانس بعدی: من هنوز دارم روی خاک‌ها قدم می‌زنم اما هرچه عکاس عکس بگیرد حاج احمد نیست او که در این مسابقه‌ی الی‌الله از منِ جامانده پیشی گرفت و دعای عرفه‌ی آن روز را در آغوش سیدالشهدا با خود حضرت زمزمه کرد! سکانس آخر: ای‌کاش من و حاج احمد کاظمی باز هم کنار هم قدم بزنیم و میان قهقهه مستانه‌یمان لحظه به لحظه مرور کنیم خاطرات دور و دراز شلمچه را ان‌شاءالله... https://eitaa.com/bisimchi10
| گفتگوی بسیار زیبای شهید سروری با خداوند | 📌 مجنونی که تاب و تحمل در قفس دنیا را نداشت.. 🔹 فرازی از مناجاتنامه شهید حسن سروی با بهترین رفیق و معشوق خود ◇ سلام علیکم بما صبرتم خدمت بهترین رفیقم سلام عرض می کنم، رفیقی که در تمام حالات و در تمام بوته های زندگی ام در کنار من بوده، کمک می کردی، من بی وفا نمی دانستم. ◇ خدایا دوست دارم فدایت شوم، دوست دارم عاشقت شوم، دوست دارم تمام وجودم تو باشی، دوست دارم بپیمایم تا بهشت و نظر کنم به وجه الله، ◇ اما مانعی وجود دارد که به معشوقم برسم و آن مانع است.خدایا ممنونم. معشوقم ،کمکم کن تا بر این نفس مسلط شوم. «فرشته‌ی‌گل‌آلود» https://eitaa.com/bisimchi10
عکس حجله‌ای سه نفره دی ماه 1365 بود. گردان حمزه در خط مقدم ارتفاعات در مهران، آن روز دوربین را آوردم رفتم دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه ها عکس بیندازم. از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند. هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم: یه عکسی ازتون می گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده اش بگیره. امینی با تعجب پرسید: "بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟" که گفتم: خنده دارتر از این می خوای که هر سه تایی تون متولد 1348 هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت! ده روز بعد ما را به منطقه عملیاتی کربلای پنج در بردند ،دو سه روز بیشتر نگذشته بود که هر سه جوان 17 ساله که در مهران ازشان عکس گرفته بودم، در شلمچه به شهادت رسیدند. 🌷ستار امینی؛ شهادت: دوشنبه 6 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا 🌷محسن کردستانی شهادت: سه ‌شنبه 7 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا 🌷احمد بوجاریان شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاک‌سپاری: 17 تیر 1375 مزار: بهشت ‌زهرا https://eitaa.com/bisimchi10
متولد سال ۱۳۴۱ شهرستان ساری. از سال ۶۰ تا ۱۳۶۲ در فرودگاه مهرآباد مشغول خدمت شد. بعد از اون هم کارمند کمیته امداد و مدتی هم در شرکت گاز مشغول شد. بسیجی بود و انقلابی. روزی مخالفین نظام او را در منزلش به وسیله تخته ای که سر آن میخ داشت به شدت مورد ضرب و شتم  قرار دادند. شهیدعشایری بعنوان بسیجی به جبهه رفت و چندین مرحله مجروح شد. بالاخره محمد در ۴ خرداد ۱۳۶۷در به شهادت رسید و ۶ سال بعد پیکرش بازگشت. چند دقیقه قبل شهادتش به همسنگرش گفت: من بيست دقیقه دیگر شهید می شم. گفتم از کجا میدونی؟ گفت: در عالم رویا نصف لیوان شربتی را به من دادند و نوشیدم و گفتند: نصف دیگر را بیست دقیقه دیگر به تو می دهیم. من به ساعت خود نگاه کردم پس از آن مشغول به کارهای مان در سنگر بودیم که ناگهان خمپاره ای آمد و دود و گرد و خاک به هوا برخاست. پس از آن دیدم او به شهادت رسید. گویا آن خمپاره  ماموریتش به شهادت رساندن او بود .  به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله https://eitaa.com/bisimchi10
سین هفتم: وَ مَا رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی لحظه تحویل سال یادش بخیر! چیده بودیم تو سفره، سربند و یک سرنیزه بچه ها خیلی گشتن، تو جبهه سیب نداشتیم به جای سیب تو سفره، کمپوتشو گذاشتیم تو اون سفره گذاشتیم، یه کاسه سکه و سنگ سمبه به جای سنجد، یه سفره رنگارنگ اما یه سین کم اومد، همه تو فکری رفتیم مصمم و با خنده، همه یک صدا گفتیم به جای هفتمین سین، تو سفره "سر" می ذاریم "سر" کمه؛ هرچی داریم، پای "رهبر" می ذاریم.... https://eitaa.com/bisimchi10
📌۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود. در این روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات بیت‌المقدس، منطقه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند. روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی نوشت: « شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات با رمز «یا علی‌بن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند. https://eitaa.com/bisimchi10