eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.4هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
JamadiOlAvval 1400.09.25 - Shab 12 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 07 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
3.15M
اولین بار مگه یادم میره؛ که نگام به پرچم تو افتاد مادرم اسمتو خوند توو گوشم، پدرم سینه‌زدنی یادم داد عمریه فکر روز و شب من شده تو چیزی نمی‌خوام، از تو به غیر از خود تو من تو رو دارم، چجوری دلم مردد شه من تو رو دارم، همه دنیا هم باهام بد شه (من تو رو دارم) تو رو میشناسم از اون روزی که؛ شنیدم اسمتو گریه کردم یادته چه حالی داشتم آقا؟! چی میشه به اون روزا برگردم؟! من نتونستم؛ اون که تو دوست داری بشم لحظه به لحظه، از تو خجالت میکشم من تورو دارم، نوکری هم عالمی داره من تو رو دارم، دل من مگه غمی داره؟ (من تو رو دارم) یادته شبای تنهاییمو؛ شدی مهمون دل ویرونم همه رفتند تو برا من موندی، زندگیمو به تو من مدیونم عمریه آقا سایه‌ی تو رو سرمه این دعای، خیرِ پدر مادرمه من تورو دارم، حال من کنار تو خوبه من تورو دارم، بی‌تو باشم دلم آشوبه (من تو رو دارم) [شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.25 - Shab 12 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 08 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
3.76M
چکار کنم به چشمت و بیام چکار کنم نگاه‌تو میخوام کارم گیره، یه کاری کن برام مگه بی‌دست‌وپاتر، از منه بی‌دست‌وپا؟! خداییش چند مثل من، گدای روسیا داری؟! مگه من چند تا امام حسین دارم؛ گه می تونم دردِ دل کنم؟! مگه من چند تا امام حسین دارم؛ که می‌تونم اینجوری صداش کنم؟! زندگیم امام حسین ای سند بندگی‌م امام حسین خدا میدونه دوسِت دارم از اول بچه‌گی‌م امام حسین شاعر: آقای [شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.26 - Shab 13 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 04 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
3.69M
هوای این خونه، مثل زمستونه پابه‌پای چشمات، سجاده‌ت گریونه چادر سر کردی، نگاه به در کردی حال و روزت کی، این روزا میدونه، میدونه؟! الله اکبر، از این دستای خسته الله اکبر، نمازت شده نشسته الله اکبر، صدات بالا نمیاد الله اکبر، دعا کن دلشکسته (بهار خونه‌ی ما، چرا شدی خزونی؟! برا خودت دعا کن، مادر دم اذونی) رنگ رُخت شد زرد، تب داری امّا سرد غریبی بابام زخماتو کاری کرد کاری کرد مُهرت آوردی، بغضت هی خوردی دم قنوت آه‌ت، اشکامو جاری کرد جاری کرد الله اکبر، گله داری از درد الله اکبر، تیمّم کردی مادر الله اکبر، صدات بالا نمیاد الله اکبر، دعا کن با چشم تر دیگه نگو که میری؟!، آخه هنوز جوونی برا خودت دعا کن، مادر دم اذونی (بهار خونه‌ی ما، چرا شدی خزونی؟! برا خودت دعا کن، مادر دم اذونی) عزم خدا کردی، منو صدا کردی سفره‌ی درد دل با زینب وا کردی وا کردی با یه تن تب‌دار، توو خونمون اینبار روضه‌ی گودال و با، حرفات به پا کردی به پا کردی الله اکبر، زدی باز حرف رفتن الله اکبر، جدا شد روحت از تن الله اکبر، کفن هارو آوردن الله اکبر وصیت کردی با من گفتی کنار گودال، برو اگه بتونی برای من دعا کن، مادر دم اذونی (بهار خونه‌ی ما، چرا شدی خزونی؟! برا خودت دعا کن، مادر دم اذونی) [شب ۰۲ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.26 - Shab 13 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 05 - Abozar Biukafi - Zamine Gilaki.mp3
2.74M
عالمَ حیرانَ کودی، بیشی اَتویی زهرا (اینطوری که رفتی عالم رو حیرون کردی زهرا) می دیلَ نالانَ کودی، بیشی به عرش اعلاء (دلم رو پُر از غم و ناله کردی وقتی به عرش رفتی) خودا دانه سوختن دَرم، تی داغ وستی زهرا (خدا میدونه از داغت دارم میسوزم زهرا) آه می یار، آه می مار (آه ای یارم، آه مادرم) ویریز ویریز جانِ علی (پاشو پاشو جانِ علی) جوانِ مار، جوانِ مار، جوانِ مار (مادر جوانم، مادر جوانم، مادر جوانم) [شب ۰۲ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.26 - Shab 13 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 06 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
4.8M
یه دل تنگ و یه دل مجنون برات آوردم یه دل زار و بی سر و سامون برات آوردم مادر؛ مادرونه منو دعا کن مادرونه منو صدا کن مادرونه منو نگاه کن دنیامی و عقبامی و به لطف تو مدیونم هر لحظه و هر ثانیه به عشق تو میخونم (یا فاطمه اغیثینی) حُب علی و بچه‌های تو برام مداله طی بشه عمرم، یه جای دیگه، اصاً محاله مادر؛ سایه‌ی روی سر من باش علت چشم تَرِ من باش پناهِ توو محشر من باش دلبسته و وابسته و اسیر تو میمونم هر لحظه و هر ثانیه به عشق تو میخونم (یا فاطمه اغیثینی) خیر حقیقی با دعای تو میشه مقدر اسم تو دائم جاری روی لبای نوکر مادر؛ دخیله چادرت ملائک اصل اساسی مناسِک روحی و قلبی بفدائک بیچاره و آواره و غریب و سرگردونم هر لحظه و هر ثانیه به عشق تو میخونم (یا فاطمه اغیثینی) شاعر: آقای [شب ۰۲ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.27 - Shab 14 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 08 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
4.75M
دلشوره ندارم، فردای قیامت، چون مادرمی هر جا که شکستم، از پا که نشستم، تو یاورمی تو امروز، رو به ما، آغوشت رو وا کردی فردا هم، توو محشر، دنبال ما میگردی ارثیه‌ی سلمان، به مردم ایران، این حُب شماست سربازی توو این راه، جانبازی توو این راه، این لطف خداست تو رهبر، ما رهرو، ما باهم اهل دردیم تا آخر، مثل تو، دور حیدر میگردیم با قلبی که خونه اشکی که رونه چشمی که تره می‌جنگی با تزویر، بی‌نیزه و شمشیر، تو تک نفره ای مادر، مثل تو، ما هم اهل پیکاریم از مولا، یک لحظه، ما دست برنمی‌داریم شاعر: آقای [شب ۰۳ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.25 - Shab 12 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 02 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.MP3
39.54M
چه افتخار بزرگی، گدای فاطمه‌ایم همیشه ملتمسین دعای فاطمه‌ایم چه خوب شد که غلام وفای فاطمه‌ایم مقلدان ره فضه های فاطمه‌ایم تمام عمر نشستیم زیر پرچم او همیشه روی لب ماست اسم اعظم او خدا به خاطر او داده است ما را جان به لطف حضرت زهرا شدیم با ایمان رسیده خیر کثیرش به جمع ما هر آن اگر نبود ، نبودیم حیدری الآن هوای حیدریون را همیشه دارد او رویم سمت جهنم؟! نمی‌گذارد او ندیده‌ایم زنی را ازو خدایی‌تر ندیده ایم ازو شیعه‌ای ولایی‌تر برای حضرت مولا ازو فدایی‌تر ز فاطمه احدی نیست مرتضایی‌تر به جرم اینکه شعار علی‌علی سر داد میان شعله‌ی یک عده بی‌وفا افتاد برای اینکه نگویند علی شده بی‌یار کشیده حضرت ریحانه زحمت بسیار شکست حرمت او بین آن در و دیوار غریب بود میان چهل نفر اشرار زبان ز گفتن این ماجرا حیا کرده برای حضرت مولا پسر فدا کرده نوشته‌اند که بد کینه‌ها زدند او را به پیش چشم علی بی‌هوا زدند او را برای کشتن شیر خدا زدند او را مغیره‌های بدون حیا زدند او را هزار روضه‌ی نا گفته آمده سر او سه ماه گریه‌ی خون بود کار بستر او ازین زمانه‌ی بی‌رحم خسته بود سه ماه عزا گرفته‌ی آن دست بسته بود سه ماه برای دیدن مرگش نشسته بود سه ماه شنیده‌ایم که پهلو شکسته بود سه ماه شبی نبود که مرگ از خدا طلب نکن برای غربت دلدل سوار تب نکند شاعر: آقای [شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.26 - Shab 13 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.MP3
22.17M
شب به شب داری شکسته‌تر میشی بدجوری دلم داره شور میزنه چشمای بی‌رمقت به من میگه آخرین شبای با هم بودن نرو تنها کس دنیای علی دشمنامون و حاجت روا نکن دنیا داره رو سرم خراب میشه برا مرگت این همه دعا نکن شب تا صبح می‌میری و زنده میشی حال و روزت از چشام سو می گیره ای خدا دردم و من به کی بگم؟! توو خونه زنم ازم رو می‌گیره الهی دست مغیره بشکنه بد جوری شکسته احترامم و من مسلمونم چرا توو مدینه نمیدن دیگه جواب سلامم و تو و جون کندن و آه زیر لب من و غصه خوردن و خون جگری علی حیرونه؛ اینا دیگه کیَن؟! زن و میزدن کتک و چل نفری دیدی فاطمه چه جوری این دوتا به من و تو درد بی‌امون دادن؟! زیر چشمی موقع عیادتت خون مسمار و بهم نشون دادن ؟! زن هیجده ساله باید سر چی دو سه ماهه بشه قامت کمونی؟! جون من رسید به لب وقتی دیدم تو نماز ِتو نشسته می‌خونی میدونم داری به چی فکر میکنی وقتی خیره‌ای به چشمای حسین خونمون کربلا میشه وقتی که میزنی شونه به موهای حسین بَده حالت داری انگار می‌بینی پنجه‌ی شمر و توو گیسوی حسین وای من پهلو شکسته پیش تو میزنن لگد به پهلوی حسین شاعر: آقای [شب ۰۲ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
عرش فرشی زیر پای فاطمه است در حریم قدس جای فاطمه است خلقت عالم برای فاطمه است عقل مست جلوه‌ی زهرایی‌اش پَرتو اِنسیة الحورایی‌اش دین از این بانو دوامی یافته مذهب از او احترامی یافته با جهاد او قوامی یافته ذکر زهرا جذب ایمان میکند چادرش کافر مسلمان میکند گرچه نورش جلوه کرد از هر طرف فاطمه دُرّ است و حیدر چون صدف قبر مخفی‌اش، دل شاه نجف سینه‌ی حیدر که حق مرآت بود جای دفن مادر سادات بود ناله‌ای تا عالم لاهوت رفت فاطمه چون سایه‌ای مبهوت رفت روی دوش مرتضی تابوت رفت آخر این رسم مسلمانی نبود حق زهرا دفن پنهانی نبود می رود تابوتی امشب بی‌صدا ناله‌ها جاری است بر لب بی‌صدا ای حسین آرام، زینب بی‌صدا زین عزا در دل زبان باید گرفت آستین را بر دهان باید گرفت کشتی‌ام بر گِل نشست اسماء بیا هستی‌ام رفته ز دست اسماء بیا وقت غسل فاطمه است اسماء بیا بر تن خَیرُالنِسا آبی بریز روی نعش مرتضی آبی بریز آه اسماء، پیکرم آتش گرفت یادم آمد کوثرم آتش گرفت گیسوان همسرم آتش گرفت حال فهمیدم چرا در کج شده مجتبی با قنفذ از چه لج شده چشم عرش از داغ صدیقه تَر است این صدای سوخته از حیدر است بچه‌ها وقت وداع مادر است ای یتیمان غریب فاطمه توشه بردارید از مادر همه آه ای پروردگار مر تضی مشکل افتاده به کار مرتضی شد زمان دفن یار مرتضی مصطفی بازآ نهالت را بگیر "بدر دادی و هلالت را بگیر" صبرِ حیدر را خودت از او بپرس زخم بستر را خودت از او بپرس قصه‌ی در را خودت از او بپرس دست من شد بسته، بر دل داغ خورد ای پیمبر دخترت شلاق خورد ای امان از ضربه‌ی شلاق‌ها آتش افروخته‌ی در باغ‌ها داغ روی داغ روی داغ‌ها وای از داغ بزرگ کربلا صورت اطفال و گرگ کربلا بر رُخ اطفال، سیلی میخورد هر که رفت از حال، سیلی میخورد عمه در گودال، سیلی میخورد نانجیبی گاهواره می‌بَرَد بی‌حیایی گوشواره می‌بَرَد شاعر: آقای [شب ۰۳ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.14 - Shab 02 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 02 - Abozar Biukafi - Najva.mp3
3.98M
کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست چگونه صبر و تحمل کند؟! توانش نیست به سوز هجر تو سوگند، ای امید بشر! دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست اسیر عشق تو این غم کجا برد؟! که دلش محیط غم بود و، طاقت بیانش نیست نَه التفات به طوبی کند، نَه میل بهشت که بی‌حضور تو، حاجت به این و آنش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند فیض با تو بودن را بحق حق، که عنایت به دیگرانش نیست بهار زندگیم، در خزان نشست بیا بهار نیست به باغی که باغبانش نیست کنار تُربت زهرا تو گریه کن، که کسی بجز تو، با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادر جوانش نیست بجز ولای تو، ای ماه هاشمی‌طلعت "شفق"، ستاره به هر هفت آسمانش نیست شاعر: آقای (شفق) [شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.14 - Shab 02 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh.MP3
10.1M
نقل زَمَخشَري* ست كه روزي ابولهب؛ يك سنگريزه جانب احمد روانه كرد ريگي - به طول و عرض نخود- در كَفَش گرفت از روي كين، نبي خدا را نشانه كرد تبّت يدا أبي لهب از آسمان رسيد فوراً لهيب خشم الهي زبانه كرد فرمود: هر دو دست وی از تن بريده باد نفرين بر آنكه اين عمل ظالمانه كرد يك دست او فقط به كمين نبي نشست خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد با اين حساب، كيفر اهل سقيفه چيست؟ حق كسی كه حمله بر اين آستانه كرد؟ قرآن اگر هنوز می آمد چه مي نوشت؟ در وصف آنكه خون به دل «اهل خانه» كرد با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد دشمن ، تقاص لات و هبل را ازو گرفت كار علي و باغ فدك را بهانه كرد با هر دو دست، بست و شكست و كشيد و كشت جان بتول را هدف تازيانه كرد "آتش به آشيانه ی مرغی نمی زنند" نفرين بر آن كه شعله در اين آشيانه كرد شاعر: آقای *محمود بن عمر زمخشری از بزرگان اهل سنت و مذهب حنفى و معتزلى در قرن ششم به شمار مى‌آيد شأن نزول سورۀ تبت آن است كه: روزی ابولهب، سنگريزه‌ای برداشت تا پيامبر را بزند امّا نتوانست تَبَّتْ‏ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَ‏: أي هَلَكَتْ يداهُ؛ لأنّهُ أَخَذَ حجراً ليَرمِيَ‏ به‏ رسولَ‏ اللّهِ‏ منبع: الکشاف زمخشری، ج‌۴، ص‌۸۱۳ [شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn