JamadiOlsani 1400.10.14 - Shab 02 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh.MP3
10.1M
#روضه
#حضرت_فاطمه_س
نقل زَمَخشَري* ست كه روزي ابولهب؛
يك سنگريزه جانب احمد روانه كرد
ريگي - به طول و عرض نخود- در كَفَش گرفت
از روي كين، نبي خدا را نشانه كرد
تبّت يدا أبي لهب از آسمان رسيد
فوراً لهيب خشم الهي زبانه كرد
فرمود: هر دو دست وی از تن بريده باد
نفرين بر آنكه اين عمل ظالمانه كرد
يك دست او فقط به كمين نبي نشست
خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد
با اين حساب، كيفر اهل سقيفه چيست؟
حق كسی كه حمله بر اين آستانه كرد؟
قرآن اگر هنوز می آمد چه مي نوشت؟
در وصف آنكه خون به دل «اهل خانه» كرد
با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد
دشمن ، تقاص لات و هبل را ازو گرفت
كار علي و باغ فدك را بهانه كرد
با هر دو دست، بست و شكست و كشيد و كشت
جان بتول را هدف تازيانه كرد
"آتش به آشيانه ی مرغی نمی زنند"
نفرين بر آن كه شعله در اين آشيانه كرد
شاعر: آقای #محسن_رضوانی
*محمود بن عمر زمخشری از بزرگان اهل سنت و مذهب حنفى و معتزلى در قرن ششم به شمار مىآيد
شأن نزول سورۀ تبت آن است كه: روزی ابولهب، سنگريزهای برداشت تا پيامبر را بزند امّا نتوانست
تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَ: أي هَلَكَتْ يداهُ؛ لأنّهُ أَخَذَ حجراً ليَرمِيَ به رسولَ اللّهِ
منبع: الکشاف زمخشری، ج۴، ص۸۱۳
[شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.14 - Shab 02 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 04 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
7.75M
[شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰] متن 👇🏻
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
#روضه
#حضرت_فاطمه_س
سالها پیش در این شهر، درختی بودم
یادگار کهن از دورهی سختی بودم
هرگز از همهمهی باد نمیلرزیدم
سایهپرودِ چه اقبال و چه بختی بودم
به برومندیِ من بود درختی کمتر
رشد میکردم و میشد تنهام محکمتر
من به آیندهی خود روشن و خوشبین بودم
باغ را آینهای سبز بهآیین بودم
روزها تشنهی همصحبتیِ با خورشید
همهشب همنفسِ زهره و پروین بودم
ریشه در قلب زمین داشتم و سر به فلک
برگهایم گلِ تسبیح به لب، مثل ملَک
ناگهان پیک خزان آمد و باد سردی
باغ شد صحنهی طوفان بیابانگردی
در همان حال که احساس خطر میکردم
نرم و آهسته ولی با تبر آمد مردی
تا به خود آمدم، از ریشه جدا کرد مرا
ضربههایش متوجّه به خدا کرد مرا
حالتی رفت که صد بار خدایا کردم
از خدا عاقبت خیر تمنّا کردم
گر چه از زخمِ تبر روی زمین افتادم
آسمانسِیر شدم، مرتبه پیدا کردم
از من سوختهدل بال و پری ساخته شد
کمکم از چوب من، آنروز دری ساخته شد
تا نگهبان سراپردهی ماهم کردند،
هر چه «در» بود در آن کوچه، نگاهم کردند
از همان روز که سیمای علی را دیدم
همهشب تا به سحر چشم بهراهم کردند
مثل خود تشنهی سیراب نمیدیدم من
این سعادت را در خواب نمیدیدم من
بارها شاهد رُخسار پیمبر بودم
مَحرم روز و شبِ ساقی کوثر بودم
تا علی پنجه به این حلقه در میافکند
بهخدا از همه پنجرهها سر بودم
دستهای دو جگرگوشه که نازم میکرد
غرق در زمزمه و راز و نیازم میکرد
به سرافرازی من نیست «در»ی روی زمین
متبرّک شدم از بال و پَر روحالامین
سایهی وحی و نبوت بهسرم بوده مدام
بهخدا عاقبت خیر، همین است همین
هر زمانی که روی پاشنه میچرخیدم
جلوهی روشنی از نور خدا میدیدم
از کنار در، اگر فاطمه میکرد عبور
موج میزد به دلم آینه در آینه، نور
سبزپوشان فلَک، پشت سرش میگفتند
«قُل هوَالله اَحد»، چشم بد از روی تو دور
سورهی کوثری و جلوهی طاها داری
"آن چه خوبان همه دارند، تو تنها داری"
دیدم از روزنِ در، جلوهی احساسش را
دست پَرآبله و گردش دستاسش را
دیدهام در چمن سبز ولایت، هرروز
عطر اَنفاس بهشتی و گل یاسش را
زیر آن سقف گِلین، عرش فرود آمده بود
روح، همراه ملائک به درود آمده بود
هر گرفتار غمی، حلقه بر این در میزد
هر که از پای میافتاد به من سر میزد
آیه روشن تطهیر در این کوچه، مدام
شانه در شانۀ جبریلِ امین پَر میزد
یک طرف شاهد نجوای یتیمان بودم
یک طرف محو شکوفاییِ ایمان بودم
من ندانستم از اوّل، که خطر در راه است
عمر این دلخوشی زودگذر کوتاه است
دارد این روز مبارک، شب هجران در پی
شب تنهایی ریحان رسولالله است
مانده بودم که چرا آینه را آه گرفت؟
یا پس از هجرت خورشید، چرا ماه گرفت؟
رفت پیغمبر و دیدم که ورق برگشته
مانده از باغ نبوت، گُلِ پرپرگشته
مَهبط وحی جدا گرید و، جبریل جدا
مسجد و منبر و محراب و حرم، سرگشته
هست در آینه باغ خزاندیده، ملال
نیست هنگام اذان، صوت دلانگیز بلال
همه حیرتزده، افروختنم را دیدند
دیده بر صحن حرم دوختنم را دیدند
بیوفایان همه، آنروز تماشا کردند
از خدا بیخبران سوختنم را دیدند
سوختم تا مگر از آتش بیداد و حسد
چشمزخمی به جگر گوشهی یاسین نرسد
هیچ آتش به جهان این همه جانسوز نشد
شعله اینقدر، فراگیر و جهانسوز نشد
جگرم سوخت، ولی در عجبم از شهری
که دلافسرده از این داغ توانسوز نشد
آه از این شعله که خاموش نگردد هرگز
داغ این باغ، فراموش نگردد هرگز
سوخت در آتشِ بیداد رگ و ریشه و پوست
پشت در این علی است و همهی هستی اوست
یادم از غفلت خویش آمد و با خود گفتم؛
حیف آن روز به نجّار نگفتم، ای دوست:
تو که در قامت من صبر و رضا را دیدی
بر سر و سینهی من میخ چرا کوبیدی؟
همه رفتند و به جا ماند درِ سوختهای
دفتری خاطره از آتشِ افروختهای
سالها طی شد از آن واقعه تلخ و، هنوز
هست در کوچهی ما چشمِ به در دوختهای
تا بگویند در این خانه کسی میآید
"مژده، ای دل که مسیحا نفسی میآید"
شاعر: آقای #محمدجواد_غفورزاده (شفق)
[شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.14 - Shab 02 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 06 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
6.98M
#زمینه
#حضرت_فاطمه_س
مینویسم ماه، میخونم مادر
با غمی جانکاه، میخونم مادر
مینوسم آه، میخونم مادر
میخونم مادر
(آه مادر، آه مادر، آه مادر، آه مادر)
یاد قدیما میکنم با دل پُرخون
کوچ به کوچه میزدیم سینه توو بارون
آخ که دلم تنگه برای اون روزامون
سینهزنا دم میگرفتن چشم گریون
"وای منو وای منو وای من
میخ در و سینهی زهرای من"
با همه احساس، میخونم مادر
با دل دستاس، میخونم مادر
مینویسم یاس، میخونم مادر
میخونم مادر
(آه مادر، آه مادر، آه مادر، آه مادر)
چادت خاکیت واسه من یه سایبونه
از تو یه تصویرِ اونم یاس جوونه
فاطمیه تا که میاد دلم میگیره
حس میکنم آسمونم روضه میخونه
"یاس شکسته پَر من، فاطمه فاطمه فاطمه
مادر من مادر من، فاطمه فاطمه فاطمه"
شاعر: آقای #مهدی_سعیدی
[شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.15 - Shab 03 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.MP3
12.15M
#روضه
#حضرت_فاطمه_س
دلخوشی یعنی خدا را داشتن
در بهشت لطف او جا داشتن
بین سینه حُب مولا داشتن
مادری مانند زهرا داشتن
دلخوشی یعنی دو دنیا مال ماست
روز محشر فاطمه دنبال ماست
بندگی یعنی عبادات شبش
ذکر تسبیحات بر روی لبش
سجدههای غرق نور زینبش
آن حجابی که رسید از مکتبش
بندگی یعنی حجاب فاطمه
سجدههای ناب ناب فاطمه
عشق یعنی خندههای فاطمه
پَر گرفتن در هوای فاطمه
نوکری کردن برای فاطمه
با امید یک دعای فاطمه
عشق یعنی یک نگاه مادری
سر پناهی در پناه مادری
زندگی یعنی سکوتی پُر سرور
انعکاس نور در سیمای نور
و بساط عاشقیها جورِ جور
دور باد از زندگیشان چشم شور
زندگی یعنی هوای بندگی
زندگی کردن برای بندگی
سادگی یعنی به کمها ساختن
در تنور خانه نان را ساختن
و حصیری زیر پا انداختن
نَه به دنیا و طلا دل باختن
سادگی یعنی دو لیوان گِلی
وصلهی نعلین مولایم علی
شاعر :آقای #وحید_محمدی
[شب ۰۲ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.15 - Shab 03 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 06 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
5.21M
#زمینه
#حضرت_فاطمه_س
پشت و پناهم، تنها تکیهگاهم
پاشو ببین تو التماسم رو از این نگاهم
دیدم امروز عزیزم، تو کار خونه کردی
با چه سختی، موهای زینب و شونه کردی
دیدم امروز زیر چادر، دست به پهلو میگیری
دلخوشی خونهی من، کاش ازم رو نگیری
میدونم همه صورت و، بال و پِرت سوخته
چادر رو سرت سوخته
کبودِ صورتت میدونم، قرص قمرت سوخته
(علی برات بمیره، تو رو اینجور نبینه)
[شب ۰۲ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.16 - Shab 04 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 05 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
5.12M
#زمینه
#حضرت_فاطمه_س
اگر چه توو هر نمازت، پا روی عرش میذاری
اگر چه غیر از مرتضی، همتایی نداری
باز ولی با این همه؛ یه بانوی خونهداری
او حصیری که، توو حجره افتاده
رنگِ یکرنگی، به زندگیت داده
خونهی عشقه، این خونهی ساده
غبطهی عاشقان، حدیث دلدادگی
الگوی علامه؛ زندگیت، سادگیت
(فاطمه، فاطمه)
شاعر و نغمهپرداز: آقای #رضا_شریفی
[شب ۰۳ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.16 - Shab 04 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 06 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
4.33M
#زمینه
#حضرت_فاطمه_س
الی الابد میدرخشه، آفتاب فاطمه
حیا و عفت مجسم، در حجاب فاطمه
جواب شیعه به سقیفه، همون جواب فاطمه
خطبهی فدکیه یعنی، انقلاب فاطمه
به فرمودهی زهرا، محور وحدت علی
به فرمودهی زهرا، اصل ولایت علی
به فرمودهی زهرا، راه دیگران گمراهی
به فرمودهی زهرا، راه هدایت علی
(اللهم العن قاتلی فاطمة الزهرا)
غرور و غیرت حقیقی، در قیام فاطمه
شکوه و عزت مجسم، در کلام فاطمه
امام شیعه تا همیشه، فقط امام فاطمه
روضهی فاطمی یعنی، انتقام فاطمه
به فرمودهی زهرا، روح عبادت علی
به فرمودهی زهرا، نور قیامت علی
به فرمودهی زهرا، راه دیگران گمراهی
به فرمودهی زهرا، راه سعات علی
(اللهم العن قاتلی فاطمة الزهرا)
[شب ۰۳ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
شاعر و نغمهپرداز: آقای #مجتبی_حاذق
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.16 - Shab 04 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 07 - Abozar Biukafi - Vahed.mp3
3.64M
#واحد
#حضرت_فاطمه_س
فضا پُر از نورِ، فضا پُر از شورِ
اينجا مدينهست يا كوه طورِ
يه خانوادۀ يهودى، در عَجَبَن غرق تَحيُّرَن
شبيه پروانه به دورِ شعاع انوار يه چادرن
چادرى كه على گرو گذاشت براى قرض گندم
چادرى كه سفير اسلامِ برا نجات مردم
چادر فاطمهست، فاطمه عالِمهست
عالمه بر همهست
(فاطمه فاطمه)
وجود تو بركت، وجود تو عزت
ما رو مسلمون كن يمِ رحمت
تشهد از لبت شنيدن، شنيدن از لب پيمبرِ
چه افتخارى بهتر از اين، اماممون ساقى كوثرِ
با دعاى تو میرسيم به آسمونِ نور و اميد
با ولاى تو میرسيم به چشمهی زلال توحيد
قبلهی هر دلى، آيهی منجلى
از همه افضلى
(يا على يا على)
[شب ۰۳ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
شاعر و نغمهپرداز: آقای #حسین_حاجی
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiOlsani 1400.10.16 - Shab 04 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 08 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
1.67M
#شور
#امام_حسین_ع
#حضرت_عباس_ع
شب جمعهست، میاد اشکام
یه تصویرِ، جلو چشامم
یه تصویر از، دو تا گنبد
زیر بارون، منم اونجام
سلام آقا، سلام آقا
دارم حس میکنم الان توو بارونم
سلام آقا، سلام آقا
دارم حس میکنم الان توو ایوونم
حالا که از حرم دورم
گناهامو با اشک روضه میشورم
(حسین آقا، حسین آقا)
شاعر و نغمهپرداز: آقای #مهدی_نظری
[شب ۰۳ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
RabiolAvval 1401.09.16 - Shab 13 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 1 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
37.82M
#روضه
#حضرت_فاطمه_س
ممدوحهی محمّد و محبوبهی خدای
کز کبریا رسیده درود مکررش
آوای وحی میرسد از صحن خانهاش
بوی بهشت میرسد از خاک معبرش
پا مینهد گرسنه به محراب بندگی
آن کو رسد طعام بهشتی ز داورش
این است کوثری که خدا داد بر رسول
دشمن چه غم که خواند در آن روز، ابترش
دشمن گرفته بود کمین در خط رسول
فکر هزار فتنه نهان بود در سرش
میخواست بعد مرگ پیمبر شود خموش
آن جاودانْ چراغِ همیشه منورش
غافل از آنکه بعد پدر میکند قیام
بر دفع کفر، دختر اسلامپَروَرَش
از مسجد مدینه تو گویی رسد هنوز
آوای خطبه، بلکه اِلی صبح محشرش
مسجد، شراره از در و دیوار برکشید
شد داغدیده دخت نبی، تا سخنورش
با گریه از صحابه کمک خواست آن زمان
یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش
آن اشک و آه و ناله و فریاد و آن سکوت
بالله نبود هیچکس اینگونه باورش
نفرین بر آن سکوت که در موج فتنهها
طغیان و ظلم و جور، عَلَم شد برابرش
نفرین برآن سکوت که از آن سکوت بود؛
اسلام هر چه آمده امروز بر سرش
بالله اگر قیام نمیکرد فاطمه
نامی نبود ز احمد و فرقان و داورش
دین نبّی به همت زهرا دوام یافت
نقش بر آب، نقشۀ خصم ستمگرش
خورشید عمر او به جوانی غروب کرد
پوشیده شد به خاک عذار منورّش
در هر دلی مزاری از آن آل عصمت است
پیدا اگرچه نیست نشانی ز منبرش
مردانه راه فاطمه باید گرفت کو؛
تا پای مرگ کرد حمایت ز رهبرش
بس راز نانوشته بماند ز غصهاش
گیرم شوند جمله سماوات دفترش
شاعر: #غلامرضا_سازگار
[شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۴۰۱]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
RabiolAvval 1401.09.16 - Shab 13 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 1 - 02 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
2.73M
#زمینه
#حضرت_فاطمه_س
ذو القربی فاطمه، حقها فدک
من آتاها نجاه، لولاها هلک
اللهم صل على، الصديقة شهیده
ذات الأحزان الطويلة، في المدة القليلة
المجهولة قدرا، المخفية قبرا
المغصوب حقها، المكسورة ضلعها
(وا اماه، وا اماه)
[شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۴۰۱]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn