eitaa logo
بحران در آینده جمعیت شیعه
199 دنبال‌کننده
23هزار عکس
19.1هزار ویدیو
464 فایل
مطالب پیرامون جمعیت ،ازدواج فرزند آوری, تربیت فرزند و مطالب سیاسی مهم در این زمینه ،در این کانال قرار داده می شود. برای رعایت حقوق و امانت داری ، لینک کانالها حذف نخواهد شد. کانال عقیدتی ما https://eitaa.com/Arshiv_vije ادمین کانال, @Rouki313
مشاهده در ایتا
دانلود
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
9️⃣0️⃣ روز مانده تا عید غدیر ❇مبلغ غدیر باشیم 🌐 کانال رسمی حجت الاسلام حبیب عباسی 🆔️ @abbasi110110
❇امیرالمؤمنین (عليه السلام): 🔹️خوشبخت، كسى است كه به آنچه از دست رفته بى اعتنا باشد 🔸️السَّعيدُ مَنِ استَهانَ بِالمَفقودِ 📚 جلد5 صفحه298 🌐 کانال رسمی حجت الاسلام حبیب عباسی 🆔️ @abbasi110110
هدایت شده از کتاب الله وعترتی
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی از مهمترین عوامل شیعه شدن مردم جهان 🌺 کانال کتاب الله وعترتی در ایتا - تصویری👇 https://eitaa.com/ketaballahvaetrate 🌺 کانال کتاب الله وعترتی در ایتا - صوتی👇 https://eitaa.com/ketaballahvaetrate2 👈 کارشناس : آدرس کانال های ما در شبکه های اجتماعی 👇 https://yek.link/velayat313
هدایت شده از 🎧 سایه‌بان 📻
27.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چرا قربانی کردن در عید قربان کار خوبی هست؟ 🔸 جواب به گیاه‌خوار هایی که به طور کلی گوشت خوردن رو بد میدونند 🌿 ✍ فیلم ضبط پادکست شماره ۸۸ 🌷اگه فکر میکنید به درد کسی میخوره، لطفاً براش بفرستین🌷 🔻 👇 ╔═🍃🌸════╗ @radiosayeban ╚════🌸🍃═╝
هدایت شده از 🎧 سایه‌بان 📻
اخلاقی بودن ذبح گوسفند.mp3
4.63M
🔰 چرا قربانی کردن در عید قربان کار خوبی هست؟ 🔸 جواب به گیاه‌خوار هایی که به طور کلی گوشت خوردن رو بد میدونند 🌿 🖌 پادکست شماره ۸۸ 🌷اگه فکر میکنید به درد کسی میخوره، لطفاً براش بفرستین🌷 🔻 👇 ╔═🍃🌸════╗ @radiosayeban ╚════🌸🍃═╝
هدایت شده از دوتا کافی نیست
📌رنج دنیا... اساساً حیات دنیا به‌گونه‌ای است که «اگر انسان در دنیا رنج نکشد، فاسد می‌شود.» همان‌طور که اگر جسم انسان مدتی بی‌تحرک بماند، ضعیف و مریض می‌شود. طبق روایتی از امام صادق عليه السلام، خدا انسان را با سختی‌های طبیعی زندگی، مشغول کرده است تا از بیکاری و طغیان‌ و فساد دور شود؛ یک نمونه از این سختی‌ها، دشواریِ تهیۀ نان است. (توحید مفضل/۸۷) یکی از عوامل بداخلاقی‌ها در جامعۀ امروز این است که بچه‌ها غالباً سختی‌های طبیعی زندگی را لمس نمی‌کنند، لذا بعدها که در زندگی خود به مشکلی برخورد می‌کنند، می‌گویند: «چرا این مشکل پیش آمد؟!» یعنی انتظار دارند اصلاً در زندگی مشکلی نداشته باشند! 🔹حسینیۀ آیت‌الله حق‌شناس، ۹۶/۷/۶ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مادرشوهرش خبر داده که یه نوه‌ی دیگه تو راهه... 😍😅 این شیرینی تمام شدنی نیست.... 😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
تو حواست نیست.... ✨وقتی حاجاتت را به تأخیر می اندازد، دارد چیز بزرگتری به تو می دهد؛ منتها تو حواست به خواسته‌ی خودت هست و متوجه نمی‌شوی؛ تو نان می‌خواهی؛ او به تو جان می‌دهد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۵۷ من متولد سال ۶۹ و همسرم متولد سال ۶۸ هستند، سال ۹۱ عقد کردیم. ۶ماه عقد بودیم، سال ۹۲ هم ازدواج کردیم. خواستگاری سنتی انجام شد😊 البته من خواستگارایی داشتم که خود خانواده جواب یا رد می کردن 😅 من دختر آخر خانواده بودم، قبل اینکه همسرم به خواستگاری من بیان یه دوره مشهد داشتم، شب قبل مسافرتم یه خواستگار داشتم وقتی که رفتم مشهد همون جا خانوادم تماس گرفتن که یه خواستگار داری اولین چیزی که برام مهم بود دیانت شخص بود که خواهرم بامن تماس گرفت و گفت پسر اهل نمازوروزه است، خیلی ذوق کردم😅 از خدا خواسته بودم که همسری رو نصیب من کنه که اون منو نماز صبح بیدار کنه نه من اون رو 😁 همون جا سپردم دست آقا امام رضا علیه السلام گفتم دست خودت در حقم بزرگتری کن. همینکه برگشتم یادمه😂 تازه رسیده بودم گیج ومنگ بودم و خسته و تشنه خواب، خلاصه خانوادشون اومدن و منو پسندیدن، دو شب بعدش اومدن خواستگاری و خیلی زود عقد کردیم😃 بعدا هم ایشون گفتن من اربعین کربلا بود و از امام حسین علیه السلام خواستم یه دختر خوب نصیبم کنه. اینم بگم که همسرم یه خونه نیمه ساخت هم داشت. خلاصه بعد ۶ ما کم کم خونه نیمه کاره رو تمام شد 😂 من حتی دوقاب کاشی حیاطمون رو با همسرم و پدرشون انجام دادم، عروس پرکاری بودم😁 بعد از اتمام خونه مون ازدواج کردیم، یه مراسم خیلی خیلی ساده گرفتیم تعداد مهمونا به ۳۰ نفرم نمی رسید، خیلی ساده برگزار کردیم. بعد از ازدواج، منم که عاشق بچه بودم سریع باردار شدم😅 خیلی خوشحال بودم، خدا ریحانه خانم رو سال ۹۳ به ما داد، پا قدمش خیر بود برامون، انقدر دختر شیرینی بود زرنگ، ۱ ساله هم راه می رفت و حرف می زد از پوشک هم تونستم بگیرمش. بعد تولد ۱ سالگیش 😂 سریع به همسرم گفتم دخترم داداش می خواد، شکر خدا دخترم ۱سال و ۱۰ماهش بود که سال ۹۴ گل پسرم آقا رضا بدنیا امد😁 دوتا وروجک شیطون داشتم البته اطرافیان خیلی😕 تو ذوق ما می زدن که چه خبره پشت سرهم... یه خانمی بود دوست خواهرم، وقتی منو توی روضه دید، گفت چه خبرته درسته رهبر گفته بچه بیارید ولی نگفته همه رو تو بیاری! خیلی ناراحت شدم از حرفش، کم کم مراسمات مذهبی رو کم می رفتم بخاطر نیش کنایه دیگران. من فقط ۲تا بچه داشتم! بیخیال حرف همه. توکل برخدا کردم برای بچه سوم بعد از ۳سال فاصله، رمیصا خانم رو باردار شدم😍 سال ۹۷شکر خدا با مقابله با نیش و کنایه دیگران دختر گلم بدنیا آمد شکر خدا رزق وروزیشو با خودش آورد تونستیم یه واحد خونه بالاترمون رو بخریم. ماشین رو که بخاطر یه سری بدهی فروخته بودیم شکر خدا تو دوران بارداریم خریدیم. من با وجود بچه هام ۷ساله یه کیک پز حرفه ای هستم😅 از این بابت الحمدالله خداروشکر حالا هم گوش شیطون کر در حال اقدام به چهارمی هستم😁 ان شاءالله مادر خوبی بوده باشم و یاران خوبی برای امام عصرمون امام زمان عج تربیت کنم. من برای بارداری اولم، چون هنوز تازه عروس بودم، از طرف خانواده خودم و شوهرم، خیلی بهم رسیدگی می کردن ولی من چون همیشه دوست داشتم خودم رو پای خودم باشم وکارهامو خودم انجام بدم روزهای که گاهی وقتی به سختی غذا رو آماده می کردم، اصلا زنگ نمی زدم به کسی که برام کاری رو انجام بده، به ندرت شاید ۱ یا ۲ بار گفته باشم. برای زایمانم هم تا هفت روز، مادرم یا مادرشوهرم می موندن، خیلی زحمت می کشیدن. برای بارداری دومم یه سری مشکلات برامون پیش آمد که شوهرم باید کارش رو در منطقه دیگه از شهر از صفر شروع می کرد، حتی توان کرایه کردن مغازه رو نداشت من کمی از طلاهام رو فروختم که بتونه مغازه اجاره کنه، تو همین بارداری دومم، چون علاقه زیادی به کیک پزی داشتم و اینکه دوست داشتم منم درآمدی برای خودم داشته باشم، کم کم کیک درست می کردم، اطرافیانم تشویقم می کردن برا اینکه این کار رو به عنوان درآمد انجام بدم تا کمی کمک همسرم باشم. خدا رو شکر با وجود دختر کوچولوم، بارداری نسبتا خوبی داشتم. سر پسرم دندان درد شدیدی گرفتم😤😥 که شب تا صبح از در نمی تونستم بخوابم، ۳ماه بعد از زایمانم، تونستم دندونم که دندون عقل بود رو 😥 رو کامل خارج کنم. اینم بگم چون فاصله بچه ها کم بود😅مشکلاتشون خیلی شیرین بود، دخترم هر وقت می دید دارم داداشش رو پوشک می کنم، اونم سریع می رفت عروسکشو میاورد که پوشکش کنم😂 گاهی وقتا پوشک کم میاوردم از عروسکای دخترم برمیداشتم. 👈ادامه در پست بعدی... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۵۷ دخترم اولم رو تونستم ١/۵ سالگی از شیر بگیرم خیلی برام سخت بود، باوجود ویاری که داشتم خداروشکر تونستم. ولی پسرم بخاطر رفلاکس معده تا ۳ماه تونستم شیر بدم، چقدر از این بابت ناراحت بودم و کلی گریه کردم. خداروشکر گذشت، شوهرم از این بابت خیلی دلداریم می داد که اشکال نداره با وجود شرایط مالی سخت اون زمان مون، تا ۱ سال شیرخشک دادم بهش، بعد ها تا ۴ماه شیر پاستوریزه به پسرم دادم، کم کم دیگه به غذا خوردن افتاد، گاهی فقط شب ها بهش شیشه میدادم. الحمدالله گذشت و با وجود کوچولوهام تونستم تولد ۲سالگی دخترم، اولین کیک تولد رسمی رو درست کنم😅 کم کم کارم رونق گرفت، هر وقت سفارش مشتری داشتم، بیشتر وقتها شب ها کار می کردم، بعد از خوابوندن بچه ها من کارای کیکم مثل پختن و تزییناتش رو انجام می دادم کم کم که عادی شد برای بچه ها، روزها کارامو انجام میدادم 😅 طفلکیا تا میگفتم کیک برا مشتریه هیچ نمی گفتن، ولی اگه برا خودمون بود دیگه از اول پخت کیک تا وقتی کامل بشه، دستبرد می زنند😂 و تا باباشون از سرکار بیاد، نصف کیک خورده شده. بماند که وقتی جلو همسرم کیک می ذاشتم، بازم می خوردن، من از دیدن این لحظه ها عشق می کردم. چون خیلی برام مهمه غذای که درست می کنم همه از خوردنش لذت ببرن. برای همین همیشه هفته ایی ۱بارکیک خونگی درست می کنم. به لطف خدا بع از ۳سال از بارداری دومم به لطف خدا باردار شدم، ویار خیلی بدی داشتم. ماه رمضان بود و همسرم روزه بودن. بدون کمک از خانوادهامون که بگم نمی تونم، غذا درست کنم. من تا یه مدت غذامون رو از رستوران سفارش میدادم که با هماهنگی همسرم، بعد از کارشون می رفتن غذا رو می گرفتن. بیشتر از ۲پرس سفارش نمی دادم، چون ویار بدی داشتم نمی تونستم غذا خوردم، گاهی هم از پرس غذای ما اضافم میومد😁 وقتی خانواده من متوجه این موضوع شدن، هر روز خونه یکی دعوت بودیم😅 برای بارداری سومم ۳ماهه که بودم رفتم سونو اول، گفتن پسره، اولش ناراحت شدم طفلی دخترم ریحانه تک دختره تا اینکه یه مشکلی پیش اومد، که اورژانسی سونو دادم بعد دکتر گفت که شکم بچه خیلی بزرگه سرش کوچیکه دیگه هیچی نگفت.😥 منم هنگ کرده بودم که خدایا چی شده وقتی به همسرم گفتم. سریع به یه متخصص خارج از شهر خودمون رفتیم وقتی سونو گرفت گفتم دکتر بچه مشکل داره، گفتن نه چه مشکلی، دخمله تپلی داری. گفتم دکتر به من گفتن چنین مشکلی داره، گفت نه خانم، احتمال زیاد شما دیابت دارید. بعد آزمایشات بله متوجه شدم که دیابت دارم. حدود ۳ روزی بستری شدم تو شهر خودمون، با مشکلات دوری از بچه ها، خداروشکر کنترل کردم. الحمدالله زایمان راحتی داشتم تونستم طبیعی زایمان کنم. شکر خدا ۳تا زایمانام طبیعی بودن به امید چهارمی😁 ان شاالله یه چیز دوست دارم بگم، که خدا لطف بزرگی در حقم کرده بابت وجود همسرم واقعا همیشه ی همیشه پشتم بوده و همیشه حمایتم کرده.... با ارزشترین کار همسرم اینه که وقتی خواستیم بریم پیاده روی اربعین با وجود ۳تا بچه، مخالفت نکرد و برای راحتی بچه ها، خودش یه گاری آهنی تاشو جوش کاری کرد که خیلی راحت تا می شد برای حمل آسون بود و اینکه بچه ها رو می ذاشتن رو گاری و تو مسیر حرکت می دادند با تمام سختیاش، واقعا عاقبت بخیر باشه ان شاءالله، بتونم همسری خوبی براشون باشم.😍 ۱۵ تیرماه، دهمین سالگرد ازدواجمونه، مثل برق و باد گذشت این چند سال کنارهم. زندگی پر از فراز و نشیب هست خواسته و ناخواسته. در غم و شادی باید زندگی کرد و از داشته هامون لذت ببریم. امام جواد علیه السلام می فرماید ؛گران دیگران را ارزان بخرید. (از تجربیات دیگران خوب استفاده کنیم.) کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
چه برکتی ... در شیراز کسی که ۸۰۰ خانوار زیر نظر اوست خودش یک پاسدار معمولی است. از توان‌دارها می‌گیرد می‌دهد به ناتوان‌های این ۸۰۰ خانوار. روزی به من گفت پسرم را می‌خواهم زن بدهم. گفتم هر کاری بگویم می‌کنی؟ گفت بله. گفتم برو ببین علی علیه السلام و زهرا علیها السلام چه کردند، همان کار را بکن. گفت بگو چه کنم. گفتم مهر ایشان ۵۰۰ درهم بوده معادل پنجاه دینار. هر دینار یک گوسفند بوده، برو ببین در بازار هر گوسفند چه مقدار است که پنجاه تا گوسفند چه مقدار است؟ گفت این مقدار می‌شود. گفتم این را نقد بده به خانواده عروس بعد بگو جهیزیه‌تان را باید از همین بگیرید. خرج عقد و عروسی هم باید از همین باشد. بعدها از همین آقا پرسیدم زندگی پسرت چطور است؟ گفت اگر بدانید چه برکتی برای ما داشت! گفت این دختر و پسر چه عشقی به یکدیگر پیدا کردند و چه عشقی به اسلام پیدا کردند. پسر من در کارهای فرهنگی آمده یک نرم‌افزاری درست کرده ... دخترم هم گفته می‌خواهم طلبه بشوم، عشق به اسلام پیدا کردند. 📚 زنان قالب‌شکن کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075