eitaa logo
بحران در آینده جمعیت شیعه
186 دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
20.2هزار ویدیو
508 فایل
مطالب پیرامون جمعیت ،ازدواج فرزند آوری, تربیت فرزند و مطالب سیاسی مهم در این زمینه ،در این کانال قرار داده می شود. برای رعایت حقوق و امانت داری ، لینک کانالها حذف نخواهد شد. کانال عقیدتی ما https://eitaa.com/Arshiv_vije ادمین کانال, @Rouki313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۱۱۴۲ من تو فامیلمون اولین کسی بودم که برای ازدواج و رسم و رسوماتمون، سنت شکنی کردم. خانواده من و همسرم هردو در سطح متوسط جامعه هستیم و هیچ کدوم پس اندازی برای شروع زندگی نداشتیم. هردو خانواده هامون رو راضی کردیم که طبق خواسته خودمون پیش بریم. با وجودی که رسم ما نبود من با وام ازدواجم تمام جهیزیه رو گرفتم همه چیز کامل و باکیفیت اما فقط لوازم مورد نیازمون رو گرفتیم و الکی ویترین پر نکردیم! همه جنس هامون مثل تخت و مبل و تلویزیون و یخچال همه جنسای خوب و باکیفیت ایرانی خریدیم و همسرم با وام ازدواجش خونه اجاره کرد. مراسم عروسی هم من آرایشگاه خوب رفتم و لباس عروس پوشیدم و کلی عکسای قشنگ گرفتیم و مراسممون فقط خانواده من و خانواده همسرم بودن. دور هم یه چلوکباب توپ خوردیم و راهی خونه بختمون شدیم. تو این جریان نه کاری به حرف و حدیث و زخم زبونای فامیل و دوست و آشنا داشتیم نه خریدهای اضافی و چشم و هم چشمی انجام دادیم و نه حتی سرویس طلا خریدم. خیلی از کارایی که همه دخترا براش برنامه دارن رو من انجام ندادم اما خیلی راضیم و اگر باز هم به عقب برگردم باز جلوی سنت های دست و پاگیر و بیهوده رو میگیرم. جوونای عزیز، فقط به روز عروسی و برگزاری مراسم و ریخت و پاشش فکر نکنین ازدواج فقط این نیست به فکر روزهای بعد از ازدواج و پس انداز آینده باشین.🌸 همیشه به دوستام توصیه میکنم همه چی رو راحت بگیرن که وقتی به خاطراتش فکر میکنن حس خوب بهشون منتقل بشه نه اینکه یاد خاطرات تلخ قرض و قوله و ایناش بیفتن😁 و چون خودم این راهو رفتم و نتیجه ش رو دیدم میتونم به همه توصیه کنم. الانم سه سال از عروسی مون گذشته و خدا یه فرشته دو ماهه بهمون داده که روز به روز زندگیمونو شیرین تر کرده الحمدلله🌸 ان شاء الله همه جوونا خوشبخت و عاقبت بخیر بشن🙏 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۱۱۶۹ من یک مادر دهه هفتادی هستم با کلی دغدغه های ریز و‌ درشت، از تحصیل و آینده فرزندم بگیرتا خورد و خوراک و پوشاک... سال ۹۸ به صورت کاملا سنتی با همسر مهربانم آشنا شدم و بدون هیچ سخت گیری از جانب خودم و خوانواده ام در عرض یک هفته به هم محرم شدیم و دوران شیرین نامزدی ما شروع شد اما این شیرینی متاسفانه با دخالت های اطرافیان به کام مون زهر میشد دائما. من واقعا برای خرید کردن و رسم و رسومات سختگیری نمیکردم و‌ نمیکنم اما متاسفانه اطرافیان سختگیری های بی جا و بعضا طاقت فرسا داشتن... دوران عقدمون با همه ی خوب و بدش گذشت و ما سال ۱۴۰۱ به لطف خداوند با یک عصرونه ساده آن هم تنها برای دلخوشی مادر همسرم رفتیم سر خونه زندگیمون. من عاشق بچه بودم و هستم و از همون لحظه اول که رفتیم خانه خودمون آهنگ بچه دار شدن رو‌ مینواختم و همسرم رو ترغیب می کردم برای فرزندآوری اما ایشون مخالفت می کردند و من دائما از لطف خداوند و رحمتی که با وجود بچه به خونه سرازیر میشه براشون میگفتم و ایشون کم کم راضی شدن اما ترس از آینده نیامده و نبود خونه و ماشین و چیزهایی که الان برامون اصلا مهم نیست باعث میشد باز دلسرد بشن تا این که بعد از گذشت ده ماه خبر بارداریم رو به ایشون اعلام کردم و ایشون اونقدر عکس العمل‌ قشنگی داشتن که واقعا برای ما خاطره شد و ما همون لحظه شکر خدا رو به جا آوردیم و سر به سجده گذاشتیم. از همون روزهای اول فرزندم با خودش برکت آورد و ما صاحب ماشین شدیم و واقعا نماد برکت یعنی فرزند داشتن. از روزهای استرس آور سونوگرافی و آزمایشات غربالگری و تست قند خون و این ها هم که دیگه نمیگم چون همه مستحضر هستید که چه دکان و دستگاهی راه اندازی شده، بعضا با هزینه های گزاف. شیرینی ۹ ماه انتظار گذشت و دختر من یکم ابان ماه پا به دنیای ما گذاشت و دنیای من و همسرم رو ارغوانی کرد. اما با موندنش داخل بیمارستان و ترس هایی که دکترهای عزیز به من و همسرم تزریق کردن نگذاشتن خیلی دلخوش باشیم. بعد از گذشت چند روز با کلی ترس از آزمایشات و هزینه سرسام آور بیمارستان چون بیمه سلامت فقط بخشی از هزینه رو پوشش می داد، ما اومدیم خونه و تازه چالش های ما شروع شد. فرزندآوری و فرزند داشتن بزرگترین نعمتی هستش که خداوند شامل حال انسان ها میکنه. اما الان در دوره ای که ما زندگی میکنیم فرزندآوری واقعا یک جهاده چون از ب بسم الله با هزینه های وحشتناک و استرس های وحشتناک تر شروع میشه و برای افرادی که از نظر معیشتی در مضیقه هستن واقعا سخته. هزینه پوشاک و هزینه بسته های دارویی بچه بالای میلیون تومان شده و باید ماهانه پول زیادی رو گذاشت کنار... پوشک های بچه ها از پارسال تا به الان چندین برابر شده و هیچ نظارتی نیست. هزینه اقلام دارویی چندین برابر شده طوری که باید از بیمار شدن ترسید زیرا یک سرماخوردگی ساده برای شما کلی هزینه می‌تراشد. تازه انهایی که شیر خشک هم می‌دهند که دیگر بدتر. نبود شیر خشک و قیمت نجومی آن ... چرا هیچ نظارتی برای تسهیل فرزندآوری نیست؟ ما واقعا دوست داریم که فرزندان بسیاری داشته باشیم اما شب که میخوابیم تا صبح که بیدار میشویم همه ی قیمت ها بالاتر رفته که پایین نیامده.... اگر قرار است نسل شیعه زیاد شود، علاوه بر جهاد مردم، دولت هم باید فکری برای معیشت مردم بکند و موانع فرزندآوری را مرتفع کند. انشاالله همه ی فرزندان ما از پیروان و یاران حضرت مهدی و ولایت فقیه باشند. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
۱۱۶۹ من متولد ۷۲ هستم و همسرم متولد ۶۶، فرزند آخر یه خانواده پرجمعیت بودم. منو خدا وقتی به مادرم داد که در کمال ناباوری و در اوج مشکلات بودند. وقتی که یه ساله بودم توی شهر ما خانوم ها قالی می‌بافتن. دار قالی وقتی با بچه ها بازی میکردم روی سرم افتاد و چشمم دچار ضربه شد و انحراف پیدا کرد و عینک میزدم. یه مدتی و به خاطر چشمِ من از شهرستان به یکی از شهرستانهای اطراف تهران اومدیم که برای دکتر رفتن راحت تر باشیم. گذشت تا به سن مدرسه رسیدم. همیشه از اینکه عینکم رو بردارم واهمه داشتم چون بچه ها مسخره ام می کردند. همیشه از عکس گرفتن بیزار بودم چون تو عکس‌هام همیشه انحراف چشمم مشخص بود. هیچ موقع دوست نداشتم کسی منو ببینه و هر ماه با چه سختی دکتر می‌رفتیم. گذشت و گذشت تا دیپلم گرفتم. در این اثنا برادر بزرگترم و خواهر دومم ازدواج کردند. من از ابتدا هم از دانشگاه خوشم نمی اومد به حوزه علاقه داشتم چون منزل مان نزدیک حوزه بود و خانومها رو صبح ها می دیدم علاقه مند شدم. وقتی دیپلممو گرفتم، برای اولین بار مشهد رفتیم. به امام رضا خیلی متوسل شدم. گفتم خسته شدم کمکم کن که قربونش برم نگاهم کرد و چشمهام خوب شد و دیگه دکتر نرفتم و عینک هم نزدم. کنکور دادم رشته علوم کامپیوتر دانشگاه پیام نور نزدیک منزل مون قبول شدم با بی علاقگی می‌رفتم. تا دوسال رفتم. شهریه ش رو به سختی می‌دادیم. دیگه روم نمی شد به کسی بگم برای شهریه تا اینکه به خانواده م اعلام کردم که دیگه نمیخوام برم و برای ثبت نام حوزه رفتم.😊 در همون سال خواهر بزرگم ازدواج کردند. من تازه از زمان حوزه رفتن زندگیم شروع شد و سروکله ی خواستگارها پیدا شد. از هر قشری، از همه جا نه فقط از حوزه، قبل از حوزه هم می اومدند اما من به خاطر خواهر بزرگترم چون خواهر دومیم هم زودتر ازدواج کرده بودند، نمیخواستم من هم زودتر ازدواج کنم. به هر دلیلی خواستگارها جور نمی شدند یا ما می گفتیم نه یا اونها، دیگه از حرفهای تو حوزه که چرا نمیشه و رفت آمدهای تو خونه خسته شده بودم. خیلی غصه میخوردم. تا اینکه سال آخر حوزه همسرم که طلبه بودند به خواستگاری اومدند حالا مونده بودم چطوری اینکه طلبه ست رو به خانواده بگم. دیگه با مخالفتهای خانواده مواجه شدم چون دوتا فرهنگ متفاوت بودیم،خانواده من مخالف بودند. خانواده همسرم هم مخالف به دلیل ناشناس بودنمون از مهریه می‌ترسیدند. دیگه با خانواده شون اومدند بعد از چندماه آشنایی، در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ساده بدون خرید آنچنانی عقد کردیم و به مدت دوماه و چند روز عقد بودیم و یکم شهریور رفتیم سرزندگیمون، تو خونه ای که فوق العاده قدیمی بود. همسرم هیچ درآمدی جز شهریه طلبگی نداشت. به خاطر همین با یه جشن خیلی ساده خرید ساده بدون سرویس طلا، یه خونه که چی بگم از دیوارش آشپزخونه ش که چقدر حرف شنیدم ولی عشق داشتم به زندگی دونفره مون، انتظار چندساله م تموم شده بود. جهیزیه م خیلی ساده بود. از خانواده همسرم حرف شنیدم. خونه رو فقط تمیز کردیم. کف خونه پر نم بود، مجبور شدیم زیر فرش ها پلاستیک پهن کنیم دیوارها که از نم تیکه تیکه کنده شده بود و من خودم خلاقیت به خرج دادم بعدا کاغذ چسباندم که چقدر تمسخر شدم. خونه ما دوتا اتاق بود با یه آشپزخونه که دیوارش سیمان سفید بود با کابینت های زنگ زده با یه حموم کوچیک که درش داغون بود و دستشویی تو حیاط در کنار مادرشوهر البته خونه ایشون جدا بود اما دستشویی مشترک بود و مادرشوهرم از ابتدا به ازدواج ما راضی نبودند چون نمی‌شناختند و هر موقع میگفتم تنها تو این خونه میترسم می‌گفتند روز اول دیدی همینی که هست. تازه از اونجا بود که تنهایی تو اون خونه محله ی قدیمی که فقط میتونست موتور بیاد و خطرناک پر از معتاد و اوباش بود رو فهمیدم چون مادر شوهرم منزل نمیموندند یا هیئت یا روضه یا پیش مادرشون یا خونه بچه های دیگه شون یا با اونها به مسافرت بودند. همسرم هم مجبور بودند بعد از عروسی هم تبلیغ برن، هم درس بخونند هم با موتور کار کنند که قسط بدند و من تنها... تازه اونجا فهمیدم یعنی چی یه شهر دیگه بری، هیچ کس پیشت نباشه، خونه به اون بزرگی قدیمی حیاط بزرگ یه طبقه دستشویی تو حیاط با استرس بری بیای بدون کولر با پنکه تو تابستون سرکنی با دخالت‌های خانواده همسر و خونه پر سوسک که من از همیشه از تابستونهاش واهمه دارم. جایی نباشه بری و تنها تو اون خونه ی بزرگ... ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
۱۱۶۹ هنوز یادم می افته بغض میکنم که خدایا من با تو معامله کردم من چیزی تو زندگی نخواستم وقتی ازدواج کردم. خودت کمکم کن، چقدر بحث بین مون پیش اومد بارها به اختلاف خوردیم قهر کردم، رفتم اما برگشتم. نمیتونستم بگم از خانواده خودم کسی بیاد پیشم با وجود گرما و بدون کولر بودن، اونجا بود که گفتم بچه دار بشیم البته همسرم از ابتدا می‌خواستند. تا اینکه تابستان سال ۹۹ اقدام کردیم و نشد. همسرم می‌گفت باید بچه تابستون دنیا بیاد چون این خونه تو زمستان سخته برای بچه، گذشت تا سال بعد اقدام کردیم که بعد از،سه ماه الحمدلله من باردار شدم دوران بارداری خداروشکر نسبتا خوبی داشتم و من تا ۴۰ هفتگی صبر کردم و آقا علی اکبر😍 ما خرداد سال ۱۴۰۱ روز تولد حضرت معصومه جانم متولد شد. یه بچه بی قرار، فوق العاده پر جنب وجوش و باهوش که مادرم خداحفظشون کنه ان شاالله من رو تا چهل روز منزل خودشون مراقبت کردند. بعد از اومدن پسرم یکم اوضاع مالی مون بهتر شد اما باز هم نمیتونستیم از اون خونه بریم. همسرم دوباره می گفتند سریع بعدی رو بیاریم که ما علی اکبر شش ماهش شد اقدام کردیم اما نشد و چون همسرم می گفتند بچه تابستون متولد بشه دیگه ما صبر کردیم تا تیرماه سال ۱۴۰۲ که من اون سال دیدم دوره ام دیر شد به فاصله دوماه نمی شدم. رفتم دکتر برام سونو نوشت بله اونجا متوجه شدم که تنبلی تخمدان دارم 😔 رفتم پیش دکترم تا دید گفت باید آزمایش بدی که دادم و متوجه شدند که آنزیمهای کبدیم هم بالاست. به دکتر گفتم قصد بچه دار شدن دارم که دکتر باهام برخورد کرد و گفت اگر باردار بشی دچار مسمومیت بارداری میشی، باید وزنت رو کم کنی که من هم جدی شروع به کم کردن وزنم کردم که الحمدلله وزن کم کردم. دوره هام منظم تر شد و کبدم هم بهتر شد. حالا دکتر اجازه داد برای بارداری اما دوماه اقدام کردیم نشد و ما هم عجله که سنمون بالاست و دیره که دکتر گفتند قرص تحریک تخمک و آمپول استفاده کن که تمام اینها عوارض خودشو داره چه جسمی و چه روحی جدای از اینکه در مدت اقدام، چه قدر فکروخیال کردیم. هرکاری که بود ما انجام دادیم. عکس رنگی با تمام دردهاش و استرس شب قبل از انجام ولی خداروشکر یه خانوم خیلی خوب سرراهم قرار گرفت که بهم دلداری داد که الحمدلله هیچی نبود و مراجعه به مرکز ناباروری و رفت وآمد سخت و هزینه های بالا و دیدن خانومهایی که حسرت یه بچه داشتند خیلی سخت گذشت. بعد از اون همسرم هم دکتر براشون آزمایش اسپرم نوشتند که بله متوجه شدیم ایشون هم ضعف دارند و ایشون هم پیش پزشک مراجعه کردند و دارو براشون به مدت سه ماه تجویز کردند و با تمام مشکلات اقتصادی قرض و قسط که داشتیم داروها رو خریدیم. خیلی هردو اذیت شدیم ولی شاید لازم بود نمیدونم. گذشت تا اینکه تو ماه مبارک خیلی متوسل شدیم خدا هم خیلی بهمون لطف داشت الهی شکر در ماهی که من هیچ گونه قرصی مصرف نکردم خدا بهمون نظر کرد و من باردار شدم. بعد از ۹ ماه اقدام، بعد از یک سال پیگیری که داشتیم من همیشه کانال دوتا کافی نیست رو پیگیری می‌کردم و با بعضی تجربه ها گریه می کردم. از دوستان محترم خواهش می‌کنم برای همه خانومهای باردار و برای من که به سلامتی ان شاالله زایمان کنیم و تمامی کسانی که منزل به این شکل دارند خواهشمندم دعامون کنند که من هم با بچه هام یه خونه مستقل داشته باشیم که خیلی سختی کشیدم و با وجود باردای و رفت وآمد به سرویس داخل حیاط تو شب و نصف شب با بچه کوچیک میدونید چقدر سخت هست. به دعای شما دوستان سخت محتاج و معتقدم. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
هدایت شده از دوتا کافی نیست
باید عمل کنیم... ❌مبادا بروید پول قرض کنید، درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست. ✅ جهیزیۀ فاطمه زهرا علیها السلام به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه... آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نمی‌توانستند یک جهیزیّه مفصل تشکیل دهند؟! چرا نکردند؟! این برای این است که من و شما . 📌و الاّ بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایده ای دارد؟ استفاده‌اش را نمی بریم‌... باید تا بهره‌اش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایده‌اش را ببرید. این‌ها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحت خانواده است باید عمل شود. ساده برگزار کنید. «خطبه عقد، ۷۵/۰۹/۰۵، ۸۱/۰۳/۲۹» "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
افتخار اینهاست... 💖 هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب «علیه السلام» نمی‌ارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا «علیهاالسلام» نمی‌ارزند. آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر صلی الله علیه و آله بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. علی علیه السلام هم که سردار درجه‌ی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟! چه جور مِهریه‌ی کم، چه جور جهیزیّه‌ی کم ... 💖 جهیزیّه‌ی فاطمه زهرا سلام الله علیها، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست. 💖 همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّه‌ی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله بالاتر بودند؟! از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله تقلید کنید، از امیرالمؤمنین علیه السلام تقلید کنید. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
هدایت شده از دوتا کافی نیست
📌نگذاريد دوباره به خانه‌ ى اول برگرديم.... ازدواج‌ها در دوران انقلاب و به بركت آن آسان شد؛ چون تشريفات و سختگيري‌ها كم شد. نگذاريد دوباره به خانه‌ ى اول برگرديم. پدران و مادران، نسبت به مقدمات غير لازمِ ازدواج سختگيری نكنند؛جوانان كه سختگيرى‌اى ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگيرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی كه در محيط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه‌ ى زهرا(س) باشد؛ ازدواجى با پيوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بى‌نظير ميان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همكاری و همسری به معنای واقعی. بين دو عنصر الهی و شريف، اما بيگانه از همه‌ ى تشريفات و زر و زيورهای پوچ و بى‌محتوای ظاهرى. اين است ازدواج درست زن مسلمان و تربيت فرزند و اداره‌ ى محيط خانه و البته انديشيدن و پرداختن به همه چيز جامعه و دين و دانش وفعالیت اجتماعی سياسی. اسلام، اين است... 📚 "زن و بازیابی هویت حقیقی" "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
50.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸جشن ازدواج مهر ماندگار در بهبهان 🔹در سالروز ازدواج امام علی ع و فاطمه زهراس جشن ازدواج 10زوج با اهدا جهیزیه در بهبهان برگزار شد. 💢اجتماعی استان خوزستان 🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/558039205C27f8bfeb66
هدایت شده از دوتا کافی نیست
📢 فراخوان کانال «دوتا کافی نیست» 🔰طرح به اشتراک گذاری تجربیات شما می‌تونید خودتون رو برای ما بفرستین، تا بقیه هم استفاده کنن... قطعا شما تجربیاتی دارید که تو هیچ کانال و کتابی پیدا نمی‌شه... ✅موضوعات مورد نظر: با تولد فرزندان زندگی مشترک پر از نشاط و هیجان میشه، حضور بچه ها، تجربیات و نکات ارزنده ای رو برای پدرها و مادر ها به ارمغان میاره، که می تونه برای سایرین جالب و شنیدنی باشه واکنش ها و عکس‌العمل های مثبت و منفی سایرین نسبت به فرزندآوری، نیز می تونه، عبرت آموز و قابل تامل باشه کم نیستند، مادرانی که برای مراقبت و توجه و محبت بیشتر به بچه هاشون، از کاری که داشتند، چشم پوشی کردند. و یا هم زمان با اشتغال، از فرزندان خود مراقبت و نگهداری کردند. از مادرانه هاتون برامون بنویسید. برای برخی از جوانان، ازدواج به موقع و آسان، به یک رویا تبدیل شده، اما مطمئنم، کم نیستند کسانی که با توکل به خدا و با چشم پوشی از برخی رسومات، ازدواج ساده و موفقی داشتند. با اشتراک گذاری تجربیات خود، کمک کنید تا این موضوع برای سایرین باور پذیرتر بشه در مسیر تربیت صحیح فرزندان، تجربیات ناب و ارزشمندتون رو با ما به اشتراک بگذارید. از بایدها و نباید ها که در این مسیر به کار گرفتین برامون بنویسید. دورانی شیرین و خاطره انگیز، که با سختی های خاص خودش همراه است. از احساسات خود در این دوران برای ما بنویسد. از نکات کلیدی و کاربردی که دوران بارداری رو لذت بخش تر و راحت تر می کنه. از لحظات شیرین که باخبر شدین، به زودی مادر خواهید شد، بنویسید. سالانه بیش از ۲۵۰ هزار سقط جنینِ غیر قانونی در کشور اتفاق می افته، با بیان تجربیات و شنیده ها ی خود، به کاهش آن کمک کنید. متاسفانه آزمایش های غربالگری که در دوران بارداری انجام میشه، در ایران به صورت افسار گسیخته انجام میشه و برای مادران با استرس های زیادی همراه است. و بعضا به سقط جنین غیر قانونی ختم میشه. تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید. با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و کاهش قدرت خرید مردم، مدیریت صحیح درآمدها و هزینه ها، امری اجتناب ناپذیر است. به کدام یک از نیاز های خود اولویت میدهید؟! صرفه جویی در هزینه‌ها، با وجود داشتن چند فرزند چگونه امکان پذیر است؟! چگونه فرزندانی قانع و مقتصد تربیت کنیم؟! ✍متن ارسالی باید: 🔸کاربردی و مفید باشه 🔹قابل پخش باشه😊 🔸در ابتدا یادداشت، هشتک مربوط به موضوع نوشته بشه ⬅️ نکته: تجارب شما میتونه هم باشه هم ! 👈 آیدی ارسال تجارب: @dotakafinist3 @dotakafinist3 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075