🔻جريان مدرسۀ فيضيه
🔴فروردین خونین/4
🔹بعدازظهر آن روز (دوم فروردين 1342 ـ 25 شوال 1382) مجلس سوگوارى در مدرسۀ فيضيه برقرار بود و از آنجا كه مدرسۀ مزبور، در كنار صحن مطهر و در ميدان آستانه قرار دارد ـ كه قهراً محل گذر و رفت و آمد زوار و مسافران مىباشد مجلس مزبور با ازدحام كمنظيرى تشكيل شده بود. تمام صحن حياط، بالكنهاى طبقۀ دوم و شبستانهاى مدرسه از جمعيت انباشته بود.
🔸در ميان شركتكنندگان همهگونه افراد: پير، جوان، شهرى، روستايى، روحانى، فرهنگى، دانشگاهى، نظامى، بازارى، كارگر، پيشهور، كشاورز و ... به چشم مىخورد؛ ليكن اكثريت شركتكنندگان را دهاتىها و روستانشينانى تشكيل مىدادند كه از امور سياسى و جريانات روز يا بكلى بىاطلاع بودند و يا آنكه خيلى سردر نمىآوردند.
🔹قيافههاى مرموز، غيرعادى، اهريمنى كه از آنها شرارت و هرزگى مىباريد نيز در ميان انبوه جمعيت، جلبنظر مىكرد و بنا به گفتۀ يك زائر، بوى زنندۀ الكل كه در فضاى مدرسه پيچيده بود، شامهها را مىآزرد و انسان را به ياد ميكدههاى قديم تهران مىانداخت!
🔸كاميونهاى نظامى مملو از سربازان مسلح كه از روز پيش به قم آورده شده بود، با بوقزدنها و گازدادنهاى ممتد و پياپى و ايجاد صداهايى گوشخراش و سرسامآور وارد شهر شد و در ميدان آستانه، مقابل مدرسۀ فيضيه ايستاد. عنوان «لشكر گارد ـ گردان مخابرات» كه روى كاميونها نوشته شده بود، جلبنظر مىكرد. اطراف مدرسه و ميدان آستانه از مأموران انتظامى و به اصطلاح امنيتى موج مىزد و مدرسه كاملاً در محاصره قرار داشت. حركتهاى مرموزانه كه در داخل مجلس صورت مىپذيرفت، وجود افرادى با چهرههاى ناآشنا، خشونتبار، رعبانگيز كه بوى شراب از دهانشان بيرون مىزد، رفتوآمدهاى غير عادى، نقل و انتقالات نظامى در بيرون مدرسه، آمادگى مأموران انتظامى و ... همه حكايت از يك نوع توطئه خطرناكى مىكرد كه در شرف وقوع بود.
🔹در اين هنگام آقاى انصارى ـگويندۀ معروف قم بر عرصۀ منبر قرار گرفت و راجعبه زندگى حضرت امام صادق(ع) و كوششهاى دائم و دامنهدار آن حضرت در آگاهساختن مردم به حقايق قرآن و مكتب تشيع و كارشكنىهاى شديد مخالفان و معاندان در مقابل آن حضرت داد سخن داد، آنگاه از حوزۀ علميۀ قم به عنوان «دانشگاه امام صادق» و «سربازخانۀ امام زمان» سخن به ميان آورد و رشتۀ سخن را به نقش حوزهها در حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال ايران كشانيد كه يكباره صداى پرمهيب صلوات در فضاى مدرسه پيچيد و سخن او را قطع كرد! او بىاعتنا به اين صلوات بىمورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد كه بار ديگر صداى رعدآساى صلوات او را از سخن گفتن بازداشت! او گويا متوجه نقشهاى كه در كار بود نشده بود و به گمان اينكه مردم روى عدم تشخيص و توجه و بهطور اتفاقى صدا به صلوات بلند كردهاند! از شنوندگان درخواست كرد كه بيجا صلوات نفرستند، هرگاه صلوات فرستادن لازم باشد، خود او دستور خواهد داد و ... به محض آنكه لب به سخن گشود، بار ديگر صداى صلوات طنين افكند!
🔸يك جوان پرشور روحانى به اسم «سيدرضا موسوى اردستانى» كه نزديك منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مىكند، به گمان آنكه تمام اين بساط زير سر همين يك نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يكباره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن سيد روحانى فرود آمد كه بكلى او را گيج و از خود بيخود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشتهاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد!(نهضت امام خمینی ج1 ص368-367)
◀️ادامه دارد....
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻فاجعه فیضیه
🔴فروردین خونین/5
🔹مردم كه متوجه رویدادن حادثهاى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر میكشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمیخاستند و میكوشيدند خود را به محل حادثه نزديك كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذلهگويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يك دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارتبار به او خيره شدهاند، به گفتۀ خودش «عوضى»! هستند كه براى برهمزدن مجلس و آشوبگرى به آنجا آمدهاند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوبگرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شدهايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى میزنيم، سخنى میگوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملك و ملت را ...» صداى صلوات بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادنها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يكباره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمانهايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمدهايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمیدهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشتۀ سخن را از كفَش ربود! او كه میديد به هيچوجه نمیتواند سخن بگويد و اوضاع وخيمتر از آن است كه فكر میكرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد.
🔸به محض آنكه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد رضاشاه كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفهشو!
🔹مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانهوار و وحشتانگيز، عربدۀ مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را بكلى كلافه و حيرتزده كرده بود! كسى نمیدانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركتكنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند! هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازهاى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت میگرفت و خارج شدن را دشوار میكرد. هركس میكوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد!
🔸ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عدهاى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خونآشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره میزدند و حمله میكردند.
🔹دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز میكرد، يك شكل و يك قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباسهاى دهاتى شكل، هيكلهاى وحشتانگيز و زمخت همانند خوكِ پروارى، با چشمانى شرارتبار و خونگرفته، مست و مخمور، مشتها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو میدويدند و عربدۀ «جاويد شاه»! میكشيدند!
🔸اين «گروه بیپدران» بنابر اظهار افراد وارد، غالباً زاييدۀ آميزش نامشروع مردها و زنهاى فريبخورده، هوسران و آلوده هستند كه پس از رها شدن در كنار كوچه و درب مسجد به شيرخوارگاههاى شهردارى برده میشوند و در آنجا پرورش يافته، در دامان مزدوران بيگانه، درس شهپرستى میگيرند و آنگاه وارد ارتش شده، در گارد شاهنشاهى گمارده میشوند؛ و از آنجا كه از خدا، مذهب و اصالت و نجابت انسانى و خانوادگى خبرى ندارند و بیپدر و مادر واقعى میباشند، تنها گروهى هستند كه در ارتش به شاه وفادارند و تا سرحد پرستش نسبت به او عشق میورزند.
🔹این گروه تحت تربيت جاسوسهاى امريكايى و اسرائيلى درس شهپرستى آموخته، از خداپرستى، وطنخواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمیدانستند، به اصطلاح افسران و درجهدارانى بودند كه عمرى از دسترنج تودههاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاك وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسانها، به قم آمده بودند و به آن وحشيگریها و درندگیهاى غيرانسانى دست میزدند.(نهضت امام خمینی ج1 ص370-368)
◀️ادامه دارد....
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻حماسه فیضیه
🔴فروردین خونین/6
🔸رياست آن «گروه بیپدران» برعهدۀ #سرهنگ_مولوى جلاد (معاون ساواك تهران) بود كه چند سال پيش متأسفانه در يك سانحۀ هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب فاجعۀ خونين فيضيه، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار میبيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات میباشد.
🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسۀ فيضيه آمده بود، با يك جفت دستكش سفيد به عنوان علامت در زاويۀ ايوان يكى از حجرهها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى میكرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد.
🔸شهپرستان خونآشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنهاى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حملهور شدند و با چوبهاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بىدفاع افتادند!
🔹روحانيان و محصلين مدرسۀ فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچگونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمىدانستند كه غرض و انگيزۀ آن وحشیهاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدنها چه میباشد، با يورش دژخيمانۀ آنان، در مقام دفاع برآمده، نردۀ طبقۀ دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حملهور شدند.
🔸بارانى از سنگ و پارهآجر از طبقۀ دوم و پشتبام مدرسه به سوى شهپرستان باريدن گرفت، خون از سرهاى بسيارى از آنان فوران كرد، هيكلهاى زمخت و اهريمنى بعضى از آنان همانند لاشۀ خوك به زمين افتاد. آنان با آنكه همگى به «كلت» و «پارابلوم» مسلح بودند، از آنجا كه توطئه ملوكانه بر آن تعلق گرفته بود كه آنان را «دهقان»! و «كشاورز»! جا بزند، از بهكار بردن آن خوددارى مىورزيدند و فقط از چوبها و دشنههايى كه همراه داشتند، مجاز بودند استفاده كنند و نظر به آنكه روحانيان از طبقۀ دوم و پشتبام، آنان را با سنگ و آجر مورد هدف قرار میدادند، استفاده از آن دو اسلحۀ گرم ممكن نبود.
🔹«گروه بیپدران» از هر سو راه گريز در پيش گرفتند! عربدههاى مستانه به آه و آخ و ناله تبديل شد! فرياد «تسليم، تسليم»، جاى «جاويد شاه» را گرفت. جالب قيافۀ سرهنگ بديعى (رئيس ساواك قم) بود كه دستها را بالاى سرش گرفته بود و مرتب داد میزد: تسليم، تسليم!
🔸قهرمانان روحانى، بیاعتنا به اين «زوزههاى عاجزانه» به حملههاى دليرانۀ خود ادامه دادند و بارانى از سنگ و آجر براى لحظهاى قطع نمیشد، تا آنجا كه دژخيمان شاه، مجبور به عقبنشينى شدند و به شبستان شرقى مدرسه كه بين دو راهرو و درب خروجى قرار دارد پناه بردند؛ ليكن در آنجا نيز با سنگباران جوانان دانشآموز دبيرستان دين و دانش قم (كه در اتاقى كه به شبستان مزبور اشراف داشت سنگر گرفته بودند) مواجه شدند و به ناچار به راهروى خروجى كه سرپوشيده و محفوظ بود، پناه بردند و پس از لحظهاى با تنظيم و تشكل خاصى در حالى كه به شيوۀ ويژۀ خود، غريو مىكشيدند و صدا را از ته حلق بيرون میدادند با يورشى برقآسا به وسط صحن مدرسه ريختند و كوشيدند به هر طورى كه شده خود را به طبقۀ دوم برسانند و روحانيانى را كه آنجا سنگر گرفته بودند، از پاى درآورند؛ ليكن بارانى از سنگ و آجر آنان را به عقبنشينى مجبور كرد و عدهاى از قهرمانان روحانى از طبقۀ دوم پايين آمده، با سنگ و چوب، شهپرستان زبون را تعقيب كردند و چيزى نمانده بود كه آنان را از مدرسه بيرون برانند و درب را ببندند كه غريو گلولههاى مأموران انتظامى صحنه را عوض كرد! (نهضت امام خمینی ج1 ص372-371)
◀️ادامه دارد....
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
4_5820978182815222193.mp3
9.63M
⁉️آیا انتخاب آقای منتظری به عنوان قائممقام رهبری؛ اقدامی قانونی بود؟!
❇️کتاب صوتی #روزگار_قائم_مقامی/٣
🔹تعیین جانشین رهبری در زمانی که موقعیت کشور ثباتی نداشت و هر احتمال تلخی ممکن بود شاید مصلحتی داشته باشد اما آیا این اقدام از نظر قانونی نیز صحیح بود؟
🔸برخی بزرگان همچون مرحوم #آیتالله_مؤمن به صراحت این اقدام را غیرقانونی میدانستند اما پاسخ حامیان جانشینی آقای منتظری چه بود؟
◀️پاسخ به سؤالات در این قسمت از کتاب صوتی #روزگار_قائممقامی-صفحات ۵٧-۵١
🎙فصل اول از کتاب صوتی روزگار قائممقامی
✳️به مناسبت #ایام_نوروز
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
4_5825694413388515904.mp3
15.82M
مخالفت صریح امام با قائممقامی منتظری و کارشکنی هاشمی رفسنجانی در برابر دیدگاه امام
❇️کتاب صوتی #روزگار_قائم_مقامی/۴
🔹آقای #هاشمی_رفسنجانی پیش از انتخاب منتظری میدانست که امام با این انتخاب مخالف هستند اما با این وجود، به کار خود ادامه داد و هدف خود را علیرغم نهی صریح امام محقق و هزینه سنگینی را به سهم خود بر کشور تحمیل کرد.
🔸در این قسمت از کتاب صوتی #روزگار_قائممقامی خواهید شنید: ماجرای مخالفتهای امام با قائممقامی منتظری؛ قبل و بعد از انتخاب وی | کارشکنی و تقابل آقای هاشمی رفسنجانی در برابر دیدگاه صریح امام / صفحات ۶٨-۵٧
🎙فصل اول از کتاب صوتی روزگار قائممقامی
✳️به مناسبت #ایام_نوروز
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
image_2022-03-23_06-05-31.png
703.7K
🔆سند نامه مرحوم آیتالله سیدمجتبی رودباری گیلانی به مرحوم آیتالله ضیابری
📸سند نامهای که در آن به استقبال گرم علما و مردم نجف از امام اشاره شده است. آیتالله خویی روز دوم حضور امام در عراق فرزندان خود را به عنوان نمایندگان بیت خویش به محضر ایشان اعزام کردند.
🖊نگارنده این نامه؛ مرحوم آیت الله سید مجتبی رودباری گیلانی از علمای برجسته رشت بود که در آن زمان در حوزه علمیه نجف حضور داشتند.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
image_2022-03-23_06-06-14.png
462.2K
📸صفحه دوم از سند نامه آیتالله سیدمجتبی رودباری
با ورود امام اعلی الله مقامه الشریف به نجف؛ آیتالله خویی در همان شب اول به دیدار ایشان آمدند. در بخشی از این نامه میخوانیم:«مطلعین میگویند چنین استقبالی برای کسی در نجف سابقه ندارد.»
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری1.png
291.7K
سخنرانی موجآفرین مرحوم آیتالله ریشهری در زابل
لیله مورخه ١٣ /٩ /۵٧ پس از سخنرانی تحریکآمیز یکی از وعاظ به نام #شیخ_محمد_محمدی_ریشهری (از اول محرم به زابل وارد شد)، در مسجد حکیم تعدادی از حاضرین که اکثرا دانشآموز بودند به خیابان آمده و ضمن دادن شعارهای مضره به مسجد شریف زابل رفته و پس از استماع سخنرانی شخصی به نام حاجی علوی با دادن شعار به مسجد حکیم و متفرق گردیدند.
به دنبال پخش تعدادی اعلامیه دستنویس مبنی بر اعتراض به حوادث تهران و اعلام تعطیل تا عاشورا از صبح روز جاری تعدادی از دانشآموزان دبیرستان با تعطیلی کلاسها و نیز تعدادی معدود از بازاریان در مسجد حکیم اجتماع نمودهاند که تا این ساعت از خروج آنان از مسجد به وسیله مأمورین جلوگیری گردیده است.
ضمنا بازار زابل از صبح روزجاری تعطیل می باشد سازمان زابل اعلام داشته برابر اخبار واصله تعدادی کفن و تعدادی وجه جهت سید محمدتقی حسینی طباطبایی واعظ افراطی زابل از مشهد ارسال شده و یادشده بین مردم تقسیم نموده است.
مراتب جهت استحضار اعلام می گردد به رئیس سازمان زابل دستور داده شد سید محمدتقی حسینی طباطبایی پیشنماز مسجد را در شورای تأمین فرمانداری احضار و تذکرات لازم به او داده شود...
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری2.png
383.5K
مرحوم آیتالله ریشهری در صف اول تظاهرات انقلابی
در ساعت حدود ١٨:٠٠ روز ١۴ /٩ /۵٧ ابتدا سید محمدتقی حسینی طباطبایی در مسجد حکیم که تعداد حدود دو هزار نفر از طبقات مختلف مردم که اکثریت آنان را افراد جوان و دانش آموزان دبیرستان تشکیل می دادند سخنرانی نموده و در مورد اجتماع صبح روز ١۴ /٩ /۵٧ که سبب ترس او گردیده بود اظهار داشت نباید در خیابان شعارهای تند می دادید و سپس اجتماع کنندگان را دعوت به حفظ نظم و آرامش در تظاهرات خود نموده و گفت هرکدام از ما به نوبه خود یک پلیس است و باید از هر لحاظ مرتب باشیم و شعارها یکسان باشد.
پس از وی شیخ #محمد_محمدی_ریشهری که گفته می شود داماد یکی از آیتاللههای مشهد بوده و تألیفاتی از جمله عدالت از دیدگاه شیعه، راه شناخت خدا، آگاهی و مسئولیت و داستانهای علمی دارد منبر رفته و شروع به سخنرانی و ایراد مطالب تحریکآمیز نموده و پس از نوحهخوانی توسط احمد رضایی آنگاه سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی دستور داد که بیرون بروند و خیلی مرتب راه بیفتند و ضمن راهپیمایی که خودش (سید محمدتقی) و سید حسین قریشی و شیخ محمد محمدی در رأس صنوف قرار داشتند...
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری3.png
315.5K
سخنرانی انقلابی مرحوم آیتالله ریشهری به روایت ساواک
در ساعت حدود ١٨:٠٠ روز ١۶ /٩ /۵٧ ابتدا سید محمدتقی حسینی طباطبایی سخنرانی (در مسجد حکیم زابل) و عنوان نمود که تلفنهای زیادی به وی شده که بعضی تهدیدآمیز، اخطارآمیز و نیز استدعاآمیز بوده که در صورت پیش آمدن حادثهای برای بچههای آنها سید محمدتقی را مقصر و مسئول میدانند و در این زمینه ضمن سلب مسئولیت از خود در صورت وقوع هرگونه حادثهای افراد را تحریک به ادامه به اصطلاح #مبارزه در راهی که باید بروند و در پیش دارند نمود و سپس #شیخ_محمد_محمدی_ریشهری شروع به سخنرانی تحریکآمیز تحت عنوان تفسیر واژه دعا و کج معنا کردن آن به منظور رفع مسئولیتها نموده و در تمام مدت سخنرانی مردم را تحریک و تشویق به #مبارزه_علیه_حکومت و در راه حکومت به اصطلاح اسلامی به #رهبری_خمینی مینمود.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
image_2022-03-23_07-19-59.png
241.1K
ممنوعالمنبر شدن مرحوم آیتالله ریشهری
محمد محمدی نیک[معروف به ریشهری] فرزند اسماعیل بعلت سخنرانی خلاف ممنوع المنبر گردیده در صورت ورود بمنطقه استحفاظی از سخنرانی وی جلوگیری اعمالش مراقبت نتیجه اعلام.
رضوانی آقای سمیعی نام وی در لیست وعاظ ممنوع المنبر ثبت و منابع در زمینه مراقبت وی در صورت ورود بمنطقه توجیه شوند.
٣۶.١٢.١۵
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری4.png
231.4K
سخنرانی انقلابی مرحوم آیتالله ریشهری در همدان
موضوع: شیخ محمد محمدی نیک [معروف به ریشهری] فرزند اسماعیل
۵۶.۶.١٧
نامبرده بالا که هم اکنون در مساجد جوانان و حاج آقا تراب به منبر میرود سخنرانیهای تحریکآمیز مینماید با توجه به اینکه قبلاً به وسیله مأمورین تذکر لازم به وی داده شده بود علیهذا مشارالیه به رویه خود ادامه میدهد خواهشمند است دستور فرمایند یاد شده بالا را همراه مأمورین آن شهربانی به این سازمان اعزام و از منبر رفتن وی جلوگیری به عمل آید.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت شهرستان
نهاوند- دارائی
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db