eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
905 ویدیو
632 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت مرحوم آیت‌الله ری‌شهری از تشکیل اولین اتاق جنگ و داوطلب شدن مقام معظم رهبری برای اعزام به جبهه مقام معظم رهبری هوس شهادت داشت اما هوس قدرت نداشت 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🏴عزای عید 🔴فروردین خونین/1 🔹امام خمینی قدس سره الشریف با هماهنگی سایر علمای عظام فروردین سال 1342 را به علت جسارت به قرآن کریم، توطئه علیه اسلام و اهانت به دین و علمای اسلام عزای عمومی اعلام کرد. ایشان در روز چهارشنبه 29اسفند1341 که روز پایان درس امام در آن سال بود فرمود: 🔸امسال ما عيد نداريم و اين عيد را عزاى ملى اعلام مى‏كنيم، نه به خاطر اينكه مصادف است با شهادت حضرت صادق ـ‏‏سلام‏اللّه‏ عليه‏‏ آن حضرت مقامش عالى و بلند است، ولادت و شهادتش موجب تحكيم و پيشرفت اسلام است... 🔹ما در اين عيد عزاداريم براى مصيبت‏ها و لطمه‏هايى كه در اين سال به اسلام وارد شد. اين سال، سال خوشى براى مسلمين نبود، سال خوبى براى روحانيت نبود. در اين سال به اسلام تجاوز شد، علماى دين و روحانيون مورد اهانت قرار گرفتند، هتك شدند. در اين سال استعمار توطئه‏هايى را عليه اسلام تدارك ديد، عمال پليد استعمار به قرآن جسارت كردند، براى پايمال كردن احكام نورانى قرآن نقشه‏ها كشيدند، برنامه‏ها ريختند، طرح‏ها دادند. اگر مسلمين بدانند كه چه توطئه‏ها و نقشه‏هايى عليه عزت اسلام، سعادت ملت‏هاى مسلمان و استقلال ممالك اسلامى در دست اقدام است، ديگر هيچ‏وقت عيد نمى‏گيرند بلكه قيام مى‏كنند به وظايف دينى كه بر عهده دارند. (نهضت امام خمینی ج1 ص335) 🔸سال 1341 خورشيدى همراه با يك دنيا رنج و مصيبت براى ملت ستمديده و محروم ايران و هتك و اهانت نسبت به علما و روحانيان، تجاوز به اسلام، قانون‏شكنى‏ها، بيدادگرى‏ها و هزاران جنايت و خيانت از طرف رژيم شاه و ... پايان پذيرفت و بهار 42 همراه با نسيم روح‏بخش انقلاب اسلامى كه به دست تواناى امام خمينى پى‏ريزى شده بود آغاز شد. 🔹مردم مسلمان ايران، برخلاف همه‏ساله كه با شادى و شعف به استقبال عيد نوروز مى‏رفتند، با قلبى اندوهگين، دلى آزرده، چشمى گريان، روحى خشمگين و عصيان‏بار، سال نو را آغاز كردند. عيدى نداشتند تا از آن استقبال كنند. خودكامگى‏ها، بيدادگرى‏ها، قانون‏شكنى‏ها و تجاوزات پى‏درپى رژيم شاه، شادى، شعف و آسايش را از مردم سلب كرده بود و با احساس خطر براى اسلام و استقلال وطن، ديگر دل شاد و خرمى نبود تا به استقبال عيد برود. مردم مسلمان، علما و روحانيان در برخورد و ملاقات، به جاى عرض تبريك و شادباش، به يكديگر تسليت مى‏گفتند و آيۀ شريفۀ اناللّه‏ و انا اليه راجعون را مى‏خواندند. كارت‏هايى به چاپ رسيده بود كه برادران مسلمان را به علت ضايعاتى كه بر اسلام و جامعۀ اسلامى وارد آمده است تسليت مى‏داد. 🔸مردم از آن كارت‏ها خريدارى كرده، براى يكديگر ـ به جاى كارت تبريك عيد ـ مى‏فرستادند. در بسيارى از مساجد، حسينيه‏ها و منازل علما، مجالس عزا برپا بود و سخنگويان مذهبى در بالاى منابر، ضرباتى را كه از طرف هيأت حاكمۀ ايران بر اسلام، روحانيت و ملت ايران وارد آمده بود بازگو مى‏كردند و خطراتى را كه متوجه اسلام و استقلال ايران بود يادآور مى‏شدند. در شهر قم، بالاى درب بعضى از مدارس دينى پرچم سياهى ديده مى‏شد كه روى آن با خط درشت نوشته شده بود: «امسال مسلمين عيد ندارند». در مدرسۀ فيضيه نيز پلاكاردى كه عزادار بودن ملت ايران و تجاوزات رژيم شاه به اسلام، قانون اساسى و حقوق مردم را بيان مى‏كرد نصب شده بود. بسيارى از روحانيان و محصلين حوزۀ علميۀ قم نوار سياهرنگى كه سوگ و اندوه را نمايان مى‏كرد، بر سينه زده بودند. 🔹امام، گويندگان مذهبى شهر قم را به حضور طلبيد و از آنان خواست كه در آن هنگام كه بسيارى از مردم دهات و شهرها، از دوردست‏ترين نقاط ايران براى زيارت به قم مى‏آيند، از فرصت استفاده كنند و در مجالسى كه به مناسبت شهادت حضرت امام صادق (ع) تشكيل مى‏شود، در راه بيدارى و آگاهى توده‏هاى روستانشين و باخبر ساختن آنان از اوضاع نابسامان كشور و خيانت شاه به ايران و كشاورزان و نابودى كشاورزى و زراعت كشور به اسم «اصلاحات ارضى»! و ... تمام نيروى خود را به كار اندازند و در انجام رسالت مقدسى كه برعهده دارند، كوتاهى نورزند.(نهضت امام خمینی ج1 ص364-363) ◀️ادامه دارد.... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻روش‏هاى مبارزاتى در حوزۀ قم 🔴فروردین خونین/2 🔹هنگام تحويل سال نو، صحن مطهر حضرت معصومه (ع) از انبوه جمعيتى كه براى گذراندن ساعت اول سال در كنار آن آستانۀ مقدسه راهى قم شده بودند، موج مى‏زد. هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و مسجد اعظم كه مجاور حرم بود گرد آمده، در انتظار تحويل سال بودند. 🔸به محض آنكه چراغ‏هاى حرم مطهر به علامت تحويل سال، براى لحظه‏اى خاموش شد، موج اعلاميه‏ها و تراكت‏هايى كه بازگوكنندۀ جنايات رژيم و عيد نداشتن ملت ايران بود، فضاى صحن و حرم را سفيد كرد و ميان مردم ريخته شد. 🔹اين رهروان راستين راه خمينى و محصلين حوزۀ قم بودند كه براى نخستين‏بار از تاريخ تأسيس آن حوزه، به چنين كار انقلابى دست مى‏زدند و طبق قرار قبلى ده‏ها نفر با انبوهى اعلاميه و تراكت، پيش از تحويل سال، وارد صحن و حرم شده، در لابه‏لاى انبوه جمعيت، هريك در جاى معينى كه از پيش مشخص شده بود قرار گرفتند و هنگام تحويل سال نو يكباره اعلاميه‏ها و تراكت‏ها را به هوا ريختند و شور و هيجانى در ميان مردم ايجاد كردند. 🔸در ميان اعلاميه‏ها، اعلاميۀ امام، با عنوان درشت «روحانيت امسال عيد ندارد» جلب‏نظر مى‏كرد.محصلين حوزۀ قم با آنكه براى اولين‏بار بود كه به اينگونه مبارزه دست مى‏زدند و مهارت و ورزيدگى كافى نداشتند و از طرفى قواى جهنمى «ساواك» با تمام نيرو بسيج شده بود و همه‏جا را تحت‏نظر و در كنترل خود داشت، توانستند با موفقيت كامل، بدون باقى گذاشتن كوچكترين اثر و ردپايى از خود، برنامه را به انجام برسانند و به سلامت از صحنه بيرون روند. لشكر گارد شاهى در قم 🔹شاه از اين مبارزۀ گسترده و همه‏جانبۀ علما، بكلى گيج و آشفته شده بود از‏‏اين‏‏رو بر آن شد نقشه‏هاى فاشيستى خود را كه مدت‏ها بود در سر داشت به مرحلۀ اجرا درآورد و به خيال خود، چنان «ضرب‏شستى» به روحانيان نشان دهد كه تا چند نسل ديگر به خود جرأت ندهند كه به يك پادشاه ايران زمين بگويند: «بالاى چشم شما ابروست»! و چنان ترس و وحشتى در دل مردم ايجاد كند كه هرگز دست از پا خطا نكنند. او روزهاى اول سال نو را كه شهر قم شلوغ و پر ازدحام است، براى پياده‏كردن نقشۀ غيرانسانى خود، مناسب مى‏ديد. 🔸صبح روز دوم فروردين 1342 كه مصادف با 25 شوال 1382 سالگرد شهادت حضرت امام صادق(ع) بود، ماشين‏هاى شركت واحد، يكى پس از ديگرى وارد قم شد و سرنشينان خود را پياده كرد. كسى نمى‏دانست كه سرنشينان آن چه كسانى هستند و روى چه غرض و انگيزه‏اى راهى قم شده‏اند؟! بسيارى گمان مى‏كردند اتوبوس‏ها و سوارى‏هايى كه در خط تهران ـ قم كار مى‏كند ـ به علت ازدياد مسافر ـ نتوانسته جوابگوى مراجعين و مسافرين باشد و از ماشين‏هاى شركت واحد كمك گرفته‏اند! غافل از آنكه سرنشينان آن، شه‏پرستان جلادى هستند كه به منظور ريختن خون پاك مبارزان روحانى راهى قم شده‏اند. ◀️ادامه دارد.... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
لشکر گارد شاهی در قم 🔴فروردین خونین/3 🔹به دنبال آمدن ماشين‏هاى شركت واحد، ناگهان ده‏ها كاميون نظامى كه مجهز به پايه‏هاى مسلسل سنگين بود، مملو از سربازان زره‏پوش و مسلح وارد قم شد و پس از مانور كوتاهى در شهر، به بيرون دروازه بازگشت و در آنجا متوقف شد. 🔸هنوز چيزى از روز نگذشته بود كه خانۀ امام خمينى (كه مراسم عزا برپا بود) از جمعيت انباشته شد، به طورى كه ديگر جايى براى نشستن يا سرِپا ايستادن نبود. تودۀ مردم كه از دوردست‏ترين نقاط كشور، از شهر و روستا، راهى قم شده بودند به منزل امام رو آورده، در انتظار ديدار او ـ‏‏كه هنوز از اندرون بيرون نيامده‏بود‏‏ دقيقه‏شمارى مى‏كردند. سخنگويى روحانى بالاى منبر رفت و ضمن يادكردن از برنامۀ روشنگرانۀ حضرت امام صادق(ع) و مبارزات اساسى آن حضرت با دستگاه اموى و عباسى، به مسائل روز و اوضاع آشفتۀ ايران و خيانت‏هاى هيأت حاكمه به اسلام اشاره كرد كه ناگهان صداى صلوات نابجا و پى‏درپى، سخنان او را قطع كرد و موجب ناآرامى‏هايى در مجلس شد. 🔹به دنبال آمدن ماشين‏هاى شركت واحد، ناگهان ده‏ها كاميون نظامى كه مجهز به پايه‏هاى مسلسل سنگين بود، مملو از سربازان زره‏پوش و مسلح وارد قم شد و پس از مانور كوتاهى در شهر، به بيرون دروازه بازگشت و در آنجا متوقف شد. 🔸هنوز چيزى از روز نگذشته بود كه خانۀ امام خمينى (كه مراسم عزا برپا بود) از جمعيت انباشته شد، به طورى كه ديگر جايى براى نشستن يا سرِپا ايستادن نبود. تودۀ مردم كه از دوردست‏ترين نقاط كشور، از شهر و روستا، راهى قم شده بودند به منزل امام رو آورده، در انتظار ديدار او ـ‏‏كه هنوز از اندرون بيرون نيامده‏بود‏‏ دقيقه‏شمارى مى‏كردند. سخنگويى روحانى بالاى منبر رفت و ضمن يادكردن از برنامۀ روشنگرانۀ حضرت امام صادق(ع) و مبارزات اساسى آن حضرت با دستگاه اموى و عباسى، به مسائل روز و اوضاع آشفتۀ ايران و خيانت‏هاى هيأت حاكمه به اسلام اشاره كرد كه ناگهان صداى صلوات نابجا و پى‏درپى، سخنان او را قطع كرد و موجب ناآرامى‏هايى در مجلس شد. 🔹مسئول امور بيرونى، فوراً به حضور امام خمينى شتافت و تشنج، ناآرامى و حركت‏هاى مرموزانه در مجلس را به آگاهى ايشان رسانيد. امام بى‏درنگ به بيرونى آمد و با استقبال گرم و پرشور مردمى كه در آنجا ازدحام كرده بودند روبه‏رو شد و در كنار منبر ـ‏‏در جايى كه تقريباً همۀ شركت‏كنندگان در آن مجلس بتوانند ايشان را ببينند‏‏ نشست. سخنگوى روحانى كه در بالاى منبر بود، سخنان خود را دنبال كرد و به بازگو كردن توطئه‏ها و نقشه‏هاى ضداسلامى و غيرملى دولت ايران پرداخت، ليكن بار ديگر صداى صلوات نابجا و مرموزانه، سخنان او را قطع كرد! امام، آقاى شيخ صادق خلخالى را كه در آنجا بود، به حضور طلبيد و به او به طور سرگوشى سخن‏هايى گفت. نامبرده فوراً پشت ميكروفن قرار گرفت و اعلام داشت: «توجه بفرماييد. حضرت آيت‏اللّه‏ مى‏فرمايند: به افرادى كه مأموريت اخلالگرى و ايجاد هرج و مرج در اين مجلس را دارند، اتمام حجت مى‏كنم كه اگر يك‏بار ديگر، حركت سوء و ناشايسته‏اى كه موجب اخلال در نظم و آرامش مجلس باشد، از خود نشان دهند و خواسته باشند از رسيدن سخنان آقايان خطبا به گوش مردم جلوگيرى كنند، فوراً به طرف صحن مطهر حركت مى‏كنم و در كنار مرقد مطهر حضرت فاطمۀ معصومه(ع) سخنانى را كه لازم است به گوش مردم برسد، شخصاً ايراد خواهم كرد.»... 🔸به دنبال اين برخورد قاطع، ديگر صدايى برنخاست، اخلالى روى نداد، نَفَس‏ها بريد! و سكون و آرامش، مجلس را فراگرفت و توطئه‏اى كه از طرف «ساواك» براى برهم زدن مجلس ترتيب داده شده بود، بدين‏گونه خنثى شد. گويندگان روحانى يكى پس از ديگرى منبر رفتند تا آنچه را كه لازم بود به گوش مردم برسانند و به بهترين نحو سخن گفتند و از روى جنايت‏ها و خيانت‏هايى كه رژيم شاه به اسلام و ايران كرده و مى‏خواهد بكند پرده برداشتند.(نهضت امام خمینی ج1 ص367-364) ◀️ادامه دارد.... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻جريان مدرسۀ فيضيه 🔴فروردین خونین/4 🔹بعدازظهر آن روز (دوم فروردين 1342 ـ 25 شوال 1382) مجلس سوگوارى در مدرسۀ فيضيه برقرار بود و از آنجا كه مدرسۀ مزبور، در كنار صحن مطهر و در ميدان آستانه قرار دارد ـ كه قهراً محل گذر و رفت و آمد زوار و مسافران مى‏باشد‏‏ مجلس مزبور با ازدحام كم‏نظيرى تشكيل شده بود. تمام صحن حياط، بالكن‏هاى طبقۀ دوم و شبستان‏هاى مدرسه از جمعيت انباشته بود. 🔸در ميان شركت‏كنندگان همه‏گونه افراد: پير، جوان، شهرى، روستايى، روحانى، فرهنگى، دانشگاهى، نظامى، بازارى، كارگر، پيشه‏ور، كشاورز و ... به چشم مى‏خورد؛ ليكن اكثريت شركت‏كنندگان را دهاتى‏ها و روستانشينانى تشكيل مى‏دادند كه از امور سياسى و جريانات روز يا بكلى بى‏اطلاع بودند و يا آنكه خيلى سردر نمى‏آوردند. 🔹قيافه‏هاى مرموز، غيرعادى، اهريمنى كه از آنها شرارت و هرزگى مى‏باريد نيز در ميان انبوه جمعيت، جلب‏نظر مى‏كرد و بنا به گفتۀ يك زائر، بوى زنندۀ الكل كه در فضاى مدرسه پيچيده بود، شامه‏ها را مى‏آزرد و انسان را به ياد ميكده‏هاى قديم تهران مى‏انداخت! 🔸كاميون‏هاى نظامى مملو از سربازان مسلح كه از روز پيش به قم آورده شده بود، با بوق‏زدن‏ها و گازدادن‏هاى ممتد و پياپى و ايجاد صداهايى گوشخراش و سرسام‏آور وارد شهر شد و در ميدان آستانه، مقابل مدرسۀ فيضيه ايستاد. عنوان «لشكر گارد ـ گردان مخابرات» كه روى كاميون‏ها نوشته شده بود، جلب‏نظر مى‏كرد. اطراف مدرسه و ميدان آستانه از مأموران انتظامى و به اصطلاح امنيتى موج مى‏زد و مدرسه كاملاً در محاصره قرار داشت. حركت‏هاى مرموزانه كه در داخل مجلس صورت مى‏پذيرفت، وجود افرادى با چهره‏هاى ناآشنا، خشونت‏بار، رعب‏انگيز كه بوى شراب از دهانشان بيرون مى‏زد، رفت‏وآمدهاى غير عادى، نقل و انتقالات نظامى در بيرون مدرسه، آمادگى مأموران انتظامى و ... همه حكايت از يك نوع توطئه خطرناكى مى‏كرد كه در شرف وقوع بود. 🔹در اين هنگام آقاى انصارى ـ‏‏گويندۀ معروف قم‏‏ بر عرصۀ منبر قرار گرفت و راجع‏به زندگى حضرت امام صادق(ع) و كوشش‏هاى دائم و دامنه‏دار آن حضرت در آگاه‏ساختن مردم به حقايق قرآن و مكتب تشيع و كارشكنى‏هاى شديد مخالفان و معاندان در مقابل آن حضرت داد سخن داد، آنگاه از حوزۀ علميۀ قم به عنوان «دانشگاه امام صادق» و «سربازخانۀ امام زمان» سخن به ميان آورد و رشتۀ سخن را به نقش حوزه‏ها در حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال ايران كشانيد كه يكباره صداى پرمهيب صلوات در فضاى مدرسه پيچيد و سخن او را قطع كرد! او بى‏اعتنا به اين صلوات بى‏مورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد كه بار ديگر صداى رعدآساى صلوات او را از سخن گفتن بازداشت! او گويا متوجه نقشه‏اى كه در كار بود نشده بود و به گمان اينكه مردم روى عدم تشخيص و توجه و به‏طور اتفاقى صدا به صلوات بلند كرده‏اند! از شنوندگان درخواست كرد كه بيجا صلوات نفرستند، هرگاه صلوات فرستادن لازم باشد، خود او دستور خواهد داد و ... به محض آنكه لب به سخن گشود، بار ديگر صداى صلوات طنين افكند! 🔸يك جوان پرشور روحانى به اسم «سيدرضا موسوى اردستانى» كه نزديك منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مى‏كند، به گمان آنكه تمام اين بساط زير سر همين يك نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يكباره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن سيد روحانى فرود آمد كه بكلى او را گيج و از خود بيخود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشت‏هاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد!(نهضت امام خمینی ج1 ص368-367) ◀️ادامه دارد.... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻فاجعه فیضیه 🔴فروردین خونین/5 🔹مردم كه متوجه روی‌دادن حادثه‏‌اى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر می‌كشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمی‌خاستند و می‌كوشيدند خود را به محل حادثه نزديك كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذله‏‌گويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يك دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارت‏‌بار به او خيره شده‏‌اند، به گفتۀ خودش «عوضى»! هستند كه براى برهم‏‌زدن مجلس و آشوبگرى به آنجا آمده‏‌اند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوب‌گرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شده‏‌ايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى می‌زنيم، سخنى می‌گوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملك و ملت را ...» صداى صلوات بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادن‏ها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يكباره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمان‏‌هايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمده‏‌ايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمی‌دهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشتۀ سخن را از كفَش ربود! او كه می‌ديد به هيچ‏‌وجه نمی‌تواند سخن بگويد و اوضاع وخيم‌تر از آن است كه فكر می‌كرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد. 🔸به محض آنكه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد رضاشاه كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفه‏‌شو! 🔹مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانه‏‌وار و وحشت‏‌انگيز، عربدۀ مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را بكلى كلافه و حيرت‌زده كرده بود! كسى نمی‌دانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركت‏‌كنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند! هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازه‏‌اى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت می‌گرفت و خارج شدن را دشوار می‌كرد. هركس می‌كوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد! 🔸ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عده‏اى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خون‏‌آشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره می‌زدند و حمله می‌‌كردند. 🔹دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز می‌كرد، يك شكل و يك قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباس‏هاى دهاتى شكل، هيكل‏‌هاى وحشت‏‌انگيز و زمخت همانند خوكِ پروارى، با چشمانى شرارت‏‌بار و خون‏‌گرفته، مست و مخمور، مشت‏ها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو می‌دويدند و عربدۀ «جاويد شاه»! می‌كشيدند! 🔸اين «گروه بی‌پدران» بنابر اظهار افراد وارد، غالباً زاييدۀ آميزش نامشروع مردها و زن‏‌هاى فريب‏‌خورده، هوسران و آلوده هستند كه پس از رها شدن در كنار كوچه و درب مسجد به شيرخوارگاه‏‌هاى شهردارى برده می‌شوند و در آنجا پرورش يافته، در دامان مزدوران بيگانه، درس شه‏‌پرستى می‌گيرند و آنگاه وارد ارتش شده، در گارد شاهنشاهى گمارده می‌شوند؛ و از آنجا كه از خدا، مذهب و اصالت و نجابت انسانى و خانوادگى خبرى ندارند و بی‌پدر و مادر واقعى می‌باشند، تنها گروهى هستند كه در ارتش به شاه وفادارند و تا سرحد پرستش نسبت به او عشق می‌ورزند. 🔹این گروه تحت تربيت جاسوس‏‌هاى امريكايى و اسرائيلى درس شه‏‌پرستى آموخته، از خداپرستى، وطن‌خواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمی‌دانستند، به اصطلاح افسران و درجه‏‌دارانى بودند كه عمرى از دسترنج توده‏‌هاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاك وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسان‏ها، به قم آمده بودند و به آن وحشيگری‌ها و درندگی‌هاى غيرانسانى دست می‌زدند.(نهضت امام خمینی ج1 ص370-368) ◀️ادامه دارد.... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻حماسه فیضیه 🔴فروردین خونین/6 🔸رياست آن «گروه بی‌پدران» برعهدۀ جلاد (معاون ساواك تهران) بود كه چند سال پيش متأسفانه در يك سانحۀ هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب فاجعۀ خونين فيضيه، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار می‌بيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات می‌باشد. 🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسۀ فيضيه آمده بود، با يك جفت دستكش سفيد به عنوان علامت‏‏ در زاويۀ ايوان يكى از حجره‏‌ها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى می‌كرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد. 🔸شه‏‌پرستان خون‏‌آشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنه‏اى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حمله‏‌ور شدند و با چوب‏‌هاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بى‏دفاع افتادند! 🔹روحانيان و محصلين مدرسۀ فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچ‏گونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمى‏دانستند كه غرض و انگيزۀ آن وحشی‌هاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدن‏‌ها چه می‌باشد، با يورش دژخيمانۀ آنان، در مقام دفاع برآمده، نردۀ طبقۀ دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حمله‏‌ور شدند. 🔸بارانى از سنگ و پاره‏‌آجر از طبقۀ دوم و پشت‏‌بام مدرسه به سوى شه‏‌پرستان باريدن گرفت، خون از سرهاى بسيارى از آنان فوران كرد، هيكل‏هاى زمخت و اهريمنى بعضى از آنان همانند لاشۀ خوك به زمين افتاد. آنان با آنكه همگى به «كلت» و «پارابلوم» مسلح بودند، از آنجا كه توطئه ملوكانه بر آن تعلق گرفته بود كه آنان را «دهقان»! و «كشاورز»! جا بزند، از به‏‌كار بردن آن خوددارى مى‏ورزيدند و فقط از چوب‏‌ها و دشنه‏‌هايى كه همراه داشتند، مجاز بودند استفاده كنند و نظر به آنكه روحانيان از طبقۀ دوم و پشت‏بام، آنان را با سنگ و آجر مورد هدف قرار می‌دادند، استفاده از آن دو اسلحۀ گرم ممكن نبود. 🔹«گروه بی‌پدران» از هر سو راه گريز در پيش گرفتند! عربده‏‌هاى مستانه به‏‌ آه و آخ و ناله تبديل شد! فرياد «تسليم، تسليم»، جاى «جاويد شاه» را گرفت. جالب قيافۀ سرهنگ بديعى (رئيس ساواك قم) بود كه دست‏‌ها را بالاى سرش گرفته بود و مرتب داد می‌زد: تسليم، تسليم! 🔸قهرمانان روحانى، بی‌اعتنا به اين «زوزه‏‌هاى عاجزانه» به حمله‏‌هاى دليرانۀ خود ادامه دادند و بارانى از سنگ و آجر براى لحظه‏‌اى قطع نمی‌شد، تا آنجا كه دژخيمان شاه، مجبور به عقب‏‌نشينى شدند و به شبستان شرقى مدرسه كه بين دو راهرو و درب خروجى قرار دارد پناه بردند؛ ليكن در آنجا نيز با سنگباران جوانان دانش‏‌آموز دبيرستان دين و دانش قم (كه در اتاقى كه به شبستان مزبور اشراف داشت سنگر گرفته بودند) مواجه شدند و به ناچار به راهروى خروجى كه سرپوشيده و محفوظ بود، پناه بردند و پس از لحظه‏‌اى با تنظيم و تشكل خاصى در حالى كه به شيوۀ ويژۀ خود، غريو مى‏كشيدند و صدا را از ته حلق بيرون می‌دادند با يورشى برق‏‌آسا به وسط صحن مدرسه ريختند و كوشيدند به هر طورى كه شده خود را به طبقۀ دوم برسانند و روحانيانى را كه آنجا سنگر گرفته بودند، از پاى درآورند؛ ليكن بارانى از سنگ و آجر آنان را به عقب‏‌نشينى مجبور كرد و عده‏اى از قهرمانان روحانى از طبقۀ دوم پايين آمده، با سنگ و چوب، شه‏‌پرستان زبون را تعقيب كردند و چيزى نمانده بود كه آنان را از مدرسه بيرون برانند و درب را ببندند كه غريو گلوله‏‌هاى مأموران انتظامى صحنه را عوض كرد! (نهضت امام خمینی ج1 ص372-371) ◀️ادامه دارد.... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
4_5820978182815222193.mp3
9.63M
⁉️آیا انتخاب آقای منتظری به عنوان قائم‌مقام رهبری؛ اقدامی قانونی بود؟! ❇️کتاب صوتی /٣ 🔹تعیین جانشین رهبری در زمانی که موقعیت کشور ثباتی نداشت و هر احتمال تلخی ممکن بود شاید مصلحتی داشته باشد اما آیا این اقدام از نظر قانونی نیز صحیح بود؟ 🔸برخی بزرگان هم‌چون مرحوم به صراحت این اقدام را غیرقانونی می‌دانستند اما پاسخ حامیان جانشینی آقای منتظری چه بود؟ ◀️پاسخ به سؤالات در این قسمت از کتاب صوتی -صفحات ۵٧-۵١ 🎙فصل اول از کتاب صوتی روزگار قائم‌مقامی ✳️به مناسبت 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
4_5825694413388515904.mp3
15.82M
مخالفت صریح امام با قائم‌مقامی منتظری و کارشکنی هاشمی رفسنجانی در برابر دیدگاه امام ❇️کتاب صوتی /۴ 🔹آقای پیش از انتخاب منتظری می‌دانست که امام با این انتخاب مخالف هستند اما با این وجود، به کار خود ادامه داد و هدف خود را علی‌رغم نهی صریح امام محقق و هزینه سنگینی را به سهم خود بر کشور تحمیل کرد. 🔸در این قسمت از کتاب صوتی خواهید شنید: ماجرای مخالفت‌های امام با قائم‌مقامی منتظری؛ قبل و بعد از انتخاب وی | کارشکنی و تقابل آقای هاشمی رفسنجانی در برابر دیدگاه صریح امام / صفحات ۶٨-۵٧ 🎙فصل اول از کتاب صوتی روزگار قائم‌مقامی ✳️به مناسبت 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
image_2022-03-23_06-05-31.png
703.7K
🔆سند نامه مرحوم آیت‌الله سیدمجتبی رودباری گیلانی به مرحوم آیت‌الله ضیابری 📸سند نامه‌ای که در آن به استقبال گرم علما و مردم نجف از امام اشاره شده است. آیت‌الله خویی روز دوم حضور امام در عراق فرزندان خود را به عنوان نمایندگان بیت خویش به محضر ایشان اعزام کردند. 🖊نگارنده این نامه؛ مرحوم آیت الله سید مجتبی رودباری گیلانی از علمای برجسته رشت بود که در آن زمان در حوزه علمیه نجف حضور داشتند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
image_2022-03-23_06-06-14.png
462.2K
📸صفحه دوم از سند نامه آیت‌الله سیدمجتبی رودباری با ورود امام اعلی الله مقامه الشریف به نجف؛ آیت‌الله خویی در همان شب اول به دیدار ایشان آمدند. در بخشی از این نامه می‌خوانیم:«مطلعین می‌گویند چنین استقبالی برای کسی در نجف سابقه ندارد.» 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری1.png
291.7K
سخنرانی موج‌آفرین مرحوم آیت‌الله ری‌شهری در زابل لیله مورخه ١٣ /٩ /۵٧ پس از سخنرانی تحریک‌آمیز یکی از وعاظ به نام (از اول محرم به زابل وارد شد)، در مسجد حکیم تعدادی از حاضرین که اکثرا دانش‌آموز بودند به خیابان آمده و ضمن دادن شعارهای مضره به مسجد شریف زابل رفته و پس از استماع سخنرانی شخصی به نام حاجی علوی با دادن شعار به مسجد حکیم و متفرق گردیدند. به دنبال پخش تعدادی اعلامیه دست‌نویس مبنی بر اعتراض به حوادث تهران و اعلام تعطیل تا عاشورا از صبح روز جاری تعدادی از دانش‌آموزان دبیرستان با تعطیلی کلاس‌ها و نیز تعدادی معدود از بازاریان در مسجد حکیم اجتماع نموده‌اند که تا این ساعت از خروج آنان از مسجد به وسیله مأمورین جلوگیری گردیده است. ضمنا بازار زابل از صبح روزجاری تعطیل می باشد سازمان زابل اعلام داشته برابر اخبار واصله تعدادی کفن و تعدادی وجه جهت سید محمدتقی حسینی طباطبایی واعظ افراطی زابل از مشهد ارسال شده و یادشده بین مردم تقسیم نموده است. مراتب جهت استحضار اعلام می گردد به رئیس سازمان زابل دستور داده شد سید محمدتقی حسینی طباطبایی پیش‌نماز مسجد را در شورای تأمین فرمانداری احضار و تذکرات لازم به او داده شود... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری2.png
383.5K
مرحوم آیت‌الله ری‌شهری در صف اول تظاهرات انقلابی در ساعت حدود ١٨:٠٠ روز ١۴ /٩ /۵٧ ابتدا سید محمدتقی حسینی طباطبایی در مسجد حکیم که تعداد حدود دو هزار نفر از طبقات مختلف مردم که اکثریت آنان را افراد جوان و دانش آموزان دبیرستان تشکیل می دادند سخنرانی نموده و در مورد اجتماع صبح روز ١۴ /٩ /۵٧ که سبب ترس او گردیده بود اظهار داشت نباید در خیابان شعارهای تند می دادید و سپس اجتماع کنندگان را دعوت به حفظ نظم و آرامش در تظاهرات خود نموده و گفت هرکدام از ما به نوبه خود یک پلیس است و باید از هر لحاظ مرتب باشیم و شعارها یکسان باشد. پس از وی شیخ که گفته می شود داماد یکی از آیت‌الله‌های مشهد بوده و تألیفاتی از جمله عدالت از دیدگاه شیعه، راه شناخت خدا، آگاهی و مسئولیت و داستان‌های علمی دارد منبر رفته و شروع به سخنرانی و ایراد مطالب تحریک‌آمیز نموده و پس از نوحه‌خوانی توسط احمد رضایی آنگاه سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی دستور داد که بیرون بروند و خیلی مرتب راه بیفتند و ضمن راهپیمایی که خودش (سید محمدتقی) و سید حسین قریشی و شیخ محمد محمدی در رأس صنوف قرار داشتند... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری3.png
315.5K
سخنرانی انقلابی مرحوم آیت‌الله ری‌شهری به روایت ساواک در ساعت حدود ١٨:٠٠ روز ١۶ /٩ /۵٧ ابتدا سید محمدتقی حسینی طباطبایی سخنرانی (در مسجد حکیم زابل) و عنوان نمود که تلفن‌های زیادی به وی شده که بعضی تهدیدآمیز، اخطارآمیز و نیز استدعاآمیز بوده که در صورت پیش آمدن حادثه‌ای برای بچه‌های آن‌ها سید محمدتقی را مقصر و مسئول می‌دانند و در این زمینه ضمن سلب مسئولیت از خود در صورت وقوع هرگونه حادثه‌ای افراد را تحریک به ادامه به اصطلاح در راهی که باید بروند و در پیش دارند نمود و سپس شروع به سخنرانی تحریک‌آمیز تحت عنوان تفسیر واژه دعا و کج معنا کردن آن به منظور رفع مسئولیت‌ها نموده و در تمام مدت سخنرانی مردم را تحریک و تشویق به و در راه حکومت به اصطلاح اسلامی به می‌نمود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
image_2022-03-23_07-19-59.png
241.1K
ممنوع‌المنبر شدن مرحوم آیت‌الله ری‌شهری محمد محمدی نیک[معروف به ری‌شهری] فرزند اسماعیل بعلت سخنرانی خلاف ممنوع المنبر گردیده در صورت ورود بمنطقه استحفاظی از سخنرانی وی جلوگیری اعمالش مراقبت نتیجه اعلام. رضوانی آقای سمیعی نام وی در لیست وعاظ ممنوع المنبر ثبت و منابع در زمینه مراقبت وی در صورت ورود بمنطقه توجیه شوند. ٣۶.١٢.١۵ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم ری شهری4.png
231.4K
سخنرانی انقلابی مرحوم آیت‌الله ری‌شهری در همدان موضوع: شیخ محمد محمدی نیک [معروف به ری‌شهری] فرزند اسماعیل ۵۶.۶.١٧ نامبرده بالا که هم اکنون در مساجد جوانان و حاج آقا تراب به منبر می‌رود سخنرانی‌های تحریک‌آمیز می‌نماید با توجه به اینکه قبلاً به وسیله مأمورین تذکر لازم به وی داده شده بود علیهذا مشارالیه به رویه خود ادامه می‌دهد خواهشمند است دستور فرمایند یاد شده بالا را همراه مأمورین آن شهربانی به این سازمان اعزام و از منبر رفتن وی جلوگیری به عمل آید. رئیس سازمان اطلاعات و امنیت شهرستان نهاوند- دارائی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
عالم مجاهد پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی به مناسبت ارتحال آیت‌الله ری‌شهری 🔹نامه امام خمینی به مرحوم آیت‌الله ری‌شهری جهت برخورد قاطع با باند سیدمهدی هاشمی 🔸موافقت امام با پیشنهاد مرحوم ری‌شهری مبنی بر لزوم تبعید داماد آقای حسینعلی منتظری 🔹پاسخ حکیمانه امام به درخواست عفو مشروط داماد آقای حسینعلی منتظری 🔸پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مناسبت عالم متقی و مجاهد مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین ری‌شهری 🎥روایت مرحوم آیت‌الله ری‌شهری ازحمایت‌های خلاف قانون آقای منتظری از فامیل خود و توصیه هاشمی رفسنجانی به اغماض در برخورد با جنایات سیدمهدی هاشمی 🎥روایت مرحوم آیت‌الله ری‌شهری از تشکیل اولین اتاق جنگ و داوطلب شدن مقام معظم رهبری برای اعزام به جبهه 🔹سخنرانی موج‌آفرین مرحوم آیت‌الله ری‌شهری در زابل 🔸مرحوم آیت‌الله ری‌شهری در صف اول تظاهرات انقلابی 🔹سخنرانی انقلابی مرحوم آیت‌الله ری‌شهری در همدان 🔸ممنوع‌المنبر شدن مرحوم آیت‌الله ری‌شهری 🔹سخنرانی انقلابی مرحوم آیت‌الله ری‌شهری به روایت ساواک 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
4_5827848300832754049.mp3
11.63M
اذعان به ساده‌لوحی منتظری؛ از اسناد سفارت آمریکا تا پدر آقای منتظری ❇️کتاب صوتی /۵ 🔹پدر آقای منتظری خطاب به سردار مسجدیان:«پسر مرا نکنید! این‌قدر نگویید قائم‌مقام رهبری، ایشان نمی‌تواند!! پدرش روحانی نبود ولی عبا و عرق‌چین می‌گذاشت و مسأله شرعی می‌گفت. من از دو لب مبارک این مرد بزرگوار این مطلب را شنیدم که می‌گفت: 🔸من می‌دانم، پسرم به درد دو چیز می‌خورد: یک، برود در حوزه درس بخواند. دوم، به درد این می‌خورد که در سال سه چهار ماه بیاید در زمین‌های من کند. شما بچه من را بهتر می‌شناسید یا من؟! 🔹در این قسمت از کتاب صوتی خواهید شنید: ساده‌لوحی آقای منتظری در کلام شخصیت‌های مختلف/ صفحات ٧۵-۶٨ 🎙انتشار فصل اول از کتاب صوتی روزگار قائم‌مقامی ✳️به مناسبت 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
4_5830100100646439477.mp3
15.03M
هشدارها نسبت به نفوذ سیدمهدی قاتل در بیت آقای منتظری ❇️کتاب صوتی /۶ هشدارهای امام خمینی قدس سره الشریف نسبت به شخصیت خطرناک سیدمهدی هاشمی مدت‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ابراز شد. ایشان در سال ١٣۵۶ به صراحت وی را «قاتل» نامیدند و اطرافیان خود را از حمایت از وی بازداشتند. 🔹در این قسمت از کتاب صوتی خواهید شنید: نفوذ سیدمهدی هاشمی در بیت آقای منتظری و هشدارهای امام نسبت به شخصیت خطرناک وی/ صفحات ٨۴-٧۵ 🎙انتشار فصل اول از کتاب صوتی روزگار قائم‌مقامی ✳️به مناسبت 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
📸اطلاع‌نگاشت: چرا تشکیک‌های بیت آقای منتظری در خصوص صحت نامه 1.6 بی‌اساس است؟ 🔹1. موجود بودن دست‌خط امام 🔸2. تأیید بزرگان انقلاب اسلامی و مدافعان و یاران دیرین آقای منتظری 🔹3. تصریح آقای منتظری به وصول نامه 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴قائم مقام و حمایت از جلاد 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری 🔹سیدمهدی هاشمی یکی از جدی‌ترین عناصر نفوذی در بدنه بود که به اصرار جناب آقای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وارد شد. 🔸جواد منصوری اولین فرمانده کل سپاه در این رابطه می‌گوید: «شخص آقای منتظری به من خیلی اصرار کردند که از وجود در سپاه استفاده کنید. ما سعی می کردیم طفره برویم. آقای منتظری صراحتا می گفت: «مهدی هاشمی از خیلی از شما ها لایق‌تر است.» و خیلی محکم از مهدی هاشمی دفاع می کرد.» (روزگار قائم مقامی، ص 76) 🔹جنایات سیدمهدی هاشمی پیش از آغاز شد و البته امام خمینی (قدس سره الشریف) نیز به خوبی وی را می‌شناختند و به واسطه عاملیت در قتل و برخی اقدامات ناروای دیگر، نسبت به وی ذهنیتی کاملا منفی داشتند. البته بعضی از شخصیت‌های انقلابی این شناخت را نداشتند و هنگامی که وی در زندان‌های بود در کلیسای به حمایت از وی تحصن کردند. حجت‌الاسلام و المسلمین با مشورت ایشان در تحصن شرکت نکردند. امام در پاسخ مشورت ایشان فرموده بود: 🔸« [آیا] می‌خواهید بروید برای یک «قاتل» تحصن کنید؟»(همان ص81-80) 🔹خط و مشی انحرافی و جنایت بار مهدی هاشمی در پوشش حمایت همه جانبه آقای منتظری در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه یافت. او در آخرین روزهای قبل از مجازات، به ترور اعتراف کرد. 🔸حجت الاسلام احمد سالک در این باره می گوید: تا من وارد مجلس شورای اسلامی شدم، دیدم آقای ربانی املشی می لرزد! من ایشان را در بغل گرفتم. می لرزید! به من گفت آقای سالک، مهدی هاشمی من را کشت! 🔹این جمله آقای ربانی املشی به من هست. بعد از این هم فوت کرد. کشتن همیشه با طناب نبود. توی چاه کردن شیخ قنبر و... از این کارها هم می کردند. [سم] می ریزند در استکان فرد، غذایی را آلوده می کنند. آقای ربانی املشی... من را در بغل گرفته بود و می‌لرزید، به من گفت آقای سالک، شاهد باش، مهدی هاشمی من را کشت!» (همان ص 89) 🔸جنایات سیدمهدی هاشمی تمامی نداشت و تنها راه برای مهار او، برخورد قاطع و قانونی با وی بود. مدارک و مستندات فراوانی علیه او وجود داشت و پس از دستگیری شواهد متقنی برای مردم آشکار گردید اما آقای قائم‌مقام به هیچ‌وجه حاضر به پذیرش تخلفات آشکار برادرِ داماد خود نبود. 🔹آیت الله مسعودی خمینی درباره حمایت منتظری از مهدی هاشمی می گوید: «... چندی بعد اجسادی را در تلویزیون به نمایش گذاشتند. که مربوط به جنایات باند مهدی هاشمی بود. در این حال بنده و آقای حاج و آقای و چند تن دیگر از طرف ماموریت یافتیم که نزد آقای منتظری برویم و با ایشان صحبت کنیم. وقتی نزد ایشان رفتیم، گفتیم که ما نزد شما آمده ایم تا تقاضایی بکنیم. شما الآن به عنوان قائم مقام هستید، بیایید و آقا سیدهادی و سید مهدی و افراد آنها را رها کنید. بعد به ایشان یادآوری کردم که آیا یادتان هست که در منزل آقای پسندیده یقه شما را گرفتم و گفتم که این باند حیثیت شما را به باد خواهند داد. شما فرمودید: « منزل ما را چه کسی اداره کند؟ » دیدید که مسائل پشت پرده این گروه افشاء شد و فیلم جساد قربانیان باند مهدی هاشمی را تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از صحبت‌های فروانی که با ایشان کردیم، ایشان ابراز کرد که من هنوز قبول ندارم که سید مهدی آن قدرها هم که شما می گویید، فرد بدی باشد!»(همان ص86) 🔸جناب آقای منتظری، که آه سوزناکی برای جلادهای منافق بلند می‌کرد از حمایت سیدمهدی هاشمی نیز دست نکشید و با این وجود، نظام اسلامی بدون در نظر گرفتن جایگاه جناب آقای منتظری عدالت را در خصوص سیدمهدی هاشمی و باند جنایتکارش اجرا کرد و در تاریخ 6مهر1366 او را به سزای اعمالش رساند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم|| دیدگاه ویژه مرحوم پیرامون کتاب 🔴 | سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری 🔻مرحوم آیت‌الله یزدی: 🔹کتاب روزگار قائم‌مقامی به گونه‌ای مستند شده که به هیچ وجه قابل انکار نیست و برای مخاطب قطع‌آور است. 🔹این کتاب کار بسیار سنگینی بود که انجام دادید و بسیار جای تقدیر و تشکر دارد. 🔸این کتاب برخی شبهات را برای خود من رفع کرد؛ حتی در مواضعی که خود من کم و بیش در آن حضور داشتم. 🔹ویژگی مثبت کتاب این است که بسیار مستند است. جوری مستند شده که به هیچ وجه قابل انکار نیست و برای مخاطب قطع‌آور است. ◀️ راه‌های تهیه کتاب: 🏢 تهران، خیابان انقلاب اسلامی بین خیابان فخر رازی و خیابان دانشگاه، پلاک 1210 📞تلفن: 22579192_021 🏢قم، چهارراه قرآن و عترت، روبروی مدرسه حجتیه، کتابفروشی انتشارات کیهان 📞تلفن: 37741698-025 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️هشدار آیت‌الله مشکینی به آقای منتظری 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری آیت الله مشکینی رئیس مجلس خبرگان رهبری، یک ماه قبل از انتخاب ایشان به قائم مقامی رهبری، طی نامه ای به تاریخ۱۳۶۴/۷/۱ نسبت به اطرافیان و بیت آقای منتظری اعلام خطر کرده و باصراحت ایشان را به پاک کردن اطرافش از افراد فاسد دعوت کرده است: «نظر اغلب دوستان برای روز مبادا شمایید، لكن با یک نگرانی خاص از ناحیه بعضی حواشی آن جناب، که متأسفانه به قول آن مرحوم، مراجع قبلی پس از مر گرفتار می شدند و شما قبل از آن. من در این باره لامتثال امر، کلی می گویم که پیوسته از دوستان صمیمی تان اظهار ناراحتی می شنوم.»(روزگار قائم مقامی، ص۸۶) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
❎حذف آیت الله ربانی املشی، که بیت آقای منتظری به انقلاب کرد 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری 🔹ازدواج احمد منتظری با زهرا ربانی املشی در سال ۱۳۵۶ موجب خویشاوندی آیت‌الله ربانی املشی با آقای منتظری و صمیمیت و ارتباط بیش از پیش آن دو گردید. 🔸همین مساله باعث شد تا آیت‌الله ربانی فعالیت‌های مثبتی را در دفتر و بیت منتظری آغاز کند. سیدمهدی هاشمی که از این اقدامات، سخت به وحشت افتاده بود، درصدد برآمد با روش های مخصوص خودش جلوی فعالیت‌های آیت‌الله ربانی را بگیرد و او را به وسیله سم، مبتلا به سرطان کرده و در روز ۱۷ تیر۱۳۶۴ به شهادت رساند. 🔹 " سیدمهدی هاشمی در آخرین خود در مورد شهادت آیت‌الله ربانی املشی چنین اقرار می‌کند: 🔸در رابطه با قتل مرحوم ربانی، قضیه بدین ترتیب بود که بعد از قضيه مجلس خبرگان و آمدن آقای ربانی املشی خدمت آیت الله منتظری در رابطه با جریانات آینده رهبری،چند ماه بعد از خبرگان - که دقیقا یادم نیست چه زمانی بود - روزی با آقای...(در کتاب خاطره ها حذف شده است) در تهران در منزل قبلی ایشان گویا اختیاریه بود، صحبت کردیم که چگونه یک ضربه به ایشان بزنیم. 🔹گفت: ما وسایل و امکانات سنتی و داروهای مسموم کننده و سرطان‌زا در اختیار داریم که می‌توان به صورت نامرئی فرد را مسموم نمود که در اثر این به سرطان گشنده مبتلا خواهد شد. پس از بحث و بررسی این شیوه به نظرمان مطلوب افتاد. 🔸برای اجرای قضیه، او گفت: یکی از افراد ما که شک دارم منظورش فلانی یا فلانی بود به تازگی با آقای... ارتباط یافته بودند، البته رفاقت قبلی داشتند. وی از نظر کار با نهضت‌ها به تازگی در اختیار آقای... قرار گرفته بودند. 🔹می‌گفت: می‌توانند با آقای ربانی در تماس و ارتباط قرار گیرند. من دقيقا سؤال نکردم شیوه ارتباطی آنان چگونه است ولی آقای... با ضرس قاطع مدعی بود که رابطه گرفتن برای او آسان است. 🔸در مورد شیوه عمل مدعی بود پس از ۱۵ یا ۲۰ روز پس از استعمال و استشمام مواد مزبور طرف تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. مدتی بعد که به قم آمده بود، گفت:عمل انجام گرفته است.»( خاطره ها، ج۴، ص۴۲۷) 🔹همچنین حجت الاسلام احمد سالک در این باره می گوید: تا من وارد مجلس شورای اسلامی شدم، دیدم آقای ربانی املشی می‌لرزد! من ایشان را در بغل گرفتم. می‌لرزید! به من گفت آقای سالک، مهدی هاشمی من را کشت! این جمله آقای ربانی املشی به من هست. بعد از این هم فوت کرد. کشتن همیشه با طناب نبود. توی چاه کردن شیخ قنبر و... از این کارها هم می‌کردند. سم می‌ریزند در استکان افراد، غذایی را آلوده می‌کنند. آقای ربانی املشی... من را در بغل گرفته بود و می‌لرزید، به من گفت آقای سالک، شاهد باش، مهدی هاشمی من را کشت!» 🔸یک هفته بعد، بحث قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شد و رحلت آیت الله کی املشی از هزینه هایی بود که دفتر آقای منتظری به انقلاب تحمیل کردند. (روزگار قائم مقامی، ص۸۹ - ۸۸) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزگار قائم مقامی - فصل اول قسمت 6.mp3
9.59M
ماجرای قتل مرموز آیت‌الله ربانی املشی به دست باند سیدمهدی هاشمی ❇️کتاب صوتی /7 مرحوم ربانی املشی با بصیرتی مثال‌زدنی تلاش داشت تا با استفاده از راه‌های مختلف بیت آقای منتظری را از عوامل آلوده نجات دهد اما باند سیدمهدی هاشمی با شیوه‌ای ناجوانمردانه و مخوف ایشان را به شهادت رساند. 🔹در این قسمت از کتاب صوتی خواهید شنید: ماجرای فعالیت‌های شهید ربانی املشی برای پالایش بیت منتظری و شهادت ایشان به دست ایادی سیدمهدی هاشمی 🎙انتشار فصل اول از کتاب صوتی روزگار قائم‌مقامی ✳️به مناسبت 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db