eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1هزار ویدیو
653 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
منتظری و خدشه در مقام علمی و اجتماعی امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/20 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 در بخش از خاطرات منسوب به آقای منتظری آمده است: ... همه مراجع برای فاتحه گرفتند و هر کدام به تناسب‌ موقعیت‌ خود زودتر اعلام فاتحه می‌کردند آیت‌الله خمینی شاید نفر پانزدهم، شانزدهم بود‌ که‌ اعلام فاتحه کرد...(خاطرات ص189) 🔸 در نقد این کلام؛ استاد سیدحمید روحانی چنین می نویسد: در این فراز از‌ خاطرات‌ تلاش‌ شده است، به شکل مرموزی مقام علمی‌ و اجتماعی‌ را به زیر سؤال ببرد و او را از نظر مقام و موقعیت در‌ حوزه‌ قم در رده «پانزدهم، شانزدهم‌» بنمایاند‌ که لابد‌ در‌ ردیف‌ فضلای تراز دوم حوزه قرار داشته‌ است‌!! در صورتی که اعلام فاتحه از طـرف امام پس از دیگران نه‌ به‌ تناسب موقعیت، بلکه روی ادب و بود که نمی‌خواست در‌ برپایی‌ مراسم بزرگداشت، معارض دیگران باشد‌. اصولا‌ دأب امام در این‌گونه برنامه‌ها این بود که می‌گذاشت همه کسانی که برآنند‌ مراسمی‌ برپا دارند، برنامه خود را‌ اعلام‌ کنند‌ و به انجام برسانند‌، آنگاه‌ که برپایی مراسم از‌ طرف‌ این و آن به پایان می‌رسید و دیگر از طرف کسی اعلام فاتحه نمی‌شد، امام مراسمی‌ برپا‌ می‌داشت. 🔹 نگارنده(حجت الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی) به یاد دارد که‌ در‌ پی درگذشت‌ آقای‌ حکیم‌ در نجف اشرف در‌ سال 1349، آنگاه که مراجع تراز اول و دوم، فضلا و اساتید حوزه، طلاب برخی شهرها و کشورها‌ و حتی‌ اصناف بازار مراسم فاتحه برپا کردند‌، امام‌ آخرین‌ نفری‌ بود‌ که برای آن‌ مرحوم‌ مراسم بزرگداشتی گرفت و دستور داد که در اعلام مراسم از طرف او، نام او را بدون‌ هیچ‌گونه‌ عناوین‌ و القابی ببرند، شماری از جوانان عرب و طلاب به دفتر مؤذن هجوم‌ بردند و می‌خواستند گوینده را مورد ضرب و شتم قرار دهند که چرا از امام به صورت اهانت‌آمیز نام برده است. گوینده دست خط امام را به آنان ارائه داد که در‌ آن‌ تأکید شده بود از من جز به عنوان « » نام برده نشود. افق عرفانی و اخلاقی امام کجا و آن تحلیل‌های ناسوتی و دنیا‌‌زده کجا! (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 5 سال1384) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
منتظری و تضعیف علمای مشهد به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/21 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 بخش دیگری از خاطرات آقای منتظری در حقیقت طعنه و است که البته آقای منتظری آن را به امام نسبت می‌دهد: 🔸 یادم‌ است این داستان را برای من نقل کردند،ایشان‌ فرمودند: مرحوم الحسن_اصفهانی که فوت شد، علمای مشهد جمع شدند که‌ مرجع معین کنند، یکی‌ از‌ آقایان در آن جلسه می‌گوید آقای حاج آقا حسین قمی برای‌ مرجعیت خوب است ولی ریشش دست پسرش آ سید مهدی است،آقای بروجردی‌ هم‌‌ خوب است ولی ریشش دست‌ حاج‌ آقا روح اللّه است، ما بیاییم آسید محمود شاهرودی را معین بکنیم که در اختیار خودمان باشد...مرحوم آیت اللّه آقای حاج میرزا مهدی‌ اصفهانی‌‌ (رحمت اللّه علیه)در‌ آن‌ جلسه گفته بودند پس این جلسه ما از جلسه کمتر نیست. ما آمده‌ایم ببینیم چه کسی اعلم و است یا اینکه ببینیم چه کسی ریشش دست‌ ماست‌... .(خاطرات ص190) 🔹 این‌ داستان را از قول در خاطرات‌ آورده‌اند،لیکن اگر به‌ راستی چنین داستانی را بازگو کرده چرا لحظه‌ای اندیشه نکرده است که چگونه‌ امام در سخنرانی‌های عمومی‌ و یا‌ نیمه‌ عمومی‌ خود هیچ‌گاه به بازگو کردن این‌ داستان نپرداختن و حتی به آن اشاره‌ نکردند؟!آیا خردمندان و عقلای قوم هر‌ آنچه می‌شنوند ‌ ‌بی‌تأمل و نسنجیده بر زبان می‌آورند؟ 🔸دور از نظر نیست که در‌ ارتباط‌ آقای‌ منتظری با هم‌ آزردگی خاطری بوده است که به آوردن‌ این داستان و یا ساختن آن ‌‌به‌ نام امام‌ منجر گردیده است؟!در این داستان نه‌ تنها علمای مشهد به زیر‌ سؤال‌ رفته‌اند‌، بلکه مرحوم حاج آقا حسین قمی و آقای بروجردی نیز مورد اهانت قرار گرفته‌اند. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 16 تابستان1387) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی از حمله هواداران شریعتمداری به بیت امام خمینی نقش هواداران شریعتمداری در اغتشاشات ابتدای انقلاب اسلامی/2 🔹در تاریخ 14دی‌ماه ۱۳۵۸ شماری از عناصر ، ، ، ، ، سرمایه‌دار و دیگر عناصر وابسته به سازمان که زیر عنوان « » فعالیت می‌کردند با چوب و چماق و دشنه و کارد به خیابان‌های قم ریختند، عابرین بی‌گناه را مورد ضرب و شتم قرار دادند، سرها و دست‌ها شکستند، به مغازه‌های مردم حمله کرده شیشه‌های مغازه‌ها را خرد کردند و بسیاری از اجناس فروشگاه و داروخانه را از بین بردند و آنگاه با کمال وقاحت به طرف منزل امام یورش بردند و به مقام امامت و قیادت جسارت کردند که در حقیقت جسارت به ملت ایران و مستضعفین جهان بود. 🔸برای آگاهی بیشتر از تراژدی ننگینی که آن روز ساختند از دفتر خاطراتم کمک می‌گیرم و یادداشت‌های آن روز خود را عینا در اینجا می آورم: 🔹« جمعه ۱۵ صفر/1400 - 14 دی‌ماه/۱۳۵۸ » «... امروز ساعت ۱۲ ظهر صدها نفر از چماق به دستان ضدانقلاب مركب از فدائیان ضدخلق، حزب کثیف دموکرات کردستان، باقیمانده‌های ساواک و دیگر عناصر وابسته به رژیم واژگون شده طاغوتی با .4 دستگاه اتوبوس وارد قم شدند و با شعار: رهبر ما شر یعتمدار زنده باد شریعتمدار 🔸با چوب و چماق تراژدی خونین چماق به دستان طاغوتی و خاطره شوم شترسواران را به نمایش گذاشتند. هر کسی را که بر سر راه خود دیدند به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند، به مغازه‌های مردم حمله کردند و بسیاری از شیشه‌های مغازه‌ها را شکستند و اجناس مغازه‌ها را خورد کردند، پیرمرد کفاشی را که در خیابان ارم مغازه دارد به شدت مجروح نموده فرق او را شکافتند و مغازه کفاشی او را در هم کوبیدند، عکس امام را هر جا که یافتند به انتقام پاره کرده به جای آن عکس را نصب کردند و آنگاه به خانه امام یورش بردند که با عکس‌العمل شدید پاسداران مواجه گردیده عقب‌نشینی کردند. 🔹رعب و وحشت بسیاری از زنان و کودکان را فرا گرفته بود و بعضی از پیر زنان را دیدم که به شدت می‌گریستند. اهالی با خشم و عصبانیت شدیدی به این صحنه ننگین می‌نگریستند و می‌رفتند که با حمله‌ای قهرمانانه کار چماقداران شریعتمداری را یک‌سره کنند ليكن ماشینی با بلندگو از طرف مردم را دعوت به صبر و متفرق شدن و عدم واکنش در مقابل این توطئه می‌کرد و این موجب شد که توده‌ها به خود اجازه عکس‌العمل ندهند. 🔸چماق به دستان آنگاه که به گمان خود انتقام شاه و اربابان آمریکائی او را از امام و مردم مظلوم قم گرفتند در ساعت ۲ بعدازظهر پا به فرار گذاشتند و صحنه را ترک کردند. ساعت ۳ بعدازظهر سیل جمعیت به طرف چهار راه بیمارستان و خیابان ارم سرازیر شد. ابتدا مردم به مغازه‌هائی که از طرف چماقداران در هم شکسته شده بود سرکشی کردند و یکایک جنایت‌های هواداران شریعتمداری را از نظر گذراندند. اینجا بود که احساسات مردم یک‌باره تحر یک شد و انبوه جمعیت دست به تظاهرات زدند شعارهای: 🔹حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله به جز امام خمینی ما رهبری نداریم 🔸کسی که رای نداده حق نظر نداره 🔹در فضا طنین افکند و به تدریج اوج احساسات بحدی بالا گرفت که یکباره شعار: شریعتمداری اعدام باید گردد مرگ بر شریعتمدار جای شعارهای پیشین را گرفت. هرجا عکس شریعتمداری دیده می‌شد به دست مردم پاره شد و عکس بزرگی از امام در چهار راه بیمارستان نصب گردید. 🔸و در این هنگام بار دیگر از طرف امام دستور آمد که مردم از دادن هرگونه شعار تحریک‌آمیز خودداری کنند و از اجتماع و ازدحام بپرهیزند. و این فرمان امام چند بار از بلندگوهای صحن مطهر و مساجد قم پخش شد و نیز ماشینی که با بلندگو در شهر می‌گردید مرتب آن را اعلام می‌داشت. (شریعتمداری در دادگاه تاریخ، صص182-180) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش هشتم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 در بخش از خاطرات منسوب به آقای منتظری آمده است: ... همه مراجع برای فاتحه گرفتند و هر کدام به تناسب‌ موقعیت‌ خود زودتر اعلام فاتحه می‌کردند آیت‌الله خمینی شاید نفر پانزدهم، شانزدهم بود‌ که‌ اعلام فاتحه کرد...(خاطرات ص189) 🔸 در نقد این کلام؛ استاد سیدحمید روحانی چنین می نویسد: در این فراز از‌ خاطرات‌ تلاش‌ شده است، به شکل مرموزی مقام علمی‌ و اجتماعی‌ را به زیر سؤال ببرد و او را از نظر مقام و موقعیت در‌ حوزه‌ قم در رده «پانزدهم، شانزدهم‌» بنمایاند‌ که لابد‌ در‌ ردیف‌ فضلای تراز دوم حوزه قرار داشته‌ است‌!! در صورتی که اعلام فاتحه از طـرف امام پس از دیگران نه‌ به‌ تناسب موقعیت، بلکه روی ادب و بود که نمی‌خواست در‌ برپایی‌ مراسم بزرگداشت، معارض دیگران باشد‌. اصولا‌ دأب امام در این‌گونه برنامه‌ها این بود که می‌گذاشت همه کسانی که برآنند‌ مراسمی‌ برپا دارند، برنامه خود را‌ اعلام‌ کنند‌ و به انجام برسانند‌، آنگاه‌ که برپایی مراسم از‌ طرف‌ این و آن به پایان می‌رسید و دیگر از طرف کسی اعلام فاتحه نمی‌شد، امام مراسمی‌ برپا‌ می‌داشت. 🔹 نگارنده(حجت الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی) به یاد دارد که‌ در‌ پی درگذشت‌ آقای‌ حکیم‌ در نجف اشرف در‌ سال 1349، آنگاه که مراجع تراز اول و دوم، فضلا و اساتید حوزه، طلاب برخی شهرها و کشورها‌ و حتی‌ اصناف بازار مراسم فاتحه برپا کردند‌، امام‌ آخرین‌ نفری‌ بود‌ که برای آن‌ مرحوم‌ مراسم بزرگداشتی گرفت و دستور داد که در اعلام مراسم از طرف او، نام او را بدون‌ هیچ‌گونه‌ عناوین‌ و القابی ببرند، شماری از جوانان عرب و طلاب به دفتر مؤذن هجوم‌ بردند و می‌خواستند گوینده را مورد ضرب و شتم قرار دهند که چرا از امام به صورت اهانت‌آمیز نام برده است. گوینده دست خط امام را به آنان ارائه داد که در‌ آن‌ تأکید شده بود از من جز به عنوان « » نام برده نشود. افق عرفانی و اخلاقی امام کجا و آن تحلیل‌های ناسوتی و دنیا‌‌زده کجا! (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 5 سال1384) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش نهم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 بخش دیگری از خاطرات آقای منتظری در حقیقت طعنه و است که البته آقای منتظری آن را به امام نسبت می‌دهد: 🔸 یادم‌ است این داستان را برای من نقل کردند،ایشان‌ فرمودند: مرحوم الحسن_اصفهانی که فوت شد، علمای مشهد جمع شدند که‌ مرجع معین کنند، یکی‌ از‌ آقایان در آن جلسه می‌گوید آقای حاج آقا حسین قمی برای‌ مرجعیت خوب است ولی ریشش دست پسرش آ سید مهدی است،آقای بروجردی‌ هم‌‌ خوب است ولی ریشش دست‌ حاج‌ آقا روح اللّه است، ما بیاییم آسید محمود شاهرودی را معین بکنیم که در اختیار خودمان باشد...مرحوم آیت اللّه آقای حاج میرزا مهدی‌ اصفهانی‌‌ (رحمت اللّه علیه)در‌ آن‌ جلسه گفته بودند پس این جلسه ما از جلسه کمتر نیست. ما آمده‌ایم ببینیم چه کسی اعلم و است یا اینکه ببینیم چه کسی ریشش دست‌ ماست‌... .(خاطرات ص190) 🔹 این‌ داستان را از قول در خاطرات‌ آورده‌اند،لیکن اگر به‌ راستی چنین داستانی را بازگو کرده چرا لحظه‌ای اندیشه نکرده است که چگونه‌ امام در سخنرانی‌های عمومی‌ و یا‌ نیمه‌ عمومی‌ خود هیچ‌گاه به بازگو کردن این‌ داستان نپرداختن و حتی به آن اشاره‌ نکردند؟!آیا خردمندان و عقلای قوم هر‌ آنچه می‌شنوند ‌ ‌بی‌تأمل و نسنجیده بر زبان می‌آورند؟ 🔸دور از نظر نیست که در‌ ارتباط‌ آقای‌ منتظری با هم‌ آزردگی خاطری بوده است که به آوردن‌ این داستان و یا ساختن آن ‌‌به‌ نام امام‌ منجر گردیده است؟!در این داستان نه‌ تنها علمای مشهد به زیر‌ سؤال‌ رفته‌اند‌، بلکه مرحوم حاج آقا حسین قمی و آقای بروجردی نیز مورد اهانت قرار گرفته‌اند. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 16 تابستان1387) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
میدان‌دار تحول 🔴قیام خون/16 ▫️این حالت تحرّک میدان‌داری، وارد میدان شدن، مطالبه کردن، آن هم مطالبه چیزهای بزرگ و مهم، در رفتار و در خُلق و خوی ملّت ما مطلقاً وجود نداشت؛ این را ایجاد کردند؛ همین ملّتِ خمود و تسلیم را تبدیل کردند به یک ؛ آن سخنرانی‌های پُرشور و توفنده‌ی امام، آن بیانهای خروشنده‌ی امام، آن چنان تکان داد این ملّت را که این ملّت تبدیل شدند به یک ملّت مطالبه‌گر؛ نمونه‌اش قضایای سال 41 است -که شروع نهضت، سال 41 بود- نمونه‌اش اجتماعات عظیم مردم در شهرهای مختلف است که بعد هم منتهی شد به ، و در پانزدهم خرداد [رژیم] با آن کشتار عظیم نتوانست این حرکت را متوقّف کند. باز هم اجتماعات مردم در طول زمان بود تا پایان دوران مبارزات؛ این یک تحوّل عجیبی بود که ایشان ایجاد کردند. (مقام معظم رهبری 14خرداد1399) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
شهید چمران خطاب به یکی از اعضای نهضت آزادی: اگر امام نبود شما پنجاه سال دیگر هم در زندان می‌ماندید و می‌پوسیدید! 🔴سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران 🔹«روزی به همراه دکتر خانه یکی از اعضای متمول در تجریش مهمان بودیم. صاحب خانه از دکتر پرسید شما چرا این همه از تجلیل می‌کنید و احترام می‌گذارید؟ 🔸دکتر چمران در پاسخ گفت: اگر امام نبود شما پنجاه سال دیگر هم در می‌ماندید و می‌پوسیدید و هیچ‌کار دیگری هم نمی‌توانستید انجام دهید. 🔹هیچ حزب سیاسی در کشور قادر نبود را ساقط کند. استدلال دکتر چمران هم این بود امام سازمان نانوشته‌ای از و در کل کشور دارد و با کمک آن‌ها انقلاب را به پیروزی رساند، بنابراین برای رسیدن به باید با امام همکاری کرد.»(مهدی چمران، تسنیم 13بهمن1398) 🔊رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
📍شهید چمران خطاب به یکی از اعضای نهضت آزادی: اگر امام نبود شما پنجاه سال دیگر هم در زندان می‌ماندید و می‌پوسیدید! 🔴سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران 🔹«روزی به همراه دکتر خانه یکی از اعضای متمول در تجریش مهمان بودیم. صاحب خانه از دکتر پرسید شما چرا این همه از تجلیل می‌کنید و احترام می‌گذارید؟ 🔸دکتر چمران در پاسخ گفت: اگر امام نبود شما پنجاه سال دیگر هم در می‌ماندید و می‌پوسیدید و هیچ‌کار دیگری هم نمی‌توانستید انجام دهید. 🔹هیچ حزب سیاسی در کشور قادر نبود را ساقط کند. استدلال دکتر چمران هم این بود امام سازمان نانوشته‌ای از و در کل کشور دارد و با کمک آن‌ها انقلاب را به پیروزی رساند، بنابراین برای رسیدن به باید با امام همکاری کرد.»(مهدی چمران، تسنیم 13بهمن1398) 🆔 @Bonyadtarikh
‍ 📌 تاریخی حجت الاسلام‌والمسلمین سید حمید به حضرت (ره) مورخ ۶۷٫۱۱٫۱۱ 💢بخش اول: 🔹محضر مبارک، مرجع عالیقدر جهان اسلام و رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی متع الله المسلمین بطول بقا وجوده الشریف امام عزیز و بزرگوارم با اهداء سلام معروض میدارد: 🔹پیام بلندپایه و روح بخش آن حضرت را همراه با رهنمودهای تاریخ و تاریخ ساز، با اشتیاقی فراوان دریافت کردم. آنچه درباره اینجانب مرقوم فرموده اید باید عرض کنم: «کم من ثنا جمیل لست اهلاله نشرته» از عواطف کریمه و تفقدات پدرانه آن امام بزرگوار کمال امتنان را دارم و از خداوند متعال می خواهم که نعمت آن وجود ذیجود را برای اسلام، مسلمانان و مستضعفان جهان مستدام بدارد. 🔸گفتن ندارد که همه پیام ها و رهنمودهای آنحضرت در حد خود بی مانند، سازنده، آموزنده و الهام بخش است، لیکن آنچه اهمیت و عظمت این پیام را فزونی می بخشد، این است که در پی گذشت هزاره ای ازبریدن و بیگانه شدن پیروان اسلام، به ویژه جامعه روحانیت، از تاریخ و غربت و مظلومیت تاریخ اسلام و تشیع، اکنون برای نخستین بار، از سوی مقام معظم مرجعیت شیعه، درباره اهمیت تاریخ و شیوه نگارش و تدوین آن، رسماً رهنمودهائی صادر می گردد و روی نگارش آن از زبان توده ها تأکید به عمل می آید. 🔸امام بزرگوار به حق آگاهند که در عرصه تاریخ نگاری گذشته، به ویژه در سده اخیر، آنچه که به نام «تاریخ» رقم خورده است، نه تنها از زبان توده ها نمی باشد، بلکه بیشتر، ساخته و پرداخته زبان و قلم دشمنان توده ها (ماسونها – کمونیستها و...) می باشد. 🔹توده های مستضعف و رهبران آنان که تاریخ سازان و تاریخ آفرینان راستین هستند، در عرصه این گونه تاریخ نگاریهای تحریف شده، حضور ندارند و یا با چهره های بدلی، قلابی و مسخ شده به صحنه آورده شده اند. 🔸ماسونها و کمونیستها و دیگر عوامل استکبار جهانی، به خوبی میدانند که اگر رویدادهای تاریخی از زبان توده ها ثبت شود، درسهای ارزنده، آموزنده پند آمیز و توفان خیز، به نسلها می دهد و تاج و تخت کاخ نشینان و منافع جهانخواران را با خطری جدی و ریشه ای، روبرو می کند. 🔹از این رو ناگزیرند که در راه تحریف تاریخ بکوشند و واقعیت ها را با بافته ها، پندارها و برداشت های نادرست، ناروا، انحرافی و افسانه ای وارونه سازند و با این گونه ترفندها و نیرنگ ها از تداوم حرکتها و انقلابها پیشگیری کنند. در طی سده پیشین که نهضتها و خیزشهای اسلامی آسایش و آرامش را از زورمداران و جهانخواران سلب کرده است، می بینیم که تاریخ نگاری، تدوین کتابهای درسی و آموزشی، برنامه‌های علمی و فرهنگی، حتی نگارش قصه کودکان در انحصار ماسونها و کمونیستها قرار گرفته است و شگردهائی از سوی آنان در راه فرهنگ زدائی، اسلام زدائی، شخصیت زدائی و بیگانه ساختن توده های مسلمان از تاریخ خونبار اسلام – که هر گام آن قیامی گلگون با رنگ و بوی عاشورا در خود دارد – به کار گرفته شده است. و در راه بدنام کردن پیشوایان مذهبی و رهبران نهضتهای اسلامی توطئه ها و نقشه هائی در دست اجرا قرار گرفته است. 🆔 @Bonyadtarikh
‍ 📌 تاریخی حجت الاسلام‌والمسلمین سید حمید به حضرت (ره) مورخ ۱۳۶۷٫۱۱٫۱۱ 💢بخش دوم: 🔹تنها در دهه 1340 در پی آغاز نهضت اسلامی آن امام عزیز، می بینیم که درباره سلسله جنبان حرکتهای سده پیشین، سید جمال الدین ، ده ها کتاب و مقاله نوشته شده است و در آن سیل تهمت، پیرایه و ناسزا به سوی آن شخصیت بزرگ اسلامی سرازیر گردیده است. و آنگاه که سوابق نویسندگان این کتابها و مقاله ها مورد بررسی قرار می گیرد، روشن می شود که بیشتر آنان ساواکی، ماسونی و کمونیست بوده اند و کمتر کسی از این دست نویسندگان را می توان یافت که سر در آخور غرب و شرق نداشته باشند. انگیزه آنان از آن هجوم قلمی و تبلیغاتی به سید جمال، زمینه سازی برای به زیر سوال بردن امام بزرگوار و قیام خونبار 15 خرداد 42 و پیشگیری از اوج و گسترش آن قیام اسلام ملت ایران بوده است. 🔸در این میان، دردمندانه، باید گفت که در حوزه های علمیه و در مجامع علمی اسلامی، علم تاریخ و نگارش آن، جایگاهی ندارد. 🔹در این مراکز، نه تنها و کمتر یافت می شود، بلکه کشش به مطالعه تاریخ و سیر در سرگذشت گذشتگان، هرگز وجود ندارد. در صورتی که تاریخ از دیدگاه قرآن کریم، منبع تفکر، درس عبرت برای خردمندان، نمایانگر حقایق، نشان دهنده فرجام جنایت کاران و ناباوران آیات الهی می باشد. و می بینیم که زینب کبرا، صدیقه صغرا (سلام الله علیها) در راه رساندن حماسه عاشورا به ابناء بشر و به همه نسلها، به اسارت تن در می دهد و رنجنهای فراوانی تحمل می کند. 🔸اگر در حوزه های علمیه و مجامع روحانی، ارزش و اهمیت تاریخ نگاری شناخته می شد و علل و اسباب شکست ها، ضعف ها و لغزشهای گذشتگان به درستی مورد ارزیابی قرار می گرفت؛ تاریخ نگاری در انحصار و در نمی آمد و امروز عناصر مرموزی که به ولایت فقیه اعتقاد ندارند و دین را از سیاست جدا می پندارند و بر این باورند که حکومت اسلامی تنها به دست حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) می تواند بنیان یابد و نیز آن دسته از خودباختگی که تز «اسلام منهای روحانیت» را دنبال می کنند هیچگاه نمی توانستند – همانند دوران مشروطه – خود را در پشت چهره مقامات روحانی پنهان سازند و در راه کنار زدن علما و روحانیان از صحنه و شعله ور ساختن آتش اختلاف توطئه کنند. اگر به فرمان قرآن کریم گوش فرا داده می شد و سرگذشت گذشتگان مورد بررسی و ارزیابی قرار می گرفت. امروز سرمایه داران تبهکار، روحانی نماهای نابکار و روشنفکر مأبهای جنایت کار نمی توانستند بازیگر میدان باشند و انقلاب اسلامی و ارزشهای آنرا به خطر اندازند. 🔹در دوران مشروطه این سه دسته مرموز دست در دست یکدیگر دادند و در آن برهه که رهبران مشروطه به قم هجرت کرده بودند، از فرصت بهره سوء گرفته توده ها را به درون کشاندند و نهضت عدالتخواهی را به بیراهه سوق دادند. 🔸امروز نیز این سه باند مرموز را می بینیم که در کنار یکدیگر ایستاده در راه آسیب رساندن به انقلاب اسلامی و کشاندن فرزندان انقلاب به کژ راهه به توطئه نشسته‌اند و برآنند که انقلاب اسلامی را زیر پای شیطان بزرگ ذبح کنند و من از شر آنها به خدا پناه می برم و از امام بزرگوارم استمداد می‌کنم. 🔹پدر عزیز و بزرگوارم حضرتعالی خود آگاهید که سرمایه داران در درازای تاریخ هماره رویاروی ایستاده بودند و از هیچ توطئه خیانت باری علیه راست قامتان تاریخ و رادمردان الهی کوتاهی نورزیدند. با پیامبران خدا جنگیدند، درب خانه عزت را بستند و خاندان عصمت و طهارات را خانه نشین کردند و به شهادت رساندند. بسیاری از حرکتها و نهضتها را با شکست روبرو ساختند. و امروز نیز باید گفت بزرگ برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران به شمار می آیند. اگر مبارزه ای قهرآمیز، همه جانبه و ریشه ای با آنان انجام نگیرد، انقلاب اسلامی در معرض خطری جدی و بنیانکن قرار می گیرد در آینده در برابر هجوم همه جانبه «مترفین» و زراندوزان، بی دفاع می ماند و رسالت مقدس اسلامی به پایان نمی رسد. 🔸بسم الله الرحمن الرحیم یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس صدق الله العلی العظیم.🔹 🆔 @Bonyadtarikh
📌حماسه ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز و گزارش هیأت ویژه نظام شاهنشاهی ⭐️ به مناسبت سالروز رویداد ۲۹ بهمن در تبریز 🔷 اگرچه عموما سرنوشت انقلاب ها، جنبش ها و حرکت‌های اجتماعی در مرکز رقم میخورد اما این بدین معنا نیست که حرکت‌های مردمی در دیگر شهرها، در تعیین سرنوشت جنبش های اجتماعی کم اثر و این حرکت ها فاقد مبانی تئوریک است. 🔶 تبلور عینی اهمیت و ویژگی و منطقه را در دوره معاصر، در همراهی مردم این شهر با به رهبری در سال های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ و می توان مشاهده کرد. در نهضت جریان اسلامی، شهر تبریز به عنوان یکی از مراکز ثقل فعالیت های انقلابی به شمار می آمد و در طول نهضت فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشت. بارزترین جلوه همراهی تبریز و مردمان آن با انقلاب اسلامی در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تجلی یافت. قیامی که در واقع اساس و بنیان قیام های بعدی قرار گرفت. مهمترین تاثیر این قیام، پاسخی عملی به ادعاهای بود که خود را مظهر وحدت ملی و سرنگونی‌اش را ناممکن می‌دانست اما توالی قیام های و تبریز نشان داد که عزم و اراده آهنینی برای براندازی رژیم محمدرضا شاهی استوار گشته است 🔷 در ۱۷ دی ۱۳۵۶ ، مقاله توهین آمیزی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و با نام مستعار منتشر ساخت. در این مقاله، با بیشرمی تمام به ، مرجع بزرگ شیعیان جهان، اهانت شده بود. در بررسی علل انتشار آن مقاله، در شرایط سیاسی-اجتماعی آن روز، آن هم در روزنامه سراسری می توان چنین استنباط کرد که مقاله فوق عکس‌العملی از سوی و عوامل وابسته وی علیه امام خمینی به عنوان رهبر نهضت اسلامی بوده است. 🔶 سلسله حوادثی را به دنبال داشت که به پیروزی منجر شد. بزرگداشت اربعین شهدای حماسه در قیام تاریخی تبریز متجلی شد و به دنبال آن برگزاری چهلم شهدای این قیام تاریخی در یزد، جهرم، مشهد، اصفهان و دیگر شهرهای ایران، شیرازه رژیم را در هم ریخت. 🔷 در روز ٢٩ بهمن ١٣٥٦ شهر تبريز به حالت تعطيل درآمد. سكوت حاكم، حاكى از آن بود كه شهر در يك اعتصاب عمومى به سر مى برد. بازار، مغازه‌ها واكثر نانوايى ها تعطيل بودند و دانشجويان هم با ترك دانشگاه، خود را براى شركت در مراسم آن روز آماده مى كردند. همگام با مردم، مأموران حكومتى و مسئولان امنيتى نيز در گوشه و كنار شهر استقرار مى يافتند. گويا آنان نيز از نوع رفتار و تب و تابى كه در چهل روز اخير در بين مردم حاكم بود باخبر بودند و برگزاری چهلم شهدای قم را مجلس عادی و معمولی تصور نمی کردند. 🔶 با آنكه ساعت برگزارى مراسم ده تا دوازده صبح اعلام شده بود، مردم زودتر از وقت مقرر به سمت به حركت در آمدند اما در كمال ناباورى درهاى مسجد را بسته يافتند. اين عمل براى مردم درك پذير نبود. عده‌اى پليس مقابل مسجد تجمع کرده بودند و افراد را از ورود به مسجد باز می داشتند. هر لحظه بر تعداد جمعيت افزوده مى شد و در عين حال مأموران كلانترى مى كوشيدند آنان را پراكنده سازند. سرگرد ، رئيس كلانترى شش تبريز، به مردم حاضر در جلوى مسجد اعلام می‌كرد كه امروز در اين مسجد هيج خبرى نيست، هرچه زودتر متفرق شويد. اما مردم مقاومت می‌کردند. در گزارشى كه بعدها هيات ويژه رسيدگى به حادثه ٢٩ تبريز تهيه كرده بود مسئول باز نكردن درب مسجد سرايدار آن عنوان شده بود كه نتوانسته بود خود را به موقع به مسجد برساند. واقعيت امر آن بود كه مسجد به دستور استاندار وقت، ، بسته شده بود. 🔷 یکی از دانشجویان جمع شده به نام، ، در مقابل درب مسجد اصرار زيادى كرد كه درب مسجد را باز كند. سرانجام ميان آنان مشاجره اي در گرفت و حق شناس آشكارا در بين آن همه جمعيت به خانه خدا و مردم حاضر در جلوى مسجد توهين كرد و تجلّا اين توهين را تحمل ننمود و در مقابل عمل حق شناس سيلى محكمى به گوش او نواخت. از اقدام آن دانشجو به شدت عصبانى شد به گونه اى كه بلافاصله كلت كمرى اش رادر آورد و سينه محمد تجلّا رانشانه رفت و باشليك يك تير او رابه شهادت رساند. 🖇 متن کامل مقاله را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 درس‌های حکومت اسلامی امام خمینی در نجف اشرف و دشمنان آن 🔷 در اول بهمن‌ماه ۱۳۴۸، بحث حکومت اسلامی را زیر عنوان «ولایت فقیه» در مسجد شیخ انصاری در اشرف آغاز کرد. آن روز كه اين بحث مطرح شد، مبارزان ايرانى از نظر اهداف و آرمان چند دسته بودند از قبیل سلطنت طلبانى كه مى‏خواستند «شاه سلطنت كند، نه حكومت» .(مانند جبهه ملی)، گروه‌هايى كه داراى انديشــه‌هاى ماترياليستى و ماركسيســتى بودند و دیکتاتوری طبقه کارگر را از آرمان‌هاى خود مى‏شمردند .(مانند چریک‌های فدایی خلق) و جاه‌طلبانى كه با رژيم شاه بر سر قدرت دعوا داشتند و موضع‌گيرى‏هاى آنان بر پايه جنگ قدرت بود.(مانند احزاب ساخته دست دیوان‌سالاری دوره پهلوی) و ... 🔶 واقعیت این است که آن روز که امام نهضت را آغاز و دنبال کردند، بسیاری از کسانی که سر در راه او گذاشتند، نمی‌دانستند که هدف امام از نهضت و مبارزه چیست و چه می‌خواهد. برخی بر این باور بودند که با لغو قوانین مخالف اسلام مانند و قطع رابطه با رژیم صهیونیستی، خواسته‌های امام تأمین می‌شود و مبارزه پایان می‌پذیرد. 🔷 از سوی امام و پافشاری بر این موضوع که «وظیفه ما تشکیل حکومت است»، راه آینده را روشن و هدف نهایی نهضت را مشخص کرد و پرده‌های ابهام را کنار زد. این طرح از بزرگ‌ترین و مفیدترین رهنمودهای امام در دوران تبعید به شمار می‌رود. امام در این طرح، پل‌های پشت سر را به کلی خراب کرد، رژیم پادشاهی را ضداسلامی دانست و راه هرگونه بازگشت، نشست، سازش، کرنش، معامله، مجامله و داد و ستد را به کلی بست و به پیروان خود فرمان «حرکت به پیش» داد. 🔶 امام در برهه‌ای، با خویشتن‌داری و بردباری در برابر انحراف‌ها، کج‌روی‌ها و تاریک‌اندیشی‌های حاکم بر نجف، فریادی در سکوتِ مرگبار آن سامان سر داد و برای نخستین بار پس از ورود به عراق، از عرصه منبر نجف، بر جوّ مسموم و خواب‌زده آن حوزه و جامعه روحانیت شیعه سخت تاخت و با نگهبانان شب و سیاهی به مبارزه برخاست. 🔷 استعمار جهانخوار طی سالیان درازی با نقشه و توطئه کوشید که به امت اسلام بباوراند که دین از سیاست جداست. علما و روحانیان در امور سیاسی و کشوری نباید دخالت کنند. وظیفه علما مسئله‌گویی، دعاگویی و عبادت است و جز این، وظیفه و مسئولیتی ندارند! این تبلیغات شیطانی و استعماری در کشورهای اسلامی تأثیر گسترده و دردآوری داشت. بسیاری از مردم مسلمان تحت تأثیر این تبلیغات شوم باور کردند که «سیاست از دیانت جداست». 🔶 امام خمینی طی چند سال اقامت اجباری در نجف اشرف به نقش آن حوزه در اجرای تز استعمارى «تفکیک دین از سیاست» و دور داشتن امت اسلام از امور سیاسی و کشوری، بیش از پیش آگاهی یافت و در یکی از جلسات خود نیز به این حقیقت تلخ و دردآور اشاره کرد و چنین اظهار داشت: "امروز نجف با اعتقاد به جدا بودن دین از سیاست، فکر رضاخان در ایران و آتاتورک در ترکیه را دنبال می‌کند و در حقیقت راه آنان را ادامه دهد." 🔷 حتی برخی از حوزه‌های علمیه به‌خاطر تبلیغات شیطانی و انحرافی جهان‌خواران که همواره از اسلام راستین وحشت دارند، از مبانی سازنده و زندگی‌ساز اسلام بی‌خبر و بیگانه شده بودند و ایدئولوژی اسلامی در نظر آنان در عبادت و ذکر و ورد خلاصه می‌شد و احکام سیاسی، اجتماعی و قضائی اسلام به دست فراموشی سپرده شده بود. از این رو، امام در بحث حکومت اسلامی از فرصت استفاده کرد و کوشید که نظر روحانیان و محصلین علوم اسلامی را به همه ابعاد جلب کند و به واقعیت‌ها و حقایق اسلامی آشنا سازد و به آنان یادآوری کند که اسلام در عبادت خلاصه نمی‌شود و باید اسلام را در همه ابعادش شناخت و به کار بست. خرافات، موهومات و زیورهایى را که بر دامن اسلام نشسته است. 🔶 امام خمینی با آگاهی از این توطئه دیرینه استعمار و آثار فاجعه‌آمیز آن در حوزه علمیه ، در بحث حکومت اسلامی کوشید که با سخنان حماسه‌آفرین خود در کالبد افراد آن حوزه روح امید و شور و حرکت بدمد، روحیه مقاومت و مبارزه و اعتماد به نفس در آنان به وجود آورد، اراده و استقلال اندیشه و خلاقیت را در آنان زنده سازد. 🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh