eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
594 ویدیو
592 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 رهبر کبیر انقلاب اسلامی از چه زمانی با لقب «امام» خطاب شد؟! نخستين بار چه كسی ايشان را با اين لقب خواند؟ ⭕️امام جمعه محترم رشت اخیرا در حضور رئیس جمهور٬ حسن روحانی را اولین شخصی نامید که عنوان (الامام) را برای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به کاربرده است پرونده یک را بار دیگر گشود.این ادعا در حالی است که پیش از این در فیلم انتخاباتی این نقل به وی منتسب و از آن بعنوان مهم ترین سابقه مبارزاتی وی یاد شده بود. 🔹حجةالإسلام والمسلمین تاریخ‌نگار برجسته انقلاب اسلامی در سایت بنیاد تاریخ پژوهی انقلاب اسلامی در پرسشی که "چه کسی اولین بار این لفظ را برای امام به کار برد" اینچنین پاسخ می دهند. ◀️« .. استاد فرزانه محمدرضا حكيمی بود، كه در كتاب «سرود جهش‌ها» كه در سال ۱۳۴۲ به رشته نگارش كشيد، چنين آورد: «در اين روز و روزگار، ديگر اين نشان تشيع را بر كسي نديديم و اين سخن عزيز شيعی «انتم علی احدی الحسنيين» را از كسي نشنيديم، مگر از پيشوای شيعی‌انديش معاصر و يادگار پيشينه‌های شيعه، امام خمينی... ◀️شاعری نيز در سال ۱۳۴۳ در پی تبعيد امام به تركيه چنين سرود: «اي ز وطن دور اي مجاهد دربند اي دل اهل وطن به مهـر تو پيوند ... ای ز وطن دور اي امام خميني ای تو علي را يگانه پور.» ◀️سروده ديگر اين شاعر درباره امام چنين است: «الا ای امام بحق برگزيده الا ای تو اسلام را نور ديده ... زعيما! اماما! از ايران چه پرسـی كه سجن بزرگيست در خون طپيده ...» ◀️ هم‌چنین كتاب‌هايی كه در نجف اشرف از سال ۱۳۴۸ منتشر شده مانند «حكومت اسلامي يا ولايت فقيه»، «مبارزه با نفس يا جهاد اكبر»، «آوای انقلاب» و... نيز از قائد بزرگ اسلام به عنوان «امام» نام آورده است. و سرانجام كتاب تاريخ نهضت اسلامی ايران كه در سال ۱۳۵۶ در لبنان منتشر شده است نيز به نام «بررسی و تحليلي از نهضت امام خمينی» نامگذاری شده است و در جای جای اين كتاب از آن ابر‌مرد تاريخ با عنوان امام نام برده است. ◀️علاوه بر اين در ماهنامه ۱۵ خرداد (دوره اول) كه تا سال ۱۳۵۴ در نجف اشرف منتشر می‌شد نيز با عنوان «امام خمينی» از رهبر كبير انقلاب اسلامی نام برده است. ❇️ بدين‌گونه روشن می‌شود كه عنوان «امام» براي آن رهبر محبوب ملت سابقه‌ای ديرينه دارد و به دوران اوج انقلاب اسلامی و پس از پيروزی آن محدود نمي‌شود. ❌ البته سخنان آقای حسن روحانی در مراسم چهلم شهادت آيت الله حاج سيد مصطفی خمينی (رحمة الله عليه) در مسجد ارک تهران نيز در زمينه رواج عمومی این عنوان در عموم مردم مؤثر بود.  @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴خرداد خونین/1🔴 ❇️خمینیِ بیرجند❇️ 💥هفتم محرم سال 42 چگونه بیرجند، حوزه نفوذ خانواده اسدالله علم نخست‌وزیر شاه به هم ریخت؟! 💢«بخشی از مصاجبه منتشر نشده امام خامنه‌ای در مورد وقایع پیش از 15خرداد سال 42» ⭕️خاطرات زیر بخشی از مصاحبه اختصاصی حجت‌الاسلام والمسلمین با رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری در دهه 60 انقلاب اسلامی است که برای اولین‌بار توسط فصلنامه پانزده خرداد منتشر شد.در این مصاحبه خاطراتی جذاب و شنیدنی مطرح شده است که که از عمق نفوذ روحانیت انقلابی و خالص در قلب ملت خبر می دهد.گوشه ای از این مصاحبه را می خوانیم: «🔻 من آن روز (هفتم محرم سال 42) منبر رفتم و درباره اهداف دشمنان اسلام صحبت کردم و گفتم که قصدشان محو اسلام است و اسلام بزرگترین مانع برایشان در راه اهدافشان است و به قدر چند دقیقه در این باره صحبت کردم و بعد مطلب را به مدرسه فیضیه رساندم، گفتم همان خط مشی بود و همان جریان بود که منتهی شد به اینجا که در یک روز مقدس در مدرسه فیضیه در در خانه امام صادق بریزند کماندوها چنین بکنند و چنان بکنند؛ از آتش زدن عمامه، از آتش زدن قرآن، از وسائل طلاب آنچه را که دیده بودم و شنیده بودم همه را بیان کردم. ضجه مردم بلند شد، مردم گریه کردند و غوغایی شد. 🔺صبح بعد از نماز نشسته بودم داشتم تعقیبات نماز می‌خواندم که دیدم مأمور آمد و گفت آقا بفرمایید برویم شهربانی، گفتم برای چه شهربانی؟ گفت برای چی را بعداً به شما می‌گویم... بعد دو رکعت نماز استخاره خواندم و صد مرتبه «استخیرالله برحمته خیره فی عافیه» را گفتم... روایت دارد که آنچه خیر و صلاح است بر قلب انسان و به زبان انسان جاری می‌شود و نمازش را خواندم و بنا کردم استخیرالله را گفتن و بعد با مأمور راه افتادم رفتم. 🔻[رئیس شهربانی] گفت چه گفتید؟ گفتم قضیه بود. حادثه مهمی بود من طلبه هستم دیده بودم تحت تأثیرم مسلمانم خواستم مردم بدانند. بنا کرد مرا نصیحت کردن که شما قول بده که از این حرف‌ها نزنی و برو بیرون؛ گفتم من چنین قولی نمی‌توانم بدهم. گفت شما اگر قول ندهی من مجبورم با شما سخت‌گیری کنم. زیرا که من مأمورم گفتم، من هم مأمورم، مأمورم که این حرف‌ها را بزنم او چشمش گرد شد که چه مأموریتی من دارم از طرف کیه و شاید اصلاً فکر کرد که اطلاعات مهمی به دستش آمد. گفت شما از طرف کی مأموری؟ گفتم از طرف خدا؛ این خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. 🔺مرا بردند مجدداً توی اتاق رئیس شهربانی آنجا چند تا قاضی از دادگستری آمدند آنجا و نشستند و از من سؤالاتی کردند و شبیه بازپرسی رسمی دادگستری بود. من آن وقت خیال کردم دادگاه است. دادگاه تشکیل داده بودند برای اینکه بتوانند مرا با قرار آزاد کنند. علت این بود که در خارج اوضاع شلوغ شده بود من این را بعد فهمیدم معلوم شد که آن روز که مرا گرفتند خبرش روز تاسوعا همه جا پخش شده بود و این پختگی کار امام بود اگر روز تاسوعا کسی این حرف‌ها را می‌زد فرصت فکر کردن برای مردم نمی‌ماند روز هفتم که آدم این حرف را می‌زد تا روز تاسوعا و عاشورا که روز تصمیم‌گیری مردمی است فرصت فکر کردن جا افتادن چیزی برای مردم باقی می‌ماند حرف دهان به دهان می‌گشت و همین شد. 🔻من روز هفتم این حرف‌ها را زدم، مردم فهمیدند که من بیرجند هستم صبح نهم که مرا گرفتند مطلب کاملاً جا افتاده بود برای مردم و می‌توانستند تصمیم‌گیری کنند. این بود که راه افتاده بودند هیئت مختلف منزل آقای تهامی این طرف و آن طرف که بعداً آقای تهامی به من می‌گفت اینها می‌خواستند بیایند به شهربانی حمله کنند می‌گفت من گفتم بابا! خون راه می‌افتد گفتند راه بیفتد و تهامی نگذاشته بود و مانع شده بود و شاید در حقیقت به داد من رسیده بود چون وضع من به مراتب مشکل‌تر می‌شد. ایشان گفته بود من آزادش می‌کنم از زندان و همین اعمال نفوذها را ایشان کرده بود. 🔺آنها هم از خدا می‌خواستند که مرا آزاد کنند؛ شهربانی‌چی‌ها و دستگاه پلیس در آنجا. زیرا که زندانی بودن من مردم را به هیجان می‌آورد منتظر بهانه بودند و به هر حال آزاد کردند. منتهی از آقای سادسی همان سیدی که گفتم قول گرفتند که من را ببرد خانه خودشان و من جایی نروم و منبر هم نروم. 🔻وضعیت دستگیری و اخراج من از کاری کرد که تأثیرش در مردم تا مدت‌ها باقی ماند. ماه صفر همان سال یکی از دوستان ما آسید جواد علم‌الهدی را می‌شناسید از دوستان مشهدی ماست، ایشان هم می‌رفت بیرجند محل منبرش بیرجند بود وقتی که رفت آنجا و برگشت به من گفت که تو خمینی بیرجند شده‌ای مردم آنجا مثل آقای خمینی به تو علاقه دارند و عجیب تأثیر رویشان کرده بود. 📄فصلنامه پانزده خرداد،ش۴۳ و ۴۴، تابستان ۹۴» @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳ کتاب «روزگار قائم مقامی» به چاپ دوم رسید؛ خبری خوش برای اهالی تحقیق و فرهنگ. 🔸این کتاب گرچه به دولت مدعی اعتدال گرفتار شد اما با اقبال عمومی در زمانی اندک به چاپ دوم رسید. ⁉️علت این اقبال چه بود؟ شاید به خاطر و مستند بودن کتاب و این‌که حقایق بسیاری را درباره آقای منتظری، مهدی هاشمی، سازمان منافقین و اعدام آنان تشریح کرده که تاکنون گفته نشده بودند یا کم‌تر شنیده شده بودند. 🔹 درباره آقای منتظری،قائم مقام مخلوع، آثار متعددی در تمجید یا نقد ایشان نوشته شده است. 🔸برخی حامیان دوآتشه بیت آقای منتظری از جمله مصطفی ایزدی و عمادالدین باقی، آثاری در تطهیر منتظری نگاشته اند و در مقابل، ، محمدی ری شهری، ، عباس سلیمی نمین، اسدالله بادامچیان و برخی دیگر، آثاری در نقد عملکرد آقای منتظری نگاشته‌اند. 🔹در این میان کتاب «روزگار قائم مقامی» کاملا متفاوت است. نویسندگان، انتشار ضمیمه‌های مفید، انبوه اسناد و منابع اختصاصی که برخی از آن‌ها برای اولین بار منتشر می‌شوند و نظارت علمی اساتید برجسته تاریخ از جمله حجت الاسلام حمید روحانی، دکتر محمدحسن رجبی و دکتر مظفر نامدار بر این کتاب، مزیت‌هایی هستند که جایگاه «روزگار قائم مقامی» را بالا می برند. 🔸 هم‌چنین این کتاب توانسته ابعاد جدیدی را از ظهور و سقوط منتظری افشا کند. ظهوری که با عدم رضایت امام و با لابی‌گری سنگین و خلاف قانون برخی از حامیان منتظری همراه بود و سقوطی که در حد خود ضربه‌ای به اعتبار نظام اسلامی وارد کرد. 🔹 از دیگر ابتکارات این کتاب؛ گشودن پرونده مرجعیت سیاسی آقای منتظری، رمزگشایی از نامه 6/1 امام و ارائه اسناد متعدد بر اصالت این نامه، افشای مثلث نفوذ بر منتظری، تحلیل فقهی و تاریخی اعدام‌های منافقین درسال 67 و نهایتاً تجمیع اسنادی دال بر فاسد و فاسق بودن منتظری است. 🔸 هم‌چنین؛ بخش مهمی از این کتاب به تبیین اقدامات و مواضع منتظری درباره این سازمان اختصاص دارد. سازمان منافقین متشکل از جوانانی بود که در قالب سازمانی چریکی با دغدغه مذهبی و برای رفع ظلم به پا خواستند اما به سرعت تبدیل به یک جریان انحرافی شده و مصداق ظلم و انحصارطلبی متحجرانه گشتند و می‌توان آن‌ها را نامید که مطالعه عمل‌کرد آنان برای امروز ما ضروری است. رهبر معظم انقلاب در این باره می فرماید: توصیه می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمل اند و راجع به دهه 60 قضاوت می‌کنند، جای شهید و جلاد عوض نشود! در دهه شصت، ملت ایران مظلوم واقع شد(14/3/96) 🔹 در دورانی که جنگی نابرابر بر ملت ایران تحمیل شده بود، منافقین قدرت طلب که مورد بی اعتنایی و طرد مردم قرار گرفته اند، مردم را به بدترین شکل به شهادت می رساندند. بیش از 17 هزار شهید ترور در این سال ها، نتیجه این سهم خواهی متکبرانه منافقین می باشد اما آیا منافقین تنها در کمپ های آلبانی و بیرون کشور فعالند؟ خیر! 🔸جریانی در سال 95 و در آستانه ریاست جمهوری دوازدهم، با انتشار فایل صوتی حمایت آقای منتظری از سازمان تروریستی منافقین، این مظلومیت تاریخی ملت ایران را نشانه رفت و به تعبیر رهبر انقلاب، به دنبال عوض کردن جای شهید و جلاد بود. انتشار فایل صوتی مزبور نشان داد که بیت منتظری بر همان پاشنه‌ای می چرخد که قائم مقام معزول چرخاند. منتظری در سال 67 با اینکه سابقا منافقین را به تهدید نموده بود، از این جلادها حمایت کرد و بیت منتظری هم در سال 96 تلاش کرد تا جای شهید و جلاد را عوض کند و در انتخابات ریاست جمهوری تاثیر بگذارد. ◀️خوانش روزگار قائم‌مقامی جلوی این تحریف تاریخی را نیز خواهد گرفت. 📚کتاب «روزگار قائم مقامی» «نگاهی نو به پیشینه و پیامدهای قائم مقامی حسینعلی منتظری»، اثر سهراب مقدمی شهیدانی و محمد جواد فرج نژاد، توسط بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی منتشر شده و در دسترس عموم علاقمندان قراردارد. ◀راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 🏢نشانی دوم: قم، خیابان گلستان، گلستان16، پلاک49. 📞تلفن: 32904231-025 📞تلفن: 22579192_021 🏢نشانی سوم: قم، چهار راه شهدا به سمت درمانگاه قرآن و عترت، روبروی مدرسه حجتیه، کتابفروشی مطبوعات کیهان. 💻خرید اینترنتی: 🔹🔸 https://b2n.ir/30372 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢ظرفیت‌های بی‌نظیر یک تبعیدی ◀️جستارهایی پیرامون فراز آخر زندگی آیت‌الله شهید سیدمصطفی خمینی 🔸این مقاله قصه و افسانه نیست. روایتی تحلیلی و مستند از فراز پایانی زندگی حکیم و فقیهی وارسته و انقلابی است که هویت و اصالت او در پس عظمت و شخصیت امام خمینی نهفته است. کمتر کسانی اندازه واقعی و منزلت اصلی او را در به ثمر رسیدن انقلاب کبیر اسلامی دریافته‌اند. و کمتر کسانی هستند که اشتیاقش به استقلال و آزادی و آزادگی را مبنای فهم شخصیت پیچیده، دشمن‌ستیز، جریان‌شناس، باهوش، قاطع و در عین حال صمیمی و مهربان و متکی به خود او را درک کرده باشند. 🔹نویسنده این مقاله با همه تلاش‌های گرانقدری که برای رمزگشایی از زندگی درس‌آموز این به خرج داده است، خود معترف است که مجملی بیش، از شخصیت او عرضه نکرده است. جامعه ما و حتی محققانی که در فهم شخصیت این شهید سعید، شکیبایی به خرج دادند، از بی‌عدالتی‌هایی که نه تنها بر بلکه بر پایه‌گذار نظام جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب اسلامی، خمینی کبیر روا داشته‌اند عمیقاً آگاه نیستند. 🔸جلد پنجم مجموعه که به همت تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی تدوین شده است، با هدف توصیف خطوط اساسی شخصیت، تفکرات، اقدامات و منزلت سیاسی و شأن علمی و اخلاقی به شهید سید مصطفی خمینی اختصاص یافته و با عنوان از سلاله امام خمینی در دست انتشار می‌باشد. 🔹 این مقاله برگرفته از فراز پایانی زندگی آیت‌الله سید‌مصطفی خمینی و تلاش‌های او در تبعید، برای به ثمر نشستن نهضت امام خمینی است. از نویسنده محترم که اجازه گزینش این مقاله را به فصلنامه داده‌اند سپاسگزاریم و امیدواریم انتشار کامل جلد پنجم که مربوط به این شخصیت عزیز است در معرفی بخش دیگری از زوایای ناگفته فرآیند نهضت امام خمینی مؤثر باشد. 🖇 متن کامل: 🔹🔸 https://b2n.ir/11709 🔸🔸🔸 http://Bonyadtarikhbook.ir 🔹🔹🔹 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🗞روایت یک‌طرفه از یک کودتاچی 🔸روزنامه شرق؛ یکشنبه 24 آذر عکس را در صفحه اول چاپ کرد. ظاهرا مسئولین و نویسندگان شرق می‌خواهند در قالب یادداشت‌هایی حوادث و چهره‌های دهه 60 را بررسی کنند و اعترافات صادق قطب‌زاده را به همین منظور منتشر نموده‌اند. آیا هدف بررسی صادقانه و جامع شخصیت‌های دهه شصت است؟ 🔹شاید هدف این نباشد چراکه مسئولین این روزنامه به صورت یک‌طرفه تنها سخنان قطب‌زاده را منتشر کرده‌اند و طبیعی است یک مجرم که خطر اعدام را نزدیک خود حس می‌کند همه حقایق را بازگو نمی‌کند و چه بسا برای حفظ جان خود دروغ هم بگوید. در هنگام ورود به عرصه تاریخ باید بدانیم که تاریخ‌نگاری عملی بسیار دقیق و ظریف است که با حزبی و احساسی جمع نمی‌شود. 🔸قطب‌زاده سال‌ها قبل از پیروزی شخصیتی منافق و منحرف بود و این انحراف قطب‌زاده برای شخصیت‌های بابصیریتی هم‌چون مرحوم پیدا بود و ایشان در برملا كردن نقشه‌ها و نيرنگ‌های قطب‌زاده و دارودسته او در ميان روحانيان مبارز نجف و پيشگيری از فريب طلاب نقش بسزايی داشت و رخصت نمی‌داد كه قطب‌زاده‌ها و ديگر عناصر و گروه‌های مرموزی كه به قصد به نجف مي‌آمدند و بر آن بودند در ميان طلاب، عناصر ساده‌لوح و خامی را بيابند و آلت دست كنند، كاميابی داشته باشند و با دست پر برگردند. 🔹اين هوشياری و آگاهی آن شهيد برای عناصر مرموزی چون قطب‌زاده و عوامل او سخت و شكننده بود و آنان را بر آن می‌داشت كه چهره او را مخدوش كنند و بكوشند كه او را از سر راه مطامع خود كنار زنند.(فصلنامه پانزده خرداد، ش30، ص2154) 🔸برخورد قاطع مرحوم آیت‌الله سیدمصطفی خمینی با قطب‌زاده در مقاطع دیگر هم ادامه داشت.حجت‌الاسلام و المسلمین در کتاب نهضت امام خمینی می‌نویسد: 🔹در تاريخ خردادماه 1349 آقاي صادق قطب‌زاده براي نخستين‌بار به نجف آمد و در شب يكشنبه 31خردادماه در منزل برادر سيد مصطفي به سر برد. بايد تأكيد كنم شناختي را كه ملت عزيز ايران امروز از آقاي قطب‌زاده پيدا كرده است، برادر شهيد در همان يك شب از او به دست آورد و به راستي دريافت كه او چه عنصر خطرناكي براي انقلاب ايران خواهد بود. گويا وضع امروز و سوءاستفاده‌هايي را كه آقاي قطب‌زاده و او از انقلاب و رهبر آن به عمل آورده و سپس توطئه‌هايی را كه عليه انقلاب و جمهوري اسلامي به كار گرفت با چشم دل مي‌ديد و از اين رو به شدت رنج مي‌برد. 🔸بارها به من و ديگر برادران روحاني توصيه مي‌كرد كه از هر گونه همكاري و حتي ديدار با قطب‌زاده بپرهيزيم و خود نيز از آن شب كه قطب‌زاده در منزلش بود تا روزي كه به رسيد ديگر حاضر نشد كه با او روبه‌رو شود و تلاش‌هاي همه‌جانبه آقاي قطب‌زاده براي تنها يك ساعت ديدار و گفت‌وگو با آن شهيد آگاه با شكست روبه‌رو شد و جالب آنكه آقاي قطب‌زاده در سال 1350- كه بار ديگر راهي نجف شده بود- پس از ورود، ساك دستي خود را به دست يكي از افرادي كه در منزل امام كار مي‌كرد- به نام غلامرضا- داد تا به منزل شهيد مصطفي خميني ببرد و به او خبر دهد كه آقاي قطب‌زاده به آنجا وارد خواهد شد! 🔹در حضور شهيد مصطفي خميني بودم كه غلامرضا ساك او را آورد و پيام او را به آن شهيد رسانيد؛ ليكن او با عصبانيت ساك را به بيرون افكند و به غلامرضا گفت از قول من به او بگو كه حق آمدن به منزل مرا نداري! فرداي آن روز آقا سيد مصطفي در بيروني منزل امام نشسته بود،‌ آقاي قطب‌زاده وارد شد و به او سلام كرد، شهيد سلام او را پاسخ داد و روي خود را از او برگردانيد و پس از لحظه‌اي از جا برخاست و از مجلس بيرون رفت. 🔸اين برخورد قاطع و انعطاف‌ناپذير آن شهيد با آقاي قطب‌زاده براي بسياري از افراد كه از ماهيت او آگاهي نداشتند شگفت‌آور بود و برخي نيز به حاج‌ سيد مصطفي اعتراض مي‌كردند كه شما چگونه افراد ماركسيست را به حضور مي‌پذيريد و با آنان به گفت‌وگو مي‌نشينيد ليكن از پذيرش و گفت‌وگو با آقاي قطب‌زاده سر باز مي‌زنيد؟ 🔹او پاسخ مي‌داد كه «فرق يك ماركسيست با صادق قطب‌زاده، فرق كافر و منافق است. وقتي كه با يك ماركسيست روبه‌رو مي‌شوم مي‌دانم كه طرف حساب چه‌كاره است اما در برخورد با افرادي مثل قطب‌زاده نمي‌دانم طرف حساب من كيست و چه‌كاره است و از اين آمد و رفت چه نقشه‌اي در سر دارد. آنچه برايم مسلم است اين است كه قطب‌زاده و قطب‌زاده‌ها در راه خميني نيستند و به روحانيت ايمان ندارند و خلاصه آدم‌هاي مرموزي به نظر مي‌آيند و لذا ترجيح مي‌دهم كه اصلاً از هر گونه تماس و مذاكرات با اين‌گونه افراد پرهيز كنم تا از شرشان در امان باشم». (نزديك به اين مضامين)( سيد حميد روحاني،نهضت امام خمینی ج2 ص591-590) 🔸🔸🔸 http://bonyadtarikhbook.ir 🔹🔹🔹 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
📜متن نامه حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی به امام خمینی قدس سره بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏ 🔹محضر مبارك مرجع عاليقدر جهان تشيع، رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت آيت اللَّه العظمى - متّع اللَّه المسلمين بطول بقاء وجوده الشريف‏ 🔸با اهداى سلام و لثم اناملكم الشريف، عطف به نامه مورخه 11 بهمن 67، معروض مى‏دارد، برداشتها و و ماترياليستى در بسيارى از كتابهاى تاريخى كه در پى پيروزى منتشر شده و مى‏شود، و نيز برخى نوشته‏هاى دور از حقيقت و تحريف شده در كتابهاى درسى مدارس و دانشگاهها در زمينه تاريخ، بشدت نگران كننده و رنج‏آور است. اين جانب ضمن پوزش از تصديع اوقات گران‌بهاى آن امام عزيز، به نمونه‏هايى از آن اشاره مى‏كنم: 🔹1- كتاب «تاريخ معاصر ايران»، كه براى دوره‏هاى متوسطه تدوين شده است، درباره كشيده شدن مردم به در پى نهضت مشروطه، كه بنا بر شواهد موجود با نقشه و بيگانه‏پرستان از خدا بی‌خبر انجام گرفت، در ص 77 چنين مى‏نويسد: « از ميانه راه براى مردم پيغام فرستاد كه مى‏توانند در متحصن شوند. به اين ترتيب، در حدود بيست هزار نفر به باغ سفارت بيگانه پناه بردند و ....» 🔸اين اظهار نظر در كتاب درسى آموزش و پرورش نظام جمهورى اسلامى، با اين قاطعيت، در شرايطى صورت مى‏گيرد كه اساساً موضوع از ديد تاريخ‏نويسان مورد اختلاف است؛ و ضد اسلام در كتاب «تاريخ مشروطه»، ص 109، در اين باره آورده است: «اين گمان هر گز نمى‏رود كه بهبهانى يا طباطبايى به پناهيدن مردم به سفارتخانه خرسندى داده‏اند، و يا چنين گفتگويى در بودن ايشان مى‏رفته، چه ما خود ديديم كه آنان با چه سختی‌ها و بيم‌ها روبه بودند، و با اين همه از مسجد بيرون نيامدند. و سرانجام كه ناگزير شدند، روانه قم گرديدند. آن رفتار دليرانه و جانبازانه آنان كجا، و خرسندى به پناهيدن مردم به سفارتخانه يك دولت بيگانه كجا؟!» 🔹2- در كتاب «تحليلى از انقلاب اسلامى ايران» كه در سال 1364 براى برخى از منتشر شده است، در ص 21، چنين آمده است: «در كشاكش اين مهاجرت، حادثه پناهندگى به سفارت انگلستان پيش مى‏آيد كه بهبهانى در انجام آن مؤثر بود.» 🔸شايان نگرش است كه نويسنده اين كتاب حدود يك سال پيش از انتشار آن، به همراه نويسنده كتاب «تاريخ معاصر ايران» با اين جانب ديدار كرد. در اين مجلس اين نويسنده در تأييد نظريه اين جانب، نويسنده كتاب «تاريخ معاصر ايران» را مورد نكوهش قرار داد كه چرا موضوعى را كه در ميان تاريخ‏نگاران مورد اختلاف است به صورت حتمى و قاطعيت، آن هم در كتاب درسى دانش‏آموزان، منعكس كرده است. و آن نويسنده نيز به ظاهر به اشتباه خود اعتراف كرد، و قرار گذاشت كه آن را اصلاح كند. ليكن نه تنها تا به امروز اين نوشته در كتاب درسى دانش‏آموزان بدون كوچكترين تغييرى آورده شده است، بلكه در كتاب درسى دانشگاه نيز، چنان‌كه در بالا ملاحظه مى‏فرماييد، تكرار گرديده است؛ كه بازگوكننده غرض و سوء نيت مى‏باشد نه اشتباه. 🔹3- در كتاب «تحليلى از انقلاب اسلامى ايران» ماجراى و حمله به شاه را، كه از سوى سرباز پر شور و از جان گذشته‏اى به نام « ‏آبادى » انجام گرفت، حركتى كمونيستى وانمود كرده. در ص 95 چنين آورده است: 🔸 «شمس‏آبادى در ارتباط با يكى از گروههاى ماركسيستى- مائوئيستى فعاليت داشت. وى امكان ترور شاه را به گروه خود خبر داده بود، كه با عكس العمل مخالف مركزيت روبه شد. سرانجام شمس‏آبادى بدون در جريان گذاشتن گروه، اقدام به ترور شاه كرد كه ناموفق ماند.» در صورتى كه طبق اسناد و مدارك موجود در ساواك و شواهد و دلايل ديگرى كه پيش از پيروزى انقلاب اسلامى در دست بوده، كه در جلد اول كتاب « » آن را آورده‏ام، نام‌برده انگيزه اسلامى داشته، و هيچ گونه ارتباطى با كمونيست‌ها نداشته است. به نظر مى‏رسد دستهاى مرموزى در كار است تا دروغها و بافته‏هاى تحريف‌گران تاريخ در طول يكصد ساله اخير را با آرم و عنوان جمهورى اسلامى اعتبار ببخشد؛ و با تمسك به اينكه اين نوشته‏ها، برداشت‌ها و تحليل‌ها، در نظام تكرار و حتى در كتابهاى درسى آمده است، تحريف‌گری‌هاى گذشته‏ را لباس حقيقت بپوشاند. 🔹اين جانب در مدت اين چند سال به هر يك از مسئولان امور كه بايد به اين جريان رسيدگى كنند متوسل شدم و اعلام خطر كردم، ليكن دريغا كه هيچ كس به اين دردى كه مرا از درون رنج مى‏دهد توجهى نكرد. ناگزير وظيفه دانستم كه جريان را با ولىّ امرم در ميان بگذارم تا چاره‏اى بينديشند. و «انَّمَا أَشْكُو بَثِّى و حُزنِى الى اللَّهِ» . و السلام عليكم و رحمة اللَّه. ‏.» 🔹🔹🔹 www.Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
📜پاسخ امام خمینی قدس سره الشریف به نامه حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی «بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏ 🔹جناب حجت الاسلام آقاى خامنه‏اى، رياست شورای عالى انقلاب فرهنگى- دامت افاضاته‏ 🔸نامه جناب حجت الاسلام آقاى اخطارى است براى همه آنانى كه دلشان براى اسلام و انقلاب مى‏تپد. 🔹باعث تعجب و تأسف است كه نظام آموزشى كشور اسلامى ايران نسبتى به مرحوم بهبهانى- رحمة اللَّه عليه- دهد كه حتى كسروى با آن سوابق ضد اسلامى درباره ايشان نمى‏دهد. كسروىِ ضد دين پس از تجليل از آقايان: و دستور بهبهانى و طباطبايى به مردم را در پناه بردن به سفارت يك دولت بيگانه رد مى‏كند. 🔹از حضرت عالى، كه دلسوز اسلام و انقلاب هستيد، اكيداً مى‏خواهم مسئولى براى رسيدگى به اين امور گذاشته، تا در تمام اين گونه موارد شما را در جريان بگذارد. ساير موارد نامه آقاى روحانى هم مورد مداقّه است. گزارش كار را به اين جانب بدهيد. و السلام عليكم و رحمة اللَّه. 67/ 12/ 4 روح اللَّه الموسوی الخمينى‏ » ✳️پی‌نوشت: امروز نیز دست مرموز تحریف‌گران تاریخ در نگارش کتب انحرافی پیداست. آثاری هم‌چون که پیش از این بارها و بارها نسبت به تحریف‌آمیز بودن آن هشدار داده شده بود و توسط تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی مورد نقد جدی قرار گرفته بود. امید است امروز نیز و انقلاب با این‌گونه آثار تحریف‌آمیز مقابله جدی داشته باشند تا راه ملت بزرگ ایران به دست اتباع فکری ماسون‌ها و ماسون‌زده‌ها منحرف نگردد. 🔹🔹🔹 www.Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳معرفی کتاب «روزگار قائم مقامی» 🔹 درباره آقای منتظری،قائم مقام مخلوع، آثار متعددی در تمجید یا نقد ایشان نوشته شده است. 🔸برخی حامیان دوآتشه بیت آقای منتظری از جمله مصطفی ایزدی و عمادالدین باقی، آثاری در تطهیر منتظری نگاشته اند و در مقابل، ، محمدی ری شهری، ، عباس سلیمی نمین، اسدالله بادامچیان و برخی دیگر، آثاری در نقد عملکرد آقای منتظری نگاشته‌اند. 🔹در این میان کتاب «روزگار قائم مقامی» کاملا متفاوت است. نویسندگان، انتشار ضمیمه‌های مفید، انبوه اسناد و منابع اختصاصی که برخی از آن‌ها برای اولین بار منتشر می‌شوند و نظارت علمی اساتید برجسته تاریخ از جمله حجت الاسلام حمید روحانی، دکتر محمدحسن رجبی و دکتر مظفر نامدار بر این کتاب، مزیت‌هایی هستند که جایگاه «روزگار قائم مقامی» را بالا می برند. 🔸 هم‌چنین این کتاب توانسته ابعاد جدیدی را از ظهور و سقوط منتظری افشا کند. ظهوری که با عدم رضایت امام و با لابی‌گری سنگین و خلاف قانون برخی از حامیان منتظری همراه بود و سقوطی که در حد خود ضربه‌ای به اعتبار نظام اسلامی وارد کرد. 🔹 از دیگر ابتکارات این کتاب؛ گشودن پرونده مرجعیت سیاسی آقای منتظری، رمزگشایی از نامه 6/1 امام و ارائه اسناد متعدد بر اصالت این نامه، افشای مثلث نفوذ بر منتظری، تحلیل فقهی و تاریخی اعدام‌های منافقین درسال 67 و نهایتاً تجمیع اسنادی دال بر فاسد و فاسق بودن منتظری است. 🔸 هم‌چنین؛ بخش مهمی از این کتاب به تبیین اقدامات و مواضع منتظری درباره این سازمان اختصاص دارد. سازمان منافقین متشکل از جوانانی بود که در قالب سازمانی چریکی با دغدغه مذهبی و برای رفع ظلم به پا خواستند اما به سرعت تبدیل به یک جریان انحرافی شده و مصداق ظلم و انحصارطلبی متحجرانه گشتند و می‌توان آن‌ها را نامید که مطالعه عمل‌کرد آنان برای امروز ما ضروری است. رهبر معظم انقلاب در این باره می فرماید: توصیه می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمل اند و راجع به دهه 60 قضاوت می‌کنند، جای شهید و جلاد عوض نشود! در دهه شصت، ملت ایران مظلوم واقع شد(14/3/96) 🔹 در دورانی که جنگی نابرابر بر ملت ایران تحمیل شده بود، منافقین قدرت طلب که مورد بی اعتنایی و طرد مردم قرار گرفته اند، مردم را به بدترین شکل به شهادت می رساندند. بیش از 17 هزار شهید ترور در این سال ها، نتیجه این سهم خواهی متکبرانه منافقین می باشد اما آیا منافقین تنها در کمپ های آلبانی و بیرون کشور فعالند؟ خیر! 🔸جریانی در سال 95 و در آستانه ریاست جمهوری دوازدهم، با انتشار فایل صوتی حمایت آقای منتظری از سازمان تروریستی منافقین، این مظلومیت تاریخی ملت ایران را نشانه رفت و به تعبیر رهبر انقلاب، به دنبال عوض کردن جای شهید و جلاد بود. انتشار فایل صوتی مزبور نشان داد که بیت منتظری بر همان پاشنه‌ای می چرخد که قائم مقام معزول چرخاند. منتظری در سال 67 با اینکه سابقا منافقین را به تهدید نموده بود، از این جلادها حمایت کرد و بیت منتظری هم در سال 96 تلاش کرد تا جای شهید و جلاد را عوض کند و در انتخابات ریاست جمهوری تاثیر بگذارد. ◀️خوانش روزگار قائم‌مقامی جلوی این تحریف تاریخی را نیز خواهد گرفت. 📚کتاب «روزگار قائم مقامی» «نگاهی نو به پیشینه و پیامدهای قائم مقامی حسینعلی منتظری»، اثر سهراب مقدمی شهیدانی و محمد جواد فرج نژاد، توسط بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی منتشر شده و در دسترس عموم علاقمندان قراردارد. ◀راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 🏢نشانی دوم: قم، خیابان گلستان، گلستان16، پلاک49. 📞تلفن: 32904231-025 📞تلفن: 22579192_021 🏢نشانی سوم: قم، چهار راه شهدا به سمت درمانگاه قرآن و عترت، روبروی مدرسه حجتیه، کتابفروشی مطبوعات کیهان. 💻خرید اینترنتی: 🔹🔸 https://b2n.ir/30372 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳️وبینار 🎙هم اکنون سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین در محیط اسکای روم و آپارات و اینستاگرام در حال برگزاری است: این خبر تکمیل می گردد... 🔊پیوند وبینار در آپارات: https://www.aparat.com/Bonyadtarikh/live پیوند در اسکای روم: https://b2n.ir/bonyadtarikh-13aban پیوند در اینستاگرام: https://www.instagram.com/bonyadtarikh به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘سیدابراهیم رئیسی در مصاحبه با سیدحمید روحانی: زندگی سیاسی من به‌طور جدی وقتی آغاز شد که به قم رفتم... مصاحبه منتشر نشده مورخ انقلاب اسلامی حجت الاسلام سید حمید روحانی با ریاست‌ محترم جمهوری جناب حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی در سال ١٣٧٢_بخش اول 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
خمینیِ بیرجند «بخشی از مصاحبه اختصاصی استاد سیدحمید روحانی با آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در مورد وقایع پیش از 15خرداد سال 42 بازنشر به‌مناسبت دیدار مقام معظم رهبری با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان 🔹خاطرات زیر بخشی از مصاحبه اختصاصی حجت‌الاسلام والمسلمین با رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری در دهه 60 انقلاب اسلامی است که برای اولین‌بار توسط فصلنامه پانزده خرداد منتشر شد.در این مصاحبه خاطراتی جذاب و شنیدنی مطرح شده است که که از عمق نفوذ روحانیت انقلابی و خالص در قلب ملت خبر می دهد.گوشه ای از این مصاحبه را می خوانیم: 🔸«[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای:] من آن روز (هفتم محرم سال 42) منبر رفتم و درباره اهداف دشمنان اسلام صحبت کردم و گفتم که قصدشان محو اسلام است و اسلام بزرگ‌ترین مانع برایشان در راه اهدافشان است و به قدر چند دقیقه در این باره صحبت کردم و بعد مطلب را به رساندم، گفتم همان خط مشی بود و همان جریان بود که منتهی شد به اینجا که در یک روز مقدس در مدرسه فیضیه در در خانه امام صادق بریزند کماندوها چنین بکنند و چنان بکنند؛ از آتش زدن عمامه، از آتش زدن قرآن، از وسائل طلاب آنچه را که دیده بودم و شنیده بودم همه را بیان کردم. ضجه مردم بلند شد، مردم گریه کردند و غوغایی شد. 🔹صبح بعد از نماز نشسته بودم داشتم تعقیبات نماز می‌خواندم که دیدم مأمور آمد و گفت آقا بفرمایید برویم شهربانی، گفتم برای چه شهربانی؟ گفت برای چی را بعداً به شما می‌گویم... بعد دو رکعت نماز استخاره خواندم و صد مرتبه «أستخیرالله برحمته خیرة فی عافیة» را گفتم... روایت دارد که آنچه خیر و صلاح است بر قلب انسان و به زبان انسان جاری می‌شود و نمازش را خواندم و بنا کردم أستخیرالله را گفتن و بعد با مأمور راه افتادم رفتم. 🔸[رئیس شهربانی] گفت چه گفتید؟ گفتم قضیه بود. حادثه مهمی بود من طلبه هستم دیده بودم تحت تأثیرم مسلمانم خواستم مردم بدانند. بنا کرد مرا نصیحت کردن که شما قول بده که از این حرف‌ها نزنی و برو بیرون؛ گفتم من چنین قولی نمی‌توانم بدهم. گفت شما اگر قول ندهی من مجبورم با شما سخت‌گیری کنم. زیرا که من مأمورم گفتم، من هم مأمورم، مأمورم که این حرف‌ها را بزنم او چشمش گرد شد که چه مأموریتی من دارم از طرف کیه و شاید اصلاً فکر کرد که اطلاعات مهمی به دستش آمد. گفت شما از طرف کی مأموری؟ گفتم از طرف خدا؛ این خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. 🔹مرا بردند مجدداً توی اتاق رئیس شهربانی آنجا چند تا قاضی از دادگستری آمدند آنجا و نشستند و از من سؤالاتی کردند و شبیه بازپرسی رسمی دادگستری بود. من آن وقت خیال کردم دادگاه است. دادگاه تشکیل داده بودند برای اینکه بتوانند مرا با قرار آزاد کنند. علت این بود که در خارج اوضاع شلوغ شده بود من این را بعد فهمیدم معلوم شد که آن روز که مرا گرفتند خبرش همه جا پخش شده بود و این پختگی کار امام بود اگر روز تاسوعا کسی این حرف‌ها را می‌زد فرصت فکر کردن برای مردم نمی‌ماند روز هفتم که آدم این حرف را می‌زد تا روز تاسوعا و عاشورا که روز تصمیم‌گیری مردمی است فرصت فکر کردن جا افتادن چیزی برای مردم باقی می‌ماند حرف دهان به دهان می‌گشت و همین شد. 🔸من روز هفتم این حرف‌ها را زدم، مردم فهمیدند که من هستم صبح نهم که مرا گرفتند مطلب کاملاً جا افتاده بود برای مردم و می‌توانستند تصمیم‌گیری کنند. این بود که راه افتاده بودند هیئت مختلف منزل آقای این طرف و آن طرف که بعداً آقای تهامی به من می‌گفت این‌ها می‌خواستند بیایند به شهربانی حمله کنند می‌گفت من گفتم بابا! خون راه می‌افتد گفتند راه بیفتد و تهامی نگذاشته بود و مانع شده بود و شاید در حقیقت به داد من رسیده بود چون وضع من به مراتب مشکل‌تر می‌شد. ایشان گفته بود من آزادش می‌کنم از زندان و همین اعمال نفوذها را ایشان کرده بود. 🔹آن‌ها هم از خدا می‌خواستند که مرا آزاد کنند؛ شهربانی‌چی‌ها و دستگاه پلیس در آنجا. زیرا که زندانی بودن من مردم را به هیجان می‌آورد منتظر بهانه بودند و به هر حال آزاد کردند. منتهی از آقای همان سیدی که گفتم قول گرفتند که من را ببرد خانه خودشان و من جایی نروم و منبر هم نروم. 🔸وضعیت دستگیری و اخراج من از کاری کرد که تأثیرش در مردم تا مدت‌ها باقی ماند. ماه صفر همان سال یکی از دوستان ما آسید جواد علم‌الهدی را می‌شناسید از دوستان مشهدی ماست، ایشان هم می‌رفت بیرجند محل منبرش بیرجند بود وقتی که رفت آنجا و برگشت به من گفت که تو شده‌ای مردم آنجا مثل آقای خمینی به تو علاقه دارند و عجیب تأثیر رویشان کرده بود. (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد،ش۴۳ و ۴۴، تابستان ۹۴) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی