eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
614 ویدیو
592 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
توبه‌های دروغین منافقین 📼کتاب صوتی #روزگار_قائم_مقامی/صوت ششم از فصل دوم در فضای بحرانی انقلاب اسلامی آزادی بدون ضابطه #تروریست‌های_منافق به دستور آقای منتظری رقم خورد و هم‌زمان مجاهدین خلق با استقرار در عراق به هم‌فکری و همکاری نظامی با #صدام پرداخته، برخی نیروهای نفوذی را در صفوف رزمندگان ایرانی رخنه دادند و موجب شکست برخی عملیات‌ها و شهادت بسیاری از رزمندگان ایرانی شدند. 🔹در این قسمت از کتاب صوتی #روزگار_قائم_‌مقامی خواهید شنید:عفو تروریست‌های منافق با فشار آقای منتظری و همکاری منافقین با صدام (صص190-196) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴 دیدار با دیکتاتور 🔻 پرونده هفته دفاع مقدس با موضوع نقش مخرب منافقین در دفاع مقدس/١ 🔵 هشت سال دفاع مقدس هم‌چون کتابی ماندگار برای ملت ایران است و گذشت سه دهه از پایان بازخوانی صفحات این کتاب عمیق و ارزش‌مند را ضروری‌تر می‌نماید. در این کتاب، نقش برخی؛ هم‌چون و و جهادی مثبت و نورانی و نقش برخی دیگر هم‌چون جلادهای منافق منفی و تاریک است. بازخوانی مستند و دقیق تاریخ هشت سال دفاع مقدس از تحریف آن پیش‌گیری کرده و جلوی جابجایی جلاد و شهید را خواهد گرفت. ◀️ به همین منظور و به مناسبت آغاز به بازخوانی نقش منافقین در جنگ تحمیلی خواهیم پرداخت و خواهیم دید کسانی که نام مجاهد خلق را یدک می‌کشیدند چگونه جلاد خلق شدند و دست‌شان از آستین دشمنان اسلام و ایران درآمد: «مجاهدین خلق با استقرار در ، به هم‌فکری و هم‌کاری نظامی با پرداخته، برخی را در صفوف رزمندگان ایرانی رخنه دادند و موجب شکست برخی عملیات‌ها و شهادت بسیاری از رزمندگان ایرانی شدند و یا در «ارتش آزادی‌بخش ملی» به خیانت پرداختند. 🔹 در ۶۶/٣/٣٠، رجوی، تشکیل «ارتش آزادی‌بخش ملی» را اعلام نمود و دو هفته بعد با صدام حسین دیدار نمود. رئیس‌جمهور دیکتاتور عراق تأسیس این ارتش را تبریک گفت. ارتش به اصطلاح آزادی‌بخش ملی، در سال ۶۶ حدود ۴٠ عملیات علیه در جبهه‌های غرب انجام داد. در بهار ۶٧، سازمان عملیات موسوم به «آفتاب» را با هم‌کاری ارتش عراق در منطقه مرزی فکه انجام داد. پس از آن در آستانه دومین سال‌گرد تأسیس ارتش آزادی‌بخش خود، عملیات «چلچراغ» را در ۶٧/٣/٢٨در منطقه مهران آغاز کرد و شهر مهران را تصرف نمود. تصرف این شهر، رهبری عملیات را به طمع تصرف تهران انداخت: - وقتی می‌توانیم در یک عملیات، شهری را آزاد نماییم پس دسترسی به چندان مشکل نخواهد بود.»(روزگار قائم‌مقامی ص١٩۵-١٩۴) ادامه دارد... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴مواضع دوگانه آقای منتظری در ماجرای جنگ تحمیلی 🔹آقای حسینعلی منتظری در بخشی از خاطرات خود ادعا می‌کند: «وقتی امام به قم آمدند... به امام عرض کردم: "آقا حالا که ما انقلاب کرده‌ایم قاعده‌اش این است که هیأت‌های حسن نیت به کشورهای همجوار بفرستیم و مواضع خودمان را برای آن‌ها تشریح کنیم که آن‌ها احساس وحشت نکنند و با ما هماهنگی کنند"، ایشان فرمودند: "ما کاری با آن‌ها نداریم "،من گفتم: "آقا ما که نمی‌خواهیم دور کشورمان را دیوار بکشیم !" ایشان در آن زمان فرمودند:"ما می‎خواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم، ما کاری با آن‌ها نداریم ". ضمنا شعارهای تند نیز علیه آنان دادیم و دم از صدور انقلاب زدیم و آنان را علیه خود تحریک کردیم و بسا همین شعارها زمینه‌ای برای تحریک عراق و وقوع جنگ هشت ساله شد.»(کتاب خاطرات ص438) 🔸او در این خاطره‌گویی، خود را و عامل پیشگیری از جنگ جلوه می‌دهد و در مقابل شخص امام و ابراز را عامل بروز جنگ نشان می‌دهد اما بازخوانی مواضع علنی آقای منتظری نشان می‌دهد که او پیش از شروع جنگ و در زمانی که سر دادن شعارهای انقلابی برایش وجهه و اعتبار می‌بخشید، تندترین شعارها را می‌داد و را صراحتاً به علیه فرامی‌خواند. او در مرداد1359 به مناسبت روز قدس، یک ماه پیش از شروع جنگ چنین شعار می‌دهد: 🔹«به برادران و خواهران مسلمان در هرجا که هستند تذکر می دهم که بپاخیزند و بجوشند و بخروشند و اجازه ندهند عناصر ستمگر سرسپرده و زبون بر جان و مال و اراضی و ذخایر آنان مسلط باشند و اسلام عزیز و مسلمین را به ابرقدرت‌های جهانخوار بفروشند؛ بر همه شما لازم است قیام کنید و نگذارید عناصر مزدوری چون و و امثال این‌ها با حیثیت و آبروی مسلمین بازی کنند و از غاصب حمایت کنند بکوشند این خائنین را به زباله‌دان تاریخ بریزند و اسلام عزیز را از شر این‌ها نجات دهید... 🔸انقلاب ایران انقلابی است صد در صد اسلامی و اسلام به هیچ نحو زبان و رنگ و مرز نمی‌شناسد، این دولت جنایتکار حامی صهیونیزم عراق است که سعی دارد انقلاب ایران را انقلاب فارسی جلوه دهد.... 🔹ما از ملت برادر عراق انتظار داریم گول تبلیغات غلط حکومت خائن خونخوار صدام حسین تکریتی را نخورند و با همت والای خود دولت کفر و الحاد بعث عراق را سرنگون سازند؛ کجا رفت غیرت و حمیت عشایر فرات و دجله و ، بپاخیزید و از اسلام حمایت کنید.(منبع: کتاب رهنمود های فقیه عالیقدر حضرت آیت الله منتظری از آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی صص 123-121) 🔸علاوه بر نکته فوق، سیره امام خمینی قدس سره الشریف در پذیرش رسانه‌های مختلف خارجی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و ملاقات متعدد با هیئت‌های خارجی و نامه‌نگاری‌های رسمی دوطرفه با سران کشورهای بیگانه نشان از آن دارد که آن رهبر بزرگ اسلامی نه تنها به دنبال «دیوار کشیدن» بین ایران و سایر کشورهای خارجی نبود بلکه به عنوان یک سیاستمدار برجسته از این تعامل نهایت بهره را به نفع ملت ایران می‌برد. 🔹تناقض‌گویی‌های آشکار آقای منتظری، رفتارهای ابن‌الوقت او و خلاف‌گویی‌های مختلف برای ارائه چهره‌ای مثبت از خود نشان می‌دهد که او نه تنها صلاحیت ورود به عرصه سیاست را نداشت بلکه خاطرات او نیز از اعتبار لازم برخوردار نیست. همچنین باید گفت که دلایل واقعی آغاز جنگ برخلاف ادعای منتظری اظهار شعارهای اسلامی نبود. البته بررسی تفصیلی علل بروز جنگ مجال خود را می‌طلبد اما اگر این ادعای خلاف آقای منتظری حقیقت داشت خود او یکی از عوامل اصلی آغاز جنگ به حساب می‌آید. به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
توبه‌های دروغین منافقین 📼کتاب صوتی /صوت ششم از فصل دوم در فضای بحرانی انقلاب اسلامی آزادی بدون ضابطه به دستور آقای منتظری رقم خورد و هم‌زمان مجاهدین خلق با استقرار در عراق به هم‌فکری و همکاری نظامی با پرداخته، برخی نیروهای نفوذی را در صفوف رزمندگان ایرانی رخنه دادند و موجب شکست برخی عملیات‌ها و شهادت بسیاری از رزمندگان ایرانی شدند. 🔹در این قسمت از کتاب صوتی خواهید شنید:عفو تروریست‌های منافق با فشار آقای منتظری و همکاری منافقین با صدام (صص190-196) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ماجرای نگارش «نهضت امام خمینی» از زبان نویسنده نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/2 🔹نگارش اين دفتر در نجف اشرف در سال 1351 خورشيدى آغاز شد و در سال 1355 به پايان رسيد. چاپ نخست آن نيز در به مدت هفت ماه به درازا كشيد. (خرداد ـ آذر 1356) 🔸آن روز كه به نگارش اين تاريخنامه نشستم، نه به اسناد و مدارک تاريخى نهضت‏‌هاى دينى و سياسى ايران دسترسى داشتم و نه آگاهى و اطلاع بايسته از آن. نه اعلاميه‏‌ها و سخنرانى‏‌هاى امام، ديگر مقامات روحانى و گروه‏‌ها و سازمان‏‌هاى سياسى را به‌‏طور كامل به دست آورده بودم و نه از كسانى كه در كوران مبارزه و سياست بودند و در متن جريان‏‌ها و رويدادها قرار داشتند و با ديد، درک، تحليل و بررسى خود از رويدادها و نهضت‏‌ها مى‏‌توانستند اين دفتر را پربارتر كنند، در آن محيط خبرى بود، زيرا كه بيش‌تر آنان در ايران به سر مى‏‌بردند و در آن روزگار خفقان‏‌بار نه من راهى به ايران داشتم و نه آن فرزانگان پايى به نجف؛ مرزها بسته، بال‏‌ها شكسته و شب‏‌ها انگار به هم پيوسته بود. 🔹در زمينه تاريخ و تاريخ‏نگارى نيز پيشينه كار گسترده‏اى نداشتم و چگونگى‏هاى آن را به آزمون نگذاشته بودم تا بتوانم مسئوليتم را بى‏كم و كاست به پايان برم. رهنمود ويژه امام و رسالت مقدس رويارويى با ‏ها و ‏نويسى‏ها من را بر آن داشت كه در ديار غربت و تنهايى، به رغم خفقان پليسى حاكم بر ايران و عراق (كه در اينجا و در آنجا به جلادى و خون‏ريزى سرگرم بودند) قلم به دست گيرم و با دست‏مايه اندک و «بضاعة مزجاة» گوشه‏‌هايى از نهضت اسلامى ايران را به رشته نگارش آورم. 🔸تا آنجا كه به ياد دارم، قلم زدن درباره اين نهضت و رهبرى آن با دشوارى‏‌ها و رنج‏‌هاى بی‌شمارى همراه بود. كارشكنى‏‌ها و سنگ‏‌اندازى‏‌هاى پيدا و پنهان ، و سياست‏‌بازانى كه با خط و راه امام در ستيز بودند، نيز تنگ نظرى‏‌ها و رشک‏‌برى‏‌هاى عناصر ورشكست‌ه‏اى كه خود را از پيروان امام مى‌‏پنداشتند، دشوارى‏‌ها را فزونى مى‏‌بخشيد و اگر رحمت و عنايت پيوسته خداوند يكتا و مدد امام سالكان و پيشوايان صالحان، حضرت على ـ عليه‏السلام ـ دشوارى‌‏ها را آسان و ناهموارى‌‏ها را هموار نمى‏‌كرد، بى‏‌ترديد كار به بن‌‏بست كشيده مى‏‌شد و اين توفيق نصيب نمى‏‌شد كه كتابى در سرگذشت نگاشته شود؛ ليكن در هر بخش، صفحه و سطر اين دفتر، مدد خدايى و توجهات حضرت امام عصر ـ عجل‏اللّه‏ فرجه‏‏ ياري‌گر نگارنده بود. 🔹از نشانه‌‏هاى روشن عنايات خداوندى و امدادهاى غيبى نسبت به اين دفتر، اين است كه در پى تا به امروز از اسناد و مدارک پشت پرده (محرمانه، سرّى، فوق سرّى) آنچه به دست آمده است، گزارش‌‏ها و روايت‏‌ها و تحليل‏‌هاى اين دفتر را استوارى بخشيده و درستى آن را بيش از پيش نمايان كرده است. با جرأت و قاطعيت بايد گفت در اين دفتر جريانى، رويدادى و گزارشى يافت نمى‏‌شود كه اسناد و مدارک موجود آن را تأييد نكند؛ از اين رو، تغييرات اندكى كه در اين چاپ صورت گرفته است، جنبه عبارتى و نگارشى دارد و يا به برخى ارقام تاريخى برمى‌‏گردد كه اشتباهى در آن روى داده است. البته مطالب فراوانى بر آن افزودم. اين مطالب و مسائل به علت عدم دسترسى به اسناد و مدارك پشت پرده در چاپ‏‌هاى پيشين نيامده است. 🔸بايسته يادآورى است كه رهنمودها، راهنمايى‏‌ها و ريزبينى‌‏هاى امام و آيت‌‏اللّه‏ شهيد ـ اعلى ‏اللّه‏ مقامهما ـ در آراستن و پيراستن آورده‏‌هاى اين دفتر و زدودن كاستی‌ها و نادرستی‌هاى آن نقش بسزايى داشت. امام به بخش‌‏هايى از نوشته‌‏هاى اين دفتر، پيش از چاپ گذر كردند و در مواردى يادداشت‌‏هايى داشتند و يا آنچه را كه روا مى‏‌دانستند حضورى يادآور شدند و رهنمود دادند. با اين وجود، بسيارى از آنچه را كه در دل داشتند بازگو نكردند و از كنار آن گذشتند. (نهضت امام خمینی، ج1، صص11-9) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 به‌روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/1 گزیده‌ای از سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در جمع مسئولان نمایندگی‌های مقام معظم رهبری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 25مرداد1388 در آستانه سالگرد فوت آقای /20 🔹...جرقه فتنه [بعد از انتخابات 1388] وقتی زده شد که آقای هاشمی رفسنجانی آن نامه کذایی و سرگشاده را به مقام معظم رهبری نوشتند و درحقیقت با آن نامه اعلان جنگ دادند؛ آن نامه در حقیقت اعلان جنگ بود. قهرا این موضوعی است که با جریان‌های گذشته و با فتنه‌انگیزی‌هایی که در طول این۳۰ سال شد خیلی تفاوت داشت. البته ما جریانی مثل شیخ حسینعلی منتظری داشتیم اما در اینجا [موضوع] خیلی تندتر و شکننده‌تر بود... 🔸اگر شما در زندگی آقای هاشمی رفسنجانی مطالعه داشته باشید می‌بینید یکی از ضعف‌های بزرگ آقای هاشمی، که خیلی خطرناک است، است؛ کافی است شما خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی را مطالعه کنید می‌بینید خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی به گونه‌ای ترسیم شده که انگار ایشان رهبر انقلاب بوده، ایشان امام را هدایت می‌کرده، خیلی مواقع امام اشتباه می‌کرده و ایشان می‌آمده با امام کلنجار می‌رفته [و] بحث می‌کرده، ‌چیزی نمانده که بگوید «در حقیقت من رهبر بودم و امام به خاطر موقعیتی که داشت سیاست مرا اجرا می‌کرد» این از غرور ریشه می‌گیرد، غروری که در شخص هست باعث می‌شود خودش را این‌گونه ببیند. آقای هاشمی رفسنجانی بعد از رحلت امام خودش را «مرد شماره یک» می‌دید. در زمان امام خودش را «مرد شماره دو» می‌دید البته این‌طور بود. نمی‌دانم شما یادتان هست یا نه واقعا مدتی از نظر تحلیل سیاسی آقای هاشمی را به عنوان «مرد شماره دو» می‌شناختند [ایشان] بعد از امام «مرد دوم» محسوب می‌شد بعد از رحلت امام ایشان فکر می‌کرد درست است [که] به ظاهر مقام معظم رهبری به عنوان [مقام] ولایت و رهبر جامعه حضور دارد اما باید تمام نظام، ولی‌فقیه، رئیس دولت، رئیس مجلس،‌ سران دیگر، همه‌شان‌ در زیر مهمیز او باشند در حقیقت او هدایت‌‌کننده باشد و آن‌ها اجراکننده، [روحیه‌ای] شبیه روحیه صدامی؛‌ حزب بعث وقتی در عراق به قدرت رسید رئیس‌جمهور به ظاهر بود اما همه می‌دانستند کارگردان اصلی پشت پرده است [در حالی که] ‌صدام آن‌موقع هیچ سمتی نداشت حتی نظامی‌ هم نبود می‌دانید که یکدفعه الکی لباس ارتشی بر تن کرد و یادم نیست با درجه سرهنگی یا درجه دیگری [به یک نظامی تبدیل شد].... 🔹وقتی که آقای هاشمی احساس کرد مقام معظم رهبری براساس آن رسالت الهی، بر اساس آن خصوصیات اخلاقی معنوی و عرفانی که دارد طبق وظیفه خودش عمل می‌کند [و] این‌جور نیست که بگوید «چون با هم رفیق بوده‌ایم، چون با هم سابقه طولانی داشته‌ایم، چون آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان، در مسئله رهبری من، نقش مهمی داشته پس حالا باید حق و سهم او را در نظر گرفت». 🔸همین‌جا عرض کنم این موضوعی که اطرافیان و نورچشمی‌ها و آقازاده‌های آقای هاشمی دائما این طرف و آن‌ طرف مطرح می‌کنند که: «پدر ما آقای خامنه‌ای را به رهبری رساند» همین مسئله درباره حضرت امام هم فراوان گفته شده؛‌ آقای منتظری هم در خاطراتش مفصل به آن پرداخته که «من در رسیدن آقای خمینی به مقام مرجعیت نقش داشتم» این طبیعی است که افراد قدرت‌طلب چنین ادعاهایی داشته باشند اما حقیقت این است که آنچه باعث شد حضرت امام به مقام ولایت و مرجعیت برسند علم، معنویت [و] سیاست ایشان بود؛ کسی در این قضیه نقش اساسی‌ای نداشت. از آقای هاشمی باید سؤال کرد «اگر شما در آن روز مقام معظم رهبری را در مجلس خبرگان به عنوان رهبر تأیید نمی‌کردید، چه کسی‌ می‌خواست [رهبر] باشد؟ چه کسی را داشتید؟ امروز چه کسی را دارید؟ امروز چه کسی می‌تواند تالی تلو مقام معظم رهبری تلقی بشود؟» این شما نبودید که ایشان را به مقام رهبری رساندید، این ویژگی‌های خود ایشان بود، خصوصیات خود ایشان بود، معنویت خود ایشان بود و اینکه ایشان خیرالموجودین بودند و هستند،‌ بعد از امام واقعا کسی [را] که بتواند یک چنین مسئولیت و رسالت بزرگی را بر عهده بگیرد نداریم اینها دیگر کم‌لطفی این‌ها است در هر صورت وقتی که ایشان دید که نمی‌تواند رهبری را آلت دست قرار دهد امیدش به این بود که اقلا دولت‌هایی که به قدرت می‌رسند در خدمت او باشند،‌ نظر او را اجرا کنند، سیاست او را اجرا کنند، با ایشان مشورت کنند، افراد و اعضای وابسته به او را در کابینه‌ها جا بدهند... متن کامل سخنرانی در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5
⁉️آیا آقای حسینعلی منتظری بعد از فتح خرمشهر به دنبال آتش بس بود؟! ✳️سالروز فتح خرمشهر 🔹آقای منتظری در راستای ارائه چهره صلح کل از خود در خاطراتش اینگونه ادعا می‌کند: «وقتی خرمشهر را فتح کردیم و این‌ها را بیرون کردیم احساس کردیم که نیروها[ی ایرانی] به خصوص ارتش، انگیزه داخل شدن در خاک عراق ندارند[!!] ... روی همین اصل هم من همان وقت پیغام دادم که هر کار می‌خواهید بکنید حالا وقتش است؛ و حمله کردن به عراق درست نیست...!! » 🔸طبق اسناد موجود، آقای منتظری نه‌تنها در پی فتح خرمشهر خواهان آتش‌بس و پایان جنگ نبوده بلکه به حق از سرنگونی صدام و شعار «راه قدس از کربلا می‌گذرد» دم می‌زد. 🔹او در ١٣۶١.٣.١٧ طی نطقی خطاب به رزمندگان، اعلام کرده بود: «... شما که در جبهه‌ها با شعار و وارد نبرد شدید و توانستید خوزستان و خرمشهر را آزاد کنید، بدانید که تازه اول کار است.» 🔸آآقای منتظری در سخنرانی دیگری در تاریخ ١٣۶١.۴.١٨ نیز اعلام کرده است: «... طبیعی‌ترین و بهترین راه برای رسیدن به جبهه‌های قدس عزیز و آزادسازی مسجدالأقصی از اشغال نژادپرستان صهیونیست، گذشتن از خاک عراق و کربلای حسینی می‌باشد...» 🔹آیا آقای منتظری به راستی پس از فتح خرمشهر خواهان پایان دادن به جنگ و پذیرش آتش‌بس بوده است که به رزمندگان هشدار داده است «شما که... خوزستان و خرمشهر را آزاد کردید بدانید که تازه اول کار است.» آیا آقای منتظری مخالف ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق بوده است بوده است که اعلام می‌دارد:«طبیعی‌ترین و بهترین راه برای رسیدن به جبهه‌های قدس عزیز و آزادسازی مسجدالأقصی ... گذشتن از خاک عراق و کربلای حسینی می‌باشد.»؟؟ او در تاریخ ١٣۶١.۵.٣٠ در دیدار با آقای غرایب در ایران که مدت خدمتش در جمهوری اسلامی به پایان رسیده است، اظهار کرد: 🔸«...کشور ما از زمانی که مورد هجوم ارتش کافر واقع شد علی‌رغم این‌که هیچ‌گونه کمک قابل توجهی به او نشد و با تمام مساعدت‌های بی‌دریغ و بلاعوضی که عراق از بلوک شرق و غرب دریافت کرد، مقاومت نمود تا این‌که با بیرون راندن متجاوزین بعثی، به یاری خدا در آستانه پیروزی نهایی قرار گرفته است...» آقای منتظری اگر در پی آزادی خرمشهر خواهان پایان یافتن جنگ و پذیرش آتش بس بوده است، چگونه از پیروزی نهایی سخن می‌گوید؟ و نزدیک بودن آن را نوید می‌دهد؟ 🔹همچنین وی در دیدار با رهبر مذهبی-سیاسی مسلمانان به نام مولانا حافظی در تاریخ ١٣۶١.۶.١۶ موضع خود را پیرامون جنگ و رژیم روشن‌تر بیان کرده است: 🔸...شرایط ما برای خاتمه دادن به جنگ و برقراری صلح همان شرایطی است که از قبل گفته‌ایم و این چیزی است غیرقابل تغییر و این شرایط عبارتند از: خروج کامل نیروهای متجاوز و اشغالگر صدام از کشور اسلامی ایران، محاکمه و مجازات متجاوز و پرداخت همه خسارات... و اصولا چه مفهومی دارد که بر ملت مسلمان عراق حزبی حاکم باشد که همه افراد آن وابسته به بیگانه و با اسلام دشمنی دیرینه دارند. ما چگونه می‌توانیم با صدام صلح کنیم در حالی که هیچ‌یک از شرایط ما محقق نشده...»(مقاله موهوماتی از چرایی وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران، صص٢٢۴-٢٢١، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره٢١ پاییز ١٣٨٨) به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
21.pdf
10.23M
موهوماتی از چرایی وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران ✳️سالروز فتح خرمشهر 🔹با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی دریافت که دیر یا زود نبرد سرنوشت ساز و آزادی بخش فلسطین به رهبری ایران و با بسیج امت اسلام آغاز خواهد شد و سرزمین مقدس به آغوش مام میهن باز خواهد گشت. لذا به مدت ۸ سال به نیابت از صهیونیست‌ها با ایران جنگید تا صهیونیست‌ها در فلسطین به اشغالگری، خونریزی و جنایت ادامه دهند و از نابودی در امان بمانند. امام در مقابل این حرکت ها اتحاد و همسویی و همراهی سران کشورهای اسلامی را تنها چاره رهایی از چنگال استکبار جهانی و صهیونیسم می دانستند و آن را به عنوان سیاست استراتژیک خود دنبال می کردند. 🔸عناصر ضد انقلاب برون مرزی و مهره‌های وابسته به امریکا و رژیم صهیونیستی، به منظور زیر سئوال بردن راه امام سالیان درازی تبلیغ کردند که عامل اصلی حمله صدام به ایران را تندروی و موضع گیری‌های آتشین امام معرفی نمایند. در خاطرات منسوب به آقای منتظری دنباله روی از این خط فکری کاملاً دیده می شود که در این نوشتار بدان پرداخته خواهد شد و در مقاله ضمیمه پاسخ به این تحریفات را خواهید خواند. ضمیمه: مقاله«موهوماتی از چرایی وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران»، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره21، پاییز 1388. به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⁉️آیا آقای حسینعلی منتظری بعد از فتح خرمشهر به دنبال آتش بس بود؟! 🔹آقای منتظری در راستای ارائه چهره صلح کل از خود در خاطراتش اینگونه ادعا می‌کند: «وقتی خرمشهر را فتح کردیم و این‌ها را بیرون کردیم احساس کردیم که نیروها[ی ایرانی] به خصوص ارتش، انگیزه داخل شدن در خاک عراق ندارند[!!] ... روی همین اصل هم من همان وقت پیغام دادم که هر کار می‌خواهید بکنید حالا وقتش است؛ و حمله کردن به عراق درست نیست...!! » 🔸طبق اسناد موجود، آقای منتظری نه‌تنها در پی فتح خرمشهر خواهان آتش‌بس و پایان جنگ نبوده بلکه به حق از سرنگونی صدام و شعار «راه قدس از کربلا می‌گذرد» دم می‌زد. 🔹او در ١٣۶١.٣.١٧ طی نطقی خطاب به رزمندگان، اعلام کرده بود: «... شما که در جبهه‌ها با شعار و وارد نبرد شدید و توانستید خوزستان و خرمشهر را آزاد کنید، بدانید که تازه اول کار است.» 🔸آقای منتظری در سخنرانی دیگری در تاریخ ١٣۶١.۴.١٨ نیز اعلام کرده است: «... طبیعی‌ترین و بهترین راه برای رسیدن به جبهه‌های قدس عزیز و آزادسازی مسجدالأقصی از اشغال نژادپرستان صهیونیست، گذشتن از خاک عراق و کربلای حسینی می‌باشد...» 🔹آیا آقای منتظری به راستی پس از فتح خرمشهر خواهان پایان دادن به جنگ و پذیرش آتش‌بس بوده است که به رزمندگان هشدار داده است «شما که... خوزستان و خرمشهر را آزاد کردید بدانید که تازه اول کار است.» آیا آقای منتظری مخالف ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق بوده است بوده است که اعلام می‌دارد:«طبیعی‌ترین و بهترین راه برای رسیدن به جبهه‌های قدس عزیز و آزادسازی مسجدالأقصی ... گذشتن از خاک عراق و کربلای حسینی می‌باشد.»؟؟ او در تاریخ ١٣۶١.۵.٣٠ در دیدار با آقای غرایب در ایران که مدت خدمتش در جمهوری اسلامی به پایان رسیده است، اظهار کرد: 🔸«...کشور ما از زمانی که مورد هجوم ارتش کافر واقع شد علی‌رغم این‌که هیچ‌گونه کمک قابل توجهی به او نشد و با تمام مساعدت‌های بی‌دریغ و بلاعوضی که عراق از بلوک شرق و غرب دریافت کرد، مقاومت نمود تا این‌که با بیرون راندن متجاوزین بعثی، به یاری خدا در آستانه پیروزی نهایی قرار گرفته است...» آقای منتظری اگر در پی آزادی خرمشهر خواهان پایان یافتن جنگ و پذیرش آتش بس بوده است، چگونه از پیروزی نهایی سخن می‌گوید؟ و نزدیک بودن آن را نوید می‌دهد؟ 🔹همچنین وی در دیدار با رهبر مذهبی-سیاسی مسلمانان به نام مولانا حافظی در تاریخ ١٣۶١.۶.١۶ موضع خود را پیرامون جنگ و رژیم روشن‌تر بیان کرده است: 🔸...شرایط ما برای خاتمه دادن به جنگ و برقراری صلح همان شرایطی است که از قبل گفته‌ایم و این چیزی است غیرقابل تغییر و این شرایط عبارتند از: خروج کامل نیروهای متجاوز و اشغالگر صدام از کشور اسلامی ایران، محاکمه و مجازات متجاوز و پرداخت همه خسارات... و اصولا چه مفهومی دارد که بر ملت مسلمان عراق حزبی حاکم باشد که همه افراد آن وابسته به بیگانه و با اسلام دشمنی دیرینه دارند. ما چگونه می‌توانیم با صدام صلح کنیم در حالی که هیچ‌یک از شرایط ما محقق نشده...»(مقاله موهوماتی از چرایی وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران، صص٢٢۴-٢٢١، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره٢١ پاییز ١٣٨٨) به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
21.pdf
10.23M
موهوماتی از چرایی وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران ✳️سالروز فتح خرمشهر 🔹با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی دریافت که دیر یا زود نبرد سرنوشت ساز و آزادی بخش فلسطین به رهبری ایران و با بسیج امت اسلام آغاز خواهد شد و سرزمین مقدس به آغوش مام میهن باز خواهد گشت. لذا به مدت ۸ سال به نیابت از صهیونیست‌ها با ایران جنگید تا صهیونیست‌ها در فلسطین به اشغالگری، خونریزی و جنایت ادامه دهند و از نابودی در امان بمانند. امام در مقابل این حرکت ها اتحاد و همسویی و همراهی سران کشورهای اسلامی را تنها چاره رهایی از چنگال استکبار جهانی و صهیونیسم می دانستند و آن را به عنوان سیاست استراتژیک خود دنبال می کردند. 🔸عناصر ضد انقلاب برون مرزی و مهره‌های وابسته به امریکا و رژیم صهیونیستی، به منظور زیر سئوال بردن راه امام سالیان درازی تبلیغ کردند که عامل اصلی حمله صدام به ایران را تندروی و موضع گیری‌های آتشین امام معرفی نمایند. در خاطرات منسوب به آقای منتظری دنباله روی از این خط فکری کاملاً دیده می شود که در این نوشتار بدان پرداخته خواهد شد و در مقاله ضمیمه پاسخ به این تحریفات را خواهید خواند. ضمیمه: مقاله«موهوماتی از چرایی وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران»، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره21، پاییز 1388. به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 به‌روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/1 گزیده‌ای از سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در جمع مسئولان نمایندگی‌های مقام معظم رهبری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 25مرداد1388 در آستانه سالگرد فوت آقای /22 🔹...جرقه فتنه [بعد از انتخابات 1388] وقتی زده شد که آقای هاشمی رفسنجانی آن نامه کذایی و سرگشاده را به مقام معظم رهبری نوشتند و درحقیقت با آن نامه اعلان جنگ دادند؛ آن نامه در حقیقت اعلان جنگ بود. قهرا این موضوعی است که با جریان‌های گذشته و با فتنه‌انگیزی‌هایی که در طول این۳۰ سال شد خیلی تفاوت داشت. البته ما جریانی مثل شیخ حسینعلی منتظری داشتیم اما در اینجا [موضوع] خیلی تندتر و شکننده‌تر بود... 🔸اگر شما در زندگی آقای هاشمی رفسنجانی مطالعه داشته باشید می‌بینید یکی از ضعف‌های بزرگ آقای هاشمی، که خیلی خطرناک است، است؛ کافی است شما خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی را مطالعه کنید می‌بینید خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی به گونه‌ای ترسیم شده که انگار ایشان رهبر انقلاب بوده، ایشان امام را هدایت می‌کرده، خیلی مواقع امام اشتباه می‌کرده و ایشان می‌آمده با امام کلنجار می‌رفته [و] بحث می‌کرده، ‌چیزی نمانده که بگوید «در حقیقت من رهبر بودم و امام به خاطر موقعیتی که داشت سیاست مرا اجرا می‌کرد» این از غرور ریشه می‌گیرد، غروری که در شخص هست باعث می‌شود خودش را این‌گونه ببیند. آقای هاشمی رفسنجانی بعد از رحلت امام خودش را «مرد شماره یک» می‌دید. در زمان امام خودش را «مرد شماره دو» می‌دید البته این‌طور بود. نمی‌دانم شما یادتان هست یا نه واقعا مدتی از نظر تحلیل سیاسی آقای هاشمی را به عنوان «مرد شماره دو» می‌شناختند [ایشان] بعد از امام «مرد دوم» محسوب می‌شد بعد از رحلت امام ایشان فکر می‌کرد درست است [که] به ظاهر مقام معظم رهبری به عنوان [مقام] ولایت و رهبر جامعه حضور دارد اما باید تمام نظام، ولی‌فقیه، رئیس دولت، رئیس مجلس،‌ سران دیگر، همه‌شان‌ در زیر مهمیز او باشند در حقیقت او هدایت‌‌کننده باشد و آن‌ها اجراکننده، [روحیه‌ای] شبیه روحیه صدامی؛‌ حزب بعث وقتی در عراق به قدرت رسید رئیس‌جمهور به ظاهر بود اما همه می‌دانستند کارگردان اصلی پشت پرده است [در حالی که] ‌صدام آن‌موقع هیچ سمتی نداشت حتی نظامی‌ هم نبود می‌دانید که یکدفعه الکی لباس ارتشی بر تن کرد و یادم نیست با درجه سرهنگی یا درجه دیگری [به یک نظامی تبدیل شد].... 🔹وقتی که آقای هاشمی احساس کرد مقام معظم رهبری براساس آن رسالت الهی، بر اساس آن خصوصیات اخلاقی معنوی و عرفانی که دارد طبق وظیفه خودش عمل می‌کند [و] این‌جور نیست که بگوید «چون با هم رفیق بوده‌ایم، چون با هم سابقه طولانی داشته‌ایم، چون آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان، در مسئله رهبری من، نقش مهمی داشته پس حالا باید حق و سهم او را در نظر گرفت». 🔸همین‌جا عرض کنم این موضوعی که اطرافیان و نورچشمی‌ها و آقازاده‌های آقای هاشمی دائما این طرف و آن‌ طرف مطرح می‌کنند که: «پدر ما آقای خامنه‌ای را به رهبری رساند» همین مسئله درباره حضرت امام هم فراوان گفته شده؛‌ آقای منتظری هم در خاطراتش مفصل به آن پرداخته که «من در رسیدن آقای خمینی به مقام مرجعیت نقش داشتم» این طبیعی است که افراد قدرت‌طلب چنین ادعاهایی داشته باشند اما حقیقت این است که آنچه باعث شد حضرت امام به مقام ولایت و مرجعیت برسند علم، معنویت [و] سیاست ایشان بود؛ کسی در این قضیه نقش اساسی‌ای نداشت. از آقای هاشمی باید سؤال کرد «اگر شما در آن روز مقام معظم رهبری را در مجلس خبرگان به عنوان رهبر تأیید نمی‌کردید، چه کسی‌ می‌خواست [رهبر] باشد؟ چه کسی را داشتید؟ امروز چه کسی را دارید؟ امروز چه کسی می‌تواند تالی تلو مقام معظم رهبری تلقی بشود؟» این شما نبودید که ایشان را به مقام رهبری رساندید، این ویژگی‌های خود ایشان بود، خصوصیات خود ایشان بود، معنویت خود ایشان بود و اینکه ایشان خیرالموجودین بودند و هستند،‌ بعد از امام واقعا کسی [را] که بتواند یک چنین مسئولیت و رسالت بزرگی را بر عهده بگیرد نداریم اینها دیگر کم‌لطفی این‌ها است در هر صورت وقتی که ایشان دید که نمی‌تواند رهبری را آلت دست قرار دهد امیدش به این بود که اقلا دولت‌هایی که به قدرت می‌رسند در خدمت او باشند،‌ نظر او را اجرا کنند، سیاست او را اجرا کنند، با ایشان مشورت کنند، افراد و اعضای وابسته به او را در کابینه‌ها جا بدهند... متن کامل سخنرانی در پایگاه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی صفحه دوم 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e5