🔻جريان مدرسه فيضيه
🔴فروردین خونین/4
🔹بعدازظهر آن روز (دوم فروردين 1342 ـ 25 شوال 1382) مجلس سوگوارى در مدرسه فيضيه برقرار بود و از آنجا كه مدرسه مزبور، در كنار صحن مطهر و در ميدان آستانه قرار دارد ـ كه قهراً محل گذر و رفت و آمد زوار و مسافران مىباشد مجلس مزبور با ازدحام كمنظيرى تشكيل شده بود. تمام صحن حياط، بالكنهاى طبقه دوم و شبستانهاى مدرسه از جمعيت انباشته بود.
🔸در ميان شركتكنندگان همهگونه افراد: پير، جوان، شهرى، روستايى، روحانى، فرهنگى، دانشگاهى، نظامى، بازارى، كارگر، پيشهور، كشاورز و ... به چشم مىخورد؛ ليكن اكثريت شركتكنندگان را دهاتىها و روستانشينانى تشكيل مىدادند كه از امور سياسى و جريانات روز يا بهكلى بىاطلاع بودند و يا آنكه خيلى سردر نمىآوردند.
🔹قيافههاى مرموز، غيرعادى، اهريمنى كه از آنها شرارت و هرزگى مىباريد نيز در ميان انبوه جمعيت، جلبنظر مىكرد و بنا به گفته يك زائر، بوى زننده الكل كه در فضاى مدرسه پيچيده بود، شامهها را مىآزرد و انسان را به ياد میكدههاى قديم تهران مىانداخت!
🔸كاميونهاى نظامى مملو از سربازان مسلح كه از روز پيش به قم آورده شده بود، با بوقزدنها و گازدادنهاى ممتد و پياپى و ايجاد صداهايى گوشخراش و سرسامآور وارد شهر شد و در ميدان آستانه، مقابل مدرسه فيضيه ايستاد. عنوان «لشكر گارد ـ گردان مخابرات» كه روى كاميونها نوشته شده بود، جلبنظر مىكرد. اطراف مدرسه و ميدان آستانه از مأموران انتظامى و به اصطلاح امنيتى موج مىزد و مدرسه كاملاً در محاصره قرار داشت. حركتهاى مرموزانه كه در داخل مجلس صورت مىپذيرفت، وجود افرادى با چهرههاى ناآشنا، خشونتبار، رعبانگيز كه بوى شراب از دهانشان بيرون مىزد، رفت و آمدهاى غيرعادى، نقل و انتقالات نظامى در بيرون مدرسه، آمادگى مأموران انتظامى و ... همه حكايت از يک نوع توطئه خطرناكى مىكرد كه در شرف وقوع بود.
🔹در اين هنگام آقاى انصارى ـگوينده معروف قم بر عرصه منبر قرار گرفت و راجع به زندگى حضرت امام صادق(ع) و كوششهاى دائم و دامنهدار آن حضرت در آگاه ساختن مردم به حقايق قرآن و مكتب تشيع و كارشكنىهاى شديد مخالفان و معاندان در مقابل آن حضرت داد سخن داد، آن گاه از حوزه علميه قم به عنوان «دانشگاه امام صادق» و «سربازخانه امام زمان» سخن به ميان آورد و رشته سخن را به نقش حوزهها در حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال ايران كشانيد كه يکباره صداى پرمهيب صلوات در فضاى مدرسه پيچيد و سخن او را قطع كرد! او بىاعتنا به اين صلوات بىمورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد كه بار ديگر صداى رعدآساى صلوات او را از سخن گفتن بازداشت! او گويا متوجه نقشهاى كه در كار بود نشده بود و به گمان اينكه مردم روى عدم تشخيص و توجه و بهطور اتفاقى صدا به صلوات بلند كردهاند! از شنوندگان درخواست كرد كه بيجا صلوات نفرستند، هرگاه صلوات فرستادن لازم باشد، خود او دستور خواهد داد و ... به محض آنكه لب به سخن گشود، بار ديگر صداى صلوات طنين افكند!
🔸يک جوان پرشور روحانى به اسم «سيدرضا موسوى اردستانى» كه نزديک منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مىكند، به گمان آنكه تمام اين بساط زير سر همين يک نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يکباره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن سيد روحانى فرود آمد كه بهكلى او را گيج و از خود بیخود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشتهاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد!(نهضت امام خمینی ج1 ص368-367)
◀️ادامه دارد....
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻فاجعه فیضیه
🔴فروردین خونین/5
🔹مردم كه متوجه روی دادن حادثهاى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر میكشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمیخاستند و میكوشيدند خود را به محل حادثه نزديک كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذلهگويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يک دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارتبار به او خيره شدهاند، به گفته خودش «عوضى»! هستند كه براى برهم زدن مجلس و آشوبگرى به آنجا آمدهاند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوبگرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شدهايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى میزنيم، سخنى میگوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملک و ملت را ...» صداى صلوات بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادنها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يکباره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمانهايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمدهايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمیدهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشته سخن را از كفَش ربود! او كه میديد به هيچوجه نمیتواند سخن بگويد و اوضاع وخيمتر از آن است كه فكر میكرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد.
🔸به محض آنكه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد رضاشاه كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفهشو!
🔹مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانهوار و وحشتانگيز، عربده مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را بهكلى كلافه و حيرتزده كرده بود! كسى نمیدانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركتكنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند! هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازهاى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت میگرفت و خارج شدن را دشوار میكرد. هركس میكوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد!
🔸ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عدهاى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خونآشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره میزدند و حمله میكردند.
🔹دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز میكرد، يک شكل و يك قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباسهاى دهاتى شكل، هيكلهاى وحشتانگيز و زمخت همانند خوک پروارى، با چشمانى شرارتبار و خونگرفته، مست و مخمور، مشتها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو میدويدند و عربده «جاويد شاه»! میكشيدند!
🔸اين «گروه بیپدران» بنابر اظهار افراد وارد، غالباً زاييده آميزش نامشروع مردها و زنهاى فريبخورده، هوسران و آلوده هستند كه پس از رها شدن در كنار كوچه و درب مسجد به شيرخوارگاههاى شهردارى برده میشوند و در آنجا پرورش يافته، در دامان مزدوران بيگانه، درس شهپرستى میگيرند و آنگاه وارد ارتش شده، در گارد شاهنشاهى گمارده میشوند؛ و از آنجا كه از خدا، مذهب و اصالت و نجابت انسانى و خانوادگى خبرى ندارند و بیپدر و مادر واقعى میباشند، تنها گروهى هستند كه در ارتش به شاه وفادارند و تا سرحد پرستش نسبت به او عشق میورزند.
🔹این گروه تحت تربيت جاسوسهاى امريكايى و اسرائيلى درس شهپرستى آموخته، از خداپرستى، وطنخواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمیدانستند، به اصطلاح افسران و درجهدارانى بودند كه عمرى از دسترنج تودههاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاک وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسانها، به قم آمده بودند و به آن وحشیگریها و درندگیهاى غيرانسانى دست میزدند.(نهضت امام خمینی ج1 ص370-368)
◀️ادامه دارد....
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻حماسه فیضیه
🔴فروردین خونین/6
🔸رياست آن «گروه بیپدران» برعهده #سرهنگ_مولوى جلاد (معاون ساواک تهران) بود كه متأسفانه در يک سانحه هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب فاجعه خونين فيضيه، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار میبيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات میباشد.
🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسه فيضيه آمده بود، با يک جفت دستكش سفيد به عنوان علامت در زاويه ايوان يكى از حجرهها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى میكرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد.
🔸شهپرستان خونآشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنهاى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حملهور شدند و با چوبهاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بىدفاع افتادند!
🔹روحانيان و محصلين مدرسه فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچگونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمىدانستند كه غرض و انگيزه آن وحشیهاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدنها چه میباشد، با يورش دژخيمانه آنان، در مقام دفاع برآمده، نرده طبقه دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حملهور شدند.
🔸بارانى از سنگ و پارهآجر از طبقه دوم و پشتبام مدرسه به سوى شهپرستان باريدن گرفت، خون از سرهاى بسيارى از آنان فوران كرد، هيكلهاى زمخت و اهريمنى بعضى از آنان همانند لاشه خوک به زمين افتاد. آنان با آنكه همگى به «كلت» و «پارابلوم» مسلح بودند، از آنجا كه توطئه ملوكانه بر آن تعلق گرفته بود كه آنان را «دهقان»! و «كشاورز»! جا بزند، از بهكار بردن آن خوددارى مىورزيدند و فقط از چوبها و دشنههايى كه همراه داشتند، مجاز بودند استفاده كنند و نظر به آنكه روحانيان از طبقه دوم و پشتبام، آنان را با سنگ و آجر مورد هدف قرار میدادند، استفاده از آن دو اسلحه گرم ممكن نبود.
🔹«گروه بیپدران» از هر سو راه گريز در پيش گرفتند! عربدههاى مستانه به آه و آخ و ناله تبديل شد! فرياد «تسليم، تسليم»، جاى «جاويد شاه» را گرفت. جالب قيافه سرهنگ بديعى (رئيس ساواک قم) بود كه دستها را بالاى سرش گرفته بود و مرتب داد میزد: تسليم، تسليم!
🔸قهرمانان روحانى، بیاعتنا به اين «زوزههاى عاجزانه» به حملههاى دليرانه خود ادامه دادند و بارانى از سنگ و آجر براى لحظهاى قطع نمیشد، تا آنجا كه دژخيمان شاه، مجبور به عقبنشينى شدند و به شبستان شرقى مدرسه كه بين دو راهرو و درب خروجى قرار دارد پناه بردند؛ ليكن در آنجا نيز با سنگباران جوانان دانشآموز دبيرستان دين و دانش قم (كه در اتاقى كه به شبستان مزبور اشراف داشت سنگر گرفته بودند) مواجه شدند و به ناچار به راهروى خروجى كه سرپوشيده و محفوظ بود، پناه بردند و پس از لحظهاى با تنظيم و تشكل خاصى در حالى كه به شيوه ويژه خود، غريو مىكشيدند و صدا را از ته حلق بيرون میدادند با يورشى برقآسا به وسط صحن مدرسه ريختند و كوشيدند به هر طورى كه شده خود را به طبقه دوم برسانند و روحانيانى را كه آنجا سنگر گرفته بودند، از پاى درآورند؛ ليكن بارانى از سنگ و آجر آنان را به عقبنشينى مجبور كرد و عدهاى از قهرمانان روحانى از طبقه دوم پايين آمده، با سنگ و چوب، شهپرستان زبون را تعقيب كردند و چيزى نمانده بود كه آنان را از مدرسه بيرون برانند و درب را ببندند كه غريو گلولههاى مأموران انتظامى صحنه را عوض كرد! (نهضت امام خمینی ج1 ص372-371)
◀️ادامه دارد....
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
جنایت علیه طلبه نابینا
🔴فروردین خونین/7
🔹شهپرستان خونآشام كه در برابر حملات كوبنده روحانيان پا به فرار گذاشته بودند، در حمايت نيروى امدادى كه روى پشتبام مدرسه سنگر گرفته بود و مرتب تيراندازى مىكرد به مدرسه بازگشتند و به اكيپهاى پنج و ده نفره آرايش يافته، با عربدههاى: «جاويد شاه مرگ بر اسلام مرگ بر روحانيت»! به حجرهها حملهور شدند، درها، پنجرهها و شيشههاى اتاقها را شكستند و با كارد، چاقو، دشنه، پنجهبكس و چوب، همانند گرگهاى گرسنه به جان روحانيان بىدفاع افتادند! سينهها شكافتند، دستها، پاها و سرها شكستند. بسيارى را از طبقه دوم مدرسه به پايين افكندند، كه از آن جمله طلبه نابينايى بود كه در طبقه دوم، قسمت جنوبشرقى مدرسه، در حجرهاى پنهان شده بود. دژخيمان او را از زير تختى كه پنهان شده بود بيرون كشيدند و با مشت و لگد و بكس تا آنجا كه توانستند زدند! آنگاه او را كشانكشان، از حجره بيرون آوردند و روى ايوان، همانند توپ به هر سو انداخته با مشت و لگد به هم پاس مىدادند. طلبه نابينا به هر سو مىدويد، استغاثه مىكرد و از دژخيمان مىخواست كه او را رها كنند، بگذارند به طبقۀ پايين برود و از مدرسه خارج شود. يكى از «گروه بىپدران» با لحن مسخرهآميزى فرياد زد:
🔸«آى ملعونها! چرا يک مؤمن اعمىٰ را اذيت مىكنيد! مگر نمىدانيد اذيت و آزار در اسلام حرام است»! آنگاه دست آن بيچاره اسير را گرفته، به لب ايوان آورد و گفت: «بيا اخوى محترم! از اينجا برو پايين»! طلبه نابينا كه احساس كرده بود آنجا پرتگاه است خواست خود را عقب بكشد كه با
مشتى به پايين پرت شد و فرياد جگرخراشى از دل بركشيد و بیهوش شد. شهپرستان از ته دل خنديدند!
🔹رفتار اين بىپدران آدمكش و شاهدوست، نسبت به طلاب ديگر نيز به همينگونه، بلكه به مراتب بدتر و شديدتر بود. با چاقو و بكس و مشت و لگد تا آنجا كه مىتوانستند آنان را مضروب و مجروح مىكردند و گاهى نيز با سنگ و آجر و آهنپاره چنان محكم بر سرشان مىكوبيدند كه خون فواره مىزد!
🔸خنجر را روى سينه آنان گذاشته، مىگفتند بگوييد «جاويد شاه»! كه اگر مخالفت مىورزيدند و اين شعار كفرآميز و ضداسلامى را بر زبان نمىآوردند، خنجر را در سينه آنان فرو مىكردند!
🔹يكى از شهپرستان روى سينه پيرمردى روحانى و ريش سفيد (گويا آقاى علمى، متصدى مدرسه فيضيه بوده است) نشست و خنجر را زير گلويش گذاشت و از او خواست بگويد: «جاويد شاه»! پيرمرد گفت: «جاويد شاه»! گفت از ته قلب بگو «جاويد شاه»! بار ديگر پيرمرد گفت: «جاويد شاه»! گفت بگو: «مرگ بر اسلام»!
🔸پيرمرد روحانى چشمها را بست و گفت «اشهد ان لا اله الا اللّه اشهد ان محمداً رسول اللّه». دژخيم شاه وقتى آن پيرمرد روحانى را آماده كشته شدن ديد، دست از سرش برداشت؛ ليكن با لگد محكمى كه به پهلوى او زد او را بیهوش كرد!
🔹«گروه بىپدران» آنگاه كه روحانيان را زير مشت و لگد، سخت مضروب و مجروح كردند همانند اسراى جنگى آنان را سرصف قرار دادند و در دو طرف آنان تا شبستانى كه در بخش جنوبى مدرسه قرار دارد صف كشيدند و آنان را در آن مسير رانده، با چوب مخصوصى كه در دست داشتند بر سرشان مىزدند تا به شبستان مزبور رسانيده، در آنجا آنان را گرد آوردند. لباسهاى روحانيان (عبا، قبا و عمامه) و كتب دينى و علمى را ميان حياط مدرسه انباشته، به آتش كشيدند و در اطراف آن به كف زدن، هورا كشيدن و پايكوبى پرداختند! قرآن كريم را هرجا كه يافتند پارهپاره كرده، اوراق مقدس آن را زير دست و پا ريختند و لگدمال كردند تا بدين وسيله آن را از بين ببرند و كتاب «انقلاب سفيد» را جايگزين آن كنند! لوازم ناچيز طلاب از قبيل چراغ خوراكپزى، سماور، قورى، منقل، ساعت، چمدان، فرش، ظرف، كفش، پتو، لحاف و تشک، عباى زمستانى، پرده، جارختى، چتر، ميز مطالعه و آنچه را كه قابل استفاده يافتند به عنوان غنيمت جنگى غارت كردند! و هرچه كه به نظر آنان بىارزش آمد، شكستند و از بين بردند!
◀️ادامه دارد....
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پایان تراژدی خونین
🔴فروردین خونین/8
🔹اين تراژدى خونين كه دهها كشته و صدها زخمى به همراه داشت حدود ساعت هفت بعدازظهر كه تاريكى جانكاه و وحشتزا همه جا را فرا گرفته بود پايان پذيرفت و درندگان جنگل شاهنشاهى كه دستهايشان تا مِرفق به خون فرزندان انقلابى اسلام، آغشته بود، سرمست و مغرور و قهقههزنان مدرسه را ترک كردند و رفتند تا هرچه زودتر پاداش خونريزىها، غارتگرىها، هتک به قرآن، سوزاندن كتابهاى علمى و لباس روحانى و ديگر جنايات خود را از خدايگان خويش بگيرند! و به منظور پوشيده داشتن جنايات غيرانسانى خود تا آنجا كه توانستند جسدهاى بیجان و نيمهجان قربانيان آن فاجعه را در كاميونها ريخته، با خود بردند كه تاكنون به دست نيامده كه آن اجساد را در كجا زير خاک كردند؟ يا در كدام درياچه گم و گور ساختند؟ از آن شهيدان به خون خفته، فقط هويت سه نفر به دست آمد كه يكى از آنان فردى روحانى به نام #سيديونس_رودبارى بود و دو تن ديگر از كسبه و پيشهوران شهر قم بودند كه در راه دفاع از اسلام و روحانيت، جان عزيز خود را از دست دادند.
🔸فرداى آن روز (سوم فروردين) درست هنگام يورش وحشيانه روز پيش، ناگهان عربده چندشآور «جاويد شاه» صحن مدرسه را لرزانيد و بار ديگر شهپرستان به مدرسه ريخته با شدتى به مراتب وحشيانهتر از روز پيش به زدن و كشتن پرداختند و روحانيان و نيز مردم بیگناهى را كه در آنجا گردآمده، آدمكشىها، خونخوارىها، وحشیگرىها و جنايات شاهانه را از نزديک مىديدند با چاقو و دشنه مورد يورش قرار دادند و عدهاى را به خاک و خون كشيدند و آنگاه مدرسه را ترک كردند.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت مرحوم آیتالله ریشهری از تشکیل اولین اتاق جنگ و داوطلب شدن مقام معظم رهبری برای اعزام به جبهه
سالگرد ارتحال آیتالله ریشهری
مقام معظم رهبری هوس شهادت داشت اما هوس قدرت نداشت
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت مرحوم آیتالله ریشهری ازحمایتهای خلاف قانون آقای منتظری از فامیل خود و توصیه هاشمی رفسنجانی به اغماض در برخورد با جنایات سیدمهدی هاشمی
⚫️سالگرد ارتحال آیتالله ریشهری
▫️مرحوم آیتالله ریشهری:
اساسیترین عامل نفوذ باند سیدمهدی هاشمی به بدنه نظام دسترسی آنها به آقای #منتظری بود.
▪️مدیر ضدجاسوسی وزارت اطلاعات گزارشی داد که با دنبال کردن آن مشاهده کردیم امکانات مختلف نظامی، از جمله پودر سرطانزا در خانهای تیمی وجود دارد و میگفتند ما وابسته به آقای منتظری هستیم.
▫️تصور میکردیم آقای منتظری در برخورد با این اقدامات غیرقانونی و بهعلاوه؛ وجود مستندات قتلهای باند سیدمهدی هاشمی پیش از انقلاب اسلامی، همراهی کند اما دیدیم که ایشان خیلی عادی برخورد میکند و توجیه میکند و بعد فهمیدیم که آقای منتظری مدارک را به سیدمهدی هاشمی داده که بخواند و آماده باشد. حتی وقتی جنازه افرادی که به وسیله باند سیدمهدی هاشمی کشته شده بودند درآمد باز هم آقای منتظری جنایات سیدمهدی هاشمی را قبول نکرد.
▪️آقای هاشمی رفسنجانی (در جریان برخورد با باند سیدمهدی هاشمی) به من میگفتند: شما امشب بخوابی ممکن است فردا آقای منتظری رهبر بشود آن وقت شما باید بروی خارج از کشور زندگی کنی! تو به درد انقلاب میخوری اینجوری نکن!
▫️پشتوانه اصلی؛ امام بود و بعد مقام معظم رهبری که آن زمان رئیسجمهور بودند.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سخنرانی موجآفرین مرحوم آیتالله ریشهری در زابل
سالگرد ارتحال آیتالله ریشهری
لیله مورخه ١٣ /٩ /۵٧ پس از سخنرانی تحریکآمیز یکی از وعاظ به نام #شیخ_محمد_محمدی_ریشهری (از اول محرم به زابل وارد شد)، در مسجد حکیم تعدادی از حاضرین که اکثرا دانشآموز بودند به خیابان آمده و ضمن دادن شعارهای مضره به مسجد شریف زابل رفته و پس از استماع سخنرانی شخصی به نام حاجی علوی با دادن شعار به مسجد حکیم و متفرق گردیدند.
به دنبال پخش تعدادی اعلامیه دستنویس مبنی بر اعتراض به حوادث تهران و اعلام تعطیل تا عاشورا از صبح روز جاری تعدادی از دانشآموزان دبیرستان با تعطیلی کلاسها و نیز تعدادی معدود از بازاریان در مسجد حکیم اجتماع نمودهاند که تا این ساعت از خروج آنان از مسجد به وسیله مأمورین جلوگیری گردیده است.
ضمنا بازار زابل از صبح روزجاری تعطیل می باشد سازمان زابل اعلام داشته برابر اخبار واصله تعدادی کفن و تعدادی وجه جهت سید محمدتقی حسینی طباطبایی واعظ افراطی زابل از مشهد ارسال شده و یادشده بین مردم تقسیم نموده است.
مراتب جهت استحضار اعلام می گردد به رئیس سازمان زابل دستور داده شد سید محمدتقی حسینی طباطبایی پیشنماز مسجد را در شورای تأمین فرمانداری احضار و تذکرات لازم به او داده شود...
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مرحوم آیتالله ریشهری در صف اول تظاهرات انقلابی
سالگرد ارتحال مرحوم آیتالله ریشهری
در ساعت حدود ١٨:٠٠ روز ١۴ /٩ /۵٧ ابتدا سید محمدتقی حسینی طباطبایی در مسجد حکیم که تعداد حدود دو هزار نفر از طبقات مختلف مردم که اکثریت آنان را افراد جوان و دانش آموزان دبیرستان تشکیل می دادند سخنرانی نموده و در مورد اجتماع صبح روز ١۴ /٩ /۵٧ که سبب ترس او گردیده بود اظهار داشت نباید در خیابان شعارهای تند می دادید و سپس اجتماع کنندگان را دعوت به حفظ نظم و آرامش در تظاهرات خود نموده و گفت هرکدام از ما به نوبه خود یک پلیس است و باید از هر لحاظ مرتب باشیم و شعارها یکسان باشد.
پس از وی شیخ #محمد_محمدی_ریشهری که گفته می شود داماد یکی از آیتاللههای مشهد بوده و تألیفاتی از جمله عدالت از دیدگاه شیعه، راه شناخت خدا، آگاهی و مسئولیت و داستانهای علمی دارد منبر رفته و شروع به سخنرانی و ایراد مطالب تحریکآمیز نموده و پس از نوحهخوانی توسط احمد رضایی آنگاه سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی دستور داد که بیرون بروند و خیلی مرتب راه بیفتند و ضمن راهپیمایی که خودش (سید محمدتقی) و سید حسین قریشی و شیخ محمد محمدی در رأس صنوف قرار داشتند...
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سخنرانی انقلابی مرحوم آیتالله ریشهری به روایت ساواک
سالگرد ارتحال آیتالله ریشهری
در ساعت حدود ١٨:٠٠ روز ١۶ /٩ /۵٧ ابتدا سید محمدتقی حسینی طباطبایی سخنرانی (در مسجد حکیم زابل) و عنوان نمود که تلفنهای زیادی به وی شده که بعضی تهدیدآمیز، اخطارآمیز و نیز استدعاآمیز بوده که در صورت پیش آمدن حادثهای برای بچههای آنها سید محمدتقی را مقصر و مسئول میدانند و در این زمینه ضمن سلب مسئولیت از خود در صورت وقوع هرگونه حادثهای افراد را تحریک به ادامه به اصطلاح #مبارزه در راهی که باید بروند و در پیش دارند نمود و سپس #شیخ_محمد_محمدی_ریشهری شروع به سخنرانی تحریکآمیز تحت عنوان تفسیر واژه دعا و کج معنا کردن آن به منظور رفع مسئولیتها نموده و در تمام مدت سخنرانی مردم را تحریک و تشویق به #مبارزه_علیه_حکومت و در راه حکومت به اصطلاح اسلامی به #رهبری_خمینی مینمود.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ممنوعالمنبر شدن مرحوم آیتالله ریشهری
سالگرد ارتحال آیتالله ریشهری
محمد محمدی نیک[معروف به ریشهری] فرزند اسماعیل بعلت سخنرانی خلاف ممنوع المنبر گردیده در صورت ورود بمنطقه استحفاظی از سخنرانی وی جلوگیری اعمالش مراقبت نتیجه اعلام.
رضوانی آقای سمیعی نام وی در لیست وعاظ ممنوع المنبر ثبت و منابع در زمینه مراقبت وی در صورت ورود بمنطقه توجیه شوند.
٣۶.١٢.١۵
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴قائم مقام و حمایت از جلاد
🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔹سیدمهدی هاشمی یکی از جدیترین عناصر نفوذی در بدنه #نظام بود که به اصرار جناب آقای #منتظری ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وارد #سپاه_پاسداران شد.
🔸جواد منصوری اولین فرمانده کل سپاه در این رابطه میگوید: «شخص آقای منتظری به من خیلی اصرار کردند که از وجود #مهدی_هاشمی در سپاه استفاده کنید. ما سعی می کردیم طفره برویم. آقای منتظری صراحتا می گفت: «مهدی هاشمی از خیلی از شما ها لایقتر است.» و خیلی محکم از مهدی هاشمی دفاع می کرد.» (روزگار قائم مقامی، ص 76)
🔹جنایات سیدمهدی هاشمی پیش از #انقلاب_اسلامی آغاز شد و البته امام خمینی (قدس سره الشریف) نیز به خوبی وی را میشناختند و به واسطه عاملیت در قتل #آیتالله_شمسآبادی و برخی اقدامات ناروای دیگر، نسبت به وی ذهنیتی کاملا منفی داشتند. البته بعضی از شخصیتهای انقلابی این شناخت را نداشتند و هنگامی که وی در زندانهای #رژیم_پهلوی بود در کلیسای #سِنتمری_پاریس به حمایت از وی تحصن کردند. حجتالاسلام و المسلمین #سیدحمید_روحانی با مشورت ایشان در تحصن شرکت نکردند. امام در پاسخ مشورت ایشان فرموده بود:
🔸« [آیا] میخواهید بروید برای یک «قاتل» تحصن کنید؟»(همان ص81-80)
🔹خط و مشی انحرافی و جنایت بار مهدی هاشمی در پوشش حمایت همه جانبه آقای منتظری در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه یافت. او در آخرین روزهای قبل از مجازات، به ترور #آیتالله_ربانی_املشی اعتراف کرد.
🔸حجت الاسلام احمد سالک در این باره می گوید:
تا من وارد مجلس شورای اسلامی شدم، دیدم آقای ربانی املشی می لرزد! من ایشان را در بغل گرفتم. می لرزید! به من گفت آقای سالک، مهدی هاشمی من را کشت!
🔹این جمله آقای ربانی املشی به من هست. بعد از این هم فوت کرد. کشتن همیشه با طناب نبود. توی چاه کردن شیخ قنبر و... از این کارها هم می کردند. [سم] می ریزند در استکان فرد، غذایی را آلوده می کنند. آقای ربانی املشی... من را در بغل گرفته بود و میلرزید، به من گفت آقای سالک، شاهد باش، مهدی هاشمی من را کشت!» (همان ص 89)
🔸جنایات سیدمهدی هاشمی تمامی نداشت و تنها راه برای مهار او، برخورد قاطع و قانونی با وی بود. مدارک و مستندات فراوانی علیه او وجود داشت و پس از دستگیری شواهد متقنی برای مردم آشکار گردید اما آقای قائممقام به هیچوجه حاضر به پذیرش تخلفات آشکار برادرِ داماد خود نبود.
🔹آیت الله مسعودی خمینی درباره حمایت منتظری از مهدی هاشمی می گوید:
«... چندی بعد اجسادی را در تلویزیون به نمایش گذاشتند. که مربوط به جنایات باند مهدی هاشمی بود. در این حال بنده و آقای حاج #سیدابوالفضل_میرمحمدی و آقای #راستی و چند تن دیگر از طرف #جامعه_مدرسین ماموریت یافتیم که نزد آقای منتظری برویم و با ایشان صحبت کنیم. وقتی نزد ایشان رفتیم، گفتیم که ما نزد شما آمده ایم تا تقاضایی بکنیم. شما الآن به عنوان قائم مقام هستید، بیایید و آقا سیدهادی و سید مهدی و افراد آنها را رها کنید. بعد به ایشان یادآوری کردم که آیا یادتان هست که در منزل آقای پسندیده یقه شما را گرفتم و گفتم که این باند حیثیت شما را به باد خواهند داد. شما فرمودید: « منزل ما را چه کسی اداره کند؟ » دیدید که مسائل پشت پرده این گروه افشاء شد و فیلم جساد قربانیان باند مهدی هاشمی را تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از صحبتهای فروانی که با ایشان کردیم، ایشان ابراز کرد که من هنوز قبول ندارم که سید مهدی آن قدرها هم که شما می گویید، فرد بدی باشد!»(همان ص86)
🔸جناب آقای منتظری، که آه سوزناکی برای جلادهای منافق بلند میکرد از حمایت سیدمهدی هاشمی نیز دست نکشید و با این وجود، نظام اسلامی بدون در نظر گرفتن جایگاه جناب آقای منتظری عدالت را در خصوص سیدمهدی هاشمی و باند جنایتکارش اجرا کرد و در تاریخ 6مهر1366 او را به سزای اعمالش رساند.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️هشدار آیتالله مشکینی به آقای منتظری
🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
آیت الله مشکینی رئیس مجلس خبرگان رهبری، یک ماه قبل از انتخاب ایشان به قائم مقامی رهبری، طی نامه ای به تاریخ۱۳۶۴/۷/۱ نسبت به اطرافیان و بیت آقای منتظری اعلام خطر کرده و باصراحت ایشان را به پاک کردن اطرافش از افراد فاسد دعوت کرده است:
«نظر اغلب دوستان برای روز مبادا شمایید، لكن با یک نگرانی خاص از ناحیه
بعضی حواشی آن جناب، که متأسفانه به قول آن مرحوم، مراجع قبلی پس از مر گرفتار می شدند و شما قبل از آن. من در این باره لامتثال امر، کلی می گویم که پیوسته از دوستان صمیمی تان اظهار ناراحتی می شنوم.»(روزگار قائم مقامی، ص۸۶)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
❎حذف آیت الله ربانی املشی، #هزینه_ای که بیت آقای منتظری به انقلاب #تحمیل کرد
🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔹ازدواج احمد منتظری با زهرا ربانی املشی در سال ۱۳۵۶ موجب خویشاوندی آیتالله ربانی املشی با آقای منتظری و صمیمیت و ارتباط بیش از پیش آن دو گردید.
🔸همین مساله باعث شد تا آیتالله ربانی فعالیتهای مثبتی را در دفتر و بیت منتظری آغاز کند. سیدمهدی هاشمی که از این اقدامات، سخت به وحشت افتاده بود، درصدد برآمد با روش های مخصوص خودش جلوی فعالیتهای آیتالله ربانی را بگیرد و او را به وسیله سم، مبتلا به سرطان کرده و در روز ۱۷ تیر۱۳۶۴ به شهادت رساند.
🔹 " سیدمهدی هاشمی در آخرین #اعترافات خود در مورد شهادت آیتالله ربانی املشی چنین اقرار میکند:
🔸در رابطه با قتل مرحوم ربانی، قضیه بدین ترتیب بود که بعد از قضيه مجلس خبرگان و آمدن آقای ربانی املشی خدمت آیت الله منتظری در رابطه با جریانات آینده رهبری،چند ماه بعد از خبرگان - که دقیقا یادم نیست چه زمانی بود - روزی با آقای...(در کتاب خاطره ها حذف شده است) در تهران در منزل قبلی ایشان گویا اختیاریه بود، صحبت کردیم که چگونه یک ضربه به ایشان بزنیم.
🔹گفت: ما وسایل و امکانات سنتی و داروهای مسموم کننده و سرطانزا در اختیار داریم که میتوان به صورت نامرئی فرد را مسموم نمود که در اثر این #مسمومیت به سرطان گشنده مبتلا خواهد شد. پس از بحث و بررسی این شیوه به نظرمان مطلوب افتاد.
🔸برای اجرای قضیه، او گفت: یکی از افراد ما که شک دارم منظورش فلانی یا فلانی بود به تازگی با آقای... ارتباط یافته بودند، البته رفاقت قبلی داشتند. وی از نظر کار با نهضتها به تازگی در اختیار آقای... قرار گرفته بودند.
🔹میگفت: میتوانند با آقای ربانی در تماس و ارتباط قرار گیرند. من دقيقا سؤال نکردم شیوه ارتباطی آنان چگونه است ولی آقای... با ضرس قاطع مدعی بود که رابطه گرفتن برای او آسان است.
🔸در مورد شیوه عمل مدعی بود پس از ۱۵ یا ۲۰ روز پس از استعمال و استشمام مواد مزبور طرف تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. مدتی بعد که به قم آمده بود، گفت:عمل انجام گرفته است.»( خاطره ها، ج۴، ص۴۲۷)
🔹همچنین حجت الاسلام احمد سالک در این باره می گوید:
تا من وارد مجلس شورای اسلامی شدم، دیدم آقای ربانی املشی میلرزد! من ایشان را در بغل گرفتم. میلرزید! به من گفت آقای سالک، مهدی هاشمی من را کشت! این جمله آقای ربانی املشی به من هست. بعد از این هم فوت کرد. کشتن همیشه با طناب نبود. توی چاه کردن شیخ قنبر و... از این کارها هم میکردند. سم میریزند در استکان افراد، غذایی را آلوده میکنند. آقای ربانی املشی... من را در بغل گرفته بود و میلرزید، به من گفت آقای سالک، شاهد باش، مهدی هاشمی من را کشت!»
🔸یک هفته بعد، بحث قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شد و رحلت آیت الله کی املشی از هزینه هایی بود که دفتر آقای منتظری به انقلاب تحمیل کردند. (روزگار قائم مقامی، ص۸۹ - ۸۸)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
آیت_الله_یزدی_کتاب_روزگار_قائم_مقامی_1_3.mp4
6.58M
🎥 فیلم|| دیدگاه ویژه مرحوم #آیتالله_یزدی پیرامون کتاب #روزگار_قائممقامی
🔴 #بازنشر | در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔻مرحوم آیتالله یزدی:
🔹کتاب روزگار قائممقامی به گونهای مستند شده که به هیچ وجه قابل انکار نیست و برای مخاطب قطعآور است.
🔹این کتاب کار بسیار سنگینی بود که انجام دادید و بسیار جای تقدیر و تشکر دارد.
🔸این کتاب برخی شبهات را برای خود من رفع کرد؛ حتی در مواضعی که خود من کم و بیش در آن حضور داشتم.
🔹ویژگی مثبت کتاب این است که بسیار مستند است. جوری مستند شده که به هیچ وجه قابل انکار نیست و برای مخاطب قطعآور است.
◀️ راههای تهیه کتاب:
🏢 تهران، خیابان انقلاب اسلامی بین خیابان فخر رازی و خیابان دانشگاه، پلاک 1210
📞تلفن: 22579192_021
🏢قم، چهارراه قرآن و عترت، روبروی مدرسه حجتیه، کتابفروشی انتشارات کیهان
📞تلفن: 37741698-025
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴روایتی از شگردهای مخدوشسازی اسناد تاریخی توسط بیت منتظری
🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔹 #جنگ_روایتها سالهاست که آغاز شده است و ما امروز در نقطه پرحرارتی از این میدان قرار داریم. کار دشمن در این آوردگاه دو چیز است: طرح روایتهای نادرست، و خدشه در روایتهای درست.
🔸جریان نزدیک به #بیت_منتظری در سالهای اخیر شگردهای پیچیده در مخدوشسازی حافظه تاریخ انقلاب و تولید روایتهای دروغین از وقایع داشت. جریانی که حتی مستندات متقن تاریخی همچون دستخط امام در نامه تاریخی و حساس 6فروردین1368 در عزل آقای حسینعلی منتظری را مخدوش جلوه داده و زیر سوال میبرد.
🔹بنیاد تاریخپژوهی در آخرین یادداشت تاریخی خود با تمرکز بر این موضوعِ حساس و حیاتی، حکایتگرِ رویه و رویکرد جریان منتظری در عرصه مخدوشسازی اسناد و قرائن قطعی تاریخی است؛ چنانکه پیش از این نیز در یادداشتی تفصیلی (https://tn.ai/2620208): https://tn.ai/2620208 ، یکی از بهتانهای بزرگ نویسنده وابسته به جریانِ منتظری علیه علامه طباطبایی، مورد نقد جدی قرار گرفت و واکنشهای انفعالیِ بعدی نیز منجر به خلافگوییهای تازه گردید!
🖊متن کامل این یادداشت تاریخی در افشای شگردهای مخدوشسازی اسناد تاریخی توسط بیت منتظری در خبرگزاری تسنیم:
https://tn.ai/2629908
#امام_خمینی
#حسینعلی_منتظری
#نامه_شش_فروردین
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/1
🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔸مواجهه امام خمینی با ثمره عمر خود حسینعلی منتظری یکی از تلخترین مواجهات امام با پروژه نفوذ و اغفال سران برجسته نظام بود که طبعا هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی داشت.
🔹اما آغاز ماجرا پس از آنی بود که تیتر یک روزنامه کیهان مبنی بر قائم مقامی آقای منتظری در آذر ماه ۶۴ که توسط یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان شد، بیت منتظری و شخص وی مورد توجه و طمع بسیاری قرار گرفت. کسانی که منتظری را پل پیروزیها و کسب موقعیتهای بعدی خود میدیدند.
🔸ارتباط نهضت آزادیها با وی که از قبل از انقلاب وجود داشت، تقویت شد و جولان باند سید مهدی هاشمی و منافقین زخم خورده بیشتر. حاصل این همگراییها، انتقادات غیرمنصفانه و تند منتظری در نامههایش به امام (ره) در مورد اعدام سید مهدی هاشمی قاتل، جنگ و نهادهای انقلابی مانند سپاه شد.
🔹میتوان اوج این بی انصافیها را در عوض شدن جای شهید و جلاد در تابستان ۶۷ دید که در بیان منتظری، «منافقینِ» بی منطق و تروریست اول انقلاب به «مجاهدینِ» با منطق و تفکر تبدیل شدند و اجرای حکم الهی در مورد آنها، مورد طعن و نیش آقای منتظری قرار گرفت! منتظری که خود روزی در کسوت نماز جمعه تهران و قم، راه انقلاب و امام (ره) را می ستایید، در ده فجر ۶۷، تندترین انتقادات را به راه امام (ره) و سیاستهای انقلاب و جنگ وارد کرد؛ در حالی که خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مسئولینی بود که بیشترین اختیارات را داشت!
🔸 امام خمینی از ابتدا با انتخاب آقای منتظری به قائم مقامی مخالف بودند و اگر چه بنا بر مصالحی، سکوت اختیار کرده بودند اما بعدها به این مخالفت تصریح نمودند.
🔹ایشان در نامه ۶۸/۱/۶ چنین می نویسند:
« والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را #ساده_لوح می دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل کرده که مفید برای حوزه های علمیه بودید.. در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»
مخالفت امام با انتخاب آقای منتظری گرچه برای نخستین بار در فروردین ۶۸ مکتوب شد اما ایشان پیشتر در جمع سران قوا به نارضایتی خود از این انتخاب و نیز ناتوانی منتظری برای تصدی رهبری انقلاب اسلامی تصریح کرده بودند.
🔹 مرحوم سید احمد خمینی در این باره چنین بیان می دارد:
« در سال ۶۵جلسات هفتگی سران قوا در دفتر یکی از آنان یا در #جماران بدون حضور امام برگزار می شد. من، #آیتالله_خامنه ای، آیت الله موسوی اردبیلی، آقای میر حسین موسوی و آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم. بر حسب تقدیر در همان روز آقای منتظری نیز با امام جلسه داشتند. در آن سال هر وقت که امام با آقای منتظری ملاقات می کردند بعد از جلسه برافروخته و عصبانی بودند به طوری که در چهره شان مشخص و نمایان بود. آن روز در وسط جلسه بودیم که ناگهان امام بدون در زدن یک دفعه با حال عصبانیت شدید و برافروختگی وارد اتاق شدند و خطاب به ما فرمودند: من از اول با #قائم_مقامی منتظری مخالف بودم. ایشان به درد رهبری بعد از من نمی خورد!» کلام امام که تمام شد، سران قوا و من در یک سکوت سنگینی فرو رفتیم؛ چون چنین بر خورد بیمقدمه ای از امام سابقه نداشت و اهمیت موضوع را می رساند.»
🔸 علت مخالفت امام را می توان در نامه های ایشان جستجو نمود. آقای منتظری علی رغم برخورداری از جایگاه رفیع علمی و فقهی، در باب سیاست و مدیریت، به تعبیر امام و تایید برخی بزرگان، فردی « #ساده_لوح» و «#غیر_مستقل» بود که به شدت تحت تأثیر اطرافیان و نفوذی ها قرار می گرفت. باند سید مهدی هاشمی، جریان لیبرال(نهضت آزادی) و شبکه تروریستی منافقین سه ضلع مثلثی را تشکیل دادند که آقای منتظری را در چنبره خود قرار داده بودند و ایشان عملا صدایی برای انعکاس تحلیل های غلط و حرف های تخریبی آنها علیه انقلاب اسلامی تبدیل شده بود.( روزگار قائم مقامی، صص ۶۱_۶۸)
#شیخ_ساده_لوح
#حسینعلی_منتظری
#روزگار_قائممقامی
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/2
🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروههای منحرف و لیبرالمسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینهای ندادند و پس از انقلاب طلبکارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند.
◀️امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آنها را _که سیره عملی و ریشه جانبداری های غلط آقای منتظری بود_ مذمت کردند:
🔸«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و #لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و #انقلاب همیشه برای پذیرفتن همۀ کسانی که قصد #خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت# طلبکاری آنان از همۀ اصول، که چرا « #مرگ_بر_آمریکا» گفتید!چرا #جنگ کردید!چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون #حکم_خدا را جاری می کنید؟ چرا شعار « #نه_شرقی_و_نه_غربی» داده اید؟ چرا #لانۀ_جاسوسی را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر.
🔹و نکته مهم در این رابطه این که نباید تحت تأثیر #ترحمهای_بیجا و بی مورد نسبت به #دشمنان_خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می برند. من به آنهایی که دستشان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می رسد و چه بسا حرف های دیگران را می زنند صریحاً اعلام می کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست# لیبرالها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد»(صحیفه امام ج21 ص273)
🔸اعتماد و دفاع تمام عیار از برخی افراد معلوم الحال و مجرم قطعی(مانند مهدی هاشمی)، رویه غیر قابل قبول در سیره سیاسی آقای منتظری بود که زمینه افول وی را نیز فراهم آورد و جایی برای دفاع از او باقی نگذاشت. (روزگار قائممقامی ص 221)
🔹 هرچند امام گلایههای خود از قائم مقام رهبری را در جلسات مختلف ابراز داشته بودند و نسبت به آینده نظام احساس خطر جدی داشتند، اما در زمستان ۶۷ و نوروز ۶۸ جریان حوادث به گونه ای دیگر رقم خورد. آقای هاشمی رفسنجانی در این باره چنین نقل کرده است:
« چند ماه قبل از اینکه این اتفاق بیافتد،(عزل آقای منتظری)یک جلسه ما ،(آقای خامنهای، سید احمد آقا و بنده)خدمت امام بودیم. دریکی از جلسات که رفت و آمدها و مکاتباتی میان امام و آقای منتظری شده بود. امام از جانشین آن زمان خودشان ناراحت بودند و این مطلب را در یک جلسه ای فرمودند که بسیار برای ما تلخ بود و برای ما شک شد. ما احساس کردیم که ایشان یک نظر تندی دارند.... وقتی دوستان اصرار می کردند که صبر کنیم ، ایشان با نگرانی به حضار نگاه کردند و فرمودند: من برای عمر خودم فرصت طولانی نمی بینم و وظیفه خود می دانم که این مسئله را حل کنم. من میدانم که بعد از من، اگر انجام ندهم چه پیش خواهد آمد. ازمن نخواهید کاری کنم که وقت حضور نزد خدا جوابی نداشته باشم».
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/3
🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔸هاشمی رفسنجانی در جای دیگر از خاطرات خود، به پیشینه تصمیم امام مبنی بر ضرورت #پایان_قائم_مقامی آقای منتظری اشاره میکند و در خاطرات روز دوم فروردین ماه ۶۸ خود مینویسد:
« امام در مورد اظهارات و نامههای آیتالله منتظری عصبانیاند و تصمیم بر اقدام تند دارند. خواهش کردم دست نگه دارید تا بررسی بیشتر شود. در پیام امروزشان هم اشاراتی دارند..»
🔹علیرغم القائات اطرافیان آقای منتظری که تلاش دارند #پایان_قائم_مقامی را امری آنی و نتیجه تصمیمی ناگهانی بنمایانند، شواهد پیشین نشان از آن دارد که امام خمینی بر اساس مشاهده رویه غلط اطرافیان و شخص قائم مقام در موضوعات گوناگون و تصمیم به عدم اصلاح رویه، مدتها پیش از نگارش نامه ۶۸/۱/۶، تصمیم نهایی خود را گرفته و به دلیل تعلل هیئت رئیسه خبرگان مبنی بر اقدام برای #عزل_قائم_مقام، چارهای جز علنی کردن تصمیم تاریخی خود ندید.(روزگار قائم مقامی، ص۱۱۵)
🔸امام خمینی(ره)انحراف منتظری را شاهد بود و در مجالس خصوصی تذکرات دلسوزانه خود را به وی ارائه می نمود اما منتظری با بی اعتنایی و بی حرمتی به استاد خود، به حدی رسیده بود که در مواردی حتی به امام هم جسارت نمود؛ امری که با اعتراض آیت الله خامنه ای مواجه شد و امام باز هم صبوری پیشه کرد. (در کتاب روایت رهبری تفصیل این ماجرا آمده)
🔸امام تمام تلاش خود را برای نجات منتظری به کار بست اما «حفظ اسلام» اقتضا میکرد که تصمیم اساسی خود را بگیرد و #جراحی_بزرگی را برای حذف عنصری منحرف انجام دهد. ایشان منتظری را از قائم مقامی عزل کرده و در شب هفتم فروردین 68، در دیدار سران قوا، منتظری را شخصی «فاسق، فاسد و مفسد» نامید.(روزگار قائم مقامی، ص126-132)
🔹اطرافیان منتظری که نقش اساسی در انحراف «قائم مقام» داشتند، پس از عزل وی بر کینه و عناد خود نسبت به انقلاب و امام افزوده و برای گریز از بدنامی، نامه امام به منتظری را انکار یا توجیه کردند.
🔸 نامهای که اصل آن با #دستخط_امام موجود است و موسسه تنظیم و نشر آثار امام نیز صدورش را تایید کرده و آقایان هاشمی رفسنجانی، خامنهای و مشکینی هم بر نوشتن آن توسط امام شهادت دادهاند. جالبتر آنکه خود منتظری به نامه مزبور پاسخ داده و صالحی نجف آبادی نیز کتابی درباره نامه مذکور نوشته است.
🔹 برخی از اعضای بیت منتظری مانند عمادالدین باقی، در وقاحتی آشکار، امام را در نوشتن این نامه «بیمار» توصیف کرده تا آن را از اعتبار بیاندازد. برخورد جاهلانه و کینهتوزانه بیت منتظری با نامه امام، نشان دهنده عمق انحراف و وقاحت این بیت در برخورد با انقلاب و امام است. بیت منتظری با انتشار فایل صوتی حمایت آقای منتظری از سازمان تروریستی منافقین، نقش مهمی در انتخابات ریاست جمهوری دوزادهم ایفا کرده و با مظلوم نمایی از جلادان، تغییر جایگاه شهید و جلاد را کلید زد و هنوز هم به فتنهگریهای خود ادامه می دهد.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
عالم مجاهد
پرونده ویژه بنیاد تاریخپژوهی بهمناسبت سالگرد ارتحال مرحوم آیتالله ریشهری
نامه امام خمینی به مرحوم آیتالله ریشهری جهت برخورد قاطع با باند سیدمهدی هاشمی
موافقت امام با پیشنهاد مرحوم ریشهری مبنی بر لزوم تبعید داماد آقای حسینعلی منتظری
پاسخ حکیمانه امام به درخواست عفو مشروط داماد آقای حسینعلی منتظری
پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مناسبت عالم متقی و مجاهد مرحوم حجتالاسلام والمسلمین ریشهری
🎥روایت مرحوم آیتالله ریشهری از تشکیل اولین اتاق جنگ و داوطلب شدن مقام معظم رهبری برای اعزام به جبهه
🎥روایت مرحوم آیتالله ریشهری ازحمایتهای خلاف قانون آقای منتظری از فامیل خود و توصیه هاشمی رفسنجانی به اغماض در برخورد با جنایات سیدمهدی هاشمی
سند تاریخی||سخنرانی موجآفرین مرحوم آیتالله ریشهری در زابل
سند تاریخی || مرحوم آیتالله ریشهری در صف اول تظاهرات انقلابی
سند تاریخی || سخنرانی انقلابی مرحوم آیتالله ریشهری به روایت ساواک
سند تاریخی||ممنوعالمنبر شدن مرحوم آیتالله ریشهری
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
حماسه و ستارخان؛ تاریخنگاری رسمی عصر مشروطه.pdf
746.4K
مقابله با مظلومیت تاریخی ستارخان
بهمناسبت سالروز ورود ستارخان و باقرخان به تهران
🔹در میان روایتهای رسمی دوره مشروطه #حماسه_ستارخان مانند دهها حماسه دیگر ملت ایران که از ابتدا با آرمانگرایی، #اسلامخواهی، #عدالتطلبی، قانونگرایی و تجددطلبی آغاز شده بود با همان ادبیات عوامانه «سنت و تجدد» تأویل و تحریف شد و علیرغم وجود مدارک و اسناد معتبر، ستارخان و امثال وی نیز در ردیف مشروطهخواهانی قرار گرفتند که وابسته به انگلیس یا سایر دول بیگانه بودند.
🔸حجتالاسلام و المسلمین #سیدحمید_روحانی در مقاله پیشرو این روایت رسمی را مخدوش و تحریفات آن را با اسناد و ادله معتبر آشکار ساخته است. ایشان در این زمینه مینویسد:
🔹«در این مقاله روایتهای رسمی و تاریخنگاریهای دولتیِ عصر مشروطه پیرامون افکار، اندیشهها و اهداف ستارخان را مورد تردید قرار خواهیم داد و معتقدیم ظلمی که از این ناحیه بر حقایق تاریخی تحولات سیاسی و اجتماعی ایران وارد شده است بهمراتب ناجوانمردانهتر از شهادت متفکران و منتقدانی است که بهوسیله تاریخنگاری رسمی و دولتی عصر مشروطه ترور شخصیت شدند...»
📎ضمیمه: «حماسه ستارخان و تاریخنگاری رسمی عصر مشروطه»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره1، پاییز 1383ه.ش.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نامه به منتظری.pdf
391.7K
🔴ماجرای نامه اعتراضی حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، امام جمارانی و مهدی کروبی به منتظری+متن نامه
🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
🔹حجتالاسلام و المسلمید سیدحمید روحانی:
یک سال و اندی پیش از آنکه به همراه حجج اسلام حاج آقای کروبی و امام جمارانی نامه ۶۷/۱۱/۲۹ را به آقای منتظری بنگاریم، از لحن سخنان او دریافته بودم که آنچه او بر زبان میآورد، با باورهای آن آقای منتظری که ما میشناختیم همخوانی ندارد و این صدای دیگران و دگراندیشان است که از حلقوم او بیرون میآید.
🔸این دریافت را بارها با برخی از دوستان در میان گذاشتم و اظهار نگرانی کردم، حتی به یاد دارم که یکبار این مسأله را مطرح کردم و این نکته را یادآور شدم که من بیم آن دارم که دشمن از آقای منتظری برای نظام جمهوری اسلامی، یک #انور_سادات بسازد و ما روزی چشم باز کنیم ببینیم که کار از کار گذشته و آنچه نباید اتفاق بیفتد، به وقوع پیوسته است.
🔹این سخنان من با واکنش منفی بسیاری از حاضران رو به رو شد. خبر آن هم به گوش آقای منتظری رسید و او نیز در ملاقات با برخی از دوستان زبان به گله باز کرده بود که فلانی مرا #انور_سادات خوانده است! و سرانجام این بحث و گفتگو به نگارش نامه ۶۷/۱۱/۲۹ منجر شد که با امضای آقایان #کروبی، #جمارانی و نگارنده همراه بود.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرانسه و دروغ آزادی
گزیدهای از نامه مرحوم حاج احمد خمینی به همسرشان؛ از تبعیدگاه فرانسه
بازخوانی بهمناسبت رفتار غیرانسانی دولت فرانسه با معترضان
🔹وضع ما اینجا معلوم نیست مرتب از طرف #الیزه که آقا سر ما را کلاه گذاشتید و یک مرتبه در این دیار که نامش به آزادی همه جا را گرفته است، وارد شدی ولی آخر ما با ایران معاهدات اقتصادی داریم و سایر کشورها هم دست کمی از فرانسه ندارند، موجب وحشتشان شده است. مرزها را برای این پیرمرد نهتنها نگشودهاند که شديد كنترل میکنند. دیروز قریب دو هزار پسر و دختر در سالنی جمع شده بود از سراسر اروپا تا به سخنرانی امامشان گوش دهند که ناگهان نماینده #ژیسکار_ديستن با دستی لرزان که فکر میکرد وارد درباری میشود و از سادگی اوضاع تعجب کرده بود، از رفتن ایشان با کمال احترام جلوگیری کردند. میبینی که این غرب است که یک عمر است ما را به اسم آزادی بازی میداده. اینجا با شرق تنها این فرق را دارد که در اینجا با پنبه سر میبرند و در شرق با شمشير؛ ولى ماحصل یکی است...
🔸ما در غرب، غريبیم؛ چرا که فکر میکردیم در اینجا چیزی را مییابیم که شرق فاقد آن است و آن آزادی است، شاید بیش از سیصد خبرنگار و فیلمبردار بر سر پیر مرد ريختهاند که همه بالاتفاق در این روزها نوشتهاند که هر چه هست زیر سر این یک مشت استخوان است و جلودار اینها بیش از ۱۰۰ پلیس فرانسه که به اسم محافظ چون نجف شديدا همه جا را کنترل کردهاند...
منبع: از غربت غرب تا رحمت انقلاب اسلامی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره2، زمستان 1383
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثر توبه عملی در عفو خداوند از گناهان گذشته
🌙ماه معنویت | گزیدهای از شرح احادیث اخلاقی توسط مقام معظم رهبری/1
🔹 عن الصّادِقِ جَعفرِ بنِ محمدٍ علیهماالسلام عن اَبیه عن آبائِه علیهمُالسلام قالْ قالَ رسول الله صلیاللهعلیهوآله مَن أَحسَنَ فیما بَقِیَ مِن عُمرِهِ لَم یُؤاخَذْ بِما مَضى مِن ذَنبِه
🔸یعنی توبه عملی و رجوع از رفتار بد موجب میشود که خدای متعال از آنچه که از قبل از او سر زده است از گناهان صرف نظر بکند.
🔹و مَن أساءَ فیما بَقِیَ مِن عُمرِه اُخِذَ بالأوَلِ وَ الآخِر
🔸اما اگر چنانچه انسان در این آخر عمر، در این سالهای کهولت و پیری و نزدیکی به مرگ، رفتار خود را رفتار خوبی نکرد، آنوقت، هم این گناه، هم گناهان قبل به حسابش نوشته میشود. بنابراین این [حدیث] به ما میگوید که در هر لحظهای که هستیم، رفتار را سعی کنیم از حالا خوب کنیم. یعنی آنچه که [از عمر ما] باقی مانده است، آن نقد است و در اختیار ما [قرار دارد اما] آنچه که رفت که رفت.
🔹اینکه [گفته شده] «هر چه از عمر انسان باقی مانده» خب انسان که نمیداند [چه زمانی عمرش به پایان میرسد]. حالا جوانها خواهند گفت که خب این حرفها مال پیرمردها است؛ ولی واقع قضیه این است که نه، مال پیرمردها فقط نیست؛ چون جوانها هم معلوم نیست چقدر بناست عمر بکنند. کسی چک تضمینی از خدای متعال نگرفته که حتماً باید فلان قدر عمر کند.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نامه عزل منتظری
🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
🔹با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست #لیبرالها و از کانال آنها به #منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در #جنگ_مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.
🔸در مسئله #مهدی_هاشمیِ_قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای #پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید.
🔹اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکندـ با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
🔸1ـ سعی کنید افراد #بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
🔹2ـ از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
🔸3ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
🔹4ـ نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام #امام_زمان ـ روحی له الفداء ـ و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
🔸والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. والله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
🔹سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.
🔸من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها #رادیوهای_بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می کنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. والسلام.
یکشنبه 6 / 1 / 68
روح الله الموسوی الخمینی (صحیفه امام، ج21، صص332-330)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db