برش ها
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
حمید نسبت به رعایت #حق_الناس خیلی حساس بود. کتابی را که نخریده بود یا اجازه اختصاصی برای خواندنش نداشت، نمی خواند.
برش یک:
وقتی می رفتیم #گلزار_شهدا، فروشگاه محصولات فرهنگی اش را هم می رفتیم. تازه عقد کرده بودیم رفتیم توی فروشگاه.
حمید کتابی را برداشت و از فروشنده پرسید: شما این #کتاب را خوانده اید؟ می دانید موضوعش چیست؟
فروشنده گفت: از ظاهرش بر می آید که درباره اثبات قیامت باشد. مقدمه اش را که بخوانید معلوم م یشود.
حمید جواب داد: من کتاب را زمانی می توانم بخوانم که هزینه آن را داده باشم. شاید ناشر یا #نویسنده راضی نباشند. ولی الان نمی توانم مقدمه اش را بخوانم.
از قیافه فروشنده معلوم بود که بیشتر از من، از حرف حمید تعجب کرده است.
برش دو:
تازه از اردو برگشته بودم و حمید هم از سرکار آمد. رفتم استقبالش. بالا آمدنش طول کشید. برگشتم اتاق. وقتی آمد داخل، بعد از سلام و احوال پرسی گفت: پسر صاحب خانه وقتی سرباز بوده کتابی را از کتاب خانه سپاه امانت گرفته بود . یادش رفته بود. داد به من که به کتاب خانه بر گردانم. از اسم کتاب پرسیدم. کتاب #گناهان_کبیره #شهید_دستغیب بود که مدت ها دنبالش بودیم.
گفتم: چه خوب! دو نفری می نشینیم و می خوانیمش. حمید کتاب را روی اوپن گذاشت و گفت: ما نمی توانیم این کتاب را بخوانیم. این کتاب جزء اموال عمومی کتاب خانه است و زمانی می توانیم از آن استفاده کنیم که جایی به نام ما ثبت شده باشد.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#سیره_اخلاقی_شهدا
#آداب_مطالعه_کتاب
#کتاب_یادت_باشد ؛ شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت فرزانه سیاهکالی مرادی؛ همسر شهید، مصاحبه و باز نویسی: رقیه ملا حسینی، نویسنده: محمد رسول ملا حسینی، ناشر: شهید کاظمی، نوبت چاپ: چاپ بیست و نهم؛ ۱۳۹۷؛ صفحات ۸۲ و ۲۴۹-۲۵۰.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/