برش ها
#شهید_سید_محمد_تقی_رضوی
سید از #پارتی_بازی خیلی بدش می آمد. در مقطعی یکی از نیروها با سفارش وارد #جهاد شده بود. سید صبح که وارد اداره می شد، بیرونش می کرد. می گفت: امام (ره) فرموده توصیه من را هم قبول نکنید.
تا این که روزی گفتم: آقای رضوی! گناه دارد، حالا که آمده ولش کن.
گفت: من از این فرد بدم می آید، فقط به خاطر اینکه با توصیه به جهاد آمده است.
#شهید_سید_محمد_تقی_رضوی
#سیره_اداری_شهدا
#مبارزه_با_پارتی_بازی در سیره شهدا
راوی: حسین نمازی؛ هم رزم شهید
#کتاب_سیرت_رضوانی؛ زندگی نامه و خاطرات سردار جهادگر شهید محمد تقی رضوی، نویسندگان: عیسی سلمانی لطف آبادی و همکاران، ناشر: انتشارات سلمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحه ۲۲.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
رجایی وقتی #وزیر آموزش و پرورش بود شب ها پرونده های گزینشی #معلمان را به خانه می آورد. یک شب که توجه کردم دیدم برای برخی پرونده ها پنج یا شش سال ارفاق می زد و پیش از موعد دستور #بازنشستگی شان را صادر می کرد.
گفتم: آقای رجایی! این همه ارفاق؟
می گفت: بعضی از نیروها را باید تخلیه کنیم. باید بهشان پول بدهیم؛ حتی ازشان خواهش و تمنا کنیم که در آموزش و پرورش نباشند.
#شهید_محمدعلی_رجایی
#سیره_اداری_شهدا
#آداب_سلامت_اداری
راوی: عاتقه صدیقی؛ همسر شهید
#کتاب_سه_شهید ؛ مصاحبه هایی د رمورد شهیدان طیب، اندرزگو و رجایی، نویسنده: حمید داود آبادی، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۵؛ صفحه ۲۱۰.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
🔺مسئول مردمی!
🔹یکبار با شهید رجایی می رفتیم برای نماز. تا رسیدیم اتاق ارباب رجوع نخست وزیری، پیرمردی با دیدن ایشان بلند شد و یقه شان را محکم گرفت.
🔸یکی از محافظان تا آمد پیرمرد را از او جدا کند، ایشان در حالی که هنوز یقع شان دست پیرمرد بود، مانعش شد و گفت کاری به او نداشته باشید، بگذارید حرفش را بزند.
▪️ پیرمرد گفت:«شما که این همه پشت تلویزیون مردم مردم میکنید، مردم همین است؟».
▫️ آقای رجایی پرسید:«حالا چه شده».
▪️ گفت:«من بیست و پنج روز است نامهای به نخستوزیر نوشتم، ولی هنوز جوابم را ندادهاید».
▫️آقای رجایی گفت:«اگر واقعاً در این مدت به تو جواب ندادهاند، حق داری این کار را با من بکنی».
⚡️بعد به مسئول دبیرخانه گفت دفترتان را بیاورید و بررسی کنید. وقتی بررسی سد معلوم شد نامه رسیده، اما چون ایشان آدرس خود را پشت نامه ننوشته بود، نمی دانستند جواب را به چه آدرسی ارسال کنند.
🍁آقای رجایی هم با لبخند گفت:«پدر جان! شنیدید که گفتند به نامه شما رسیدگی شده. باید به اداره مربوطه بروید و کارتان را پیگیری کنید».
💢بعد با مهربانی ادامه داد:«حالا میشود یقه مرا رها کنید تا بروم؟». سپس بوسهای به پیشانی پیرمرد زد و با هم حرکت کردیم.
#شهید_محمدعلی_رجایی
#سیره_اداری_شهدا
#مردم_داری
▫️راوی: هرمز طاووسی
📚#کتاب_بادیه_فروش ؛ برگ هایی از زندگی شهید رجایی؛ نوشته غلام علی رجایی، ناشر: خیزش نو، نوبت چاپ: اول-بهمن-1430. صفحه ۷۷-۷۶.
✂️برشها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir