eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
350 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی بودیم ،خواب دیده بودم محمد حسین شهید می شود. از آن زمان به بعد هر وقت می دیدمش بی اختیار اشکم جاری می شد. خودم را برای رساندم منطقه. با مهدی پرنده غیبی باهم بودیم که محمد حسین با موتور از راه رسید. باز اشکم جاری شد. محمد حسین دل ا زدنیا کنده بود. خطاب به مهدی گفت: «شما کاری ندارید. من هم دارم می روم». شهادتش را می گفت. مهدی شروع کرد به گریه کردن و گفت: «محمد حسین! تو اهل این حرف ها نبودی. تو که با معرفتی بودی». محمد حسین گفت: «به خدا قسم! دو سال است که به خاطر با شما مانده ام. بعد از شهادت اکبر شجره این دو سال را فقط به هوای شما صبر کردم. دیگر بیش از این است. انصاف بدهید. آن طرف هم کسانی هستند که منتظرم هستند». همان طور که می خندید سوار موتورش شد و رفت. راوی: حمید شفیعی؛ هم رزم ؛ زندگی نامه و خاطرات از شهید محمد حسین یوسف الهی، نویسنده: مهری پور منعمی، ناشر: مبشر، نوبت چاپ: اول- ۱۳۹۶؛ صفحه 230-231. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/