#وصیت_نامه_امام_خمینی (5): و مع‌الأسف به دست دشمنان توطئه‌گر و دوستان جاهل، #قرآن این #کتاب_سرنوشت_ساز، نقشی جز در #گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید #وسیله_جمع_مسلمانان و بشریت وکتاب زندگی آنان باشد، #وسیله_تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از #حکومت_اسلامی برمی‌آورد و از سیاست سخن می‌گفت گویی بزرگ ترین معصیت را مرتکب شده؛ و کلمه #آخوند_سیاسی موازن با #آخوند_بی_دین شده بود و اکنون نیز هست. #امام_خمینی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/

🌷یک بسیجی ساده بعضی مواقع از همسران دوستان سپاهی حسین می شنیدم که حسین در جبهه چند #مسئولیت مهم دارد. برخی مواقع از فرصت استفاده می کردم و می پرسیدم: حسین آقا! شما در جبهه چه کاره ای؟ چرا دیر به دیر نامه می دهی؟ با خونسردی می گفت: می خواهی چه کاره باشم. یک #بسیجی ساده ام. در جبهه چون کارم زیاد است فرصت نمی کنم زود به زود نامه بدهم. بعدها فهمیدم جانشین لشکر بوده. #شهید_حسین_املاکی #سیره_اخلاقی_شهدا #گمنامی_و_فرار_از_چهره_شدن راوی: زهرا سحری؛ همسر شهید #نیمه_پنهان_ماه ، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ نویسنده: رقیه مهری آسیا بر، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۶؛ صفحه 45-46. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/

باسلام خدمت اعضای محترم به مناسبت ایام #راهیان_نور سعی می کنیم در شبهای آینده از #روایتگری برخی دوستان استفاده کنیم. برای شروع فردا شب سوم فروردین ساعت ۲۲ از #روایتگری_مکتوب حاج آقای خسروی استفاده خواهیم کرد.

#تقویم_فروردین پاسداشت #662 شهید سوم فروردین ماه 📅مناسبت امروز • صدور اعلامیه حضرت امام خمینی (ره) در واکنش به تهاجم مزدوران پهلوی به مدرسه فیضیه (۱۳۴۲ ه.ش) • پاک‌سازی روستا‌های گنگچین و خره‌گوش در شمال‌غربی ارومیه به همت نیرو‌های سپاه و ژاندارمری (۱۳۶۲ ه.ش) 🌷شهید_امروز #شهید_علی_خلیلی شهید امر به معروف و نهی از منکر علی خلیلی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۹۳ ه.ش) #شیخ_احمد_یاسین شهید شیخ احمد یاسین، موسس و رهبر جنبش حماس (۱۳۸۳ ه.ش) #شهید_حسن_فیوجی شهید حسن فیوجی؛فرمانده‌گردان‌ از تیپ۲۱اامام رضا (استان خراسان رضوی، شهرستان نیشابور) (۱۳۶۱ ه.ش) #شهید_هادی_جعفری شهید مدافع حرم هادی جعفری (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۵ ه.ش) #شهید_علی_یزدانی شهید مدافع حرم علی یزدانی (شهرستان اردبیل، استان اردبیل) (۱۳۹۴ ه.ش) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/

فرازی از #وصیت_نامه_شهید_ابوالفضل_مرادی_کوشکی: خدايا! پروردگارا! #عشق به تو چنان در وجودم شعله‌ور است كه اگر پيكرم را صد پاره كنند و يا صد بار مرا بكشند و دوباره زنده كنند و همچنين اگر پاره پاره تنم را به آتش بسوزانند، اگر خاكسترم را در دريا بريزند، از دل امواج خروشان ظلمت دريا، صدايم را خواهيد شنيد كه مى‌گويم : فزت و رب الكعبه ، به خداى كعبه قسم كه رستگار شدم . #وصیت_نامه_شهدا #وصیت_نامه_موضوعی #شهید_ابوالفضل_مرادی_کوشکی #توحید ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/

●313•●❥❥ • . خبري خوش براي مسلمانان ماه مبارك رمضان تاريخ ١٤٠٠/١/٢٥ روز چهارشنبه ميباشد. پيامبر اكرم(صلّي الله عَلّيه و سَلّم)فرمود : • هركس خبر ماه مبارك رمضان را به ديگران دهد آتش جهنم برايش حرام است. ⋮ #فدایی_مهدی

«بسم رب الشهداء والصدیقین» گویند شباهت به جنون دارد عشق گویم از عقل فزون دارد عشق گویند چرا شهادت و عشق توأمند گویم در مکتب ما قیمت خون دارد عشق 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 یکی از دوستان شهید عباس بابایی تعریف می کرد زمانی که در دانشگاه لاواک در ایالت تگزاس آمریکا با عباس هم دوره بودیم، با هماهنگی دولت ایران (پهلوی) برای منحرف کردن افراد مذهبی و انقلابی و بهتر رصد شدن آنان، افرادی لاابالی و بی بند و بار را با آنان هم اتاق می کردند. در یکی از روزها برای تمرین دروس به اتاق عباس رفتم (بابایی نفر اول دانشگاه بود با نمرات عالی) با کمال تعجب دیدم که طناب رخت را در وسط اتاق آویزان کرده به گونه ای که نمی شد به آن طرف اتاق بروم. سؤال کردم: عباس! این چه کاریه؟ چرا بند رخت و وسط اتاق نصب کردی؟ چیزی نگفت، شروع کرد از من پذیرایی کردن. روز بعد باز برای تمرین دروس به اتاق عباس رفتم، دیدم طناب رخت مقداری بالا رفته به گونه ای که می شد با خم شدن به آن طرف اتاق رفت. روز سوم که به اتاق عباس رفتم دیدم اثری از طناب رخت در اتاق نیست. عباس هم خیلی خوشحاله. دیدم خود عباس شروع کرد به تعریف کردن که این بنده خدا هم اتاقی من یک انسان لاابالی و بی بند و بار بود در آن قسمت از اتاق مشغول کارهای خلاف شرع بود و حتی تصاویری از خواننده های غربی بر روی دیوار نصب کرده بود. من هم با نصب طناب وسط اتاق حریم خودم را با او جدا کردم. به هر اندازه ای که من توانستم روی او تاثیر بگذارم طناب را بالا بردم تا اینکه آن شخص مثل ما یک انسان نماز خوان شده و تمام تصاویر را از آن طرف اتاق برداشته و فرش ها را با کمک هم شسته ایم. روزی رسول خدا در جمع اصحاب خود فرمودند: «شیّبتنی سورة هود» «سورۀ هود مرا پیر کرد». اصحاب عرض کردند: کدام آیه؟ حضرت فرمودند: «فاستقم کما امرت و من تاب معک...». آیه ای که به رسول خدا و پیروان آن حضرت دستور استقامت و مقاومت می دهد. عباس بابایی با مقاومت خود و اجرای درست امر به معروف و نهی از منکر، توانست یک جوان لاابالی را از منجلاب گناه و فساد نجات بدهد و الگویی برای جوانان شود. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 #روایتگری_مکتوب

#تقویم_فروردین پاسداشت #874 شهید چهارم فروردین ماه 📅مناسبت امروز ▪️تسلیم پذیری مسؤولان دولتی استانها در مقابل گروههای تجزیه طلب : اطلاعیه استاندار آذربایجان شرقی درباره امضای توافقنامه با هواداران سازمان چریكهای فدایی خلق در تبریز و پایان تحصن شش روزة آنها . (1358) ▫️پیام امام خطاب به مردم و بخصوص تاكید بر شركت زنان در رفراندوم : امروز اهمال در شركت در رفراندوم و سردی و سستی در این امر حیاتی موجب هدر رفتن خون شهیدان و تباهی كشیدن كشور و اسلام عزیز است . (1358) ▪️آزاد سازی قله سوق الجیشی تته در محور مرزی مریوان- پنجوین توسط رزمندگان جبهه غرب (1360) ▫️پیشنهاد رسمی آمریكا به كویت برای حمایت نظامی از نفتكش‌های آن كشور. (1366) ▪️عملیات بیت‌‌المقدس 4 (1367) 🌷شهید_امروز #شهید_علی_اصغر_احمدی_شاهرودی عالم ربانی آیت‌‏اللَّه علی‌اصغر احمدی شاهرودی (۱۳۷۱ ه.ش) #شهید_مرتضی_نعمتی_جم شهید مرتضی نعمتی‌جم؛ مسئول كل تبليغات جهاد سازندگی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش) #شهید_سعید_خواجه_صالحانی شهید مدافع حرم سعید خواجه‌صالحانی (استان تهران، شهرستان پاکدشت) (۱۳۹۶ ه.ش) #شهید_حسین_معز_غلامی شهید مدافع حرم حسین معزغلامی (استان خوزستان، شهرستان امیدیه) (۱۳۹۶ ه.ش) #شهید_روح_الله_امیری شهید مدافع حرم روح‌الله امیری (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۶ ه.ش) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/

علی واقعا #خاک پای پدر و مادرش بود. یک حادثه در دو زمان مختلف پیش آمد؛ اما رفتار علی تغییر نکرد. برش اول: وقتی پدر بازنشسته شد، علی ترتیبی داد که باهم زندگی کنیم. خودش طبقه بالا می نشست و ما طبقه پایین. سر یک مسئله ای اختلاف نظری بین علی و پدر پیش آمده بود. البته من که آن موقع چهارده سالم بود، حق را به علی می داد. پدرم علی را هل داد و روی زمین انداخت. علی آمد و خودش را انداخت روی پای پدر. آن قدر گریه کرد و #پای_پدر را بوسید تا آنکه راضی شد و بلندش کرد. ادامه در مطلب بعدی... .

ادامه مطلب قبل برش دوم: خیلی اتفاق می افتاد که دوستان و آشنایان برای کارهای خود به پدر مراجعه می کردند و می خواستند به علی بگوید تا مشکل شان را حل کند. علی هم سبک کارش این بود هر کس به او مراجعه می کرد، اگر درخواستش منع قانونی نداشت انجامش می داد و اگر منع قانونی داشت، توجیهش می کرد و علت نشدنش را بیان می کرد. یک بار یکی از همشهری ها کاری داشت. پدر به علی نامه نوشت. آن شخص به تهران رفته بود و علی به او ناهار هم داده و علت انجام نشدنش را بیان کرده بود. اما او #شیطنت کرده، به پدر گفت: دیدی پسرت اعتنایی به تو و حرفت نکرد. این مطلب باعث نارحتی پدر از علی شد. آن وقت ها علی #تیمسار بود و #فرمانده_نیروی_زمینی_ارتش. وقتی هم می آمد همه خواهرها و برادرها جمع می شدیم تا ببینیمش. علی از در که وارد شد به سمت پدر رفت تا دستش را ببوسد ؛ اما پدر با ناراحتی علی را هل داد و روی زمین انداخت. علی دیگر بلند نشد. همین طور با زانو آمد و خودش را روی پای پدر انداخت و گفت: اگر مرا نبخشید از روی پای تان بلند نمی شوم. او التماس می کرد و ما همه گریه می کردیم. آخر کار مادرم به پدرم نهیب زد که «جرا این طوری می کنی مرد. خجالت بکش». پدرم ناگاه تکانی خورد و علی را بلند کرد. علی وقتی بلند شد بعد از دست بوسی پدر و مادر کنار پدر نشست. گویی اصلا اتفاقی نیفتاده است. در ضمن حرفها، پدر را روشن کرد که آن شخص حقش نبوده. بعدا پدر مفصل خدمت آن شخص رسیده بود. #شهید_علی_صیاد_شیرازی #سیره_خانوادگی_شهدا #احترام_به_پدر_و_مادر #کتاب_خدا_می_خواست_زنده_بمانی؛ کتاب علی صیاد شیرازی. نویسنده: فاطمه غفاری. ناشر: روایت فتح. نوبت چاپ: هفتم-1395. صفحات 168-169 و 184. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/