💠عصمتی از جنس عصمت نبی
💢در فضای مجازی شبهه شده: در اصول کافی آمده: فاطمه(علیهاالسلام) تهدید کرد موی سر خود را پریشان خواهد کرد، آیا این کارحضرت، با عصمتش در سازگار است؟
در پاسخ شایسته است ابتدا به متن روایت دقت شود در روایت آمده: «ابوهاشم میگوید: هنگامى که على(علیهالسلام) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(علیهاالسلام) نیز پیراهن پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآله) را روى سرش گذاشت و دست حسنین(علیهماالسلام) را گرفت و به دنبال آن حضرت بیرون آمد و خطاب به ابوبکر فرمود: «مرا با تو چکار؟! میخواهى بچههایم را یتیم کنى و مرا بیشوهر؟ به خدا سوگند! اگر گناه نبود، مویم را پریشان کرده و به درگاه پروردگارم فریاد میزدم»[1]
✅این روایت را نمیتوان نقضی برای عصمت فاطمه(علیهاالسلام) تلقی کرد به دو جهت:
1⃣. بررسی محتوای روایت: با قطع نظر از ضعف سند؛ این روایت منافاتی با عصمت حضرت زهرا(علیهاالسلام) ندارد؛ زیرا: در روایت یاد شده، آمده «اگر این کار گناه نبود، اقدام به انجام آن میکردم.» این بیان مانند سخن حضرت یوسف(علیهالسلام) است که قرآن درباره ایشان میفرماید: «وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ [یوسف/ 24] اگر برهان پروردگار را نمى ديد قصد زلیخا مى نمود» این تهدیدی که در روایت ذکر شده و به انجام هم نرسیده، باعث شد که مردم دست به اعتراض بردارند. مردى از میان آن جمعیت -خطاب به ابوبکر یا عمر- گفت: از این کار چه منظورى دارى؟ (میخواهى عذاب بر این امّت نازل کنى؟) سپس فاطمه(علیهاالسلام) دست على(علیهالسلام) را گرفت و از مسجد بیرونش آورد.[2] لذا حضرت به همراه امام علی(ع)، بدون اینکه این کار را انجام داده باشد، به منزل برگشت.
این جمله حضرت در صورت صحت، برای بیان اوج مظلومیت آنهاست، تا در تاریخ بماند و راه هدایت برای آیندگان باز باشد.
2⃣. ضعف سندی: بزرگان علوم حدیث از جمله علامه مجلسی(رحمهاللهعلیه) روایت مذکور را از حیث سند ضعیف می دانند[3] زیرا: در سلسله سند آن، فردی به نام معلّى بن محمد بصری وجود دارد که بعضی از کتابهای رجالی او را از جهت مذهب و حدیث، مضطرب دانستهاند.[4] علاوه بر اینکه در این روایت نامی از ابوهاشم به میان آمده است که مشخص نیست چه کسی است و مجهول میباشد. همچنین این روایت یک نقل تاریخی است و از امام معصوم نقل و صادر نشده است. لذا حدیث موقوف میشود که حدیث از اقسام حدیث ضعیف میباشد. مگر آنکه قراینى وجود داشته باشد که به طور عادت موجب اطمینان به صدور آن از معصوم(علیهالسلام) گردد.[5]
در نتیجه: با یک روایت که انتساب آن به معصوم مشخص نیست و حتی در متن همین روایت نیز گناهی از معصوم صادر نشده را نمیشود شبههای به عصمت فاطمه(علیهاالسلام) وارد کرد.
📚پی نوشت
[1].«عَنِ الْمُعَلَّى عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: لَمَّا أُخْرِج بِعَلِیٍّ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ وَاضِعَةً قَمِیصَ رَسُولِ الله عَلَى رَأْسِهَا آخِذَةً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا فَقَالَتْ مَا لِی وَ مَا لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ تُرِیدُ أَنْ تُؤْتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی وَ اللهِ لَوْ لَا أَنْ تَکُونَ سَیِّئَةٌ لَنَشَرْتُ شَعْرِی وَ لَصَرَخْتُ إِلَى رَبِّی فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ مَا تُرِیدُ إِلَى هَذَا ثُمَّ أَخَذَتْ بِیَدِهِ فَانْطَلَقَتْ بِهِ»؛ کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 237 – 238، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 26، ص 183، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، همان، ج 26، ص 183.
[4]. نجاشى، احمد بن على بن احمد، فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 418، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1407ق؛ حلّى، حسن بن على، رجال ابن داود، ص 517، دانشگاه تهران، تهران، 1383ق.
[5]. عاملی، حسین بن عبدالصمد، وصول الاخیار إلى اصول الأخبار، ص 104 ـ 105، قم، مجمع الذخائر الإسلامیة، 1401ق؛ صدر، سیدحسن، نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهایی، ص 184و 185، بیجا، المشعر، بیتا.
#امام_شناسی #حضرت_زهرا #عصمت
🆔 @kalamema
هدایت شده از کمالی نسب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽چرا باید به حرف ولایت فقیه گوش بدیم، مگر اینها معصوم هستند!؟
✅پاسخ را از حجه السلام قرائتی بشنوید.
#ولایت_فقیه #شبهات #قرائتی
🆔 @kalamema
✅قرآن واشتغال زنان در بیرون خانه
⁉️با توجه به وضعیت موجود جوامع مختلف و وارد شدن زنان در فضای بیرون خانه برای کار ،آیا قرآن کریم برای کار کردن بانوان در بیرون از منزل برنامه ای دارد؟ آیا مانع این عمل است؟ یا اینکه با این عمل موافق است؟
✅در ابتدا لازم به ذکر است که قرآن کریم در مباحث اقتصادی تامین نیاز خانه وخانواده را برعهده مردان قرار داده است: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ؛[نساء/34].اما اگر به هر دلیلی این تامین نیاز توسط مرد انجام نشد، زن می تواند با رعایت نکات زیر در بیرون منزل برای تامین نیازهای مالی خانواده کار کند:
1⃣. زن چاره ای جز کار کردن در بیرون منزل نداشته باشد که در این صورت می تواند در بیرون منزل کار کند: «... وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبير؛[قصص/23] و پدر ما پير مرد كهنسالى است (و قادر بر اين كارها نيست.)!» کما اینکه دختران حضرت شعیب(علیه السلام)نیز به خاطر اضطرار در بیرون منزل کار می کردند.»
2⃣. در صورت کار کردن در بیرون از منزل چناتچه در محیط کار مردان نیز حضور دارند از اختلاط و... به پرهیزند: «قالَتا لا نَسْقي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعاء»[قصص/23]همان طور که دختران حضرت شعیب(علیهالسلام) به حضرت موسی(علیهالسلام) گفتند:ما [اين دامهايمان را] آب نمىدهيم تا [اين] شبانان [دامهايشان را] برگردانند وبروند.
3⃣. رفت و آمد با رعایت موازین شرعی انجام شود و از ارتباط زیاد با نامحرم وگفت وگو و... خود داری شود: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً [احزاب/32] پس به گونه اى هوس انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد.»
4⃣. رعایت حیا ( در راه رفتن ورفتار وگفتار) : «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَى اسْتِحْياء؛[قصص/25] ناگهان يكى از آن دو(زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهايت حيا گام برمى داشت»
نتیجه:قرآن کریم کار کردن واشتغال زنان را دربیرون منزل ،بارعایت حیا وعدم اختلاط واضطرار مجاز می داند.
#زن_در_اسلام #اشتغال_زنان #زن #حقوق_زن
🆔 @kalamema
هدایت شده از کمالی نسب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽تبلیغ مسواک پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و چوب اراک در اروپا
👈این دینی است که باید در مقابل آن زانو زد. 👏👏👏
#مسواک #اسلام #پیامبرشناسی #فلسفه_احکام
🆔 @kalamema
💢راز حیات
◼️⬛️خداناباوران در صدد توجیه نظم هستی بر اساس تصادف اند. این افراد مقوله حیات جانداران را نیز بر همین اساس توجیه می کنند، و در این زمینه میگویند:
همه جانداران سلول دارند و سلول هسته دارد و هسته نیز مولکولی با نام «DNA» دارد. «DNA» عامل تغییر در جانداران است، به این صورت که تنها چهار نوع مولکول «ATCG» را در خود نگهداری می کند و تفاوت موجودات از تفاوت در ترکیب این مولکول ها پدید میآید. هر دسته از ترکیب مولکولی حاصل از این ترکیب ها «ژن» نامیده می شود. موقع به وجود آمدن نسل بعدی تعدادی از این مولکول ها به طور تصادفی جابجا می شوند. به این جابجایی مولکولی «جهش ژنی» گفته می شود که بر اثر آن خصوصیات جانداران تغییر می کند. اینجاست که طبیعت دخالت می کند و مانند یک موجود بینا و هوشمند این تغییرات را کنترل می کند. به این دخالت طبیعت «انتخاب طبیعی» گفته می شود. طبیعت در انتخاب طبیعی سلول یا جاندار نامطلوب را از بین می برد و اگر مطلوب باشند اجازه می دهد که بمانند و به نسل های بعد منتقل می شوند. انتخاب طبیعی به مرور زمان باعث تکامل انواع موجودات می شود که به آن «فرگشت» گفته می شود.
✅در رابطه با این تحلیل به چند نکته توجه نمایید:
1⃣.اکنون به درست بودن یا درست نبودن این فرضیه از نظر زیست شناسی کاری نداریم. بر فرض درست بودن این فرضیه، سوال اساسی این است که از کجای آن، نفی طراح و آفریننده حیات به دست میآید؟ آیا شناخت علل و عوامل طبیعی یک پدیده، طراح و ناظم آن را نفی می کند؟ شاید ترکیب بین اعضای «DNA» توسط موجودی دیگر و صاحب عقل و هوش و درایت انجام شود؟
2⃣. کشف علل و اسباب طبیعی پدیده ها نسبت به هر کدام از دیدگاه تصادف یا طراحی ناظم ساکت است. اینجا باید از محاسبات عقلایی کمک گرفت تا معلوم شود کدام یک ارزش علمی دارند و کدام یک فاقد ارزش علمی اند.
👈فرضیه تصادف از نظر ارزش علمی قریب به صفر است- حتی به اعتراف طرفداران تصادف- چون احتمال تصادف کمتر از یک در میلیاردها میلیارد احتمال است و احتمال طراحی پیشین میلیارها میلیارد منهای یک در میلیاردها میلیارد است. انسان ها در هیچ علمی به چنین احتمال ناچیزی اعتنا نمی کنند.
👈برای محک زدن عقل بشری در توجه به احتمالات، از مصنوعات بشری کمک می گیریم. اگر کسی ادعا کند یک دستگاه کامپیوتر کاملاً تصادفی و از کنار هم قرار گرفتن اجزاء و قطعاتی که بر اثر طوفان از دل دریا به ساحل ریخته شده است، به وجود آمده است، هیچ انسان عاقلی آن را تأیید نمی کند- حتی اگر سازندهی آن یا مراحل ساختن آن را ندیده باشد- و اصرار و آوردن شواهد بر این ادعا نیز فایده ای ندارد. دلیل این انکار این است که عقل انسان به طور فطری و ارتکازی پدیدآمدن نظم هدفدار را از تصادف غیر ممکن می داند. این یک قاعده کلی است و اختصاص به مصنوعات بشری ندارد، بلکه هر نظم هدفداری را شامل می شود. بی شک نظم هدفدار در طبیعت بسیار بیش از مصنوعات بشری است، زیرا همه قوانین به کار رفته در مصنوعات بشری برای انسان شناخته شده است، بر خلاف طبیعت که تا کنون مجهولات بشر نسبت به آن بیش از معلوماتش است.
3⃣. نکته آخر این که این فرضیه از جهش های ژنی و تکامل موجودات و ... سخن می گوید، ولی نکته اصلی را مغفول می گذارد و قادر به حل آن نیست؛ و آن این که چگونه حیات که به معنی بهره مندی از هوش و ادراک و شعور است از اجسام کر و کور و فاقد شعور و ادراک پدید آمده است؟ شروع حیات از نوعی حیات ابتدایی و ساده در جاندار تک سلولی پاسخ این سؤال نیست. همین سؤال دربارة همان حیات ابتدایی نیز مطرح می شود.
#فراگشت #هستی_شناسی #خداشناسی #آتئیست #آتئیسم
🆔 @kalamema
هدایت شده از کمالی نسب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽عصمت در اندیشه تشیعه و اهل تسنن چه تفاوتی با یکدیگر دارد!؟
👈پاسخ را از حجت السلام محمدی بشنوید.
#عصمت #اهل_تسنن #شیعه #پیامبرشناسی #پیامبر_شناسی #محمدی #اهل_سنت
🆔 @kalamema
💠آیا حضور امام حسن در مازندران صحت دارد؟
❌در برخی از منابع تاریخی گزارشهایی حاکی از نقش خاص امام حسن(علیهالسلام) در زمان خلیفه دوم(23-13ق) در فتح مازندران دارد، این در حالی است که چنین ادعایی صحیح نیست.
👈زیرا گزارشهایی در خصوص حضور لشکر اسلام در زمان خلیفه دوم در خطه مازندران و طبرستان مورد تأیید دیگر منابع نیست و تنها در سال ۳۰(ه.ق) و در نیمهی دوره دوازده ساله خلافت عثمان است که از «سعد بن العاص» به عنوان نخستین سردار اسلام که به این منطقه وارد شد یاد میشود، علاوه بر این منابع تاریخ محلی طبرستان این مطلب را رد میکنند، که در ادامه به دو مورد از آنها اشاره میکنیم:
👈مولانا اولیاءالله آملی(قرن هشتم هجری) در کتاب تاریخ رویان به صراحت منکر این حضور است و در این رابطه مینویسد:
«آنچه در تاریخ طبرستان مسطور است که در ایام خلافت عمر بن الخطاب، امام ابو محمد حسن بن علی(علیهماالسلام) و عبد اللّه بن عمر و مالک ابن حارث الاشتر و قثم بن العباس به طبرستان آمدهاند، اصلا حقیقت ندارد»
👈ظهیرالدین مرعشی (۸۹۲ هجری قمری) نیز در این زمینه مینویسد:
«چنان مذکور است اول کسی که در اسلام به طبرستان آمد در ایام خلافت عمر، حسن بن علی(علیهالسلام) بوده است و عبدالله بن عمر و مالک بن الحارث الاشتر و قثم بن العباس در خدمت بودند و میگویند که مسجد جامع کهنه آمل را که مسجد طشته زنان میگویند مالک اشتر ساخته است و این سخن صحیح نیست. آنچه به صحت مقرون است آن است که شخصی مالکی مذهب آن مسجد را ساخته است و نبیرههای بانی آن بنا هنوز در لار قصران میباشند هر سال به آمل میآیند و عمارت مسجد را میکنند و مسجدی یعنی مشهدی که معروف است به لله پرچین مقبر مشایخ و سادات ایشان است... .»
✅با توجه به این دو گزارش و اینکه در هیچیک از منابع معتبری که به فتوحات و تاریخ صدر اسلام پرداختهاند، خبر مستندی درباره حضور امام حسن(علیهالسلام) در طبرستان نقل نشده است میتوان با اطمینان گفت آن حضرت هیچگاه به مازندران و طبرستان نیامدهاند و آنچه در برخی منابع همچون تاریخ طبرستان ابن اسفندیار در این خصوص آمده نامعتبر و به افسانههای تاریخی شبیه است.
#فتوحات #باستان_گرایی #اسلام #اهل_بیت #ایران #ایرانیان #امام_حسن #امام_شناسی
🆔 @kalamema
برای مطالعه بیشتر و مستندات این گفته رجوع کنید به:
🌐 http://www.welayatnet.com/fa/news/82604
هدایت شده از کمالی نسب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽استدلال جدید و زیبا از حجت السلام قرائتی، در مورد حقانیت مولای متقیان علی(علیهالسلام)، بر اساس آیات داستان داود پیامبر(سلام اللهعلیه) در قرآن.
#امام_شناسی #امام_علی #قرآن #ادله_امامت
🆔 @kalamema
💢مبحث نسخ و علم الهی در آیات قرآن
⁉️یکی از ایرادات واهی افراد شبهه افکن این است که: نسخ وفراموشی از صفات سلبیه اند، و چون در آیه 106سوره بقره این دوصفت به خدا نسبت داده شده، پس یا، خدا وجود ندارد ویا اینکه این آیات از ناحیه خدا نیست؟
👈برای پاسخ ابتدا آیه شریفه را ذکر می کنیم.«ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ؛ [حكمِ] هر آيه اى را كه [بر اساس مصالح مردم و مقتضاى زمان] از ميان برداريم يا به تأخير اندازيم، بهتر از آن يا مانندش را مى آوريم. آيا ندانسته اى كه خدا بر هر كارى تواناست؟!»(بقره/106)[1].
نکته مهم:همان طور که در ترجمه ذکر شده است مراد از«انساء» به تـأخیر انداختن است نه فراموش کردن.
✅امّا مراد از نسخ چیست؟
👈" نسخ" از نظر لغت به معنى از بين بردن و زائل نمودن است، و در منطق شرع، تغيير دادن حكمى و جانشين ساختن حكمى ديگر بجاى آن است.[2]
⁉️با توجّه به معنای «نسخ»، این سوال پیش می آید که:چرا نسخ واقع شده است؟ به تعبير ديگر: چه مى شد از آغاز حكم چنان تشريع مى گشت كه احتياجى به نسخ و تغيير نداشت؟
✅در پاسخ عرض می کنیم: مى دانيم نيازهاى انسان گاه با تغيير زمان و شرائط محيط دگرگون مى شود و گاه ثابت و بر قرار است، يك روز برنامه اى ضامن سعادت او است ولى روز ديگر ممكن است بر اثر دگرگونى شرائط همان برنامه سنگ راه او باشد.يك روز دارويى براى بيمار فوق العاده مفيد است و طبيب به آن دستور می دهد، اما روز ديگر به خاطر بهبودى نسبى بيمار ممكن است اين دارو حتى زيانبار باشد، لذا دستور قطع آن و جانشين ساختن داروى ديگر را مى دهد.
👈اين مساله مخصوصا با توجه به قانون تكامل انسان و جامعه ها روشن تر مى گردد كه در روند تكاملى انسانها گاه برنامه اى مفيد و سازنده است و گاه زيانبار و لازم التغيير، به خصوص در هنگام شروع انقلابهاى اجتماعى و عقيدتى، لزوم دگرگونى برنامه ها در مقطعهاى مختلف زمانى روشنتر به نظر مى رسد. البته نبايد فراموش كرد كه اصول احكام الهى كه پايه هاى اساسى را تشكيل مى دهد در همه جا يكسان است، هرگز اصل توحيد يا عدالت اجتماعى و صدها حكم مانند آن دگرگون نمى شود، تغيير در مسائل كوچكتر و دست دوم است. [3]
🔆از آن چه ذکر شد این طور به دست می آید که نه تنها نسخ دلالت بر جهل و گمراهی خداوند ندارد، بلکه نسخ براساس مصالح افراد است(نسخ به معنای تغییر در علم قانون گذار نیست بلکه نسخ به معنای تغییر در مصلحت قانون پذیر است.) و خدوند متعال به عنوان قانون گذار از همان ابتدای وضع قانون، علم به پایان آن دارد منتهی آن زمان اعتبار را ذکر نکرده است و هنگام اتمام زمان آن قانون، آن را با حکم جدید نسخ می کند.
📚پی نوشت:
[1]ترجمه قرآن- انصاريان، حسين-انتشارات اسوه- قم-1383 ش.
[2]: تفسير نمونه-مكارم شيرازى، ناصر- دار الكتب الإسلامية-تهران-1374 ش- ج1، ص391.
[3] همان.
#قرآن #شبهات #نسخ
🆔 @kalamema
هدایت شده از کمالی نسب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایستگاه_اخلاق
💠ما چیکار کنیم که به امام زمان(علیهالسلام) نزدیک بشیم!؟
🌺آیت الله ضیاء آبادی، پاسخ این سوال را بر اساس آیات قرآن بیان میکنند.
👈یک راه بیشتر نیست ...
#مهدویت #ضیاءآبادی
🆔 @kalamema
💢بررسی نظریه «سهو النبی» شیخ صدوق
⁉️آیا دیدگاه شیخ صدوق مبنی بر سهوالنبی مورد پذیرش اندیشمندان شیعه واقع گردیده است یا نه؟
✅یکی از مباحثی که در نگاه ابتدایی شبهه عدم عصمت انبیا و ائمه اطهار(علیهم السلام) را در ذهن تداعی می کند، مسئله سهوالنبی می باشد تا جاییکه برخی، مغرضانه و یا از روی کج فهمی این عقیده را به متقدمین شیعه نسبت می دهند و از این رهگذر در صددند به مسئله عصمت خدشه ای وارد کنند. جدا از آنکه مسئله سهو النبی در نظر موافقان آن، منافاتی با عصمت ندارد، اما از بین علمای شیعه فقط مرحوم «شیخ صدوق» و استادش «ابن ولید» قائل به این نظریه هستند. شهید اوّل بعد از آن که حدیث سهو نبی (صلی الله علیه و آله) را ذکر می کند، می فرماید: «این روایت میان طایفه امامیه متروک است، و از علمای شیعه کسی به سهو نبی باور نداشت، مگر «شیخ صدوق» و «شیخ ابن الولید»، و ما گفتار این دو بزرگوار را نادیده می گیریم، زیرا این اخبار با روایات دیگر معارضند...».[1]
👈مرحوم شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره بعد از نقل روایت سهو[2]، در ذیل آن اینگونه به تبیین مسئله سهوالنبی میپردازد: «... و البتّه سهو پيامبر خدا(صلّىاللَّهعليهوآله) مانند سهو ما نيست، زيرا فراموشى آن حضرت از جانب خداوند(عزّوجلّ) است و جز اين نيست كه خداوند متعال آن حضرت را دچار فراموشى ميسازد تا معلوم شود كه او انسانى است مانند ساير آدميان، و آن حضرت را جدا از خداوند، پروردگار و معبود خويش قرار ندهند، و مردمان هنگامى كه خود دچار فراموشى ميشوند با سهو پيامبر حكم آن را بدانند، همچنين سهوى كه ما دچار مىشويم از طرف شيطان است در حالى كه شيطان بر رسول خدا و امامان (صلوات اللَّه عليهم أجمعين) راه و تسلّطی ندارند».[3]
✅در نقد فرمایش شخ صدوق لازم است این نکات مورد توجه قرار گیرد: اول: آیات زیادی وجود دارد که سهو و خطا را از ساحت انبیا دور می کند؛ دوم: روایات سهو با احادیث زیادی که بر صیانت پیامبر از سهو دلالت دارد معارض می باشد؛ سوم: سند اکثر روایات سهو ضعیف می باشد.
👈جدای از اشکالات سندی و محتوایی، با دلیل عقلی بر عصمت نیز در سازگاری ندارد؛ چرا که عقل میگوید: اعتماد فرع بر عصمت می باشد؛ همانا اعتماد مردم به انبیا و نیز غرض از بعثت آنها در گرو اعتقاد به صحت گفتار و صحیح بودن افعال و عملکرد انبیاست و این مساله، نتیجه عصمت انبیا از هر گونه خلاف و گناه چه در خفا و چه آشکار و نیز عمدی یا سهوی میباشد و تفاوتی هم بین گناه یا خطا، قبل یا بعد از نبوت نیست. به عبارت دیگر مردم عادی نمیتوانند بین کلام وحیانی و امورد عادی و رفتار بشری یک پیامبر تفاوت بگذارند، لذا اگر سهوی در او ببنند آن را به همه امور از جمله امور وحیانی نیز تسری داده و آن اعتماد کامل برای اطاعت از نبی، از بین میرود و این با حکمت الهی از بعثت انبیا سازگاری ندارد.
پینوشت
[1]. وَ هُوَ مَتْرُوکٌ بَیْنَ الْاِمامیّةِ، لِقیامِ الدَّلیلِ الْعَقْلی عَلی عِصْمَةِ النَّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) عَنِ السَّهْوِ وَ لَمْ یَصِرْ اِلَی ذالکَ غیر ابن بابویه وَ شَیْخِهِ اِبنِ الوَلید... و َهذا حَقیقٌ بِاالاِعراضِ عَنْهُ، لِاَنَّ الاخْبارَ مُعارِضَةٌ بِمِثْلِها...
ذكرى، شهيد اول، محمد بن مكى، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم، 1419 ق، ج4، ص10
[2]. من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413 ق، ج1، ص: 359.
[3] . همان،ص360.
#امام_شناسی #عصمت
🆔 @kalamema
هدایت شده از کمالی نسب .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️اگر مولای متقیان امام علی(علیهالسلام)، خلفا را قبول نداشتند، پس چرا به آنها کمک میکردند!؟ آیا این کار ایشان دلیل بر حقانیت خلفاء نبود!؟
✅پاسخ را در این کلیپ ببنید.
#خلفا #امام_شناسی #امام_علی
🆔 @kalamema
💢طریق اثبات حجیت اهل بیت پیامبر
⁉️آیا اثبات حجیت اهل بیت(علیهم السلام)، وابسته به قرآن یا سخن پیامبر(صلی الله علیه آله) است؟ و هیچ راه دیگری برای اثبات آنان وجود ندارد، مثلا بر فرض اگر حدیثی یا آیهای از قرآن به صورت جلی و روشن بر اثبات آنان نبود، دیگر راهی برای اثبات آنان وجود نداشته باشد؟
✅حجیت اهل بیت لزوماً از طریق سخن پیامبر حاصل نمیشود، بلکه برای بسیاری از مخاطبان ایشان از طریق معجزات و کرامات ایشان حاصل شده است. همانطور که از طریق قرآن یا پیامبر هم می توان حجیت اهل بیت را اثبات نمود. جهت روشن تر شدن این موضوع به روایتی از کتاب شریف اصول کافی[1] در مورد مناظره هشام بن حکم با مرد شامی در حضور امام صادق(علیه السلام) ارجاع داده می شود که نشان می دهد مخالفان امام پس از بحث با شاگردان ایشان، در نهایت از طریق معجزات و کرامات حضرت، به ایشان ایمان می آوردند.
👈جالب است در این مناظره مرد شامی از طریق قرآن یا سخن پیامبر، حجیت اهل بیت را نمی پذیرد، بلکه اعتقاد او به اهل بیت دقیقاً از طریق خود امام حاصل می شود. پس برای این فرد، حجت اهل بیت فی حد نفسه ثابت شده است.
👈متقابلا عکس آن چه ادعا شده است، برای مخاطبانِ خاصی ممکن است حجیّت قرآن، به وابسته ی صدقِ گفتارِ پیامبر حاصل شود. آیا مسلمانانِ صدر اسلام، چون حضرت خدیجه، حضرت ابوطالب، زید بن حارثه، ابوذر، ابتدا حجیت قرآن و اعجاز آن را پذیرفتند، یا صدق گفتار و مدعای پیامبر را؟ آیا می توان پذیرفت که تنها با نزول پنج آیه در غار حراء کسی ضرورتاً به اعجاز و حجیت قرآن پی برده باشد؟ معلوم است آن بزرگوارانی که در ابتدا به پیامبر ایمان آوردند، نخست به او که از مصادیق اهل بیت است مؤمن شدند، و سپس از طریق او، به قرآن ایمان آوردند. توجه شود که هیچ کس برای اعجاز قرآن به کمتر از یک سوره یا کمتر از ده آیه اشاره نکرده است، در حالی که در ابتدای بعثت تنها بخشی از یک سوره که معادل پنج آیه بود، نازل شد.
👈هم چنین آیا سلمانِ فارسی ابتدا قرآن را شنید و دانست که حجت و معجزه است، یا ابتدا پیامبر را آزمود و سپس ادعای او مبنی بر نزول وحی را تصدیق کرد؟ لذا لازم است توجه شود که حجیت قرآن نیز ممکن است برای شخص یا اشخاصی وابسته به صدقِ گفتارِ پیامبر باشد.
✳️در نتیجه: دو طریقِ کلی برای حصولِ حجیتِ اهل بیت وجود دارد؛ یکی نص، یعنی بیان قرآن و پیامبر اکرم(صلی الله علیه آله) و دیگر معجزاتی که از خود ائمه اطهار بروز کرده است.
پی نوشت
[1]. كافي، ثقة الاسلام كليني، دارالكتب الاسلامية، تهران، چاپ سوم 1388 ق، ج1، ص172.
#امام_شناسی #ادله_امامت #اثبات_امامت
🆔 @kalamema