eitaa logo
کانون اندیشه جوان
308 دنبال‌کننده
862 عکس
470 ویدیو
1 فایل
کانون اندیشه جوان پنجره‌ای به دنیای اندیشه www.canoon.org صفحه اینستاگرام: Http://Instagram.com/canoon_org ارتباط با ما: @canoonandishehjavan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰آسیب های اعتقادی نهیلیسم در فضای مجازی به چند دسته تقسیم می شود؟ الف) آسیب اعتقادی ناظر به ویژگیهای یکم و سوم نهیلیسم 🔶 هجوم اطلاعات و حداکثری شدن دسترسی ها در فضای مجازی، از سویی اطلاعات را زیاد می کند اما از معانی و مواجهه وجودی می کاهد؛ چنان که بودریار می گوید ما در جهانی زندگی می کنیم که اطلاعات بیشتر و بیشتر و معنا کمتر و کمتر وجود دارد. همچنین او برخلاف تلقی عمومی که اظهار می دارد اطلاعات گردش معنا را بیشتر می کند و جامعه پذیری را ممکن می سازد می گوید اطلاعات، محتوای خود و ارتباطات و امر اجتماعی را می بلعد. در چنین وضعیتی، عدم معنا واقعیت می یابد و معنای نخست هم واقعیت داشتن عدم است. در این حالت، اعتقادات و باورهای گوناگون بیش از گذشته وجود دارد اما این اعتقادات بدون روح فاقد معنا و عاری از هرگونه نهادینگی و مانایی در ذهن و ضمیر معتقدان است. ب) آسیب اعتقادی ناظر به ویژگی دوم نهیلیسم 🔷 انفجار اطلاعات در هر مسئله ای و دسترسی بالا به این اطلاعات و امکان تغییر و تعويض مقولات اعتقادی و امکان جابه جایی در تالارهای گفت وگوی مختلف و اینکه کاربر میتواند هر لحظه در گروهی باشد؛ الان در گروه آشپزی و یک دقیقه بعد در گروه ثانیه بعد در یک صفحه با موضوع ها و کلیپ ها و یا کانال دینی و سی تصاویر مختلف ورزشی سیاسی و ... و در همه این موارد کاربران فاقد تخصص لازم محتویات اعتقادی این گروه ها و کانال ها و صفحات پدید آوردند. این هم سطح شدن همه اطلاعات و اعتقادات و یکسانی و یکنواختی همه چیز، و حاکمیت بی طرفی، فضایی را خلق می کند که در آن چیزی مهم تر از چیز دیگر نیست و چیز متمایز و برجسته ای وجود ندارد که بخواهیم به خاطر آن، زندگی را بر بنیاد آن بنا کنیم یا بخواهیم برای آن جان دهیم. 🔻فضای مجازی، به عامه بها میدهد و عامه خود عامل هم سطح سازی نهیلیستی است، چون وقتی همه چیز برای ما یکسان ،باشد هیچ تعهدی برای عمل وجود نخواهد داشت. در فضای مجازی چنین وضع نهیلیستی ای به شدت تشدید می شود. ج) آسیب اعتقادی ناظر به ویژگی ششم نهیلیسم 🔺در فضای مجازی به یک معنا عامه واجد مرجعیت میشوند و القای این فضا آن است که بیرون از این مرجعیت گسترده به مرجعیت متعالی ای وجود دارد نه به مرجعیت متعالی نیاز هست و این یعنی گسترش تمام عیار نهیلیسم به معنای پنجم است. در این فضای حاکم هیچ سخن قطعی ای وجود ندارد، هیچ هدف بیرون از جهان وجود ندارد و فقط و فقط این انسان است که میتواند در همین کره خاکی و بدون توجه به ماورا میتواند بر پایه ارزشهای خود ساخته اش به زندگی اش ادامه دهد. د) آسیب اعتقادی ناظر به ویژگی هفتم نهیلیسم ◻️ انباشت اطلاعات و باورها و یکسان سازی ،آنها و عادت به اخذ اطلاعات بدون دریافت معنا و عمق آن و بدون مواجه وجودی با معنا و بدون دریافت و فهم درست با عمیق آنها، سبک زندگی ای را برای ما پدید می آورد که در آن، هیچ عقیده ای نسبت به عقیده دیگر ترجیحی ندارد در این حالت، معنای ششم نهیلیسم ظهور می یابد؛ در این معنا، نه این عقیده ارزش دارد نه آن عقیده مقابلش نه برای عقیده به خدا باید جنگیدنه برای عقیده به الحاد. بنابراین همه چیزها و تمامی عقاید، بیهوده خواهد بود. ه) آسیب اعتقادی ناظر به ویژگی هشتم نهیلیسم ◼️فضای مجازی فضایی ،پیچیده پیشرفته و دستخوش نوسانات شدید و دیجیتالی وعددی است اما جهان فیزیکی تاحدودی آرام و یکنواخت و ساده است. بنابراین فاصله نجومی ای میان فضای مجازی با جهان فیزیکی وجود دارد. طبیعی است کاربری که وقت زیادی را در فضای مجازی به سر میبرد و خود به تعبیر بودریار جزو صفحه نمایش شده است زمانی که از فضای مجازی به جهان فیزیکی می آید همه چیز برایش مبهم و غریبه است او نیز برای دیگرانی که ضریب سایبورگی بالایی ندارند به غریبه ای مبدل میشود؛ غریبه ای که نه توانایی فهم رویدادهای پیرامونش را دارد نه قدرت تغییر آنها را دارد. 💢ملاحظه انتقادی در آسیب نهیلیسم ⭕️ ویژگی های نهیلیسم همانند انکار مرجعیت متعالی، مجاز شدن همه چیز و انکار تمایز میان خیر و شر به حسب اجتماعی معارض و مانع هرگونه پیشرفت، آبادانی، و تعالی است. همچنین ویژگی های یاد شده به حسب فردی، نه تنها کمکی به ما نمیکند، بلکه حتی زیستن را دچار اختلال و دشواری و در برخی مراحل، ناممکن می نماید،نهیلیسم بیماری مهلکی است که با وجود آن، کمال، سعادت، و شادکامی و موفقیتی برای آدمی میسر نیست. بنابراین نهیلیسم یک معضل آشکار است و نیازمند درمان تفصیل مواجهه انتقادی و درمانی با نهیلیسم در بخش راهکارها مطرح خواهد شد. 📖کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔸مفهوم رئالیستی و دارای تمامیت و کلیت من فردی به عنوان قهرمان داستان در آن به کلی مورد نفی و انکار قرار گرفته است. 🔹در داستان، «زمان» با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن، رنگ و بویی شخصی و ذهنی می گیرد. 🔸عینیت مفهوم کلاسیک علت و معلول در داستان فرو می ریزد. به داستان گونه ای که مثلاً در صد سال تنهایی کسی که مرده است وارد مسیر می شود و نقش بازی میکند و در جایی دیگر خونی به مدت صدسال بــه راه می افتد و جاری میشود؛ و کلاً روابط واقع گرایانه میان امور و اشیاء رنگ می بازد. 🔹منطق متأثر از هرمنوتیک سوفسطایی زده گادامری موجب میشود که اثر داستانی نیز همچون هر متن دیگر پدیده ای دارای قرائت های مختلف فرض گردد که بعضا پایان داستان بر عهده مخاطب نهاده می شود. 🔸با حذف تدریجی سوژه فردی به عنوان قهرمان داستان مدرن و پذیرش نسبیت ،انگار کار به آنجا می رسد که هر نوع مرکزیت یا اطمینان عقلانی به روند داستان حذف می گردد. آراء رولان بارت ژاک لاكان، ژوليا كريستوا ، ژیل دلوز فلیکس کاتاری ژاک دریدا و نظریه هایی چون مرگ مؤلف حاصل این پدیده است. 🔹در داستان های پست مدرن غالباً تلاش میشود تا داستان بر پایه نحوى عدم اطمینان هستی شناختی عمیق سامان یابد. این معنا را در کتاب Post Modernist Fiction) توضیح داده است. 🔸بدبینی پست مدرنیست ها به آنچه خود آن را «فراروایت ها» کلان می نامند - که ریشه در آرای ژان بودریار و ژان فرانسوا ليوتار دارد - موجب گردیده که اساس پیرنگ و ساختار داستانی در ادبیات پست مدرن نادیده گرفته شود. 🔹درون مایه های اکثر آثار پست مدرن - با استثنا کردن برخی ا بورخس و بعضی آثار دیگر - غالباً یأس آلود و بدبینانه است که این امر در آثار تی اس البوت و ازرا پاوند و دی اچ لارنس و فرانتس کافکا و کنوت هامسون به صور و مراتب مختلف ظاهر گردیده است. 🔸سقوط شدید انسان به حد و اندازه های حیوانی و غریزی و گریز شدید از رعایت نکات اخلاقی در توصیفات داستانی، صبغه ای خــاص بـه اکثر آثار ادبی پست مدرن بخشیده است. 📖 کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔶 یکی از عواملی که مانع دسترسی همگان به شده اندیشی های کاذب است؛ البته از مصلحت اندیشی های صادق و روشمند دفاع می کنیم هیچ جامعه ای بدون توجه به مصلحت نمیتواند به تعالی و ترقی برسد؛ به ویژه جامعه ما که جامعه ای دینی و حقیقت گراست و می خواهد حقایق و فضایلی را در جامعه بشری طرح کند؛ اما این جامعه نیز ممکن است دچار مصلحت اندیشی های کاذب شود. ایــن مصلحت اندیشی ها هم انواع و اقسام دارد گاهی فقط به نام مصلحت است، اما منافع گروهی و جمعی در پس آن نهفته است این خطری است که همه جوامع را تهدید می کند. 🔷 معمولاً «» با «» خلط می شود. مصلحت برای جامعه مصلحت عده ای است که به نام جامعه رقم می خورد و مصلحت جامعه مصلحت کل جامعه است؛ البته ممکن است واقعاً هم نیت منفعت جویی در کار نباشد، اما روشمند نباشد؛ یعنی مصلحت را با انجام تحقیقات و مطالعات روشمند، مشخص و ارائه نکنیم و برخورد سلیقه ای بکنیم؛ حتی از روی ناآگاهی به هر حال عوامل بسیاری در این زمینه مطرح هستند که به حساسیت های جامعه بلوغ نیافتگی گروه های سیاسی و حتى اصحاب نقد و.... بر می گردد همواره باید به روشمند بودن تشخیص مصلحت کلان و انطباق و سازگاری آن با یک سری قواعد و اصول روش شناختی و حتی محتوایی تعریف شده هوشیار و مراقب بود و باید به این سؤال پاسخ داد که آیا مصلحت به دست آمده مربوط به سطح کلان و عام نظام است یا مصلحت اشخاص و گروه ها یا رده ها و سطوح پایین تری که به نام مصلحت کلان نظام، طرح و القا می شود؟ 🔻 برخی متفکران غربی مانند ایده تضاد میان منافع عمومی و شخصی را با اخلاق دموکراتیک سازگار نمی دانند عموماً تصور میشود مصالح فردی و جمعی الزاماً در یک بستر سیر می کنند و مصلحت فرد چیزی جز مصلحت جزء کوچک جمع نیست و مصلحت جمع عبارت است از کنار هم گذاری مصلحت فرد (الف) با مصلحت فرد (ب) و مصلحت فرد (ج) و... 🔺در پاسخ به این تفکر باید بیان داشت که اسلام تفکیک این چنینی درباره مصالح فردی و جمعی را نمی پسندد و در وهله نخست از هم افقی این دو صحبت میکند و برای نمونه در سیاست کیفری اسلام تأمین ،خیر سعادت مصلحت و منفعت مردم و اشخاص تک تک افراد همزمان با هم مورد توجه قرار گرفته است و در وهله دوم در صورت تقابل مصالح فردی و جمعی با طرح مصلحت سومی به نام «مصلحت حقیقی» متمایل به سمت مصالح جمعی می شود. 🟨 در جهت مصلحت عمومی سیاست وسیله ای است برای تأمین نوعی نظم اجتماعی و نوعی همگونگی کلیه افراد در اجتماع سیاست های مصلحت آمیز برای اینکه بتوانند به قله نظم و امنیت اجتماعی رهنمون، شوند باید با راه میانبری به نام وحدت و انضباط اجتماعی آشنا شوند؛ تا بهتر سریع تر و پایدارتر به این مهم نائل گردند گاه اشکال گرفته میشود که در ایده تقدم مصالح جمعی بر مصالح فردی در حقیقت مصالح فردی قربانی میگردد و حقوق افراد لطمه می بیند و حتی در نگاهی فراتر، مفهوم عدالت به مسلخ فراموشی فرستاده میشود در پاسخ می گوییم در دیدی کلی به اذعان بسیاری از متفکران حتی غیر مسلمانان خیر و صلاح فرد، همان خیر و صلاح جامعه است. 🟧 از سوی دیگر تقدم مصالح جمعی بر مصالح فردی به منزله نفی و زیر سؤال بردن یکی و اثبات دیگری نیست بلکه این عنوان صرفاً بیان کننده مقام اولویت دهی است. به بیان دیگر در صورت تعارض مصلحت فرد با مصلحت جامعه آنچه اولویت دارد مصالح جمع و نظام است مصالح گروهی و جناحی تشکیل یافته مصالح افراد محدودی از یک جامعه است و عقلا تقدم مصالح عموم جامعه (اکثریت) بر مصالح گروه ها و جناح ها (اقلیت) ارجحیت دارد. 🟥 از جمله تبادرات ذهنی اصلی در خصوص واژه سیاست تدبیر و مصلحت کردن است. این برداشت در اندیشه اسلامی با مراعات شنون امت در داخل و خارج طبق شریعت تکمیل می شود؛ در واقع میتوان حلقه واصـل بـیـن حکومت و سیاست را مصلحت خواند و بر کارایی آن به منظور همخوانی الگوهای مدیریت سیاسی تأکید کرد. 💢 در این باره دو فرایند «,مشروعیت بخشی» و «مردم محوری» بیش از همه جلوه گر میشوند در حکومت اسلامی جایگاه افراد و گروه ها و جریان های مختلف مشخص است و در آن محو نمیگردند بلکه در کنار آن می ایستند و به آن کمک میکنند و برای بقا و منافع آن عمل میکنند؛ همچنان که حکومت نیز برای بقای مصالح افراد، گروه ها و جریان ها در تلاش است. 📖کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔸 خوش بینی : ایمان مذهبی از آن جهت که نسبت به جهان شکل خاصی می‌دهد به این نحو که آفرینش را هدف دارد و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی می‌کند طبعاً دید انسان را نسبت به نظام کلی هستی و قوانین حاکم بر آن خوشبینانه می‌سازد. 🔹 روشندلی : انسان همین که به کمک ایمان مذهبی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشن بینی فضای روح او را روشن می‌کند و در حکم چراغی می‌شود که در درونش روشن شده باشد . 🔸 امیدواری : در منطق فرد با ایمان، دستگاه آفرینش حامی مردمی است که در راه حق و حقیقت و درستی و عدالت و خیرخواهی تلاش می‌کنند. 🔹 آرامش خاطر : انسان فطرتاً جویای سعادت خویش است؛ ایمان به انسان اطمینان و اعتماد می‌بخشد، دلهره و نگرانی نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زایل می‌سازد و به جای آن به او آرامش خاطر می‌دهد. 🔸 لذت معنوی : از نوع لذات معنوی که از لذت‌های مادی هم قوی‌تر است و هم دیرپاتر. لذت عبادت و پرستش خدا برای عارف حق پرست از این گونه لذت است . 📖 کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔶 تمامی ایدئولوژی های مدرن با گزارۀ پایۀ «انسانگرایی» بنیادگذاری شده اند. انسان گرایی انسان محوری یا اومانیسم مفهوم جدیدی است که انسان مدرن به منظور پایه ریزی تفکرات دانش سیاسی و اجتماعی خود برگزیده است. مطابق این برداشت عالمی فراتر از دنیایی که انسان در آن زندگی می کند انکار می شود یا به شدت مورد تردید قرار می گیرد در این جهان نیز تنها موجود فعال مايشا همانا انسان است زیرا تنها او است که می تواند سوژه یا فاعل شناسایی بشود. 🔷 از این رو، قدرت تصرف در امور عینی (ابژکتیویته) و امور ذهنی (سوبژکتیویته) را دارد. انسان مدرن با فرض این که جهانی فراتر از این دنیا برای زیستن وجود ندارد، در تکاپوی ساخت دنیای جدیدی (مدرن) بر مبنای اصالت انسان یا انسان محوری بر می آید. شالوده دنیای جدید انسانگرا را (ایدئولوژی) طرح ریزی می کند. زیرا دنیای جدید تنها به نیروی عقلانیت بشر قابلیت تحقق پیدا می کند و فاعل شناسایی و سوژه هم قبل از انجام هرگونه مهندسی اجتماعی شروع به ایده پردازی نموده تا از آن ایده برای مهندسی اجتماعی (ساخت جهان مدرن) الهام بگیرد بدین ترتیب پای ایدئولوژی در دنیای جدید به میان می آید. 🔻انسان مدرن ایدئولوژی های سیاسی را با همان گزارۀ پایۀ( انسانگرایی) پدید می آورد تا منبعی معرفت را برای مهندسی اجتماعی باشند. حال، دموکراسی یکی از آن ایدئولوژی های سیاسی مدرنی است که توسط انسان مدرن با معنا و مفهوم جدیدی بازخوانی و احیا شده است. مفهوم حکومت مردم یا دموکراسی در نظام معنایی جدید ایدئولوژیکی شده است. یعنی به ایده یا عنصر ذهنی الهام بخش تبدیل شده که بنیاد آن بر انسانگرایی است. دموکراسی در مفهوم جدید خود هیچ ارتباطی با دنیای عینی که یکی از موجودات آن مردم است ندارد مردم سالاری جدید از همان ایده ذهنی خود الهام می گیرد و به مردم عینی ساکن در کوچه و بازار کاری ندارد. 🔺مردم عینی انسانهای گوشت و خوندار کاملاً متکثر است و همۀ آنان انسانگرا نیستند کسانی از آنها به آدمیان و می ورزند و افرادی شرارت می کنند؛ برخی دیو خویند و برخی فرشته خو؛ عده ای بر پایه ایمان به خداوند عمل می کنند و تعدادی بر پایه کفر و الحاد زندگی می کنند؛ اشخاصی اهل ظلم و ستم هستند و برخی دیگر اهل آزادگی و کرامت انسانی می باشند. 🔘 بنابراین، مردم عینی لزوماً بر پایه انسان گرایی، رفتار فردی و جمعی خود را تنظیم نمیکنند. آری! از مردم ذهنی (سوبژکتیو) چنین توقعی میتوان داشت زیرا آنان بر پایه ایده ای تصویر شده اند که انسانگرایی آنان است. بدین ترتیب می توان گفت که دموکراسی در مفهوم جدیدش بدون التزام به انسانگرایی ممکن نیست اما دموکراسی به مثابه شیوه حکومتی چطور؟ آیا رویکرد دوم دموکراسی نیز ملتزم به انسانگرایی است؟ پاسخ این پرسش کاملاً روشن است. ◻️ باید ملاحظه کرد که دموکراسی شیوه حکومت داری چه نوع حکومتی است. اگر شیوه حکومتی دولتهای مدرن ایدئولوژیک باشد. طبعاً بدون التزام به انسانگرایی : پذیرفته نمی شود شدن دموکراسی دقیقاً به همین معنا است یعنی: شيوه حکومتی که مبنای انسان گرایانه پیدا کرده است. اما اگر دموکراسی شیوه حکومتی در نظام سیاسی اسلام باشد، بدون التزام به انسان گرایی ممکن می باشد. 💢لیکن به این نکته مهم میتوان اشاره کرد که به مثابه شیوهٔ حکومتی در نظام سیاسی معطوف به مردم عینی و در خدمت آن است، نه خدمت گزار و معطوف به مردم ذهنی که معلوم نیست ارزش واقعی آن تا چه اندازه می باشد خدای اسلام، خالق مردم عینی گوشت و استخوان دار است نه خالق مردم ذهنی شریعتی هم که از سوی خداوند سبحان نازل شده برای تنظیم نظام معیشتی و اخروی همین مردم عینی است شریعت اسلامی معطوف به مردم ساخته و پرداخته ذهن بشری نیست. 📖کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔸۱- به تبع ویژگی هایی مانند و ، های مروج و جدایی دین از سیاست و اجتماع و به عبارت دقیق تر خارج شدن دین از مرکزیت ثقل حیات اجتماعی و سیاسی هستند و وجه پررنگی از تفاسير التقاطی ، از معانی و حقایق دینی در آرا و آثار برخی ایدئولوگ های اصلی این طیف وجود دارد. 🔹۲- نگرش منفی به انقلاب و تحت لوای ایدئولوژی زدایی، به شیوه رایج نئولیبرال های غربی ترویج می شود. 🔸۳- تلاش در جهت تقدس زدایی از معانی و اسوه ها و عقاید و شعایر و شخصیت های دینی و انقلابی صورت می گیرد. 🔹۴- هسته اصلی و نئولیبرالیسم ایرانی کنونی از دل جریان روشنفکری به اصطلاح دینی (به ظاهر دینی) ایرانی پس از انقلاب اسلامی پدیدار شده است، هر چند به تدریج بسیاری از های سابقاً استحاله شده و انبوه سلطنت طلبان و گروهی از بازمانده های روشنفکری دهههای پیش از انقلاب و جمعی از های خارج نشین پرورش یافته در اروپا و آمریکا که حتی فارسی را به زحمت و با لکنت صحبت میکنند و نظایر اینها نیز به تدریج زیر چتر آن قرار گرفتند. در این چارچوب نوعی پیوند و ارتباط و همکاری و چه بسا تقسیم کار میان جریان داخل کشور و جریان خارج نشین طیف نئولیبرال های ایرانی به وجود آمده است که همچنان ادامه دارد. 🔸۵- را میتوان پدرخوانده اصلی نئولیبرالیسم ایرانی کنونی دانست و از دیگر ایدئولوگ ها و تئوریسین های فعال آن میتوان به ، ، ، ،، _طباطبایی، و عده ای دیگر اشاره کرد. 📖کتاب نقد آرای ریچارد رورتی، فریدریش فون هایک و میلتون فریدمن به قلم 📌@canoon_org
💢 از آنجا که چپ نو در آمریکای لاتین حیات یافته است و حاکمان آن را بهترین روش و وسیله برای جلب توده ها تشخیص داده اند. چپ نو در آمریکای لاتین را باید به شدت عوام گرا و پوپولیست و به گونه ای وسیع بی بهره از هرگونه استحکام نظری در نظر گرفت. 🔸۱- آشفتگی ساختار اقتصادی: تضاد های فقیر و غنی شهری و روستایی کشاورزی و صنعتی حاشیه نشین و متن نشین، استقلال اقتصادی دولت از جامعه، نابرابری و احساس تبعیض، فقر و فساد اقتصادی و نبود آگاهی طبقاتی و...، که همگی شاخصه های ساختار و نهاد معیوب اقتصادی است در ایجاد رویکردهای پوپولیستی در جامعه تأثیر فراوانی دارد. 🔹۲-بحران مشروعیت: رشد و قوت بوروکراسی و فربه شدن دولت، ضعف بدنه اجتماعی، فاصله دولت و ملت و... نوعی سوء ظن به قدرت پدید می آورد که سرانجام به ایجاد بحران مشروعیت منجر می شود. به عقیده هابرماس با اختلاف میان انگیزش های اعلام شده از سوی دولت نظام آموزشی و شغلی از یکسو و انگیزش های فراهم شده توسط نظام اجتماعی و فرهنگی، جامعه به سمت این بحران حرکت میکند و سرانجام پوپولیسم را به ارمغان می آورد. 🔸۳- ضعف جامعه مدنی: ضعف نهادهای مدنی فعالیت جدی نداشتن احزاب مطبوعات و انجمن های غیردولتی، تحقیر فرد و به حاشیه رانده شدن او، رشد نکردن مفهوم شهروندی، نبود مشارکت سیاسی ،واقعی ضعف همبستگی ارگانیکی و وجود نوعی جمع گرایی قبیله ای در عین خودخواهی فرد گرایانه از دیگر مشکلات جوامع در حال گذار است که امکان دارد آنها را به مشکل پوپولیسم دچار کند. 🔹۴- غیبت گفتمان انسجام بخش : اتمیزه کردن جامعه در عین توده ای بودن آن، نبود گفتمان های انسجام بخش و همبستگی بخش که از زیان های حرکت به سمت مدرن شدن است، اگر با ضعف روشنفکران و نخبگان در ادای وظیفه شان در جامعه همراه شود جامعه را به سمت حرکت های توده ای و ایدئولوژی های بنیادگرا سوق می دهد که پوپولیست ها با همین حربه اقدامات خویش را جلو می برند. 📖ماهنامه زمانه، شماره ۷۱ 📌@canoon_org
💢ساختارشکنی، با شکل و شمایلی که امروزه مطرح است، برای اولین بار توسط یک نویسنده پسا ساختارگرا به نام ژاک دریدا مطرح گشت. دریدا اصلاح «ساخت شکنی» را از لا به لای سخنان مارتین هایدگر به دست آورد. ۱- تمامی پدیده ها و حوادث رخ داده در جهان بر مبنای قوانین تاریخ صورت پذیرفته است. ۲-هیچ چیز خارج از متن وجود ندارد. ۳-هدف اصلی ساخت شکن بیان ناگفته ها و نکات فراموش شده توسط نویسنده است. ۴- ادبیات نهادی است که با توجه به سیر تحولات اجتماعی سیاسی و قوانین حاکم بر دوران ما تغییر می یابد. ۵- ادبیات میتواند از درون و مکنونات درونی انسان، سخن به میان آورد. ٦- ادبیات در جستجوی ریشه یابی و مبدأ شناسی صرف نیست، بلکه باید به نیازهای بشری هم توجه کند. ۷- وظیفه ساخت شکن ایجاد شرایط لازم برای امر تعقل و تفکر است. او باید متون را به سمت و سوی مباحث تعقلی هدایت کند. ۸- شیوه کار ساخت شکنان ایجاد شکاف و وقفه ای است که در فراهم آید. بطن متون ایجاد میکنند تا شرایط لازم جهت بررسی و تفکر پیرامون اثر خواننده و نویسنده با روی آوردن به این مکتب، چیزی را از دست نمی دهند. ۹- هیچ گاه نمی توان به یک معنای نهایی و قطعی رسید. در واقع نمی توان به معنای ظاهری واژگان و جملات اعتماد داشت. منتقد نباید به دنبال معنای قطعی باشد چرا که چنین امری امکان پذیر نیست. 📖کتاب به کوشش 📌@canoon_org
💢 تمایلات به چهار دسته تقسیم می شوند که ذیلا آن ها را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار می دهیم. 🔶 میل یا احساس حقیقت جویی : 🔸یکی از احتیاجات و تمایلات روحی انسان است که از دوران کودکی فعالیت داشته و در گفتار و رفتار کودک نمایان می‌گردد. این میل را حس کنجکاوی و حس راستی نیز می نامند. حقیقت جویی گاهی برای جلب فایده و گاهی بی غرضانه است یعنی انسان حقیقت را از آن جهت که حقیقت است جستجو می کند و چه بسا سختی ها و ناملایماتی را نیز برای درک حقیقت پذیرا می شود اساسی ترین عامل پیدایش و رشد فلسفه و دانش را باید حس کنجکاوی و حقیقت جویی بشر دانست. 🔷میل یا احساس زیبایی دوستی : 🔹تمایل به جمال و زیبایی نیز یکی از ابعاد و تمایلات روحی انسان است. بدین جهت ادراک زیبایی موجب تهییج عواطف و انبساط خاطر انسان می‌گردد گرچه این احساس به صورت فطری در روان انسان موجود است ولی پرورش و تلطیف آن منوط به این است که انسان به امور هنری و مسائل تفننی توجه بیشتری بنماید که آن نیز در گرو این است که به لحاظ معیشتی شرایط مطلوبی داشته و از آسایش و رفاه لازم برخوردار باشد. 🔶میل یا احساس اخلاقی : 🔸تمایل اخلاقی یا خیرخواهی عبارت است از این که انسان به طور فطری خواهان خیر و فضیلت بوده و از شر و پلیدی گریزان است. بازتاب روانی این احساس این است که ارضای آن مایه رضایت خاطر و عدم ارضای آن موجب پشیمانی و احساس شرمندگی است. این تمایل یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان از دیگر حیوانات است و نمود عینی آن را باید از نشانه های تمدن حقیقی افراد و اقوام بشر دانست. حس مذهبی و دینی در ضمیر هر یک از افراد بشر، تصور کمابیش مبهمی از مبدأ کل یعنی آفریننده جهان موجود است و همه کس فطرتاً مایل به درک آن است. این میل فطری را حس مذهبی می گویند. 📖کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔶جنگ های صلیبی به یک رشته از جنگ های خونین اطلاق می شود که در سده های دوازدهم و سیزدهم میلادی میان مسیحیان اروپایی و مسلمانان خاورمیانه غربی اتفاق افتاد. در این جنگ ها اروپاییان قصد داشتند تا بر سواحل جنوبی و شرقی مدیترانه، یعنی مصر و فلسطین و به ویژه بيت المقدس که در آن زمان در دست مسلمانان بود مسلط شوند. 🔷 این سلسله جنگ ها که با حکم پاپ در سال ١٠٩٥م (٤٨٩هجری) مبنی بر وجوب جنگ با مسلمانان آغاز شد نزدیک به دویست سال ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۲۹۱م (٦٨٥ هجری و با پیروزی مسلمانان پایان یافت. البته پس از آن نیز میان مسلمانان و مسیحیان جنگهایی در گرفت؛ اما این نبردها در شمار جنگهای صلیبی به حساب نمی آیند. 🔻بهانه و مدعای مسیحیان برای لشکر کشی به سرزمین اسلامی آن بود که سلجوقیان به اماکن متبرکه مسیحی تعدی و بی حرمتی می کنند. اما در واقع یکی از علتهای اصلی جنگ های صلیبی تضعیف امپراتوری بیزانس (روم شرقی) بود. سلجوقیان که پیش از این امپراتوری خود را تا روم شرقی گسترش داده بودند در سال ۱۰۸۵م انطاکیه طرسوس و نیز نیقیه را فتح کردند و به نزدیکی های قسطنطنیه رسیدند امپراتوری بیزانس نیز قدرت نظامی لازم برای رویارویی با آنها را نداشت اگر ترکان سلجوقی موفق به فتح قسطنطنیه می شدند، تمام اروپای غربی در برابرشان گشوده می شد. 🔺آلکسیوس اول پادشاه بیزانس، برای مقابله با سلجوقیان از پاپ و حاکمان اروپای لاتین کمک خواست او برای ترغیب اروپایی ها به آنان گفت مبارزه با این جماعت خاک آسیا عاقلانه تر است تا آنکه دست روی دست بگذارند و منتظر سیل در آنها از طریق شبه جزیره بالکان به پایتخت های اروپایی باشند. ⭕️ کلیسای روم که همواره می کوشید تا کلیسای شرق را نیز به زیر سلطه خود آورد این زمان را موقعیتی مناسب برای گسترش تسلط خود می دید؛ از این رو پاپ نماینده امپراتور بیزانس را با آغوش باز پذیرفت و وعده همه گونه همکاری را به آنها داد هزاران هزار مسیحی از سراسر اروپا در این جنگ ها شرکت کردند. 💠 افزون بر دفاع از زائران مسیحی انگیزه ها و علل دیگری نیز در تحریک این خیل عظیم مؤثر بود یکی از این عوامل، فقر بود گرسنگی و فقر پدیده رایج اروپا در آن زمان بود. مردم اروپا از سال ۱۰۸۷ تا ۱۰۹۵م، هشت سال را با قحطی و گرسنگی دست و پنجه نرم کرده بودند تا حدی که از شدت گرسنگی علف و ریشه درختان را می خوردند به همین علت این دهقانان گروه گروه روستاهای قحطی زده را رها می کردند و در جست و جوی مناطق حاصل خیز رهسپار بیت المقدس می شدند تا شاید در آنجا بتوانند به نوایی برسند و از گرسنگی و نیز ظلم و ستم فئودال ها رهایی یابند. 💢از میان جنگ های بسیاری که در این دو قرن به وقوع پیوست، هشتجنگ اهمیت بیشتری دارند: 🔸 جنگ اول صلیبی به فرماندهی گود فروا دوبويون ١٠٩٦- ١٠٩٩م؛ 🔹 جنگ دوم صلیبی به فرماندهی لویی ،هفتم پادشاه فرانسه و کنراد سوم امپراتور آلمان ١١٤٧ - ١١٤٨م؛ 🔸 جنگ سوم صلیبی به فرماندهی ریچارد شیردل فیلیپ آگوست و فردریک ،باربروس پادشاهان ،انگلیس فرانسه و آلمان ۱۱۸۸ - ۱۱۹۲م 🔹 جنگ چهارم صلیبی به فرماندهی بونیفاس دومونوا، نماینده پاپ اینوسنت ١١٩٨ - ١٢٠٤م؛ 🔸 جنگ پنجم صلیبی به فرماندهی تیوبلت كنت شامپانی ۱۲۱۷-۱۲۲۱م؛ 🔹 جنگ ششم صلیبی به فرماندهی ندرواس دوم پادشاه هنگری و لئوید والی اتریش ۱۲۲۹۱۲۲۸م؛ 🔸جنگ هفتم صلیبی به فرماندهی سن ،لویی پادشاه فرانسه ١٢٤٨-١٢٥٤م؛ 🔹جنگ هشتم صلیبی به فرماندهی سن ،لویی پادشاه فرانسه ۱۲۷۰م در واقع این هشت جنگ، هشت لشکرکشی بزرگ مسیحیان به سرزمین اسلامی هستند. 📖 کتاب جلد دوم به کوشش 📌@canoon_org
💢با بررسی شرایط ازدواج موقت در قوانین اسلامی، چهار تفاوت اساسی بین این ازدواج و الگوهای مشابه آن دیده می شود. 🔶اول اینکه شرایط ازدواج موقت از ابتدا کاملا معین است، به گونه‌ای که مدت زمان رابطه و نفع اقتصادی زن باید در آن تعیین شود و حتی در صورت لزوم، نحوه روابط جنسی و عاطفی می‌تواند از سوی زن و مرد به صراحت مشخص شود. 🔷دوم چگونگی جدایی که بر اساس پایان یافتن مدت زمان تعیین شده در قرارداد یا بخشیدن زمان باقی مانده به زن از سوی مرد انجام می‌گیرد. 🔘 سوم تعلق داشتن زن در مدت قرارداد فقط به همان یک مرد است؛ این امر بر خلاف الگوهای دیگر است که زن می‌تواند با بیش از یک مرد روابط پنهانی یا آشکاری مشابه همسری داشته باشد. ⭕️ چهارمین تفاوت به مسئولیت زن و مرد در خصوص فرزند احتمالی حاصل از این ازدواج مربوط می‌شود. در ازدواج موقت، فرزند متعلق به زن و شوهر است و همه مسئولیت‌های والدین نسبت به فرزندان متوجه آن دو است. 📖 کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔶 ایمان: یکی از مباحثی که در لوازم سیاست ورزی با اخلاق اسلامی، از دیدگاه امام خمینی(ره) می توان دنبال کرد بحث ایمان، آن هم از منظر اخلاقی اش است. البته اگرچه امام خمینی (ره) ایمان را از کمالات روحانی دانسته که کمتر کسی می تواند از حقیقت آن آگاه شود و حتی خود مؤمنان هم تا وقتی در عالم دنیا و ظلمت طبیعت هستند، از نورانیت ایمان خود و کرامت خویش نزد خدا مطلع نیستند. با این حال؛ به بحث ایمان از منظر ،اخلاقی آن هم با رهیافت و مشرب عرفانی پرداخته است. 🔷 حلم: حلم یکی دیگر از لوازم سیاست ورزی مبتنی بر اخلاق اسلامی است. حلم از جنود عقل و از شاخصه های اخلاق سیاسی است؛ یعنی انسان بهره مند از عقل و تدبیر و موفق در اداره امور جامعه دارای شاخصه حلم است. به نظر امام حلم، ملکه ای است که به واسطه آن در نفس طمأنینه ای حاصل می شود. ⭕️ صداقت: یکی از ویژگی ها و صفاتی که حضرت امام برای مسئولان و سیاست مداران ضروری می داند صداقت است صداقت از فضیلت های اخلاقی فردی و اجتماعی_سیاسی است که آحاد ملت خواهان آن هستند. مفهوم صدق در بردارنده معانی راستی، ثبات استواری و قوت است و این معنا فراتر از مفهوم راستگویی صرف است. پس صداقت در سیاست ورزی معنای عام است که معانی ضمنی امانت و درستی را در بر می گیرد و رعایت آن موجب اصلاح جامعه می شود به عبارت دیگر صداقت در سیاست، به معنای روراست بودن با مردم و پایبندی به پیمان ها و امانت داری است سیاست مدار صادق کسی است که در جهت حق و حقیقت حرکت می کند و هرگز از اعتماد مردم سوء استفاده نمی کند و از اعتراف به اشتباه هراسی ندارد؛ چون آن را نه تنها نشانه ضعف نفس نمی داند بلکه نتیجه اعتماد به نفس می داند در واقع اعتراف به اشتباه از جلوه های صداقت و از فضیلت های اخلاق سیاسی است. 💢امام خمینی (ره) معتقد است اعتراف به خطا موجب می شود تا در نظر ملت ها بزرگ شوید اینکه گفتم باید بشود ولو اینکه کشور را به تباهی ببرد از بزرگترین دیکتاتوری ها است. 📖 کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔶 بحران سوریه در اوایل سال ۲۰۱۱ میلادی آغاز شد. آغاز حمله نظامی به مراکز دولتی و امنیتی گروه های تروریستی به تدریج به شهرهای بزرگی مانند دمشق و حلب رسیدند و اقدامات خطرناکی را علیه نظام سوریه سازماندهی کردند. شرایط حاکم بر سوریه در آن مقطع به گونه‌ای بود که کمترکسی به بقای نظام سوریه امید داشت. نخستین حضور اقدام نیروی قدس در سوریه حالت توجیهی، مستشاری و آموزشی داشت، با هماهنگی مسئولان نیروی قدس، کارشناسانی از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به توجیه و آموزش پلیس سوریه پرداختند. 🔷 گام دیگر جمهوری اسلامی کمک به سوریه در جهت تشکیل و سازماندهی نیروهای مردمی براساس الگوی بسیج بود و اقدام بعدی نیروی قدس تشکیل لشکرهای فاطمیون و زینبیون بود. لشکر فاطمیون متشکل از افغانستانی‌های داوطلبی است که توسط نیروی قدس سازماندهی شده و برای دفاع از حرم اهل بیت و راهی سوریه شده‌اند. 💢 نیروی قدس توانست ابتدا و پیش از همه قدرت‌سازی و بعد ائتلاف‌سازی کند و در نهایت هم این قدرتی که به ائتلاف تبدیل شد را مرکب کند. به همین دلیل است که نیروی قدس تبدیل به یک نیروی پیش‌برنده‌ی اهداف، منافع و قدرت ملی ایران می‌شود. 📖 زمانه، مقاله نیروی قدس؛ بازوی سیاست خارجی ایران، اسفند ۹۷ 📌@canoon_org
🔷 مرحوم علامه (ره) معتقد است که ما بدون این که تردیدی داشته باشیم با شعور فطری و وجدان خدادادی خود می فهمیم که سیر جهان هستی و گردش نظام آفرینش بدون هیچگونه استثنایی روی قانون علیت جریان دارد و هر موجودی یک راه رشد و کمال مخصوص به خود را می پیماید که اگر در آن مجرا قرار بگیرد، همه اجزای جهان با او سازگار خواهند بود. 🔶 قرآن کریم بیان میکند که حیات انسانی زندگی جاودانی است که با مرگ قطع نمی شود و در نتیجه باید روشی را در زندگی انتخاب کند که هم برای این سرای گذران و هم برای آن سرای جاویدان فایده داشته باشد و راهی را سپری کند که او را به سر منزل سعادت دنیا و آخرت برساند؛ این روش همان است که قرآن آن را «دین» می نامد و از نیروی عمومی و اقتضای کلی و دستگاه آفرینش الهام و سرچشمه میگیرد. 🔻 بنابراین دین از نظر منطق قرآن یک روش زندگی اجتماعی است که انسان اجتماعی به منظور تأمین سعادت زندگی انتخاب کرده است. البته با توجه به این که زندگی انسان، محدود به این جهان پیش از مرگ نیست این روش باید بر مقرراتی مشتمل باشد که با اعمال و اجرای آنها سعادت و خوشبختی دنیوی انسان تأمین شود و نیز باید شامل یک سلسله عقاید اخلاق و عبادات باشد که سعادت آخرت را تضمین کند. 🔺با توجه به این که زندگی انسان یک زندگی متصل است هرگز این دو جنبه دنیوی و اخروی از همدیگر جدایی نمی پذیرند از این رو اساس دین باید همان دستگاه واقعی آفرینش قرار گیرد نه امیال و عواطف بی بند و بار انسانی. یعنی آفرینش انسانی نیازمندی های وجودی ایی دارد و برای رفع آنها انسان بالقوه به تجهیزاتی مجهز شده است در دین که یک روش اجتماعی است بر اساس همان تجهیزات اولیه در آفرینش انسان، رفع آن ها به طور عادلانه تعبیه و تنظیم شده است نه بر اساس آنچه خوشایند و دلخواه انسان باشد. 📖 کتاب سیری در زندگی و‌ افکار علامه طباطبایی(ره) به کوشش 📌@canoon_org
🔷 در واقع، هر کسی برای کارکردن دلیلی خاص دارد؛ این دلیل با انگیزه درونی افراد همخوانی دارد.انگیزش به مجموعه شرایط و اوضاع و احوالی گفته می‌شود که باعث می‌شود فرد از درون فعال شود.یکی از راه‌های بالا بردن انگیزه در تشکیلات فراهم کردن زمینه پیشرفت افراد در تشکیلات است. 🔶 هنگامی که افراد از نظر تخصصی، فنی و پست سازمانی مدت‌های متمادی درجا می‌زنند و هیچ گونه پیشرفتی برایشان میسر و فراهم نمی‌شود، به تدریج دچار کسالت و خمودگی شما می‌توانید با توسعه وظایف شغلی از احساندن یکنواختی کارکنان سازمان جلوگیری کنید . برخی افراد از وضعیت شغلی خود احساس نارضایتی کرده و چندان خوشبین نیستند. 💢 شما می‌توانید با ارتقای دانش سازمانی افراد با آموزش تخصصی هر فن و حرفه آن‌ها را با چشم‌انداز وسیع درباره شغل سازمانی خود آشنا کنید. این حرکت در سازمان باعث می‌شود هر حرفه تا آنجا که امکان دارد حالت تخصصی به خود بگیرد و به فرد احساس ارزشمندی بدهد. 📖 کتاب به قلم 📌@canoon_org
⭕️ شریعتی اهتمام بالایی به حقانیت شیعه و ضرورت جریان آن در زوایای جامعه دارد؛ اما در بیان مطالب و ارائه نظریه ها دچار آسیب هایی است که مانع پذیرش کامل دیدگاه های او می شود. 💢 نگاه گزینشی به تشیع: شریعتی شیعه را تنها به مکتب «نه» و «مبارزه» توصیف کرده است؛ در حالی «آری»؛ هم که تشیع حقیقی هم «نه» است و هم انقلاب اسـت هـم اصلاحات؛ هم فرهنگ است و هم ایدئولوژی؛ هم نهضت است و هم نظام؛ هم علم است هم عمل. 🔻 فروکاستن شیعه به یک حزب سیاسی: تبيين عناصر شیعه به عنوان یک حزب نشانگر اشتغال ذهنی شریعتی برای حضور فعال شیعه در صحنه جامعه است؛ اما هرگز نمیتوان تشیع را در قالب تشکل سیاسی گنجاند. حزب یعنی یک تشکل سیاسی که با تکیه بر مردم به حکومت میرسد؛ حال آنکه تشیع فرهنگی الاهی و برنامه جامع زندگی حق پرستانه، رو به کمال و بیانگر راه و رسم تحصیل سعادت دنیوی و اخروی انسان است. 🔺 نقد یک جانبه فقه شیعه: شریعتی عنصر مصلحت را نابود کننده شیعه میداند؛ در حالی مصلحت در فرهنگ شیعه ،اولاً معنایی خاص داشته و غیر از مصلحت اندیشی است؛ و ثانياً، ائمه معصومین اهتمام بالایی به تأمین مصالح امت داشته اند و تدبيرها و تاکتیک های ایشان برای تأمین همین هدف بوده است. 🔷 نفی همه جانبه صفویه: شریعتی در مقایسه تشیع علوی با تشیع صفوی، آنچه نماد بی مسئولیتی خمود دین گریزی نفاق و معامله شیطانی با دین و تشیع است را به صفویه نسبت داده است؛ اما باید پرسید آیا صفویه در هیچ زمینه ای توفیق و اثر ارزشمندی نداشته است؟ این سخن به معنای تصویب قاطع صفویه نیست. صفویه دارای مشکلات مهمی در عرصه فرهنگ و سیاست بوده است؛ آلودگی های دربار و تردد افراد ناصالح و تفویض اختیار به ناشایستگان و حاکمیت ریا و خدعه در مقاطعی از این دوره قابل انکار نیست؛ اما می توان امتیازاتی نیز برای آن برشمرد. 🔶 نقصان در گزارش تاریخی: شریعتی در گزارش تاریخ تشیع تنها قیام های مسلحانه مانند قیام سربداران را ارزشمند شمرده است؛ حال آنکه بزرگانی همچون شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی بودند که با پیروی از پیشوایان معصوم، به جای قیام مسلحانه به قیام فکری و علمی دست زدند. 🔷 نبود مدرک در برخی سخنان: شریعتی در کتاب «زن» معروفی را ذکر میکند که «الطرق الي الله بعدد نفوس الخلائق»؛ و مقصودش را با استناد به این جمله به اسلام نسبت میدهد؛ حال آنکه این جمله نه روایت است و نه آیه؛ بلکه جمله ای مشهور میان عرفاست و با منابع روایی و دینی شیعه ارتباطی ندارد. 📖 کتاب به کوشش و 📌@canoon_org
💢 در اوایل طرح نظریه «جمهوری اسلامی»، برخی از اشخاص و گروه ها خواستار اضافه کردن قید «دموکراتیک» بر آن بودند (جمهوری دموکراتیک اسلامی) تا رنگ آزادی و دموکراسی آن بیشتر شود. اما به چند دلیل نمی توان آن را به نظریه جمهوری اسلامی اضافه کرد: 🔷 زاید بودن: در اسلام، آزادی فردی و دموکراسی وجود دارد؛ اما با تفاوتی که میان بینش اسلامی و بینش غربی وجود دارد. با توجه به این نکته، در عبارت «جمهوری دموکراتیک اسلامی»، دموکراتیک، حشو و زاید است. 🔶 توهم نبود آن در اسلام: در آینده وقتی مردم در دولت جمهوری اسلامی، یک سلسله آزادی ها و دموکراسی ها را به دست آورند، ممکن است برخی نزد خود اینطور تفسیر کنند که اینها نه به دلیل اسلامی بودن این جمهوری، که به دلیل دموکراتیک بودن آن حاصل شده است. اما در واقع اینچنین نیست. به مصداق مصرع معروف: «چون که صد آید، نود هم پیش ماست». وقتی که می خواهیم از جمهوری اسلامی سخن به میان بیاوریم، به طور طبیعی آزادی و حقوق فرد و دموکراسی هم در بطن آن است. 💠 ناسازگاری دموکراسی غربی با اسلام: بعضی جمع «جمهوریت» و «اسلامیت» را محال و آن را معمای ناگشودنی می خوانند. اما منشأ این شبهه، به عام بودن جمهوری بر می گردد. بر این اساس، اگر به تعریف و نظريه فوق، قيد «دموکراتیک» هم اضافه شود، در آن، اصالت از آن مردم در مقابل دین است که نه تنها با اصول اسلامیت ناسازگار می افتد، بلکه این تئوری به دلیل اشتمال بر اجزاء مبهم و یا متناقض، فاقد شرایط و خصوصیات یک تعریف منطقی خواهد بود. از این رو، حذف قید مزبور، ضروری به نظر می رسد. 📖 کتاب سیاست و حکومت ، دفتر بیست و نهم از مجموعه کتاب های ، به قلم 📌@canoon_org
🔷 روشنگری در دهه های پایانی قرن نوزدهم رواج یافت. «جنبش روشنگری» به مجموعه ای از اندیشه ها و نگرش ها اشاره دارد که در قرن هجدهم رواج بسیاری داشت. برای شناخت این جنبش باید به مهمترین خصوصیت آن اشاره کرد؛ این خصوصیت «نحوه اندیشیدن آنها» بود نه «آنچه می اندیشیدند». معمولاً دوره روشنگری را عصر خِرَد می نامند. هرچند در قرون وسطی نیز عقل جایگاهی رفیع داشت و فیلسوفان و مکاتب فکری و فلسفی فراوانی در آن دوره وجود داشتند. در واقع قرون وسطی و عصر روشنگری به یک اندازه عصر خرد بودند؛ 🔶 اما میان این دو دوره تفاوت وجود دارد. تفاوت اساسی در نحوه کاربرد عقل و محدودیت های تحمیل شده بر آن بود. در قرون وسطی عقل در خدمت مسیحیت بود و فلسفه خادم کلیسا. در آن زمان تمام تلاش های عقلانی این بود که آموزه های دینی به خوبی تبیین شوند. عالمان در حمایت از ادعاهای مسیحیت از عقل و استدلال استفاده می کردند اما هرگاه عقل از عهده بر نمی آمد، چیزهایی که از راه مکاشفه الهی (وحی) بر آنها معلوم شده را به خدا نسبت می دادند چون عقل طبیعی به آن دسترسی نداشت. عقل گرایی عصر روشنگری در مقابل این نگاه قرار داشت. 💢 در عقل گرایی روشنگری، کتاب مقدس و کلیسا به کناری انداخته شده و انسان ها کوشیدند تنها با عقل خویش همه چیز را بسازند. این تغییر در زندگی و اندیشه بشر محصول یک فرایند بود و چند عامل در پیدایی آن دخیل بودند از جمله نهضت اصلاح دینی که با وجود آنکه به دنبال ترویج دین بود، تأثیر بسزایی از جنبش روشنگری پذیرفت به گونه ای که آموزه هایی چون حجت بودن تفسیر، کلیسا، اعتبار سلسله رسولان و... انکار شدند و راه برای تردید در اصول اعتقادی مسیحیت هموار گشت و سرانجام عقل تنها مرجع رسیدگی به حقانیت ها گردید. 📖 کتاب به قلم 📌@canoon_org
💢 رفتار مخاطبان را به چهار دسته تقسیم می شود: 🔶 گروه اول - افراد مراقب این افراد در همان ابتدای پوشش رسانه ای رویدادهای مهم و موج های تولیدی از موضوع مطلع میشوند. آنها به رسانه های مکتوب بیشتر متکی هستند و نیازی نیست تا مطلب در صفحه اول باشد تا جلب توجهشان کند. معمولاً آنها پس از استفاده از رسانه ها وارد بحث با دیگران نیز می شوند. 🔷 گروه دوم- افراد در کمون فاقد انگیزه برای اطلاعات سیاسی و اجتماعی هستند. عملیات برجسته سازی آنها را از کمون در می آورد و فعال می کند پس از آن مشابه افراد مراقب می شوند. آن ها بیشتر مصرف کنندگان رسانه های صوتی تصویری هسنتد. 🔶 گروه سوم-افراد بی مبالات بی سیاست بی علاقه هستند و از میان رسانه ها به تلویزیون بیشتر متکی هستند یادگیری غیر فعال دارند به مرور بخشی از اطلاعات را که اصلی تراست (مثل اسم رئیس جمهوری منتخب آمریکا را یاد می گیرند؛ اما به شناخت دقیق و مستدلی دست نمی یابند بلکه به تصورات مبهمی میرسند که همان مبنای عقاید آنان و رفتار سیاسی آنان میشود. 🔷 گروه چهام - افراد بی تفاوت که هیچ علاقه ای به حوزه سیاسی-اجتماعی ندارند و از رسانه ها نیز به این منظور استفاده نمیکنند اگرچه به تلویزیون متکی هستند اما نه برای مصرف برنامه های سیاسی دارای یادگیری غیر فعال و بی اطلاعی مزمن هستند. معمولاً از پایگاه اجتماعی مردمی پایینی برخور دارند. 📖 کتاب به کوشش و 📌@canoon_org
🔶 همواره وام گیری های فکری از سوی وام دهنده بدون بهره نیست. این وضعیت در دو حالت ممکن است پیش آید؛ حالت اول آن جایی است که وام گیرنده فکری در ازای استفاده از انتقادات وارد بر تجدد، مبانی فکری خود را در رهن و گرو وام دهنده (تجدد) می گذارد. وقتی چیزی به عنوان وثيقه واگذار شود، مادامی که آن چیز در رهن دیگری است، از منشأ اثر بودن می افتد. 🔷 ممکن است وام گیرندگان فکری در ازای سود بردن از انتقادات پست مدرنیستی تجدد، مبانی خود را برای مدتی تعطیل کرده، در رهن وام دهندگان بگذارند. طبیعی است که در این شرایط، همواره مصرف کننده این انتقادات خواهند بود، نه تولید کننده آن؛ زیرا مبانی اسلامی را به منظور استفاده از انتقادات پست مدرنیستی تجدد در رهن گذاشته اند. ⭕️ در این شرایط برای تولید معرفت، چاره ای جز استفاده از مبانی تجدد غربی یا مبانی دیگر تمدنها نیست. لذا معرفتی که از این رهگذر تولید می شود، اسلامی نبوده که همان اندیشه مدرن و بسط آن خواهد بود. اما حالت دوم صورتی است که وام گیرنده فکری، مبانی تمدنی خود را در ازای استفاده از انتقادات پست مدرنیستی تجدد، تعطیل نکرده و در رهن تجدد نگذاشته است. 💢 ليکن این مبانی یا در نزد وام گیرنده خاموش است و هیچ التفاتی نسبت به آن نمی شود و یا اساسا توانایی هم آوردی با تجدد را ندارد. لذا به سادگی حاشیه نشین می شود و توليد معرفت غير مدرن، ناممکن است. بنابراین وام گیرندگان فکری باید به این نکته اساسی التفات کنند که نه مبانی خود را تعطیل کنند و نه آنها را به حال تعطیل واگذارند. باید مبانی خویشتن را فعال کرد تا شرایط تولید معرفت ممکن گردد. 📖 کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔷 یکی از مواردی که قرآن نسبت به آن موضع گیری کرده است، ماجرای صلیب عیسی است. قرآن در دو آیه نسبت به پایان دوره اول زندگی حضرت عیسی در زمین سخن گفته است. این دوره را دوره اول می نامند؛ زیرا طبق اعتقاد مسیحیان، عیسی(ع) در آخر الزمان به زمین باز خواهد گشت و حکومت برقرار خواهد ساخت و در روایات اسلامی نیز آمده است که عیسی در آخر الزمان به زمین باز خواهد گشت و از یاران خاص مهدی(عج) خواهد بود. 🔶 آنچه از اناجیل بر می آید این است که آن حضرت به صلیب کشیده شد و مرد. سپس از قبر (مرگ) برخاست و خداوند او را به آسمان برد اما در آیه ۱۵۷ سوره نسا خداوند با تاکید بیشتری اعلام می کند که مسیح مصلوب و کشته نشده است. بیشتر روایات و تفاسیر بیان می کنند که فرد دیگری شبیه عیسی شد و او را به جای عیسی به صلیب کشیدند. در برخی از روایات گفته شده است که فردی که قصد قتل عیسی را داشت به چهره عیسی در آمد و در نتیجه او را به جای مسیح به صلیب کشیدند. 💢قدر متیقن آیات این است که اگر چه یهودیان می پندارند که عیسی را مصلوب کرده و کشته اند،اما بر خطا هستند و خداوند عیسی را نجات داده و به آسمان برده است پس عیسی نه به صلیب کشیده شده و نه کشته شده است.کسی نمی تواند ادعا کند که سخن قرآن با واقعیت، ناسازگار است زیرا نکاتی نیز وجود دارند که سخن قرآن را تقویت می کنند؛مثلا کسی از حواریان شاهد واقعی محاكمه عیسی نبوده است و تنها نقل شده است که پطرس در حین محاكمه عیسی در حیاط خانه کاهن اعظم حضور داشته است. 📖کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔶 قیامِ امام حسین (ع) را به دو صورت می‌توان روایت کرد: یک روایت، این قیام را در زندانِ «تاریخ»، حبس می‌کند و ارتباطِ آن را با امروزِ ما می‌گسلد و آن را «سپری‌شده» و «پایان یافته» معنا می‌کند؛ دیگری، روایتی که قیام را به نیازها و شرایطِ اکنون پیوند می‌دهد و در پیِ «درس‌آموزی» و «عبرت‌گیری» از آن است و آن را «تکرارپذیر» و «قابل اقتباس» می‌شمارد. 🔷 نوعِ نخست از روایت، از «نقلیّاتِ تاریخی» فراتر نمی‌رود و به سیاست و جامعۀ کنونی نمی‌پردازد و جبهه‌بندی‌های حقّ و باطل را در گذشته‌های دور و ازدست‌رفته می‌جوید. امّا نوعِ دوّم از روایت، به تأمّلاتِ «تطبیقی» و «مقایسه‌ای» می‌پردازد و مشابهت‌ها را استخراج، و الگوها و قواعد و سنّت‌های اجتماعیِ ثابت را شناسایی می‌کند. 🔻اندیشمندانی مانند شهید مطهری به همین دلیل به مسأله‌ها و مناقشاتِ کنونی می‌پردازد و از وضعِ اجتماعیِ موجود، انتقاد می‌کند و با برخی نیروهای سیاسیِ ساختارشکن و سکولار دست‌به‌گریبان می‌شود که قائل به نوعِ دوّم از روایت‌گری است و آن را تکلیفِ عالِمِ دینی می‌انگارد. او می‌کوشد تا به‌واسطۀ پرداختن به حادثۀ عاشورا، مباحثاتِ رایجِ اجتماعی را علاج کند. 🔺ندیدنِ نیازهای زمانه، «هیأتِ سکولار» را پدید می‌آورد که خود برخلافِ خطِ فکری عاشورا است. شهید مطهری به فهمِ «اکنون» در آینۀ «گذشته» می‌پردازد و در تاریخ، متوقف نمی‌ماند و وضعِ مستقر را در پرانتزِ تغافل نمی‌نهد و تاریخِ پُر فرازونشیب را به صحنۀ صف‌بندی‌های معاصر می‌کشاند. ✅ چنان‌چه ما به‌عنوانِ شیعه، در صورت و ظاهرِ مراسمِ عزاداریِ ماهِ محرّم متوقف بمانیم و به حقیقت و غایتِ آن راه نیابیم، هرچند بی‌نصیب نبوده و بهره‌ای برده‌ایم، امّا مواجهۀ «سطحی» و «مناسکی» با ماهِ محرّم کجا، و مواجهۀ «عمیق» و «معرفت‌اندیشانه» با آن کجا. 💢 قیامِ عاشورا را در «تاریخ» محبوس‌کردن و آن را به خلاء‌ها و ضرورت‌های زمانۀ خویش پیوند ندادن، با سرشت و ذاتِ این قیام، سازگار نیست؛ چراکه قیامِ عاشورا، واقعیّتی «فراتاریخی» و «قابل‌الگوبرداری» است که باید در فرهنگِ عمومیِ شیعیان، جاری و زنده باشد. در غیر این‌صورت، قیامِ عاشورا از قفسِ زمان و مکان خود فراتر نرفته و «حادثه‌ساز» و «مولّد» و «حماسه‌آفرین» نخواهد بود؛ بلکه واقعه‌ای است که رخ داده و تمام شده و از ما در برابرِ آن، کاری بیش از بزرگداشت و عزاداری و حُزن، ساخته نیست. 📖 ماهنامه شماره ۷۱ 📌@canoon_org
🔷 به علت کشش پذیری عرضه پول ، یعنی فقدان مانع برای ورود پول در صورت مازاد تقاضای آن و نیز افزایش واردات کالا هنگام مازاد عرضه پول ، در بلندمدت بازار پول با مازاد عرضه یا مازاد تقاضا روبه رو نمی شد و در نتیجه ارزش آن ثابت می ماند. 🔶 البته در کوتاه مدت بعضی از فعالیت ها مثل کنز ، احتکار و .... می توانست بر ارزش پول تاثیر گذارد که با تحریم آن در عمل از نوسان های ارزش پول کاسته شد یا این نوسان ها به حداقل رسید. افزون بر این ، تبدیل پول به سایر اقلام ، مثل اوراق بهادار ، در صورتی می توانست بر ارزش پول تأثیرگذارد که حجم چشمگیری داشته و بازار مالی اسناد بهادار در کنار بازار پولی فعال باشد و چون در زمان پیامبر اکرم ( ص ) هم حجم نسبی پول اعتباری کم بود و هم بازار اوراق مالی وجود نداشت. 💢 خرید و فروش استاد بهادار ، پیش از ظهور اسلام و نیز در صدر اسلام از معاملات رایج نبود ، در بلندمدت به دلیل تعادل در بازار پول ، ارزش آن از ثبات کامل برخوردار بود . 📖 ماهنامه ، شماره 99 📌 @canoon_org
💢 پیشگیری اولین لایه محافظ در برابر ساخت شایعات است. معنای پیشگیری در زمینه شایعه این است که کاری کنیم که به طور کلی شرایط برای ایجاد و گسترش شایعات از بین برود. هرچند در برخی از موارد عمل پیشگیری ممکن است به طور کامل در حیطه اختیارات فرد نباشد، اما به هر حال اجرای آن به هر میزان میتواند از بار عملیاتی دولایه محافظ دیگر به شدت کم کند. 🔷 اطلاع رسانی اصولی : شایعه در بستر موضوعات مهم و مبهم جامعه صورت میگیرد. حال اگر یکی از دو عنصر یعنی مبهم بودن را با اطلاع رسانی صحیح و به موقع برطرف کنیم دیگر فضایی برای ایجاد شایعات ایجاد نمی شود. این اطلاع رسانی تنها به رسانه های خبری معطوف نمی شود؛ هرکسی می تواند با داشتن یک صفحه رسمی در شبکه های مجازی اخبار مربوط به خود را به صورت منظم منتشر نماید. البته باید در نظر داشت که این عامل صفحه رسمی در شبکه های اجتماعی اگر به درستی مدیریت نشود میتواند خود زمینه ساز ایجاد یک شایعه باشد. 🔶 دانش افزایی : هرچند اطلاع رسانی صحیح می تواند درصد مهمی از شایعات را قبل از به وجود آمدن خنثی کند اما حقیقت آن است که نمیتوان هیچ وقت از این موضوع اطمینان داشت که اطلاع رسانی در زمینه تمامی جوانب به طور کامل انجام شده است و هیچ ابهامی دیگر قابل مطرح کردن نیست. قطعاً ذهن خلاق انسان ها می تواند از زوایای متعددی به موضوعات و حوادث نگاه کند در اکثر این موارد میتوان با افزایش دانش عمومی در جامعه و تغییر در سطح نگاه آنها از شکل گیری و گسترش بسیاری از شایعات جلوگیری کرد. 🔻 وحدت خبری: ابهام مربوط به بسیاری از شایعات به دلیل انتشار اخبار ضد و نقیض از منابع مختلف شکل می گیرد. گاهی تنها انتشار یک خبر واحد با دو بیان مختلف میتواند موجب ایجاد ابهامات و در نتیجه شایعات متعدد در جامعه گردد به همین دلیل است که اکثر سازمان های رسمی در تمامی دنیا دارای یک سخنگو هستند، هرچند یک سخنگو طبیعتاً زبده ترین فرد یک سازمان در تمامی زمینه ها نیست اما به نظر می رسد انتشار اخبار و اطلاعات تنها از یک مجرای رسمی آن قدر دارای اهمیت است که میتوان از سایر نواقص مربوطه صرف نظر کرد. 🔺ایجاد ثبات: بسیاری از شایعات اضطراب و نگرانی های عمومی جامعه است. فرض کنید در جامعه ای طی چند ماه به صورت مداوم یک حادثه نامطلوب تکرار شده است. این جامعه به صورت ناخودآگاه نسبت به وقوع مجدد حوادثی مشابه در اضطراب خواهد بود. به نظر می رسد پیشگیری از شایعاتی از این دست تنها با برنامه ریزی های درست در زمینه افزایش آرامش و ثبات جامعه میسر خواهد بود. ◻️ ارجاع معتبر: یکی از مهم ترین راهکار های پیشگیری این است که در جامعه توجه به منابع پررنگ تر گردد. وقتی افراد جامعه نسبت به منابعی با درجه صحت و یا ارزش پایین تر کم توجه گردند، کم کم و خود به خود راههای انتشار شایعات در جامعه بسته می شود. پس یکی از مهم ترین قدم ها در زمینه جلوگیری و پیگیری از شایعات ایجاد فرهنگ ارجاع به منبع معتبر است. 📖کتاب اثر 📌@canoon_org
⭕️ شریعتی اهتمام بالایی به حقانیت شیعه و ضرورت جریان آن در زوایای جامعه دارد؛ اما در بیان مطالب و ارائه نظریه ها دچار آسیب هایی است که مانع پذیرش کامل دیدگاه های او می شود. 💢 نگاه گزینشی به تشیع: شریعتی شیعه را تنها به مکتب «نه» و «مبارزه» توصیف کرده است؛ در حالی «آری»؛ هم که تشیع حقیقی هم «نه» است و هم انقلاب اسـت هـم اصلاحات؛ هم فرهنگ است و هم ایدئولوژی؛ هم نهضت است و هم نظام؛ هم علم است هم عمل. 🔻 فروکاستن شیعه به یک حزب سیاسی: تبيين عناصر شیعه به عنوان یک حزب نشانگر اشتغال ذهنی شریعتی برای حضور فعال شیعه در صحنه جامعه است؛ اما هرگز نمیتوان تشیع را در قالب تشکل سیاسی گنجاند. حزب یعنی یک تشکل سیاسی که با تکیه بر مردم به حکومت میرسد؛ حال آنکه تشیع فرهنگی الاهی و برنامه جامع زندگی حق پرستانه، رو به کمال و بیانگر راه و رسم تحصیل سعادت دنیوی و اخروی انسان است. 🔺 نقد یک جانبه فقه شیعه: شریعتی عنصر مصلحت را نابود کننده شیعه میداند؛ در حالی مصلحت در فرهنگ شیعه ،اولاً معنایی خاص داشته و غیر از مصلحت اندیشی است؛ و ثانياً، ائمه معصومین اهتمام بالایی به تأمین مصالح امت داشته اند و تدبيرها و تاکتیک های ایشان برای تأمین همین هدف بوده است. 🔷 نفی همه جانبه صفویه: شریعتی در مقایسه تشیع علوی با تشیع صفوی، آنچه نماد بی مسئولیتی خمود دین گریزی نفاق و معامله شیطانی با دین و تشیع است را به صفویه نسبت داده است؛ اما باید پرسید آیا صفویه در هیچ زمینه ای توفیق و اثر ارزشمندی نداشته است؟ این سخن به معنای تصویب قاطع صفویه نیست. صفویه دارای مشکلات مهمی در عرصه فرهنگ و سیاست بوده است؛ آلودگی های دربار و تردد افراد ناصالح و تفویض اختیار به ناشایستگان و حاکمیت ریا و خدعه در مقاطعی از این دوره قابل انکار نیست؛ اما می توان امتیازاتی نیز برای آن برشمرد. 🔶 نقصان در گزارش تاریخی: شریعتی در گزارش تاریخ تشیع تنها قیام های مسلحانه مانند قیام سربداران را ارزشمند شمرده است؛ حال آنکه بزرگانی همچون شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی بودند که با پیروی از پیشوایان معصوم، به جای قیام مسلحانه به قیام فکری و علمی دست زدند. 🔷 نبود مدرک در برخی سخنان: شریعتی در کتاب «زن» معروفی را ذکر میکند که «الطرق الي الله بعدد نفوس الخلائق»؛ و مقصودش را با استناد به این جمله به اسلام نسبت میدهد؛ حال آنکه این جمله نه روایت است و نه آیه؛ بلکه جمله ای مشهور میان عرفاست و با منابع روایی و دینی شیعه ارتباطی ندارد. 📖 کتاب به کوشش و 📌@canoon_org