eitaa logo
کانون اندیشه جوان
307 دنبال‌کننده
870 عکس
489 ویدیو
1 فایل
کانون اندیشه جوان پنجره‌ای به دنیای اندیشه www.canoon.org صفحه اینستاگرام: Http://Instagram.com/canoon_org ارتباط با ما: @canoonandishehjavan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 یکی از الگوهای رایج در جامعه شناسی سیاسی و از شاخصه های تأثیرگذار بر فرایند تصمیم گیری در حکومت ها به شمار می آید. در واقع نخبگان از گذشته های دور تاکنون همواره مهمترین جایگاه را در تصمیم گیری های کلان جامعه داشته اند. 🔷 نظام سیاسی در هر جامعه مهمترین موضوعی است که توجه ، و گروه های فعال اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است به گونه ای که قدرت و کنترل اجتماعی هر جامعه ای به وسیله آنها اعمال میشود. تاریخ نشان داده که قدرتمند شدن و پویایی هر جامعه ای به چگونگی شکل گیری نخبگان و میزان مداخله آنان بسته است نخبه به کسی گفته می شود که بر اساس آگاهی نسبت به محیط پیرامون و جامعه خود احساس مسئولیت می کند. 💢این فرد فراتر از منافع فردی به منافع اجتماعی می اندیشد و به دنبال افزایش کیفیت زندگی در جامعۀ خود است؛ از همین رو گفته می‌شود که ترجیح دادن منافع شخصی به منافع جمعی آسیب اساسی مهمی است که نخبگان را در هر موقعیتی که باشند تهدید می کند. البته و طی تاریخ معاصر کشورمان تا حدودی متأثر از تعریف های غربی و کارکرد این گروه در غرب بوده است، که البته این امر همه شئون نخبگی در ایران را در برنمی گیرد. 📖ماهنامه ، شماره ۱۰‌و ۱ 📌@canoon_org
🔶 ممکن است پوپولیسم به طور موقت کنار رود، ولی به طور ریشه ای خیر. زمانی به طور ریشه ای کنار میرود که کشور قاعده مند و منضبط اداره شود و کشور شخصی اداره نشود؛ یعنی به لوازم جمهوری اسلامی و به ولایت فقه ملتزم باشیم؛ یعنی آن قواعدی را که پذیرفتیم با ساختارهای مناسب گره بزنیم؛ یعنی ساختار در خدمت این قواعد باشند؛ به لحاظ فرهنگ سیاسی به هر حال دقت کنیم که مظروف متناسب با ظرف تاریخی ما برنگردد. 🔷 ما به بسط ظرف نیاز داریم نه محدود کردن مظروف؛ زیرا انقلاب اسلامی مظروف بزرگی است که ظرف خودش را میخواهد، ظرف را باید توسعه دهیم، نه اینکه مظروف را کوچک کنیم؛ یعنی اگر همان ظرف تاریخی را دست نخورده بگذاریم آن فره ایزدی متناسب با این ظرف است ولی اگر ظرف را توسعه دهیم دیگر فره ایزدی برنمی گردد و آن وقت می شود همان ولایت قاعده مند و منضبط؛ یعنی هر چه به سمت مشروط کردن حکومت برویم که در اینجا مشروط کردن ما به همان محدوده ها و ضوابط الهی و دینی و اسلامی مان که هر چه بیشتر به این سمت برویم و کشور را بـه ایــن سمت هدایت کنیم، به نظر من تفکر پوپولیسم هیچ جایی نخواهد داشت. چون تفکر پوپولیسم فاقد نخبگی است. 🔻یکی از تجلیات نخبگی ما توجه به همین ضوابط و قواعد است و اصلاً خود توجه به قواعد و ضوابط، پای نخبگی را به میان می کشد؛ پس بدانید این ضابطه گرایی و قاعده گرایی دور زده شده است که پوپولیسم قدرت مانور پیدا کرده است که حالا در این دور زدن ها هم نهادهای متولی ضوابط و قواعد ما هم نقش داشتند؛ یعنی حوزه های علمیه ما هم خودشان نقش نخبگی خودشان را فراموش کردند؛ یعنی آنها هم نقش نخبگی خودشان را فقط در اجرا دیدند؛ یعنی اگر آنها هم نقش خودشان را در سیاست و نظارت و نظریه پردازی هم علاوه بر تصدی گری می دیدند، احتمالاً مانوری برای پوپولیسم ایجاد نمی شد و این را هم نمی توانیم نادیده بگیریم که آن نهادهای ریشه دار مدنی ما یک مشکلی پیدا کردند که مانور پوپولیسم بالا رفته است؛ ما به آنها گفتیم که شما بر ظرفیت‌های مدنی ما نیفزودید که این حرف ها را می زدید، اما آن نهادهای مدنی بالفعل ما چطور؟ آیا آنها خودشان را به رخ کشیدند؟ آیا آنها مطالبات خودشان را مطرح کردند؟ آیا آنها نظارت کردند که فرصت در اختیار منجی گرایی و پوپولیسم به این شکلش قرار نگیرد؟ آنها هم نکردند، بنابراین اگر ما میخواهیم با پوپولیسم مقابله جدی کنیم باید در مرحله اول به عوامل بعید و ساختاری و فرهنگی توجه داشته باشیم و نقش حوزه های علمیه هم نقش برجسته ای می شود و در این چارچوب، چون بحث قاعده و ضابطه است و چون ولایت فقه است باید این عقبه به کار گرفته شود، اگر می خواهیم یک مبارزه ریشه ای داشته باشیم اما اگر نمی خواهیم مبارزه ریشه ای داشته باشیم، فکر میکنم در کوتاه مدت دیگر پوپولیسم جواب ندهد. 🔺مثلاً توقع برنامه و استراتژی داشته باشند و همین بحثی که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حال مطرح شدن است به گونه ای تفسیر شود که سایر نخبگان هم بیایند و دستی داشته باشند و تا حدودی تاثیر داشته باشد اما من فکر میکنم که هر آن به شدت امکان باز تولیدش هست به دلیل رابطه قدرت ثروت و به دلیل اقتصاد نفتی و به دلیل نظام متمرکز تصمیم گیری و اداره کشور و رابطه مرکز پیرامونی که یک بحث بسیار جدی هست. 💢یک دولت پوپولیستی از تمرکزگرایی استفاده کرد؛ کجای دنیا میبینید که یک دولت پوپولیستی از تمرکزگرایی استفاده نکرده باشد، حالا این اقتصاد نفتی هم می آید همراه می شود که باید برای این ها یک فکر اساسی کرد. اقتصاد نفتی داریم، تمرکزگرایی داریم و ولایت منضبط و قاعده مند فقه هم نداریم، نهادهای مدنی متولی فقه ما هم که تمامی نقش خودشان را در اجرا دیدند و از نظریه پردازی و نظارت هم که غافل شدند، بنابراین می خواهم بگویم نه، کماکان چراغ سبز پوپولیسم روشن است و چشمک میزند و حالا ممکن است یک مقدار ضعیف و کم سو شود اما الان روشن است و سوسو می زند ما می خواهیم این چراغ را در کشور خاموش کنیم ولی این چراغ به این راحتی ها خاموش نمی شود. 📖 منبع: در گفت و گو با ،‌ کتاب اثر 📌@canoon_org
🔶 در پوپولیسم زمینه های ایدئولوژی گرایی بسیار قوی است و متقابلاً الیتیسم کمتر دچار این ایدئولوژی هاست. در ادامه به بخش هایی از پرسش و پاسخ با دکتر علیرضا شجاعی زند و با مرور بر عملکرد دولت ها و تقابل این دو رویکرد می پردازیم: ⁉️ آیا پوپولیسم در نهایت به روش های ایدئولوژیک یا پراگماتیسم صرف دچار نمی شود؟ ◻️ شجاعی زند: ایدئولوژی های جمع گرا، ایدئولوژی های نوع گرا و ایدئولوژی های آرمانی و حتی ادیان به نوعی به رویکردهای عام گرایانه جاری در پوپولیسم نزدیک ترند اگر بخواهم به مصداق هایی از این دو نوع رویکرد در تجربه نزدیک خودمان اشاره کنم تا از سطح انتزاعی بحث عبور کنیم، باید بگویم نگاهی که دولت گذشته یعنی دولت خاتمی به مسائل جامعه داشت، نگاه الیتیستی بود. شیوه منش، تأملات، نوع مسائل و شعارهایی که مطرح می کرد و برای آن اهتمام می نمود جهت گیری سیاست ها و برنامه ها از سوی آن عمدتاً به حل مسائل ویژه نخبگان معطوف بود. ⁉️ آیا در سیاست های آقای خاتمی حل مسائل شهروندان جایی نداشت؟ ◻️شجاعی زند: چرا اما شعارهای حقوق شهروندان و کرامت انسانی کمتر مصداق های توده ای و عام پیدا می کرد؛ زیرا حقوق و مسائل شهروندی در نهایت در اقشار و شخصیت هایی خاص خلاصه می شد که احیاناً از برخی حقوق اجتماعی شان محروم شده بودند. ⁉️یعنی آقای خاتمی شعارهایی می دادند که نمی توانست در عمل آنان را متحقق سازد، مانند پوپولیست ها؟ ◻️شجاعی زند: مصداق شهروندان همواره افراد خاصی از نخبگان جامعه بودند که مثلاً آزادی های اجتماعی در حق آنان رعایت نشده بود. ⁉️ فراتی پس مواضع آقای خاتمی در حوزه شهروندان به مواضع پوپولیست ها نزدیک می شود؟ ◻️شجاعی زند در شعار بله؛ اما در عمل مصداق عمده اش الیتها بودند. ⭕️ پس می توانیم این نتیجه را از صحبت شما بگیریم که پوپولیسم نمی تواند مصداق عینی یافته و در تک تک شهروندان تبلور پیدا بکند... ◻️شجاعی زند: چرا مثلاً در مقایسه میان ایشان و آقای دکتر احمدی نژاد این تفاوت را میتوان مشاهده کرد دکتر احمدی نژاد روشش بر این است که به میان توده ها برود. اغلب مسائلی که او مطرح می کند در سیاست ها و برنامه ها عمدتاً سمت و سوی پوپولیستی دارد. این رویکرد شاید واکنشی به رویکرد دوره پیشین برای جبران نقصان های آن باشد. شاید پاسخی به نیازها و ضرورت های اجتماعی در این دوره باشد و شاید در راستای تعقیب و تحقق یک آرمان کلان باشد. در هر صورت تعقیب هر رویکردی به نحو افراطی می تواند زمینه ظهور رویکرد متقابلی را فراهم آورد و این دور و توالی میتواند به همین ترتیب به دفعات تکرار شود. برای برون رفت از این قبیل چرخه های معیوب بهترین راه حل همان توصیه قدیمی ارسطویی است. اعتدال الیتیسم و پوپولیسم مانند بسیاری از مقولات دو قطبی دیگر که وقتی به صورت افراطی به یک سوی آن میل پیدا میکنید، آسیب زا می شود می تواند مضر و بیمارگون باشد. توأمان شدن، ترکیب شدن و متلائم شدن این رویکردها همان اعتدالی است که باید پدید آید. ⁉️ هر چند در سخنان شما تناقضی وجود دارد مبنی بر اینکه از یکسو دوقطبی شما یعنی پوپولیسم و البتيسم دچار هرج و مرج مفهومی است و از سوی دیگر نمی تواند شرایط موجود را توضیح دهد، آیا پوپولیسم به قضاوت مردم برای جا به جایی قدرت تن می دهد؟ ◻️شجاعی زند: ببینید ،جوامع فرهنگ ها و تمدن ها را الیتها می سازند به دلیل شما اگر الیتها را به دلیل مشغول شدن به توده ها فراموش کردید. همین باعث می شود که روند تمدن سازی به همان اندازه متوقف شود. با این حال در حالی که فرهنگ ها و تمدنها را نخبگان و فرهیختگان جامعه می سازند، هستند که آن را محقق می سازند این دو جزء به شدت به اما توده ها و مردم.هم وابسته اند. اگر عصری بر جامعه ما سپری شود که در آن فقط به توده ها و پابرهنه ها مشغول باشیم و نخبه پروری را فراموش کنیم، قطعاً در ادوار بعد با وقفه و رکود تمدنی مواجه خواهیم شد. ⁉️ و به همین دلیل آنچه پوپولیسم وعده می دهد متحقق نمی شود؟ ◻️ شجاعی زند: به عبارت دیگر در هر یک از این دو رویکرد، مشکلاتی وجود دارد که تنها با کمک دیگری برطرف می.شود. اینها دو جزء مکمل یکدیگر هستند. به همین دلیل معتقدم رویکرد و جهت گیریهای پوپولیستی پیامد و واکنشی به رویکرد و جهت گیریهای الیتیستی دوره و بلکه دو سه دوره قبل است. این حرکت هم یک واکنش نظری است به جهت گیری قبلی و هم یک احساس مسئولیت است نسبت به خلاهایی که به تبع آن سیاست در جامعه پدید آمده است. اینها اگر تعدیل نشوند می توانند ما را به افراطی بیندازند که در واکنش به آن در دوره بعدی باز دچار افراط های دیگری بشویم. 📖 منبع: در گفت و گو با ،‌ کتاب اثر 📌@canoon_org
⁉️ در مفهوم پوپولیسم و به تبع آن در نگاه پوپولیستی، نقش «مردم» در جامعه و سیاست چگونه تعریف می شود؟ 🔶 فیرحی: یکی از مهمترین ویژگی‌های دولت ها یا رهبران پوپولیست، این است که همیشه از ایده های کلی سخن می گویند و شعارهای نیکویی را مطرح می کنند ولیکن روش و راهکاری ارائه نمی کنند که چگونه اراده مردم و توده وارد سیستم تصمیم سازی (Decision Making) شود. به همین دلیل نظام های پوپولیستی همواره از مردم صحبت می کنند ولی هیچ گاه مصداق روشن و مشخصی از مردم را تعریف و تعیین نمی کنند و به عبارتی نگاه پوپولیستی بیشتر به صورت یک کلیت یکپارچه و یکدست مردم در تعریف می شود. 🔷 از سوی دیگر هیچ وقت آن ایده ها و میزان تحققشان پی گیری نمی شود؛ بنابراین پوپولیسم تنها برای تأیید و تثبیت خودش به مردم مراجعه می کند نه برای نظر گرفتن از مردم و بدین دلیل همیشه پوپولیست ها با مفهوم تبلیغ و با تعبیری منفی با مفهوم دروغ و اغواگری سروکار دارند. دلیل آن هم این است که در واقع کل پوپولیسم بر دو پایه استوار است یکی ترس توده از خطرهای احتمالی و دیگری امید توده به آینده بهتر؛ اما در حقیقت توده مردم نه میدانند که «ترس از کجاست؟» و نه به این مطلب توجه دارند که این امید و این آینده مطلوب چگونه تحقق می یابد؟ 💢 اما پوپولیسم با اتکا به تبلیغ و اغواگری همیشه این ترس و امید را در میان توده بازتولید میکند و در نتیجه ارزیابی واقعیت برای توده بسیار دشوار و چه بسا ناممکن است. 📖 منبع: در گفت و گو با کتاب اثر 📌@canoon_org