فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🕊
📹 #کلیپ
🔴 کجای قرآن #حجاب اومده؟!
👆👆
🔸دکتر فرهنگ: به صراحت آمده است
#پویش_حجاب_فاطمے
•∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
چـــادرےهـــا |•°🌸
. 🍃 #همتا_ے_مـن #قسمت_سی_هشتم #بخش_اول . لباسانم را عوض میڪنم و روی تخت دراز میڪشم نامه را برمیدا
.
🍃
#همتا_ے_مـن
#قسمت_سی_نهم
#بخش_اول
.
ڪلید را در قفل چرخاندم و وارد حیاط شدم .
به سمت پذیرایی رفتم و با صدای نسبتا بلند سلام ڪردم .
ڪمی ڪه جلو رفتم با دیدن لیلا و اسما اخم ظریفی ڪردم .
جلو رفتم : سلام خوبید؟
لیلا گونه ام را بوسید و ااسما هم در آغوشم ڪشید : سلام به روی ماهت الحمدالله تو خوبی؟
شڪری گفتم و ڪنار اسما نشستم مامان همانطور ڪه سینی به دست به سمتمان می آمد گفت :همتا جان لیلا اومده اینجا ببینه نظرت در مورد آقا امیر چیه به من گفتن با تو صحبت ڪنم گفتم ڪه بزار خود همتا بیاد اون قراره با امیرآقا زندگی ڪنه نظرتو بگو مامان .
_اگر اجازه بدید من فڪر ڪنم ...
لیلا با اشتیاق سرے تڪان داد : حتما عزیز دلم .
بعد از خوردن چاییشون رفتند به اتاقم برگشتم تنها جایی ڪه دلم آروم میگرفت بهشت زهراست .
چادرمو برداشتم و از مامان خداحافظی ڪردم .
و سوار تاڪسی شدم .
خیلی فڪر ڪردم الان باید از ڪجا شروع ڪنم تنها ڪسایی ڪه میتونستن ڪمڪم ڪنن فقط شهدا بودن .
ڪرایه را حساب ڪردم و به سمت قطعه سرداران بی پلاڪ رفتم .
ڪنار مزار شهیدی نشستم و دستی رویش ڪشیدم : سلام بازم منم اینبار اومدم ڪمڪم ڪنید همونطوری ڪه چند سال پیش دستمو گرفتید و نزاشتید غرق گناه بشم .
قضیه خواستگاری رو تعریف ڪردم و ادامه دادم : آرزوے هر دختریه خوشبخت بشه و یه مرد پولدار و خوشتیپ گیرشون بیاد برای من اینا مهم نیست برای من اخلاق اون شخص مهمه ڪه اخلاقشم بیسته ... میخوام ڪمڪم ڪنید ڪه دیگه اشتباه نڪنم من دوست دارم همسرم از تبار حیدر باشه ...
_سلام!
هراسان به سمت عقب برگشتم : سلام تعقیب میکنید؟
همانطور ڪه سرش پایین بود جلو آمد و زانو زد و مشغول فاتحه خوندن شد .
_نه هر موقع دلم میگیره میام اینجا یه چند باری شمارو هم اینجا دیدم .
یڪ تا از ابروهایم را بالا دادم : ڪی؟؟
_اون روزے ڪه نامه رو جا گذاشتید وقتی ڪه رفتید متوجه نامه شدم ...
اخمی ڪردم : معلومه زیادی ڪنجڪاوید!
خونسرد گفت : به شدت .
ڪیفم را برداشتم قصد ڪردم برم ڪه گفت : همتا خانوم در جریانید ڪه ازتون خواستگاری ڪردم بار اول نمیدونم چرا جواب منفی دادید اما من دست بر نمیدارم ...
اگر فڪر میڪنید تفاهم نداریم اتفاقا داریم من عین شما متوحل شدم من یه جوونی بودم ڪه تمام خوش گذرونیم با دخترا بود .
یه روز که اسما رو اورده بودم اینجا با یه آقایی آشنا شدم ڪه داشتن نوشته هارو رنگ میڪردن .
همراهشون شدم ڪارم ڪشید به هیئتو و... اینا ڪم ڪم تو رفتارم یه تغییری رو حس ڪردم .
شاید فکر ڪنید حس زودگذره و هوسِ ؛ فڪر نمیڪردم قلبم به این زودیا تسلیم بشم ..
یاعلی گفت و ایستاد : همتا خانوم من شمارو از آقا خواستم ...
خیلی با خودم ڪلنجار رفتم این حرفارو بگم یا نه با پدرتون صحبت ڪردم گفتند نظر شما هر چی باشه نظر پدرتونم همونه ... میشه بدونم چرا جوابتون منفیه؟
نفس حبس شده ام را آزاد ڪردم حرفاش خیلی سنگین بود برای منی ڪه یه بار این هارو شنیده بودم ..
لب زدم : آقاے ارسلانی من واقعا شوڪه شدم به مادرتونم گفتم من جوابن منفیه چون یه بار اشتباه تصمیم گرفتم و میترسم برای یه بار دیگه شکست خوردن ..
از ڪنارش رد شدم .
_مطمئن باشید من دست نمیڪشم لطفا فڪر ڪنید جواب منفیتونو شنیدم انقدری میمونم تا جوابتون مثبت بشه .
سرم را پایین انداختم و با یه خداحافظی ڪوتاهی از اونجا دور شدم ..
تمام بدنم از خجالت و شرم داغ شده بود .
وارد اتاقم شدم و روی تخت نشستم دستم را روی قلبم گذاشتم چند بار نفس عمیق ڪشیدم.
به تاج تخت تڪیه دادم و چشمانم را بستم : خدایا ڪمڪم ڪن ....
برای نوشتن جزوه ها از روی تخت بلند شدم و به سمت میز تحریرم رفتم .
روی صندلی نشستم نگاهی به تابلوی روبه رویم ڪشیده شده زمزمه ڪردم :
" اَلا بذِکرِالله تَطمَئِنُ القلوب "
دستم را روی قلبم گذاشتم و معنی اش را زمزمه ڪردم :
آگاه باش ڪه با یاد خدا دل ها آرامش می یابد.
مشغول نوشتن شدم ....
در اتاق باز شد و هانا با خنده وارد اتاق شد و روی تخت دراز ڪشید : آجی همتا شب بخیر .
لبخندی زدم و از پشت میز بلند شدم و به سمتش رفتم و دستانم را به نشانه قلقلڪ بالا بردم ڪه جیغ بلندے ڪشید روی تخت نشستم و قلقلڪش دادم ڪه جیغش بلند شد : آیییی دلمممم نڪن ...
با صدای زنگ تلفنم دست ڪشیدم و به سمت تلفنم رفتم با دیدم اسم اسما تعجب ڪردم و تماس رو وصل ڪردم .
.
✍🏻نویسنده:میمتاجافروز
°•❀ @chaadorihhaaa
←ڪپے تنها با ذڪر نام نویسنده و منبع مورد رضایت است→
.
🍃
#همتا_ے_مـن
#قسمت_سی_نهم
#بخش_دوم
.
_بله؟
_سلام همتا جان خوبی؟
_سلام الحمدالله تو خوبی ؟ چیزی شده این وقت شب ؟
_نه عزیزم فقط بگم بهت این برادر من زده به سرش اومده در خونتون خواستم بگم بفرستش بیاد تا صبح تو ماشین یخ میزنه .
ڪنجڪاو به سمت پنجره رفتم و پرده را ڪنار زدم با دیدن ماشینش برق از سرم پرید : اینجا چیڪار میڪنه اسماااا؟؟
خندید : آمده پی یارش دیگه.
جدی گفتم : شوخی نڪن لطفا زنگ بزن بهشون بگو این ڪار غیر اخلاقیه .
_من بهش زنگ میزنم بیاد ولی بچه شام نخورده گفتم اگر ...
نزاشتم حرفش را ادامه بده : بسه اسما بهشون بگید بره ... من جوابم مثبته ...
صدایی نشنیدم از پشت تلفن با خنده گفتم : اوییی زنده ای ؟؟؟
_همتا ایستگاه گرفتی ؟
_نه ڪاملا جدے گفتم حالام زنگ بزن بهشون بگو منم برم بخوابم فعلا یاعلی .
یاعلی گفت و تلفن رو قطع ڪردم بعد از چند دقیقه ماشین رو روشن ڪرد و راه افتاد .
نفس عمیقی ڪشیدم .
و به رختخوابم رفتم و دراز ڪشیدم.
•••
دیروز لیلا جون زنگ زد و مامان با بابا حرف زد و قرار شد همین امشب بیان خواستگارے دل تو دلم نبود ...
روبه روے آیینه ایستادم و نگاهی به ساعت انداختم تقریبا نزدیک ۷بود روسریِ زرشڪی رنگی را برداشتم و سرم ڪردم چادرے ڪه خان جون از مڪه برام اورده بود رو بردااشتم و روی سرم انداختم و از اتاق خارج شدم .
هانا با دیدن من لبخندی زد و گفت :
الحق ڪه نقاشی خدا دیدن دارد .
خندیدم : از دست تو .
قصد ڪردم به سمت آشپزخانه بروم ڪه زنگ زدن .
بابا جلوتر رفت و مامان هم پشت سرش.
نفس عمیقی ڪشیدم و پشت مامان ایستادم .
در باز شد و اول عمو و خاله بعدم اسما و بعدشم امیر وارد شد .
خاله گونه ام را بوسید امیر به طرفم آمد و دسته گل را به سمتم گرفت سر به زیر تشڪر ڪردم و گل را از دستش گرفتم و به آشپزخانه رفتم .
سبد گل را روی میز گذاشتم و برای چندمین بار فنجان های چایی را چڪ ڪردم ؛ سینی را در دستم گرفتم و زیر لب صلواتی فرستادم و به سمت پذیرایی رفتم .
اول به عمو و خاله و ... تعارف ڪردم به سمت امیر رفتم سرش را بلند ڪرد ضربان قلبم بالا رفت و سریع چایی را برداشت و مبل ڪناری اما با فاصله نشستم .
_همتا جان دوست داری مهریت چقدر باشه ؟!
لب زدم : چهارده سڪه ڪافیه .
پدر امیر لبخندی زد : ۳۱۴ تا سڪه فکر میڪنم خوب باشه .
امیر سری تڪان داد و لب زدم : هر جور خودتون صلاح میدونید .
_اگر حاجی اجازه بدید این دوتا جوون برن هر حرفی که دارن باهم دیگه بزنن.
فردا بریم محضر و بچه هارو عقد کنیم.
_صاحب اختیارید ؛ نگاهی به من انداخت : همتا جان بابا امیرآقا رو راهنمایی کن به اتاقت .
چشمی گفتم و ایستادم : بفرمایید .
امیر بلند شد و دنبالم راه افتاد .
در اتاق را باز ڪردم و ڪنار ایستادم و ڪه سربه زیر گفت : اول شما .
ببخشیدی گفتم و وارد اتاقم شدم .
من روی تخت نشستم و امیر هم روبه روم روی تخت هانا .
چند دقیقه ای بینمون سکوت بود ڪه خودش شروع ڪرد : خانوادهے منو ڪه از بچگی میشناسید خودمم داستانمو بهتون گفتم میخواستم بدونم شما ملاکتون برای انتخاب همسر چیه؟
نفس عمیقی ڪشیدم : اخلاق ؛ برای من اخلاق خیلی مهمه بر خلاف بعضی جوونا ڪه پول و خونه و ... اینا مهمه برای من شاید ۲۰درصد مهم باشه خیلی بدم میاد تو زندگی مشترکم ڪسی ڪه دوسش دارم بهم دروغ بگه اهل نماز و خدا باشه حلال و حروم سرش بشه ....
و اینڪه شما میدونید من قبلا ازدواج ڪردم و سر یه مسائلی بهم خورد ...
سری تڪان داد : بله در جریانم ؛ راستش منم از شما همینارو میخوام ... اینڪه مثل یه دوست ڪنارم باشید نڪته ای نیست بنده هم همینارو میخواستم بگم فقط !
ڪنجڪاو نگاهش ڪردم : نظرتون در موردآقا چیه؟
لبخندی زدم : خیلی دوستشون دارم جورے ڪه بگن جونمو فداشون میڪنم .
خندید : حتما باید همینڪارو بکنید . سری تکان دادم ڪه ایستاد : جوابتون !؟
من هم ایستادم : گفته بودید جواب منفی زیاد شنیدید گفته بودید منو از آقا خواستید ... من جوابم مثبته ..
خوشحالی رو میشد تو صورتش دید ...
لبخندی زد از اون هایی ڪه بوے عشق میداد .
از اتاق خارج شدیم و جوابم رو به جمع گفتم نشستیم ڪه عمو خطاب به پدرم گفت : اگر اجازه بدید همین فردا ڪه ولادتم هستش این دو جوون رو عقد کنیم تا راحتر رفت و آمد ڪنن .
بابا دستی به ته ریشش ڪشید و نگاهی به من انداخت چشمانم را باز و بسته ڪردم لبخندی زد : قبوله حاجی مبارڪ باشه .
امیر نگاهی به من انداخت و زمرمه ڪرد : ممنونم .
بعد از گذاشتن قول و قرارها رفتند .
.
✍🏻نویسنده:میمتاجافروز
°•❀ @chaadorihhaaa
←ڪپے تنها با ذڪر نام نویسنده و منبع مورد رضایت است→
🌺 به رسم هر روز 🌺
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
◾️◈◆--💎--◆◈--◽️
✨السلام علیڪ یابقیة الله یا
اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریڪ القرآن ایهاالامام
الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان✨
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══✼🌸✼══
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷
✿〖دعای عهد〗✿
اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ ] الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ [بِاسْمِکَ ] الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً حِینَ لا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ یَا حَیُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کِتَابُهُ ] وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ [عِلْمُهُ ] اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً
فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِکَ حَتَّی لا یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .
آنگاه سه بار بر ران خود دست می زنی، و در هر مرتبه می گویی«الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ»
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══✼🌸✼══
چـــادرےهـــا |•°🌸
•••🌸••• #رسیدنبهلذتعبدبودن 💖 [ #قسمت_هشتم ] 🔵خلاصه این درگیری رو باید همیشه با هوای نفست داشت
•••🌸•••
#رسیدنبهلذتعبدبودن 💖
[ #قسمت_نهم ]
یه مثال بزنم ببینید میتونید این حس رو یه گوشه ایش رو تجربه کنید یا نه:
🔵فرض کنید امام زمان ارواحنا فداه تشریف آوردن
و همه ی فرمانده هاشون رو یه جا توی یه حلقه جمع کردن و شمام بینشون نشستید.
بعد آقا به هر کدوم دستور و نامه ای میدن و میفرمایند که برن دنبال کاری که بهشون محول شده.
🔰بعد که به همه دستور دادن و همه رفتن
شما تنها میمونی مقابل حضرت...
✔️هر چی نگاه میکنی میبینی آقا هیچ "دستوری" بهت نمیده..
میگی آقا به منم یه دستوری میدید؟!😰
آقا میفرماید : نه شما راحت باشید.
اون موقع چه حسی پیدا میکنی؟!
یه نگاه مایوسانه به امام میکنی و با خودت میگی
آقا جان یعنی من انقدر نمی ارزیدم که بهم دستور بدی....؟
😭
آقا خواهش میکنم بهم دستور بده...
یه چیزی بگو من انجام بدم...
😭
هر کاری شما امر کنید.
آقا من بدون دستور شما میمیرم....
#مراحلعبدشدن
#لذتعبودیت
[ #حاج_آقاحسینی ]
•∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
چـــادرےهـــا |•°🌸
•••🌸••• #رسیدنبهلذتعبدبودن 💖 [ #قسمت_نهم ] یه مثال بزنم ببینید میتونید این حس رو یه گوشه ایش ر
•••🌸•••
#رسیدنبهلذتعبدبودن 💖
[ #قسمت_دهم ]
🔵 سومین دلیل برای اینکه چرا خدا به ما دستور داده این بود که
عبد "نیاز به دستور داره"
این یه نیاز فطری هست برای عبد.
عبد بدون دستور میمیره...
اگه بهش دستوری نرسه ناراحت میشه...
💠💠💠
ببخشید حاج آقا! پس چرا ما از دستور خوشمون نمیاد؟!🤔
آفرین. خدا این احساس رو درون ما گذاشته که "عبد غیر خدا نشیم"
در واقعا ما هم از دستور خوشمون میاد و هم بدمون میاد!
عبد "از دستور خدا خوشش میاد"، از دستور "غیر خدا" بدش میاد.
👆✔️💠
و نکته عجیب و تلخ ماجرا اینه که:
اگه کسی عبد خدا نشه
حتما و حتما و حتما عبد غیر خدا میشه....
عبد شیطان خواهد شد.
عبد هوای نفسش خواهد شد.
⛔️🚫👆🚫📛
مثلا عبدالله بن عمر با امام حسین علیه السلام بیعت نکرد به این بهانه که ممکنه امام ، حق نباشه! و روزگار طوری شد که همون آدم رفت و با پست ترین انسان دنیا یعنی حجاج بن یوسف قاتل ، بیعت کرد...
⛔️👆🚥
اینو برای خودت جا بنداز...
عبد خدا نشی، عبد شیطان خواهی شد...📛
چقدر فرق هست بین اینکه مولای انسان، خداوند مهربان و حکیم باشه✅
یا نعوذ بلله مولای انسان، شیطان خبیث و هوای نفس نامرد باشه...🚫
#مراحلعبدشدن
#لذتعبودیت
[ #حاج_آقاحسینی ]
•∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
•💕•
#چادرانہ
#عشق
مادرم بھ من آموخت...
چادر سر کردن بلدی نمےخواھد!
عشق مےخواھد.. :)♥️
•∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
شهید محمد حسین یزدانیان:...
#پویش_حجاب_فاطمے
✿[@chaadorihhaaa]✿
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🌺 به رسم هر روز 🌺
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
◾️◈◆--💎--◆◈--◽️
✨السلام علیڪ یابقیة الله یا
اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریڪ القرآن ایهاالامام
الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان✨
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══✼🌸✼══
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷
✿〖دعای عهد〗✿
اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ ] الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ [بِاسْمِکَ ] الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً حِینَ لا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ یَا حَیُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کِتَابُهُ ] وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ [عِلْمُهُ ] اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً
فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِکَ حَتَّی لا یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .
آنگاه سه بار بر ران خود دست می زنی، و در هر مرتبه می گویی«الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ»
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══✼🌸✼══
چـــادرےهـــا |•°🌸
•••🌸••• #رسیدنبهلذتعبدبودن 💖 [ #قسمت_دهم ] 🔵 سومین دلیل برای اینکه چرا خدا به ما دستور داده ا
•••🌸•••
#رسیدنبهلذتعبدبودن 💖
[ #قسمت_یازدهم ]
🌺 چطور عبد بشیم؟
بالاترین مقامی که یه انسان میتونه به اون برسه، مقام "عبد شدن" هست.
🔰خب حالا چطور میتونیم عبد بشیم؟
وقتی که یه مدت دستور گوش بدیم عبد میشیم.
یه نفر وقتی یه مدت نوکری کنه، نوکر میشه دیگه!👌🏼
یه نفر هم وقتی یه مدت "دستور" گوش بده، عبد میشه....👌🏼
✔️یه مدت دستور گوش بده تا عبد بشی...✔️
عبد که شدی یه اتفاقایی برات می افته.☺️
🌺👆🏻✅
انصافا یه قولی رو به خودتون بدید.
یه مدت عبد بشید.
به خدا قسم ضرر نمیکنید.
✅به خدا قسم به لذت میرسید.✅
خدا انقدر بهت لذت میده که میگی خدایا بسمه دیگه...😍
💖
مدام شرمنده ی خدا میشی...
😰
میگی مولاجان دیگه کافیه. آخه من چطور این همه محبت تو رو جبران کنم..😌
💖👆🏻
و مولا هم وقتی لذت بده ازین لذت های کوچولو که نمیده!👌🏼
انقدر لذت میده که سیراب بشی. ...
کم نمیذاره برات....
بله یه رنج هایی هم میکشی☺️
اما ین رنج ها برات خییییلی کوچولو میشن! اصلا دیگه نمی بینیشون..
#مراحلعبدشدن
#لذتعبودیت
[ #حاج_آقاحسینی ]
•∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
چـــادرےهـــا |•°🌸
•••🌸••• #رسیدنبهلذتعبدبودن 💖 [ #قسمت_یازدهم ] 🌺 چطور عبد بشیم؟ بالاترین مقامی که یه انسان میتو
•••🌸•••
#رسیدنبهلذتعبدبودن 💖
[ #قسمت_دوازدهم ]
🔵عبد با دیدن لذت هایی که مولا بهش میده تمام مشکلاتش رو فراموش میکنه
✅ مثل این میمونه که یه نفر ده میلیون تومن پول بهتون هدیه بده.
بعد حالا یه دونه پنج هزاری توش مثلا گوشه نداشته باشه!
شما چی میگی؟
میای اعتراض کنی که آقا چرا یکیش گوشه نداره!😒
اصلا شرمنده میشی بخوای همچین حرفی بزنی!
👆🏻🌺
خدا کلی لذت بهت میده
بعد هم تمرینایی برای رشدت میده که یه ذره سخته و اتفاقا وقتی نگاه میکنی میبینی "همش به نفعت" بوده.
🔹👆🏻🚩
تا میخوای اعتراض کنی
یه نگاهی به نعمتا و لذت های اطرافت میکنی
شرمنده میشی بخوای اعتراض کنی!
👌🏼👆🏻
میگی خدایا هر چی تو بگی...😊
#مراحلعبدشدن
#لذتعبودیت
[ #حاج_آقاحسینی ]
•∞•| @chaadorihhaaa |•∞•
⁉️چه کسانی دنبال رواج بردگی جنسی در ایران هستند؟
✅ همکاران ایرانی داعش!
❌ میخواستند از طریق داعش بیایند و زنان ایران را به بردگی بکشند، با وجود مردان غیرتمند ایران در فراسوی مرزها شکست خوردند.
🔹حالا میخواهند در داخل بیغیرتهایی را پیدا کنند، تا با تبلیغ برهنگی، زنان خود به بردگی جنسی تن بدهند. داعشیها هم #حجاب از سر زنها برمیداشتند و ارزان میفروختند.
👤علیرضا پناهیان
#پویش_حجاب_فاطمے
•∞•| @chaadorihhaaa |•∞•