#متأهلانہ😌💍
خانومہ خـونہ👩❗️
#استقبال_ازشـوهـر💑
خانماباورڪنین کہ
•| یہ لباس مـرتب وخوشگل👗
•|یہ آرایش ملایم💄💅
•|ویہ عطـرخوش بو
قبل ازاومدن #همسـرتون
یہ اسقبال گـرم💋
بالبخندو مهـربونی😍
ونوشیدنی گرم یاخنڪ🍹
بستہ بہ علاقہ ے #شوهرتون💕
موقع اومدنش به خونہ💒
معجزه میکنه✨👌
@chaadorihhaaa|🌸🍃
هدایت شده از چـــادرےهـــا |•°🌸
چیشد
حتما میگی چی چیشد اره؟ 😅😁
الان بهت میگم بـــانو :
چیشد که خواستی محجبه بشی
چه اتفاقی افتاد که باعث شدقدم تواین راه بذاری
راهی که باعث شد زهرایی(س) و زهرا(س)پسندبشی 😍
🖊 @chaadorihhaaa
برامون بگین از حس و حال تحولتون، از ماجرای تحولتون 👌
شاید باعث بشه خیلی هاهم متحول بشن. دلنوشته هاتونو توی کانال میذاریم
دلنوشته هاتونو به ای دی زیر ارسال کنین🙏
@M_bameri77
چـــادرےهـــا |•°🌸
چیشد حتما میگی چی چیشد اره؟ 😅😁 الان بهت میگم بـــانو : چیشد که خواستی محجبه بشی چه اتفاقی افت
#تحــول_من_شماره6
@Chaadorihhaaa
پارت دوم
هـوا خیـلی گرم بـود ومادرم همش غر😡میزد😫
که چـرا تو شیطونـی چـرا همش اذیت میکنی
من خسـته شـدم از دستـت تو به کی رفتی اخه دختر👩
ولی من عین خیالم نبود😀😊
در خانواده ایی بزرگ شدم مذهبی پدرم دربـسیـج ومـادرم بچـه هیتـی بـودش ولـی مـن اصن ازبـسـیج هیـت ایـنا خوشم نمی اومـد حتی وقتی پدرمم میگفت امشب بسیـج مـراسمه میگفـتم بـرو بـابـا مـن نمـی ام 😕
پنج شنبه ها دعای کمیل بود ومـادرم همیـشه می رفت وقتـی به مـن میگفت بیا بریـم گفتم همیـنم مونده پاشـم بیـام دعـای کـمـیل😒
خلاصه از ایـنا بگذریـم منو تو مدرسه ثبت نام کردن و مـن خـیلی خوشـحال بـودم چـون دوباره بـه اکیپمون برمیگشتم و باز شـیـطـنتاهای همیشگی....😄😃
@Chaadorihhaaa
خلاصه بازم شیطتنتمو نذاشتم کنار بازم مث پارسال شیطنتاهای خودمونو داشتیم ولی امسال بجای ۱۲نفر ۱۰نفر شده بودیم دونفـر از بچهـا از مـدرسه مون رفته بودن 😔😭
خلاصه یک روزغذا اورده بودیم بعد که غذا ها تموم شد با قابلمه هاش اب بازی کردیم 😂😂
@Chaadorihhaaa
وقتی به دفتررفتیم به خانوادهامون زنگ زدنن که بیاین مدرسه 😂😂مدیرمون میگفت دوستدارم قابلمه ها رو بکوبم تو سرتون ...
ادامه دارد..
نظراتتون راجب این تحول رو به آیدی زیر ارسال کنید
@M_Bameri77
از داستان های تحول من #کپی نشود
@Chaadorihhaaa
#غریبانہ•[💔]•
شـرمنده ام،آقاجان😓
بـرای زمـانی ڪہ
بالب خـندان #گناه🔥
میڪنم....
و
شمـابا چشمی گریان💔💧
#نظاره😭🍃
#حلالم_ڪن_آقا💔
#العجل_یابن_الحسن(عج)😭
@chaadorihhaaa|🌸🍃
⚜🌹⚜ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜🌹⚜
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
@Chaadorihhaaa
🌸🍃🌸🍃
#صدای_گرامافون
#پارت_۷
#به_قلم_زینب_آقاپور
کمی بعد میپرسم :
_ راستی اون عکس پسری که تو اتاق سامان بود کیه؟! آهی میکشد و میگوید:
_ دوست صمیمی سامان...شهید شده!
_ مدافع حرم بوده!؟
_ نه بابا! مدافع که بوده ولی نه از حرم...توی سربازی ، توی مرز یه باند قاچاق اعضای بدن میخواستن قاچاقی رد بشن اینم میره جلو میبینه یه دختربچه توی ماشینه! بهشون شک میکنه و دستور ایست و بازرسی میده..
اون نامردا هم بهش شلیک میکنن و میذارن توی ماشین و میبرن اعضای بدنشو خارج میکنن...
به اینجا که میرسد شهین بغض میکند و اشک هایش مثل آب روان جاری میشوند...با بغض ادامه میدهد:
_ فقط پوست و استخونشو واسه خانوادش فرستادن...سامان خیلی داغون بود ... تازه یه کم بهتر شده !
نمیدانم چرا اما چند قطره اشک روی گونه هایم میریزد..
شهین میگوید : سامان میگفت خیلی دلش میخواسته شهید بشه! بالاخره به آرزوش رسید!
قطره های اشکم را پاک میکنم و میگویم :
_ حالا بیخیال بیا درباره یه چیز دیگه حرف بزنیم!
نگاهم میکند و میگوید :
_ چی بگم برات؟
چشمانم را ریز میکنم و میگویم :
_ هرچه میخواهد دل تنگت :)
موهایش را پشت گوش میگذارد و از تمام این سالها میگوید .. سر تا پا گوش میشوم و با خاطراتش همراه!
از سامان میگوید .. از اینکه بعد از اتمام تربیت معلم در همین مدرسهء روستا مشغول کار میشود..
از نبود پدرش و مرگ دردناک بر اثر بیماری اش میگوید و اشک ریختن هایش که پا به پا یش اشک میریختم..
از خواستگار هایش میگوید و غش غش میخندم!
روزها عین باد میگذرند و یک هفته مرخصی پدرم به پایان میرسد...تمام این یک هفته را با شهین گذرانده بودم و هر از گاهی سامان جلویم سبز میشد و شاید هم برعکس! من جلوی سامان سبز میشدم!
خلاصه به رفتارهایش عادت کرده بودم! ...
نگاه های کوتاه و سربه زیری اش ، جواب های مختصرش!
روز جمعه با اطلاع پدر ، وسایلمان را جمع کردیم که به تهران برگردیم!
انگار که روح از بدنم جدا شده باشد ، با لب و لوچه ی آویزان ، عزیز را بغل میکنم و میگویم :
_ خیلی دلم برات تنگ میشه عزیز!
عزیز دستم را میگیرد و میگوید : خب تو بمون مادر! مدرسه که نداری ..خدا رو شکر درست تموم شده!
ذوق میکنم و مامان میگوید : عزیز بهانه دستش نده واسه کنکور هیچی نخونده!
خوشحال و سرمست میگویم : مامان خانوم واسه کنکور وقت زیاده! باور کنین دیگه از درس خسته شدم بذارین یه کم استراحت کنم ، سال دیگه میخونم!
مامان چشم غره میرود و بابا میگوید :
_ میخوای بمونی بمون !
احسان میگوید : من که از خدامه بمونه ! یه نفس راحت تو خونه میکشم! والا به خدا آسایش ندارم از دست این!
زبانم را برای احسان دراز میکنم و لبخند مصنوعی تحویلش میدهم....
خلاصه ماندنی میشوم و موقع خداحافظی نیشکون ریزی از بازوی احسان میگیرم و میگویم :
_ آقا داداش تا تو باشی بلبل زبونی نکنی واسه من!
_ آخ آخ دستم دستم ! بد کردم گفتم بمون؟؟؟
با شوخی و خنده و دعوا از هم خداحافظی میکنیم و
به خانه برمیگردم...
بعد از وضو به اتاق برمیگردم و نمازم را که قضا شده بود میخوانم...
خسته و کوفته خودم را روی تخت پرت میکنم و نفس راحتی میکشم و کتابی که سامان داده بود را باز میکنم .
و صفحه ی اول را اینگونه میخوانم:
,, به روان مادرم زهرا ، به آیینهء افتادگی ، عاطفه و پارسائی .. که زندگی ام برایش همه رنج بود و وجودش برایم مهر ,,
«علی»
با بی حوصلگی ورق میزنم ... خط ها را به سرعت یکی پس از دیگری خوانده و عبور میکنم...
تیتر پر رنگ عشق و عقل را میبینم ..به نظر جالب می آید
عقل یا عشق؟ [هر یک بی دیگری هیچ است!]
قسمت هایی که زنان اروپایی روشنفکر را معرفی میکرد بیشتر تمایل به خواندن نشان میدادم و در اینترنت درباره شان سرچ میکردم!
زنانی که نه روغنفکر بودند بلکه از حق و حقیقت دفاع و پیروی میکردند و اصلا حجاب هم نداشتند...
مادام گواشن...مادام دولاویدیا...مادام کوری ، کاشف کوانتوم...چقدر برایم جالب بودند ..مخصوصا رزاس دولاشاپل که زنی زیبا و آزاد و مرفّه سوئدی نژاد بود که خودش را وقف شناختن و معرفت و ولایت علی ع کرده بود !
دوشیزه میشن...آنجلا دختر آمریکایی!
من کجا بودم که هیییییچ یک را نمیشناختم؟!
ساعت را نگاه میکنم ..از ۱ بامداد گذشته است...
آنقدر غرق کتاب بودم که نفهمیدم زمان چگونه گذشت!
روی صفحه علامت میگذارم و کتاب را میبندم و میگذارم بالای سرم...دراز میکشم و پلک هایم آرام بسته میشود...
@Chaadorihhaaa
🌸🍃🌸🍃
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم....
🍂بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ,,,
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨
✨سلام و عرض ادب میکنیم خدمت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلیهِمَ السَّلام✨
✳️بهترین دعا فراموش نشود✳️
⚜اِلهی
🔰یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
🔰یا عالیُ بِحَقِّ علی
🔰یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
🔰یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
🔰یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
🔱عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان🔱
🔆در پناه حضرت حق روزی آرام و سرشار از معنویت نثارتان...🔆
🕯 @Chaadorihhaaa🕯
❌ #پست_ویژه ❌
#آقای_خونه #هشدار⚠️
📽 #سکانس هایی از #آفت های فضای #مجازی
#قسمت_اول 1⃣0⃣
↪️↪️↪️
تماس 📞 خانم با همسرش:
** عزیزم اونی که گفتمو از همکارت سوال کردی؟!
آقای همسر: 📞 ای باباااا میبینی سرم شلوغه همش زنگ میزنی ... اه
پیامک خانم به همسرش: 📲
عزیزم من خیلی سر درد دارم میشه برگشتنی از داروخونه برام یه مسکن بخری یکمم زودتر بیای شب ؟! 😓🤕
جواب آقای همسر📲 : خب بخواب خوب شی دیگه! کارم زیاده امشب اصلا نمیتونم زود بیام...
شب منزل🌗🏡↪️
خانم : چ خبر عزیزم؟! کارات خوب پیش میره؟!☺️
آقای همسر: تو چیکار داری ب کارای من اخه؛😒 برو شامو بکش مردم از گشنگی...🍝🍗 😩
#سکانس_دوم🔥🌐⛔️↪️
#خانم: ببخشید اون نرم افزارو تونستید برام پیدا کنید؟!!
#غریبه_نامحرم_مجازی!: سلام خواهرم؛ بله بله همین الان میفرستم براتون ... 🌷🙏
#خانم: ببخشید انلاین نبودم ی مقدار کسالت داشتم😓
#غریبه_نامحرم_مجازی!: ای واااای😰 خدا بد نده چی شد خواهره من؛ توروخدا اگه کاری از دست من برمیاد بگین... 😭😭😭
#خانم : .... سلام چ خبر ؟! 😍
#غریبه_نامحرم_مجازی!: ... سلام سلامممم خبر سلامتی شما... راستش امروز .....
..... شما چ خبر؟؟!!
خانم : .... ...... ......... ... .......
#غریبه_نامحرم_مجازی!: ... .......... ..... ....
خانم : .... ...... ......... ... .......
#غریبه_نامحرم_مجازی!: ... .......... ..... ....
⭕️⭕️⭕️
خانم: ... .....
اقای همسر: ...
خانم: ... .....
اقای همسر: ...
خانم : .... ...... ......... ... ....... ....... ......... ...... ... ....... ..... ........... .... .........
#غریبه_نامحرم_مجازی!: ... .......... ..... .... ..... .... ......... ....... .... ........ ... ...... .. .....
خانم: ... .....
اقای همسر: ...
⭕️⭕️⭕️
#آقای_همسر_هشیار_باش
#آفت_های_فضای_مجازی
♻️ ادامه دارد ...
@Chaadorihhaaa
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃
🍃🌹
#شهیدانه
هـــــرگز بہ تــــو #دستم
نرسد مـــاه بلندم!
انــــدوه بزرگے ست
چہ باشے، چہ نباشے...
@Chaadorihhaaa
#شهید_محمدرضا_دهقان
🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌸
••✾ #منبر_مجازے ✾••
امـامـ زمان (عج) به یـکے از دوسـتاے خودشون که از ایشون پرسیده بـود
" ﺁﻗﺎﺟﺎن ! ﻗﺮﺑﺎﻧﺘﺎن ﺑﺸﻮمـ ، ﭼــﺮﺍﺑﺎ اینکه ﻣﺎ ﺍین ھمهﺩﻋﺎے فرﺝ ﺭﺍمیخوﺍﻧﯿمـ ﺷﻤﺎنمے ﺁﯾﯿﺪ؟ "
ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﺷﻤﺎ که ﺩﻋﺎے ﻓﺮﺝ ﺭﺍنمیخوﺍﻧﯿﺪ ، ﺷﻤﺎﺩﻋﺎے ﺳﻼمتے ﻣـن ﺭﺍ میخواﻧﯿﺪ
(یعنے ﺍﻟﻠﻬـمـ کن ﻟﻮلیکـ ﺍﻟﺤﺠﺔ بنﺍﻟﺤﺴـن ...) ،
ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻋﺎے : " ﺍلهے ﻋﻈــمـ ﺍﻟﺒﻼ ... " ﺭﺍﺯﯾـﺎﺩ ﺑﺨـﻮﺍﻧﯿﺪ.
📚|{اﻣﺎمـ ﺯمـان ﻭ ﺳﯿﺪ بن ﻃﺎﻭﻭﺱ ص238ﻧﺠمـ ﺍﻟﺜﺎﻗﺐـ ص480}
شما این رو میدونستید؟ :)
🍃🌸| @Chaadorihhaaa
چـــادرےهـــا |•°🌸
🍃🌸 ••✾ #منبر_مجازے ✾•• امـامـ زمان (عج) به یـکے از دوسـتاے خودشون که از ایشون پرسیده بـود " ﺁﻗﺎ
.
✨بــسم اللّہ الَّرحمـטּِ الَّرحیـمْ✨
🌸اِلهـے عَــظُمَ الْـبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْڪَشَفـَــ الْغِطآءُ وَانْــقَطَعَ الرَّجــآءُ
{خــدآیا بــلاء عظیم گشتہ و دروטּ آشڪار شـد و پردھ از ڪآرها برداشتہ شد و امید قطــع شد}
🌸وَضـاقَتِ الْأَرْضُ وَمُــنِعَتِ السَّمــآءُ واَنْتَ الْمُــسْتَعانُ وَ اِلــیْڪَ الْمشــتَڪے
{و زمیـטּ تنــگ شد و از ریزش رحمــت آسماטּ جلوگیرے شد و تویـے یاور و شڪوھ بسوے توست}
🌸وَ عَـلَیڪَ الْمُـعَوَّلُ فِے الــشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلـے مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ
{و اعـتماد و تڪیہ ما چہ در سختے و چہ در آسانـے بر تو است. خدایآ درود فرسـت بر محــمد و آل محــمد.}
🌸اُولِـے الْأَمـْرِ الَّذینَ فَرَضْــتَ عَلَیْنا طـاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِـذالِـڪْ مَنْزِلَتَهُمْ
{زمامدارانے ڪہ پیرویشاטּ را بر ما واجب ڪردے و بدیـטּ ســبب مقآم و منزلتشاטּ را بہ ما شـناساندے}
🌸فَفَرِّجْ عَــنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِـلاً قَریباً ڪَلَمْـح الْبَـصَرِ اَوْ هُــوَ اَقْرَبُــ
{بـہ حق ایشاטּ بہ مآ گشایشـے دھ. فورے و نزدیـڪ مانند چشم بر هم زدטּ یا نزدیڪتر}
🌸یا مُحَمَّدُ یا عَــلـےُّ یا عَــلـےُّ یا مُحَمَّدُ ! اِکْفِیانـے فَاِنَّڪُمـا ڪافِیانِ
{اے محــمد اے علـے. اے علـے اے محــمد مرآ ڪفایت ڪنید ڪہ شمایید ڪفایت ڪنندھ ام}
🌸وَانْصُرانـے فَاِنَّڪُمـا ناصـِرانِ . یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
{و مـرآ یارے ڪنید ڪہ شمایید یاور مـטּ . اے سرور ما اے صاحب الـزماטּ . فـریاد، فریاد، فریاد !}
🌸اَدْرِڪْنـے اَدْرِڪْنـے اَدْرِڪْنـے السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ
{دریـاب مرآ. دریاب مرآ. دریاب مرا. همیـטּ ساعت همیـטּ ساعت هم اڪنوטּ .}
🌸الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِـہِ الطَّاهِرینَ
{زود زود زود. اے خدا اے مهربانتریـטּ مهرباناטּ بہ حـق محــمد و آل پاڪش}
🍃🌸| @Chaadorihhaaa
آنچہ #مجـردها بایدبدانند⁉️😉
|🌸اهلبـیت(ع) را،الگـوی زندگـی خود،قـرار بدهیـد🌸|
وقتی به زندگی امیرمومنان #علی (ع) با حضرت #زهرا (س) دقت میکنیم، نکات بسیار خوب و آمـوزنده ای بـرای مـا مـکشـوف میـشــود✨💚
یکی از آن نکات این است که این دو بزرگوار بهترین کمک کننده نسبت به یکدیگر،
برای #رسیدن_به_خدا بودند😍
یعنی این یکی از وظایفی است که زوجین نسبت به یکدیگر دارند‼️😇
❣برخی میگویند بگذاریم بهشت و جهنم را خود مردم انتخاب کنند در صورتی که در قرآن کریم به صراحت در آیه 6 سوره تحریم آمده است:
✨ ای کسانی که ایمان آوردهاید، خودتان و کسانتان(خانواده خود) را از آتش حفظ کنید ✨
یعنی این یک #وظیفه بر دوش
#زوجین است💕
که دلسوز یکدیگر در مسائل مادی و معنوی باشند و کمک حال همدیگر در رسیدن به #سعادت باشند...•[❤️]•
@chaadorihhaaa|🌸🍃