eitaa logo
دانلود
هدایت شده از 💠گالری ویکتوریا💠
‌ تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود؛ گر نشود حرفی نیست. اما نفسم می گیرد در هوایی که نفس‌های تو نیست. 👤سهراب سپهری @PhobiaDaram | " فوبیا دارم "
گولی گولی-
اگر تو فارغی از حال دوستان، یارا! فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه‌دیدن جمال ِطلعتِ خویش بیان کند که چه بودست‌ ناشکیبا را بیا که وقتِ بهار است، تا من و تو به هم به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را به جای سَرو بلند ایستاده، بر لب جوی‌ چرا نظر نکنی یارِ سَرو بالا را؟ شمایلی که در اوصاف ِ حُسن ِترکیبش مجال نطق نماند زبان گویا را که گفت در رُخ زیبا نظر خطا باشد؟ خطا بود که نبیند‌ روی زیبا را به دوستی، که اگر زَهر باشد، از دستت چنان به ذوق ارادت خورم، که حلوا را کسی ملامت وامق کند به نادانی حبیب ِمن! که ندیده‌ست روی عَذرا را گرفتم آتش پنهان‌ خبر نمی‌داری نگاه می‌نکنی آب ِچشم پیدا را؟ نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی چو دل به عشق دهی دلبران یغما را؟ هنوز با همه دردم امید ِدرمان است که آخری بود آخر شبان یلدا را‌... شماره ۴
چامه؛
اگر تو فارغی از حال دوستان، یارا! فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه‌دیدن جمال ِطلعتِ خوی
در این روش که تویی، بر هزار چون سعدی جفا و جور توانی، ولی مکن، یارا! :)
هدایت شده از Bamdad
ما تجـربه کردیم، کسـی یارِ کسـی نیست! -شمس‌تبریزی
850.3K
تمام مردم ِشهر گفته اند: آری؛ کبوتری خسته به برج شهر رسید و گفت: نه)
هدایت شده از مَهبد
__
هدایت شده از 𝐄𝐛𝐭𝐞𝐡𝐚𝐣 ¦ ابتهاج
آفتابا چه خبر؟ این همه راه آمده ای که به این خاک غریبی برسی؟ ارغوانم را دیدی سر راه؟ مثل من پیر شده‌ست؟ چه به او گفتی؟ او با تو چه گفت؟ نه! چرا میپرسم ... ارغوان خاموش است دیرگاهیست که او خاموش است آشنایان زبانش رفته اند ارغوان ویران‌ست هر دومان ویرانیم ... 𝐄𝐛𝐭𝐞𝐡𝐚𝐣
من مست از او چنان که نخواهم شراب را
امشب سبک تر می‌زنند این طبل بی‌هنگام‌ را‌ یا وقت بیداری غلط بوده‌ست‌ مرغ بام‌ را؟ یک لحظه بود این، یا شبی کَه‌ز عمر ِمارا تاراج شد؟ ما همچنان لب بر لبی نا برگرفته کام را هم تازه رویم هم خجل، هم شادمان هم تنگدل‌ کَه‌ز عهده بیرون آمدن نتوانم این اِنعام را‌ گر پای بر فرقم نهی، تشریف ِقربت می‌دهی‌ جز سر نمی‌دانم نهادن‌ عذر ِاین‌ اَقدام را چون بخت نیک انجام را با ما به کلی صلح شد بگذار تا جان می‌دهد بدگوی‌ ِبدفرجام‌ را سعدی عَلَم شد در جهان صوفیّ و عامی گوبدان‌ ما بت‌پرستی می‌کنیم آن گه چنین اصنام‌ را‌ شماره ۱۴