#قرائت_مجلسی 🎙 استاد عبدالباسط ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#هرروزباقرآن بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم 🔰صفحه ی هشتاد و هفتم قرآن کریم 📖 سوره نساء، جزء ۵ ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها ، بعدد ما احاط به علمک 🏴 شهادت بزرگ بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.🖤 ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

☕️سلام مهربانان 🍁آدینه  پاییزیتون ☕️بخیر و نیکی 🍁روزتون بی نظیر ☕️آرزو دارم 🍁سلامتی ،آرامش ☕️دل خوشی 🍁شادی ، خوشبختی ☕️ایمان 🍁ثروت حلال ☕️و عاقبت بخیری 🍁درتقدیرتون باشـد 🔸 تصویر پائیزی و زیبای روستای فودیج پنج شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ 🌱 ارسالی از جناب آقای سید رضا میرابوالقاسمی ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#داستانک میگن در یزد، خانم معلمی پس از چند بار آموزش درس از شاگردانش پرسید : چه کسی متوجه نشده است ؟ سه نفر از شاگردان دستشان را بالا بردند.... معلم گفت : بیایید جلوی تخته و چوب تنبیه خود را از کیفش بیرون درآورد . تمام دانش آموزان جا خوردند و متعجب و ترسان به خانم معلم نگاه می کردند. معلم به یکی از سه دانش آموز گفت : پسرم! این چوب را بگیر و محکم به کف دست من بزن ! دانش آموز متعجب پرسید :به کف دست شما بزنم ؟به چه دلیل ؟ معلم گفت: پسرم مطمئنا من در تدریسم موفق نبودم که شما متوجه درس نشدید! به همین دلیل باید تنبیه شوم! دانش آموز اول چند بار به دست معلم زد و معلم از درد سوزش دستش، آهی کشید و چهره اش برافروخته شد . نوبت نفر دوم شد . دانش آموز دوم که گریه اش گرفته بود، به معلم گفت : خانم معلم ! به خدا من خودم دقت نکردم و یاد نگرفتم . من دوست ندارم با چوب به دست شما بزنم . از معلم اصرار و از دانش آموز انکار ! دیگر ،تمامی دانش آموزان کلاس به گریه افتاده و از بازیگوشی های گاه و بیگاه داخل کلاس ،هنگام درس دادن معلم شرمسار بودند از آن روز دانش آموزان کلاس از ترس تنبیه شدن معلمشان جرأت درس نخواندن نداشتند . و اما نتیجه ...... این داستان واقعی در یزد مصداقی برای همه مخاطبان است ، خود را باید تنبیه نموده تا الگویی برای رسیدن به جامعه سالم باشیم! اگر هر کسی در حوزه فعالیت خود این گونه عمل کنند .... مملکت و جامعه ای انسانی خواهیم داشت. 🌱 ارسالی از جناب آقای علی اکبر عابدی ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#مردم_بهاباد 📨 آقای امین قاسمی با ارسال عکسی از جناب حاج محمد قاسمی نوشته اند: لطفا در این ایام فاطمیه، حمد شفا برای سلامتی پیر غلام امام‌ حسین‌ و بزرگ خاندان قاسمی، کربلایی حاج محمد قاسمی، که در بستر بیماری هستند قرائت فرمائید. ممنون ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#بهاباد_قدیم ✍ جناب آقای سیدعلی رضوی بهابادی (نویسنده و بهابادپژوه): با سلام خدمت شما و اهالی چنته. وفق قولی که داده بودم، هر از گاهی درباره فرهنگ و تاریخ بهاباد مطالبی را با دوستان چنته ای در میان میگذارم، ضمنا خوشحالم که چنته به تنظیمات کارخانه برگشته. چون اکثر قریب به اتفاق اعضای کانال بهابادیند و بنابر رویکرد کانال که رویه ای جز کانالهای دیگر دارد و به همین سبب اعضای آن فارغ از هر سلیقه ای عضو هستند،مناسب دیدم تا مطالبی درباره برخی از باورهای نادرست را یادآور شوم به این امید که دوستان هم مساهمت کنند و دانسته های خود درباره بهاباد را در اختیار دیگران قرار دهند. ۱_ کلمه بی بته و متاسفانه پرکاربرد(تالی) مرحوم آقای علی اصغر گرانمایه گویا در یکی از سفرهایشان به تهران، گذری هم به کتابخانه جغرافیایی ارتش داشته اند و در آنجا نقشه ای می‌بینند که در محدوده جغرافیای بهاباد، به جای بهاباد (تالی) نوشته شده و ایشان هم از آن نقشه کپی گرفته وآن را بر دیوار دفتر کار خود نصب کرده بودند.و متاسفانه هرکس که آنرا می‌دیده فکرمی کرده که نام بهاباد قبلا تالی بوده و کم کم این باور نادرست همه گیر شده تا بداجا که امروزه برسردر بیشتر مکانها نام بی مسمای تالی به چشم میخورد. اینجانب به ضِرس قاطع عرض میکنم،تا آنجا بضاعتم یاری میکرد، درباره تاریخ وفرهنگ بهاباد تحقیق و مطالعه کرده ام در هیچ یک از منابع معتبر و حتی نامعتبر نامی از کلمه تالی بجای بهاباد نیامده. در عجبم کدام ذوق و سلیقه اسم زیبا و با مسمای بهاباد را فرو نهاده، تالی بی نام و نشان را برمی گزیند.نامی که بیش از هزار سال پیشینه مکتوب دارد. مایه تاسف است که این موضوع لقلقه زبان برخی از افراد کتابخوان و...است.شاید در بادی امر این موضوع کم اهمیت جلوه کند، اما اگر از الان جلوی این ناراستی ها گرفته نشود، در آینده ای نه چندان دور سر از مقالات و کتب تاریخی در آورد. از اعضای محترم کانال چنته، انتظار است که اگر خود یا یکی از نزدیکان این کلمه بی بته را برجایی نهاده برای تصحیح آن به جد بکوشد. ممنون اگر عمر و فرصتی بود، درباره قوم مغول و بهاباد مطالبی را به عرض خواهم رساند. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

🏴 شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تسلیت باد. 🎼 گل یاس 🎙 شادمهر عقیلی هزار ساله کوچه ها پر میشه از عطــــــر یاس اما مکان اون گــــل مونده هنوز ناشناس ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#یادمانه ✍ سرکار خانم زهرا اسماعیلی بهابادی از تهران نوشته اند: پدر دلسوز و دوست داشتنیم، «مرحوم حاج محمداسماعیل زاده» که پانزده سال پیش بر اثر سانحه تصادف فوت کردن ولی یادی ازشون نمیشه، گفتم درچنته بگذارید تا با فاتحه ای یادی از پدرم بشه. ممنونم ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#یادمانه ✍ فرزندان خانم آموزگار، در سالروز شهادت حضرت زهرا «علیهاسلام»، اولین سالگرد درگذشت مادر را اینچنین به سوگ نشسته اند: ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ و ﺑﻮﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺵ و ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ، ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ تا عطر ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ... روحت شاد مادر قشنگ و مهربونم 🖤 لطفا برای شادی روح مادر عزیزم که امروز اولین سالگرد درگذشتشون هست فاتحه ای بفرستید. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#یادمانه #مفاخر_بهاباد #معلمین_بهاباد ✍ جناب حجت الاسلام آشیخ محمد اقبال با سلام قال رسول الله (ص): العلماءُ باقونَ ما بقیَ اللیلُ وَ النَّهار باید کوشید تا که نسل فعلی ولی نعمت ها و الگوهای خود را آنگونه که باید بشناسد، مخصوصا افرادی که از حیات آنها زمانی طولانی گذشته و تقریبا معاصرانشان هم، صورت در پرده تراب کشیده باشند. بی شک مرحوم سلاله السادات «سید حسین مدرسی» معروف به «آقای مدیر» در بهاباد بر نسل‌های بعد از خود هم حق عظیمی دارد، چون او بود که زمینه علم دوستی و علم پژوهی و مهم تر از آن، درستی و صداقت را در این سرزمین عمیق تر و بالنده تر نمود. در ایام طلبگی که مقدمات را می خواندم مانند خیلی دیگر فکر می کردم بعضی از روحانیون بومی که حوزه را ندیده اند، از علومی چون صرف و نحو و منطق بهره آنچنانی ندارند تا اینکه به مناسبتی سخن از بعضی شعرهایی که منسوب به ائمه است به میان آمد و با کمال تعجب به تسلط ایشان به این علوم پی بردم. وقتی از ایشان سوال کردم: مگر شما کتب نحو را خونده اید؟ گفت: ما اینها را پيش آقای مدیر خوانده ایم. هنر نوشتن بیع نامه و صلح نامه های محکم شرعی همراه با انشای زیبا و ادیبانه ای که بعضی از گذشتگان بدان معروف بودند را از این بزرگمرد داشته اند. گذشته از سرمایه علمی جامعی که باید یک معلم داشته باشد، سلوک زاهدانه همراه با شدت تقوا آن هم به دور از تظاهر و تحجر جاهلانه، در مدت اقامت ایشان در بهاباد از وی اسوه و پیشوایی بی نظیر ساخته است، به طوری که اگر قباله ای به خط و مُهر ایشان باشد، بدون هيچ شک و شبهه و گفتگویی مانند سندهای محضری در نزد مردم پذیرفته است. حالا را نمی دانم ولی در دهه های گذشته برای محکمه های بافق و بهاباد هم مورد قبول بود. درخصوص شدت احتیاط ایشان گفته‌ اند: موقعی که از طرف آموزش وپرورش دعوت به استخدام شدند، خدمت آیت‌الله العظمی بروجردی (رضوان الله علیه) می‌رسند و می گویند: آموزش و پرورش تصمیم دارد مرا استخدام کند، آیا شما اجازه چنین کاری را به من می دهید؟ که ظاهرا حضرت آیت‌الله می فرمایند: « تا زمانی که فرزندانتان مستقل شده و خودشان توان تحصیل قوت و روزی پيدا می‌کنند، به شما اجازه می‌دهم ‌که از حقوق دولت استفاده و ارتزاق کنید.» این نشان‌دهنده نهایت مسئله دانی و احتیاط ایشان است. یا يکی از چیزهای متداول در گذشته در بين همسایگان در بهاباد، قرض دادن نان به همدیگر بود. مشهور است چنانچه خانواده ایشان نیاز به قرض گرفتن نان پيدا می کردند، امر کرده بودند، نان قرض گرفته را حتما باید وزن‌ کنند تا نانی که پس خوهند داد، کمتر و سبکتر از نان گرفته شده نباشد. در صورتی که چنین کاری حتی در بين مقدسین هم متداول نبوده است. همینکه شخصیتی چون ایشان که بخاطر سرشناسی و جایگاه بلند خانوادگی می توانست در مرکز استان زندگی مرفه و راحتی داشته باشد، حاضر به هجرت به منطقه‌ای دورافتاده و غریب گردید، دلیل بر وجدان پاک و زندگی تکلیف مدارانه اين بزرگ مرد می باشد. به جرأت می توان گفت: در مدت طولانی‌ اقامت‌ این مرد دربهاباد، نمی توان یک نقطه سیاه و حتی مشکوک در زندگی او پيدا کرد؛ مخصوصا آن مقطع خاص و حساس در تاریخ دینی ایران که بی دینی و آلودگی رسما از طرف هیئت حاکمه ترویج و تشویق میشد و یکی از سیاه ترین ادوار تاریخ این مرز و بوم برای موحدان و دین مداران بوده است. این وجیزه را با شعر معروف سعدی شیرازی به پایان می رسانم: صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقا بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم ميان عالم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردی از آن این فریق را گفت آن گلیم خویش برون می برد زموج وین جهد می کند که بگیرد غریق را یاعلی ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#مفاخر_بهاباد #شهدای_بهاباد 💌 دوست عزیز جناب آقاعلیرضا ملاحسینی عکسی از برادر فقیدشان در کنار سردار شهید رفیعیان ارسال کرده اند که ما برای اولین بار هست این تصویر قشنگ رو می بینیم: 📷 مرحوم عباس ملاحسینی و سردار شهید محمدرفیع رفیعیان ✍ آقا سجاد حاتمی هم در مورد مستند دیروز که در مورد زندگی همسر شهید رفیعیان از شبکه یزد پخش شد نوشته اند: سلام! خیلی خوب بود و بسیار لذت بردم.« زندگی شهید رفیعیان از نگاه زیبای همسر» از مستند قبلی شهید رفیعیان یعنی دریای کویر بهتر و جذاب تر بود. با توجه به اینکه عده زیادی موفق به دیدن این فیلم نشدند، من مستند را دانلود کردم ولی چون حجمش بالا بود در آپارات آپلود کردم. ببینین👇👇 https://aparat.com/v/gzo24zw ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#شهدای_بهاباد 🎥 شرح فراق 🚩 سردار شهید رفیعیان بهابادی از نگاه همسر 🔺 قسمت اول 🔘 حجم: ۴۰ مگابایت 🕚 زمان: ۲۰ دقیقه ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#شهدای_بهاباد 🎥 شرح فراق 🚩 سردار شهید رفیعیان بهابادی از نگاه همسر 🔺 قسمت دوم 🔘 حجم: ۴۵ مگابایت 🕚 زمان: ۲۴ دقیقه ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#شاعران_بهاباد یاس کبود ✍ جناب آقای محمدحسن لقمانی بهابادی "سیمرغ" علی در چاه غم کرده سرش را ز دستش داده آن نیلوفرش را به سوگ و در غم یاس کبود است نتابد گریه های دخترش را به خود میپیچد از روزی که دیدست دو پهلوی کبود همسرش را شبی تاریک و پنهان میکند دفن به خاک تیره تنها، پیکرش را نمیداند ، که را نفرین کند او لگد را، یا فقط میخ درش را 🗓 ۱۴٠۱/۹/۲۴ ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#ایران_قدیم 📷 اولين عكس هوايی از تهران دوران قاجار اين عكس توسط یک خلبان سوییسی به نام «والتر هولتزر» در سال ۱۹۱۴ گرفته شده است. زمين بزرگ خالی که ميان بافت مسکونی و باغات قرار دارد «ميدان مشق» مي باشد و دروازه جنوبی آن که در عکس مشخص است، همان «سردر باغ ملی» است. در بالاي ميدان رديفی از ساختمان های نظامی قشون ديده می شود. ميدان مشق در آغاز منطقه‌ای نظامی بوده که برای کاربرد تمرين رزمی قشون در زمان فتحعلی شاه ساخته شده بود. بعد از آنکه طرح برپايی نخستين باغ ملی در زمين‌های درون ميدان مشق برنامه‌ريزی و پياده‌سازی شد، نام "ميدان مشق" به "باغ ملی" دگرگون شد. با اين حال باغ ملی چند سال بيشتر دوام نياورد و در محوطه آن، ساختمان‌هايی از جمله ساختمان وزارت امور خارجه، كتابخانه ملی و موزه ايران باستان ساخته شد. گرچه نام اين باغ هنوز بر سر دروازه ميدان مشق پا برجا مانده است. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#خاطره_انگیز #عکسای_مدرسه 📷 دانش آموزان هنرستان برق یزد نفر دوم از سمت چپ: جناب سیدحسین رضوی بهابادی (دندانپزشک) ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

🎥 مداحی جناب حاج حسن یوسفی در شب فاطمیه سال ۱۴۰۱ - هیئت بین الحرمین بهاباد 🏴 شهادت بهانه ی آفرینش، حضرت زهرای مرضیه تسلیت باد. 📨 ارسال از خانم یوسفی ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#شهدای_بهاباد ✍ دیشب از سردار شهید علیرضا عاصمی سخن رفت، جانباز سرافراز جناب حاج حسن قاسمی (بابَسن) این اطلاعات جالب را از این شهید معظم به چنته ارسال کرده اند. 🚩 سال شمار زندگی شهید علیرضا عاصمی 🪴 فرمانده تخریب قرارگاه کربلا و نجف 🔸۱۳۴۱؛ (۲۸ شهریور) ولادت درکاشمر مصادف با اول رجب 🔸۱۳۴۸؛ شروع تحصیلات ابتدایی در مدرسه اسلامی 🔸۱۳۵۷؛ (مهر) مشارکت در راه اندازی راهپیمایی دانش آموزی علیه رژیم شاه و مشارکت فعال در مبارزات 🔸۱۳۵۷؛ به غنمیمت گرفتن اسلحه دژخیمان رژیم و آموزش فنون نظامی 🔸۱۳۵۷؛ از پایه گذاران کمیته های مردمی کاشمر و حضور مستمر در آموزش نظامی و گشت زنی های بسیج 🔸۱۳۵۸؛ مشارکت فعال در اردوهای جهاد سازندگی و کمک به روستائیان در جمع آوری محصولات 🔸۱۳۵۹؛ اعزام به جبهه های حق علیه باطل 🔸۱۳۵۹؛ آموزش خنثی سازی مین و فرماندهی گروهی از تخریب چی ها 🔸۱۳۶۰؛ (آذر) شرکت در عملیات طریق القدس برای آزادسازی شهر بستان 🔸۱۳۶۱؛ دریافت مدرک دیپلم در فواصل بین عملیات ها و مرخصی ها 🔸۱۳۶۲؛ انتخاب به عنوان فرمانده تخریب قرارگاه کربلا 🔸۱۳۶۲؛ راه اندازی اردوگاه مستقل نیروهای تخریب در جاده اهواز آبادان 🔸۱۳۶۲؛ (مرداد) شهادت برادرش عباس در عملیات والفجر۳ 🔸۱۳۶۲؛ (پاییز) ازدواج و حاصل این ازدوج پسری به نام رسول 🔸۱۳۶۳؛ پذیرفته شدن برای تحصیل در مرکز تربیت معلم شهید باهنر تهران 🔸۱۳۶۴؛ مصدومیت شیمیایی در عملیات والفجر ۸ 🔸۱۳۶۵؛ الحاق به تیپ ویژه پاسداران 🔸۱۳۶۵؛ (۱۳ دی) شهادت حین خنثی سازی بمبی در حومه شهر کرمانشاه 🚩 مزار: گلزار شهدای کاشمر در جوار زیارتگاه شهید مدرس ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh

#شهدای_بهاباد 🚩 سردار شهید علیرضا عاصمی و برادر شهیدش «عباس» ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh