eitaa logo
چَنتِه 🗃
3.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
26 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی @HOSSYN90 @Tayyebeee آگهی و تبلیغات 👇 @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 تصنیف «چهره به چهره» 🎙 استاد شجریان و گروه شیدا 🎵 جشن هنر شیراز, سال ۱۳۵۶ 🆔 @chantehh
💌 دلنوشته ی زهرا خانم، دختر آزاده ی سرافراز حاج محمد فلاحی(خارکش) به پدرش که در آذرماه ۶۵ توسط عمویش نگاشته و پاسخ پدر به فرزند در پایین همان نامه به تاریخ خردادماه ۶۶ 📷 حاج محمد فلاحی (نفر سوم ایستاده از راست) در اردوگاه رژیم بعث عراق 🆔 @chantehh
📷 عکس جالب و قدیمی از سامرا: دارالخلافه عباسی و مسجد جامعش که روزگاری در مرکز شهر سامرا بوده، در گذر زمان بیرون از شهر افتاده و بافت شهری در اطراف حرم عسگریین (که قبلا بیرون از شهر بوده) شکل گرفته است. 🆔 @chantehh
✍ جناب سرهنگ محمدی نیا ☑️ تا سالهای قبل از ۱۳۴۲، در بهاباد و حومه هیچگونه پزشکی وجود نداشت و امور درمان به عهده مرحوم شفایی و آمپول زدن بر دوش مرحوم حاج ابوالحسن لقمانی بود که برای ایشان داستانها ساخته بودند و هنوز هم تعریف می کنند.(روحشون شاد) عصر یکی از روزهای سال ۴۲ و یا ۴۳ بود که من با چند نفر از دوستان در اطراف خرابه های «حوض دروازه» بازی می کردیم. گرم بازی بودیم که یک دستگاه سواری اومد و کنار ما نگهداشت و آدرس منزل مرحوم تقویه را سئوال کرد. ما ایشان را راهنمایی کردیم به آدرس منزل مرحوم تقویه، وقتی به آدرس مورد نظر و به خدمت میزبان رسیدند، فردی که جلو کنار راننده نشسته بود با فارسی دست و پاشکسته ای خود را پزشک پاکستانی و تیم همراه خود را تیم سپاه بهداشت معرفی و درخواست مکانی برای کار و استراحت کرد. مرحوم تقویه ابتدا آنها را به منزل خودشان دعوت و پذیرایی مفصلی کردند و سپس خانه کوچک کنار منزلشان را به عنوان محل استقرار موقت در اختیار این گروه گذاشتند و به این ترتیب بهاباد هم صاحب پزشک مستقل شد. همراه این تیم دو نفر تکنسین بهداشت پرستار هم وجود داشت که هفته‌ای دو روز جهت معالجه به اطراف بهاباد می رفتند. ▪️روح مرحوم تقویه شاد و یادشان گرامی که در امور اجتماعی و برای پیشرفت بهاباد همیشه پیشقدم بودند. 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#خاطره_قدیمی #بهاباد_قدیم ✍ جناب سرهنگ محمدی نیا ☑️ تا سالهای قبل از ۱۳۴۲، در بهاباد و حومه هیچگون
📷 تصویری تاریخی و زیبا از جناب «محمدتقی خان تقویه» و دو فرزندشون عباس و حسین که سرکار خانم فریده جلیلی در اختیار چنته قرار دادند. 🙏 🆔 @chantehh
📷 آزادگان دلاور بهابادی آقایان حاج علی اکبر میرابراهیمی و حاج عباس اسماعیلی (نفر اول و دوم ایستاده از چپ) در اردوگاه اسرای ایرانی در عراق 🆔 @chantehh
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نشود دل نفسی از تو جُـدا! به خُـدا به هوایت همه جا در همه حال… به امیدی بگشایــم شب و روز، پر و بال 🆔 @chantehh
🦋 جناب حاج احمد ترحمی در صفحه ی شخصی خود در شرح این تصویر نوشته اند: 🔹شب بیست و هفتم مرداد سال ۱۳۶۹ آخرین شب اسارت در این اردوگاه (موصل ۲) سپری شد و عجب شبی بود شب وداع، شب اشک و لبخند! بچه ها بر روی یکی از دیوارها نوشته بودند: « زمستان رفت و روسیاهی اش برای ذغال ماند» و بعد از هشت سال زندگی در این چهاردیواری مخوف فردا آزاد می شویم و چه سخت و دیر این لحظات می گذرد... 🆔 @chantehh
یادمان باشد، هیچ یوغی برازنده‌ی انسان نیست! یادمان باشد، آدمی، آبروی زمین است. حرمتش بداریم! یادمان باشد، او که به نام عدالت می آید باید عدالت را برقرار کند، ور نه دشمن است! یادمان باشد، او که خویش را به بدی بیالاید هرگز شادمان نخواهد زیست! یادمان باشد، او که شادمانی مردمان را نمی‌خواهد از ما نیست. او برده‌ی بی مُزد اهریمن است! (دُنِ آرام) 🆔 @chantehh
آزاده سرافراز حاج احمد ترحمی : واپسین ساعات عصر روز بیست و هفتم مردادماه ۱۳۶۹ بود که پس از طی تشریفات رسمی بر طبق کنوانسیون ژنو و با حضور نمایندگان صلیب سرخ جهانی، از طریق مرز خسروی وارد خاک ایران شدیم. دومین گروه اسرای ایرانی از اردوگاه موصل یک بودیم و در این سوی مرز بود که متوجه شدیم «آزاده» نام گرفته ایم و چه لذتی داشت آزادی و رهایی از قفس و لذت بالاتر، آزاده ماندن است. 🆔 @chantehh
27.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 تو ای پری کجایی 🎙 🎵 آهنگساز: استاد همایون خرم شب شما بخیر 🌹 🆔 @chantehh