🗣گیله مرد، عاقبت، فاصله را در نظر گرفت و با صدای بلند گفت: آقا! من دخترتان را میخواهم.
🔸 عسل مرا میخواهد. کوه الماس را. همه ی کندوهای عسل دنیا را، یکجا میخواهد ...
_قدش دوبرابر توست ؟!!
🔹 اما من، خودش را میخواهم، نه قدش را!
🔸 قدش را چطور از خودش جدا میکنی؟
🔹 قصد جدا کردن ندارم آقا!
هلو را با هسته میخرند. اگر بخواهند هسته را جدا کنند و بخرند، خیلی زشت میشود؛ اما کسی هم هلو را به خاطر هسته اش نمیخرد.
🔸عجب ...
#یکعاشقانهآرام 📚
#نادرابراهیمی 👤
@chejorishod ❣
چه جوری شد سر گرفت ؟
🗣گیله مرد، عاقبت، فاصله را در نظر گرفت و با صدای بلند گفت: آقا! من دخترتان را میخواهم. 🔸 عسل مرا م
❇️ زشت و زیبای این دنیا به هم آمیخته است
نمی شود آن را جدا کرد ...
✳️ در مقابل ازدواج بستگانمان مسئولیم شاید یک معرفی ساده مشکل دو جوان را برطرف کند 🌱
#واسطه_گری 💚
#چهجوریشدسرگرفت ❣
#شهید_همت 🌹
#برگسوم📜
⏱کمی که گذشت، ایشان فرستادند دنبال من. خیلی عصبانی بودند.
😡با لحنی که فقط کتک زدن داخلش نبود، گفتند «شما چرا متوجه نیستید چه افرادی می آن داخل اتاق و هم نشینتان میشن؟»
🧕من هم که خسته بودم و تازه از راه رسیده بودم که این اتفاقات پیش آمد، گفتم :
«اتفاقا من میخوام این انتقاد رو به شما بکنم، چون مسئولیت ساختمون ما با شماست. اون موقع که اینها وارد ساختمون شدهند ما اصلا این جا نبوده یم، اعزام شده بودیم روستاهای اطراف.»
✴️ اما ایشان همان طور با حالت پرخاش ادامه داد که «احتمالا این نقشه ی بمب گذاریی باشه. شما باید تا صبح مواظب این دخترها باشید. 🤯
🧕من گفتم : «نه، این کار رو نمیکنم، چون بی تعارف، می ترسم با این ها توی یک اتاق بمونم.»
👥 بعد حاجی آمد آن دو دختر را از ما جدا کرد.
🌓نصفه شب بود که دیدم یکی پنجره ی اتاق ما
را می زند. بین همه من بیدار شدم. آمدم دم پنجره، دیدم حاجی اسلحه به دوشش دارد و خیلی نگران است.
🏬 انگار همه ی این ساعت ها را همان اطراف ساختمان ما کشیک میداده.
🔹گفتند «الآن یک خواهری توی تاریکی رفت به سمت پایین. شما برید ببینید این کسی که رفت، از خواهرهای
خودمون بود یا یکی از آن دو نفر.»
🔸حالا، آن پایین که ایشان می گفت دستشویی و این چیزها بود کنار یک باغ.
جای ترسناکی بود، اصلا منطقه حالت ترسناکی داشت.
من مانده بودم توی رودربایستی.
می ترسیدم!
با چه وحشتی رفتم پایین و زدم به دل تاریکی، یک لحظه برگشتم، گفتم حتما حاجی دارد دنبال من می آید که نترسم. دیدم نه، اصلا از ایشان خبری نیست، من را رها کرده.
خودم تنها رفتم و معلوم شد آن خانم یکی از نیروهای اعزامی خودمان است ...
#ادامه_دارد...
@chejorishod ❣
«انتِ قطعةُ سكر بينِالأشياء المُره»
#تو بین همہیِ چیزاے تلخ😖
یہ حبہ قنـدی!🤩💛
👌بہ همسرت در هر کارے
انرژے مثبت بده|🎈
🤲و آشکاراً براے مُوفقیتش دعآ ڪن
براے اِحساساتش بیش از
هر چیزے ارزش قائـل شو😉💓
#همسرانہ💍
#سیاسٺ_هاے_همسردارے💑
بانوے زیرڪ🙍
مواظب باشید دیگران آن قدر همسر شما🙎♂ را تحسین و تشویق نڪنند👏
کہ جاے شما را بگیرند.💔
یڪ مرد براے تشویق و تحسین بیش از هر ڪسے بہ همسرش نیاز دارد.💝
#چهجوریشدسرگرفت ❣
#شهید_همت 🌹
#برگچهارم 📜
⌚️کمی بعد از این ماجرا ایشان از من خواستگاری کردند،
البته به واسطه ی خانم یکی از دوستانشان برای من همه ی اینها غیرمنتظره بود.
💭 آن موقعها من از خود «برادر همت» هم حزب اللهی تر بودم.
فکر میکردم اگر کسی به من بگوید بیا ازدواج کنیم، عین توهین است.
دلم جای دیگر بود، شهادت و ... به جز اینها، هنوز از برخورد اول حاجی دلخور بودم.
🔸وقتی صحبت خواستگاری شد، از حرص آن جلسه هم که بود گفتم «نه.»
🔹خودشان البته خیلی اصرار می کردند که حداقل با هم صحبت کنیم.
🔸من پیغام دادم «آدم که نمی خواد چیزی بخره، وارد مغازه نمی شه. من نمی خوام ازدواج کنم، دلیلی نداره صحبت کنم.»
🚎بعد هم تصمیم گرفتم برگردم اصفهان،
اما مریضی سختی گرفتم.
منطقه آلوده بود.
بیش تر بچه ها حصبه گرفته بودند. من حالم وخیم شد و بیمارستان بستری شدم. 🏥
💐دوستان و هم گروههایم دسته جمعی می آمدند ملاقاتم. حاجی هم آمد. دو بار، و تنها.
🗣... با متانت شروع کرد صحبت کردند .
امروز اینقدر زخمی داشتیم ، اینقدر شهید ...
« دختر خنده اش گرفته بود .
مگه من فرمانده اش هستم
که اومد و همه چیز را به
من گزارش داد . »
@chejorishod ❣
چه جوری شد سر گرفت ؟
بزرگواران سلام 🤚 #چالش_کتابخوانی 📖 📘کتاب بخونین و قسمتای زیباش رو برای ما بفرستید و 👈 به نام خودتو
هیچ کس تا هم اکنون 🤯
آمار شرکت کنندگان در چالش 🙄
چه جوری شد سر گرفت ؟
#ارسالی_شما 📲 📨 از a td 🌸 ممنون از لطفتون 🌸 @chejorishod ❣
📖از کتاب ویژگی ها تفاوت ها و نیازهای زنان و مردان
از مجتبی حیدری 👤
🌻آفتابگردانـها هر صبحـ↯
بہ دنبالِ نور خورشیدند🌞
و من هر صبح بہ دنبال #طُ ❤️
خواستم بدانے ، آفتابگردان
بدونِ نور خورشید مےمیرد..🙃🌸
#صبحتون_بہ_عشق 🌤🌈
💥جـنگ نرم یعنے:↓
💑دونفر سر اینڪہ کدوم
اون یکے¹ رو بیشتر دوست داره 💙
بہ جونِ هم بیُفتن :)🤪
#مجردانه 😍
آدمبایدیهباباطاهرتوزندگیش
داشتهباشخکهبهشبگه:✍
«گلِسرخمچراپژمردهحالی؟🥀😕
بیاقسمتکنیمدردیکهداری
کهتوکوچکدلی،طاقتنداری..!»☺🌸🌿♥️
#بهنظرمهممون_به_یه_همچین_آدمی_نیاز_داریم_میدونید