eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
130 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
16 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۴): بدحجابی؛ تیر سه‌شعبه مهلکی است که با آن، انهدام همزمان «شریعت دیانت»، «سیاست حکومت» و «اخلاق جامعه» را نشانه رفته‌اند. فلذا خطرناک‌ترین چالش حیاتی و بزرگترین صحنه نبرد داخلی برای درهم کوفتن «نهضت+نظام اسلامی ملت ایران» است. نبرد همان مثلث شومی که امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی از شرارت اضلاع آن، از خدا کفایت می‌طلبد: «اللهم ... و اکفنی من شرّالشیطان و شرّالسلطان و سیّئات عملی»! در بخش سوم این سلسله مقاله، اشاره کردیم که در مسئله و (و مرتکبین و و ممنوعه قانونی) با چهار گروه اجتماعی، مواجهیم: ۱) ناکثین (شل‌حجاب‌ها) ۲) مارقین (انقلابیون بی‌نظام) ۳) قاسطین (نظام‌مندان ضدانقلاب) ۴) لاحقین (حامیان نهضت+نظام ولایی) این چهار گروه معطوف به «نهضت+نظام اسلامی» (و به تعبیری؛ «میدان+دیپلماسی» در ادبیات امروز)، در عرصه حجاب و بی‌حجابی نیز مدخلیت دارند. بدحجابی در جامعه، نوعی پیمان‌شکنی نسبت به تعهد مراعات شئونات اجتماعی است و لذا نامیدن بی‌حجاب‌ها، مسئله چندان عجیبی نیست. ولیکن باید دید که به سر عقل آوردن آن‌ها (از باب وجوب شرعی و اخلاقی إعمال فریضتین امربمعروف و نهی‌ازمنکر و لزوم إعمال قانون جمهوری اسلامی ایران و خنثی‌سازی مکر شیطانی دشمنان)، کار کیست؟ ؟! یا ؟! و یا ؟ در این جامعه ممکنست مارقین و قاسطین هم بخواهند در این عرصه ورود نمایند ولیکن زیان و خسران آن‌ها ای‌بسا بیشتر و بدتر از منکر بدحجابی باشد. فلذا به جرأت باید گفت که این‌ها (انقلابیون بی‌اعتقاد به نظام و قانون و نیز نظام‌مداران بی‌نهضت و مثلاً قانون‌مند اما ضد انقلاب!) به هیچ عنوان، حق ورود و تکاپو در این عرصه خطیر و ظریف را ندارند و باید قاطعانه از دخالت غلط و انحرافی آن‌ها پیشگیری کرد. و اما لاحقین به در این معرکه، مسئولیت بسیار خطیری دارند. لاحقین نه حق مماشات قاسطین با حرمت‌شکنان عفاف و حجاب را دارند و نه حق مداخله‌جویی مخرب مارقین را. 😈 لایحه قانونی‌سازی بدحجابی! یکی از مباحث امروز ایران، دغدغه پیشبرد مقوله «لایحه قانونی [بظاهر] مهار توسعه بدحجابی» است! و منتقدین آن، معتقدند که لایحه ظاهراً حامی حجاب و عفاف مجلس و دولت، مقدمه قانونی کردن بدحجابی و بی‌عفتی است! واقعیت این است که (با عنایت به مباحث پیشین این سلسله) لایحه مهار بدحجابی باید توسط اشخاصی تألیف گردد که از ملتزمین به «نهضت+نظام» باشند وگرنه که بدون تردید، و خطرناکی برای ، رقم خواهد خورد. یکی از سرفصل‌های این لایحه، موضوع جای‌گاه واقعی در بدحجابی (که پیشقراول توسعه و تعمیق لجن‌زار متعفن شیطانی در بستر جامعه است) که البته بنده موضع شفاف خود را دو سال قبل طی دو مقاله تحت عنوان «لشگر سلطیه‌ها» تحریر کردم. زیرا مقوله ، معضلی چند وجهی است که آن‌ها را می‌توان حداقل در سه محور کلی، جمع‌بندی و مورد توجه و تمرکز قرار داد: ۱) محور () ۲) محور () ۳) محور () 👌 در آمیختن این سه محور و سپردن هر سه به یک (مثلاً فراجا)، امری نابجا و خبط بزرگی است. همچنانکه سپردن محور مقابله با بدحجابی که آشکاری‌ست به غیر از () فراجا خطاست و حتی لزومی هم ندارد که با و نامیدن آن، سعی کرد معنویت عفاف و حجاب را به رخ کشید. مگر در مقابله با قاچاق و تجاوز و دزدی و... و انواع جرائم دیگر، ضرورتی دارد که معنویت مبارزه ذی‌ربط، جار زده شود؟! 👌 عنوان ، از اول، خطا بود. زیرا مفهوم یک مقوله رصد میدانی سازمان‌یافته رسمی و حکومتی است که نباید آنرا نیز نامید! زیرا که، یک مقوله دینی مبتنی بر «فریضتین امربمعروف و نهی‌ازمنکر» بعنوان یک بر عهده آحاد جامعه اسلامی و بلکه انسانی است تا همه انسان‌ها مورد قرار بگیرند و و خود را بسازند. آیا براستی می‌توان این دو را با هم جمع کرد؟! (البته که ناشدنی نیست ولیکن بشرطها و شروطها!) اشاره به مطلب را به قسمت بعدی موکول می‌کنم و در اینجا این نتیجه‌گیری را داشته باشیم که؛ مورد بحث، باید از لاحقین (حامیان حقیقی نهضت+نظام اسلامی) باشند نه از مارقین و قاسطین که هر کدام به تنهایی می‌توانند آنرا بگونه‌ای رقم بزنند که موجب و شیاطین گردد. 👌 پاشنه آشیل این میدان، دو لبه یک قیچی ندیدن مارقین و قاسطین علیه عفاف و حجاب است! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 دولت سالمند؛ فرصت یا تهدید؟ (۲) اگرچه طبق آمارهای ؛ جمعیت ایران از ۲۲ سال (در ۱۳۵۵) به ۳۲ سال (در ۱۳۹۹) رسیده است ولیکن ، جمعیتی به شمار می‌رود. همچنین بیشترین مشارکت در دور دوم مربوط به گروه سنی ۳۵ تا ۴۵ سال بوده است. بنابراین به جرأت می‌توان گفت که ، نقش‌آفرینان اصلی بوده‌اند که البته مسئله چندان عجیبی نیست ولیکن تعجب در این است که ، برای ، چرا پیرترین نامزد را به نشاندند تا زمینه‌ساز تشکیل باشند؟! اگرچه این نتیجه‌گیری را نمی‌توان یک تلقی کرد و بلکه قرائن مختلفی حاکی از استثنائی بودن آنست. زیرا که پیرترین نامزد، با سوءاستفاده از «تحریک گسل‌های قومیتی و مذهبی» توانست خود را به برساند که قاعدتاً ارزیابی می‌شود. با این حال، چنانچه این واقعیت‌ها را بخواهیم نادیده بگیریم تا این نتیجه حاصل شود که «گزینش پیرترین دولت توسط جوانان ایرانی» کاملاً طبیعی بوده و مسیرهای عادی خود را طی کرده است، در این‌صورت یک قاعده‌ای می‌شود که تبدیل به معمای شگفت‌انگیزی می‌گردد که چرا؟!! در ارزیابی (فارغ از بررسی منفی بودن نوع و نیز خارج از منفی بودن و او) و او از زاویه به نتیجه می‌رسیم! همچنانکه در خود وی هنگام ورودش به دفترش، مرتکب آن شد و پاسخ دندان‌شکنی گرفت! مخاطبین محترم، بخاطر دارند که بنده حقیر یکهفته قبل از دور اول انتخابات ریاست جمهوری، طی «بند ۴/۱» یادداشتی با عنوان بخش ۱۱ انتخاب با قرعه‌کشی (در مورخه ۱۴۰۳/۴/۱) بمنظور هشدار در مسئله گرایش خطاکارانه بسوی گزینش خبط‌آلود «پیرترین نامزد »، نوشتم: «هفتاد سالگی، سن مناسبی برای حمل بارهای فوق‌العاده سنگین نهضت+نظام اسلامی نیست وقتی که جوان‌ترها در هستند.» و چهار روز قبل از آن، در بخش سوم همان سلسله (۱۴۰۳/۳/۲۷) نوشته بودم: 👌 مملکت (در سالن مونیتورینگ کلیه نقاط کشور و مدیریت آنلاین ۲۴ ساعته مسئولین)، فاقد کارآمدی کافی و بلکه لازم است. بله! اگر نظام دارای کارگزارانی نسبتاً «دانا، دلسوز و دلیری دین‌دار» بود و فرضاً کلیه مناطق کشور در وضعیت کرونایی بود، نیاز مبرمی به آنچنانی نبود ولیکن [اینک] توان جوانانه‌ای لازمست که بشود تا حدودی را جمع کرد.» و در همان تاریخ، در بخش چهارم همان سلسله نوشتم: 👌در عین‌حال؛ واقعیت اینست که بصورت طبیعی و در شرایط غیراستثنائی و در و متکی بر ، نامزد ۵۳ ساله بر نامزد ۷۰ ساله، بمراتب برتری دارد زیرا که بهتر می‌تواند از پس ۴ ساله مورد نیاز در گستره کشور پهناوری مثل بر آید.» همچنین در قالب عکس ضمیمه یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۴/۱ با عنوان «انتخاب با قرعه‌کشی» (بخش ۰۹)، سن نامزدهای ریاست جمهوری را برجسته‌سازی کردم که مسن‌ترین آن‌ها، پزشکیان ۷۰ ساله بود و نسبت به سایر نامزدها، کمترین تناسب با را داشت که جوان‌ترین‌ها را می‌طلبد. ولیکن (علیرغم هشدارهای (که عمدتاً هستند)، ترجیح دادند که «ریاست اجرایی کشور پهناور ایران [و بسیار پر حاشیه]» را به بسپارند! و حال آنکه در چنین گزینشی، نه تنها هیچ فرصت مطلوبی، وجود ندارد، بلکه تهدیداتی هم نهفته است که مهمترین آنها «ناکارآمدی دولت» و «تعطیلی » در عرصه ملی ایران است که بالتبع پیامدی بجز پریشانی بیشتر و آشفتگی بدتر در امور مختلف و ندارد. چنانکه در یادداشت هشدارآمیز خود در مورخه ۱۴۰۳/۵/۷ ضمن انتقاد از انتصاب کهن‌سالان در مناصب معاونتی ، پرسیدم: ، نشانه چیست؟! جایگاه هم است! 🤲 امیدوارم میانگین سنی اعضای دولت چهاردهم، نصف میانگین سنی پیران این دولت باشد وگرنه مفهومی بنام برای ، رنگ خواهد باخت.» و این امیدواری، امروز با توجه به لیست پیشنهادی وزرای پزشکیان به ، رنگ باخت و بدل به یأس شد! یعنی اگر هم به چنین و پیری، بدهد، در واقع به مدیریت جهادی حکومت زده است و حال آنکه مبرم‌ترین ما برای ، برخورداری از است. و اما وحشتناک نهفته در برای که تیشه به ریشه نهضت+نظام اسلامی است، کدامند؟ و چه و دهشتناکی در آن، نهفته است؟ ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و... 🙏