eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
178 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
37 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🤡خیانت بزرگ مصدق! کودتای نمایشی ۲۸مرداد (خطاب به آنهائی که بمناسبت سالمرگ وی در ۱۴ اسفند، علیه شمشیر کشیده‌اند): یک رذل بود. او نفوذی بود. دو مسئله بزرگی که و را ویران کرد عبارت بودند از: ۱) ۲) ، «جای‌گاه سیاسی» و «وابستگی حکومت به نفت»، «جای‌گاه اقتصادی» را تحت‌الشعاع خود قرار داد تا آنجا که مصمم شد برای نابودی هر دوی آن‌ها و انتقام از ملت، به و در آمده و کودتای ۲۸ مرداد را علیه ملت و ، فراهم سازد! او در ۹ سالگی (در زمان پیشکاری پدرش برای ) - مالیات جمع‌کن - و سپس و... شد. در همان زمان مستوفی‌گری خود مرتکب خیانت‌ها و جنایت‌ها و رذالت‌هائی گردید که او را از دایره مسلمانی خارج کرد. کما اینکه ، نبودن وی را مورد اشاره قرار داد! ، عمدتاً با هدف قطع درآمد از نفت و انتقال آن از به بود که جایگزین شده بود. این مهم تبدیل به نهضتی گردید که بویژه آنرا رهبری نمودند و یاران از مبارزین گروه با حذف در آن نقش‌آفرینی مؤثری ایفاء کردند. درآمد ناشی از خام‌فروشی نفت، بساط مستوفی‌ها را به هم ریخته بود و مرکزی از وابستگی به جمع‌کن‌ها خارج شده بود و سلطه به حضیض فروپاشی رسیده بود و تخصص امثال مصدق، باد هوا شده بود و همین مسئله کافی بود تا وی هم شود. اما وی که در صدد بازگردانیدن «حکومت+نفت» به قاجار منقرض بود، به افتاد و اولین مزد مزدوری هم که گرفت، مدرک و عنوان بود تا بتواند خود را به و سپس به مقام برساند که رسانید. با وجود (متأثر از نهضت مشروطه و اشخاصی مثل در آن)، هرگز نمی‌توانست به خود در ایران برسد ولیکن با ، راحت‌تر به تبانی‌های لازم دست می‌یافت. از طرف انگلیس تغییر یافت به نابودی و «اضمحلال آثار نهضت مشروطه» از جمله مجلس شورای ملی، از طریق بازگردانیدن به که بزرگترین خیانت سیاسی در تاریخ این ملت بود. و بزرگترین خیانت آشکار او فراهم‌سازی زمینه کودتای نمایشی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود! در واقع کودتاچی اصلی، خود مصدق بود! زیرا وی بعنوان یک حقوق‌دان مثلا برجسته، بهتر از هر کسی می‌دانست که ملی توسط ، طبق قانون وقت، باعث هم هست و در خلاء مجلس و دولت، طبق وقت، شاه مسئول مطلق امور حاکمیتی می‌شود. وقتی که وی (که فرزند مجلس بود) مجلس شورای ملی را کرد، در واقع همزمان دولت خود را هم عملاً طبق قانون، کرد و در واقع حکومت را دو دستی به فرصت‌طلب تقدیم کرد. بنابراین قبل از آنکه کودتائی رخ بدهد، او دولت خود را بدست خودش قانوناً ساقط کرده بود زیرا دولت وی با انحلال مجلس (=خودزنی)، دیگر و قانونی نداشت که لازم باشد فرضا با کودتا ساقط شود. و اما کودتای ۲۸ مرداد، مضحکی بود برای ساده‌لوحان و سطحی‌نگران که توسط انگلیس همیشه مکار شد تا با جعل عنوان این خود را تبدیل به یک و البته (پوچ+شال) بکند و را فریب بدهد! و اما زمین‌های مصدق؛ وی در دوران مستوفی‌گری خود، آنها را از ملتی که نتوانسته بودند مالیات بدهند، غارت کرده بود و یا از آن‌ها رشوه گرفته بود تا مالیات کمتری بپردازند. و همچنین به طرقی دیگر👇تحصیل کرده بود: https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2003 بخشیدن زمین به دیگران هم نمایشی بیش نبود تا سابقه زمین‌خواری‌های خائنانه خود را بپوشاند که این بذل و بخشش‌ها هم بسیار ناچیز بود و هنوز که هنوز است، (بنابر نقل سال‌ها قبل برخی از بنگاه‌های معاملات ملکی جنوب‌غربی تهران) با ، کسانی در ایران مسئول فروش زمین‌های مصدق و آن به برای بازماندگان مصدق هستند. هنوز هم بخشی از زمین‌های جنوب‌غرب ، متعلق به مصدق است و عجیب آنکه چرا نشده‌اند! ووو.. لطفاً را و را جلوه ندهید. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) اسفند۱۴۰۰ (بازنویسی بمناسبت سالیاد کودتای۲۸مرداد ۱۴۰۲) اینها را هم ببینید👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2005 💠 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2012 💠کانال اطلاع‌رسانی حم👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی حم👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ ؛ عامل اصلی ! با نضج‌گیری نهضت برای کردن ، ناچار به عقب‌نشینی بود ولیکن عقب‌نشینی خود را کرد که فوق‌العاده بود. فلذا یکی از نفوذی‌های جنجالی خود را وارد صحنه کرد و ملی شدن نفت را بنام او تمام کرد تا با یک تیر چند نشان بزند: - را به اولین مدرک رسانید. ( سابق را به تبدیل کرد) - را به و سپس به رسانید. - طی یک البته دارای سناریوئی هوشمندانه، دکتر مصدق را به سکوی رسانید تا برای توسعه ، بستر و عقبه پیشروتری را فراهم نماید. تا اینکه نهایتاً به این رسانیدن‌ها برسد که دو پیامد مهم آنها عبارت بودند از: ۱) آثار - مشارکت روزافزون در و - را در قالب کودتائی نابود سازد که زمینه‌های حقوقی توسط خود دکتر مصدق انجام گرفت و وی را پول‌خورده‌ها و گول‌خورده‌های رسانه‌های در حد یک کوچک تنزل دادند! (که از آن با عنوان یاد می‌شود) ۲) در ایران، مجدداً به شاهی واگذار شد که اجازه داد کماکان بر و سایر معادن و منابع آن بماند. فلذا نه تنها به اوضاع قبل از ملی شدن نفت که به اوضاع قبل از نهضت مشروطه برگشت! طرز رفتار در هم از سناریوهای انگلیسی‌های همیشه و خبیث بود که خیلی ماهرانه به درآمد. در مسئله نفت این نکته را هم نباید فراموش کرد که قبل از نفت در ایران عمده درآمد از محل مالیات‌ها بود که تحصیل آنها بر عهده مستوفی‌ها بود و مصدق از ۹ سالگی شد در و سپس و... با ارزش یافتن نفت بعنوان تارک‌نشین منابع مالی حکومت، بساط مستوفیان و مالیات‌ها تقریبا جمع شد و به پیوست! و آن‌ها را به بی‌کارالدوله‌ها ملحق نمود. ولیکن بعد از نهضت مشروطه ملت به رهبری و تشکیل و ، مسئله اینجا بود که در اختیار قرار بگیرد یا در اختیار منتخب ؟ بنظر می‌رسید مصدق با و خود در نهضت و طرح ملی کردن نفت دنبال آن بود که نفت در اختیار دولت باشد و لذا خود را از کف می‌داد و بستری جهت بازگشت قدرت به قاجار! از طرفی () دنبال چپاول بودند. آنها ترجیح می‌دادند که نفت در اختیار باشد نه دولت و مجلس. لذا مصدق (با که موجب بی‌اعتبار شدن دولت خودش شد و شاه را مجاز به کرد ولو با !) قطعه‌ای از پازل اجانب را بازی کرد تا قدرت مطلقه مجددا به منحوس برگردد. بنابراین نفت در ایران صرفا یک ابزار سیاسی بود. (خیانت) مصدق فراتر از مسئله نفت بود. وی که فرزند پیشکار بود و از ۹ سالگی شده بود بعد از اخذ اولین مدرک دکترای حقوق، از طرف مأموریت یافت تا با نقشه کاملا حساب‌شده‌ای، کلیه دستاوردهای نهضت مشروطه را نابود کند و ۱۰۰٪ را به رژیم سلطنتی برگرداند که با حمایت مشترک انگلیس و موفق هم شد. زیرا رژیم سلطنتی بمراتب راحت‌تر به سلطه در می‌آمد و می‌آید تا متمایل به . بنابراین؛ ملی شدن نفت خواست بود و سکه‌ای دارای دو طرف: _ «ممانعت از غارت آن توسط اجانب» و _ «ممانعت از چنگ‌اندازی سلطنت بر آن». کودتای ۲۸ مرداد هر دو طرف این سکه ملی را نابود کرد. و مصدق هم بود که با انحلال مجلس، وجاهت و اعتبار دولت خود را از کف داد و بهانه به شاه و برای کودتا. «ساقط شدن اعتبار دولت با انحلال مجلس» یک مقوله کاملا حقوقی بود و چیزی نبود که مصدق آنرا نداند یا به سادگی بتواند از آن بورزد! اگر نمی‌دانست و توجه نداشت، حقوقدانی و دکترایش پوچ بوده است. و اگر می‌دانسته که بالتبع بخشی از بوده است. اگرچه تلاش برای بازداشت حامل را هم نباید نادیده گرفت که احتمالا نشانگر توجه دیرهنگام مصدق به بزرگ خود بوده اما بی‌ثمر بود. شاید هم برای واقع‌نمائی حیله‌گرانه‌اش صرفاً بازی کرد تا تمام حلقات دغل‌کارانه‌اش را پوشش فریبکارانه بدهد. «الا لعنة الله علی القوم الظالمین»سیدمحمدحسینی(منتظر) مرداد ۱۴۰۰ این را هم ببینید 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2004 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
📲 📋+ استاد رحیم‌پور ازغدی؛ (عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی): «عده‌ای در و حتی در درون تشکل‌های دانشجویی هستند که کلا باید بگوییم همه چیز عالی است تا بگویند شما هستید و اگر بگویید فلان جا دارد شما را و منحرف می‌دانند که این‌ها خودشان کاسب و هستند و می‌خواهند هم به عنوان شناخته شوند و هم از بخورند.» ☝️ از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر مدیریت ! در دهه ۷۰ متوجه عیب بزرگی در دستگاههای حکومتی شدم و اسمش را گذاشتم؛ «مدیریت هیس‌نوچی»! و در ادامه آن دیدگاه در دهه ۸۰ مقاله را نوشتم که در قالب یک برگه A4 چاپ و در برخی ، توزیع کردم. (این مقاله بعنوان بنده در دوره مدیران ۱۳۸۱ هنری شهرداری تهران بنام حائز گردید) ؛ یعنی هیچی نگو! ؛ یعنی نه، نمی‌پذیرم! منظورم نحوه مواجهه برخی از با و سازنده بود که علت آن (هیس/نوچ) برایم معمائی شده بود! تا اینکه تدریجا متوجه شدم، آنست که به آن انتقاد یا پیشنهاد اگر ترتیب اثری داده شود، از جمله کسانی که باید از قطار آن دستگاه پیاده شوند، همان مدیران هستند! بنابراین «مدیران هیس/نوچی» نیز از به و و هستند! حال در هم چنین خائنانی کم نیستند که هیچگونه انتقادی به نظام را بر نمی‌تابند! زیرا اگر این انتقادات تحت پیگرد جدی قرار بگیرند، بساط یا محیط آن‌ها مشوش یا محدود و یا معدوم خواهد گشت! فتأمل بنابراین، گفته فوق‌الذکر استاد رحیم‌پور ازغدی کاملاً واقع‌بینانه است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) انتقالی از واتساپ ۱۳۹۹ این را هم ببینید 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2278 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✅ چند جمله در باب بحران در 🔹️ یکم: با حدود 39 میلیون جمعیت، ایالت آمریکاست. اقتصاد این ایالت با نزدیک 4 تریلیون دلار بعد از آلمان و قبل از هند یعنی دنیاست و از بسیاری از کشورهای جهان بزرگتر است. کالیفرنیا و کانون فسادهای بزرگ اخلاقی در جهان است. در اثرگذاری بر سیاست‌های آمریکا این ایالت ذی نفوذترین ایالات است. اکنون این ایالت درگیر یکی از های دنیاست، با خسارتی نزدیک 150 میلیارد دلار که در حال افزایش نیز هست. 🔹️ دوم: و تباهی در جامعه انسانی اول با الهی مواجه می شود و آنگاه که گناه و ظلم اوج گرفت، نازل می گردد. آتش سوزی در کالیفرنیا را ساده و مادی تحلیل نکنید، تردیدی نیست که این آتش سوزی یک عذاب الهی برای ظالمان است. 🔹️ سوم: از انسانهای دیگر لذت نمی بریم و خوشحال نمی شویم اما کدام قدرت مادی می تواند بزرگ را از جنایت و ظلم در حق ملت‌های دیگر بازدارد!؟ کمی به های چند تنی آمریکایی که بر سر و لبنان و یمن ریخته می شود نگاه کنید، به جنازه های هزار هزار کودکان و زنان مظلوم غزه نگاه کنید، آتش به خیمه ظالم می زند. و اینجا در کالیفرنیا این آه مظلوم غزه است که آتش به جان سرزمین شیطان انداخته است. این قهر و غضب الهی بر ملتی است که در مقابل جنایت و ظلم حاکمانش بر مظلومین عالم، سکوت کرده است. 🔹️ چهارم: ، و برنامه دولت ایالتی و فدرال برای اطفاء آتش فاجعه بار است، یک است، یک تو دهنی محکم به آنهایی است که برای آتش سوزی در یک ساختمان در ایران آن همه پرده دری کردند و تصاویر و هواپیماها و بالگردهای آتش نشان درون فیلم ها را به رخ نظام اسلامی کشیدند اما حالا در حال تماشای یک از آتشنشانانی هستند که با آب روی آتش می پاشند، خلبانی که هواپیمایش در حال اطفاء حریق منفجر می شود و بالگردی که شنهایش را روی خودروی آتش نشانی می پاشد. این واقعه را بدجور برد و چهره و مدعای زیادش را کرد. ✍️مجتبی صدیقی عضو شوید: 👈اینجا👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اژه‌ای: نمیتوانیم جلوی ظریف را بگیریم⁉️‼️ ✍ جناب اژه‌ای این نتوانستن که احتمالا ارتباطی به که نداره؟ چون طبق شنیده‌ها هر دو بزرگوار درس‌خوانده مدرسه علوی هستید؟ 🤔 اینکه شما به عنوان قاضی القضات نمی‌توانید جلوی یه شخص که صرفا در برهه‌ای وزیر بوده را بگیرید ولی در مواردی معاون اول را به زندان انداختید، کمی برای مردم قابل هضم نیست، راستی هنوزم سوت بلبلی میزنین؟! 🆔@pedarefetneh | پدرفتنه ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌اصطلاحات مدیریتی در این‌جا کاری به این ندارم که ، متعلق به (بلای جان ملت) بوده و...! اژه‌ای در جای‌گاه ( بودن آن عجالتاً محل تأمل است!)، در این ، دو کلمه مدیریتی؛ و را بر زبان آورد آن‌هم با کلمه تفکیکی «یا» (گویی که اهمیت و ضرورت دو کفه یک ترازو به شمار می‌روند!) بنده بعنوان رشته ، لازم به تذکر می‌دانم که؛ ۱) ضرورت بر اهمیت تقدم دارد نه بالعکس! زیرا «اهمیت»، همچون «اولویت»، زیرمجموعه مبحث ضرورت است. فلذا می‌توان گفت: و ۲) ضرورت، دارای دو رکن اصلی؛ اهمیت و اولویت است (که در ترسیم نموداری آن، شاخص اهمیت، عمودی و شاخص اولویت، افقی است). لذا هر گاه سخن از اهمیت برود، به اولویت هم باید اشاره بشود. نکته اختلافی این دو هم در اینست که؛ اهمیت؛ با سنجیده می‌شود و اولویت؛ با (درجه اهمیتی/فوریت اولویتی) ۳) سزامند نیست که برای توجیه از این کلمات، استفاده شود. ✍حسینی منتظر | حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
هدایت شده از پژوهشگاه حم
يکي بود يکي نبود ... حکایت کرده‌اند که روزی قصابی، دستش را برید و پیش حکیمی رفت. حکیم که مردی منفعت‌طلب بود، زخم مرد را نگاه کرد. متوجه شد استخوانی شکسته لای زخم بیمار است که می‌توان آن را بیرون کشید. اما منصرف شد و استخوان را همان جا لای زخم گذاشت تا بیمار تعداد دفعات بیشتری به او مراجعه و دستمزد زیادی بابت این کار از او دریافت کند! از آن‌روز به بعد، کار قصاب در آمد. هر روز مقداری گوشت با خود می‌برد و با مبلغی به حکیم باشی می‌داد و حکیم هم را می‌کرد، اما زخم قصاب خوب نشد که نشد. مدتی به همین منوال گذشت تا اینکه روزی حکیم برای مداوای بیماری از شهر خارج شد و چند روزی به سفر رفت و از آنجایی که پسرش طبابت را از او یاد گرفته بود، به جای او بیماران را مداوا می‌کرد. آن‌روز هم طبق معمول همیشه، قصاب نزد حکیم رفت و حکیم باشی دست او را مداوا کرد و پس از ضد عفونی می‌خواست پانسمان کند که متوجه استخوان لای زخم شد و آن را بیرون کشید و زخم را بست و به قصاب گفت: به زودی زخمت بهبود پیدا می‌کند. دو روز بعد قصاب خوشحال نزد پسر حکیم آمد و به او گفت: تو بهتر از پدرت مداوا می کنی. زخم من امروز خیلی بهتر است. پسر حکیم هم بار دیگر زخم را ضدعفونی کرد و بست و به قصاب گفت: از فردا نیازی نیست که نزد من بیایی. چند روزی گذشت و حکیم از سفر برگشت. وقتی همسرش سفره را پهن کرد، متوجه شد که غذایش گوشت ندارد و فقط بادمجان و کدو در آن است. با تعجب گفت: این غذا چرا گوشت ندارد؟! همسرش گفت تو که رفتی، پسرمان هم گوشتی نخریده. حکیم با تعجب از پسر سوال کرد: مگر قصاب نزد تو نیامد؟ پسر حکیم با خوشحالی گفت: چرا پدر آمد و من زخمش را بستم و استخوانی که لای آن مانده بود را بیرون کشیدم. مطمئن باشید کارم را خوب انجام داده‌ام. حکیم آهی کشید و روی دستش زد و گفت: از قدیم گفته بودند" نکرده کار، نبر به کار"! پس بگو از امشب غذای ما گوشت ندارد. من خودم استخوان را لای زخم گذاشته بودم تا قصاب هر روز نزد من آمده و مقداری گوشت برایمان بیاورد. از آن روز به بعد در باره کسی که جلوی پیشرفت کارها را بگیرد یا دایم اشکال‌تراشی کند، می‌گویند: استخوان لای زخم می‌گذارد. (از ضرب‌المثل‌های مشهور ایرانی) ➕ استخوان لای زخم گذاشتن کنایه از چیست؟ ۱- یعنی با ایجاد مشکل، جلوی پیشرفت کسی یا کاری را گرفتن. ۲- معمولا در جایی به کار می‌برند که کسی با نیرنگ و حیله‌گری، حل مشکلی را به تاخیر می‌اندازد و دیگران را بلاتکلیف می‌گذارد. این کار به سبب بی‌تدبیری اوست یا منفعت‌طلبی. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌استخوان لای زخم ایران متهمین ردیف اول؛ دکتران! عده‌ای دکترنما (معمولاً آن‌ها که خود را از یا گرفته‌اند!)، مهارت عجیبی در استخوان لای زخم گذاشتن دارند! این جماعت که عمدتاً و بعضاً یا دارند (مثل که اولین مدرک دکترا را از انگلیسی‌ها گرفت تا که ایضاً از بریتیش گرفت و تا که آن‌را از آمریکایی‌ها گرفت و که از هر دو گرفت!)، خطرناک‌ترین دکترهای ایرانی هستند. زیرا که مهارت شگفتی هم در به در سطح ایران آموخته‌اند و از حمایت پیچیده‌ای هم برخوردارند! این‌ها زخمی بنام بر زدند که جای آن حالا حالا ها برای ، درد خواهد داشت. همان زخمی که در ، ظرف ۲۰دقیقه (علیرغم مخالفت و التماس و حتی 👈گریه برخی نمایندگان👉)، پانسمان شد بدون اینکه استخوان‌های لای آن را خارج کنند! عجیب‌تر اینکه ، در فرافکنی وقیحانه‌ای، منتقدین و مخالفین را نامیدند و می‌نامند! یکی از بزرگترین استخوان‌های لای ، پدیده بی‌نظیری بنام است! اگرچه ادعا کرده که قبلاً هم رخ داده است!! در حالی‌که نه در ایران و نه در جهان حتی در ننگین‌ترین قراردادهای تحمیلی مثل ۱۸۲۸ ترکمنچای + ۱۸۵۷ هرات + ۱۹۰۱ دارسی + ۱۹۱۹ بریتانیا هم چنین چیزی إعمال نشده است!! در هر حال، در این ۱۰ سالی که از تصویب مکانیسم ماشه گذشته، اتفاقاتی رخ داده است که بالتبع هیچ وجاهتی در ابعاد اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی برای فعال‌سازی آن باقی نگذاشته است و مناسب‌ترین تعبیر همان است که عرض کردم؛ 👈«لولوی مُرده»👉! ولیکن و بدنبال آن هستند که ملت ما را حتی از تابوت آن هم بترسانند! تا بتوانند به با ، باز گردند! 👌آنچه که از تشییع جنازه مکانیسم ماشه، دنبال می‌کند، همان اراده همیشگی ۳٫۸۰۰ ساله است، یعنی «تضعیف، تجزیه و نابودی ایران»! ولیکن چیزی که تفاله‌های آن‌ها دنبال می‌کنند، عبارتست از؛ «تضعیف، تجزیه و نابودی ایران»!! حال نوبت است!! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۲۷