eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
176 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
37 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️نمایش پرچم همجنس بازان در شبکه پویا! 🔹بنده بارها عرض کردم هر پرچم شش رنگی مربوط به همجنس بازان نیست چون ترتیب رنگها در پرچم همجنس بازها مشخصه ولی متاسفانه در این برنامه شبکه پویا (مهارت های زندگی) ترتیب رنگها دقیقا همان ترتیب رنگ پرچم همجنس بازان است و احتمال سهوی بودن این چینش رنگها هم تقریبا محال است،باید توجه داشته باشیم نفوذی‌ها در بدنه صدا و سیما رسوخ کرده‌اند و به صورت کاملا هدفمند در حال اجرای برنامه های خودشان هستند! 👈امیدواریم بیشتری صورت بگیره هم روی مسئولین هم روی برنامه‌ها 🆔@Tanzsiysii ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
💠شگردهای_جاسوسی 🔘قسمت دوم 🔹انتشار جزئیات عضوگیری موساد در ترکیه 🔻سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه در خصوص دستگیری افرادی مظنون به جاسوسی برای موساد در این کشور جزئیاتی را منتشر کرده که نحوه‌ی جذب این افراد قابل توجه است. 🔻این سازمان در گزارش خود آورده است که موساد با انتشار در تماس‌های اولیه را برای جذب جاسوس و خبرچین‌ برقرار می‌کرده. 🔻این گزارش سپس می‌افزاید: از افرادی که نسبت به این آگهی‌ها ابراز علاقه کنند و به آن پاسخ دهند، خواسته می‌شود در ماموریت‌هایی کوتاه‌مدت به منظور انجام برخی اقدامات همچون اطلاعات، ، و از اهدافی مشخص، ، قرار دادن روی وسایل نقلیه‌ی موردنظر، ، ، تبهکارانه، و شرکت کنند. 🔻روزنامه دیلی صباح چاپ ترکیه نیز در گزارشی که به همین موضوع اختصاص یافته، آورده است: موساد، افرادی را از طریق آگهی‌های شغلی مشکوک با قراردادهای کوتاه‌مدت در ترکیه استخدام کرده و آنها را که اغلب اتباع خارجی هستند برای شناسایی فلسطینی‌های مقیم این کشور و جاسوسی از آنها به کار می‌گیرد. 🔻دیلی صباح در گزارش خود می‌افزاید که موساد برای جذب نیروهای بالقوه به منظور دستیابی به اهداف اطلاعاتی و تخریبی خود به آگهی‌های شغلی مبهم در رسانه‌های اجتماعی یا چت‌روم‌های آنلاین متوسل شده است. 🔻در این آگهی‌ها معمولا جزئیات زیادی از فرصت شغلی پیشنهاد شده به متقاضیان ارائه نمی‌شود و ماموران موساد پس از استخدام افراد، از طریق تلگرام و واتس‌اپ با آنها مرتبط شده و وظایف محوله را برایشان شرح می‌دادند. 🔻عوامل موساد با ملاحظات امنیتی زیاد و تنها از طریق با افراد استخدام شده تماس برقرار می‌کردند و مالی به افراد تنها از طریق یا انجام می‌شد. 🔻به گفته‌ی منابع نزدیک به سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه، موساد هم‌چنین برای جلوگیری از ردیابی نقل و انتقالات مالی، به و روی آورده بودند. 🔻پیک‌ها و واسطه‌هایی که پول و یا دیگر موارد را میان عوامل موساد و خبرچین‌های جابه‌جا می‌کردند نیز از طریق آگهی‌های شغلی در رسانه‌های اجتماعی استخدام شده و نسبت به محرمانه بودن این مراودات کاملاً توجیه شده بودند. 🔻سرویس‌ اطلاعاتی اسرائیل برای جلوگیری از شناسایی توسط اطلاعات ترکیه و تامین امنیت عوامل خود، جدا از «کارکنان کوتاه مدت»، افراد دیگری را نیز به خدمت گرفته و با آنها در ملاقات کرده بود. 🔻ماموران سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل افراد ماهر جذب شده را با فرستادن به و اقامت در خارج از کشور فریب می‌دادند و آنها را تحت آزمایش‌ با یا همان دستگاه «دروغ‌سنج»، قرار می‌دادند. 🔻عوامل موساد به افرادی که در خارج از کشور با آنها ملاقات می‌کردند می‌دادند و به آنها کمک می‌کردند تا با ‎های_مخصوص طراحی شده، این پول را بدون آنکه در گمرک شناسایی شود، به ترکیه برگردانند. شگردهای جاسوسی مواظب باشید
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور طبق و ساختار ؛ تعیین بایدها و نبایدهای اجرائی کشور بر عهده در و نظام و نحوه تحقق و اجرای مصوبات آن بر عهده بوده و موظف به ، و است تا اگر بویژه و حتی خود مرتکب یا و یا شدند، از شوند از جمله رئیس جمهور که می‌تواند با اعلام توسط مجلس، از ، اخراج گردد. ولیکن سال‌ها و دوره‌هاست که بر خلاف این و در خلاء ترک فعل قانون اساسی، به افتاده است! زیاده‌خواهی‌های کلیه رؤسای پیشین جمهوری، متأسفانه تبدیل به رویه‌ای گشته است که اگر تعدیل و بلکه متوقف نشود، فاتحه جمهوری اسلامی ایران، خوانده است! 👌 این غلط از زمانی شد که مبتکر گفتمانی بنام شد! و حال آنکه سازندگی یکی از ضرورت‌های نهضت+نظام اسلامی بود و هست و خواهد بود که سرآغاز نهضتی آن هم برای اقامه بود. تبدیل امور راهبردی نهضت+نظام به گفتمان ریاست جمهوری در ظاهر، امر خوشایندی است ولیکن تیشه به ریشه قانون اساسی است. زیرا به قوه مجریه، جای‌گاهی تقنینی می‌بخشد! که نوعی دور زدن ساختار تفکیکی نظام است. 👌 این در هم دنبال شد با این تفاوت که عنوان گفتمان به (و البته آزادی افسارگسیخته!) تغییر یافت! تأکید خاتمی بر خود تا آن‌جا پیش رفت که در کسب مجلس برای وزرای ضعیف و بلکه نامتجانس با نهضت+نظام، به این استدلال غلط روی آورد که ملت بخاطر گفتمان خاص او وی را بر کرسی نشانده‌اند و مجلس هم باید تسلیم شود و بلکه دنباله‌رو گفتمان او گردد! مجلس هم که متأسفانه فاقد اندیشمندانی و جوهره‌ای از «در رأس امور بودن» بود، کوتاه آمد و به برای ، رأی اعتماد داد (که البته کمترین رأی اعتماد بود ولیکن نشانه تسلیم شدن مجلس به بدعت غلطی بود که هاشمی پایه‌گذاری کرد!) 👌 این در هم تکرار شد با این تفاوت که وی یکی دیگر از اهداف و اصول مسلم «نهضت+نظام اسلامی» یعنی را جایگزین شعار نمود و بدینگونه به سنت غلط تاراج سلیقه‌ای اهداف و آرمان‌های گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، تداوم بخشید! در حالی که آزادی و عدالت (توأم با معنویت و ) از گفتمان‌های بنیادی و بوده است و در نهضت+نظام هم از جای‌گاه رفیعی برخوردار بود و امام خامنه‌ای هم در دیدار دولت مشانژاد (در اولین بعد از روی کار آمدن مشانژاد) به بیان تناسبات عدالت، آزادی و معنویت پرداختند. 👌 تنها دولتی بود که بجای مصادره نهضت+نظام اسلامی به نفع گفتمان منتخب ، روی روش‌های اجرایی قوانین، تأکید کرد و شعار سر داد که به مفهوم اتخاذ تدبیر امیدوارانه برای اجرای بود. اگرچه وی هم از همان اول دچار زنگ‌زدگی شد و فقط دنبال سوراخی بنام افتاد که هنوز هم روشن نشده بالاخره کدام قفل را باز کرد؟! و تنها امیدآفرینی دولت وی هم همین بود که بنظر می‌رسید، قوه مجریه بر سر عقل آمده و به جای‌گاه واقعی خود که صرفاً مجری بودن است پی برده و هیچ ضرورتی ندارد، یکی از اهداف نهضت+نظام اسلامی را دست‌مایه توجیه و خود نماید. 👌 هم بنظرم اساساً مجالی پیدا نکرد که وارد این رویه غلط بشود. زیرا آ.رئیسی بدنبال تحقق برنامه حداقل پنج ساله خود برای در بود و هیچ‌گونه تمایلی برای تقبل ریاست قوه مجریه نداشت و وقتی هم که بر او شد و وارد بزرگترین قوه ملی کشور گردید، به چیزی بجز تکمیل شبانه‌روزی و نتاخت و اعتنایی به نکرد. یعنی همان چیزی که قانون و ملت از قوه مجریه انتظار و مطالبه دارند. 👌 حال رسیده‌ایم به (پزشکیان؟!) که از دهان ظریف نمی‌افتد! آنهم بدون اینکه معلوم و شفاف شود که این ، دقیقاً چیست؟ و کدامست؟ و چه تناسبی با نهضت+نظام اسلامی دارد؟! صد رحمت به که لااقل یکی از اهداف و آرمان‌های نهضت+نظام را مصادره می‌کرد ولو با تفسیر اعوجاجی که در عمل رخ می‌داد ولیکن در این دوره، هیچی به هیچی!! و حداقل بر بنده (بعنوان کسی که به این مسائل حساسیت داشته و دارم) هنوز روشن نیست که این گفتمان (در تراز !!!) چیست؟! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
20.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دغدغه بانوی سیستانی در دیدار با رئیس‌جمهور مهین ریگی، فرزند شهید و عضو هیئت علمی پژوهشگاه دانشگاه زابل، عصر امروز پنجشنبه، یکم آذرماه به عنوان بانوی نخبه و فرهیخته سیستان و بلوچستان در دیدار با رئیس‌جمهور از مشکلات به ویژه منطقه سیستان گفت ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌نظارت مفید؛ حلقه مفقوده مدیریت کشور این بانوی فرهیخته سیستانی، هم خوب حرف زد و هم حرف‌های خوبی زد. بنده در سال‌های ۵-۱۳۷۲ باتفاق خانواده در زابل بودم (مأموریت ۳ ساله فرهنگی-دینی از طرف مرحوم آیة‌الله غیوری) و از فرزند فعال امام جمعه وقت سیستان شنیدم که بودجه پرداختی به استان نسبت به سایر استان‌ها رتبه اول کشوری را دارد. ولیکن بودجه‌های پرداختی معمولاً در این استان، هزینه نمی‌شود و صرف پروژه‌های دیگری در سایر استانها بویژه خراسان و تهران و حتی امارات عربی می‌گردد! مثلاً برای برج‌سازی، تولید نوشابه، شرکت‌های حمل و نقل و...! زیرا نمی‌شود یا اینکه ناظرین ذی‌ربط هم رشوه می‌گیرند و بی‌خیال پی‌گیری‌های لازم می‌شوند. بودجه‌های هنگفتی از به نام محرومین استان س‌وب اما به کام متنفذین استان! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
20.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دغدغه بانوی سیستانی در دیدار با رئیس‌جمهور مهین ریگی، فرزند شهید و عضو هیئت علمی پژوهشگاه دانشگاه زابل، عصر امروز پنجشنبه، یکم آذرماه به عنوان بانوی نخبه و فرهیخته سیستان و بلوچستان در دیدار با رئیس‌جمهور از مشکلات به ویژه منطقه سیستان گفت ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌نظارت مفید؛ حلقه مفقوده مدیریت کشور این بانوی فرهیخته سیستانی، هم خوب حرف زد و هم حرف‌های خوبی زد. (اگرچه در گزارش ، سانسور شد!) بنده در سال‌های ۵-۱۳۷۲ باتفاق خانواده در زابل بودم (مأموریت ۳ ساله فرهنگی-دینی از طرف مرحوم آیة‌الله غیوری) و از فرزند فعال امام جمعه وقت سیستان شنیدم که بودجه پرداختی به استان نسبت به سایر استان‌ها رتبه اول کشوری را دارد. ولیکن بودجه‌های پرداختی معمولاً در این استان، هزینه نمی‌شود و صرف پروژه‌های دیگری در سایر استانها بویژه خراسان و تهران و حتی امارات عربی می‌گردد! مثلاً برای برج‌سازی، تولید نوشابه، شرکت‌های حمل و نقل و...! زیرا نمی‌شود یا اینکه ناظرین ذی‌ربط هم رشوه می‌گیرند و بی‌خیال پی‌گیری‌های لازم می‌شوند. بودجه‌های هنگفتی از به نام محرومین استان س‌وب اما به کام متنفذین استان! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۳) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت دوم): در مقطعی که دنبال اسپانسر برای سناریوی بنده بودیم، طی نشستی باتفاق ع.ع. با آقای محمدزاده (مدیرعامل ) هم صحبت مفصلی داشتیم که وی از نوع نگرش هنری-سیاسی و صحبت‌های فرهنگی-انقلابی بنده خیلی خوشش آمد (بلحاظ إشرافیتی که به افکار و عقاید یافته بودم و...) و تقاضا کرد که بعنوان نماینده آن بنیاد به اعزام بشوم تا به پسر او در گزینش فیلم‌های سینمایی مورد نیاز جامعه ، مشاوره بدهم! تا او خودش ماهی یکبار بیاید فرانسه و قرارداد ببندد. ولیکن بمحض مطرح کردن پیشنهاد او برای پدرم با مخالفت خانواده‌ام مواجه شدم! همه اعضای خانواده معتقد بودند که رفتن یک پسربچه تازه بالغ به فرانسه و‌ دیدن انواع فیلم‌های سینمایی غربی (ولو جهت گزینش برخی از آنها که متناسب برای باشد)، اصلاً صحیح نیست! در حالیکه من نوجوانی بودم که می‌توانستم گلیم خود را از آب بکشم! ولیکن نهایتاً تسلیم مخالفت شدید خانواده‌ام شدم که متفقاً زیر بار نرفتند و به صلاح من ندانستند و لذا من هم نرفتم! حرف حسابشان هم این بود که چه معنی دارد؛ پسر مجرد تازه بالغ یک در ۱۷ سالگی خود برود در و فساد و فساق، آن‌هم نه برای تحصیلات بلکه برای این که بنشیند صبح تا شب، انواع فیلم‌های سینمایی فاسد و مفسد غربی و هالیودی را تماشا بکند تا تعدادی را مثلاً گلچین کند که فرضاً مناسب حال و هوای مردم انقلابی سینمارو ایران باشد؟! غرض این که؛ در آن دوره، از اینگونه جلسات هم برای هم‌افزایی در پیشبرد اهداف‌مان داشتیم. تا اینکه یک روزی، عموی کوچک ع.ع. به من خبر داد که قرار شده ، برای برپائی مراسم جشن گرامیداشت اولین سالگرد در ایران (یا فقط در تهران؟)، مبلغ ۴٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان به مرکز سینمایی فجر پرداخت نماید! که بعنوان بزرگترین تشکل فعال هنری شناخته شده است! اما عبداله و دو برادر من (همان رهبر ارکستر و اخراجی ) سه‌تایی تصمیم گرفته‌اند که با این پول به فرار کنند! بنده هم با شنیدن این خبر تلخ، یک‌راست رفتم سراغ در آموزش و پرورش (حاج‌آقا موسوی و کارپرداز او آقای حاج‌سیدجوادی) و گفتم؛ اگر این خبر صحیح باشد، بهتر است که شما هم که اینهمه امکانات در اختیار ما گذاشته‌اید، در این امر بزرگ، و حتی دخالت داشته باشید. زیرا من به علیخانی‌ها اعتمادی ندارم و نگرانم که آن پول هنگفت ، حیف و میل شود! ولیکن حاج‌سیدجوادی، ترجیح داد که همان روز هر دو ساختمانی را که در اختیار ما گذاشته بود، پلمپ کند! وقتی من به او معترض شدم که بجای درست کردن ابرو چرا داری چشم ما را کور می‌کنی؟! عبداله متوجه شد که قضیه آن‌ها لو رفته طلبکار شد و لذا با چاقوکشی انتقام‌جویانه در صدد کشتن من برآمد که چرا خبرچینی کرده‌ای و...؟! و من با کمک عموی کوچک او از مهلکه گریختم! بدینگونه شد که مرکز سینمایی ما (فرهنگسرای بزرگی با عضویت صدها هنرپیشه در خیابان سمنان و روبروی ی فعلی) به فروپاشی رسید! بعد از آن بنده، فیلمنامه خود (نبرد تا آزادی) را بردم برای که بنظرم بهار ۱۳۵۹ بود. با توجه به قدوقواره نوجوانی‌ام اول مرا فرستادند به «واحد کودک و نوجوان»! در آن‌جا تشخیص دادند که فیلمنامه بنده فراتر از مفاهیم کودک و نوجوان است و لذا مرا فرستادند به «واحد جوانان» که مجری خوش‌تیپی هم داشت بنام ناصر عنصری اگه اشتباه نکنم! در آنجا هم فیلمنامه مرا که مطالعه کردند، گفتند برای «واحد فیلم و سریال»، مناسب‌تر است و لذا مرا درگیر واحدی نمودند که مراجعین آن‌جا همه بزرگسال و بعضاً پیرمردها و پیرزن‌ها بودند و من در لابلای آن‌ها بنظر می‌رسید که بچه آن‌ها باشم!😂🥴 ولیکن در این واحد هم بعد از چندین ماه رفت و آمد، صریحاً و خیلی جدی به بنده اعلام کردند که خمیرمایه فکری شما که بودن است در اثر شما مشهود و لذا مردود است! و تأکید بنده بر این نکته که تشکیلات بنده (با عنوان انجمن توحیدی مستضعفین بازار) در از بنی‌صدر، حمایت کرده است، به خرج آن‌ها نرفت! به صراحت می‌گفتند: اگرچه حامی بنی‌صدر بوده‌اید اما بنیاد فکری و تربیتی و اعتقادی شما کاملاً مکتبی است و از پلن به پلان فیلمنامه شما مشهود و ملموس است! البته بنظرم آن حرف‌ها نوعی بهانه‌جویی هم بود! زیرا در آن مقطع (۱۳۵۸ و قبل از هجوم به ایران)، بنده نوجوانی ۱۷ ساله بودم و حضورم در جلسات دست‌اندرکاران و مراجعین به واحد مذکور، چندان به چشم نمی‌آمد و لذا پی بردم که آن واحد، عمدتاً تحت تأثیر کسانی قرار گرفته که در صدد... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 دخترک مسئولان! (بخش ۳): ... به محض آنکه کسی بخواهد حرفی بزند و پیشنهادی بدهد و احیاناً انتقادی بورزد تنها روش برخوردشان «هیس‌هیس» گفتن و دعوت به سکوت است! تا اساساً کسی چیزی نگوید و کسی چیزی نشنود و چنانچه کسی سماجت کرد و توانست نظرش را ابراز و اظهار نماید آنگاه با شیوه «نوچ نوچ» از پذیرفتن انتقادات و پیشنهادات طفره رفته و زیر بار مسئولیّت نمی‌روند. البته ممکن است همین «مدیران هیس‌نوچی» خودشان شعارهای زیبا و دلفریب و ذهن‌فریب (عوامفریبی و خواص‌فریبی) هم سر دهند و حتی گوش فلک را هم کر کنند اما دریغ از نیم مثقال کردار واقعی! در هر حال این عده از مدیران بی‌همت به علل گوناگونی (جز اشغال مناصب و تسلط بر پستهای مدیریتی) و «بی‌غیرتی کاری» تمایلی به تحقق دانسته‌های علمی و بحق خود و دیگران ندارند. در این خصوص هم لازمست که؛ اولاً) با نهایت دقت مدیرانی انتخاب شوند که از خواستن و اراده لازم و بلکه کافی برخوردار باشند. نباید اجازه داد جای را بگیرند. ثانیاً) برنامه انگیزش‌یابی مدیران باید تبدیل به فرایندی ثابت و مؤثر در درون نظام گردد و بدون تأثیرپذیری از جناحهای سیاسی سلطه‌طلب و باندهای انحصارطلب اقتصادی (و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ باندهای مافیایی قدرت و ثروت) مدیران را مورد ارزشیابی خود قرار دهد و تنبل‌ها و بی‌حال‌ها را کنار زده و فعالان را ارتقاء بخشد. این مدیران شاید توان و مجموعه تحت نظر خود را داشته باشند ولیکن معمولاً در امر بسیار ناکارآمد هستند و معمولاً مجموعه خود و افراد آنرا به حال خود رها می‌کنند. لذا این دسته از مدیران خود نیازمند نظارت بیشتری هستند. اگرچه بسیاری از اینها ظاهراً خود را بسیار جدی و علاقمند هم نشان می‌دهند ولیکن در عمل جز اتلاف وقت و انرژی و سرمایه هنری ندارند. این مدیران شاید از دانستن و توانستن برخوردار باشند اما از خواستن گریزانند ولو اینکه بسیاری از اینگونه مدیران ای بسا صبحها زودتر از همه بر سر کار خود حاضر شوند و دیرتر از همه هم آنرا ترک کنند اما علیرغم پرکار و اکتیو نشان دادن خود، در واقع عملاً کاری از پیش نمی‌برند. البته ممکن است علت نخواستن اینها ریشه در ندانستن و نتوانستن داشته باشد ولیکن بجای دانش‌زایی و توان‌افزایی خود بمنظور گریز از رخوت و خمودگی، عمدتاً سرگرمیهای زیرپوستی مختلفی هم برای خود تدارک می‌بینند که صرفاً برای رفع بی‌حوصلگی خودشان است ولو اینکه وانمود کنند که برای تغییر ذائقه جهت حفظ و افزایش آمادگی کاری است ووو... ت. بسیاری از مدیران ما از توانائی کافی و بلکه لازم برای پیشبرد اهداف تعیین و تعریف شده در حوزه مدیریتی خود محروم هستند. شاید بسیاری از آنها می‌دانند که چه باید بکنند و امور را چگونه باید مدیریت نمایند (و احتمالاً دارای بالاترین نمره دانائی هم هستند) و همچنین شاید بسیاری از آنها می‌خواهند که کارها را بخوبی و در عالیترین شکل کمال و جمال آنها مدیریت نمایند (و احتمالاً دارای بالاترین نمره اراده‌ورزی هم هستند و در امور خواستن مشکل چندانی ندارند) ولیکن در مدیریتشان از حد شعارهای زیبا و دلفریب و ذهن‌فریب (عوامفریبی و خواص‌فریبی) فراتر نرفته و در عمل «عاجز» تشریف دارند. این دسته از مدیران بیش از هدایت و نظارت نیازمند حمایت هستند. این عده از مدیران ممکن است در امور نظارت و هدایت عملکرد مطلوبی داشته باشند ولیکن در امر حمایت از زیردستان خود معمولاً ضعیف تشریف دارند. مانند کسی که فوت و فنّ فرضاً قهرمان ورزشی شدن (مثل وزنه‌برداری، مشت‌زنی، شناگری، کشتی‌گیری و...) را نه تنها بخوبی می‌داند بلکه قادر به تدریس و تعلیم آنها در سطح دانشگاهی و مربیگری حرفه‌ای و باشگاهی آنها هم هست و حتی خیلی هم دوست دارد و تمایل شدید که قهرمان یکی از آنها و پهلوان جهان هم بشود اما استخوان‌بندی هیکل و قدرت عضلات بدنش، مقاومت انرژیک و رمقی برای انجام هیچکدام از آنها و رکورد زدن را ندارد. در این خصوص نیز لازمست که؛ اولاً) با نهایت دقت مدیرانی گزینش و منصوب شوند که علاوه بر دانستن و خواستن از توانستن و توانائی لازم و بلکه کافی برخوردار باشند. نباید اجازه داد «مدیران خسته و نیسته» (معمولاً پای کار نیستند و اگر هستند خسته‌اند!) جای «مدیران هسته» (همیشه و تا آخر پای کار هستند) را بگیرند. ثانیاً) برنامه «توان‌یابی مدیران» باید تبدیل به فرایندی ثابت و مؤثر و مستمرّ در درون نظام گردد و بدون تأثیرپذیری از باندهای مافیایی قدرت و ثروت و سوار بر امواج انواع «رسانه‌های سنتی و صنعتی»، مدیران را مورد ارزشیابی خود قرار دهد و ناکارآمدها را کنار زده و توانمندان را ارتقاء و اعتلاء بخشد. ... ادامه دارد. 👌فرمت PDF این سلسله در 👈این‌جا👉 است جهت تکثیر و توزیع در جلسات ذی‌ربط. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۲ 🌐کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲گروه 👈محل نظرات👉 🙏