.
شریک در خونِ
۷۰ مدافع مظلوم امنیت
🔹"شرکت ارتباطات سیار ایران" که با نام تجاری #همراه_اول شناخته میشود، زیرمجموعه شرکت دولتی مخابرات ایران است.
♦️اما روابط عمومی آن به بهانه تبلیغات، از رسانه های های غربگرای معاندی حمایت می کند که سال گذشته هیزم در آتش اغتشاشات ریختند و سالنامه خود را به حمایت از آشوبگران اختصاص دادند.
🔹حمایت مالی از رسانه های خط نفوذ و تحریف، حمایت از جریان مفسدی است که عملکرد سال گذشته اش، به شهادت مظلومانه ۷۰ نفر از مدافعان امنیت انجامید. این، عین جنایت است.
♦️جالب این که بخش مهمی از این تبلیغات، کمترین ربطی به وظایف و ماموریت های همراه اول ندارد، و صرفا پوششی برای برداشت و پرداخت های هنگفت از بیت المال است است.
🔹امروز یکی از مدیران روابط عمومی همراه اول تماس گرفت و گفت ما شرکت تجاری هستیم و کاری به جناح ها نداریم(!) براندازی، رفتار جناحی است؟!
♦️با این وضعیت، هیچ نیازی نیست رسانه های معاند از طرف بیگانگان تامین مالی شوند؛ همین موسسات داخل نظام هستند که آنها را فربه کنند. به نام جمهوری اسلامی، به کام معاندان و معارضان!
#اعتماد
#هم_میهن
#شرق
#انتخاب
#سازندگی
@IMANI_mohammad
☝️از پیامهای دریافتی☝️
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع):
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور
طبق #قانون_اساسی و ساختار #نظام #جمهوری_اسلامی_ایران؛ تعیین بایدها و نبایدهای اجرائی کشور بر عهده #نمایندگان_ملت در #مجلس_شورای_اسلامی و #قوه_مقننه نظام و نحوه تحقق و اجرای مصوبات آن بر عهده #قوه_مجریه بوده و #مجلس موظف به #نظارت، #تحقیق_تفحص و #استیضاح است تا اگر #مجریان بویژه #وزرای_دولت و حتی خود #رئیس_جمهور مرتکب #ترک_فعل یا #کم_کاری و یا #خراب_کاری شدند، از #عرصه_امور #خلع_ید شوند از جمله رئیس جمهور که میتواند با اعلام #عدم_کفایت توسط مجلس، از #نظام_ملی، اخراج گردد.
ولیکن سالها و دورههاست که بر خلاف این #نصوص_قانون_اساسی و در خلاء ترک فعل #شورای_نگهبان قانون اساسی، #روح_قانون به #احتضار افتاده است!
زیادهخواهیهای کلیه رؤسای پیشین جمهوری، متأسفانه تبدیل به رویهای گشته است که اگر تعدیل و بلکه متوقف نشود، فاتحه جمهوری اسلامی ایران، خوانده است!
👌 این #بدعت غلط از زمانی #سنت شد که #هاشمی_رفسنجانی مبتکر گفتمانی بنام #سازندگی شد! و حال آنکه سازندگی یکی از ضرورتهای نهضت+نظام اسلامی بود و هست و خواهد بود که سرآغاز نهضتی آن هم #فرمان_امام برای اقامه #جهاد_سازندگی بود.
تبدیل امور راهبردی نهضت+نظام به گفتمان ریاست جمهوری در ظاهر، امر خوشایندی است ولیکن تیشه به ریشه قانون اساسی است. زیرا به قوه مجریه، جایگاهی تقنینی میبخشد! که نوعی دور زدن ساختار تفکیکی نظام است.
👌 این #رویه_غلط در #دولت_خاتمی هم دنبال شد با این تفاوت که عنوان گفتمان به #توسعه_سیاسی (و البته آزادی افسارگسیخته!) تغییر یافت!
تأکید خاتمی بر #گفتمان_مصادرهای خود تا آنجا پیش رفت که در کسب #رأی_اعتماد مجلس برای #تحمیل وزرای ضعیف و بلکه نامتجانس با نهضت+نظام، به این استدلال غلط روی آورد که ملت بخاطر گفتمان خاص او وی را بر کرسی نشاندهاند و مجلس هم باید تسلیم شود و بلکه دنبالهرو گفتمان او گردد!
مجلس هم که متأسفانه فاقد اندیشمندانی #قانون_شناس و جوهرهای از #اقتدار «در رأس امور بودن» بود، کوتاه آمد و به #مهاجرانی برای #وزارت_ارشاد، رأی اعتماد داد (که البته کمترین رأی اعتماد بود ولیکن نشانه تسلیم شدن مجلس به بدعت غلطی بود که هاشمی پایهگذاری کرد!)
👌 این #بدعت_خطرناک در #دولت_مشانژاد هم تکرار شد با این تفاوت که وی یکی دیگر از اهداف و اصول مسلم «نهضت+نظام اسلامی» یعنی #عدالت را جایگزین شعار #آزادی نمود و بدینگونه به سنت غلط تاراج سلیقهای اهداف و آرمانهای گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، تداوم بخشید!
در حالی که آزادی و عدالت (توأم با معنویت و #نورانیت) از گفتمانهای بنیادی #قرآن و #عترت بوده است و در نهضت+نظام #امام_خمینی هم از جایگاه رفیعی برخوردار بود و امام خامنهای هم در دیدار دولت مشانژاد (در اولین #هفته_دولت بعد از روی کار آمدن مشانژاد) به بیان تناسبات عدالت، آزادی و معنویت پرداختند.
👌 #دولت_روحانی تنها دولتی بود که بجای مصادره #اهداف_بنیادی نهضت+نظام اسلامی به نفع گفتمان منتخب #مجری_قوانین، روی روشهای اجرایی قوانین، تأکید کرد و شعار #تدبیر سر داد که به مفهوم اتخاذ تدبیر امیدوارانه برای اجرای #مصوبات_ملی بود. اگرچه #کلید_تدبیر وی هم از همان اول دچار زنگزدگی شد و فقط دنبال سوراخی بنام #برجام افتاد که هنوز هم روشن نشده بالاخره کدام قفل را باز کرد؟!
و تنها امیدآفرینی دولت وی هم همین بود که بنظر میرسید، قوه مجریه بر سر عقل آمده و به جایگاه واقعی خود که صرفاً مجری بودن است پی برده و هیچ ضرورتی ندارد، یکی از اهداف نهضت+نظام اسلامی را دستمایه توجیه #استبداد و #دیکتاتوری خود نماید.
👌 #دولت_رئیسی هم بنظرم اساساً مجالی پیدا نکرد که وارد این رویه غلط بشود. زیرا آ.رئیسی بدنبال تحقق برنامه حداقل پنج ساله خود برای #تحولات_ضروری در #قوه_قضاییه بود و هیچگونه تمایلی برای تقبل ریاست قوه مجریه نداشت و وقتی هم که بر او #تکلیف شد و وارد #معرکه بزرگترین قوه ملی کشور گردید، به چیزی بجز تکمیل شبانهروزی و #خستگی_ناپذیر #اجرای_مصوبات_ملی نتاخت و اعتنایی به #بازی_مصادره #اهداف_ملی نکرد. یعنی همان چیزی که قانون و ملت از قوه مجریه انتظار و مطالبه دارند.
👌 حال رسیدهایم به #دولت_ظریف (پزشکیان؟!) که #گفتمان_پزشکیان از دهان ظریف نمیافتد! آنهم بدون اینکه معلوم و شفاف شود که این #گفتمان_موهوم، دقیقاً چیست؟ و کدامست؟ و چه تناسبی با نهضت+نظام اسلامی دارد؟!
صد رحمت به #کفن_دزد که لااقل یکی از اهداف و آرمانهای نهضت+نظام را مصادره میکرد ولو با تفسیر اعوجاجی که در عمل رخ میداد ولیکن در این دوره، هیچی به هیچی!!
و حداقل بر بنده (بعنوان کسی که به این مسائل حساسیت داشته و دارم) هنوز روشن نیست که این گفتمان (در تراز #وحی_منزل!!!) چیست؟!
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۴/۲۸
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲چلچراغ معارف
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور
(بخش ۴):
یکی از معیارهای مندرآوردی آقایان هاشمی، خاتمی، مشانژاد (ترکیب مشایی+احمدینژاد) و اینک ظرپز (ترکیب ظریف+پزشکیان) در جایگاه #ریاست_جمهوری، عَلَم کردن مفهومی بنام #گفتمان_رئیس_جمهور بوده است که امری بر خلاف نصوص و روح قانون اساسی است. رؤسای قوه مجریه بجای تمکین به مجری بودن قوانین ملی و مصوبات #مجلس_شورای_اسلامی پیوسته در تکاپوی این بودهاند که #نقش_تقنینی هم برای خود برپا نمایند که نوعی استنکاف از اجرای مصوبات ملی و بلکه تحتالشعاع قرار دادن کلیه حکومت و حاکمیت و «در رأس امور بودن مجلس» در ذیل شعارهای مصادرهای و سلیقهای خود بوده است تا بتوانند خر مراد خود را برانند!
و متاسفانه نظام ما هم فاقد ساختاری بوده است که مانع آن گردد و دولتمردان قوه مجریه را به ریل قانونی خود برگرداند.
در عینحال مقام معظم رهبری نیز متقابلاً در این درایت بودهاند که آنها را در قالب برنامههای کلان و بلندمدت، عملاً به ریلهای قانونی سوق بدهند.
ج) سومین گام حضرت آقا، متناسب با دست شستن از برنامه چشمانداز بیستساله، پرداختن به طرح دیگری بود که شخصاً به تبیین آن برای خواص نظام برخاستند و چند جلسهای هم دنبال کردند. و مدیریت آن برنامه را هم به آقای مخبر سپردند ولیکن تا جایی که بنده دنبال میکردم خروجی مدونی نداشت!
جزئیات این گام را میتوانید در ذیل مبحث پنجمین خیز نظام در 👈این مقاله👉 ملاحظه بفرمایید.
د) چهارمین گام حضرت آقا (= ششمین خیز نظام) برای مهارکشی سرکشیهای رؤسای قوه مجریه، دکترین #اقتصاد_مقاومتی بود که فرماندهی آن هم بر عهده #معاون_اول قوه مجریه نهاده شد و قرعه فال اولین فرمانده این میدان (در #جنگ_اقتصادی دشمنان با ایران) هم بنام فردی افتاد که شهرتش جـــهـــانگـــیـــر بود اما اسحاقخان صریحاً گفت: من قادر به گرفتن منشی خودم هم نیستم!
و بدینگونه برنامه اقتصاد مقاومتی هم توسط دولت روحانی (که گفتمانی بجز #برجام بمفهوم وادادگی در مقابل #غرب_وحشی نداشت) لوث و مضمحل گردید!
هـ) پنجمین گام حضرت آقا، برای مهار گفتمانهای ذوقی رؤسای جمهور متکبر، طرحی موسوم به «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» بود که با ایده پیادهسازی آن در طی ۵۰ سال آینده، برافراشته شد.
این برنامه وقتی به تنقیح و اقتراح گذاشته شد بنده هم نقدی در ۶ صفحه A4 در قالب سه مقاله بر آن نوشته و نکاتی را متذکر شدم:
👈مقاله اول👉
💠
👈مقاله دوم👉
💠
👈مقاله سوم👉
اما بنظرم حضرت آقا معطل بازخوردهای این طرح نمانده و در گام ششم خود دست به تحریر بیانیه #گام_دوم #انقلاب_اسلامی زدند و سزامند است که همین برنامه #چهل_ساله مبنای #گرایشات_میدانی کلیه ارکان و اجزاء حاکمیت نهضت+نظام اسلامی، قرار بگیرد (انشاءالله) زیرا که در #گام_اول خود موفق بوده است.
و) حضرت آقا برای مهارسازی گفتمانهای سلیقهای رؤسای جمهور، به برنامههای بلندمدت (۵ ساله، ۲۰ ساله، ۴۰ ساله و ۵۰ ساله) اکتفاء نکردند و بلکه در قالب گفتمانهای یکساله (ولو قابل تمدید) هم آنرا دنبال کردند و لذا عنوان هر سال جدید هجری را در عید نوروز به یک گفتمانی تخصیص دادند که جنبه کلیدی دارند.
و بدینگونه هم تا حدودی دولت و بلکه کل حاکمیت را جهتدهی فرمودند ولو اینکه بعضاً تکاپوی درخوری از جانب دولتها بدانها معطوف نگشته است!
👌 و اما مقایسهای بین گفتمانهای رؤسای جمهور پیشین با #گفتمان_ظرپز:
#رفسنجانی گفتمان خود را #سازندگی و دولت خود را #دولت_کار اعلام کرد و ویژگی خاص #دولتمردان خود را #کاری بودن آنها معرفی کرد که تقریباً همگی غیرسیاسی (غیرمبارزاتی) بودند و حتی وقتی اظهار تعجب و سؤال شد، ادعا کرد که #وزن_سیاسی خودش آنقدر هست که غیرسیاسی بودن #هیئت_دولت را جبران نماید. یعنی گزینش و چیدمان اعضای دولت خود را متأثر از گفتمان کار و سازندگی جلوه داد تا سایر شرایط مطلوب #ملت_انقلابی را دور بزند!
و البته این گفتمان، هیچ مخالفی هم پیدا نکرد. زیرا که همه متقاعد شدند که ویرانیهای جنگ تحمیلی ۸ ساله باید ترمیم شود.
صد البته سازندگی، دارای ضرورت اهمیتی و اولویتی بالایی بود ولیکن مصادره این امر حاکمیتی، زیربنای بدعتی شد که باید آنرا #سلیقه_حاکم یک فرد یا یک جمع خاص بر #ایران نامید.
گفتمان وی ایجاب کرد که وی آنقدر در جای جای کشور کلنگ بر زمین بزند که به #سردار_کلنگیان هم مشهور شد.
#خاتمی گفتمان خود را آزادی قرار داد. زیرا
با توجه به شرایط موجود نمیتوانست نهضت کلنگزنی هاشمی را تکرار نماید زیرا #بودجه_دولت صرفاً جوابگوی تکمیل طرحهایی بود که کلنگ آن پیشاپیش توسط #هاشمی زده شده بود.
و از آنجا که حرفی برای گفتن داشته باشد، وی رفت سراغ مسائلی که فارغ از جنگ و تفنگ و کلنگ باشد.
او #توسعه_سیاسی را با تأویل به #آزادی برای ..
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۴/۲۹
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 چلچراغ
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
استعمار⏪ سازندگی⏪توسعه
پیچیدگیهای هاشمی رفسنجانی
(بخش اول):
یکی از الزامات موضوعیت یافتن محوریت #توسعه در یک کشوری مثل ایران، قاعدتاً عادیسازی روابط خارجی با همه کشورها از جمله آمریکا و حتی #اسراعیل است.
و حال آنکه «عادیسازی روابط ایران و آمریکا به منظور نیل به توسعه همهجانبه»، پوشش و نیرنگی برای پیشبرد #طرح_ماشیح کابالاها و ماسونها در ایران است که خلاصه آن اینست؛ «در ایران بگونهای باید #مذهب_ستیزی و #حیا_زدایی صورت بگیرد که مردمان آن هیچگونه ناترازی با سیاستهای جهانی #صهیونیزم_شیطانی نداشته باشند»!
وقتی حرف از عادیسازی میشود، ذهنها بسوی ماجرای #مک_فارلین هم توجه پیدا میکند و بد نیست در اینجا از منظر خاصی که بنده دارم، آن ماجرا مجدداً بازنگری شود:
نمیخواهم بروم سراغ اول ماجرا و نقشی که #منتظری و اعوان و انصار او در آن ماجرا داشتند. بلکه مایلم از آخر ماجرا نگاهم را پیگیری بکنم که؛
#هاشمی طی حکمی به #قدیری_ابیانه او را در جایگاه #ریاست_مجمع به مقام «مشاور در امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب کرد تا کل قضیه رابطه #ایران و #آمریکا را در قالب بررسی و گزارش ماجرای مکفارلین، بصورت کتاب منتشر نماید ولیکن با عدم همکاری #روحانی (در جایگاه رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نظام)، این کار ابتر میماند!
گویا #عادی_سازی روابط آمریکا و ایران از طریق انتشار چنان کتابی، مورد اختلاف روحانی و هاشمی بوده است. یعنی هاشمی گمان داشته که این کتاب کمک میکند و روحانی بر این باور بوده که گرهها را کورتر میسازد!
قدیری ابیانه معتقد است: «در آن ایام همه شرایط نشانگر #پیروزی_ایران و شکست قطعی #صدام بود و هدف دیگر امریکا نزدیکی به #طرف_پیروز جنگ بود، به هر حال بعد از افشای این ماجرا در قالب کمیته بررسی و ارزیابی تعدادی از رجال سیاسی امریکا تحت لوای #مجلس_سنا با بررسی این ماجرا آن را به صورت کتاب و گزارش منتشر کردند، یکی از اهداف بزرگ گزارش «تاور» سرپوش گذاشتن بر این #شکست_بزرگ بود. بنابراین تصمیم گرفته شد تا این ماجرای بزرگ تاریخی و دیپلماتیک از دیدگاه ایران نیز منتشر شود.»
ولیکن بنده این سادهانگاری جناب قدیری را باور ندارم. زیرا ماجرای مکفارلین را چند لایه میدانم که نگاه ایشان ظاهراً به یکی از آن لایههاست! البته با توجه به عدم همکاری مرکز تحقیقاتی تحت سلطه روحانی با وی، شاید نشاید ایشان را متهم به سادهانگاری کرد. ولیکن علیرغم استعفای ایشان از مشاورت هاشمی و عدم تقبل هاشمی و باقی ماندن او در آن جایگاه، جای چندان خوشبینی نیست و همین که القاء شود آن ماجرا در سطح همین لایه بوده که ابیانه میگوید، محصول کمی برای مشتاقان عادیسازی روابط نیست!
بلی! در این مسئله که #شیطان وقتی در اجرای یکی از نقشههای خود شکست میخورد، #قهر و انزوا پیشه نمیکند و بلکه بلافاصله به سراغ #نقشه_بعدی خود میرود، هیچ شکی نیست. فلذا آمریکا (#شیطان_بزرگ) هم علیرغم پشتیبانیهای همهجانبه از صدام، وقتی که باور کرد، طرف پیروز میدان، ایران است، بجای «قهر و ماتم»، آمد سراغ نقشه جدیدش که ارتباط با ایران و عادیسازی روابط با #آقای_منطقه بود، تردیدی نیست ولیکن مسئله اینست که این قضایا را نباید به همین لایه، محدود کرد و از ابعاد دیگر آن اغماض نمود.
بنابراین نمیتوان باور کرد؛ به صرف اینکه آمریکا اقدام به چاپی کتابی کرد، لازم شد ما هم کتابی چاپ بکنیم! هاشمی ساده نبود.
در یادداشتهای قبلی اشاره شد که #هاشمی_رفسنجانی در تشکیل «حزب اعتدال و توسعه»، سنگ تمام گذاشت! ولیکن این معما را هم کلید زد که چرا هاشمی علیرغم داشتن حزبی بنام #کارگزاران_سازندگی، مبادرت به تشکیل حزب جدیدی نمود که آن حزب توانست آقایان #خاتمی، روحانی و #پزشکیان را به ریاست جمهوری برساند (ولو اینکه در قضیه ریاست جمهوری #میرنورد و باز رسانی مجدد هاشمی به ریاست)، ناکام شد؟!
در این گردونه، این سؤال بیشتر برجسته میشود که در همکاری هاشمی برای تشکیل #حزب_روحانی، آیا هاشمی به هر دلیلی مستقلاً مصمم به این کار شد یا اینکه از جایی دستور گرفت؟!
#شم_سیاسی بنده میگوید که به او دستور داده شده بود که طبق برنامه پیش برود! کدام سناریو؟ برنامهای که کابالاها طراحی کردهاند. زیرا #سازندگی اگرچه مفهومی از #آبادگری و #عمران (و #استعمار) و حتی توسعه را دارد ولیکن به اندازه #توسعه، مبهم نیست! مفهوم و مصداق سازندگی را همه راحتتر میفهمند اما مسئله توسعه میتواند بسی مبهم و بالتبع قابل تفسیر و تأویل باشد. و شاید به همین علت بود که #حضرت_آقا توصیه فرمودند در #ادبیات_حکمرانی بجای توسعه از کلمه #پیشرفت، استفاده شود. زیرا پیشرفت، گویاتر و شفافتر و مصداقیتر و رساتر و مفهومتر از توسعه و حتی از سازندگی است. اما با اصرار...
...ادامه دارد.
✍حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۳/۱۴