eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
181 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
39 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
. شریک در خونِ ۷۰ مدافع مظلوم امنیت 🔹"شرکت ارتباطات سیار ایران" که با نام تجاری شناخته می‌شود، زیرمجموعه شرکت دولتی مخابرات ایران است. ♦️اما روابط عمومی آن به بهانه تبلیغات، از رسانه های های غربگرای معاندی حمایت می کند که سال گذشته هیزم در آتش اغتشاشات ریختند و سالنامه خود را به حمایت از آشوبگران اختصاص دادند. 🔹حمایت مالی از رسانه های خط نفوذ و تحریف، حمایت از جریان مفسدی است که عملکرد سال گذشته اش، به شهادت مظلومانه ۷۰ نفر از مدافعان امنیت انجامید. این، عین جنایت است. ♦️جالب این که بخش مهمی از این تبلیغات، کمترین ربطی به وظایف و ماموریت های همراه اول ندارد، و صرفا پوششی برای برداشت و پرداخت های هنگفت از بیت المال است است. 🔹امروز یکی از مدیران روابط عمومی همراه اول تماس گرفت و گفت ما شرکت تجاری هستیم و کاری به جناح ها نداریم(!) براندازی، رفتار جناحی است؟! ♦️با این وضعیت، هیچ نیازی نیست رسانه های معاند از طرف بیگانگان تامین مالی شوند؛ همین موسسات داخل نظام هستند که آنها را فربه کنند. به نام جمهوری اسلامی، به کام معاندان و معارضان! @IMANI_mohammad ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور طبق و ساختار ؛ تعیین بایدها و نبایدهای اجرائی کشور بر عهده در و نظام و نحوه تحقق و اجرای مصوبات آن بر عهده بوده و موظف به ، و است تا اگر بویژه و حتی خود مرتکب یا و یا شدند، از شوند از جمله رئیس جمهور که می‌تواند با اعلام توسط مجلس، از ، اخراج گردد. ولیکن سال‌ها و دوره‌هاست که بر خلاف این و در خلاء ترک فعل قانون اساسی، به افتاده است! زیاده‌خواهی‌های کلیه رؤسای پیشین جمهوری، متأسفانه تبدیل به رویه‌ای گشته است که اگر تعدیل و بلکه متوقف نشود، فاتحه جمهوری اسلامی ایران، خوانده است! 👌 این غلط از زمانی شد که مبتکر گفتمانی بنام شد! و حال آنکه سازندگی یکی از ضرورت‌های نهضت+نظام اسلامی بود و هست و خواهد بود که سرآغاز نهضتی آن هم برای اقامه بود. تبدیل امور راهبردی نهضت+نظام به گفتمان ریاست جمهوری در ظاهر، امر خوشایندی است ولیکن تیشه به ریشه قانون اساسی است. زیرا به قوه مجریه، جای‌گاهی تقنینی می‌بخشد! که نوعی دور زدن ساختار تفکیکی نظام است. 👌 این در هم دنبال شد با این تفاوت که عنوان گفتمان به (و البته آزادی افسارگسیخته!) تغییر یافت! تأکید خاتمی بر خود تا آن‌جا پیش رفت که در کسب مجلس برای وزرای ضعیف و بلکه نامتجانس با نهضت+نظام، به این استدلال غلط روی آورد که ملت بخاطر گفتمان خاص او وی را بر کرسی نشانده‌اند و مجلس هم باید تسلیم شود و بلکه دنباله‌رو گفتمان او گردد! مجلس هم که متأسفانه فاقد اندیشمندانی و جوهره‌ای از «در رأس امور بودن» بود، کوتاه آمد و به برای ، رأی اعتماد داد (که البته کمترین رأی اعتماد بود ولیکن نشانه تسلیم شدن مجلس به بدعت غلطی بود که هاشمی پایه‌گذاری کرد!) 👌 این در هم تکرار شد با این تفاوت که وی یکی دیگر از اهداف و اصول مسلم «نهضت+نظام اسلامی» یعنی را جایگزین شعار نمود و بدینگونه به سنت غلط تاراج سلیقه‌ای اهداف و آرمان‌های گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، تداوم بخشید! در حالی که آزادی و عدالت (توأم با معنویت و ) از گفتمان‌های بنیادی و بوده است و در نهضت+نظام هم از جای‌گاه رفیعی برخوردار بود و امام خامنه‌ای هم در دیدار دولت مشانژاد (در اولین بعد از روی کار آمدن مشانژاد) به بیان تناسبات عدالت، آزادی و معنویت پرداختند. 👌 تنها دولتی بود که بجای مصادره نهضت+نظام اسلامی به نفع گفتمان منتخب ، روی روش‌های اجرایی قوانین، تأکید کرد و شعار سر داد که به مفهوم اتخاذ تدبیر امیدوارانه برای اجرای بود. اگرچه وی هم از همان اول دچار زنگ‌زدگی شد و فقط دنبال سوراخی بنام افتاد که هنوز هم روشن نشده بالاخره کدام قفل را باز کرد؟! و تنها امیدآفرینی دولت وی هم همین بود که بنظر می‌رسید، قوه مجریه بر سر عقل آمده و به جای‌گاه واقعی خود که صرفاً مجری بودن است پی برده و هیچ ضرورتی ندارد، یکی از اهداف نهضت+نظام اسلامی را دست‌مایه توجیه و خود نماید. 👌 هم بنظرم اساساً مجالی پیدا نکرد که وارد این رویه غلط بشود. زیرا آ.رئیسی بدنبال تحقق برنامه حداقل پنج ساله خود برای در بود و هیچ‌گونه تمایلی برای تقبل ریاست قوه مجریه نداشت و وقتی هم که بر او شد و وارد بزرگترین قوه ملی کشور گردید، به چیزی بجز تکمیل شبانه‌روزی و نتاخت و اعتنایی به نکرد. یعنی همان چیزی که قانون و ملت از قوه مجریه انتظار و مطالبه دارند. 👌 حال رسیده‌ایم به (پزشکیان؟!) که از دهان ظریف نمی‌افتد! آنهم بدون اینکه معلوم و شفاف شود که این ، دقیقاً چیست؟ و کدامست؟ و چه تناسبی با نهضت+نظام اسلامی دارد؟! صد رحمت به که لااقل یکی از اهداف و آرمان‌های نهضت+نظام را مصادره می‌کرد ولو با تفسیر اعوجاجی که در عمل رخ می‌داد ولیکن در این دوره، هیچی به هیچی!! و حداقل بر بنده (بعنوان کسی که به این مسائل حساسیت داشته و دارم) هنوز روشن نیست که این گفتمان (در تراز !!!) چیست؟! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۴): یکی از معیارهای من‌درآوردی آقایان هاشمی، خاتمی، مشانژاد (ترکیب مشایی+احمدینژاد) و اینک ظرپز (ترکیب ظریف+پزشکیان) در جای‌گاه ، عَلَم کردن مفهومی بنام بوده است که امری بر خلاف نصوص و روح قانون اساسی است. رؤسای قوه مجریه بجای تمکین به مجری بودن قوانین ملی و مصوبات پیوسته در تکاپوی این بوده‌اند که هم برای خود برپا نمایند که نوعی استنکاف از اجرای مصوبات ملی و بلکه تحت‌الشعاع قرار دادن کلیه حکومت و حاکمیت و «در رأس امور بودن مجلس» در ذیل شعارهای مصادره‌ای و سلیقه‌ای خود بوده است تا بتوانند خر مراد خود را برانند! و متاسفانه نظام ما هم فاقد ساختاری بوده است که مانع آن گردد و دولتمردان قوه مجریه را به ریل قانونی خود برگرداند. در عین‌حال مقام معظم رهبری نیز متقابلاً در این درایت بوده‌اند که آن‌ها را در قالب برنامه‌های کلان و بلندمدت، عملاً به ریل‌های قانونی سوق بدهند. ج) سومین گام حضرت آقا، متناسب با دست شستن از برنامه چشم‌انداز بیست‌ساله، پرداختن به طرح دیگری بود که شخصاً به تبیین آن برای خواص نظام برخاستند و چند جلسه‌ای هم دنبال کردند. و مدیریت آن برنامه را هم به آقای مخبر سپردند ولیکن تا جایی که بنده دنبال می‌کردم خروجی مدونی نداشت! جزئیات این گام را می‌توانید در ذیل مبحث پنجمین خیز نظام در 👈این مقاله👉 ملاحظه بفرمایید. د) چهارمین گام حضرت آقا (= ششمین خیز نظام) برای مهارکشی سرکشی‌های رؤسای قوه مجریه، دکترین بود که فرماندهی آن هم بر عهده قوه مجریه نهاده شد و قرعه فال اولین فرمانده این میدان (در دشمنان با ایران) هم بنام فردی افتاد که شهرتش جـــهـــان‌گـــیـــر بود اما اسحاق‌خان صریحاً گفت: من قادر به گرفتن منشی خودم هم نیستم! و بدینگونه برنامه اقتصاد مقاومتی هم توسط دولت روحانی (که گفتمانی بجز بمفهوم وادادگی در مقابل نداشت) لوث و مضمحل گردید! هـ) پنجمین گام حضرت آقا، برای مهار گفتمان‌های ذوقی رؤسای جمهور متکبر، طرحی موسوم به «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» بود که با ایده پیاده‌سازی آن در طی ۵۰ سال آینده، برافراشته شد. این برنامه وقتی به تنقیح و اقتراح گذاشته شد بنده هم نقدی در ۶ صفحه A4 در قالب سه مقاله بر آن نوشته و نکاتی را متذکر شدم: 👈مقاله اول👉 💠 👈مقاله دوم👉 💠 👈مقاله سوم👉 اما بنظرم حضرت آقا معطل بازخوردهای این طرح نمانده و در گام ششم خود دست به تحریر بیانیه زدند و سزامند است که همین برنامه مبنای کلیه ارکان و اجزاء حاکمیت نهضت+نظام اسلامی، قرار بگیرد (ان‌شاءالله) زیرا که در خود موفق بوده است. و) حضرت آقا برای مهارسازی گفتمان‌های سلیقه‌ای رؤسای جمهور، به برنامه‌های بلندمدت (۵ ساله، ۲۰ ساله، ۴۰ ساله و ۵۰ ساله) اکتفاء نکردند و بلکه در قالب گفتمان‌های یک‌ساله (ولو قابل تمدید) هم آنرا دنبال کردند و لذا عنوان هر سال جدید هجری را در عید نوروز به یک گفتمانی تخصیص دادند که جنبه کلیدی دارند. و بدینگونه هم تا حدودی دولت و بلکه کل حاکمیت را جهت‌دهی فرمودند ولو اینکه بعضاً تکاپوی درخوری از جانب دولت‌ها بدان‌ها معطوف نگشته است! 👌 و اما مقایسه‌ای بین گفتمان‌های رؤسای جمهور پیشین با : گفتمان خود را و دولت خود را اعلام کرد و ویژگی خاص خود را بودن آن‌ها معرفی کرد که تقریباً همگی غیرسیاسی (غیرمبارزاتی) بودند و حتی وقتی اظهار تعجب و سؤال شد، ادعا کرد که خودش آنقدر هست که غیرسیاسی بودن را جبران نماید. یعنی گزینش و چیدمان اعضای دولت خود را متأثر از گفتمان کار و سازندگی جلوه داد تا سایر شرایط مطلوب را دور بزند! و البته این گفتمان، هیچ مخالفی هم پیدا نکرد. زیرا که همه متقاعد شدند که ویرانی‌های جنگ تحمیلی ۸ ساله باید ترمیم شود. صد البته سازندگی، دارای ضرورت اهمیتی و اولویتی بالایی بود ولیکن مصادره این امر حاکمیتی، زیربنای بدعتی شد که باید آنرا یک فرد یا یک جمع خاص بر نامید. گفتمان وی ایجاب کرد که وی آنقدر در جای جای کشور کلنگ بر زمین بزند که به هم مشهور شد. گفتمان خود را آزادی قرار داد. زیرا با توجه به شرایط موجود نمی‌توانست نهضت کلنگ‌زنی هاشمی را تکرار نماید زیرا صرفاً جوابگوی تکمیل طرح‌هایی بود که کلنگ آن پیشاپیش توسط زده شده بود. و از آن‌جا که حرفی برای گفتن داشته باشد، وی رفت سراغ مسائلی که فارغ از جنگ و تفنگ و کلنگ باشد. او را با تأویل به برای .. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۹ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 استعمار⏪ سازندگی⏪توسعه پیچیدگی‌های هاشمی رفسنجانی (بخش اول): یکی از الزامات موضوعیت یافتن محوریت در یک کشوری مثل ایران، قاعدتاً عادی‌سازی روابط خارجی با همه کشورها از جمله آمریکا و حتی است. و حال آنکه «عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا به منظور نیل به توسعه همه‌جانبه»، پوشش و نیرنگی برای پیشبرد کابالاها و ماسون‌ها در ایران است که خلاصه آن اینست؛ «در ایران بگونه‌ای باید و صورت بگیرد که مردمان آن هیچ‌گونه ناترازی با سیاست‌های جهانی نداشته باشند»! وقتی حرف از عادی‌سازی می‌شود، ذهن‌ها بسوی ماجرای هم توجه پیدا می‌کند و بد نیست در اینجا از منظر خاصی که بنده دارم، آن ماجرا مجدداً بازنگری شود: نمی‌خواهم بروم سراغ اول ماجرا و نقشی که و اعوان و انصار او در آن ماجرا داشتند. بلکه مایلم از آخر ماجرا نگاهم را پیگیری بکنم که؛ طی حکمی به او را در جایگاه به مقام «مشاور در امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب کرد تا کل قضیه رابطه و را در قالب بررسی و گزارش ماجرای مک‌فارلین، بصورت کتاب منتشر نماید ولیکن با عدم همکاری (در جایگاه رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نظام)، این کار ابتر می‌ماند! گویا روابط آمریکا و ایران از طریق انتشار چنان کتابی، مورد اختلاف روحانی و هاشمی بوده است. یعنی هاشمی گمان داشته که این کتاب کمک می‌کند و روحانی بر این باور بوده که گره‌ها را کورتر می‌سازد! قدیری ابیانه معتقد است: «در آن ایام همه شرایط نشانگر و شکست قطعی بود و هدف دیگر امریکا نزدیکی به جنگ بود، به هر حال بعد از افشای این ماجرا در قالب کمیته بررسی و ارزیابی تعدادی از رجال سیاسی امریکا تحت لوای با بررسی این ماجرا آن را به صورت کتاب و گزارش منتشر کردند، یکی از اهداف بزرگ گزارش «تاور» سرپوش گذاشتن بر این بود. بنابراین تصمیم گرفته شد تا این ماجرای بزرگ تاریخی و دیپلماتیک از دیدگاه ایران نیز منتشر شود.» ولیکن بنده این ساده‌انگاری جناب قدیری را باور ندارم. زیرا ماجرای مک‌فارلین را چند لایه می‌دانم که نگاه ایشان ظاهراً به یکی از آن لایه‌هاست! البته با توجه به عدم همکاری مرکز تحقیقاتی تحت سلطه روحانی با وی، شاید نشاید ایشان را متهم به ساده‌انگاری کرد. ولیکن علیرغم استعفای ایشان از مشاورت هاشمی و عدم تقبل هاشمی و باقی ماندن او در آن جایگاه، جای چندان خوش‌بینی نیست و همین که القاء شود آن ماجرا در سطح همین لایه بوده که ابیانه می‌گوید، محصول کمی برای مشتاقان عادی‌سازی روابط نیست! بلی! در این مسئله که وقتی در اجرای یکی از نقشه‌های خود شکست می‌خورد، و انزوا پیشه نمی‌کند و بلکه بلافاصله به سراغ خود می‌رود، هیچ شکی نیست. فلذا آمریکا () هم علیرغم پشتیبانی‌های همه‌جانبه از صدام، وقتی که باور کرد، طرف پیروز میدان، ایران است، بجای «قهر و ماتم»، آمد سراغ نقشه جدیدش که ارتباط با ایران و عادی‌سازی روابط با بود، تردیدی نیست ولیکن مسئله اینست که این قضایا را نباید به همین لایه، محدود کرد و از ابعاد دیگر آن اغماض نمود. بنابراین نمی‌توان باور کرد؛ به صرف اینکه آمریکا اقدام به چاپی کتابی کرد، لازم شد ما هم کتابی چاپ بکنیم! هاشمی ساده نبود. در یادداشت‌های قبلی اشاره شد که در تشکیل «حزب اعتدال و توسعه»، سنگ تمام گذاشت! ولیکن این معما را هم کلید زد که چرا هاشمی علیرغم داشتن حزبی بنام ، مبادرت به تشکیل حزب جدیدی نمود که آن حزب توانست آقایان ، روحانی و را به ریاست جمهوری برساند (ولو اینکه در قضیه ریاست جمهوری و باز رسانی مجدد هاشمی به ریاست)، ناکام شد؟! در این گردونه، این سؤال بیشتر برجسته می‌شود که در همکاری هاشمی برای تشکیل ، آیا هاشمی به هر دلیلی مستقلاً مصمم به این کار شد یا اینکه از جایی دستور گرفت؟! بنده می‌گوید که به او دستور داده شده بود که طبق برنامه پیش برود! کدام سناریو؟ برنامه‌ای که کابالاها طراحی کرده‌اند. زیرا اگرچه مفهومی از و ) و حتی توسعه را دارد ولیکن به اندازه ، مبهم نیست! مفهوم و مصداق سازندگی را همه راحت‌تر می‌فهمند اما مسئله توسعه می‌تواند بسی مبهم و بالتبع قابل تفسیر و تأویل باشد. و شاید به همین علت بود که توصیه فرمودند در بجای توسعه از کلمه ، استفاده شود. زیرا پیشرفت، گویاتر و شفاف‌تر و مصداقی‌تر و رساتر و مفهوم‌تر از توسعه و حتی از سازندگی است. اما با اصرار... ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۱۴