✅ ۵۷ پیام انقلابی
جهت گرامیداشت #انقلاب_۵۷
برای #ایرانیان (فراز ۱۲)
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷
#امام خامنهای:
ثانیا) #موتور_پیشران کشور در عرصه #علم و #فناوری و ایجاد #زیرساختهای_حیاتی و #اقتصادی و #عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالندهی آن روز به روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت #دانش_بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزههای #عمران و #حمل_و_نقل و #صنعت و #نیرو و #معدن و #سلامت و #کشاورزی و #آب و غیره، میلیونها تحصیلکردهی #دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، دهها طرح بزرگ از قبیل چرخهی #سوخت_هستهای، #سلولهای_بنیادی، #فناوری_نانو، #زیست_فناوری و غیره با #رتبههای_نخستین در کل جهان ...
... و دهها نمونهی دیگر از #پیشرفت، محصول آن #روحیه و آن #حضور و آن #احساس_جمعی است که #انقلاب برای کشور به ارمغان آورد.
ایرانِ پیش از انقلاب، در تولید علم و فناوری صفر بود، در صنعت به جز #مونتاژ و در علم بهجز #ترجمه هنری نداشت.
(بیانیه گام دوم انقلاب۱۳۹۷)
🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#حم
بررسی «مسائل روز #ملت_ایران و #امت_اسلام» و «کرسی آزاداندیشی» در گروههای:
«چلچراغ معارف و احکام» در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
«چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا:
https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
مهارت شیطان غربی
در شستشوی مغزی!
روشنفکری صادراتی غرب، از وقتی نضج گرفت که نظام آموزشی ما، تحت یوغ #انگلستان و سپس #آمریکا رفت و جامعه ما را به سرطانی گرفتار کرد که هرگز از آن نجات نیافت!
فاجعه از زمانی تشدید گردید که فراگیری ایرانیها از غربیها از محدوده #پزشکی و #عمران، فراتر رفت و سلطه بر سایر محدودهها را هم در نوردید. تا آنجا #غرب_زدگی مبدل شد به بدترین مصیبت عظمی و بیماری لاعلاجی که بعید است شخصی یا جریانی بتواند حریف آن بشود!
تفالههای مستقیم و غیرمستقیم #فرهنگ_شوم غربی (حتی مذهبیها!) چنان وابسته به غرب شدند که میتوان اسم آنرا گذاشت 👈دلدادگی و سرسپردگی👉 از فرق سر تا نوک پا به غرب همچون عشق نوزاد به مام!
فراگیری دانش و فناوری غرب برای ایرانیان، بسیار گران، تمام شد. زیرا به نسبت انباشتگی مغزی از علوم ظاهری، #تهی_مغزی عجیبی هم (در قالب قشری بسیار پر ادعا اما خرفت، کودن، فرافکن با مغزهای پوسیدهای که قادر به #اندیشه_صحیح نبودند و نیستند) به بار آورد!
ضربالمثل «چو دزدی با چراغ آید، گزیدهتر بَرَد کالا»، در این عرصه، تحقق عینی یافت و علوم ترجمهای غرب، عاشقان خود را در اعماق #ظلمات و تاریکیها غرق کرد و این قشر #تار_فکر (مشهور به #روشنفکر!) شدند بلای جان #فرهنگ و #هویت_ایرانی و حتی بعد از #انقلاب هم، به انواع «شرارتهای فجیع» خود بلکه بدتر ادامه داد تا جایی که #التماس_رهبر انقلاب هم، هیچ افاقهای نکرد!
این #حماقت_بدخیم در #گام_دوم انقلاب هم کماکان #قداره_بند است!
این کلیپهای مرتبط بهم را ببینید🙏
✍مقالات حم | حیفه نبینی | محل نظرات
۱۴۰۳/۱۱/۲۱
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
استعمار⏪ سازندگی⏪توسعه
پیچیدگیهای هاشمی رفسنجانی
(بخش اول):
یکی از الزامات موضوعیت یافتن محوریت #توسعه در یک کشوری مثل ایران، قاعدتاً عادیسازی روابط خارجی با همه کشورها از جمله آمریکا و حتی #اسراعیل است.
و حال آنکه «عادیسازی روابط ایران و آمریکا به منظور نیل به توسعه همهجانبه»، پوشش و نیرنگی برای پیشبرد #طرح_ماشیح کابالاها و ماسونها در ایران است که خلاصه آن اینست؛ «در ایران بگونهای باید #مذهب_ستیزی و #حیا_زدایی صورت بگیرد که مردمان آن هیچگونه ناترازی با سیاستهای جهانی #صهیونیزم_شیطانی نداشته باشند»!
وقتی حرف از عادیسازی میشود، ذهنها بسوی ماجرای #مک_فارلین هم توجه پیدا میکند و بد نیست در اینجا از منظر خاصی که بنده دارم، آن ماجرا مجدداً بازنگری شود:
نمیخواهم بروم سراغ اول ماجرا و نقشی که #منتظری و اعوان و انصار او در آن ماجرا داشتند. بلکه مایلم از آخر ماجرا نگاهم را پیگیری بکنم که؛
#هاشمی طی حکمی به #قدیری_ابیانه او را در جایگاه #ریاست_مجمع به مقام «مشاور در امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب کرد تا کل قضیه رابطه #ایران و #آمریکا را در قالب بررسی و گزارش ماجرای مکفارلین، بصورت کتاب منتشر نماید ولیکن با عدم همکاری #روحانی (در جایگاه رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نظام)، این کار ابتر میماند!
گویا #عادی_سازی روابط آمریکا و ایران از طریق انتشار چنان کتابی، مورد اختلاف روحانی و هاشمی بوده است. یعنی هاشمی گمان داشته که این کتاب کمک میکند و روحانی بر این باور بوده که گرهها را کورتر میسازد!
قدیری ابیانه معتقد است: «در آن ایام همه شرایط نشانگر #پیروزی_ایران و شکست قطعی #صدام بود و هدف دیگر امریکا نزدیکی به #طرف_پیروز جنگ بود، به هر حال بعد از افشای این ماجرا در قالب کمیته بررسی و ارزیابی تعدادی از رجال سیاسی امریکا تحت لوای #مجلس_سنا با بررسی این ماجرا آن را به صورت کتاب و گزارش منتشر کردند، یکی از اهداف بزرگ گزارش «تاور» سرپوش گذاشتن بر این #شکست_بزرگ بود. بنابراین تصمیم گرفته شد تا این ماجرای بزرگ تاریخی و دیپلماتیک از دیدگاه ایران نیز منتشر شود.»
ولیکن بنده این سادهانگاری جناب قدیری را باور ندارم. زیرا ماجرای مکفارلین را چند لایه میدانم که نگاه ایشان ظاهراً به یکی از آن لایههاست! البته با توجه به عدم همکاری مرکز تحقیقاتی تحت سلطه روحانی با وی، شاید نشاید ایشان را متهم به سادهانگاری کرد. ولیکن علیرغم استعفای ایشان از مشاورت هاشمی و عدم تقبل هاشمی و باقی ماندن او در آن جایگاه، جای چندان خوشبینی نیست و همین که القاء شود آن ماجرا در سطح همین لایه بوده که ابیانه میگوید، محصول کمی برای مشتاقان عادیسازی روابط نیست!
بلی! در این مسئله که #شیطان وقتی در اجرای یکی از نقشههای خود شکست میخورد، #قهر و انزوا پیشه نمیکند و بلکه بلافاصله به سراغ #نقشه_بعدی خود میرود، هیچ شکی نیست. فلذا آمریکا (#شیطان_بزرگ) هم علیرغم پشتیبانیهای همهجانبه از صدام، وقتی که باور کرد، طرف پیروز میدان، ایران است، بجای «قهر و ماتم»، آمد سراغ نقشه جدیدش که ارتباط با ایران و عادیسازی روابط با #آقای_منطقه بود، تردیدی نیست ولیکن مسئله اینست که این قضایا را نباید به همین لایه، محدود کرد و از ابعاد دیگر آن اغماض نمود.
بنابراین نمیتوان باور کرد؛ به صرف اینکه آمریکا اقدام به چاپی کتابی کرد، لازم شد ما هم کتابی چاپ بکنیم! هاشمی ساده نبود.
در یادداشتهای قبلی اشاره شد که #هاشمی_رفسنجانی در تشکیل «حزب اعتدال و توسعه»، سنگ تمام گذاشت! ولیکن این معما را هم کلید زد که چرا هاشمی علیرغم داشتن حزبی بنام #کارگزاران_سازندگی، مبادرت به تشکیل حزب جدیدی نمود که آن حزب توانست آقایان #خاتمی، روحانی و #پزشکیان را به ریاست جمهوری برساند (ولو اینکه در قضیه ریاست جمهوری #میرنورد و باز رسانی مجدد هاشمی به ریاست)، ناکام شد؟!
در این گردونه، این سؤال بیشتر برجسته میشود که در همکاری هاشمی برای تشکیل #حزب_روحانی، آیا هاشمی به هر دلیلی مستقلاً مصمم به این کار شد یا اینکه از جایی دستور گرفت؟!
#شم_سیاسی بنده میگوید که به او دستور داده شده بود که طبق برنامه پیش برود! کدام سناریو؟ برنامهای که کابالاها طراحی کردهاند. زیرا #سازندگی اگرچه مفهومی از #آبادگری و #عمران (و #استعمار) و حتی توسعه را دارد ولیکن به اندازه #توسعه، مبهم نیست! مفهوم و مصداق سازندگی را همه راحتتر میفهمند اما مسئله توسعه میتواند بسی مبهم و بالتبع قابل تفسیر و تأویل باشد. و شاید به همین علت بود که #حضرت_آقا توصیه فرمودند در #ادبیات_حکمرانی بجای توسعه از کلمه #پیشرفت، استفاده شود. زیرا پیشرفت، گویاتر و شفافتر و مصداقیتر و رساتر و مفهومتر از توسعه و حتی از سازندگی است. اما با اصرار...
...ادامه دارد.
✍حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۳/۱۴