eitaa logo
چشمه جاری
522 دنبال‌کننده
722 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 من براى ديدار و رؤيت هلال رمضان و يا ذيحجة آن قدر كوشش و تلاش ندارم كه براى هلال محرم. 🖤 شايد اين اشتياق ريشه در شنيده ‏هايى داشته باشد كه از زمان كودكى و روزهاى دور در دل من نشسته كه، امام صادق عليه السلام با ديدار هلال محرم غمگين و گرفته مى‏ شدند. 🖤 و هرچه به روز عاشورا نزديك‏تر مى‏ شدند اين حالت «شُعْثٌ غُبْر» زيادتر مى ‏شد تا آنجا كه مى‏ فرمودند:«بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفَ الْغَرِيبَ...». 📚 وارثان عاشورا، ص ۱۵ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 آنان که با امام حسین علیه السلام نرفتند، تا امروز به خدا قسم نماندند. 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🖤 آن بزرگ چه خوب فرموده بود به رؤسای هیئت حسینی که سر خوشامدگویی عزاداران و کجا ایستادن و کجانشستن، به جان هم افتاده بودند، گفته بود: آنها که حسین را کشتند و رگ های پاک او را بریدند، کسانی بودند که از یک چایی تلخ نگذشتند و از یک هل پوچ نگذشتند تمرین نکردند و از گندم ری هم نتوانستند بگذرند، دست خود را در خون حسین گذاشتند و چشمه ی نور را به خون کشاندند. 📚 قیام، ص ۱۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
♦️ در طول تاريخ خيلى ‏ها از امام حسين علیه السلام ياد كردند و خون هم دادند. ♦️ بعد از عاشورا چهار هزار خون از توابين بر روى زمين ريخت. ولى اين خون‏ها چه كرد؟ ♦️ قطره‏ هاى بنزين اگر در جايگاه خودش بنشيند حركت ايجاد مى‏ كند، اما خروارها بنزين آزاد، جز حرارت اثرى ندارد. ♦️ اين مهم است كه عمل را با زمان و مكان خودش بسنجيم و شتاب كنيم. ♦️ فقط به عمل و اقدام قانع نباشيم كه: «سارِعُوا الى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُم‏»، «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات‏‏». بايد شتاب داشت و مسابقه داد و كار را در زمان و مكان مناسبش ارائه داد. 📚 انسان در دو فصل، ص ۷۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 گاهى بين تو و هدف‏هاى تو فاصله است و تو در فكر هستى كه زمينه ‏اى فراهم كنى و نيرو و نفرات و شرايط مطلوب را، به دست بياورى، در اين فاصله اگر دشمن بر تو شوريد و به تو فرصت نداد چه خواهى كرد؟ 🔷 مبارزه شكل‏هاى گوناگونى دارد و هر شكل زمينه ‏ها و شرايطى دارد. اگر زمينه ‏هاى يك نوع مبارزه فراهم نبود بايد به شكل‏هاى ديگر روى آورد و آرام ننشست. 🔷 امام حسين علیه السلام اگر بتواند بماند و نيروهاى مناسب را فراهم نمايد، اين بهتر است، اما اگر دشمن فرصت نداد، حسين نمى‏ تواند بنشيند، تا او را محاصره كنند و خفه كشى راه بيندازند، كه بايد تا مى ‏تواند اقدام كند، آن هم اقدامى آن گونه‏ كه مخفى نماند و كار با تمام شدنش آغاز بشود. 🔷 اين است كه آرام نمى‏ گيرد از مدينه تا مكه از مكه تا كوفه و تا نينوا، آن هم با تمامى بستگان و خويشانش، با بچه ‏ها و خانواده‏اش، او درگيرى را به گونه ‏اى پيش مى‏ برد كه با تمام شدن آن، ادامه بيابد، در حالى كه در تمام مراحل حتّى پس از شهادت ياران و فرزندانش، پيشنهاد بازگشت به يكى از سرحدات و يا مدينه ‏ى رسول الله را دارد و اگر بپذيرند مى‏پذيرد و كارهايش را دنبال مى ‏نمايد. 🔷 پس آنجا كه تا هدف فاصله دارى، باز هم حق تسليم و خود باختگى ندارى كه بايد بهترين فرض ممكن و بهترين انتخاب را، در نظر بگيرى، انتخابى كه آبستن اهداف تو و حامل مقاصد تو باشد و به آنچه تو در نظر دارى راهگشا گردد. 📚 قیام، ص ۷۱ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 حسين علیه السلام آمد تا كشته شود، تا شفيع ما باشد، تا آبروى ما باشد. حسين آمد تا با خون خود، نهال دين را آبيارى كند. قتل او، شهادت او به نفع اسلام بود. 🔷 اين دو تحليل، به اين گونه، همان رضايت به قتل حسين علیه السلام است و خشنودى از شهادت اوست؛ كه در زيارت او مى‏ خوانيم: «لَعَنَ اللَّهُ امَّةً قَتَلَتْكَ». «لَعَنَ اللَّهُ امَّةً ظَلَمَتْكَ». «وَ لَعَنَ اللَّهُ امَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ». اين دو توضيح به اين گونه، با اين جمله‏ هاى زيارت عاشورا ناسازگار است. 🔷 آرى! اين شهادت، انتخاب حسين است و اين شفاعت نتيجه ‏ى كار عظيم او. شهادت انتخاب است، نه هدف. و شفاعت نتيجه است، نه مقصد. تمام مطلب در همين نكته نهفته است كه انتخاب با هدف تفاوت دارد. 🔷 گاهى انسان كارى را انتخاب مى‏ كند و هدفش چيز ديگر است. اميركبير، هنگامى كه در فين كاشان به مرگ مجبور مى‏ شود، آن نوع مرگ «رگ زدن» را انتخاب مى‏ كند. اين گونه مردن، انتخاب اوست، در حالى كه هدفش نيست. هدفش زندگى است و آرزويش در دارالفنون... 🔷 همين طور اثر با هدف تفاوت دارد. كسى كه در راه اطاعت گام بر مى ‏دارد، به كرامت‏ها و قدرت‏هايى مى‏ رسد، در حالى كه خودش آن را نمى‏ خواهد و در حالى كه هدفش جز قرب حق نبوده است. 🔷 من هنگامى كه چراغ را روشن مى‏ كنم تا راه را بيابم، ناچار در كنار روشنايى حرارت هم به دست مى ‏آيد، در حالى كه هدف، يافتن راه است، نه گرماى چراغ. 🔷 شفاعت همراه اين انتخاب بزرگ هست و شهادت بهترين انتخاب است، در حالى كه رضايت به مرگ و به شهادت او هم در كار نيست. فقدان او بزرگ‏ترين مصيبت است، كه شفق را غمگين كرد و سنگ‏ها را به خون نشاند. 📚 عاشورا، ص۵۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 داستان اسارت‏هاى ما كه ما را به ‏كار خويش مى‏ خواند و از كار ولىّ جدا مى ‏سازد، داستانى ‏است كه همين امروز هم به محاصره و محصور شدن اولياء مى‏ پيوندد و به شهادت و اسارت اهل ولايت مى ‏انجامد.اين اسارت‏ها رابايد شناخت. 🔷 وقتى‏ كه من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و يا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در كنار اين شغل‏ها به تربيت مردم و تلقى جديد توده ‏ها فكر نكنم و در كنار شغل‏ها به تربيت مهره ‏هاى كارساز و به جايگزينى آن‏ها فكر نكنم. 🔷 فقط و فقط خودم را بخواهم و پفك، شيرينى و لباس رنگارنگ و هوس‏هاى بچه‏ هايم را، خوب معلوم است كه ولىّ محصور مى ‏شود و تنها مى‏ ماند و معلوم است كه وتر موتور مى‏ گردد. 🔷 مشكل در همين اسارت‏هاست‏ كه ما را از امام حسين عليه السلام جدا مى‏ كند. معيّت حسين عليه السلام و همراهى او در دنيا و آخرت، رزق معرفت و رزق برائت مى‏ خواهد. 🔷«فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِيَائِكُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ أَنْ يَجْعَلَنِی مَعَكُمْ فِی الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة»ِ. 🔷 بدون اين معرفت و برائت، امكان معيّت نيست و ما از كسانى هستيم كه هنوز فرياد العطش بچه ‏هامان را نشنيده، از تكاليف جدا مى‏ شويم و به ژاپن و اروپا و امريكا روى‏ مى ‏آوريم تا لباس و خوراك زن و بچه را فراهم كنيم. 📚 وارثان عاشورا، ص ۲۷۱ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 چه چیزی ما را از امام حسین علیه السلام جدا می کند. 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 امام على علیه السلام در خطبه‏ ى 16 نهج ‏البلاغه‏ به «خصلت‏هاى عمل» اشاره مى ‏نمايد و گذشته از «عمل»، «سعى» و گذشته از «سعى»، «سرعت»، را مطرح مى ‏كند. «سَاعٍ سَرِيعٌ نَجَا»؛ «كوشنده ‏ى شتابنده»، نجات يافته است. 🔶 عمل بايد با توان تو سنجيده شود. سعى. عملى كه با توانايى تو هماهنگ است؛ يعنى سعى تو، بايد با زمان مناسب و جايگاه مناسب سنجيده شود. 🔶 اين درست است كه توّابين خون‏هاى خود را در راه امام حسين علیه السلام دادند، اما اگر اين خون‏ها، در روز تاسوعا، به امام حسين علیه السلام مى ‏رسيد، شايد عاشورايى پيش نمى ‏آمد. 🔶 ابن زياد چندين روز امام حسين علیه السلام را محاصره كرده بود، مى‏ ترسيد كه از عراق و اطراف يارانى برسند. و يا از همين سپاه موجود كسانى به سوى امام حسين علیه السلام باز گردند، اين وحشت آن‏ها را نگاه داشته بود. 🔶 اگر توّابين پيش از تاسوعا به امام حسين علیه السلام پيوند مى‏ خوردند و در آن زمان به امام حسين علیه السلام روى مى ‏آوردند، كار به آنجا نمى‏ كشيد. و ترس آن‏ها، از آن هجوم جلوگير مى ‏شد. 📚 انتظار، ص ۱۹۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 شايد خيال كنى كه امام حسن و امام حسين علیهما السلام دو سياست داشتند و يا از بى‏ سياستى و سياست برخوردار بودند يكى دنيا طلب، زن دوست و راحت طلب بود و حلم و بخشش را داشت و ديگرى سركش و عاصى و بى‏ باك بود و شجاعت و حماسه را به همراه مى‏ كشيد. 🔷 شايد خيال كنى «همانطور كه تبليغات اموى و دسيسه‏ هاى معاويه از امام على و امام حسن تصوير مى‏ كشد» كه اگر امام حسين در هنگام خلافت مجتبى بود وضع به گونه ‏اى ديگر مى‏ شد و با معاويه درگير مى‏ شدند و خط صلح و سازش شكل نمى ‏گرفت. 🔷 و آتش حماسه و شور حسينى، حركت علوى را جان مى‏ داد و كار به ذلت نمى‏ كشيد. شايد در ميان امواج تبليغات به اين طرف‏ها روى بياورى همان طور كه محققين زيادى، گرفتار شدند و بى ‏لياقتى امام مجتبى را با هزار زبان و كنايه و تصريح، گوشزد نمودند. 🔷 ولى حق اين است كه امام حسين بعد از امام حسن دوازده سال با معاويه هم دوره بود و امامت را به عهده داشت ولى تا معاويه مزاحم نشد امام حسين كارى نكرد. 🔷 پس از معاويه باز اين يزيد بود كه شروع كرد و امام حسين را از مدينه مجبور به خروج كرد و در مكه برنامه قتلش را داشت. حق اين است كه امام حسن و امام حسين هر دو يك هدف حكومتى و يك نوع حكومت را داشتند و مادام كه در شرايط مشابه قرار مى‏ گرفتند يك نوع برخورد داشتند. 🔷 اما آنجا كه شرايط دگرگون مى‏ شد و هجوم دشمن آغاز مى ‏شد، هيچكدام از اهدافشان دست نمى‏ كشيدند، همانطور كه با دست بريده نمى‏ جنگيدند، تا مى‏ توانستند كنار مى‏ كشيدند و اگر محاصره مى‏ شدند استقامت مى ‏نمودند و در آخر كار هم مرگ سرخ را مثل عسل گوارا مى‏ نوشيدند. 🔷 و اين توجه را هم داشتند كه همراه اسارت كاروانشان، تبليغات دروغ چندين ساله معاويه و يزيد را در هم بشكنند و حتّى شام يزيد را خراب كنند و يزيد را به عزادارى بكشانند و تا آنجا پيش بروند كه در هنگام هجوم يزيد به مدينه كه از همه بيعت بر بندگى و حق فروش آن‏ها مى‏ گرفت از امام سجاد بيعت برادرى بگيرد و حشمت نگه دارد. 📚 تقیّه، ص ۱۹۷ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 داستان نينوا نشان داد آن‏ وقت كه مردم از يزيد بريدند، باز به سراغ‏ على ‏بن ‏الحسين عليه السلام نيامدند و همين نكته نشان مى‏ دهد كه حكومت علوى: 1. نياز به دگرگون ‏شدن تلقى مردم از خويش، 2. نياز به تربيت مهره ‏هاى كارساز 3. نياز به جايگزين ساختن آن‏ها دارد. 🔶 مادام كه اين نيازها تأمين نشده ‏باشد كار با فتك و ترور و كشتن سردمداران درست نمى ‏شود: «أَنَّ الْإِيمَانَ قَيَّدَ الْفَتْك‏». 🔶 آن‏ها كه بر مسلم مى ‏شورند كه چرا ناتوان ماند و ضعيف برخورد كرد و يا بر هانى كه چرا ابن‏ زياد را با نقشه‏ ى شريك و يا گونه ‏ى ديگر به دام نينداخت و از بين نبرد، اين‏ها نمى ‏دانند كه تحمل حكومت علوى حتى پس از واقعه ‏ى كربلا شكل نگرفت و كارها هماهنگ نشد. 🔶 و نمى‏ دانند كه مأموريت مسلم در حدّ ارزيابى بود و حتى حسين عليه السلام بارها به اصحابى كه اذن مى ‏خواستند تا سركرده ‏اى را بزنند اجازه نداد و شروع نكرد. 🔶 كسانى ‏كه مى ‏توانند در پناه رضاخان يا محمدرضاخان با آن ‏همه فشار زندگى كنند، كسانى‏ كه مى ‏توانند همراه صدام و مبارك و حسن و حسين و فهد با اسلام خود جشن بگيرند. 🔶 كسانى‏ كه مى‏ توانند در سوئد يا هلند يا اروپا و آمريكا با آزادى به انسانيّت خويش پاى‏ بند باشند، بايد بدانند كه اين‏ها از آدميّت و اسلام و تشيّع بهره‏ اى نبرده ‏اند. 🔶 كسانى كه خود را باور كرده ‏اند و از حكومت، رشد و تربيت و تعليم، نه‏ سوادآموزى و بهداشت و رفاه، را مى‏ خواهند، چگونه مى‏ توانند در زير اين سقف‏هاى كوتاه سر بلندكنند. 🔶 گرچه با تو بودن را هنوز نياموخته ‏ام، ولى با غير تو بودن را هم نمى ‏توانم. تشيّع و اسلام و انسانيّت ما با اين ناتوانى از تحمل غيرمعصوم و غير اولياى حق آغاز مى ‏شود و درجه مى‏ گيرد. 📚 وارثان عاشورا، ص ۲۶۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 اين واقعيت است كه مرگ ناچار ما را انتخاب مى‏ نمايد و ما را به بازى مى‏ گيرد، پس بگذار مرگى را انتخاب كنيم كه آبستن زندگى باشد. 🔷 «قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لاَ تُمَتَّعُونَ إِلاَّ قَلِيلاً». فرار شما براى شما سودى ندارد اگر مى‏ خواهيد از مرگ و يا شهادت فرار كنيد؛ چون آن‏ها كه با حسين پرواز نكردند تا امروز زنده نمانده ‏اند و زندگى جاويد را بدست نياورده ‏اند. 🔷 «أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ»؛ تا هر كجا برويد مرگ به دنبال شماست و شما را مى‏ گيرد حتى در قصرهاى بلند و محكم. 📚 نظام اخلاقی اسلام، ص ۲۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 سهم و میراث من 🔶 عاشورا روز حسين است و هيچ روزى مثل روز حسين نيست. عاشورا تنها يك‏روز نيست، بلكه تمامى تاريخ است. همان‏طوركه كربلا تنها يك قطعه‏ى خاك نيست. كربلا جغرافياى نامحدودِ اين تاريخ گسترده است. 🔶 با اين زمينه، سؤال اين‏ است‏ كه وارث عاشورا كيست؟ چه چيزى براى چه كسى از عاشورا باقى مانده‏است؟ 🔶 آيا حاصل عاشورا، شتك خون و زخم‏هاى باز و داغ‏هاى درد و خيمه‏هاى مبهوت و اسيران آزاد و پيام‏هاى رساست، و از آن‏ طرف حاصل‏ عاشورا، فتح شكست و غنيمت‏هاى پشيمان و حكومت‏هاى محكوم است؟ 🔶 درست است كه عاشورا لعنت و سلام را آورد و نفرين و سلام را تقسيم كرد، ولى من هر سال حساب مى‏كنم كه چه سهمى گرفته‏ام و چه ميراثى برداشته‏ام؟ آيا از عاشورا ى حسين و از كربلا ى حسين، سهمى داشته‏ام؟ 🔶 وارث، قرابت مى‏خواهد. قرابتى بدون حائل و بدون مانع. فرزندى كه قاتل پدر باشد، ارث نمى‏برد. فرزندى كه كافر باشد از مسلمان ارث نمى‏برد. 🔶 آيا من حسين را نكشته‏ام؟ آيا من از آنچه كه فهميده‏ام، چشم نپوشيده‏ام و كفر نورزيده‏ام؟ 🔶 اگر من به ولايت حسين نرسيدم، اگر ابوّت اولياء را نخواستم، اگر فرزند دنيا و يا بدتر بنده‏ى دنيا شدم و دين در وجود من شكل نگرفت و تنها بر زبانم نشست، آيا با حسين قرابتى دارم؟ آيا از عاشورا ارثى مى‏برم و سهمى مى‏گيرم؟ 📚 وارثان عاشورا، ص ۲۵۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 امامت كارش دگرگون كردن تلقى آدم‏ها از خويش و پرورش مهره‏ هاى مسلط بوده است و اين دو كار بايد با هم ادامه بيابد وگرنه همراه زمينه‏ ى آماده، بدون مهره‏ هاى مسلط، كارى از پيش نمى‏ رود. 🔶 گرچه با مسلط شدن مهره ‏ها و جايگزينى آنها مى‏ توان حكومت كرد و مى‏ توان حكومت را به پيش برد؛ ولى اين حكومتى است كه با حكومت أنبياء نمى ‏خواند، كه آنها مى ‏خواستند آدم‏ها خودشان آماده شوند و گام بردارند. 🔶 نمى‏ توان در برابر توده ‏ها و درنگشان تسليم شد و نمى ‏توان بر آنها تحميل كرد، كه بايد در آنها زمينه را فراهم كرد و با تفهيم و تعليم و زمينه ‏سازى، مهره ‏هاى مسلط را بركار گماشت و حكومت را پيش برد. 🔶 امام صادق آن قدر آدم داشت كه بتواند با كودتايى دستگاه عباسى را بردارد. و امام حسين هم حتى آن قدر افراد داشت كه بتواند با كشتن يزيد به طور ناگهانى بر صحنه مسلط شود؛ ولى مسأله اين بود كه هنوز مردم آمادگى نداشتند و حتى پس از شهادت امام حسين و مرگ يزيد رو به حكومت علوى نياوردند، كه ديگران بر صحنه نشستند. 🔶 اين نشان مى‏ دهد كه آن دو كار بايد فراهم شود. و اين است كه ولايت فقيه كه زمينه ساز امامت است بايد اين دو كار سنگين را بر دوش بگيرد: يكى دگرگون كردن تلقى آدم‏ها از خويش و ديگرى نفوذ دادن مهره ‏هاى مسلط در كار. 🔶 يا بايد از نوع حكومت أنبياء چشم پوشيد و به حكومت‏هايى ديگر روى آورد و يا آن‏كه اين دو كار را با هم انجام داد: هم تلقى توده ‏ها را از خويش عوض كرد تا به رفاه و آزادى قانع نشوند و حتى بالاتر از آزادى و عدالت و عرفان و تكامل را خواستار باشند و هم مهره ‏هاى مسلط را بر سر كار گذاشت و آنها را نفوذ داد. 🔶 ما امروز در ممالك اسلامى شاهديم كه چگونه پفيوزهايى بدون زمينه‏ ى توده‏ اى توانسته ‏اند با زور ولى مسلط در صحنه بمانند؛ چون آنها از مهره‏ هايى منسجم و سازمانى دقيق برخوردارند و مادام كه در اين سازمان رخنه ‏اى نيفتد و نفوذى نشود، كارى از پيش نمى ‏رود. 🔶 همان‏طور كه شاه مادام كه در دستگاهش نفوذ نشده بود، پا برجا بود. آنجا كه گارد و ارتش او متزلزل شدند و در دستگاه منسجم او رخنه افتاد، فرار كرد. 🔶 اين حقيقتى است كه بدون تكيه بر توده‏ ها مى‏ توان حكومت كرد، كه ممالك مرتجع منطقه شاهد آن هستند و با پشتيبانى توده ‏ها مى‏ شود زمين خورد كه حكومت شيلى خود نمونه ‏ى آن است. 📚 تطهیر با جاری قرآن، ج ۲ ص ۲۴۹ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 دخترم! به حقّ حق قسم، كه من شماها را براى خودم، كارهاى خودم، براى بهره‏هاى خودم نخواسته‏ام. 💠 و تمامى انتظار و تمامى دعا و خواسته‏ام، براى وجود گسترده و بارور شما بوده؛ تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‏ها به شما مباهات كند و شما را در آسمان‏ها به بزرگى بخوانند. 💠 تمامى دعا و تمامى آرزوى من، اين است كه تو را فاطمه‏ى رسول و همسر على و مادر زينب، به چشم عنايت بپذيرد. 💠 تمام خواسته‏ى من، اين است كه شما همه، نور چشم اولياء خدا و سرور قلب آن‏ها باشيد؛ نه سنگى در راه خدا و خارى بر دامان رسول و استخوانى در گلوى على و ضربه‏اى بر گونه‏ى فاطمه. 📚 نامه های بلوغ، ۱۳٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ آدمى كه اندازه خودش را شناخته ديگر به خاطر كمترها طوفان نمى‏گيرد و از جا نمى‏كند. ✅ ظرفيت و وسعت روحى ما در رابطه‏ى با آنچه كه بر ما اثر مى‏گذارد مشخص مى‏شود. كه حضرت على عليه السلام مى‏گويد: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى‏ قَدْرِ هِمَّتِهِ»؛ اندازه آدم به اندازه همان چيزى است كه براى او اهميت دارد. ✅ ما تا ديروز براى چيزهايى اشك مى‏ريختيم كه امروز به آنها نگاه نمى‏كنيم، اين يك واقعيت است، مى‏توانى تحليلش كنى. ما امروز عارمان مى‏آيد كه به آن‏ها نگاه كنيم، ارزش وجودى خودمان را بالاتر از آن حرف ها مى‏دانيم. ✅ همين راه را اگر ادامه بدهيم، به ظرفيت و آزادى و زهدى مى‏رسيم كه امام در نهج ‏البلاغه حدش را مشخص نموده و به اين آيه اشاره كرده است «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما اتاكُمْ» ✅ ديگر با آمد و رفت تمامى دنيا، كم و زياد نمى‏شويم و آنچه براى ما اهميت‏ پيدا مى‏كند عمل به تكليف و آوردن وظيفه است، نه تأثّرها و حالتهاى عاطفى و سائقه‏هاى روانى. 📚 انتظار، ص ۸۹ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 «إِلَهِي عَلِمْتُ بِاخْتِلاَفِ الآثَارِ وَ تَنَقُّلاَتِ الأَطْوَارِ أَنَّ مُرَادَكَ مِنِّي أَنْ تَتَعَرَّفَ‏ إِلَيَ‏ فِی كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ حَتَّى لاَ أَجْهَلَكَ فِی شَيْ‏ءٍ». خداى من! من از رفت و آمد آثار تو و از تحوّل و نقل و انتقال جلوه‏هاى تو، دانستم تو مى‏خواهى كه براى من در هر چيزى رخ بنمايى تا تو را در هيچ چيز جاهل نباشم و با تو بيگانه نمانم. 💠 ولى اين آشنايى آسان نيست، آنجا كه تو بت‏هاى من را مى‏شكنى و تعلق‏هاى مرا مى‏زنى اين نكته ديرتر برايم جا مى‏افتد كه تو مى‏خواهى به محدودها و محكوم‏ها، بسته نشوم وروى موج خانه نسازم و بدليل تحول بُت‏ها، بت‏پرست نمانم. 💠 در اول كار خيال مى‏كنم كه تو با من دشمنى كه تو با من لجاجت دارى، ولى از تحوّل مستمر و نقل و انتقال مداوم مى‏يابم كه تو بر من جلوه مى‏كنى و با شكست بت‏ها، تماميت خود را برايم آشكار مى‏سازى، من از شكسته شدن جام محبوبم مى‏توانم غصه و قصه ببافم كه از پدرم بود و از نياكانم رسيده بود. 💠 مى‏توانم بياموزم كه ديدى شكستنى بود و دل بستنى نبود، اين درسى است كه تو با اختلاف و رفت و آمد آثار و با نقل و انتقال اطوار و جلوه‏ها، به من آموختى تا تو را در هر چيزى ببينم. 📚 چهل حديث، ۳۲ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا ری شهری ✅ آیت الله بهجت رحمة الله علیه گفتند: من درباره ختومات از استادم (سیّد العارفین آیت الله سیّد علی قاضی) چیزی نمی پرسیدم، ولی گاه خود، چیزی می گفتند. ✅ از جمله ختم سوره واقعه و نماز روز پنجشنبه که از سیّد بن طاووس تا سیّد مرتضی کشمیری، بر آن مداومت داشتند تا شاگردان آنها. 📚 زمزم عرفان، ص ۳۹۹ 🔴👈 فردا دوشنبه، اولین روز ماه صفر است. ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
✅👈 ختم مجرّب برای افزایش رزق و روزی ✅👈 دستورالعمل ختم سوره واقعه 💠 این ختم، از ختم‌های مأثوره و بسیار مجرّب است که مورد توصیه علما و بزرگان بوده و آیت‌الله بهجت نیز مطابق نظر اساتید معظمشان، بدان تأکید داشته‌اند. 💠 دستورالعمل این ختم، آنچنانکه در روایات وارد شده، بدین‌صورت است: چون اول ماه قمری، دوشنبه باشد؛ شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. 💠 روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم چهارده مرتبه بخواند. همچنین هر روز بعد از اتمام تلاوت سوره‌های آن ‌روز، این دعا را بخواند:«يا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ وَ يَا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْأَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ] اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِی وَ رِزْقُ عِیالی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِی الْأَرْضِ بَعِيدًا فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيبًا فَيَسِّرْهُ وَ إِنْ كانَ يَسِيرًا فَكَثِّرْهُ وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَخَلِّدْهُ وَ إِنْ كانَ مُخَلَّدًا فَطَيِّبْهُ وَ إِنْ كانَ طَيِّبًا فَبارِكْ لِی فِيهِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ إِنْ كانَ عَلی أَيْدِی شِرارِ خَلْقِكَ فَانْزَعْهُ وَ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ وَ لَا تَنْقُلْنِی إِلَيهِ حَيْثُ يَكُون»ُ. 💠 در ادامه مرحوم مجلسی از امام سجاد علیه‌السلام نقل می‌فرماید که در روزهای پنجشنبه میان این چهارده روز، به جای دعای فوق، پس از اتمام سوره‌ها، این دعا را قرائت نماید؛ آن دعا چنین است: «يا واحِدُ يَا ماجِدُ، يَا جَوادُ يَا حَليمُ، يَا حَنّانُ يَا مَنّانُ يَا كَريمُ، أَسْأَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثی وَ تَقْضی بِها دَيْنی وَ تُصْلِحُ بِهَا شَأْنی بِرَحْمَتِكَ يَا سَيِّدی اَللّهُمَّ إِنْ كانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كانَ فِی الأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كانَ بَعيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ قَريبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ قَليلًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَبارِكْ لی فيهِ وَ أَرْسِلْهُ عَلَى أَيْدی خِيَارِ خَلْقِكَ، وَ لَا تُحْوِجْنی إِلَى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ [بِكَيْنُونَتِكَ] وَ وَحْدانِيَّتِكَ اَللّهُمَّ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ وَ لَا تَنْقُلْنی إِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ [يا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا واحِدُ يَا مَجيدُ يَا بَرُّ يَا كَريمُ] يَا رَحيمُ يَا غَنِيُّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ وَ هَنِّئْنا كَرامَتَكَ وَ أَلْبِسْنا عافِيَتَك»َ. ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 عبدالرضا هاشمی ✅ یک روز وقتی در خانه استاد صفایی رحمة الله علیه سرم را روی بالش گذاشتم، به دیوار ها و بند میان آجرهای کرم رنگ نگاه می کردم که نگاهم به سقف افتاد، سقف قدیمی و قشنگی بود. ✅ با خودم فکر کردم: کافیه با یک خرج سبک، رنگ و روی اینجا رو عوض کنی و طوری درش بیاری که هر کی اینجا میاد نه تنها فراری نشه، بلکه لذت هم ببره. ✅ از طرفی هم خودم بنایی بلدم و گچ کاری هم که خرج زیادی نداره، پس تمومه. فقط مونده یه کسب اجازه از حاج آقا که اون هم دلیلی نداره که مخالفت کنه، تازه خوشحال هم میشه که سر و وضع اینجا آبرومند بشه. ✅ صبح وقتی استاد صفایی آمد، عرض کردم: اگه اجازه بفرمایید من می تونم با کمی خرج، به سر و وضع این زیرزمین برسم و از این حالت بیرونش بیارم. ✅ در ضمن اوستا عمله هم که نمی خواد، خودمون هستیم کار می کنیم. نظر شما چیه؟. ✅ ایشان گفتند: اینجا با همین اوضاعش کفاف عمر ما رو می کنه. ما اگه می خوایم برسیم باید کمی به خودمون برسیم و یه دستی به سر و روی دلمون و خودمون بکشیم که خیلی واجب تره، پس برو انرژی خودت رو جایی صرف کن که ارزشش رو داشته باشه. 📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۶٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 ما از خدا، مقتدر بى‏گذشتى را تصور كرده‏ايم و چهره‏ى غالب را در نظر مى‏آوريم و از دستورها و قانون‏ها هم‏ احساس مزاحمت مى‏كنيم و تا بشود، مى‏خواهيم فرار كنيم. 💠 در حالى كه ما بچه‏ى دنيا هستيم و دنيا قانون‏مند است و خدا با محتبش هستى را برپا كرده و با رحمتش آن را در برگرفته است. دنيا قانون‏مند است و نمى‏توان بى‏گدار به آب زد. دنيا همه جايش راه نيست: يك راه مشخص و يك نظام حاكم دارد. 💠 غريزه در حيوانات و علم در انسان، تا اندازه‏اى اين راه را شناخته است. همين محدوديت غريزه و علم، نياز به وحى و نبوت را مطرح كرده است. 💠 چون انسان چه در رابطه با فكر و عقل و غرايز و غضب و شهوتش و چه در رابطه با اشيا و چيزهايى كه مى‏خورد و مى‏پوشد و نگاه مى‏كند و دست مى‏گيرد و چه در رابطه با افراد، از همسر و پدر و مادر و فرزند گرفته، تا آدم‏هاى دور و نزديك و چه در رابطه با ملت‏هاى ديگر، محتاج وحى است و نياز به رسول دارد تا به او بياموزد كه چگونه با خودش كار كند و با فكر و عقل و غرايزش برخورد نمايد و چگونه با اشيا و زمين و آسمان و اطرافش رابطه برقرار سازد و چگونه با آدم‏ها تماس بگيرد و با ملت‏ها سياست بگذارد. 💠 با اين نگاه، وحى يك ضرورت است و هدايت خدا محبتى گسترده است، نه دخالتى مزاحم و نه احتياج به همراه و همخوانى كه او را تلاوت كند و كلمه را تكرار نمايد. 📚 ذهنیت و زاویه دید ص ۲٠٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie