eitaa logo
دردونه (قصه،کارتون،لالایی)
12.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
140 فایل
👦👧ارتباط با ادمین کانال دُردونه 👇👇👇 @adchildrin1 ⛔ڪپی ڪردن مطالب ڪانال بدون ذڪر منبع #حرام است⛔ (فقط دُردونه)👌 کد تائیدیه وزارت ارشاد 1-1-297666-61-2-1 دردونه در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/childrin1
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🌽🍲سوپ ذرت شیرین «محبوبترین غذای کودک» مواد لازم : 1. ذرت شیرین🌽 2. شیر🍶 3. آرد ذرت🌽 4. برگ گشنیز خرد شده🌿 5. پیازچه ی بهاری خرد شده 6. نمک و فلفل (اندازه ی مصرف این چاشنی ها بستگی به ذائقه ی فرزند شما دارد.) 🌽🍲طرز تهیه : ابتدا دانه های را به طور جداگانه در یک قابلمه روی اجاق گاز با شعله ی بالا بپزید، چون دانه های ذرت دیرپز هستند. سپس، ذرت های پخته شده را در مخلوط کن ریخته و نیمی از و را به آن اضافه کرده و مخلوط را خوب له می کنیم. مادر و کودکی ها مخلوطی به صورت یک خمیر صاف و یکنواخت درست کرده و با فشار دست آن را ورز می دهیم. سپس، خمیر را در یک ظرف ریخته و روی حرارت ملایم می گذاریم. با اضافه کردن بقیه شیر و برگ های گشنیز در آن ظرف، اجازه می دهیم مواد روی شعله ی ملایم برای حدود پنج دقیقه بجوشند. از شیر باقی مانده برای حل کردن آرد ذرت استفاده می کنیم. سپس، خمیر آرد ذرت را بقیه ی مواد اضافه کرده و خوب مخلوط می کنیم. با اضافه کردن ادویه جات و سبزی ها می توانیم سوپ کودک خود را طعم دار کنیم. در نهایت، با خرده های پیاز بهاری سوپ را تزیین می نماییم و این غذای کودک را که بسیار مقوی است به فرزند دلبندتان بدهید. 🥗 ∩_∩ („• ֊ •„)🥗 ┏━━━∪∪━━━┓ 🥕 @childrin1 🥕 ┗━━━━━━━━━┛
‍ 💕همه چیز ممکنه💕 «قسمت اول» یکی بود یکی نبود یک روز موش کوچولوی قصه ی ما که اسمش موش موشک بود داشت توی جنگل بزرگ و سبز قصه قدم می زد که یهد فعه دید یه دونه سیب قرمز از درخت کنده شد و افتاد پایین.موش موشک با خودش فکر کرد:” آخ جون سیب! الان میرم اونو بر میدارم و با خودم به خونه می برم بعد هم میشورمش و میخورمش” تا موش موشک سب رو از روی زمین برداشت ناگهان سر و کله ی گربه ی ناقلا پیدا شد و فوری خودش رو به موش موشک رسوند.” بهتره اون سیبو به من بدی” موش موشک گفت :” نه نمیدم ، من اول پیداش کردم” گربه ی ناقلا با لحن تهدید آمیزی گفت :” ببین موش موشک من امروز می خوام میوه بخورم،در غیر این صورت اول تو رو و بعد سیب رو می خورم” موش موشک با خودش فکرکرد:” چه جوری به گربه ی ناقلا اعتماد کنم؟ اون ممکنه سیب روبخوره و بعدش هم منو بخوره”  و اینجوری شد که موش موشک پا گذاشت به فرار و شروع کرد به دویدن.گربه ی ناقلا هم به دنبال موش موشک دوید تا اینکه موش موشک به یک پل رسید. وقتی موش موشک رفت روی پل ، گرگ خاکستری رو دید که داشت از اون سمت پل به طرفش میومد.موش موشک شوکه شده بود بچه ها ، انگار که یخ زده بود.در همون موقع بود که گربه ی ناقلاهم به موش موشک رسید و بهش نزدیک شد.اون همونطور که به طرف موش موشک میومد بهش گفت :” حالاچه جوری میخوای خودتو نجات بدی موش کوچولو؟” در همون موقع گرگ خاکستری گفت:” صبر کن! اگر می خوای موش مال تو، اما سیب رو بذار برای من،من یه مدته که چاق شدم و اضافه وزن دارم ، دکتر بهم گفته برای کم کردن وزنم باید میوه بخورم” گربه ی ناقلا در حالی که خسته شده بود و نفس نفس می زد گفت :” دکتر من هم به خاطراضافه وزنم بهم گفته میوه بخورم،به خاطر همین من از خوردن این موش منصرف شدم، اون منو مجبور کرد که مسافت زیادی رو به دنبالش بدوم و حالا خیلی گرسنه هستم” گرگ خاکستری گفت:” اگر میخوای موش رو برای خودت بردار و سیب رو بذار برای من،تو مسافت زیادی رو دویدی و حتما وزن کم کردی،بنابراین دیگه نیازی به خوردن سیب نداری” گربه ی ناقلا گفت :” اگر اینطوریه که تو میگی پس من سیب رو بر میدارم و این موش رو آزاد می کنم.تو هم دنبالش کن و وزنت رو کم کن” گرگ خاکستری که دیگه کم کم داشت کلافه می شد زیر لب غر غری کرد و گفت :” با من بحث نکن گربه ی ناقلا،خوب نیست اگر من عصبانی بشم” گربه ی ناقلا جواب داد :” تو نمیتونی به من دستور بدی ، من از گرگ نادونی مثل تو نمی ترسم” گرگ خاکستری که عصبانی شده بود گفت :” چطور جرات کردی به من بگی نادون؟حالا که اینطور شد هم این موش و هم اون سیب جفتشون مال منه” بله بچه ها گرگ خاکستری اینو گفت و موش موشک رو به سمت خودش کشید. گربه ی ناقلا گفت :” تو نمیتونی این کارو بکنی،من اول موش رو دیده بودم،به خاطر همین موش و سیب رو با خودئم می برم” و شروع کرد به کشیدن دست موش موشک.بله بچه ها اینطوری شد که گربه ی ناقلا و گرگ خاکستری بر سر موش موشک با هم دعواشون شد. موش موشک در حالی که از درد دستاش داشت به خودش میپیچید گفت :” چرا بین خودتون تصمیم نمیگرین که من باید با چه کسی برم؟” گربه ی ناقلا داد زد و گفت :”ساکت باش، حرف نزن” موش موشک فریاد کشید :” هر دوی شما دارین منو میکشین و انتظار دارین که ساکت بمونم و حرفی نزنم” اما بچه ها گربه ی ناقلا و گرگ خاکستری به موش موشک توجهی نکردن و به دعوا کردن و به جنگیدنشون ادامه دادن. ادامه دارد... 🐭 ∩_∩ („• ֊ •„)🐭 ┏━━━∪∪━━━┓ 🟢 @childrin1 🟢 ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1،،،،کانال دردونه.mp3
3.68M
" درد من چه رنگیه؟!" با صدای (خاله شادی) 💗 ∩_∩ („• ֊ •„)💗 ┏━━━∪∪━━━┓ ⭐️ @childrin1 🌙 ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه...._326715147139680188.mp3
2.54M
" بالش ابری" 👆👆👆 🍓 🍇🍓 🍓🍇🍓 ╲\╭┓ ╭ 🍇🍓 🆑 @childrin1 ┗╯\╲.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱    🌱     🌱    🌱   🟡 🌱    🌱     🌱    ♥️ 🌱    🌱     🟡 🌱    ♥️ 🌱 🟡 ســـ😍✋ــــلام♥️🟡 صبحتـون بـهتـریـن و ♥️🟡 خوشرنگ تـرین صبـح دنیـا♥️🟡 با لحظه هـایـی پـراز خـوشی ♥️🟡 و آرزوی سـلامتـی بـرای شمـا ♥️🟡 روزتـون سرشار از موفقیت♥️🟡 سه شنبه تون عـالـی♥️🟡 🟡 ∩_∩ („• ֊ •„)🟡 ┏━━━∪∪━━━┓ ♥️ @childrin1 ♥️ ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
40.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«حضرت نوح (ع)» قسمت: اول 🌼 ∩_∩ („• ֊ •„)🌼 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌈 @childrin1 🌈 ┗━━━━━━━━━┛
44.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«حضرت نوح (ع)» قسمت: دوم 🌼 ∩_∩ („• ֊ •„)🌼 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌈 @childrin1 🌈 ┗━━━━━━━━━┛
30.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تزئین جذاب و خوشگل تخم مرغ آب پز برای بچه ها😍 کوچولوها گاهی غذا و میوه نمی خورند، تزیین زیبای غذا میتونه بچه ها رو تشویق به مصرف بهتر و بیشتر مواد غذایی سالم کنه و باعث رشد بهتر بچه ها بشه. 🥚 ∩_∩ („• ֊ •„)🥗 ┏━━━∪∪━━━┓ 🥗 @childrin1 🥚 ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی زیبای گل با استفاده از لیوان کاغذی😍👍 کانال دردونه رو دنبال کنید و هر روز ایده های جالب ببینید.😍🐝 🌼 🌈🌼 ╲\╭┓ ╭ 🌈🌼🆑 @childrin1 ┗╯\╲
‍ 🐭همه چیز ممکنه🐭 «قسمت دوم» موش موشک گفت :” جنگیدن هیچ نتیجه ای نداره،با هم صحبت کنید و یک راه حل پیدا کنین” گربه ی ناقلا گفت :” موش موشک ما میدونیم که تو میخوای به ما کلک بزنی و از دستمون فرار کنی، اما ما اجازه نمیدیدم که این اتفاق بیفته” موش موشک جواب داد :” من سعی نمی کنم شما رو فریب بدم و گولتون بزنم،من فقط نمیخوام که شما با همدیگه بجنگید و دعوا کنین” گرگ خاکستری پرسید :” واقعا ؟ اونوقت چه جوری مشکل ما رو حل میکنی؟” موش موشک پیشنهاد داد :” چرا با سکه شیر یا خط  نمیندازین و تصمیم گیری نمیکنین؟” گرگ خاکستری موافقت کرد و گفت که این فکر و ایده ی خوبیه، گربه ی ناقلا هم گفت :” بیاین این کار رو انجام بدیم” گرگ خاکستری گفت :” من شیررو  انتخاب می کنم” گربه ی ناقلا هم گفت :” منم خط رو انتخاب میکنم” بعد در همین موقع موش موشک پرسید:” اونوقت اگر نه شیر بیاد نه خط چی؟” گربه ی ناقلا و گرگ خاکستری با تعجب به همدیگه نگاهی کردن و در حالی که گیج شده بودن پرسیدن:” منظورت چیه؟” موش موشک دوباره پرسید:” اگر سکه ای که برای شیر یا خط میندازیم  عمود روی زمین قراربگیره و نه شیر رو نشون بده و نه خط رو اونوقت باید چی کار کنیم؟ ” اونا پرسیدن:” چطور یه همچین چیزی ممکنه؟” موش موشک پرسید:” بیاین اینطوری فکر کنیم که ممکنه همچین چیزی اتفاق بیفته.اونقوت باید چی کار کنیم؟” گرگ خاکستری و گربه ی ناقلا به شوخی و تمسخر گفتن:” اونوقت ما به تو اجازه میدیم که  بری بعد موش موشک گفت :” پس بیاین به ساحل رودخونه بریم و یک سکه بندازیم” گربه ی ناقلا پرسید :” چرا نمیتونیم همین جا این کار رو انجام بدیم؟” موش موشک توضیح داد :” اگر ما سکه رو همین جا بندازیم ممکنه سکه ی من توی رودخونه بیفته و من هم سکه ی دیگه ای ندارم تا بتونیم دوباره پرتابش کنیم” گربه ی ناقلا گفت :” پس حالا که اینطوره بیاین به ساحل رودخونه بریم” بله بچه ها اینطوری شد که هر سه تاشون از پل پایین اومدن و به کنار ر ودخونه رفتن. وقتی به کنار رودخونه رسیدن موش موشک گفت :” من سکه رو به هوا می ندازم، اگر شیر باشه گرگ خاکستری برنده ست و اگر خط باشه گربه ی ناقلا می بره” موش موشک این رو گفت و سکه رو به هوا پرتاب کرد. در همین موقع گرگ خاکستری دوید تا ببینه شیر اومده یا خط.گربه ی ناقلا که دید گرگ خاکستری داره به سمت سکه می دوه فریاد زد:” صبر کن! من به تو اعتماد ندارم،تو ممکنه سکه رو یچرخونی تا خودت برنده بشی” گربه ی ناقلا این رو گفت و بعد دست موش موشک رو رها کرد و به دنبال گرگ خاکستری دوید.وقتی اون دوتا سکه رو پیدا کردن دیدن که به خاطر اینکه خاک مرطوب و نرم بوده سکه به طور عمود روی ماسه ها قرار گرفته و نه از شیر خبری هست و نه از خط. گرگ خاکستری گفت :”موش موشک راست می گفت ، حق با اون بود ، همه چیز ممکنه” گربه ی ناقلا  به علامت موافقت سرش رو تکون داد. در همین موقع ناگهان گرگ خاکستری فریاد زد:” نگاه کن ، موش موشک داره فرار میکنه” گربه ی ناقلا گفت :” بذار بره،اگر ما اونو بگیریم دوباره باید بحث کنیم که چه کسی سیب رو برداره و چه کسی موش موشک رو به دست بیاره ” گرگ خاکستری گفت :” حق با تو ا” بعد هر دو نا امید و ناراحت به خونه هاشون برگشتن. پایان 🐭 ∩_∩ („• ֊ •„)🐭 ┏━━━∪∪━━━┓ 🟢 @childrin1 🟢 ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دردونه،.،.mp3
3.36M
" کبوتر و عنکبوت " با صدای (خاله شادی) 💗 ∩_∩ („• ֊ •„)💗 ┏━━━∪∪━━━┓ ⭐️ @childrin1 🌙 ┗━━━━━━━━━┛
@childrin1.mp3
10.02M
با صدای "علی زند وکیلی" 👆👆👆 💚 ✨💚 💚✨💚 ╲\╭┓ ╭ ✨💚 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺              🌺               🌺    🍃    🌸     🍃     🌸      🍃               🍃              🍃                      چهارشنبه 25 مرداد ماهتون عالی🌸🍃 امروزتـون پـراز لبخـند و پر از بهترینها 🌺🍃 امیدوارم عـشق صفای زندگی تـان🌸🍃 شادی و لبخند تقدیرتان🌺🍃 مـهربـانی راه و رسمتـان🌸🍃 و لطف خدا همراهتان باشد🌺🍃 چهارشنبه تــون زیـبـا و گـلبــاران  🌸🍃 🍃🌸 ∩_∩ („• ֊ •„)🌸🍃 ┏━━━∪∪━━━┓ 🍃🌺@childrin1 🌺🍃 ┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♤مثل نامه♤ (بنی آدم اعضای یکدیگرند) 💚فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم. 💕 ⭐️💕 ╲\╭┓ ╭ ⭐️💕 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
28.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این قسمت (چام فاسد و مانده پلانکتون) 👆👆👆 🏵 🎗🏵 🏵🎗🏵 ╲\╭┓ ╭🎗🏵🆑 @childrin1 ┗╯\╲