eitaa logo
پژوهش‌های تاریخ اسلام
3.1هزار دنبال‌کننده
223 عکس
29 ویدیو
9 فایل
مرکز پژوهش های تاریخ اسلام لینک دعوت به کانال: @chsiqs قم، خیابان دورشهر، روبروی کوچه ۲۱ تلگرام: https://t.me/chsiqs جهت ارتباط با ادمین: @Chsi_qs لینک آپارات: www.aparat.com/chsiqs
مشاهده در ایتا
دانلود
عزاداری در ایران در طول تاریخ بخش اول: آل‌بویه و نخستین باری که روز عاشورا تعطیل اعلام شد آل‌بویه در طبرستان و به دست علویان اسلام آوردند. آنان در آغاز بیشتر زیدی بودند و بعد از مدتی در صدد حمایت از معتزله و شیعه و احیای شعائر مذهبی شیعه برآمدند. از بین امرای آل‌بویه احمد معزالدوله (324-356 ق) بیش از دیگران به این کار اهتمام می‌ورزید. بی‌شک مهم‌ترین اقدام معزالدوله در راستای ترویج آیین‌های شیعی رسمی و علنی کردن اقامۀ عزا بر امام حسین بود. وی در عاشورای سال 352 هجری، دستور بسته شدن بازارها و تعطیلی خرید و فروش را صادر کرد و فرمان داد تا مردم شیون‌کنان به خیابان‌ها بریزند و در قالب راه‌اندازی دسته‌های سوگواری به اقامۀ عزا و نوحه‌خوانی بپردازند. در این روز زنان با موهای پریشان و صورت‌های سیاه و لباس‌های پاره در کوچه‌ها و خیابان به راه افتادند، در حالی که سیلی به صورتشان می‌زدند و از غم و اندوه بر حسین شهید ولوله و هلهله می‌کردند. اقامۀ عزای محرم به مدت یک‌ دهه را نیز از ابتکارات معزالدوله دانسته‌اند. معزالدوله خود همراه با وزرا و اعیان دولتش هر پنجشنبه به زیارت مزار امام جواد و امام کاظم می‌رفت و شب جمعه را در آنجا به صبح می‌رسانید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ بخش دوم: سلجوقیان و مبارک دانستن روز عاشورا! سنت عزاداری عاشورا تا پایان حاکمیت آل‌بویه در ایران رواج داشت. اما پس از آن و با حاکم شدن سلجوقیان، این آیین مجدداً ممنوع اعلام شد و عموماً به خفا رفت. سلجوقیان مذهب اهل سنت را پذیرفته‌ بودند. در دورۀ اول سلطنت سلجوقیان سیاست ضدشیعی بسیار شدیدی در مشرق ایران اتخاذ شد. در این دوره شیعیان در ردیف گبران و ترسایان محسوب می‌شدند و اجازه و توان تظاهر به مذهب و برگزاری آیین‌های مذهبی خود را نداشتند. حتی مجبور بودند برای دوری از ایذاء مخفی شوند یا به سنی بودن وانمود کنند. در نتیجه درگیری شدیدی بین شیعیان و اهل سنت وجود داشت و حکومت وقت اهل سنت را بر کشتار شیعیان تحریک و از برگزاری مراسم عزاداری منع می‌کرد. یکی از عوامل مهم زمینه‌ساز این قبیل وقایع، مخالفت علمای اهل سنت با اقدامات معزل الدوله دیلمی در رسمیت بخشیدن به شعائر شیعی و خصوصاً مراسم سوگواری امام حسین بود، زیرا آن را بدعتی بزرگ می‌دانستند. لذا حاکم شدن سلجوقیان فرصتی طلایی برای اهل سنت بود تا به اقداماتی تلافی‌جویانه دست یازند. از جملۀ این اقدامات ترویج باور مجعول عید و مبارک دانستن روز عاشورا و استحباب روزه‌داری و برگزاری مراسم جشن و پایکوبی در آن روز بود. چنان‌که مردم در این روز با اظهار شادمانی و سرور لباس نو بر تن می‌کردند و به دیدار علما و بزرگان می‌رفتند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. @chsiqs
نظر شما درباره مقتل لهوف و خوارزمی چیست؟ استاد یوسفی غروی: اصلاً نیازی نیست از لهوف جدای از خوارزمی سخن بگوییم. لهوف همان خوارزمی است. مقتل لهوف عبارت است از ده مجلس که سید بن طاووس در شب‌های محرم برای اهل شهر حله تهیه کرده بود. مخاطبان نیز اهل علم نبودند. نام کام کتاب الملهوف علی قتلی الطفوف (آهی سوزان بر مزار شهیدان) است. کتاب مقتل خوارزمی و لهوف هر دو در دسترس است و می‌توانید آن‌ها را مقایسه کنید و متوجه شباهت بسیار زیاد آن‌ها به همدیگر بشوید. گلۀ ما از مرحوم سید بن طاووس این است که پیشنیۀ کار خودش را ذکر نکرده است. عجیب است که سید بن طاووس به کتاب ارشاد شیخ مفید که ثلث میانی‌اش مقتل امام حسین است توجهی نکرده و سراغ فردی سنی و حنفی رفته که همان‌طور که کتاب مناقب الامام امیرالمؤمنین دارد، کتاب مناقب الامام ابی‌ حنیفه هم دارد. خمیرمایۀ اصلی کتاب مقتل خوارزمی کتاب الفتوح ابن‌اعثم کوفی است. احمد بن اعثم کوفی معاصر طبری، و هر دو با هم ساکن بغداد هستند. ولی کتاب طبری و کتاب ابن‌اعثم از نظر اعتبار بسیار متفاوت‌اند. ابن‌اعثم کتابش را پر از خواب‌نامه کرده است. خوارزمی مقتل امام حسین تاریخ طبری را رها کرده و رفته سراغ الفتوح ابن‌اعثم کوفی نامعتبر. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (3) بخش سوم: دوران مغول‌ها و حذف نام خلفای سه‌گانه از خطبه‌ها در زمان مغول تشیع نخست در سایۀ آزادی‌هایی که به کیش‌ها داده شده بود و به پشتیبانی برخی سلاطین مغول، خصوصاً غازان‌خان و خدابنده، در ایران پیشرفت بسیار کرد. غازان‌خان در سال 649 هجری و پیش از رسیدن به سلطنت به دست شیخ صدر الدین ابراهیم حموی اسلام آورد و چندی بعد پس از آنکه دو مرتبه پیامبر را در خواب دید که او را به محبت اهل بیت خود می‌خواند، مذهب تشیع را برگزید. پس از غازان‌خان برادر او سلطان محمد خدابنده مشی غازان‌خان را ادامه داد. خدابنده ابتدا مذهب حنفی و سپس شافعی را برگزید. اما پس از مدتی در سال 709 هجری به دست علامه حلی به مذهب شیعۀ اثناعشری درآمد و مذهب تشیع را رسمی اعلام کرد. خدابنده دستور داد اسامی خلفای سه‌گانه از خطبه‌ها حذف شود و به نام علی و صحابۀ پیرو او خطبه بخوانند و نام دوازده امام بر سکه‌ها حک شود و عبارت حی علی خیر العمل در اذان وارد شود. در نتیجه، در دوران او شیعیان فرصتی یافتند تا به گسترش مراکز شیعی همت گمارند و با خیال آسوده آیین‌های مذهبی خود را برگزار کنند. تا آنجا که مناقبیان آزادانه در کوچه و بازار می‌گشتند و مناقب اهل بیت را به آواز بلند می‌خواندند. به طور کلی مراسم عزاداری در این دوره رونقی بیشتر گرفت و شعرای شیعه به سرودن اشعار در رثای امامان خود و ساختن نوحه برای سینه‌زنی اهتمام ورزیدند. از شعرا و مرثیه‌سرایان نامی این عصر می‌توان به سیف فرغانی، خواجوی کرمانی، اوحدی مراغه‌ای، سلمان ساوجی و این‌یمین فریومدی اشاره کرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
امام حسین و عاشورا از دید اهل سنت (۱) بخش نخست: ابن جوزی ابن‌جوزی واعظ، مفسر، محدث، فقیه، مورخ و نویسندۀ پرکار و نامداری است. او در کتاب الرد علی المتعصب العنید می‌گوید: بدان! از مردم کسی را که بتوان به او اعتنایی کرد نمی‌توان یافت که به بیعت یزید راضی شده باشد؛ حتی عوام نیز این کار را انکار می‌کردند. اما از ترس جانشان لب نمی‌گشودند. حسین صفات امام و شروط امامت را در خود چنان جمع کرده بود که کسی از اهل زمانش نمی‌توانست با او رقابت کند. وقتی که ثابت شد اصحاب پیامبر فرد افضل را برای امامت می‌خواستند و یزید را لایق این کار نمی‌دیدند، آیا تردیدی به کسی می‌ماند که حسین به‌راستی برای خلافت از یزید سزاوارتر بود؟ نه، هرگز! چراکه حتی کسانی که در منزلت پایین‌تر از حسین بودند - مانند عبدالرحمن، پسر ابوبکر، و عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبیر و عبدالله پسر عباس - برای خلافت مناسب‌تر و سزاوارتر از یزید بودند. دشمن می‌گوید گروهی بر این رفته‌اند که حسین خارجی بوده. در پاسخ می‌گوییم تنها زمانی گفته می‌شود فلانی خارجی است که علیه صاحب حقی و مستحقی خروج کرده باشد، اما حسین بی‌گمان برای دفع باطل و اقامۀ حق خروج کرد. اما او را خارجی نامیدن و از امامت خارج کردن به این غرض است که بنی‌امیه از افتضاح مصون ماند و این چیزی است که هرگز عقل خردورزی و دین دین‌داری به آن تن نخواهد داد (به نقل از کتاب عاشوراپژوهی با رویکردی به تحریف‌شناسی تاریخ امام حسین، ص 240). دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعون کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (4) بخش چهارم: تیموریان، تألیف روضة الشهدا، تسخیر دمشق به مثابه خون‌خواهی امام حسین با آنکه سلاطین و امرای تیموری اغلب مذهب حنفی داشتند، اما با سایر مذاهب از جمله تشیع با مدارا رفتار می‌کردند. تیمور - در تفاوت آشکار با چنگیز – در اهتمام به امور دینی راسخ یا متظاهر به این امر بودند. او حتی خود را مسلمان‌تر از دیگران و از جملۀ مجددان دین می‌دانست. او همچنین گاهی تمایلاتی به تشیع ابراز می‌داشت. از جمله در تصرف دمشق شیعیان را مورد تفقد قرار داد و حتی تسخیر دمشق را اقدامی به مثابه خون‌خواهی از یزید و گرفتن انتقام امام حسین اعلام کرد. این اقدام به طور طبیعی مورد استقبال شیعیان واقع شد تا آنجا که به روایتی شیعیان به هنگام فتح دمشق پرچم سفیدی را که حضرت علی در روز فتح خیبر به دست داشت به دست تیمور دادند. همچنین نقل شده به هنگام فتح شام توسط تیمور در سال 803 هجری، سرداران خراسانی و مازندرانی شیعۀ سپاه وی قبرهای معاویه و یزید را تخریب کردند. آخرین امیر تیموری سلطان حسن میرزا بود که در هرات و خراسان حکومت می‌کرد. عصر او را درخشان‌ترین دورۀ سلسلۀ تیموریان دانسته‌اند. به تشویق مرشد الدوله عبدالله نوادۀ دختری این سلطان، کمال الدین حسین بن علی بیهقی (معروف به واعظ کاشفی) در سال 908 هجری مقتلی با نام روضة الشهدا فی مقاتل اهل البیت در ده باب تصنیف کرد. در این عصر همچنین سنت ذکر مناقب اهل بیت و مناقب‌خوانی رواج بسیار داشت و در اشعار شاعرانی همچون محمد خوافی (ابن حسام)، شمس‌الدین کاتبی نیشابوری، لطف‌الله نیشابوری، فغانی شیرازی، لسانی شیرازی قصایدی در مدح علی و اولاد او به چشم می‌خورد. همچنین شعرای بسیاری هم در اشعار خود مراثی شهدای کربلا را ذکر می‌کردند؛ از جملۀ ایشان می‌توان برندق خجندی، اهلی شیرازی و اوحدی سبزواری را نام برد. البته به‌تدریج و به موازات رونق‌یافتن روضه‌خوانی، از رواج مناقب‌خوانی کاسته شد، تا آنجا که چندی بعد روضه‌خوانی کاملاً جایگزین مناقب‌خوانی شد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشر از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید (نسخه تصویری): ⭕️ زیارت عاشورا در کتاب کامل الزیارات که از کهن‌ترین کتاب‌های زیارات و ادعیه مروی از ائمه است آمده است ⭕️ علما پنج راه سندی برای زیارت عاشورا تشخیص داده‌اند ⭕️در صحت سندی زیارت عاشورا و نسبت آن به امام باقر و صادق شکی وجود ندارد ⭕️مرحوم شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد این زیارت را از کامل الزیارات نقل کرده ولی کتاب شیخ طوسی بیش از کامل الزیارات در دست مردم بوده لذا محدث قمی هم در مفاتیح زیارت عاشورا را در مصباح المتهجد شیخ طوسی نقل کرده است دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
SaveInsta.App-2910543480971499886.mp3
4.89M
بازنشر از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید (نسخه صوتی): ⭕️ زیارت عاشورا در کتاب کامل الزیارات که از کهن‌ترین کتاب‌های زیارات و ادعیه مروی از ائمه است آمده است ⭕️ علما پنج راه سندی برای زیارت عاشورا تشخیص داده‌اند ⭕️در صحت سندی زیارت عاشورا و نسبت آن به امام باقر و صادق شکی وجود ندارد ⭕️مرحوم شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد این زیارت را از کامل الزیارات نقل کرده ولی کتاب شیخ طوسی بیش از کامل الزیارات در دست مردم بوده لذا محدث قمی هم در مفاتیح زیارت عاشورا را در مصباح المتهجد شیخ طوسی نقل کرده است دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (5) صفویه؛ شکل‌گیری طایفه‌ای به نام «مداحان»؛ علت سروده شدن ترکیب‌بند محتشم در زمان برآمدن صفویان مذهب رسمی اکثر مناطق ایران مذهب اهل سنت بود، البته به استثنای مازندران (طبرستان) که از دیرباز به تشیع متصف بود. اما سرانجام شاه اسماعیل صفوی در سال 907 هجری سلسلۀ صفویه را بنیان گذارد و تشیع را مذهب رسمی کشور اعلام کرد. در همان زمان طایفه‌ای حکومتی به نام «تبرائیان» شکل گرفتند که کارشان این بود که در گوشه و کنار و محلات می‌گشتند و با صدای بلند بر خلفای سه‌گانه و سنیان و دشمنان ائمه لعن و طعن می‌فرستادند. در مقابل، عابران و مستمعان هم وظیفه داشتند سخن آن طایفه را با «بیش باد و کم باد» همراهی و تأیید کنند و اگر کسی در این کار تجاهل می‌ورزید و کوتاهی می‌کرد، بعید نبود که فی‌الفور به تیغ تبرائیان گرفتار آید و جانش را بستانند. همچنین به موازات تبرائیان کسانی هم بودند که در مدح امام علی اشعاری را می‌خواندند و سپس خلفای ثلاثه را سب می‌کردند؛ اینان «مداح» نام گرفتند و گویا از همین دوران به بعد است که طایفه‌ای به نام «مداحان» در ایران ظهور کردند. در دورۀ شاه تهماسب اول روضه‌خوان‌ها و نوحه‌خوان‌های بسیاری ظهور کردند. شعرا نیز در این دوره به سرودن مراثی و مناقب پیامبر و خاندان او پرداختند که از آن میان محتشم کاشانی با ترکیب‌بند معروف خود گوی سبقت را از دیگران ربود؛ ترکیب‌بندی که به سفارش شاه تهماسب اول سروده شد. طبق روایت عالم‌آرای عباسی آنگاه که محتشم قصیدۀ غرایی را که در وصف شاه تهماسب سروده بود به محضر شاه عرضه کرد، برخلاف انتظار، با خشم وی مواجه شد، چراکه شاه تمایل نداشت شاعران او را مدح کنند، بلکه آنان را تحریض‌ می‌کرد تا طبع خود را در مدح و ثنای اهل بیت به کار گیرند. البته درباره سبب سرایش ترکیب‌بند محتشم دو قول دیگر هم مشهور است. قول اول را ذبیح‌الصفا در تاریخ ادبیات ایران ذکر می‌کند، مبنی بر اینکه محتشم در اصل قصیده‌ای در مدح پری‌خان خانم – دختر شاه تهماسب – سروده بود، نه در مدح خود شاه که با آن رفتار وی مواجه شد. قول دوم را که مشهورتر از اولی است مدرس تبریزی در ریحانة الادب آورده است: محتشم پس از فوت برادرش عبدالغنی مراثی بسیاری در رثای او سروده بود. تا آنکه شبی در عالم خواب امیرالمؤمنین را دید که به او فرمودند: «چرا در مصیبت برادرت مرثیه گفته‌ای، اما برای فرزندم حسین مرثیه نمی‌گویی؟». محتشم پاسخ داده بود که آغاز سخن را نمی‌یابم و حضرت فرموده بودند که بگو: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
پژوهش‌های تاریخ اسلام
عزاداری در ایران در طول تاریخ (5) صفویه؛ شکل‌گیری طایفه‌ای به نام «مداحان»؛ علت سروده شدن ترکیب‌بند
گزارش فیگوئروا از حضور روسپیان در مجالس عزاداری در اصفهان عصر صفوی که حاکی از گسترۀ وسیع و نفوذ بالای آیین عزاداری در ایران عهد صفوی است.
کتاب مناقب ابن شهرآشوب معتبر است؟ کتاب مناقب آل ابی طالب نوشتۀ حافظ ابوعبدالله محمد علی بن شهرآشوب (م 588 ق) در مناقب ائمۀ طاهرین نوشته شده و همیشه مورد توجه شیعیان و مورد استناد علما بوده است. شاید بتوان گفت بعد از ارشاد شیخ مفید این کتاب بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. اگر مهم‌ترین ویژگی ارشاد شیخ مفید صحت و اتقان روایات و مطالب مطرح‌شده در آن باشد، بی‌شک ویژگی این کتاب گستردگی مناقب و فضائل است. ابن‌ شهرآشوب روایاتی از تولد تا شهادت امامان، به ویژه امام حسین، را در این کتاب گرد آورده است؛ مثلاً قیام آن حضرت را مفصلاً از منابع شیعی و سنی نقل می‌کند. متأسفانه ترتیب فصل‌ها و باب‌های این کتاب از نظم و چینش خوبی برخوردار نیست و بدون تحقیق نیز به چاپ رسیده است. ابن شهرآشوب در این کتاب هنگام نقل مطالب منابع خود را نام برده ولی درباره وقایع عاشورا مطالب را نقل به معنا و با اختصار بیان کرده است و شاید در نقل به معنا و اعتماد به حافظه دچار اشتباه شده باشد. متأسفانه در این کتاب مطالب ضعیفی درباره امام حسین و واقعۀ عاشورا وجود دارد که به هیچ منبع مکتوب یا راوی معروف و غیرمعروفی استناد نشده است. مثل اینکه شهربانو خود را به آب انداخت و هلاک کرد، یا اینکه تعداد جراحات امام را به 1900 عدد می‌رساند که همه در قسمت جلوی بدن بوده است، حال آنکه از امام باقر به نقل از طبری و ابومخنف روایت می‌کند که در بدن امام جای 33 طعنه (زخم نیزه) و 43 زخم شمشیر بوده است. ابن شهرآشوب واعظ چیره‌دستی وبد و به نظر می‌رسد این روایات را از آنچه بین قصه‌گویان و واعظان مشهور بوده نقل کرده است و به همین دلیل این مطالب را به کسی نسبت نمی‌دهد. ظاهراً همین روایات باعث شده مرحوم محدث نوری کتاب‌های ابن شهرآشوب را در شمار کتاب‌هایی بداند که مطالب ضعیف دارند. وی می‌گوید: «اخبار کتب بسیاری از معتمدان مثل ابن شهرآشوب، قطب راوندی، ابن‌طاووس و امثال اینان ضعیف است، ولی موهوم نیست». ایشان می‌افزاید: «متأسفانه اخبار سست و بی‌پایه در این کتاب‌ها کم نیست». (کتاب معرفی و نقد منابع عاشورا، نوشتۀ سید عبدالله حسینی، ص 198). دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (6) دوران افشاریان و زندیان؛ شکل‌گیری اولین مجالس تعزیه و شبیه‌خوانی به باور مورخان نادرشاه افشار خود بر هیچ مذهبی جز مذهب قدرت نبود. او با اغراض سیاسی و برخلاف صفویان توهین و سب خلفای راشدین را قدغن اعلام کرد، عزاداری و روضه‌خوانی را محدود ساخت و اجازه نداد که به رسم صفویه حکومت روز غدیر را جشن بگیرد. نادرشاه در فرمانی مذهب شیعۀ جعفری را صرفاً مذهبی در ردۀ مذهب چهارگانۀ اهل تسنن و به عنوان پنجمین مذهب اسلامی اعلام کرد. نتیجۀ طبیعی این سیاست‌ها افول مراسم عزاداری بود. دوران کریم‌خان هم کمابیش همین روال استمرار یافت و با وجود شیعه بودن، زندیان نیز بر سیاست تعدیل قدرت مذاهب تأکید کردند. کریم‌خان خود به زیارت اماکن متبرکه می‌رفت و بارها دستور ساخت یا تعمیر آن‌ها را صادر کرد. او همچنین بر سکه‌های عصر خود اسامی امامان شیعه را ضرب کرد و شخصاً در مراسم عزاداری شرکت می‌کرد. شاخصۀ مهم این مقطع از تاریخ شکل‌گیری اولین نمونه‌های مجالس تعزیه و شبیه‌خوانی است. درباره ریشۀ اصل تعزیه دو قول مشهور است که اولی آن را بازتولید اسلامی آیین سیاوشان می‌داند، آیینی که در بین ایرانیان پیش از اسلام رواج داشت و دیگر قول تعزیه را بر نمایش مذهبی قرون‌وسطایی مغرب‌زمین مبتنی می‌پندارد و آن را نوعی بازآفرینی ایرانی‌اسلامی مراسم مصائب مسیح قلمداد می‌کند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
لهوف و ماجرای شهادت علی اصغر.mp3
2.64M
از زبان دکتر صادقی کاشانی (نویسندۀ کتاب تصحیح و منبع‌شناسی کتاب ملهوف سید بن طاووس) خواهید شنید: ⭕️ در بیشتر نسخه‌های لهوف ماجرای حضرت علی اصغر به همان صورت نقل ابومخنف و مقاتل معتبر آمده است که هنگام وداع پدر با فرزند تیری می‌آید و فرزند شهید می‌شود. ⭕️ در بعضی از نسخه‌های لهوف اضافه شده که امام کودک را جلوی لشکر دشمن برد و آب طلب کرد. ⭕️ به نظر می‌رسد این افزوده کار نسخه‌نگاران باشد و این افزوده از تحریف‌های واقعۀ عاشورا دانسته شده است. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
پژوهش‌های تاریخ اسلام
از زبان دکتر صادقی کاشانی (نویسندۀ کتاب تصحیح و منبع‌شناسی کتاب ملهوف سید بن طاووس) خواهید شنید: ⭕️
آیا امام حسین طفل شیرخوارش را مقابل لشکر دشمن برد و طلب آب کرد؟ دکتر مصطفی صادقی کاشانی (نویسندۀ کتاب تصحیح و منبع‌شناسی کتال الملهوف سید بن طاووس) در خیلی از نسخه‌های کتاب لهوف سید بن طاووس این نقل مشهور (که ابومخنف و مقاتل معتبر هم آورده‌اند) را آورده است که امام حسین کنار خیمه آمد و فرزندش عبدالله رضیع (مشهور به علی اصغر) را در بغل گرفت، تیری از سوی دشمن روانه شد و کودک در بغل پدر شهید شد و حتی در بعضی از تعابیر آمده «ذبح» شد. اما در چند نسخه می‌بینیم این افزوده آمده که حضرت زینب فرزند را به امام حسین داد و به ایشان گفت این طفل سه روز است آب نخورده و برای او آب طلب کن. امام حسین نیز طفل را سر دست گرفت و از دشمن آب طلب کرد. از قدیم این نقل (که امام طفل را جلوی لشکر دشمن برد و آب خواست) را تحریف می‌دانستند. فضای کربلا و خط قرمز امام حسین که از دشمن طلب نکند باعث می‌شود ناین نقل پذیرفتنی نباشد. با این حال در بعضی از نسخه‌های لهوف آمده است. این مطلب مهمی است که آیا امام در حال خداحافظی با فرزندش بود که طفل شهید شد یا اینکه امام طفل را جلوی لشکر دشمن برد. به نظر می‌رسد نسخه‌نگاران این مطلب را اضافه کرده‌اند که امام فرزند را مقابل لشکر دشمن گرفت و طلب آب کرد. بعید است که این افزوده نسخه یا ویرایش دیگری از خود سید بن طاووس باشد و ما سراغ نداریم که سید ابن طاووس ویرایش دیگری ارائه داده باشد. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
شهادت شیرخوارۀ امام حسین به نقل از کتاب وقعة الطف (بازسازی مقتل الحسین ابومخنف، کهن‌ترین روایت از واقعۀ کربلا): امام حسین نشسته بود که پسرش عبدالله را که شیرخوار یا کمی بزرگ‌تر بود برایش آوردند. امام او را در دامان خود نشاند که ناگهان یکی از بنی‌اسد - حرملة بن کاهل یا هانی بن ثُبیت حَضرَمی _ تیری به او زد و حنجرش را درید. امام حسین خون گلوی او را گرفت و وقتی کف دستش پر شد بر زمین پاشید، سپس فرمود: «پروردگارا! اگر یاری از آسمان را از ما دریغ کردی، آن را برای کاری بهتر قرار ده و از این ستمکاران انتقام ما را بگیر!» طبری از عمار دُهنی از امام باقر روایت کرده است که فرمود: تیری آمد و به پسر امام حسین که در دامانش بود اصابت کرد. امام خون‌ها را از روی پسر پاک می‌کردند و می‌گفتند: «خدایا! بین ما و مردمی که ما را دعوت کردند تا یاری کنند ولی ما را کشتند داوری کن»
امام حسین و عاشورا از دید اهل سنت (2) بخش دوم: قاضی عبدالجبار معتزلی او در کتاب المغنی می‌نویسد: اما امامت امام حسین به اعتقاد ما ثابت شده است به دلیل اینکه او به درستی بر این کار صلاحیت داشت. ثابت شده است که او مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد و او نیز از بیشتر آنها برای حسین بیعت گرفت. خشنودی مردان برتری که در آن زمان بودند - مانند محمد بن علی و غیره - به امامت او به طریق صحیح روایت شده است. و اگر روایت شده که آنها او را از قیام بازمی‌داشتند به خاطر این بود که برای او دلسوزی می‌کردند و به او می‌گفتند که در خانۀ خود بماند و از کشته شدن مصون باشد تا بتواند به امامت و حکومت برسد. اینکه آنها او را از قیام بازمی‌داشتند دلالتی بر این ندارد که به امامت او راضی نبودند. او همچنین در کتاب شرح اصول الخمسة می‌گوید: ما امت مسلمان اینک با قیام حسین بن علی به امت‌های دیگر مباهات می‌کنیم و می‌گوییم از فرزندان رسول خدا تنها یک فرزند باقی مانده بود که وی نیز امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکرد تا آنجا که در این راه کشته شد (به نقل از کتاب عاشوراپژوهی با رویکردی به تحریف‌شناسی تاریخ امام حسین، ص 239). دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعون کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (7) بخش هفتم: اهتمام ویژۀ شاهان قاجار به عزاداری به طور کلی شاهان قاجار دلبستگی و توجهی ویژه به رعایت آداب و برگزاری مناسک و شعائر دینی از خود نشان می‌دادند. در عهد آقامحمدخان، میرزای قمی حکم معروفی را دال بر بلامانع بودن اجرای تعزیه از لحاظ شرعی صادر کرد که پشتوانه‌ای محکم برای برگزاری مراسم تعزیه و شبیه‌خوانی محسوب می‌شد. فتحعلی شاه خود دستی در شعر و شاعری داشت و مرثیه‌هایی در سوگ واقعۀ عاشورا سرود. در دوران فتحعلی شاه بر شکوه عزاداری و تعزیه افزوده شد، اولین تکیه‌های ثابت برپا شد و کارگردانی تعزیه تحت ریاست شاه و بعضی شاهزادگان تکامل یافت. رابطۀ حسنۀ فتحعلی شاه با علما تأثیر مستقیمی بر هدایت مجالس و آیین‌های مذهبی می‌گذاشت. از جمله در این دوره علمای قم دقت نظر زیادی بر صحت اقوال در روضه‌خوانی‌ها داشتند و در این راستا به وقت مقتضی شدت عمل هم به خرج می‌دادند. باید اذعان کرد که در بین شاهان قاجار ناصرالدین شاه در پرداختن به شعائر مذهبی و شیعه‌گری گوی سبقت را از همه ربوده بود. مثلاً می‌توان به علاقۀ وی به شمایل‌های مذهبی، خصوصاً تمثال امیرالمؤمنین، تقید به نماز، سرودن اشعاری در مدح امامان شیعه، اهتمام وی به تعمیر و تزیین بارگاه امام حسین، اقدام به مطلا کردن گنبد حرم عسکریین در سامرا، ایوان حرم امام رضا و گنبد مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی و سفر به عتبات عالیات در سال 1288 ق اشاره کرد. ناصرالدین شاه جقۀ پادشاهی‌اش – سنجاق الماس بزرگی که شاهان قاجار به نشان اقتدار ملوکانه بر کلاه می‌زدند – راه هم پشکش «شاه نجف» کرد تا بر فراز مقبرۀ امام آویخته شود. ویژگی شاخص دورۀ ناصری رونق بی‌سابقۀ مجالس عزاداری و خصوصاً آیین تعزیه است. مهم‌ترین اقدام حکومت در این باره ساخت «تکۀ دولت» به دستور ناصرالدین شاه است؛ تکیه‌ای معظم و بی‌نظیر که ایدۀ ساخت آن را شاه قاجار پس از سفرش به فرنگ مطرح کرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام برگزار می‌کند: 🛑نشست‌های عاشوراپژوهی دهۀ دوم محرم🛑 از دوشنبه 9 مرداد تا جمعه 13 مرداد هر روز ساعت 18 شرکت به صورت حضوری و مجازی 1. دوشنبه 9 مرداد: ارائه‌دهنده: استاد محسن رنجبر موضوع: نقض عوامل سیاسی‌اجتماعی در شکل‌گیری قرائت‌های مختلف از عاشورا 2. سه‌شنبه 10 مرداد: ارائه‌دهنده: استاد محمد اسفندیاری موضوع: ماجرای کتاب شهید جاوید 3. چهارشنبه 11 مرداد: ارائه‌دهنده: استاد مصطفی صادقی کاشانی موضوع: بررسی نظریۀ شهادت‌طلبی امام حسین در کتاب لهوف 4. پنجشنبه 12 مرداد: ارائه‌دهنده: استاد محمدرضا هدایت‌پناه موضوع: حلقه‌های مفقودۀ ماجرای مسلم بن عقیل 5. جمعه 13 مرداد: ارائه‌دهنده: استاد رسول قلیچ موضوع: دلایل به تأخیر افتادن حرکت امام حسین از مکه به کوفه پس از رسیدن نامۀ مسلم مکان: قم، خیابان دورشهر، کوچه 15، پلاک چهار لینک شرکت به صورت مجازی از طریق آپارات: https://aparat.com/CHSIQS/live دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
شهادت حضرت عباس چگونه بوده است؟ استاد یوسفی غروی در اخبار معتبر ابومخنف آمده است که در شب هفتم وقتی آب را بر خیام بسته بودند، امام به حضرت عباس اظهار تمایل کرد که اگر می توانند آب بیاورند و ایشان با سی نفر به طرف فرات رفت. نافع بن هلال از همراهان حضرت عباس، رفاقت داشت با عمرو بن حجاج زبیدی که اینک مسئول پانصد تیرانداز کنار رودخانه بود، هلال طرفِ صحبتِ عمرو بن حجاج شد و حضرت عباس و همراهانش توانستند سی مشک آب بردارند اما هنگام بازگشت میان دو طرف زد و خورد شد ولی حضرت عباس و همراهانشان، همگی توانستند با آب به خیمه ها برگردند. اما درباره شهادت حضرت عباس، در خبر معتبر که در «الارشاد» شیخ مفید آمده چنین است که وقتی دیگر کسی نماند در روز عاشورا حضرت عباس با امام حسين به طرف رود فرات رفتند. عده‌ای از لشکر دشمن به آن دو حمله کردند و میان دو برادر فاصله انداختند. عباس در همین حین، یعنی قبل از رسیدن به آب، شهید شد. خبر صحیح و معتبر در همین حد است. همان طور که می بینید هیچ گونه جزئیاتی در مورد چگونگی شهادت عباس نقل نشده است. هیچ خبر معتبری از چگونگی شهادت حضرت عباس نداریم. چگونگی شهادت عباس که امروز در مجالس روضه خوانی گفته می شود برای اولین بار در نیمه دوم قرن ششم شخصی به نام علی بن شهرآشوب مازندرانی (متوفی 588 هـ) در کتابش به نام «مناقب آل ابی طالب» بدون سند و مدرک و به صورت «حُکي» یعنی حکایت می‌شود آورده است. یعنی تا شش قرن بعد از کربلا چنین اخباری نقل نشده است. البته می‌توان گفت چون با آن خبر معتبر در تناقض نیست پس دليل قطعي بر بطلانش نيست پس حرمت نقل ندارد. @chsiqs