eitaa logo
دفتر شعر من
92 دنبال‌کننده
7 عکس
14 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد صاحب خلق عظیم است محمد رحمة ً للعالمين است عبث گویان عالم را بگویید عبس دور از مرام فخر دین است
به عام الحزن حزنی دیگر آمد محمد را فراق همسر آمد فراق همسری بی مثل و مانند که بر دین و نبیش یاور آمد الهی خانه بی مادر نگردد کسی بی مونس و یاور نگردد چه حالی دارد آن دختی که مادر برفت و از برش باور نگردد فدای بغض جانکاهش شوم من که نزدیک است تا جانش بر آید به سوگ مادرش بنشسته آنی که بهر شیعه روزی مادر آید غم بی مادری سخت است و سنگین دل از این غم نیابد هیچ تسکین خصوصاً دختری معصوم و کوچک که غمگین عرش حق می گردد از این بیا ای شیعه اکنون بهر یاری نمانده آل احمد را قراری نما ای شیعه با رسم مواسات برای ام زهرا سوگواری بیست و هفتم خرداد نود و پنج آخرین بازنگری۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
آمد میان ز ماه خدا دلبری شود آمد که با معاهده روشنگری شود آمد که تا ادامه ی شهد ولا شود با او فضای جامعه پیغمبری شود دلداده پرورد به ره سرخ کربلا قبل از حسین قافله تا رهبری شود آمد به خلق و خوی برد از خصام روی بهر صلاح جمع ز دنیا بری شود آمد که هیبت علوی مشی احمدی از بهر خلق شب زده یاداوری شود آمد حسن نماد کرامت شود، یقین امشب بناست تا صله بر عسکری شود ۳۰ فروردین۱۴۰۰
مأمور شهرداری از حق خبر نداری حتی ز یک ترازو، قصد گذر نداری؟ روزیِ کودکی را، با یک لگد بریدی آنکس که جای دزدی کوشید، در نداری قلبش شکست و اشکش از دیده گشت جاری شد رفع سد معبر؟ همّی دگر نداری؟ مثل سگی شکاری، گویا شکار رفتی خود را، نموده ای گم، حق در نظر نداری سیلی زدی به گوش یک مادر و نگفتی خود را که ای مسلمان مادر مگر نداری؟ چون هشت تا هزاری شد قاتل جوانی قرآن غلط در آید جنسش چو بر نداری؟ درکشوریکه بسته، دیده به روی بیلیون گاهی تو هم گمان کن، چشم بصر نداری ای حکمران ظالم بر کوی و بر معابر جو روید از جو اما عقلی به سر نداری حق یار بی کسان است، از جورشان بپرهیز گر عسکری به محشر قصد خطر نداری‌؟ پنجم آذر نود و پنج آخرین بازنگری ۵تیر ۱۴۰۲
برجام اجرا می شود روزی سرانجام می دانم از اکنون که من برجام برجام اجناس من را شهرداری جمع کرده نومید از پس گیری و در بیم ناجام  من آن یتیم خسته ی بی آب و نانم آخر کسی از بهر من پر می کند جام؟ این فصل هم مانند دیگر فصلها شد مثل همیشه تیم من مانده است بی جام یک فصل جنگ و بازسازی فصل دیگر یک فصل دعوا فصل دیگر فصل فرجام جیب چه جمعی پر شود فرقی ندارد می دانم از اکنون که من برجام بر جام بیست و ششم دی نود و چهار 
از قبله هم مهمتری ای مخزن غرور بین نماز هم ز تو حق می کند عبور اسلام را تو مایه ی فخری اگر که هیچ گر باعثی به وهن ز مایی عجیب دور ما ملت امام حسینیم و اهل حق دوریم از وساوس خناس در صدور ما حربه ای به دست شیاطین نمی شویم هرگز نمی کنیم به اغوای او، فتور آری زبیر یار علی بود و در جمل یابد میان لشکر اعدای او حضور ای عسکری ملاک تو باشد زمان حال حق بود اگر تو سابقه را هم نما مرور ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۰
بر چشم کی بیاید نوری ز یک ستاره چون می پراکند مهر در آسمان شراره از شمع مرده دیگر حرفی نمی زند کس بر نکته واقف آید عاقل به یک اشاره رفتند با شهادت خورشیدهای دوران اما مزار آنها شد واجب الزیاره بودند آن مضاجع چون موجب هدایت ابلیس شد مصمم بر حمله ای دوباره تخریب شد حرمها آنگه به حکم ابلیس خادم که خائن آمد شد باعث الخساره شد سارق حرمها چون ساربان ظالم اما از او سقیفه شد جنة العماره این زخم در دل ما باقی است لحظه ها را با فکر انتقامش کردیم هی شماره ای عسکری دعا کن بهر فرج که سازی هی سوی آن حرمها هی بر شهت نظاره ۳۰ اردیبهشت۱۴۰۰ https://www.instagram.com/p/CPFV8Jjlntb/?utm_medium=share_sheet
میان خیل بدخواهان دریغ از یار همراهی چو خورشیدت فرو افتد دریغ از جلوه ی ماهی ز دورت دور می گردد گدا چون مفلست بیند دگر کی اعتنا سازد کست چون شد شهنشاهی رفیقان از رخ خود پرده برگیرند در سختی که دشمن هم نمی سازد به وقت بزم کوتاهی اگر روزی به هم ریزی به هم ریزند دنیا را رفیقانت چو می یابند از حال تو آگاهی رفیق جانی و یکدل شود در قصه ها پیدا و یا در جبهه ی دشمن نمایان می شود گاهی اگر از عسکری دیدی رفیقی را بپرس از او دعاگو را چه آوردی که داری از پیت آهی ۲۶خرداد۱۴۰۰
. برده بودیم از یاد روز ویرانی را آنچه را ای دشمن خوب می دانی را برده بودیم از یاد کینه ات را از خویش به حساب آوردی کی تو ایرانی را؟ ضعف و سستی تنها حاصلش تحقیر است یادمان آوردی مشی شیطانی را یادمان آوردی که قویتر گردیم تا به سر بگذاریم مرد میدانی را صندلی ها را پس حول ایران چینید پس از این کی داریم تاب جولانی را اجنبی ما دیگر به بهای تحقیر کی کنیم ارزانی بر خود ارزانی را لحظه ای یادآور قصه ی ناوت را تا بدانی آنچه بر زبان رانی را جای خالی را بین تا بگیری عبرت تا که بشناسی خوب آنکه می خوانی را خیر را باعث شد عسکری دشمن باز تا بدانی قدر چون سلیمانی را ۲۱ مرداد۱۴۰۰ https://www.instagram.com/p/CSe-RWlDViW/?utm_medium=share_sheet
. جمعی که از وطن به جدایی فتاده اند در پای اجنبی به گدایی فتاده اند بی مالیات دم ز عدالت زنند و حق در حرف بهر خلق فدایی فتاده اند از کی وکیل مردم این مملکت شدند از بهرشان به فکر دوایی فتاده اند حاجت چنان به درگه بیگانگان برند گویا به آستان خدایی فتاده اند صد ها هزار تن شده قربانی وطن از بهر عزتش به بلایی فتاده اند ما ملت امام حسینیم کی شویم زآنها که از خطا به نوایی فتاده اند گوییم مرگ سرخ به از ننگ ذلت است خوبان به پای دولت غایی فتاده اند ای عسکری ز گریه ی آنها مخور فریب آنها که هر زمان به هوایی فتاده اند ۲۴ مرداد۱۴۰۰ https://www.instagram.com/p/CSmHWqfD883/?utm_medium=share_sheet
‌فقه مذهبها اساسش از مقال الصادق است علم غیرش ناقص و بارز کمال الصادق است قائدان اربعه بی فصل یا با واسطه علم هر یک تابع و تحت ظلال الصادق است بین جنگ دیوها صادق ملک می پرورد در تنعم دهر از حظِّ مجال الصادق است چون سخن از فکر و از اندیشه آید در میان بهر اکمال سخن واجب مثال الصادق است چون مجسم می شود در پیش چشمش جد او دشمنش مرعوب از شأن و جلال الصادق است وجه خوبان می شود تشبیه بر شمس و قمر دیده ی شمس و قمر محو جمال الصادق است عسکری با نعمت نعتش چه می خواهی تو بیش چونکه منع از کرم بی شک محال الصادق است ۸ آبان ۱۴۰۰
. ریحانه پر کشید امان از دل علی عمرش به سر رسید امان از دل علی آمد چه بر علی که به هنگام غسل او رنگ از رخش پرید امان از دل علی شاید به خویش گفت مگر آید این بدن از جنگ با عنید امان از دل علی دیوار را نهاد سر از بازوی بتول گویا که شد شهید امان از دل علی از این به بعد تعزیه گیرید بر علی چون مانده بی امید امان از دل علی گفتا امانتت ز کفم رفت ای رسول نعمت ز من رهید امان از دل علی مانند آه در ریه محبوس بر خلاص میلم بود شدید امان از دل علی از دخترت بپرس به جای مودت او از امتت چه دید امان از دل علی گفتا که خیر بعد تو زهرا به زندگی کی آیدم پدید امان از دل علی از طول عمر بعد تو ای مهربان من ترسیده ام شدید امان از دل علی ای عسکری فتاد علی نیست یاوری از بهر این وحید امان از دل علی ۲۷آذر ۱۴۰۰
. روشن جهان ز نور تو یا باقرالعلوم عید است با حضور تو یا باقرالعلوم هر سد محکمی که به راه علوم بود بشکست با عبور تو یا باقرالعلوم هر کس ز علم پیش تو دم زد چو قطره شد شرمنده از بحور تو یا باقرالعلوم تیرت به روی تیر بیامد به علم و رزم بر دشمن شرور تو یا باقرالعلوم بر هر دلی مسیر هدایت گشوده شد از آن دل صبور تو یا باقرالعلوم حس خطر نمود ز آگاهی امم شیطان از این نشور تو یا باقرالعلوم حاصل نمود گنج شهادت برای تو این سعی بی فتور تو یا باقرالعلوم در روز واپسین نظری کن بر عسکری سرباز پر قصور تو یا باقرالعلوم بیست و یکم فروردین نود و پنج نشور ؛احیا، زنده کردن، رستاخیز
. مومن نشد دمی که برون آیی از گناه خاشع شوی بر آنکه نماید تو را نگاه آن لحظه کی رسد که فرود آوری تو سر بر آیه های حق، که نگردی چنین تباه چون پیروان عیسی و موسی ز صبر حق آخر دل تو سنگ نگردد، بیا به راه تا وقت هست توبه نما بنده ی خدا پیش از دمی که دیو بیاندازدت به چاه روزی که هیچ فدیه نیاید تو را به کار بر حق غیر هیچ نداری تو ما ازاه اکنون که بخت عفو مهیاست عسکری خود را خلاص کن ز چنین نامه ی سیاه ۳اردیبهشت ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/Ccqn4VRsvBP/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. دنیا بدهکار دل مغبون مایی تا آنکه بنمایی ز قبری رو نمایی صحنی تو مدیونی به ما با چار گنبد بر این بهشت نغز ما را پا گشایی دنیا دل ما زخمی جور خبیث است آنی که آوردستمان اینسان بلایی آنها که با تکبیر سر از حق بریدند هر دم به پا گردید ز انها نینوایی یک ثقل را در گوشه ی عزلت نشاندند تا ماند از آن دیگری تنها نوایی در سینه هامان آتشی داریم و دور است آنی که بهر درد ما دارد دوایی یا رب به طوع و کره دنیا را ادب کن تا عسکری را سر شود دور جدایی ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CdXc7KcuoHY/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. تا بقیع آمدم اما ز شما منع شدم از لقاء حرم آل عبا منع شدم منع گشتم ز صفا با حرم خاکیتان تا بماند به دلم عقده به جا منع شدم گر چه من آمده بودم ز خراسان رضا سفرم بود به امضای رضا منع شدم سدی از پیش نهادند و یکی هم ز ورا به خیالش عدو از راه هدی منع شدم داغ دل گشت دو چندان که پس از این همه سال من ز فعل خبثا از نجبا منع شدم به دلم ولوله افتاد همین جا حرم است چه غم امروز اگر از لمس بنا منع شدم عسکری بر دلم افتاد زیارتهایم شده مقبول که از جام ولا مست شدم ۲۶ تیر ۹۸ https://www.instagram.com/p/CdXfcNdOp2z/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. خود را نمودی آخر خیلی حقیر و کوچک وقتی سفیر گشتی بر قاتلان کودک بر نقض حق انسان چشمان خویش بستی بر هر چه از تو گفتند کردیم مو به مو شک از قاتلان کودک کی می کنم حمایت قلتَ و عظَّمَ اللّه من هذه اجورک طفل یمن چه دارد اکنون به دامن خود طفل تو توپ دارد یا در بغل عروسک آن دولتی که ریزد پای تو پول خود را کرده است کودکان را آماج بمب و موشک هر چند چون ستونی در چارچوب میدان در عرصه ی درایت مغزت چو مارمولک ۲۱ اردیبهشت۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CdffOKeslRl/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. وقتی مدام کشته ی حرف و سخن شوی روزی رسد تو را ز کلامت کفن شوی صدها هزار عاقل و فرزانه ی خموش لب بسته اند تا تو نماد دهن شوی مهمل زیاد گفتی و گفتم همان زمان ترسم به پشت گرمی بابا لجن شوی با بابی و بهایی و بی دین شدی رفیق گفتم که ننگ مذهب و ننگ وطن شوی وقتی شدی صدای مصیٍ علینژاد گفتم که حیف بود که اصلا تو زن شوی توهین نمودنت به سلیمانی شهید معلوم کرد عامل نفی سنن شوی گفتی تو مدح دشمن و گفتی به ملتت باید که بی خیال ز قدس و یمن شوی داری چه از سواد که هی نطق می کنی هی مدعی به فهم و کرامات و فن شوی حالا به عقل کل جهان طعنه می زنی باید به این خطا تو اسیر رسن شوی ای عسکری بگو تو به این دیو رو سیاه باور نمیکنم که تو دیگر حسن شوی ۴اردیبهشت ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CcvjbLlMiFN/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. لعن بر آنکه تابع شیطان گشت و بشکست با خدا پیمان پای بنهاد روی شانه ی حق تا شود بهر مدتی سلطان نعمت حق از او مبدل گشت زد به پیغمبر خدا بهتان گشت دشمن به آیه های خدا بهر حق چونکه بود پشتیبان به تمسخر گرفت شان امام تا بیابد به زعم خود رجحان برتری داد بر تبار نبی هر چه بی مایه جاهل و نادان عسکری کشته گشت صادق تا کذب چندی دگر دهد جولان ۸خرداد ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CeH8eoLoj7d/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. ای که هر روز شکستی تو حریمی به وطن ای که هر روز شدی خاطی و هنجارشکن تو که هر طور دلت خواست نمودی رفتار تو که هر جامه ی غش دار نمودی بر تن تو که هی طعنه زدی بر عمل مسوولین حق اگر بود ریالی تو گرفتی به تومن همه در بهت که این گونه چرا می گردی انچه بر مردم ما بود تمامی قدغن با همه عشوه و هتاکی و بد مستی ها تو شدی مریم قدیسه دگرها چو لجن بهر یک نقش به هر مفسده ای تن دادی نفع امروز به داد است بیا داد بزن نفع دیروز اگر بود تظاهر و سکوت نفع امروز سواری است به امواج فتن هر کسی هست طلبکار بدهکاری تو از چه بر مردم این خاک شدی چشم ودهن گفتی از دغدغه ی سانحه در آبادان بود گویا غمت از شوخی و از لحن بدن پر سیمرغ تو را داد اگر این میهن پشت کردی به وطن از پی سوت و کف کن عسکری دور شو از جمله ی فرصت طلبان هر که هر روز به رنگی است به منظور ثمن ۹ خرداد ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CeK2Nm8jTGm/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. وقتی که از میان هزاران خلافکار تنها نمای مذهبیش را کنی شکار با اینکه آشکار شد آن جانی خبیث اهل تجاوز است و گناهان بی شمار تو چهره ای از او به نمایش در آوری کز دیدنش کنند خلایق ز دین فرار گردانده ای تو کار به میل و هوای نفس آن نفس بی حیا که ندارد ز ننگ عار باید برای دشمن حق بهترین شوی بر حق ولی وجود تو تلخ است و ناگوار آری سپرده ای تو به شیطان عنان خویش باید به نفع او بنمایی تو کارزار باید به عکس جلوه دهی شر و خیر را نهی ازقبا کنی و بخوانی تو بر ضرار چون عنکبوت بهر بشر تار می تنی تا مومنی بیابی و سازی تو دین ندار ای عسکری بگو که بود خانه ی تو سست این هم شود خراب حرامی نابکار ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CeOVyPmsJvf/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. ای اجنبی سیاست و هر مطلبی دگر در هم تنیده است برای تو فتنه گر هم خوان اگر به مشی تو باشد بود مجاز ورزش، هنر، ترور، تقلب و تهدید و قتل و شر دیگر عجیب نیست که باشی نماد مکر از قتل کودک یمن و غزه بی خبر باشد عجیب اینکه تو از شخص معترض بر این رژیمها به سهولت کنی گذر بر هر چه هست بر له و باشد علیه تو باشد عجیب اینکه تو یکسان کنی نظر دیگر دو بام با دو هوایت عجیب نیست باشد عجیب آنکه کند سینه ات سپر تحریم علیه کشور ایران بود مجاز ای عسکری به عکس تو نام از خسی مبر ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CeP7OFMjTp7/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. برای شهیده طبیب و همه ی شهدای سلامت به دیار عشق و مستی تو طبیب مبتلائی که رهاند آدمی را و به تن خرد بلائی اگرت حساب کردند به درهم ارزشت را تو به جهد خویش گفتی که ز حیث جان طلائی "رسد آدمی به جائی که به جز خدا نبیند" تو طبیب را رساندی به چه رتبه ی علائی تو شهید عشق گشتی و به کاهلان عالم شنوا اگر که باشند زدی عجب صلائی تو همان نشان فتحی که به دست خالی تو شد و می دهد ولی بر تن دیگران جلائی که به خاطر پشیزی ننهاده اند جایت کس دیگری و کردی چه سکوت برملائی تو نهایت کمالی به طبیب و عسکری را چه خوش است تا که بیند شده چون تو کربلائی ۱فروردین۹۹ https://www.instagram.com/p/CfEkVsZstYi/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. با عشق خود معلم ایثار می شوی با بذل جان مدافع بیمار می شوی هی آب می زنی به رخ از فرط خستگی بی خواب می شوی به خود آوار می شوی چون جبهه می بری همه اهل و عیال را مخلص ترین بسیجی ادوار می شوی ارزانترین سپاه سلامت در این جهان با شیوه ای گران ولی آزار می شوی اما خدا خودش به تو لبخند می زند حتی اگر به جامعه بر دار می شوی حتی اگر نفهمدت عامی و خاص هم سرخورده از ملامت اغیار می شوی چون با خدا معامله کردی دگر چه باک بر غیر،عسکری چو بدهکار می شوی ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CfEdC8sM6-2/?igshid=MDJmNzVkMjY=
. هنوز هم همه دم از بقیع می سوزم هنوز هم ز خزان ربیع می سوزم از آن زمان که نشستم حزین میان بقیع ز داغ آن همه شاه شفیع می سوزم پرم ز حس غریبی میان حسرت و درد ز قید و بند و حصاری وسیع می سوزم ز منعِ مانعِ اول ز حبلِ حق، زخمی ز منعِ دیو ز قومی منیع می سوزم پس از شکستن پیمان و نقل آتش و در من از اسائت و جرمی شنیع می سوزم چهار طرح حرم عسکری به دل دارم در آسمانِ بقوعی رفیع می سوزم ً ۱۰ تیر ۱۴۰۱ https://www.instagram.com/p/CfdNoKijAhv/?igshid=MDJmNzVkMjY=