eitaa logo
دفتر شعر من
95 دنبال‌کننده
7 عکس
14 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
. دل من یکسره در حسرت بین الحرمین حرم آن یل با غیرت بین الحرمین من که از هر چه دو راهی است بدم می آید شده ام دلشده ی حیرت بین الحرمین وحدت مهر و مه اینجا به شگفتت نکند اربعین ها بنگر کثرت بین الحرمین مست شد هر که ز صهبای سلوکی اینجا در تعجب شود از سکرت بین الحرمین قلبی از سنگ بیاور به تماشا و ببین منقلب گشنش از کسرت بین الحرمین کودکی گفت سلام ای همه چیز پدرم به فدایت بشوم حضرت بین الحرمین پدرم پیش تو آمد که صفایی بکند از سفر آمده با حسرت بین الحرمین عسکری گر به صفا یافته شهرت هر جا نرسد باز به آن عشرت بین الحرمین ۳۱مرداد۹۹
. همسرت یک دشمن غدار فکرش را بکن هی دهد جان تو را آزار فکرش را بکن جای پشتیبانی از تو در تقابل با عدو خود کند با سم تو را ناکار فکرش را بکن چون جگر می سوزد از سم همنوا با ناله ات هی بخندد مست و مجنون وار فکرش را بکن نشنوندت ناله تا، بر دست افشانی کند عده ای را پشت در وادار فکرش را بکن چون بسوزی از عطش او جای رفع آن تو را وانهد با یک تن تب دار فکرش را بکن با دهان تشنه رفتی مرده ات را هم برد زیر تیغ شمس آتشبار فکرش را بکن تا کبوترها بپیوندند پرهاشان به هم تا نبینی بیش از این آزار فکرش را بکن عسکری سوزاندی از غم سینه ی زهرا بس است مادر و این قصه ی غمبار فکرش را بکن بیست و سوم شهریور نود و چهار آخرین بازنگری ۱۷خرداد ۱۴۰۳
ایمان فقط به حب علی می شود عیان بر کفر دشمنان لعینش به شک نمان جایی که غیر دم زند از حب آل او دیگر مشخص است به ما حکم حبشان ای خاندان احمد مرسل که مهرتان فرض است در کتاب خداوند مهربان در شأنتان بس اینکه ندارد کسی نماز ندهد اگر دران صلواتی ز عمق جان این قول شافعی است نباشد ز عسکری من عشق خویش را به چه وصفی کنم بیان بیست و نهم بهمن نود و چهار  آخرین بازنگری۱۸مرداد۹۹
لایق توبیخ را تمجید یا تعریف چیست؟ کوه عصیان را خدایا زحمت توصیف چیست؟ آنکه در پیش شهنشاهی جسارت می کند حکم او باشد اشد شایسته ی تخفیف چیست؟ چونکه بر کرسی نشیند بر قضاوت عادلی حکم را ان قلت و بحث و چانه و تلطیف چیست؟ چونکه داور می شود خود ناظر اجرای حکم دیگر اینجا بحث لاپوشانی و تحریف چیست؟ چونکه اعضایت علیه تو شهادت می دهند بحث از تشکیک و از تفهیم و از تحلیف چیست؟ چونکه حکمش لازم الاجراست این قاضی القضات بحث از ترعیب و از تخویف و از تصریف چیست؟ عسکری را جرم اصلا قابل توجیه نیست یک علی آورده با خود بهر او تکلیف چیست؟! پانزدهم تیر نود و چهار آخرین بازنگری ۱۲ مرداد۹۹
چون پیمبر حج آخر را نهاد دو جواهر را به امت هدیه داد گفت تا وارد به حوضم می شوند این دو تا دارند با هم اتحاد چنگ بر دامان آنها گر زنید جمله می مانید از اهل رشاد با امانتهای او امت چه کرد؟! بود با آنها مداوم در تضاد دسته ای گفتند قرآن کافی است سخت ورزیدند با عترت عناد داشتند آنها تو گویی از رسول حکم تا آرند بر اهلش جهاد گفت روی نیزه ها قرآن به ما بی علی برگی بود در دست باد دسته ای هم گفت عترت کافی است برد ثقل اکبر احمد ز یاد غافل از اینکه گشاید راز را عترت از قرآن که یابیمش مراد غافل از اینکه کتاب حق عدیل در غیاب شاه، باشد بر عباد عسکری دلتنگ مولایی اگر پس به قرآن ساز قلب خویش شاد ۳۱ فروردین۹۹
کار دل از دست ما رفت و دگر دیوانه شد سابقاً آباد بود از عاشقی ویرانه شد کرد خلوت مثل حافظ با غزلهایش شبی در خیالش چشم در چشمان آن جانانه شد گفت بودم ساغر و صهبا بهانه من فقط از تو ای ساقی دلم پا بند این میخانه شد گفتمش مستم نما گفتا بهایش، گفتمش داشتم هر چیز جانا بر سر پیمانه شد تا شدم از جام تو رسوای هر بوم و بری داستانم نقل مجلس در دل هر خانه شد گفت سر داری و لاف پاکبازی می زنی حد اعلا کم ز تو از این ولا کاشانه شد عسکری کم گنده گویی کن که شاهی بهر اذن بر ورودش فاعل صد حیله ی رندانه شد بیست و نه اردیبهشت نود و چهار آخرین بازنگری ۲۹ تیر۹۹ 
. فی الدهرِ کلُ عشقٍ دون الحسینِ وهمٌ اجعل لنا الهی من کاسِ العشقِ سهمٌ ان الحسینَ مولا نحن غلامُ آله لیس لملکِ قلبی دون الحسینِ فهمٌ کلُ النفوس برٌ من حیثُ عشق قحلٌ لیس علی الصحاری دون الحسینِ رهمٌ لو جاء لی عدوْ للقتل بالحدیدِ لن یستطیع اصلاً عن جیشِ العشقِ زهمٌ من کان داعیاً له من لی یکون لهمٌ من کان ناهیاً عنه من له اکون جهمٌ والله عسکریُ العیش فی جواره والخصم عاجزٌ أن أعمَل علیَّ کهمٌ ۲۱ مرداد۱۴۰۱ ترجمه: در عالم هر عشقی غیر از عشق حسین توهمی بیش نیست خدای من برای ما هم سهمی از عشق نصیب فرما. مولا و ارباب امام حسین هستند و ما غلام خاندانش سرزمین قلب من غیر از حسین را نمی فهمد. همه انسانها از نظر عشق زمین خسک و لم یزرعی هستند و برای احیا صحراها غیر از حسین بارانی نیست. اگر دشمن برای کشتن من با سلاحی از آهن بیاید اصلا نمی تواند مرا از پیوستن به لشکر عشق مانع شود. هر کس دعوت کننده من به سوی او باشد برای من انسان بسیار خیری است. هر کس مرا از او باز دارد برای او من در خشم می شوم و عبوس خواهم بود. به خدا قسم عسکری ، زندگی در جوار او فقط ممکن است. و دشمن عاجز از این است که مرا از مشکلات این راه بترساند . قحل:خشک رهم:بارش باران ملایم زهم:باز داشتن لهم:فرد بسیار خیر جهم:عصبانی و عبوس بودن از چیزی کهم:ترساندن از مشکلات ...
. نفسم گرفت یک گل و این همه دشمن لعن کدامشان را بگویم که طومار نشود امه دفعتکم عن مقامکم امه ظلمتکم یا امه سمعت به ذلک و رضیت به یا اصلا لعن الله اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد آخر همیشه اولین است که پایه گذاری می کند مثل قابیل که پایه گذار قتل است و در آخر هم بگویم لعن الله آخر تابع له علی ذلک و خدا خدا کنم که مصداق آن نباشم ۱۰ آبان ۹۷
. من تشنه ترین تشنه ی تاریخِ جهانم من تشنه ی لب های شهِ تشنه لبانم از بینِ خلایق، همه محرومترینم آتش زده تحریم لبانش به روانم هی ملتهبم، مضطربم، همدمِ آهم حسرت شده رفعِ عطشش، بر دل و جانم زان دم که بشد، تشنه عزیزِ دلِ زهرا من آب ترین آبم و فریاد زنانم مهرم همه بر فاطمه بر فاطمه مهرم چون ملکِ فدک غصب، به دستانِ خسانم در حسرتِ دیدارِ تو دیوانه ترینم من منتظرِ منجیِ موعودِ زمانم چون عسکریم، گر چه ز اعمالِ خودم آب بگذار، که در پای رکابِ تو بمانم پنج خرداد نود و چهار آخرین بازنگری ۱۷ خرداد ۲۴۰۳
گوید به امت مصطفی، حیدر شه دین است و بس او دین حق را یاور و هم یار دیرین است و بس من می روم از بینتان اما دو درِّ پر بها باقی گذارم بر شما، راه نجات این است و بس بر لن تضلوا ره بود ما إن تمسکتم بها چون عترت و قرآن دو ثقل ناب آیین است و بس هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست چون بر مسیر راست تنها راه تمکین است و بس چون حبل حق است این علی، بر خلق تنها هاد اوست پس او بود تنها امیرِ آنکه حق بین است و بس فرموده احمد بارها چون انت نفسی بر علی پس ترک حیدر ترک او باشد که از کین است و بس حق گفت اولی الامر شما باشد خداوند و نبی هم آنکه در حین رکوعش یار مسکین است و بس بهر پیمبر می شود کامل نبوت با علی چون با علی نعمت بر امت تام و تضمین است و بس خوش می درخشد در میان آیه های نور او در سوره های حق، علی، لایق به تحسین است و بس آن کس که همراه نبی و همسر و اولاد خود او شاه بیت شاعر اشعار تکوین است و بس ای عسکری در روز حشرت بی گمان راه نجات هم دستهای مهربان آل یاسین است و بس بیست و ششم اردیبهشت نود و پنج  آخرین بازنگری ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman
گفت پیغمبر نیست در مقام عصمت, جز به وحی و ابلاغ, شیعه ای با غیرت می پسندم این جا نظر سنی ها عقلایی تر چون می نماید بر ما گفتمش گر هستند این سخن را قائل تو ببین زین رهرو چه بر آید حاصل سخن پیغمبر چون نباشد برهان می شود از بعضی رفع خشم یزدان گفت آخر احمد بضعةٌ منى را هر كه اش آزارد هست در خشم خدا چه کسی زهرا را بعد او ضربت زد چه کسی ملکش را بعد او می دزدد با چه رویی گویند که منافق نبود آنکه دستان علی را چنان می بندد گفت بار دیگر گر بود او معصوم از چه اهل شور است پس تو باشی محکوم گر بگویند آنها گفته ای بر باطل چه شود احمد را جز خطایی حاصل می شود در پیکار بر شکستش عامل می شود بر جمعی این سیاست قاتل گفتمش پیغمبر جز به امر یزدان نه کند فعلی و نه کلامی عنوان مشورت گر سازد حتم این امر خداست آنکه حق را عامل شد، مبرا ز خطاست امر حق نیست خطا گر چه از آن حتی برود هم روزی کل هستی به فنا از روایت سوزی هر حدیثی هم ماند این نظر آن را هم با جفایش سوزاند ۱۷ خرداد۹۹ آخرین بازنگری ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman
از نسل احمد است امام زمان ما شاهی سرآمد است امام زمان ما بیگانه است با همه اوصاف ناکسان مثل محمد است امام زمان ما هرگز امام نیست ز دین خدا به دور بر دین مقید است امام زمان ما شاید که گم کنند گروهی امام خویش نامی موکد است امام زمان ما با هر کسی قیاس نگردد عزیز ما مقصود و مقصد است امام زمان ما دیگر مگو سخن تو ز حکام مستبد مهری مشدد است امام زمان ما مومن به حق شدیم و به طاغوت کافر یم مهدی و مهتد است امام زمان ما از آن به انتظار شه خود نشسته ایم کز حق موید است امام زمان ما زنهار عسکری نشوی خام هر خبیث خصمش چو مرتد است امام زمان ما ۷فروردین۱۴۰۲ https://eitaa.com/daftareshereman
ماه کامل از تمام ماه ما مبهوت ماند تا کند حفظ آبرویش شاه ما مسکوت ماند بین چشمان بر تبرک جستن از اقدام او اختلافی سخت در ناسوت و هم لاهوت ماند ذی طوی شد خانه اش شاید ز بیم دیو و دد در دل کان شرف مستوره چون یاقوت ماند آنقدر او روشنی بخشید بر ارض و سما کینه تا از روی ماهش در دل طاغوت ماند گشت مخفی تا که باشد او امید انتقام بیم از او در هر زمانی بر دل جالوت ماند عسکری در روز میلادت چه گوید خوبرو با دلی که در غم موی و خم ابروت ماند ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ آخرین بازنگری ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman
دوست دارم طلوع شمس رخت در زمان من اتفاق افتد دوست دارم جهان گشایی تو در جهان من اتفاق افتد دوست دارم که سخت کشته شوم گر به پای تو اتفاق افتد بدهم من هر آنچه را دارم گر برای تو اتفاق افتد دوست دارم به جنگ با شیطان در رکاب امام خود باشم دوست دارم تمام بعد از این محو ماه تمام خود باشم دوست دارم برای امر فرج گرهی نه گره گشا باشم دوست دارم برای مولایم شیعه یی خوب و با وفا باشم دوست دارم به او جفا نکنم دور باشم دگر ز غفلت ها دوست دارم که روسفید برون آیم از فتنه ها و فرصت ها دوست دارم چو آمدی مولا روی خود را ز من مگردانی دوست دارم نگوییَم که برو تو کجا مثل شیعه می مانی وای اگر بر من اعتنا نکنی جرم ها را به روی من آری روی فعلم تمام خط بکشی و بگویی به من ریاکاری جرم تو بود بهر من سیلی با امام خودت چه ها کردی هی فرج خواندی و جفا جنبش ای مذبذب چقدر نامردی از جفایت فرج عقب افتاد چون به عهدت نمی شدی پا بند تو خودت دشمن نخست منی ادعایت نبود جز ترفند عسکری حرف را دگر بس کن گرچه حق است هر چه می گویی از مسیر خطا بیا برگرد تا کنی از امام دلجویی یکم تیر نود و شش https://eitaa.com/daftareshereman
یک نفر کاش مرا در غمش امداد کند همرهم گریه کند ناله و فریاد کند یک نفر کاش بگیرد ز من خسته سراغ دل ویرانه ی من را مگر آباد کند یک نفر کاش رساند به دل غمزده ام خبر از آمدنش تا دل من شاد کند یک نفر کاش بگوید که مرا مرگ به است بیش از این گر به دلم هجر تو بیداد کند یا بیاید که مرا بیم و غم از دل برود یا که از جور جهان جان من آزاد کند عسکری را نظری خسروی شیرین دهنان تا که بر کوی محن حمله چو فرهاد کند گر چه ترسم بدهم جان خود از شور و شعف "کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند " شانزدهم شهریور نود و پنج آخرین بازنگری ۱ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/daftareshereman
در کوچه های شهر، پیچیده عطر یاس پوشانده از امید، بر لحظه ها لباس در، پنجره، حیاط، با مهر هم نوا در انتظار تو چشمش پر التماس ای عشق، جمعه ها، چشمم به راه توست چشمند جمعه ها، در من همه حواس فریاد می کنیم، هر جمعه نام تو میلی به ما نکرد، جز صوت انعکاس گویند می رسی، روزی ز ره، اگر گردد به آسمان، سقف ستم مماس جور ندیدنت، بس نیست مهربان؟ من با چه محنتی، آنرا کنم قیاس؟ ای حجت خدا، وقت ظهور نیست؟ بس نیست این همه، فریاد الغیاث؟ یارب عسکری، آخر چه می شود؟ یابد بَرِ فرج، این جمعه اختصاص یکم آبان نود و پنج  https://eitaa.com/daftareshereman
به وقت قهر به حکم کلام قلَّ و دل روم به شیوه ی مظلومها به سوی غزل ز زیر چشم نگاهش نموده می گویم کسی به درد غزلهای من نداده محل برای هر که فرستاده ام گل احساس نداده با لب خندان جواب حداقل همیشه از طرف من شروع می شده عشق همیشه از طرف اما بهانه ی مهمل خودم برای خودم بعد از این غزل گویم خودم برای خودم داد می زنم ای ول خودم مخاطب خاص خودم شوم پس از این خودم به عشوه کنم با دل خودم کل کل به وقت چای دو تایی کنار آئینه نسازم از تم چشمی برای خود معضل به اتفاق خودم می زنم قدم طوری که بعد آن کف پایم بر آورد تاول اگر فقط نشود عسکری به یک لبخند تمام مشکل من با عزیز جانم حل ۱۸ دی ۱۴۰۲ https://eitaa.com/daftareshereman
اورژانس اگر گشت برایت چو آژانس یا بی خردی یا که گرفتار دمانس شاید که شدی غره به نامت ای دوست واجب شده وجدان تو را یک بالانس ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman
. آن شاعری که کون و مکان را سروده بود امروز عاشقانه ترین شعر را سرود پیوند ماه و مهر و شمیم بهار عشق در این غزل نمود چه زیبا از او نمود مستند جن و انس از این شعر خوشگوار گویند کائنات پیاپی به حق درود وقتی زمان یَلتَقیانِ می رسد ز راه پیوند بحر و بحر دهد خالق ودود حاصل از این معاشقه مرجان و لوءلوءست درهای کوثری که خدا بر نبی گشود آورده حسن بر سر تعلیل بی گمان بر حسنشان خدا حسنینی دگر فزود ای عسکری به همره خوبان روانه شو تا بلکه زین میانه بیابی تو نیز سود سیزدهم شهریور نود و پنج آخرین بازنگری۱۸ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman
. بهترین زوج جهان امروز عروسی می کنند بهترین فرد جهان را دیده بوسی می کنند بهترین های جهان پیوندشان محکم شود عرش حق راسفره ی عقدی خصوصی می کنند در کنار احمد مرسل ببین این زوج چه بر سریر عزت و شوکت جلوسی می کنند مجلس جشنست جاری جمله ذرات جهان بر صفا دادن به این مجلس فسوسی می کنند انبیا حاضر به جشن و جملگی خندان و شاد دست افشانی درآن عیسی وموسی می کنند عسکری بیکار منشین شعر نابی ساز کن بخشش مخصوص در همچین خصوصی می کنند بیست و چهارم شهریور نود و چهار آخرین بازنگری ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman
به هر چه اسم که آمد لبش معارض بود رسید نوبت حیدر سکوت عارض بود برای نام علی وه چه باسط الوجه است برای غیر همان را که وجه قابض بود تمام عالم امکان به همرهی نبی بخواند حمد که داماد ناب و فائض بود که هست در دو جهان بر بتول کفواً احد و اصل وصلت انوار از فرائض بود به ذهن غیر چه آمد که برگزیدن او بر اصل فاطمه بودن عجیب ناقض بود اگر چه قلب علی شد بر اهل کینه هدف که این گزیده شدن بر رقیب غامض بود به عرش حق بنگر عسکری، چه غوغایی است از این عروسی خوبان که از غرائض بود ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ https://eitaa.com/daftareshereman
یک بار دگر غروب آدینه اذان مغرب شد و شانه ی موذن لرزان در عمق صدای اوست بغضی که مهش مانده پس ابر و اوست دلخون از آن بگشوده دهان به شکوه از بی کسیش صدها گله دارد از زمین و ز زمان گویا که در این ترانه ی غم انگیز با او شده هم نوا تمامی جهان خواند عظم البلا پس از تکبیرش از پرده برون فتاده اسرار نهان از ضیق به ارض خواند و منع سما از قطع رجا و خواهد او از جانان بی یار جهان جهنمی ویران است یا رب فرج نگار ما را برسان ای عسکری او از این اذان عاجز شد غافل ز امام خود از این بیش نمان ۳مرداد۹۹ https://eitaa.com/daftareshereman
جز آنکه عذر دارد و مهجور و مبتلاست چون آب حاضر است تیمم دگر خطاست چون شمس حاضرست چه حاجت به نورشمع در راه شمس،شمع هم از جنس سایه ها ست دیگر مشخص است حساب خسی کدر هر کس که گشت تابع آن از سنا جداست هر مانعی به چشمه ی نوری قریب تر تاریکی مهیب و عظیمی از او به پاست بیچاره امتی که بجز نور برگزید بدتر ز کور آنکه برش کور رهنماست حیدر میان مردم و مردم به گرد غیر این ماجرای تلخ خدایی کجا رواست؟ ای عسکری شکنجه شوی گر تمام عمر تنها بگو علی به جهان مقتدای ماست هجدهم فروردین نود و چهار ۲۸تیر۹۹ https://eitaa.com/daftareshereman
پیوند دو دریاست صفا را صلوات داماد علی عروس زهرا صلوات وقتی که ملائک همه دست افشانند ای دوست بر این مجلس زیبا صلوات ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman
به خدا روز ولنتاین همین امروز است عشق یعنی علی و فاطمه, یک سفره ی عقد ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ https://eitaa.com/daftareshereman