💠مطالعات زنان؛ نیازها و راهبردها
🔸مصاحبه با سید ابوالحسن نواب رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب:
♦️معتقدم زن از نظر آماری نیمی از جامعه را تشکیل میدهد ولی در واقع همه جامعه است. از نظر عملی چون نیمه دیگرِ جامعه، در دامن زن تربیت میشود.
♦️در برخی برههها، مانند زمان شهید مطهری و یا علامه طباطبایی به مسئله زنان توجه بیشتری شد ولی بیست سال بعد از آن، از این مسئله غفلت شد، و یک خلاء و برگشت و ارتجاع سنگین اتفاق افتاد و آسیبهایی به این حوزه وارد شد.
♦️گفتمان رهبری مظلومترین گفتمان در ایران است. در بسیاری موارد مانند دیه و ارث نظرات رهبری اجرا نمیشود. در مورد مسئله زن، نظرات رهبری بسیار غریبتر است. گفتمان رهبری گفتمانی عقلانی و اعتدالی است. اگر مجموعه فتواهای رهبری در زمینههای مختلف مانند سیاسی، اجتماعی، و زنان مورد بررسی قرار بگیرد، میتواند به عنوان پایاننامه و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
♦️رهبری از زن و حقوق زنان در جامعه حمایت کردهاند و معتقدند بسیاری از پستهای دولتی ادارات و وزارتخانهها را میتوان به زنان داد. در مورد حضور زنان در اجتماع و نیز صریح نظر داده و تشویق می کند نه در کارهای سنگین بلکه کارهای فرهنگی، خدماتی، علمی، اجتماعی، سیاسی و مشاوره ای.
♦️اگر بعد از انقلاب مسئله زنان جدی گرفته شده بود و با مسئله زنان برخورد مناسبی شده بود، مشکلات امروز را نداشتیم. یک دهه جنگ و یک دهه نگاهها، مانع رشد فرهنگی زنان و توجه به آنان شد و در دوران سازندگی نیز بیتوجهی به مسائل زنان سبب بروز مشکلاتی و آسیب زنان در جامعه شد.
♦️حوزه در مورد زنان و مخصوصا در ارتباط با دانشگاهها، با اینکه حدود نیمی از دانشگاههای ما را زنان تشکیل میدهند، کم کاری کرده و به اندازه کافی توجه و اهتمام نداشته است.
♦️حوزه در مورد تربیت طلبه زن کوتاهی نکرده است اما در مورد تربیت کادری برای دانشگاهها کوتاهی کرده است. صِرف طلبه زن نمیتواند نیاز جامعه زنان را برطرف کند.
♦️یکی از دلائل طلاق در تهران، مشاوره های نادرستی است که مشاورانی که چندان سواد و تخصصی ندارند، ارائه می کنند. بسیاری از مشاوران ما دانش کافی و جامع در حوزه خانواده و زنان ندارند و نمیتوانند بسیاری از مشکلات را حل کنند.
♦️اکنون فقط حدود ده هزار زن برای دادگاه خانواده زنان و ده هزار زن مشاور لازم داریم تا قبل از طلاق و بروز مشکلات خانوادگی، کاری پایه ای و اصولی صورت گرفته باشد. چقدر طول میکشد تا این بیست هزار نفر نیروی زن تربیت شوند؟ و آیا با این همه کمبود، مشکلات جامعه زنان به راحتی حل میشود؟ در تمام مراکز مثل فرمانداری و شهرداری و سایر ارگانها ما نیاز به نیرو متخصص زن در حوزه مطالعات زنان و خانواده داریم.
♦️امروزه کشورهایی که مشارکت سیاسی زنان در آنها بالاست، یکی از سالمترین کشورهای جهان از نظر سلامت مالی هستند. در بین زنان هیچ گونه اختلاس یا رشوهای دیده نمی شود. 42% از کارمندان دولت ایران زنان هستند و این زنان، سابقه هیچ اختلاسی ندارند. در بخش دولتی کشورهایی مانند سوئد، دانمارک و کشورهای اسکاندیناوی که اوج مشارکت زنان هستند. بهترین و پاک ترین کارنامه مالی را دارند و سالم ترین کشورهای مالی هستند. ولی افکار خطرناک غربی را نباید پذیرفت بلکه موضع سالم و شفاف اسلام را جایگزین و تبیین کرد.
-به نقل از کانال طلبه بانو
#حوزه_علمیه
#حوزه_خواهران
#مطالعات_زنان
#آسیبهای_اجتماعی
@daghdagheha
💠اضمحلال مفهوم دانشجو
🖋محمدرضا پویافر
🔹طی سالهای گذشته حجم تأثیر سیاستهای نادرست در مورد توسعه کمّی و مدیریت آموزش عالی آن قدر زیاد بوده که یکی از اثرات آن، فرو ریختن مرز دانشجو و غیر دانشجو- مانند فرو ریختن تدریجی مرز دانشگاه از حوزه های دیگری همچون بازار، سیاست، دین و مانند آن – بوده است.
🔹در حال حاضر ایران سومین جمعیت فارغ التحصیلان رشته های مهندسی، یکی از بالاترین نسبت های دانشجو به جمعیت دیپلمه و در عین حال یکی از بالاترین شاخص های تقلب علمی را بین کشورهای مختلف داراست.
🔹توسعه کمّی آموزش عالی در مقاطع مختلف تحصیلی، همراه با تأسیس دانشگاه های جدید و ظرفیت های خالی زیاد در مناطق مختلف موجب شده تا هر آنکس که تا دیروز قصد یا شایستگی دانشجو شدن نداشته، برای مزایای مختلف مالی، مدیریتی و حتی پرستیژ اجتماعی وارد دانشگاه شود.
🔹امروز ایران جمعیت زیادی دارد که نام دانشجو را حمل می کنند. آنها کاسبان، کارمندان، ورزشکاران، نظامیان، هنرمندانی هستند که با وجود داشتن پیشه و اشتغال خاص، دوست دارند دانشجو بشوند، مدرک دانشگاهی بگیرند، پستی به دست بیاورند، کمی به حقوقشان اضافه شود، یا این که فقط بتوانند با مدرک دانشگاهی برای خود جایگاه اجتماعی ظاهریِ بهتری دست و پا کنند. آنها شغل های ارزشمندی برای نیازهای اجتماعی گوناگون دارند، اما با این وجود در پی تصاحبِ نام «دانشجو» هستند. اشتباهی که با اصالت دادن به تحصیل دانشگاهی در همه رده های اجرایی، در نگاه مدیران و سیاسیون سطح اول کشور وجود دارد و در سطح جامعه هم رسوخ کرده است.
🔹بنابراین دیگر ما با یک گروه متمایز با یک فرهنگ خاص – فرهنگ دانشجویی- مواجه نیستیم؛ چرا که این روزها تقریباً همه دانشجو هستند یا می توانند دانشجو باشند. پس دانشجو بودن هیچ وجه تمایز بارزی در منشِ رفتاری، مشیِ فکری و تقیدات اخلاقی با دیگرانِ بیرون از دیوارهای دانشگاه ندارد.
🔹چنین انسانی به دست ساختارِ سیاستگذاریهای بیماری اجتماعی، از درون تهی شده و تنها پوستهای با برچسب دانشجو را بر تن خود حمل می کند. این پوستهی تهی تاب تحمل فشارها و نهیب های درون و بیرون دانشگاهی برای بیان و مطالبه حق را ندارد. اصلا نه حوصله و نه میل و نه توانِ این بیان و مطالبه را ندارد. او درگیر تمام شدن دوره تحصیلی و گرفتن مدرک دانشگاهیاش برای رسیدن به چند هزار تومان اضافه حقوق، ارتقای پست سازمانی یا ژشتی جلوِ دیگران است. هیچ کدام از اینها با عمیق شدن در رشته تخصصی، کنجکاوی و ماجراجویی برای دانش و فریاد زدن در راه آنچه درست می داند تطابق ندارد. پس منطقی است که دانشجوی امروز «یکی از دیگران» باشد. یکی از دیگران بودن، به خودیِ خود بد نیست، شاید در بسیاری از موارد نشانه همدلی و یکرنگی با جامعه ای است که فرد در آن زندگی می کند.
🔹اما در مسیرِ به ابتذال کشیده شدن و اضمحلال مفهوم «دانشجو»، آنچه رخ می دهد، تن دادن دانشگاه – یعنی نهادِ علم و پایگاهِ تفکرِ انتقادی در جامعه- به قواعدِ تعامل و بلکه معامله در بیرون از دانشگاه است.
🔹بنابراین همزمان با اضمحلال مفهوم دانشجو، مفهوم دانشگاه است که از درون تهی می شود. در این مسیر دانشگاه به هنجارها و ارزشهای بازار، سیاست یا سایر حوزه های دیگرِ غیر دانشگاهی آلوده شده و وجوه تمایز فرهنگ دانشگاهی در مسیر اضمحلال قرار می گیرد.
🔸 16 آذر روز دانشجو بود. روز دانشجویانی که وقایع محیط شان برایشان مهم بود. اما سیاستهای سالهای گذشته در مورد توسعه کمّی آموزش عالی موجب شده تا همزمان با تکثیرِ پوسته و عنوان دانشجو، دانش-جو بودن و فریادگری اون در نتیجه این دانش-جویی کمیاب و کمیابتر شود. آنها امروز یکی از دیگران هستند، همان دیگرانی که از فاجعه جوک می سازند و برای منافع خود به هر سرقت، زد و بند و دروغی رضایت می دهند.
#دانشگاه
#دانشجو
#روز_دانشجو
#آسیبهای_اجتماعی
@daghdagheha