eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
456 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠نواصول‌گرایان و پروژه پایان مرجعیت 🖋محمدتقی سبحانی ⬅️نامه آیت الله یزدی برخلاف شگفتی که در بین حوزویان و نخبگان برانگیخت، به گمان بنده هیچ جای تعجب نداشت، و تنها چیزی که تازه بود، «سرگشاده» بودن و «زبان تهدید» در آن نامه بود: 🔸1- پیشتر در دو یادداشت «اصول‌گرائی و روحانیت سنتی انقلابی» و «نو‌اصول‌گرائی؛ بازخوانی هویت و اهداف» به مبانی و افق‌های فراروی سیاست‌ورزیِ نواصول‌گرایان اشاره کردم و نشان دادم که این جریان با بازتولید منابعِ جدیدِ قدرت، ثروت و معرفت، راه خویش را از مرجعیت و سنت علمی و اجتماعی حوزه‌های علمیه جدا ساخته و خاستگاه خویش را از متن حوزه به حاشیه‌ها برده‌اند. نامه آیت الله بیش از هر چیز اعلام رسمی جدائی نواصول‌گرایان از جامعه سنتی و مرجعیتی حوزه و اردوکشی رسمی به پایگاه جدید موسوم به «حوزه انقلابی» است. 🔸2- علی رغم کوشش سالهای نخستین انقلاب برای نزدیک سازی حوزه سنتی با مشی و مقصود نظام، از حدود یک دهه پیش، نشانه های واگرائی میان این دو‌ پیکره، بیش از پیش خودنمائی کرده و با شتاب تحولات سیاسی و فرهنگی در کشور، انتظار می رود که این شکاف روز به روز آشکارتر شود. برآمدن این گسل، زمانی اهمیت خویش را عریان ساخت و نگرانی نواصول‌گرایان را دامن زد که برخلاف انتظار آنان، این شکاف به نسل جوان حوزه نیز منتقل گشت و نه تنها مرجعیت کهن‌سال حوزه به حاشیه نرفت، بلکه بسیاری از فقیهان جوان‌ به همان سنت‌های حوزوی تمایل نشان دادند. با این وصف، با تقویت «نظام مرجعیتی» از سوی گروه‌ها و گرایش‌های گوناگونِ درون حوزوی و به ویژه با فراگیر شدن شعار «استقلال حوزه»، بخشی از پروژه نواصول‌گرایان در باب ادغام حوزه در «نظام حکومتی» با تردید و مقاومت جدی روبرو گردید. 🔸3- پررنگ‌کردن دوگانه‌های «حکومت/حوزه»، «ولایت/ مرجعیت»، «علوم اسلامی/علوم انسانی» و به دنبال آن، فاصله‌گذاری عمیق سیاسی و ایدئولوژیک بین گروه‌های مختلف شیعی در درون ‌و‌ بیرون حوزه، بخش بزرگی از تلاش گفتمانی نواصولگرایان برای دستیابی به آرمان‌ها و یا ارضای حس آرمانخواهی خود در طول دو دهه گذشته بوده است. سیره عملی نواصول‌گرایان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که آنها حیات و بقای آینده خود را در دامن‌زدن به این تضادها و بیرون راندن طرف دوم از این دوگانه‌‌های فرضی می بینند. این تضاد‌اندیشی و حذف‌گرائی نه تنها منطق گفت‌و‌گو و همدلی را در نواصول‌گرایان به محاق برده، بلکه سبب شده است که هر گونه ندای نزدیکی و تعامل را نشانه‌ای برای نابودی اصول و آرمان‌های خود بدانند. فشار شدید این گروه برای یکدست‌سازی حوزه و به حاشیه راندن رقیبان فکری و سیاسی، پیامدهای وارونه‌ای را به دنبال داشته و اقتدار پنهان نظام مرجعیتی را فزونتر و مقاومت آنان در برابر دخالت‌های برون‌حوزوی را بیشتر کرده است. 🔸4- پس از شکل‌گیری نهادهای حوزوی جدیدی همچون «نشست اساتید» و نیز با گسترش نهادهای غیرحکومتی در بدنه حوزه که خود را بیشتر وابسته به نظام مرجعیتی می دانند، نگرانی نواصول‌گرایان فزونی یافته و علی رغم تلاش برای کم‌رنگ‌کردن حضور رقیب، امید به توفیق این پروژه چندان نمایان نیست. نواصول‌گرایان در سال‌های اخیر، بیشتر بر بدست‌گیری سکان نهادهای رسمی حوزوی و تاسیس موسسات خصولتی و مدارس علمیه با پشتوانه مالی نهادهای حکومتی، متمرکز بوده‌اند و این حرکت در افکار عمومی حوزویان به عنوان پروژه صف‌آرائی در برابر نظام مرجعیت سنتی و بیرون راندن اساتید مستقل از بدنه حوزه تلقی شده است. 🔸5- ماجرای زیرزمین فیضیه و نامه آیت‌الله یزدی نشان می دهد که صبحگاه خوش‌زبانیِ نواصول‌گرایان با نظام سنتی حوزه، اینک به عصرگاه جدائی و خداحافظی نزدیک می‌شود. آنچه در این چند ماه به صورت عریان در صحنه عمومی حوزه به نمایش درآمد، نمایشی بود که ‌پرده‌های پیشین آن، سالها در محافل خاص در حال اجراست. ⬅️این که زمان این واکنش‌های علنی، از روی یک محاسبه دقیق انتخاب شده و یا درهم‌ریختگی روانی رهبران نواصول‌گرائی، قدرت سنجش را از آنان بازگرفته است، چندان مهم نیست؛ مهم این است که آنان پروژه پایان مرجعیت در حوزه‌های علمیه را کلید زده اند. پیامدهای این اقدامات و افق‌های گشوده بر این تفکر و فرهنگ را در نوشتار دیگری تقدیم خواهم کرد. -به نقل از نامه های حوزوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0