🔰نمونه تمثيل های عادی را در اين داستان ڪوتاه پند آموز می خوانيم
🎂#تمثيل-غذاخوری
✍️ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ
ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﮔــــﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍﻣﯽﮔـــــﺬﺍﺷﺖ
ﺁﺧـﺮ کاﺭ! ﻣﯽگـفت: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧـﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ
ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﻫﻤﯿـــﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ
ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔـــــﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـــــﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ
ﮔـــــﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸــــــﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧــــﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ
ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾـﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧـﻮﺭﺩﻥ
ﮔـﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـﺮﻏﺶ..!
🔻ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ
ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ
ﺧـﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ
ﻣﺸـﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ
ﻟﺤـﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷــــﯿﻢ! ﻫﻤﻪ ﯼ ﺧــﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ
ﺣﻮﺍﻟﻪ میکنیم ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ
ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ گـرم کرﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ مشکﻼﺕ ﺍﺳﺖ.
یڪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧـــﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ
ﻋﻤـــــﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﭘُــلوی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔــﯽ ﻣﺎﻥ
ﺑــﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔـــــﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ.
پيام اين طنز:
#شعر
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب اندر زیر کشتی ، پشتی است
👈داشتن مال و اموال دنیایی خطرناک نیست دل بستن به آن و غافل شدن از یاد خدا به خاطر مال دنیا، خطرناک است.
مرتضوی
🌷ضمن تشکر از دوستداران مطالعه انواع تمثيل قرآنی، روايي، شعری.
🔰اهداف کانال تمثيل های عادی قرآنی روايي شعری
👈شيوه تمثيل يکی از راهکارهای آموزش معارف دينی است که هم در قرآن از آن استفاده شده هم در روايات و بحق می توان گفت: تمثيل يکی از بهترين ادبيات بيان معارف اسلامی است.
🌷به خواست خدا ما در اين کانال با اشاره به نمونه تمثيل های مختلف شيوه استفاده از تمثيل در بيان و نوشتار و ... را خواهيم آموزش داد.
👈گفتنی است برای آشنائی با خدمات مؤسسه فرهنگ سازان حجه بن الحسن (عج) از لينگ استفاده فرمائيد.
🔰درباره #خدامحوری_ و #خداخواهی
🌷#شعر #مثل_گونه_ ای هست که می گويد:
👈گر يکبار گوئی بنده ام
بگذرد از عرض اعظم خنده ام
داستان مناسبش را در اينجا مطالعه کنيد:
https://eitaa.com/zendegiasheghaneh/44198
👈در علت و #حکمت_بلاها و گرفتاری ها، در منابع مختلف قرآنی روايی مطالبی آمده، مثل اين مورد که با استفاده از ليگ مطالعه می فرمائيد:
https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/205
و نيز سخنانی گفته شده از جمله اين مطلب:
🌷همانکه در #مثل_ آمده:
#شعر
خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشايد در دیگری
https://eitaa.com/zendegiasheghaneh/44758
🔰نگهداری راز : در #مثل_ آمده
🌷دل سفره نيست كه آدم پيش هر كس باز كنه !
🌷- سفره دلت را پیش هر کس پهن نکن.
🌷- استاد پنبه زن، پنبه را بزن، هر چه دیدی دم نزن.
https://eitaa.com/farhangsazan.hojat@gmail.com
🔰 مقدمه
👈ضرب المثل ها انواع و اقسامی دارند .
🌺 ما در اينجا به مثل هايي را که در مسئله تعليم و تربيت دخيل هستند اشاره خواهيم داشت
🌷بعضی از مثل ها در اين کانال، بدونه ياد آوری ذکر پيشينه می آيد و بعضی با داستان آن چرا که:
🌷دانستن اين نمونه مثل های آگاهی بخش است و دانستنش مفيد است که روانشناسی نيز می آموزد صرفاً برای نمونه دو مثل آورده می شود.
#ضرب_المثل
1️⃣💎آن فکری را که تو کردی من هم کردم!
پارچه فروشی می رود در یک آبادی تا پارچه هایش را بفروشد. در بین راه خسته می شود و می نشیند تا کمی استراحت کند. در همان وقت سواری از دور پیدا می شود. مرد پارچه فروش با خود می گوید: بهتر است پارچه ها را به این سوار بدهم بلکه کمک کند و آن ها را تا آبادی بیاورد. وقتی سوار به او می رسد، مرد می گوید: «ای جوان! کمک کن و این پارچه ها را به آبادی برسان». سوار می گوید: «من نمی توانم پارچه های تو را ببرم» و به راه خود ادامه می دهد.
مرد سوار مسافتی که می رود، با خود می گوید: «چرا پارچه های آن مرد را نگرفتم؟ اگر می گرفتم، او دیگر به من نمی رسید. حالا هم بهتر است همین جا صبر کنم تا آن مرد برسد و پارچه هایش رابگیرم و با خود ببرم». در همین فکر بود که پارچه فروش به او رسید. سوار گفت: «عمو! پارچه هایت را بده تا کمکت کنم و به آبادی برسانم.» مرد پارچه فروش گفت:«نه! آن فکری راکه تو کردی من هم کردم».
2️⃣ ✅پیشینه ضرب المثل جواب ابلهان خاموشی ست!
اين يکی مفيد و کوتاه است بطور کامل آورده شد
#ضرب_المثل
🌱 داستان کوتاه
روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند ميرود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد.
هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟!
مرد فقير که اين را ميشنود قصد رفتن ميکند و با خود ميگويد وقتي صاحبخانه بر سر مال خود با اعضاي خانوادهاش اين طور دعوا ميکند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟!
از قضا در همان زمان در خانه باز ميشود و مرد ثروتمند از خانه بيرون ميزند و فقير را جلوي خانه ميبيند. از او ميپرسد اينجا چه ميکند؟ مرد فقير هم ميگويد کمک ميخواسته اما ديگر نميخواهد و شرح ماجرا ميکند.
مرد غني با شنيدن حرفهاي او، لبخندي ميزند، دست در جيب ميکند مقداري پول به او ميبخشد، و مي گويد: #حساب_به_دينار، #بخشش_به_خروار.
از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را ميبخشند.
اين مقدمه ادامه دارد.
@tafakornab
@shamimrezvan