eitaa logo
در حرم یار
1.6هزار دنبال‌کننده
762 عکس
36 ویدیو
3 فایل
کلاس مباحث آیت الله محمدشجاعی(ره) و گزیده ای از نکته های بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی از لسان استاد سیدعربی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین : @DarharameyarAdmin «تبادل و تبلیغ نداریم»
مشاهده در ایتا
دانلود
ما وقتی در مشهد در کربلا یا اماکن زیارتی دیگر در محضر امام هستیم یا وقتی در محضر اولیاء خدا هستیم یا وقتی در مجلس عزای اهل بیت هستیم یک ارتباطی برقرار کردیم و حال مساعدی پیدا میکنیم اما بیرون از محضر امام با درون محضر امام برای من وشما متفاوت است یکی نیست یعنی آن حال ادامه دار نیست از دست میرود ادامه آن نیست وصل نیست یکساعت بود و تمام شد چرا؟؟ چون برنامه زندگی ما بگونه ای چیده شده که ادامه همراهی با امام نیست لذا چیزی گیرمان نمی آید چون ما نمی رویم محضر امام که دیگر برنگردیم سمت دنیای قبلی خودمان إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ باید هجرت داشت، کوچ کرد ما وقتی فرضا میرویم به مشهد هدفمان کوچ به سمت امام نیست هجرت به سوی امام نیست نکته در کوچ کردن است وقتی می‌گوییم اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاة یا می‌گوییم زیارت امام، سوگواری برای امام گناهان را ذوب میکند یعنی شما کوچ کنید و سوار آن کشتی نجات بشوید و دیگر از آن کشتی پیاده نشوید وگرنه فایده ندارد دوباره غرق میشوید به سمت امام کوچ کردن چه معنایی دارد ؟ درست است که ما تصمیم میگیریم برویم مثلا مشهد خدمت امام رضا ع چند روزی بمانیم و از محضر امام بهره ببریم اما برنامه زندگی را طوری چیدیم که فلان روز که برگشتیم طوری بیاییم که سر فلان ساعت برسیم و مشغول زندگی قبلی خودمان باشیم عین قبل هیچ فرقی در برنامه ریزی بین قبل رفتن و بعد رفتن نداریم وقتی می‌رویم مصمم هستیم که برگشتیم برویم سراغ همان روال قبل زندگی همان مسیر قبل آنچه در محضر امام لحظه ای بدست می آید یا‌ آنچه در موقع گریه برای امام بدست می آید سایه سر زندگی قرار نمی‌گیرد والا انسان هر وقت زیارتی می‌رود یا مجلس عزای امام میرود باید یک تحولی در زندگیش ایجاد شود معنی کوچ کردن همین است معنی هجرت و کوچ کردن این نیست که انسان برگردد به سمت خانه اش معنی کوچ این است که ای امام رئوف من می آیم به سمت شما و نمیخواهم برگردم سمت زندگی قبلی که داشتم و میخواهم با همراهی شما برگردم با نور شما از این به بعد زندگی کنم و در جامعه راه بروم با هدایت شما زنگی کنم لذا ما که می‌رویم زیارت و برمیگردیم محیط زندگی مان غیر از محیط محضر امام است مسجد که می رویم مراسم سوگواری اباعبدالله ع که می‌رویم، محضر اولیاء خدا که می‌رویم همه این محیط ها با آنچه در بیرون داریم متفاوت است ادامه آن نیست اما کسی هم ممکن است باشد که بین مسجد و منزلش باطنا فاصله ای نباشد منزلش ادامه مسجدش باشد معنی اقامه نماز هم همین است یعنی زندگی دنیوی انسان، بازارش مدرسه اش، منزلش، اداره اش، همه خیمه نمازش هست نمازش عمود آن خیمه است از نماز هرگز بیرون نمی آید زندگیش رنگ نماز میگیرد بازارش براساس نمازش چیده شده اخلاقش در منزل بر اساس نمازش چیده شده یعنی هیچ گاه فارغ از نمازش نیست زمانی هم نه زندگی را طوری چیده که با حرم امام، با مسجدش، با نمازش، با عزاداری اش و.... فاصله دارد بنابراین نحوه چینش زندگی باید براساس ذکر باشد نه غفلت براساس محبت به امام باشد و چیزی که در مجلس بدست آورده از دست ندهد آنوقت بله آثارش همان است که در روایات شنیدید که آمرزش گناهان را در پی دارد وگرنه خیر اگر انسان رابطه اش را با شیطان قطع کرد بله برایش چیزی میماند والا چیزی نمیماند که نجاتش بدهد ممکن است حسنه ای و ثوابی برای خودش نوشته باشد ولی نجات بخشش نیست یک نسیمی برایش میدهند ولی نجات پیدا نمیکند زندگی ما متاسفانه طور دیگری مهندسی شده براساس دنیا و دلبستگی به دنیا چیده شده نه دلبستگی به امام نه حب به امام... Eitaa.com/darharameyar
سستى، كسالت، و بطالت، و به تعبيرى، به غفلت گذرانيدن، از رذايل اوصاف و اخلاق، و از موانع بسيار مهم و خطرناك در مقام عبوديت براى سالك است كه بايد در كنار زدن اين رذيله كمال مجاهدت را داشته باشد، و اين مانع را كوچك نشمارد. او بايد على الاتصال با سستى و كسالت و بطالت به مقابله بپردازد، و قدم به قدم، و لحظه به لحظه سستى و كسالت را از خود دور كند، و به طلب و عبادت بپردازد. و او بايد به مجاهدت خود در اين باب ادامه دهد. و مراقبت نمايد كه سستى نكند، كسالت او را نگيرد، و بطالت به سراغ وى نيايد. هر وقت ديد قيام به عبادت و اقبال به ذكر و فكر براى او سخت مى‏آيد، اين حالت را بشكند، و با پناه بردن به خداى متعال از شر شيطان و از شر نفس، به ذكر و فكر روى بياورد و قيام به عبادت كند، و سعى نمايد ذكر و عبادت را با حضور قلب و انقطاع انجام دهد. در اين صورت شيطان دور مى‏شود، نفس خاموش مى‏گردد، و آن حالت مى‏شكند، و ذوق و حال ديگرى جايگزين آن مى‏شود. اگر در همه اوقات به اين روش ادامه دهد و بر آن مراقبت كند، رذيله سستى و كسالت را از خود دور مى‏سازد، و اين حجاب را مى‏شكند، و در سلوك خود موفق خواهد بود، باذن الله تبارك و تعالى. سالك بايد از همان وقت كه سر در ميدان طلب نهاد، سستى و كسالت در طلب را كنار بگذارد، و غير از ذكر و فكر حق هر ذكر و فكرى را از خود دور كند. Eitaa.com/darharameyar
(ره) قرآن در خصوص شب زنده‌داران می فرماید: شب زنده‌داران، صاحبدلان هستند، آن‌ها که شب را به رکوع و قیام و سجود می‌گذرانند این‌ها می‌دانند، این‌ها می‌فهمند، این‌ها اولی الالباب هستند، این‌ها دل دارند. وقتی گناه را ترک کردید خدا با اسم محیی به سراغ شما می آید و دل شما زنده خواهد شد، کم کم حیات پیدا خواهد کرد، خواهد فهمید، دیگر شب برای شما حساب خاصی خواهد داشت. می فرماید صاحبان دل شب را به سجود و قیام و رکوع می‌گذرانند، می‌ترسند از آخرت و امید دارند به خدای متعال، این‌ها با آن‌ها که نمی‌فهمند یکی نیستند. نمی‌دانم شب خود را چگونه می‌گذرانید؟ لذّتی دارد. آن‌ها که صاحبان دل هستند وقتی شب می‌رسد واقعاً کأنّه عید آن‌ها شروع می‌شود، چون روز که مشغولیت‌ها می‌آید کأنّه در جهنّم هستند، مجبور هستند با این و آن سر و کار داشته باشند. ولی وقتی شب خلوت می‌شود از همه‌ی شرور به اذن الله ایمن می‌شوند. آن وقت خلوت می‌کنند کأنّه تازه متولّد شده‌اند. ان شاءالله اوّل گناه را ترک کنید تا حیات پیدا کنید،و به موازات ترک گناه همان چیزهایی که در ردیف بعدی دل را از کار می‌اندازد آن‌ها را هم شروع کنید ترک کنید. نمونه آنها را گفتم مانند علاقه شدید داشتن به دنیا ، مدام خودتان را کنترل کنید، یعنی مدام تعلّقات را محدود کنید. یعنی روز به روز کم بکنید از خوش بودن و دائماً به دنیاپرداختن کم کنید با اینها مقابله کنید از خواب زیاد کم کنید، زیاد خوردن‌ها را ترک کنید البته حفظ سلامتی جسم در حدّی لازم است باید بخوابیم باید بخوریم ولی فعلاً تکلیف من و شما این است که گناه را ترک کنیم و این حرف‌ها را فعلاً نشنیده بگیرید. نروید برعکس برداشت بکنید، فوری بگویید من کم می‌خورم کم می‌خوابم بعد بیمار بشوید. یعنی افراط نکنید. اصل مسئله که دل‌ها را از کار انداخته روی آن کار بکنید و آن گناهان بود، آن وقت ببیند دل شما زنده می‌شود یا نه؟ واقعاً هم زنده می‌شود. Eitaa.com/darharameyar
ميدانيد اگر كسي قرار باشد به سوي خدا حركت كند و به خدا برسد بي ولايت نشدني است بالاخره باید وارد وادی ولایت حضرات معصومین ع بشود راه دیگری نیست ، ملائكه هم كه تقرب پيدا كردند با سجده بر آن حقيقتي كه در وجود آدم ع بود یعنی تواضع و پذیرش حقیقت محمدیه و انوار وجودی حضرات معصومین ع و ولایت انسان کامل تقرب پيدا كردند وگرنه مانند شیطان كه تمرد كرد رانده میشدند و هر چه داشتند از دست میدادند بنابراين اگر انساني بخواهد رابطه با خدا پيدا كند تقرب به او پیدا کند از آثار رحمت الهی بهره مند بشود و از آثار دوری از خدا که جز ظلمات و وحشت وغضب نیست در امان باشد راهی جز خضوع و تواضع عملی در برابر معصوم و وارد ولایت آنها شدن ندارد ، بايد با اولياء خدا پيوندش برقرار بشود واین خضوع و تحت ولایت قرار گرفتن یعنی حب و بغضش، خواستن ها ونخواستن هایش، محبت ها وعداوتهاش، غصه ها وشاديهايش گره بخورد وپیوند داشته باشد با غم و شادي اولياء خدا ، همسو با آنها باشد والا اتحادي نيست ، دیگر تا آخرش را بخوانید ، قلبش بايداز دنیا خارج شود وقتي هم که خارج شد غصه های بزرگ تری در دلش می آید، شادی‌های دیگری جایگزین می شود جهت غم و شادی‌ها تغییر می کند غصه های اولیای خدا غصه های بزرگی است، اگر شخصی همدل با اولیای خدا شود، آنچه که در دل آن ها می گذرد آنوقت دل آن شخص را هم تصرف می کند، خوشحالی آن ها، او را خوشحال و غصه هایشان، وی را غصه دار می کند. این مقام، مقام بسیار بلندی است، انسان باید در تعلقاتش به معصوم گره خورده باشد، اگر دل من با ولی خدا ، با رسول اکرم ص ، و انوار وجودی ایشان ، به یک راه نمی رود و آنچه که مرا مسرور و خوشحال میکند ایشان را خوشحال نمی کند بلکه محزون میکند ، پس در تضاد هستیم باید خيلي احساس خطر كنيم یعنی پیوندی و اتحادی به معنی کلمه نیست . تجربه كنيد و فكر كنيد كه وقتی دل دو نفر از هم جدا می شود ، باطنشان و حقیقتشان از هم جدا باشد خوشحالی ها و غصه هایشان هم جدا می شوند، فرق ميكند ، مثلا دو فردی که قبلاً با هم در يك مسير وجهت فكري و عقيدتي بدي بوده اند هر دو از فسادشان لذت میبردند هردو را قمار خوشحال میکرد شرب خمر خوشحال میکرد ثروت و مال اندوزی خوشحال میکرد نبود اینها محزون میکرد غم وشاديهايشان وجه مشترك دارد ، وقتي یکی توبه میکند و در یک مسیر وجهت دیگری قرار میگیرد و اتحاد باطنیش با او قطع می‌شود ، دیگر چیزهایی که او را خوشحال می کند این یکی را خوشحال نمی کند. مواردی كه اورا خشنود ميكند دل اين را محزون ميكند اشخاصی که واقعا دلشان سر سفره ائمه اطهار ع وسعت پیدا می کند دیگر شادی های گذشته شادشان نمی کند و غصه های گذشته نیز غصه دارشان نمی کند، انسانی که در گذشته العیاذ بالله با گناه لذت میبرده دنبال هوا وهوس بوده غم وغصه دنیا امانش را بریده بوده اگر با امامش گره خورده باشد و مطهر شده باشد دیگر نباید حالات گذشته را داشته باشد حتی هوس هم نمی کند گناه بكند.... Eitaa.com/darharameyar
آيت الله محمد شجاعي (ره): صله رحم از راههاي نزديك بسوي خداست طيب نفس حالتي است كه وقتي سالك اين خصوصيت را داشت ، در اذكارش ، در عباداتش ، در حضورش ودر همه موفق است . يعني راه را باز مي بيند . يكي از آرزوها ودردهايي كه سالك برايش مطلوب است طيب نفس است . يعني راه را براي خود در سر وجود با ببينيد ، قلب را باز ميبيند كه خدا قبول ميكند و حركت ميدهد ، جذب ميكند ، پيش ميبرد ..... صله رحم از سلسله عواملي است كه موجب طيب نفس ميشود مسئله صله رحم خيلي اسرار آميز است . درروايت ها اينطور بيان فرمودند كه رحم چيزي است كه هميشه ندا ميكند كه خدايا تووصل كن با كسي كه با من وصل كند و قطع كن با كسي كه با من قطع ميكند گاهي ميفرمايند رحم در عرش معلق است ، حالا يعني چه ؟ ما نميفهميم وصل بودن انسان به خدا يا خدا به انسان ، يعني اينكه به خدا مرتبط باشد و حركتش بسوي خدا به نتيجه ميرسد امام صادق (ع) ميفرمايند اين رحم حضرت رسول اكرم (ص) است، رحم حضرت زهرا (س) است و ائمه اطهار (ع) تا سادات و كلا رحم هركسي نسبت به رحم خود او معمولا پدر ومادرها اينگونه هستند كه نميخواهند در پيري ناتوان شوند و دعا هم ميكنند كه قبل از اينكه به اين روز بيفتند از دنيا بروند لذا اگر پدرومادري داريد كه خيلي پير شده اند يا به اين وضع افتاده اند ، اين يكي از بهترين راههاست براي بنده خوب خدا كه با حوصله وادب خدمت كند اگرچه تحملش سخت است و سعه صدر ميخواهد اما كمال است و براي آن كسي كه شب وروز رضوان حق را ميخواهد اين بهترين ونزديكترين راه براي جلب رضوان حق است . امام صادق (ع) به فردي كه پدرش خيلي پير شده بود فرمودند : فرصت بسيار خوبي است اگر توانستي تنها خودت او را براي قضاي حاجت حمل كن و فرصت را از دست نده ، لقمه را با دست خود به دهان او بگذار ،‌اگر اين كارها را بكني فردا سپري از آتش براي تو ميشود ، اينجا هم سپري از غضب حق ميشود.... Eitaa.com/darharameyar
(ره) خيلي ها غصه ميخورند كه نميتوانيم زياد ذكر بگوييم حضرت علي (ع) ميفرمايند اين غصه ها را نخوريد غصه اين را بخوريد كه چقدر عملتان براي خداست و دل چقدر براي خداست غصه اين را نخوريد كه اين ذكر را نگفتم يا كم مستحبات انجام دادم ، روي مقدار نرويد ، غصه اخلاص وعدم اخلاص را بخوريد دراصول كافي آمده است كه امام رضا (ع) فرمودند خوشابحال آن كسي كه عملش را خالص كند براي خدا ، عبادت ودعايش را خالص كند براي خدا حضرت اينجا به موزات عمل به تخليص دل اشاره ميكنند قلبش مشغول نشود به آنچه چشمانش مي بيند وياد خدا را فراموش نكند با آنچه گوشش ميشنود يعني چشم وگوشش او را به واديهاي ديگر نبرد يعني قلب او همراه گوش و چشمش نرود و دلش محزون نشود به اينكه فلاني به چه منصبي رسيد و چه شد و ... از همه فارغ باشد دل وقتي تخليص شد نه صداها اورا بازميدارد و نه ديدن ها و نه احوالات مردم دل آنچنان در ياد خدا و حب خدا و مستغرق در ياد خدا باشد كه همه اين مسائل براي او موهومات باشد از من ميشنويد هرچه مطالعه داريد قطع كنيد و برويد در آياتي كه درباره قلب است تدبر كنيد كه چه ميگويد بعد از انجام واجبات قسمت مهمي از فكر وغصه و همت ونيرو را صرف مطالعه و كار روي قلبتان بكنيد كارهاي خود را تعطيل كنيد (كارهاي اجتماعي را نميگويم ) كارهاي فردي را كه فكر ميكنيد عبادت است ترك كنيد و بجاي آن عبادت بهتري انجام دهيد ، بنشينيد در گوشه اي و ببينيد در قلب شما چه خبر است ، قلب خود را جويا باشید ، تصميم بگيريد اين كجي ها را در قلب خود اصلاح كنيد ، آن مرض را اصلاح كنيد ، آن اعوجاج را اصلاح كنيد اكثر متدينين حتی آنها كه خوب عامل هستند در وجودشان سكون و آرامش نیست، خشيت در وجودشان حاكم نيست ، خوف در وجودشان حاكم نيست ، فكر ميكنند كه راه را رفته اند . اين ملاك يادتان باشد و تا آخر عمر فراموش نكنيد ، اين حرف در گوشتان باشد كه هرچه راه شما درست باشد ترس شما بيشتر خواهد بود و هيچ نقطه روشني در وجود خود كه بتوانيد روي آن تكيه كنيد نخواهيد ديد ، اين ملاك سنجش است ، يادتان باشد ، آنچه بعد از مردن به ظهور ميرسد همانست كه در قلب است ، اينها فقط در اينجا ميماند بايد عمل كرد وشكسته بود ، خدا به شكسته رحم مي آورد ..... Eitaa.com/darharameyar
«وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا» ✅با فرزندان آسان بگیرید حضرت يعقوب ع همه‌ي بچه‌هايش را بخشيد. گفتند: «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا» غلط كرديم تو را گريانديم. كورت كرديم. در فراغ يوسف آب شدي. ما يوسف را در چاه انداختيم. ببخش! فرمود : مي‌بخشم. فرزندان وقتی هرخطایی میکنند ببخشید نه اين ديگر پسر من نيست دختر من نیست. مديريت را از خدا ياد بگيريد. حضرت يونس ع يك ترک اولی داشت كه خدا خوراك نهنگش كرد. در دل نهنگ اعتذار کرد که «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نجََّيْنَاهُ مِنَ الْغَم‏» خدای متعال دوباره پيغمبرش كرد دوباره مسئوليت به او داد. اينطور نيست كه اگر كسي يك خطایی کرد براي هميشه بايد او را سه طلاقه كرد. ✅با همسرتان آسان بگیرید «لا تُضآرُّوهُنَّ» (طلاق/6) به خانم خودتان ضرر نزنید لِتُضَيِّقُوا» (طلاق/6) خانم را در مضيقه نياندازيد. «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف‏» (نساء/19) زندگي‌تان روان باشد... ✅با دشمنان آسان بگیرید پيغمبر اکرم ص روز فتح مكه فرمود : همه‌ي مردم مكه را يكجا بخشيدم. يك شهر را در يك لحظه بخشيد. حالا در جامعه اسلامی ما والدین فرزندان را نمی بخشند اقوام اقوام را نمی بخشند همسایه همسایه را همکار همکار را همسر همسر را مگر شما امت پيغمبر نيستيد؟ پيغمبر ما در يك آن همه مردم مكه را بخشيد. نبخشيم در قيامت گير هستيم. ✅در عبادت آسان بگيريد. اگر حال دعا نداريد مفاتيح را ببند. آن مقداري كه حال داري بخوان. به خودت تحميل نكن. به خودت سخت نگير به شرطی که تلاش کنی که به تدریج حال مناجات کسب کنی و این موضوعِ کسالت بهانه و ادامه دار نباشد ✅در رفتارها آسان بگیرید در امورات زندگی مثل خوراک، پوشاک، مسافرت، مهمانی دادن، مهمانی رفتن، هدیه دادن، ازدواج و ... آسان بگیرید زندگی ها پرخرج و بی خیر نباشد مخارج زائد و فراوان زندگی و زرق و برق های بی دلیل چنان بر دوش سرپرستان خانواده ها سنگینی می کند که موجب پیری زودرس و انواع و اقسام بیماری های روحی و جسمی می شود و از سوی دیگر منجر به غفلت از نیازمندان و کثرت جمعیّت ایشان می گردد. به راستی چرا نباید ساده زندگی کرد؟ چرا انسان به قدری خودخواه و اسیرِ بازی دنیا می شود که حتّی به خاطر سلامتی اطرافیان و یا کمک به نزدیکان نیز حاضر نیست تا قدری از مخارج زائد زندگیش را کم کند؟ چرا صدای رنج و گرسنگی ایتام و فقرا و یا آثار شکستگی سرپرستان خانواده به خاطر کار و دغدغه فراوان، وجدان خوابمان را بیدار نمی کند؟! به قدری دنیا و جلوه های دل فریبش ما را به خود مشغول ساخته که فرسنگ ها از مرز انسانیّت و کمال فاصله گرفته ایم و چنان در خواب غفلت فرو رفته ایم که گوئی تنها مرگ ما را از این رؤیای شبانه بیدار می سازد اگر انسان سهل الامر و خفيف المؤونه شد كارهاى او را خداوند سريع سامان مى‏دهد، گاهى انسان تعجب مى‏كند از بعضى افراد كه چگونه كارهاى زندگى آنها سريع و راحت حلّ مى‏شود، گويا دست خداوند قبل از رسيدن او گره را باز كرده است... Eitaa.com/darharameyar
(ره) شما می‌توانید بگویید که مثلاً اگر 40 سال، 30، سال، 50 سال داشته باشید از این سالها که چندین هزار ساعت می‌شود چند ساعت آن را به ذکر بوده‌اید؟ و باقی آن را در غفلت؟ تخمین که می‌توانید بزنید آن ساعاتی را که در حال ذکر بوده‌اید در برابر آن ساعاتی که به غفلت گذشته است، چقدر بوده است ؟ اعمال من و شما همین است یا ذکر یا غفلت یکی از آن‌ مراحل ذکر بوده یعنی یاد خدا، حالا نماز بوده، دعا بوده، یاد خدا، یکی از مراحل هم غفلت بوده، این ساعات و لحظات غفلت شما در مقایسه با ساعات ذکر و یاد شما از خدا کم بوده یا زیاد ؟ زیاد بوده زیاد اکثر عالم شما غفلت است یا ذکر است؟ غفلت حالا من چیزهای بد و حرام را نمی‌گویم، اعمال مباح و خوب را می‌گویم، چیزهایی که هیچ کس ما را در برابر این اعمال که مرتکب شده‌ایم و اینکه چرا از خدا غافل شده‌ایم، ملامتی نمی‌کند، خود ما هم ملامت نمی‌کنیم، 30 سال عمر شما جز معدود لحظه‌ها که به یاد خدا بوده‌اید باقی آن غفلت بوده، 30 سال ممتد عالم ظلمت و تحیّر، آیا این غفلت ها صورت غیب و ملکوتی دارد یا ندارد؟ دارد حالا گوشه‌ای از آن را من به شما می‌گویم، می‌خواهید بدانید غیب غفلت چیست؟ ملکوت غفلت چیست؟ که عالم قیامت غیب آن لحظه‌ها را به ما خواهد داد غیب آن ظلمت است و تحیّر، وحشت است و سرگردانی و چیزهایی که نمی‌شود گفت، من و شما اگر در یک بیابان تاریکی قرار بگیریم که هیچ روشنایی نباشد و تنهای تنها باشیم و دستمان هم به جایی نرسد می‌ترسیم حالا در این ظلمت این‌جا، نه طلمت قیامت ظلمت آن‌جا اصلاً قابل مقایسه با ظلمت اینجا نیست چیز دیگری است، به شما توصیه می‌کنم که از خدا بخواهید خدایا ما را از خیالات نجات بده، به ما خوف عنایت کن، به ما تنبّه عنایت کن و ما را بیدار کن. توصیه می‌کنم گناه نکنید همه‌ی این‌ها می‌گذرد، آن کسی که شب و روز به لذّت گناه مشغول است آن هم به قیامت خواهد رسید، ما هم خواهیم رسید در آن لحظه هردو با هم یکی هستیم، چیزی به دست او نمانده، چیزی هم از دست ما نرفته، این‌طور است... Eitaa.com/darharameyar
(ره) همه ما شنیده‌ایم که بر اساس روایات وارده در ماه مبارک به ضیافت و مهمانی حق دعوت شده‌ایم خدا مهمان کرده صاحبخانه هم اوست اما این چه مهمانی است که هیچ چیز نخور و از همه چیز دست بردار چه مهمانی که آنچه به تو حلال کرده‌ایم و می‌توانی استفاده کنی و مال خودت هست و مشروع هست حرام نیست، نخور ننوش چرا نخورم؟ این چه عبادتی است؟ ضیافت این در کجاست؟ اگر تأمل کنید تأمل شما خیلی چیزها را روشن می‌کند البته در مقام تأمل هم باید متضرع باشیم و از خدا بخواهیم که خوب بفهمیم اولین نتیجه‌ای که این تأمل به ما می‌دهد همان است که ارباب ذوق و اهل باطن از این عبادات می‌فهمند که روح مسئله در عبودیت و اصل آن این است که انسان از غیر او دل بردارد ولو مباح باشد اگر این عبودیت مطلوب حضرت حق نبود روزه هیچ مفهومی نداشت اینکه برای رضای خدا مال حلال خود را نخوری برای رضای خدا آنچه خوشت می‌آید را ننوشی برای رضای خدا آنچه نفست می‌خواهد را استفاده نکنی اینها به این معناست که به رضوان خدا با این عمل نائل می‌شوی که نخوری و آنچه مشروع و مباح است انجام ندهی آب کم جوی تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست در همه عبادات این معنا کاملاً روشن است اگرچه ضیافت الله بودن معنایش از این عمیق‌تر است می‌فرماید اگر شما نخورید و نیاشامید مهمان خدا هستید یعنی آن وقت که نمی‌خورید در واقع می‌خورید و بهتر از آن آب را می‌نوشید ضیافت اینگونه است در پشت پرده سیرابی هست که بعداً به ظهور خواهد رسید سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا Eitaa.com/darharameyar
اجالتا گفتیم توحید ذاتی به این معناست که خدا یگانه است و دوئی بردار و تعددپذیر نیست، خداوند در ذاتش واحد و متعالی است، چیزی با او نه مشارکت دارد و نه مشابهت شنیده اید که گفته میشود خدا یکی است اما نه به معنای یک عددی یکی از معانی توحید اینست که ما به وحدانیت خدا معتقد باشیم یعنی خدا خدای واحد است اما این واحد بودن به معنای یک عددی نیست اگر واحد را که به زبان عربی است به معادلش در فارسی (عدد یک) معنا کنیم یعنی یک عددی آنوقت به مشکل برمیخوریم افتادیم به وادی شرک و از توحید دور افتادیم اگر شما هم منظورتان از وحدت خدا و یکی بودن خدا همین باشد ، بدانید که در مرتبه خودتان کافرید . ما در این عالم یک واحد عددی داریم و یک واحد نوعی که هیچکدام از این ها را نمیشود به خدا نسبت داد و تشبیه کرد وقتی میگوییم یک انسان، یک کتاب، یک میز، یعنی میشود دومین انسان یا دومین کتاب یا دومین میز را برای آنها فرض کرد حالا چه وجود خارجی داشته باشد چه نداشته باشد فرضش محال نیست میشود بوجود بیاید ولی وقتی در مورد خدا میگوییم واحد است دیگر واحدی نیست که دومی برایش فرض بشود چرا؟ چون وجود وهستی بینهایت است، مطلق است، نامحدود است، برای یک نامحدود نمیشود دویی فرض کرد چون آن وقت دیگر اسمش نامحدود نمی‌شود بلکه می‌شود محدود.... الان من یکی هستم من واحدم درست است؟ واحدم، یکی هستم، خدا هم واحد است، یکی است فرق بین واحد بودن من با واحد بودن خدا چیست؟ من یکی هستم، واحد هستم، شما هم یکی هستید، واحد هستید اما من یک واحدی هستم که شما هم به عنوان یک واحد می‌توانید کنار من باشید دو واحد کنار هم پس واحد و یکی و تنها بودن من مانع از تحقق واحد بودن و یکی بودن شما نیست این نوع واحدیت میشود وحدت عددی یا (یکِ عددی) اینجا یک میز است، یک میز (یک عدد) اما جا برای یک میز دیگر هم اینجا هست یعنی میشود کنارش گذاشت ‌ این نمونه ها وحدت‌های عددی هستند حالا بگویید چرا من یک واحدی هستم که با وجود یکی بودن ولی جا برای وجود یک واحد دیگر گذاشته ام؟ چرا یک میز با اینکه یک عدد است یکی بیشتر نیست اما جا برای یک عدد دیگر کنار خود گذاشته است؟ چون من محدودم یک فضای خاصی را اشغال کردم شما نیز همینطور یک میز هم همینطور یک صندلی همینطور و.... انسان محدود است میز هم محدوداست صندلی محدود است هر کدام یک جایی را اشغال کرده اند به صورت محدود ولی جا برای دیگری هم گذاشته اند پس ما واحدهای عددی هستیم جا برای واحدهای دیگر می‌گذاریم چون محدود هستیم اما آیا خدا هم واحد عددیست جا برای یک خدای دیگر هم هست؟ خیر چرا؟ چون خدا فرقی که دارد این است که نامحدود است نامحدود جا برای موجود دیگر نمی‌گذارد نامحدود یعنی چیزی که شما هر جای عالم بروید با او مواجه می‌شوید بینهایت و نامحدود همه جا هست همه جا را اشغال کرده جای خالی برای چیز دیگری نیست نامحدود یعنی هیچ جای خالی برای هیچ موجودی نگذاشته همه جا را پر کرده یعنی به آسمان‌ها اگر بروید اعماق زمین اگر بروید لای انگشتان دست، داخل سلول‌ها، لای برگ درختان، درون دیوار، درون اتم‌ها، در عوالم دیگر، در کهکشان‌ها، همه جا را وجود خدا پر کرده پس خدا یک واحدی است که چون نامحدود است جا برای یک موجود دیگر نگذاشته خدا وحدتش می‌شود وحدت حقیقی برای ما می‌شود وحدت عددی که محدود است پس خدا یکیست من هم یکی هستم از این میز هم یکی هست منتها یکی بودن خدا با یکی بودن من فرق دارد با یکی بودن میز فرق دارد او یکی است که جا برای موجود دیگر باقی نگذاشته همه جا را پر کرده.... Eitaa.com/darharameyar
(ره) در ماه مبارک رمضان برای اینکه روزه خود را خراب نکنید از مجادله بپرهیزید با هم منازعه نکنید حرف‌های بیجا نزنید دیگران را رنج ندهید سکوت و صمت داشته باشید از اهل شرّ دور باشید این‌ها همه در روایات آمده سکینت و وقار خاص داشته باشید طوری باشید که ایام روزه شما با ایام غیر روزه فرقش مشهود باشد وقاری که به انسان حاکم باشد خشوع و خضوع داشته باشید قلبتان را از همه تفریق بکنید تجرید بکنید خود را ملزم نکنید که مانند غیر ماه مبارک همان برنامه‌ها و مراودات قبل را داشته باشید برنامه شما در ماه مبارک باید برنامه دیگر باشد کسی که می‌خواهد به ضیافت خدا برود باید زمینه را فراهم کند کارها را کم کنید از فعالیت‌ها و معاشرت‌ها و برخوردها و مراوده‌ها کم کنید آنچه می‌شود حذف شود را حذف کنید در هر شبی برای روزه فردا و در هر روزی برای قیام آن شب و شب آینده با تضرع دعا کنید اگر می‌توانید با توجه بر اینکه شب‌ها کوتاه است تمام شب‌های ماه مبارک را احیاء داشته باشید مغتنم است نمی‌شود فهمید چیست غفلت نکنید و از خدا بخواهید که شما را به احیای همه شب‌ها موفق کند افطار زیاد نخورید که کسالت آور است به دنبالش خواب می‌آورد و انسان از حرکت عبودی می‌ماند به اندازه‌ای که می‌توانید به فقرا تصدق کنید اطعام کنید روی این مسئله زیاد تاکید شده است..... ماه مبارک فرصتی است اگر کسی نتواند خود را مشمول مغفرت خدا کند از شقاوت اوست از خدا بخواهید که ما را از اشقیا قرار ندهد... Eitaa.com/DarharameyarAdmin
آنها که به تهیدستان کمک می کنند بدانند که در حقیقت به خودشان کمک کرده اند یعنی وقتی ما یک کار خیر می کنیم ، اول خود ما نورانی می شویم ، پس اولین کمک را داریم به خودمان می کنیم . دیگر اینکه به دین خدا کمک می کنیم . ان تنصرو الله ینصرکم بعضی ها فکر می کنند که این آیه فقط برای جنگیدن و فقط برای کارهای شاخصی است که مستفیما دینی باشد لیکن ما باید توجه داشته باشیم که وقتی ما داریم به فقرا کمک می کنیم ، در حقیقت به نوعی به دین الهی و پیاده شدن توحید در جامعه یاری رساندیم چرا که فقر در بین افراد تاثیرات متفاوتی می گذارد . یک انسانی است که از نظر سطح ایمانی بالاست ، ممکن است که از فقر استقبال کند و لذت هم ببرد . اما همه کس این گونه نیستند . بعضی ها تحمل شان پایین تر است و ممکن است فقر آنها را نسبت به دین بدبین کند . وقتی شما به این نیازمند کمک می کنید او را در فضای ایمان نگه می دارید یعنی شما با کمک کردن مال به این فقیر جلوی ورود کفر به جامعه و فرار ایمان از جامعه را می گیرید . شما حافظ ایمان می شوید . شما جلوی حمله و هجوم کفر را می گیرید . اگر شما این نوع نگاه را داشته باشید ، آنموقع بجای هزار تومان صد هزار تومان میدهید چون برای تقویت ایمان خود و دیگران کار می کنید.... Eitaa.com/darharameyar