eitaa logo
در حرم یار
1.5هزار دنبال‌کننده
663 عکس
35 ویدیو
3 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین @DarharameyarAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
(ره): غافل شدن از تزیین ضرر بسیار زیادی به ما رسانده از ناحیه به مشیت حق آزمایشی برای انسان‌ها به راه افتاده و آن عبارت است از تزیین که بدها و باطل‌ها را خوب جلوه میدهد برای همه تزیین دارد مومنین هم مستثنی نیستند استثنا فقط مخلَصین هستند اگر بفهمید باید شب و روز حزن و اندوه این مسئله را داشته باشید كه از کجا من روشی که در پیش گرفته‌ام منطبق با موازین صحیح است ؟ موارد تزیین قابل شمارش نیست ولی چند مورد را ذکر می‌کنم ۱_ انسان‌ها در برنامه عبودی روشی دارند که عبارتست از انجام واجب و ترک گناه و به طور متصل از اول عمر به صورت تکراری و بدون سیر عبودی و سیر مراتب و بدون تحصیل آمادگی برای لقاء خدا پیش میروند در واقع (در جا زدن و عملی را تشریفاتی انجام دادن ) در صورتی که انسان باید اشکالات را در وجودش اصلاح کند و مستعد برای موت باشد نه اینکه مستغرق در دنیا باشد باید دو روزش یکی نشود ۲_کسانی را می‌بینید در عالم خودشان سعی‌ها میکنند که انجام واجب و ترک محرمات داشته باشند و در مجموع برنامه عبودی هم دارند و لیکن سعی در قبولی آن عمل ندارند عمل باید صاعد به سوی حق باشد توصیه می‌کنم از تزیین اول و دوم برگردید اگر همت مصروف نکنید به قبول شدن عمل این تزیین است ۳_ کسانی هستند که انجام واجب و ترک محرمات دارند ولی خطاها و لغزش‌هایی هم دارند اما فکر می‌کنند اهل نجات هستند به این اتکا که محب اهل بیت هستند در حالیکه ما اگر هم در اطاعت موفق باشیم باز آن نخواهد بود که باید باشد مگر اینکه چیزی همراه آن شود که عبارت است از شفاعت شفاعت هم جذبی است از اهل بیت که در نتیجه ارتباطی خواهد بود که بین ما و آنها باید باشد به لحاظ (ولایت محبت و طاعت ) ۴_بعضی‌ها گرفتار این هستند که قسمتی از واجبات را موفق هستند و قسمتی از گناهان را ترک می‌کنند و امیدوارند به رحمت الهی تزیین به این صورت است که می‌گویند انشالله خدا ما را می‌بخشد به این صورت تزیین می‌دهد که انسان را دچار فریب می‌کند نسبت به خدا و باعث می‌شود که به معصیتش ادامه دهد ۵_ بعضی‌ها انجام واجب و ترک محرمات دارند اما خیلی خوب یاد نگرفتند که چه چیزها واجب است و چه چیزها نهی شده مثلاً تندخویی دارد که از مهلکه‌های بزرگ است تزیین می‌دهد که الحمدلله تو یاد گرفتی مطالعه کردی جلسه رفتی طلبه هستی در حالیکه خوب یاد نگرفته توصیه می‌کنم سعی کنید دقایق عبودی ابعاد و وظایف و ریزه کاری‌های آن را خوب یاد بگیرید از خدا با مسکنت و فقر و تضرع بخواهید دردمندانه بخواهید که خدایا دست مرا بگیر مرا متوجه اشتباهاتم بکن با گریه بخواهید این راه و روش خوبان است اگر با دردمندی خواستی خدا دست شما را می‌گیرد... Eitaa.com/darharameyar
سلام علیکم فردا جمعه اول دیماه ۱۴۰۲ کلاس مقالات ج ۳ رأس ساعت ۱۸/۳۰ برقرار خواهد بود ان شاءالله
برای ما باید یک سری کار زیر ساختی انجام دهیم و یکسری کارهای رفتاری کار زیر ساختی از جهت بحث آگاهی نسبت به اینکه این کاری که الان انجام میدهیم خوب است یا بد؟ قبل از اینکه به لذاتش توجه کنیم ببینیم که این کار درستی است یا غلط بعضی ها میگویند که ما میدانیم گناه بد است ولی نمی توانیم از آن فاصله بگیریم من عرض میکنم ما باید با خودمان درگیر بشویم ما تا درگیری را درست نکنیم مخلوع هوی و هوس قرار می گیریم ما باید چند چیز را قبول کنیم یکی اینکه خداوند به ماعقل داده است قدرت درک داده فهم داده که بفهمیم که اینکار غلط است یا درست خدا با ما اتمام حجت کرده ، پیامبر فرستاده ، قرآن فرستاده وحی فرستاده از درون عقل داده چرا ما از این ها استفاده نمیکنیم؟ چه کسی جلوی ما را گرفته ؟ خودمان را درگیر کنیم یکی از آقایان در محضر آیت الله بهجت نقل می کردند که نماز تمام شده بود و به منزل بر می گشتیم . آقا متوجه شدند که یک نفر پشت سر ایشان می آید سر کوچه برگشت و فرمودند که آقا شما با من فرمایشی دارید ؟ گفت :من دلم می خواهد دست از گناه بردارم و کمال پیدا کنم اما نمی توانم به من کمک کنید . آقا فرمودندچه کسی جلوی تو را گرفته است ؟ به من بگو آن کسی که جلوی تو را گرفته از سر راهت بردارم . آقای بهجت این طرف را متوجه دارایی های خودش میکند و متوجه توانمندی های درون خودش می کند که نهفته است و می فرماید : این عاملی که نمیگذارد تو ترک گناه بکنی و به کمال برسی چه کسی است ؟ نفس انسان است پس ما قبول داریم که این دشمن درونی ماست . مرحله ی اول این است که ما قبول بکنیم که دشمن در درون خود ماست از بیرون کسی ما را وادار به انجام کار نمی کند. مرحله ی دوم این است که ما توان مبارزه با نفس درونی را داریم یا نه ؟ خدا می فرماید : این توانمندی را دارید خدا در ما گذاشته است پس باید سراغ مسئله ی دوم برویم که من توان بر ترکش دارم چرا در مقابل صحنه ای که برای من جذابیت دارد ، من براحتی خودم را ببازم و آن عقلی که خدا به من داده و توانی که به من داده که بفهمم آثار و عواقب این گناه را ، رها کنم چرا نمی خواهم از این ها استفاده کنم ؟ چرا حاضرم به لذت گناه فکر کنم اما به اینکه چه عواقبی ممکن است این حرکت برای من داشته باشد فکر نکنم ؟ به این میگویند معرفت زیرساختی که برای ترک گناه لازم است شما از این توانمندیهایی که دارید استفاده کنید اگر من این مسائل را در وجودم فعال کنم ، به خیلی چیزهامی رسم . اما چرا این فرصت را به خودم نمی دهم ؟ تا صحنه ای پیدا شد ، سریع به همه دارایی هایم پشت کنم و بگویم من نمی توانم . آیا از توانمندی هایم استفاده کردم و نتوانستم ؟ آیا این درگیری ها را در خودم بوجود آوردم و نتوانستم ؟ آیا بصورت جدی پای حکم عقلم نشستم و نتیجه نگرفتم ؟ حاضر نیستم این درگیری را بوجود بیاورم بله سخت است . اگر قرار باشد همه اش به فکر راحتی باشیم که نمی شود کدام کاری با راحتی بدست آمده است ؟ آیا درس خواندن با راحتی بدست می آید؟ آیا کار اقتصادی سخت نیست ؟ انسانیت در دانشکده سختی ها و رنج ها تولید میشود برای این انسانیت سختی و رنج لازم است . تلاش لازم است . رها شدن انسانیت در رفاه و خوشگذرانی و بدون تلاش محصولش حیوانیت است. کسانی که بر گناه اصرا می کنند بخاطر این است که نمی خواهند با خودشان درگیر بشوند و سختیها را تحمل کنند چرا ما امروز این درگیری را برای خودمان ایجاد نکنیم ؟ آنهایی که میگویند : اصرا بر گناه داریم و می خواهیم ترک کنیم ولی سخت است، می گویم که شما در زندگی دنبال چکاری رفتی که سخت نبود ؟ یک کارگر بنایی اگر خودش را درگیر کار نکند استاد نمیشود اگر خودش را با گل و خاک سرگرم کند و بگوید سخت است و دقت هم نمیخواهد رشد نمی کند. انسانیت هم همینطور است . اگر ما خودمان را درگیر نکنیم و با عواملی که می خواهد در ما شیطنت ایجاد کند درگیر نکنیم ، رشدنمی کنیم . ما حاضر نیستیم با دشمن درگیری ایجاد کنیم . می خواهیم با دشمن دوست بشویم و با دوست دشمن بشویم . سستی با موفقیت جواب نمی دهدضعف با توفیق در تعارض است در خلوتم بنشینم و این درگیری را با خودم ایجاد کنم که چرا تو به ندای فطرتت گوش نمی کنی ؟ خسته نشدی ؟ بعضی از افراد می گویند ما از گناه خسته شده ایم ؟ این افراد یک مرحله جلو آمده اند و از گناه احساس خستگی میکنند . شما این گام اول را برداشته اید . باید این را ادامه بدهید و ادامه اش به این است که شما بیایید بطور موقت و ساعتی این گناه را کنار بگذارید یک ارزیابی داشته باشید و بگویید این چند ساعتی که من گناه را ترک کرده ام آیا ضرر کرده ام؟ آیا این یک موفقیت نبود؟ گناهان مان را به تاخیر بیندازیم یعنی اینکه بگوییم : الان نه ، بعدا انجام میدهم وقتی از این مرحله ی زمانی گذر کردی یک ارزیابی مختصر ، آیا من موفق شده ام یا خیر Eitaa.com/darharameyar
لاَ یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ متقین آنچه حفظش را به او سپرده اند تباه نمى سازد حفظ و اداي آن يكي از توصيه‏هاي اساسي و محوري اسلام است. قرآن كريم مي‏فرمايد: اگر كسي شما را امين شمرد، بايد را به او برگردانيد؛ خداوند نه تنها اداي و ردّ آن را لازم دانسته، بلكه تلاش براي حفظ و نگه‏داري از آن را ضروري شمرده است. از اين رو يكي از خصال مؤمنان و نمازگزاران واقعي را حفظ و تلاش براي نگه‏داري آن از هرگونه گزند و آسيب معرفي كرده است امااین چیست؟ شما چقدر پیشتان هست ؟ برخي از افراد گمان مي‏كنند حفظ تنها به اين است كه اگر كسي مثلاً كتابي را نزد آنها به رسم گذاشت در آن تصرّف غير مجاز نكنند در حالي كه دايره با توجّه به شمول آن نسبت به عاريه بسيار وسيع‏تر از اين است. زيرا همه اشيا و اشخاص، مِلك حقيقي خدا هستند و خداوند نسبت به آنها مُلك و سلطنت واقعي دارد. برخي از مصاديق آن كه در آيات و روايات آمده، از اين قرار است: اموال و ثروت مردم پست و مقام اعضا، جوارح و جان اولاد مجالس و محافل دوستانه وحي الهي مردم و.... مثلاً کسی کتابی را به شما می دهد و می گوید این باشد بعد من می آیم و می گیرم . به دیگری شاخه گلی به دیگری لیوان آبی و به همه می گوید این دست شما باشد بعداً می آیم و می گیرم . اینجا این سوال پیش می آید که چرا به یک نفر این لیوان که خالی است را داد؟ به دیگری یک دسته گل داد؟ به نفر اول یک کتاب داد چرا اینگونه تفاوت ایجاد کرده است؟ اینها امانتی است که در اختیار ما گذاشته است و آئین نامه ی استفاده از آن را نیز فرستاده است . تو که لیوان داری اینگونه باید آن را نگهداری . تو که کتاب داری سبک نگهداری آن اینگونه است . تو که گل داری ، سبک نگهداری آن این است . ما موظف هستیم به وظایفی که برای ما گفته اند عمل کنیم اما دیگر اینکه به تو چه داد ؟ به من چه داد ؟ مطرح نیست هست ؟؟؟ در مبحث ما هیچگاه چرا چرا نمی کنیم ولی مثل اینکه ما خود را مالک همه چیز در این عالم دانسته ایم نه دار فرزند را مملوک خود می دانیم ثروت را مقام را همسر را آبرو را و ..... بنابراین می گوییم که چرا ثروت من باید اینطور باشد وثروت آن دیگری با من متفاوت است و علی هذا مگر اینها مملوک ما هستند؟ امانت های الهی هستند که باید آنها را نگاه داریم آن فردی هم که ندارد یا کمتر دارد نگران نباشد رضای خدا را در این ببیند که من باید به وظیفه ی خود عمل کنم . گاهی این در ظاهر فرزند بیمار است همسر نااهل است فقر است ثروت است ... خداوند تو را امین دانسته و داری از آن را در اختیار تو گذاشته است . به وظیفه و داری باید عمل کرد. فراتر از همه این امانات که شمردیم که گردن ماافتاده یک بزرگی را قبول کردیم که همه اینها که گفتیم در واقع ذیل همان است «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً می‌گوید ما امانتی را عرضه کردیم بر آسمان‌ها و زمین و بر کوه‌ها، همه از این مضطرب شدند، قبول هم نکردند، این بسیار بزرگ را انسان قبول کرد و انسان ظلوم و جهول است اين چيست؟ كدام است؟ چگونه عرضه كرديم؟ بر چه کسی عرضه كرديم؟ معلوم مى‏شود نوع نوعى است كه اين موجودات كه اين بر آنها عرضه شده است بايد تحمل كنند، به دوش بگيرند، نه صرف اينكه بپذيرند. شما در امانتهاى معمول مى‏گوييد كه فلانى فلان را پذيرفت، نمى‏گوييد به دوش گرفت. اما اينجا قرآن كريم مى‏فرمايد آسمان و زمین امتناع كردند از اينكه اين را به دوش بگيرند مگر انسان ولی ما این همه انسانها را مى‏بينيم ولى روى دوش آنها چيزى نمى‏بينيم. كدام بار است كه بر دوش انسانها گذاشته شده است؟ پس معلوم مى‏شود اين شكل ديگرى است. يك جسمانى نبوده است‏ حالا آن چيست؟ ما از خود همين كلمه يَحْمِلْنَها مى‏توانيم بفهميم چيست. معلوم مى‏شود يك امرى است كه به دوش گرفتنى است. تحمل كردنى است.... Eitaa.com/darharameyar
(ره) : لازم است که همیشه بعضی از قطعات را از مبسوط انتخاب کنید و همیشه با ادب در مواقعی که میکنید(درقنوت) بخوانید این یکی از کارهای مومنین است در قطعه ای هست که برای ما لازم تر است وَ انْقُلْنِي إِلَى دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ، وَ أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِي، فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِي، وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْآيِسِينَ مِنْ خَيْرِي این را شب و روز باید خواند بلکه خدا مستجاب کرد از خدا با تضرع می‌خواهد که خدایا مرا به درجه توبه منتقل کن یعنی عنایت کن آن درجه ای از توبه که بسوی تو می آیند و به هوی و هوس ادامه نمی‌دهند این یک درجه و منزلت است در توبه و بازگشت بسوی خدا کسی که به این درجه می‌رسد همیشه باید گریه کند و بگوید خدایا به من کمک کن که برای خودم و گذشته ام گریه کنم همه اینها بدست خداست این جمله اخیر با وضعی که ما داریم منطبق است که همه می‌روند. ما در غفلتیم فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِي، وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْآيِسِينَ مِنْ خَيْرِي خدایا من عمرم را با امروز وفردا کردن از میان بردم و ضایع کردم و بجایی رسیدم که خودم هم از خودم مأیوس شدم عوضم کن این بخوانید خواستید کنید اولش (اللهم) بیاورید و تا (من خیری) با اصرار و تضرع بخوانید و بگریید این یکی از قطعاتی باشد که همیشه بخوانید درادامه می‌فرماید اللَّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتَّی لا أَعْصِیَکَ....... ما می‌رویم بسوی چاه جهنم همه آنهایی که بسوی جهنم می‌روند متوجه نمی شوند که بسوی جهنم می روند بسرعت هم می‌روند ولی نمی دانند به کجا می‌روند آنچه من و شما احتیاج داریم این است که خدا به ما نظری کند و مارا صدا بزند و مسئله آنچنان معلوم شود که هست وبرای ما بزرگ شود که نتوانیم دیگر ادامه دهیم خدایا نظری از تو میخواهم اللَّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتَّی لا أَعْصِیَکَ وَ أَلْهِمْنِی الْخَیْرَ وَ الْعَمَلَ بِهِ خدایا به من اقبالی کن اقبالی که دیگر نگذارد من گناه کنم در هست که آنچه نمی‌گذارد به توبه موفق شویم حب دنیاست سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی وَ اجْمَعْ بَیْنِی وَ بَیْنَ الْمُصْطَفَی وَ آلِهِ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. حب دنیا را از قلب من بیرون کن..... با گریه بخواهید خلاصه از جمله هایی را که لازم تر است بخوانید Eitaa.com/darharameyar
(ره): مخاطراتی هست که جمع‌های مختلف را در طریق عبودیت تهدید می‌کند، ولی خود آن‌ها فکر می‌کنند در راه هستند به عنوان مثال با اقوام و نزدیکان و همسایه‌ها و کسانی رفت و آمد دارند که از اهل معاصی و اهل کفر و اهل فسق و امثال آن هستند این‌ها نمی‌فهمد ک رفتند (یعنی از زمره اسلام و ایمان بیرون رفتند ) حالا یا نمی‌دانند یا توجیه می‌کنند یا طوری دیگر فلان شخص می‌گوید امام رضا (سلام الله علیه) من را دید و فرمود که تو را می‌بینم به منزل فلانی میروی و با او نشست و برخاست می‌کنی؟ گفت گفتم یابن رسول الله او دایی من است. گفت دایی تو باشد. اما انحرافاتی دارد یا با من باش یا با او گفت خوب دایی من است گفت دایی تو باشد او «يَصِفُ اللَّه‏» یعنی در مقام توصیف انحرافاتی دارد (حالا انحراف او با این اندازه بود که اگر شما بخواهید کنجکاوی بکنید در خیلی از امثال ما این انحرافات هست ) گفت گفتم که یابن رسول الله او دایی من است حالا انحراف او در جای خود من که انحراف او را قبول ندارم. بعد امام قبول نکرد فرمود بله می‌دانم این را می‌دانم ولی آن عقوباتی که به او نازل می‌شود تو را هم فرا می‌گیرد. عقوبات باطن عقوباتی که در باطن می‌آید. لذا می‌بینید که سعی‌ها می‌کنیم، فکرها می‌کنیم، نماز شب‌ها هم می‌خوانیم بعضی از دعاها و مستحبّات و این‌ها را هم انجام می‌دهیم امّا از خیلی چیزها که وظایف ماست در غفلت هستیم یا توجّه نداریم یا اهمّیّت قائل نیستیم مثلاً کسانی اخلاق تند دارند بد زبان هستند اینها نمی‌دانند که رفتند. کسانی که این و آن را تحقیر می‌کنند این‌ها نمی‌دانند که رفتند به آن‌جا که باید بروند کسانی که تجسس و پیگیری می‌کنند. اشکالات این و آن را جویا هستند عثرات مؤمنین را مدام جویا هستند که فلانی چه کرده است، آن یکی چه کرده است یا حقوق شوهر را مراعات نمی‌کنند یا حقوق زن را، حقوق برادر را، خواهر را و.... همه‌ی این‌ها مهلکات است این‌ها رفتند که رفتند بعد می‌بینید که خیلی هم در مستحبّات سعی‌ها می‌کنند یا فرضا مبتلا به اسراف هستند. عمل اسراف کلاً مبغوض خدا است. حالا کسی که اسراف می‌کند می‌تواند پیش برود ؟ کاری که مرتب انجام می‌دهد مبغوض خدا است او نمی‌تواند پیش برود. نماز شب او به جایی نمی‌رسد. امام فرمود که حتّی اگر یک دانه‌ی خرما را اگر به درد بخورد بیندازی دور خدا از این‌کار مبغوض می‌شود بعد مثال زدند برای این‌که ما بفهمیم فرمود اگر یک لیوان آبی را که می‌خورید بقیه‌ی آن را بیرون بریزید در صورتی که به درد می‌خورد این کار مبغوض خدا است. خوب من و شما چقدر گرفتار این مسائل هستیم حالا خدا نکند شما از آن‌‌ها باشید که متجمل هستند که این را عوض کنم، آن را عوض کنم اگر این‌طور هستید بروید فقط به حال خود گریه کنید از خدا بخواهید که شما را نجات بدهد. Eitaa.com/darharameyar
انسان بر این عباداتی که انجام می دهد باید یک حساب جداگانه ای هم برای باز کند وتعریفی که از ارائه داده اند این است الفکرُ ترتیبُ أمورٍ معلومةٍ لِیَتوسلَ به إلی المجهولِ یعنی عبارتست از مرتب کردن معلومات و استفاده از آنها برای نیل به مجهولات، در روایتی داریم که کانَ أکثرُعبادةِ أبی ذرٍّ التّفکّرَ یعنی بیشترین عبادت ابوذر بود با توجه به یک چنین شخصی با این مقام و منزلت که اکثر عباداتش بوده باید انسان موقعیت خود را دریابد و با تمام عبادات و اعمال را همراه کند یعنی نمازش با همراه باشد،روزه اش با همراه باشد و همچنین سایر اعمالش در کتاب معراج السعادة برای اعمال باحاصل و اعمال بی حاصل مثال آورده اند به دو شخص که یکی خانه را کاشی می کرد و دیگری صیقلی میداد با اینکه زحمت اصلی را کاشی کار میکشید ولی مردم محو تماشای کار صیقلی شده بودند بنابراین اگر انسان اعمال خود را با قدرت صیقلی نکند و در خلوص آن تلاش نکند فایده ای نخواهد برد به طوری که شخص با اینکه در ظاهر منکر خدا و پیامبر و قیامت نیست ولی شیطان با همین اعمال ظاهری طوری انسان را بار میاورد که نتیجه آنها به انکار می انجامد Eitaa.com/darharameyar
(ره): امام صادق می‌فرماید: که «ثَلَاثٌ لَا عُذْرَ لِأحدٍ فِيهَا» سه چیز است که هیچ کس در آن سه چیز دیگر عذری ندارد «أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ» امین بودن در برابر خوب و بد یعنی باید انسان امین باشد، ادای امانت در برابر برّ یعنی خوب و فاجر این یک، همه باید این‌طور باشند کسی در این‌ها عذری ندارد «وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِر» پیمان و قولی که انسان داده به پیمان و قول و عهد خود عمل بکند حالا به آدم خوب قول داده یا آدم فاجر، این را در نظر داشته باشید که بعضی از سالکین تعبیر می‌کنند به این‌که به پیمان عمل نکردن کفر است نزد سالکین از بس بد است به کفر تعبیر کردند، گاهی به بعضی از بچّه‌ها می‌گویم شما مثل این‌که از سلوک فقط چند تا ذکر گرفتید، سلوک آن‌قدر ابعاد دارد یک وقت انسان تخلّف روی قول خود بکند این چقدر از خدا دور می‌شود و اگر یک وقت انسان به جایی رسید می‌فهمد چقدر چوب این مسئله را می‌خورد، قولی بدهد بعد عمل نکند، قول حتمی بدهد طرف را منتظر بگذارد، پیمان با کسی ببندد به پیمان خود عمل نکند البتّه در حد عهد باشد «وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ» مسئله‌ی سوم می‌فرماید به پدر و مادر خوبی کردن، احسان کردن، نیکو رفتار کردن حال پدر و مادر خوب باشند یا بد باشند، آدم‌های خوب باشند یا فاجره‌ای باشند، هر دو بد باشند فرقی نمیکند و یک سالک الی الله باید با پدر و مادر خود خوش‌رفتار و نیکورفتار باشد چه خوب باشند چه بد، نادیده گرفتن پدر و مادر برای سالک الی الله جرم است، برای یک مؤمن جرم است و برای یک بنده‌ی خدا جرم است، اینکه هیچ حسابی برای پدر و مادر خود باز نکند این جرم است ولو پدر و مادر بد باشند.... Eitaa.com/darharameyar
از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) رسيد كه خداي سبحان انسان را آزاد گذاشت، آزادي از بهترين نعمت‌هاست; ولي برخي از امور جزء امانت‌هاي اوست و جزء آزادي‌هاي او نيست؛ مال او در اختيار اوست, وقت او در اختيار اوست و اينها را آزادانه مي‌تواند صرف كند، اما او براي او نيست؛ ما براي ما نيست كه هر جا خواستيم صرف كنيم، اين و جان ما امانت است. چرا انتحار حرام است؟ براي اينكه ما مالك جان نيستيم. چرا حرام است؟ اگر كسي ما را بريزد معصيت كرده است؛ خودِ ما خودمان را بريزيم، به آن علت هم باز جهنم مي‌رويم و معصيت مرتکب می‌شويم، براي اينكه ما الهي است و براي ما نيست. از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) سؤال كردند كه اينكه شما فرموديد خداي سبحان همه كارها را در اختيار بشر قرار داد, «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ‏ إِلَی‏ الْمُؤْمِنِ‏ أُمُورَهُ‏ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ» يعني چه؟ خدا به افراد اجازه نداد كه خودشان را ذليل و فرومايه كنند. فرمود آن تعهّد, آن كنوانسيون, آن ميثاق، آن پيمان, آن امضا و آن كاري كه باعث ذلّت يك مملكت است باعث ذلت ملت باشد خدا چنين كاري را اجازه نداده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ‏ إِلَی‏ الْمُؤْمِنِ‏ أُمُورَهُ‏ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ». از حضرت سؤال كردند انسان خود را ذليل كند, يعني چه؟ فرمود که انسان براي انسان نيست. اگر انسان كاري بكند كه «مسلوب‌الحيثيه» شود; اين شخص معصيت كرده است. به ما گفتند , الهي است؛ مثل جان, بعد فرمود راه و يكي از مصاديق آبروريزي و يكي از مصاديق ذلّت نفس كه حرام هست اين است كه انسان سِمتي را قبول كند كه نتواند آن را اداره كند. اگر شما مي‌بينيد در كشوري كسي سِمتي دارد و نمي‌تواند آن را اداره كند خب اين كار مي‌شود معصيت. فرمود اگر كسي مسئوليتي را قبول كرد و نمي‌تواند آن را اداره كند، اول بايد عاقلانه بگويد من نمي‌توانم و بعد وقتي هم كه فهميد فوراً استعفا دهد. فرمود اگر كسي سِمتي را قبول كرد و نتوانست آن سِمت, آن كُرسي و آن پُست را اداره كند، فوراً استعفا دهد. اگر حوزوي است بخواهد تدريس كند، بايد مدرّس لايق باشد؛ اگر دانشگاهي است بخواهد استاد باشد، بايد استاد ماهر باشد و اگر مسئول سياسي, اجتماعي, اخلاقي است بايد مدير و مدبّر كارآمد باشد. اين بيان امام صادق(سلام الله عليه) است که حرام است؛ يعني اگر كسي نمي‌تواند سِمتي را اداره كند، اگر به او دادند و او خود مي‌داند كه عُرضه اين كار را ندارد، حرام است که اين كار را انجام دهد. اين شخص هم خودش را ذليل كرده و هم حقوق مردم را تضييع كرده است. آن وقت اين بيان نوراني امام صادق(سلام الله عليه) هم بخش عقايد را اصلاح مي‌كند, هم بخش اخلاق را اصلاح مي‌كند, هم بخش حقوق را اصلاح مي‌كند, هم بخش‌هاي سياست جامعه را اصلاح مي‌كند..... Eitaa.com/darharameyar
سلام علیکم پنج شنبه هفتم دیماه مصادف خواهد بود با سالروز رحلت استاد عزیزمان آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه که بدینوسیله به اطلاع میرساند ان شاء الله روز مذکور ساعت ۱۵ الی ۱۶ جهت تجدید میثاق و عرض ارادت در مرقد مطهر حضرت معصومه (س) بر سر مزار ایشان حضور خواهيم داشت ( آقایان)
(ره): دعای را بخوانید بکنند از جمله‌ی راه‌های فهم چگونگی اصلاح خود در مقام تزکیه برای آن‌ها که می‌خواهند بفهمند که چگونه باید خود را اصلاح است و اینکه انسان باید چگونه باشد در قطعه قطعه‌ی جملات دعای موجود است باید دقّت بکنید که چه چیز می‌خوانید توصیه می‌کنم بخوانید و دقّت کنید و با آن خود را اصلاح قطعی بکنید. در آن دعای هست مثلاً از خدا می‌خواهد که «وَ هَبْ لِي أَمْنَ يَوْمِ الْمَعَاد» خدایا به من امن روز معاد را بده، به من عنایت بکن. همه باید هوشیار باشند خود را تحت اسم در این‌جا قرار بدهند که امنی کسب بکنند به مجرّد همان احتضار و مردن که وارد برازخ می‌شویم و نیز بعد از آن خوف‌ها و مواقف خوف شروع خواهد شد مواقف خوفی برای همگان هست مگر آن کسی که در امن الهی باشد. امن الهی هم فکر نکنید که یک کلمه ساده است این‌ها حقایق عینی و خارجی است. وقتی می‌گوییم انسان در امن خدا باشد این یک حقیقتی است اینکه چطور می‌شود در وقت آن ان‌شاء‌الله معلوم می‌شود. یعنی آن امان‌دهنده، آن کسی که امن افاضه می‌کند،یعنی خدا با اسم خود انسان را در موقفی قرار می‌دهد که انسان از آن مواقف و از آن مهالک و از آن عذاب‌ها و از آن وحشت‌ها و از آن ظلمت‌ها و از آن چیزها که اصلاً به تصوّر نمی‌آید در امان قرار میگیرد . این به اصطلاح جلوه‌ی خدا با اسم مؤمن برای بنده‌ی خود است. باید کاری کرد در زندگی دنیوی در همین حیات دنیا کخ خود را تحت اسم خدا قرار داد این هم باز راه دارد تحت اسم خدای متعال قرار گرفتن راه دارد «فَأَيُّ الْفَريقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون‏» آن‌که در طریق شرک است «أَحَقُّ بِالْأَمْنِ» است و تحت اسم قرار می‌گیرد یا آن‌که در طریق توحید است دنباله‌ی آیه این است «الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» آن‌ها که ایمان به خدای متعال آوردند و از همان راهی که خدا گفته است پیش رفتند «أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ» برای این‌ها امن است. «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» حالا معنی نمی‌کنم چون آیه را معنی بکنیم اصلاً به ما تطبیق نمی‌کند. این آیه خیلی بالا است، مسئله را خیلی سخت می‌گیرد..... Eitaa.com/darharameyar
گزیده کلاس مقالات ۳ جمعه ۴۰۲/۱۰/۱ ادامه موضوع طلب امروز مسئله «جبر محيط» براى بسيارى از مردم يك عذر شده است. از فردى مى‏پرسند: آقا تو چرا اين‏جور هستى؟ يا خانم! تو چرا حجاب درست نداری؟ مى‏گويد: ديگر محيط است، محيط اينچنين اقتضا مى‏كند. به آن ديگرى مى‏گويند: تو چرا در مجالسى كه شركت در آن مجالس حرام است شركت مى‏كنى؟ولو براى خوردن نان حلال، حرام است. چرا در چنين مجلسى شركت مى‏كنى؟ مى‏گويد: اوضاع و شرايط اينجا اينچنين اقتضا مى‏كند، چه كنيم، محيط فاسد است. میگوییم چرا بچه هايت فلان فیلم و و عکس را مى‏بينند؟ مى‏گويد: خوب ديگر، محيط است، مگر مى‏شود جلويش را گرفت؟! محيط فاسد است! مسئله جبر محيط براى عده‏اى يك عذر شده است. از نظر اسلام اين عذر به هيچ وجه مقبول نيست. اینکه محيط فاسد است، محيط اجازه نمى‏داد، در اين محيط بهتر از اين نمى‏شد عمل كرد، از نظر اسلام عذر غیر قابل قبول است قرآن در اين زمينه میفرماید کن عذری را قبول نمیکند مى‏فرمايد: انَّ الَّذينَ تَوَفَّيهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمى انْفُسِهِمْ قالوا فيمَ كُنْتُمْ قالوا كُنّا مُسْتَضْعَفينَ فِى الْارْضِ قالوا الَمْ تَكُنْ ارْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِروا گروهى هستند كه وقتى فرشتگان الهى براى قبض روح اينها مى‏آيند، وضع اينها و به اصطلاح امروز پرونده اينها را خيلى خراب مى‏بينند. به اينها مى‏گويند: شما در چه وضعى بسر مى‏بريد؟ چرا اينچنين؟! چرا اينقدر سياه و تاريك؟! آنها از اين عذرهايى كه در دنيا براى انسانها ذكر مى‏كنند و به خيال خودشان عذر است مى‏آورند: كُنّا مُسْتَضْعَفينَ فِى الْارْضِ ما يك مردم بيچاره دست نارسى بوديم، در يك گوشه زمين افتاده بوديم. ما كه دستمان به علم نمى‏رسيد، به عالم نمى‏رسيد، به معلم نمى‏رسيد محيط ما فاسد بود، مساعد نبود. آيا فرشتگان اين عذر را قبول مى‏كنند و مى‏گويند بسيار خوب، پس شما معذوريد، خدا هم شما را عذاب نخواهد كرد؟ آيا مى‏گويند اينكه محيط شما فاسد بوده تقصير شما نبوده؟ نه، به آنها مى‏گويند: قالوا الَمْ تَكُنْ ارْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِروا فيها آيا زمين خدا فراخ نبود؟ شما را بسته بودند به همين سرزمين و محيط فاسد؟ الَمْ تَكُنْ ارْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِروا فيها آيا زمين خدا فراخ نبود؟ آيا نمى‏توانستيد كنيد؟ اين محيط فاسد است، چرا به محيط ديگر نرفتيد؟ اين است كه در اسلام به طوركلى كردن يعنى خانه و لانه و زندگى را رها كردن، وطن را رها كردن و به جايى رفتن كه در آنجا ايمان نجات پيدا كند، و این يك مسئله اساسى است و حكمش هم براى هميشه باقى است این در ظل و سایه آن کلی و اساسی است اصل هجرت هجرت از خودیت و منیت ها ست که انسان را به هیچ چیز نمی بندد وابسته نمی‌کند به هیچ چیز نه به محله نه به شهر نه به آب و هوا و منطقه نه به همسر و شغل و الْمُهاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّيِّئات اما اسلامى منحصر به اين نيست كه انسان از شهر و ديار و ده و منطقه خود كند بلكه کلا انسان نبايد اسير خصلتها و عادتهاى روحى كه به او چسبيده است باشد نباید اسیر منیت و خودیت باشد صحبت ما در این نوع است که استاد در کتاب مرقوم فرمودند بحث ما است در و حکم طلب این نوع که مطرح میکنیم (هجرت از خود) مد نظر است طالب باید مهاجرت کند از خودش حرکت در درون خودش چاره ای نداریم جز اینکه ما برای رسیدن به خدا باید به درون خودمان برویم، خداوند آن مرتبه مطلق وجود انسان است. کسانی که در مباحث توحید هستند بهتر متوجه میشوند در باطن انسان خیلی خبرهاست.... متاسفانه ما عادت داریم، هر چیزی را که‌ با آن روبه‌رو می شویم،در بیرون از خودمان جستجو کنیم. وقتی می شنویم،که حسادت بد است، فوری می گوییم: بله فلانی آدم حسودی هست. بابا! تو چی کار به بیرون داری؟ در درون خودت جستجو کن....از خودت بیرون نرو..... این را دقت کنید، که ،هجرت درونی هست..... Eitaa.com/darharameyar