eitaa logo
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
208 دنبال‌کننده
117 عکس
28 ویدیو
96 فایل
گفتگو در مبانی و مسائل علم دینی (با تمرکز بر علوم اجتماعی) و فقه نظام رویکرد: بلاگری به آسیب بدنه انقلابی بدل شده؛ اولویت، «تولید علم» و «کنشگری میدانی»است.
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
#یادداشت #یادداشت_شخصی تأملی در مناسبات کارگری و نظام‌سازی؛ یک مقدمه هرگاه از کارگری در میان متدینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان امام خامنه‌ای امروز در دیدار با کارگران در موضوع بیکاری در چارچوب یک نظریه اجتماعی بیان شد؛ به طوری که عوامل، زمینه‌ها و پیامدهای بیکاری در یک رابطه منطقی ناظر به تحقیق‌های میدانی و تحلیل‌های ناشی از آن تحقیق‌ها در یک رابطه اجتماعی استنتاج شد. این سیر تبیینی، عناصر یک نظریه اجتماعی است و نمی‌توان در علوم اجتماعی اسلامی و مطالعات کارگری از آن چشم پوشید. برای نظریه اجتماعی فیلسوف بودن کفایت می‌کند چون فلسفه استاد علوم اجتماعی و نه پادو است. این همان زیربنایی بود که امثال آقای غنی نژاد از آن غفلت کرده اند. حتی در فضایی اوسع، جامعیت امامین انقلاب در حکمت و فقه حکومتی، امکان نظریه در علوم اجتماعی از جمله اقتصاد را به آنان داده است. @darsgoftar1
📚تفسیر انسان به انسان 🔺این کتاب از آن درهای نایاب است که هم در فلسفه علوم اجتماعی به ویژه در تاریخ و هم در مبانی و روش‌شناسی فقه نظام استفاده داشتم. 🔸بسط نظریه تفسیر انسان به انسان علامه جوادی آملی در فقه و علوم اجتماعی دینی که نظریه‌ای فارد در معرفت‌شناسی انسان است هم به فهم متغیرهای انسانی کمک می کند که به یک معنا موضوع علوم اجتماعی است و هم در استنباط تأثیر می‌گذارد تا بتوان بدون اتکای محض بر اطلاق و عمومات، فقه نظام داشته باشیم. فقهی که در رابطه با مسائل نظام‌ها و علوم اجتماعی پیدایش یابد نمی‌تواند نسبت به نسبت متشابهات و محکمات آن ها بی تفاوت باشد. 🔻این اثر کتابی نیست که فقط در یک سیر مطالعه باشد، آن قدر موضوع کلیدی و مهم است که تا حصول نظم فکری باید با آن زندگی کرد. بزرگان همیشه این گونه بوده اند چنان که مرحوم علامه طباطبائی ۲٠ سال با نظریه اعتباریات خود زیست تا آن را به بلوغ رساند. فهم این دست نظریات هم به زیستن و انس فکری و قلبی نیاز است. @darsgoftar1
chekideconf12.pdf
2.05M
📚چکیده مجموعه مقالات دوازدهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت 🔻این کنفرانس سالانه از مجامع علمی مسأله‌محور مربوط به حکمرانی در سطح ملی است. با توجه به ترکیبی بودن (حضوری_مجازی) برگزاری پنل‌های نشست‌ها پیشنهاد می‌کنم ارائه مقالات را از دست ندهید. @darsgoftar1
14020220-feqh.nezam.mp3
17.85M
بشنوید 🌀 فقه نظام در کشاکش اثبات و نفی 🎙آیت الله ابوالقاسم علیدوست مرکز فقهی ائمه اطهار عليهم السلام ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
بشنوید #صوت 🌀 فقه نظام در کشاکش اثبات و نفی 🎙آیت الله ابوالقاسم علیدوست مرکز فقهی ائمه اطهار عل
آیت الله علیدوست در فضای فقه حکومتی به نظریه مصلحت خود شناخته می‌شود و بعضا نگاه متفاوت و نقادانه‌ای نسبت به رویکرد فقه نظام دارد. هرچند به نظر می‌رسد نگرش تطوری ایشان در این‌باره نیازمند دقت است. برای دوستانی که در این عرصه حضور دارند شنیدن این صوت را پیشنهاد می‌کنم. @darsgoftar1
🔻نگاهی به علوم سیاسی انقلاب اسلامی در اندیشه عربی معاصر 📚کتاب: امام خمینی، گفتمان انقلابی و دولت انقلابی ✍ اثر عادل رؤوف @darsgoftar1
💢 اعتلای مفهومی «رهبری انقلاب» و نازایی ادبیات علوم اجتماعی سکولار یکی از تاثیرات نامیمون جامعه شناسی غربی بر گفتمان سیاسی ایران، عدم بسط مفهومی انقلاب است. در جامعه شناسی انقلاب، انقلاب را صرفا پدیده ای اجتماعی در ذیل تغییرات سیاسی اجتماعی تعریف می کنند که تابع مؤلفه‌هایی چون توده‌ای، خشونت و در تقابل با حاکمیت است. این تعریف نسبت به انقلاب های فاقد معنای پایدار قابل استفاده است اما در انقلاب های واجدار معنای پایدار، انقلاب‌ها از یک پدیده اجتماعی و کنشگری فرایندی به زیست‌جهان تبدیل می‌شوند. در این دو‌گانه از اصطلاح ایدئولوژی در تقسیم انقلاب‌ها پرهیز می‌کنم. ایدئولوژی که غرب از مارکس به بعد ابداع کرد، برساخته‌ای مفهومی در باورهای عمومی در برابر باور علمی است اما انقلاب اسلامی، زیست‌جهانی از معانی‌پایدار و مبتنی بر حکمت صدرایی است که با نظام فقه الخمینی تأسیس شد. بنابراین تحلیل از پایگاه علوم اجتماعی اسلامی، کاربرد مفهومی رهبری انقلاب اختصاصی به امام خمینی رحمه الله ندارد و تا این زیست‌جهان باقی است هم به امام نیاز دارد و هم مرز جغرافیایی نمی‌شناسد. مرز این انقلاب، مرز معنایی آن است و رهبر آن، امام المسلمین است. ✍سیدمحمد طباطبائی @darsgoftar1
🔰 تکوین خرده فرهنگ زنانه در نسبت با هویت اسلامی ایرانی در دوره پس از صفویه تاکنون تاریخ‌نگاری‌های اجتماعی و تاریخ‌نگاری‌های فرهنگی ایران به لحاظ جامعه‌شناختی متأثر از رویکردهای گفتمانی و به لحاظ تاریخی بیشتر متأثر از روایت‌های غربی است. لذا چون تفسیر پدیده‌ها با نحوه‌ی وجودی آن تناسب ندارد دچار تفاسیر اشتباه از ایرانی شیعه در چهارصدسال اخیر شده است. از مصادیق این اشتباه در روایت زن صفوی و قاجار است. زن مؤمن شهرنشین صفوی و قاجار روابط اجتماعی مستقل از مردان دارد و با این روابط جنسیت‌پایه، خرده‌فرهنگ زنانه را شکل می‌دهد. الگوی اجتماع زنانه، الگویی است که کم و بیش در این مقطع میان خانه و جامعه جمع کرده است، از یک سوی سازوکار فرهنگی متفاوتی از کلیت نظام فرهنگی را رقم می‌زند و از سوی دیگر حریم اجتماعی برای هویت زنانه به دنبال دارد، تدبیر منزل را به مثابه کنشگری اجتماعی چندسطحی تغییر می‌دهد. هم این حریم منبع قدرت برای زن می‌شده است و هم اساسا مفهوم خانه، مفهومی معاصر است و آن چه بوده تدبیر منزل است. زن برای کنشگری بیش از قدرت قانونی به قدرت اجتماعی نیازمند است و این همان نقطه خلأ در حکمرانی خانواده است. به نظر‌می‌رسد ساختار خویشاوندی در نهاد خانواده در آن دوران (و نه خانواده گسترده) از یک سوی و هویت شهری مبتنی بر محله از سوی دیگر از زمینه‌های این نحوه اجتماع بوده است که از یک جهت می‌توان مشارکت اجتماعی ساختاری نامید. در این نوع مشارکت، سهم مشارکت گروه‌های اجتماعی در تمامیت جامعه غیرمستقیم است اما کنشگری اجتماعی نفی نمی‌شود. فرایند ازدواج و تشکیل خانواده هم در این اجتماع نحوه دیگری به خود می‌گیرد. بود و نمود این الگو به دلیل وجود الگوهای رقیب فراز و فرود دارد و بعد از تأسیس سازمان هیئت مذهبی با هویت مکانی «تکیه» در عهد ناصری به بعد، این حریم اجتماعی صورت جدیدی به خود می‌گیرد و پس از انقلاب اسلامی تا دو دهه اوج می‌گیرد که کوی‌نشینی، روضه‌های خانگی و جشن‌های زنانه نمونه‌هایی از آن است. در این صورت‌بندی، روابط اجتماعی زن و مرد، نه رابطه‌ای فردی و مستقیم، که رابطه میان‌اجتماع با حفظ همان قدرت زنانه است. جدیدترین نسخه این الگو، زیست مجازی زنان خانه‌دار و مشارکت‌پذیری در مواردی چون اشتراک تجارب با یکدیگر در گروه‌های پیام‌رسان‌ها و صفحات شبکه‌های اجتماعی است که کارکردهای مثبت مانند افزایش اعتماد به نفس و آگاهی‌ دارد اما محلات مجازی جایگزین محله‌های حقیقی شده‌اند و همبستگی در روابط عینی به همبستگی مجازی تبدیل شده است. در محله‌های حقیقی هم‌شناسی شکل می‌گیرد اما محله‌های مجازی ارتباطی ناشناس است. الگوی اجتماع زنانه هم حجیت دارد و هم کارآمد است اما در پژوهش‌های تاریخ اجتماعی زن، این زاویه دید مغفول است و از تجمیع قرائن و برخی گزاره‌ها می‌توان به وجود آن دست یافت. با این توصیف از تکوین و تطورات اجتماع زنانه در ایران نمی‌شود از دوگانه‌ی ادعایی خانه‌نشینی/جامعه‌پذیری دفاع کرد. این دوگانه مسأله جهان اجتماعی ما نیست، مسأله دیگری‌ِ ماست که از یک سوی با انقلاب صنعتی دچار ناهمگونی در ساختار خانواده شد و از سوی دیگر با افزایش هم‌باشی، کاهش امنیت اجتماعی و اقتصادی زن را به دنبال داشته است. ✍سید محمد طباطبائی @darsgoftar1
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
#یادداشت #یادداشت_شخصی 🔰 تکوین خرده فرهنگ زنانه در نسبت با هویت اسلامی ایرانی در دوره پس از صفویه
آن چه عرض شد یک توصیف تاریخی اجتماعی است و داوری اش مبتنی بر کارکردسنجی امتداد اجتماعی است. لیکن اگر بخواهیم انتزاعیات زنانه مان را به زیست جهان انقلاب اسلامی حقنه کنیم و هرگونه تامل و طرح بحث مخالف _فارغ از نظریات_ را مورد اهانت قرار دهیم به ادراکی از واقعیات اجتماعی نخواهیم رسید. اظهار نظر درباره مسائل زنان با قشری اندیشی و پشت میز نشینی امکان ندارد. گاه دغدغه های عینی در میان زنان وجود دارد که وقتی در میان برخی پژوهشگران مراجعه می کنیم خبری از آن دغدغه ها نیست و مشکل نخست نگاه بالا به پایین به این حوزه است لذا چون این نظریات برخاسته از واقعیات نیست در مقام سیاستگذاری و قانونگذاری نتیجه ای جز بر هم زدن نظم طبیعی زندگی زنان ندارد‌. جغرافیای فرهنگی ایران به گونه ای است که زیست بوم انسانی واحد ندارد تا بتوان الگویی فراگیر برای زن و خانواده ارائه داد. الگوی زیست زن خوزی‌، زن کرد، زن ترک و آذری، بلوچ، قمی، تهرانی و ... هرکدام اقتضائی دارد. آن چه در مبانی تزاحم در فقه نظام گفته ام برای فهم این نحوه الگو مفید است. این یک آسیب شناسی مهم در حوزه مطالعات زنان است.
هدایت شده از دوستانِ کتاب
📘کتاب «فلسفه و روش علوم اجتماعی» روانه بازار نشر شد ✍️حمید پارسانیا ✍️ مهمترین مفاهیمی که در این کتاب از دو بعد هستی شناختی و معرفت شناختی موضوع بحث بوده‌اند، این موارد است: عقل، وحی، نقل، شهود، روش و علم تجربی، تجریدی و نیز علم سکولار و علم دینی. 🌀 این اثر مجموعه ۱۰ نشست است که هفت نشست آن در طرح گفتمان نخبگان علوم انسانی از سال ۱۳۹۴ تاکنون ارائه شده است؛ یکی در وزارت علوم اندونزی در جاکارتا و دیگری در بیروت و آخرین آنها در مجمع عالی حکمت قم بوده است. 🔸فصل اول: «باز اندیشی در هویت و معنای علوم انسانی» 🔸فصل دوم: «تطورات معانی عقل» 🔸فصل سوم: «تأثیر تحولات معنای عقل در معانی مدرن فلسفه و علوم اجتماعی» 🔸فصل چهارم: «نسبت مفهوم عقل در قرآن و روایات با عقل در فرهنگ و تاریخ اسلام» 🔸فصل پنجم: «تطورات معنای علم و علوم انسانی در جهان مدرن و جهان اسلام» 🔸فصل ششم: «چیستی علم دینی» 🔸فصل هفتم: «روش شناسی علم دینی» 🔸فصل هشتم: «چیستی علوم انسانی اسلامی» 🔸فصل نهم: «عقلانیت شهود» 🔸فصل دهم: بیان سند و دلالت «لعِلمُ سُلطانُ» 📚@dostaneketab
نسبت فقه نظام با تحولات اجتماعی و کارآمدی در نسبت فقه با تحولات اجتماعی به ویژه فرهنگ و هنر سؤالی که مکرر با آن مواجه است امکان یا عدم امکان کاربست فقه در نظام‌سازی و مسائل معاصر است و این که اگر فقه حکم به وجوب یا حرمت است چه ثمری در این امور خواهد داشت؟ چند پاسخ کلیدی برای این پرسش وجود دارد: ۱. فقه علم به حکم شارع است و تعیین محدوده انجام رفتار مکلف نتیجه آن است اما ماهیت این حکم، تعیین حجیت است. جایی که رفتار مکلف نیاز به حجیت دارد (:منجزیت و معذریت) فقه هم حضور می‌یابد تا رابطه انسان را با خداوند تنظیم کند. ۲. احکام شرعی اعم از احکام تکلیفی و وضعی است. بخشی از نظامات اجتماعی با همین احکام وضعی صورت بندی می‌شوند. برای مثال اگر در فقه شهر، قائل به شهر شرعی شدیم حدود شهر بودن حکم وضعی است و اگر محدوده تمام شود حکم شهر جدید بار می‌شود. ۳. انتقاد، تجویز و داوری امر اجتماعی و سیاسی در علوم اجتماعی هم وجود دارد حتی در توصیفی‌ترین دانش یعنی جامعه شناسی، جامعه‌شناسان باید و نبایدهایی را تعیین می‌کنند و گاه همین باید و نباید به سیاست اجتماعی حکومت‌ها تبدیل می‌شود. فقه نیز انتقاد، تجویز و داوری دارد اما با کشف اراده شارع. ۴. فقه نظام، دانش نظریه (دیدگاه عام و انتزاعی) و تئوری (نظر معطوف به عمل) است و از کشف ارتباط میان احکام از یک سوی و مناسبات حکم شرعی با موضوعات واقعی در نظامات از سوی دیگر، روابط میان‌ انسان‌ها را تنظیم می‌کند. گاه میان نظام در فقه با نظام در علوم اجتماعی اشتباه می‌شود. در علوم اجتماعی، نظام اجتماعی (social system) امری خود بسنده و ذهنی است و عینیت آن در ساختار اجتماعی (social structure) دیده می‌شود اما نظام در فقه، بر اساس نظام معاش و معاد و نظم کل‌گرا است لذا نظام واقعی در نسبت با نظام الحکم شارع منظور است. @darsgoftar1
هدایت شده از مطالعات هویت زنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نقشه‌ی جامع هویت زن در منطق اسلام در بیان رهبر انقلاب 🔸نقشه‌ی جامع هویّت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فی‌سبیل‌الله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه، و در عین حال عابد و بنده‌ی خدای متعال. و در نهایت، فاطمه‌ی زهرا(س) نشان داد که زن میتواند به رتبه‌ی عالی عصمت برسد. ▫️@identity02
🔖 فلسفه علم دینی از نگاه اندیشمندان جهان اسلام ۱. سید حسین نصر ۲. مسعود العالم چودری ۳‌. سید محمد نقیب العطاس ۴‌. اسماعیل راجا الفاروقی @darsgoftar1
📢 دوره جامع مستوره با موضوع تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار ♦️با مشارکت مراکز علمی و ارائه گواهی معتبر ثبت نام از طریق لینک زیر👇👇👇 http://www.negahschool.ir/product/mastoore-2/ @darsgoftar1
پژوهش‌های علم دینی و فقه نظام
#نشست 📢 صوت کرسی ترویجی با موضوع بدن‌مندی اجتماعی و دلالت های آن بر هویت فرهنگی از منظر فقه فرهنگی @
بدنمندی در میانه حقیقت و اعتبار، تأملی در نسبت امر حکمی و امر اجتماعی سال گذشته ارائه ای در خصوص نسبت بدنمندی اجتماعی با فقه فرهنگی داشتم در آن جلسه فرصت تنقیح فلسفی بحث نبود و بعد از آن هم فرصتی پیش نیامد اما اجمالا اشکالی اساسی به این ارائه وجود دارد که چون حقیقت نفس به بدن نیست، بدن‌‌مندی نمی‌تواند موضوع فقهی قرار بگیرد جواب مهمی به این اشکال مطرح است که میان بدنمندی اجتماعی به عنوان امر اعتباری و بدنمندی فلسفی به عنوان امر حقیقی فرق است. آن چه در دلالت بدنمندی بر هویت فرهنگی گفته شد، اعتبار اجتماعی در تصویر بدن و تقرر نگرش فرهنگی و به دنبال آن پذیرش هویت فرهنگی مدلول آن در فضای فرهنگی معاصر است‌. این بدنمندی اعتباری مستحیل نیست و آن چه محال است بدنمندی حقیقی است که ناشی از تشکیک در مراتب نفس در قوس صعود و نزول است‌. بنابر این، این تعبیر از بدنمندی با تعبیری که در مطالعات فرهنگی و مکتب انتقادی وجود دارد و بدن به عنوان یک محصول فرهنگی در گسست از نظام معنایی اراده برساخت می‌شود هم تفاوت دارد‌. @darsgoftar1
📚اثر پیشنهادی: فلسفه اعتباریات این کتاب را می توان جامع ترین اثر موجود در این حوزه دانست. @darsgoftar1
روز گذشته خبری شنیدم که در فضای کارشناسی حوزه خانواده سال ها انتظار آن می‌رفت. کمتر موضوعی مانند موضوع تعیین متولی خانواده از اجماع نخبگانی اعم از فقه و حقوق، جامعه شناسی، روان‌شناسی و حوزه‌های مطالعاتی ذیل آن‌ها برخوردار است و تقریبا به لحاظ مصداقی بیشترین توجه به تشکیل وزارت به عنوان نحوه حضور سازمانی آن بوده است. خلأ حکمرانی در حوزه خانواده آسیب های جبران ناپذیری را به دنبال داشته و پاسخگويی حاکمیت در این‌باره را هم در همان خلأ وانهاده است. هرچند این مصوبه مجلس کمیسیون فرهنگی در ابتدای راه است و متأسفانه فضای سیاسی و عمومی کشور هنوز با فضای نخبگانی همراه نیست به حدی که تاسیس چنین وزارتخانه‌ای را بار مالی اضافی تلقی کنند. حال که پس از بیست سال بحث و گفتگو، این ایده سازمانی در فرایند تحقق قرار گرفت نیاز به اقناع وجود دارد. افزایش آمار طلاق، افزایش انحرافات جنسی، چالش های خانوادگی زنان شاغل، کاهش روابط مؤثر در نظام خویشاوندی، محرومیت های اجتماعی زنان بدسرپرست و بی سرپرست، آسیب‌پذیری نظام تربیت خانواده از بستر فضای مجازی، کاهش میل به ازدواج و فرزندآوری گوشه ای از تبعات خلأ حکمرانی خانواده است که مداخله‌ دولت را در حد امور ستادی تقلیل داده است و گاه با واگذاری به نهاد قضائی به التهاب بیشتر دامن زده است. هرچند ایستایی مدیران عالی کشور نسبت به مسائل اجتماعی فرهنگی اخیر و احاله آن به نهادهای امنیتی نگرانی از اکتفا به ایجاد یک وزارت اسمی را می افزاید. @darsgoftar1