eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
831 ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🕊ارتشی شیرعلی حسین رشید اصفهانی🍀(قربانعلی) 🕊بسیجی فرج اله دیده بان🍀(عبداله) 🕊بسیجی سعید صالحی🍀(محمد) 🕊بسیجی اکبر کامرانی🍀(عباسعلی) 🕊پاسدار محمدعلی آسفی🍀(محمدابراهیم) 🕊جهادگر حیدر روحی🍀(حسن) 🌼 @dashtejonoon1🍀🌺
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌹 🌹 فرزند: اسداله : 🗓 1335/06/01 🗓 محل تولد : نجف آباد ـ جوزدان وضعیت تاهل : متاهل شغل : آزاد : 🗓 1362/07/14 🗓 مسئولیت : جهادگر محل : مریوان نام عملیات : ماموریت و حوادث مزار : 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌹 🌹 فرزند : قربانعی : 🗓 1341/09/13 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : متأهل شغل : بازنشسته : 🗓 1400/07/14 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : تهران نحوه شهادت : عوامل جانبازی مزار : 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 من نمی‌گویم معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن را نمی‌دهد و به نوعی به او می بخشد. 🇮🇷 @dashtejonoon1🇮🇷🌹
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 می گن به هر کی بگی یه دِینی میشه به گردنش و باید برات کنه . پس شما هم برام دعا کنید. برا همه دعا کنید . دعا کنید که شرمنده نشم … شرمنده خدا ٬شرمنده آقام ٬ شرمنده رهبرم ٬ شرمنده شما و شرمنده دلم … 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون 🇵🇸
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #زنان_آزاده #قسمت_نهم آن شب من رفته بودم زیر پتو و صدای رادیو را خیلی کم
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 یکی از خانم‌ها به او گفت حالا که رادیو را پیدا نکردی، می‌گذاری ما برویم سرویس ‌بهداشتی؟ گفت عیبی ندارد. فقط بعدش به من اشاره کرد که هر کسی می‌خواهد برود، باید من او را بازرسی کنم. من هم با یک دست، چادرم را سفت چسبیده بودم و با دست دیگر، خانم‌ها را بازرسی می‌کردم و می‌گشتم. بعدش به من گفت که قسم بخور رادیو نداری و خودت هم برو بیرون. من هم قسم خوردم که از ایران با خودم رادیو نیاوردم. یک جوری نگاهم می‌کرد که فهمیدم به من شک دارد، ولی چیزی نگفت. رفتیم سمت سرویس‌بهداشتی. با یک خانمی رفتیم در یک سرویس و به او گفتم که رادیو دست من است و چون این فرمانده به من شک دارد، بعید است که اجازه بدهد من برگردم آسایشگاه و من را می‌برد یک جای دیگر. رنگش پرید. به او گفتم اگر یک درصد متوجه شدند، بگو رادیو مال من بوده چون آن‌ها فقط کسی را شکنجه می‌دهند که رادیو مال اوست. گفت باشد ولی می‌لرزید، مثل بید می‌لرزید. راوی : 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌓 ❤️ همیشه و همواره مقوله امنیت در جوامع بشری جزو دغدغه های مسئولان و مردم بوده و است و در این نقطه از جهان در خاک پاک جمهوری اسلامی ایران در منطقه پرآشوب و جنگ زده خاورمیانه، به برکت تقدیم مدافع امنیت است که مردم در دورترین مناطق در آرامش و امنیت کامل در حال کارهای روزمره و تفریحات خود هستند. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 تاریخ : 🗓 1403/07/10 🗓 نحوه : مبارزه با تروریست 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 15 مهرماه 1403ه.ش 🗓 2 ربیع الثانی 1446 ه.ق 🗓 6 اکتبر 2024 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای صاحب جلال و بزرگواری 🔸صفحه 407 🔸جزء 21 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🌹🌴🥀🌷🥀🌴🌹 مَن اَدرکَ قائِمَنا فَقُتِلَ مَعَهُ کانَ لَه اَجِرُ شهیدَینِ وَ مَن قَتَلَ بین یَدیه عدُوّواً لَنا کانَ لَهُ اَجرُ عِشرینَ شَهیداً کسی که قائم ما را دریابد و در رکاب حضرتش کشته شود ، پاداش دو شهید را دارد و کسی که در رکابش یک دشمن ما را به قتل برساند ، پاداش بیست شهید را خواهد داشت . 📚 بحار ، جلد ۵۲ ، صفحه ۳۱۷ 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 مواظب باشید، بدانید و آگاه باشید اگر سستی و کوتاهی کنید و تن به ذلت و سازش و صلح تحمیلی دهید ، دشمن موقتاً کاری با شما و انقلابتان نخواهند داشت ولی مطمئن باشید بعد از اینکه قدرت و قوت پیدا کرد ، همراه صلح و سازش ، ذلت و خواری خواهد بود و همچنین نفرین خدا، پیامبر، امامان و فردای روز قیامت جواب خون شهداء و نفرین آیندگان بدرقه راه کج شما خواهد بود . 🌹 🌴 🌹 🌹 🕊 @dashtejonoon1🌹🌴
🍀🌺🌼💐🌼🌺🍀 عكس تو بر ديوار هاي بلند مسلمانان بسته است و اين خداوندي است كه به شما عطا شده و ليكن اهل آن را نمي فهمند . سلامتی و تعجیل در فرج و سلامتی 🌺 @dashtejonoon1🌸💐
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 رزمنده‌ها را عاشقـــــانه دوست داشت و گاه اين عشق را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. يك شـب تانك‌ها را آماده كرده بوديم و منتظـــــر دستـور حركــــت بوديم . من نشسته بودم كنار برجــــك و حواسـم به پیرامونمـــــان بود و تحركاتـــــی كه گاه بچه‌ها داشتند . يك وقت ديدم يك نفـــر بين تانك‌ها راه می‌رود و با سرنشيــن‌ها گفت و گوهای كوتاه می‌كند . كنجكـــــاو شدم ببينم كيست. مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنـــــار تانكـــــی كه مـن نشسته بودم رويــش . همين كه خواستم از جايم تـــــكان بخورم ، دو دستـــــی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيــــد . گفت : به خدا سپردمتون ! تا صداش را شنيدم ، نفسم بريد . گفتم : ؟ گفت: هيـــــس ؛ صدات در نياد ! و رفـــت سراغ تانک بعدی 🥀 @dashtejonoon1🌹🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 انگار بهش الهام شده بود ساعت سه صبح بود،گفتم : مگه تو خواب نداری ؟ سه روز دیگه مرخصیت تموم میشه، دوباره باید بری پُست بدی همانطور که سرش توی گوشی بود جواب داد : من دیگه عادت کردم. عطش داشتم ؛ رفتم آب خوردم و برگشتم . گوشی را نشانم داد و گفت : ببین این ها توی سردشت شدن؛ پیج مرزبانی نیروی انتظامی بود. خواب آلود گفتم : خدا رحمتشون کنه یک دفعه حرفی زد که توقعش را نداشتم؛ یه روز عکس منو میذارن اینجا. وقتی این حرف را شنیدم با عتاب گفتم : تو نخوابیدی زده به سرت ! برو بگیر بخواب، گفت : « نه من بیدارم ... شما راحت باش » . انگار یک چیزی به این بچه الهام شده بود که من بی خبر بودم . آخرین باری که آمده بود مرخصی هم موقع خداحافظی به من گفت : داداش گوشیم رو گذاشتم روی میز ، من دیگه نمیام . مال تو باشه ! با عصبانیت داد زدم :این چه حرفیه ؟ گوشیتو نگه می دارم ، اومدی بهت میدم. ولی حامد راستی راستی نیامد. توی همین فکر ها بودم که دیدم مادرم پشت سر من و مامور مرزبانی آمده و با دیدن صورت رنگ پریده من همه چیز را فهمیده ! از مرزبانان هنگ مرزی سردشت یکم خرداد ۹۷ در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع نائل گردید 🥀 @dashtejonoon1🌹🌴
🌴🌺🍀🌼🍀🌺🌴 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌼بسیجی فردین بدیهیان💐(محمدصادق) 💐بسیجی محمد طالب🌼(حسین) 🌼بسیجی غلامرضا طوسی💐(غلامحسین 💐بسیجی علیرضا عابدینی🌼(نوروزعلی) 🌼بسیجی محمدحسن محمودیان💐(محمود) 💐بسیجی مهدی نمازیان🌼(حیدرعلی) 🌼جهادگر فتح اله سبحانی💐 (نعمت اله) 💐جهادگر محمدعلی مهدیه🌼(اسداله) 🌼سرباز رسول پورمحمدی💐(رضا) 💐سرباز رضا جمشیدیان🌼(تقی) 🌼کارمند فریدون رضایی💐(حسین) 💐کارگر قربانعلی قاسمی🌼(حسینعلی) 🌺 @dashtejonoon1💐🌴
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 🌹 🌹 فرزند: قدمعلی : 🗓 1339/03/06 🗓 محل تولد : نجف آباد ـ روستای آبپونه وضعیت تاهل : متاهل شغل : آزاد : 🗓 1388/07/15 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : نجف آباد نام عملیات : بر اثر عوامل جانبازی مزار : 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀